بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوستان مهربان همراه ، شرایط وتغییر وتحولات حاکم در منطقه موجب شد تاکنکاشی مختصر در این خصوص داشته باشم ، لازم دیدم قبل از بیان هر صحبتی چند شکر را بجای آورم. خدایا ممنونم وسپاسگزارم که در به ثمر رسیدن انقلابمان مارا تنها نگذاشتی وولایتی داشتیم که هدایت گر ما بود. خدایا شکرت را بجای می آورم که ولایتی داشتیم صادق وبا وفا که سالها دوری از وطن و دربدری را به جان پذیرفت تا پایدار بماند وانقلاب این مملکت و به قول خودش این ولی نعمتان را رهبری کند. خدایا اگر نبود این نعمت الهی وولایت تو در ایران زمین چه ها که انتظار مارا نمی کشید. خدایا شاکرم واین رهبری پایدار نگهداشتی تا هشت سال دفاع مقدس را با شرافت وبزرگی پشت سر بگذاریم. خدایا شاکرم که جانشینی خلف بجای بنیانگزار جمهوری اسلامی ایرا ن به ما عطا کردی تا 30 سال با عزت وآبرو وبا حفظ شرافت خود با اهداء خون هزاران شهید وجانباز سربلند بمانیم. چند روزی است فضای حاکم منطقه را شاهد هستیم وسردر گمی این ملتها واقعا آیا انها نمی خواهند سرنوشت خودرا عوض کنند ؟ آیا توان این کار را ندارند؟ وآیا..... واقعا حلقه مفقوده این ملتها کجاست ؟ رهبری و ولایت خلعی است که به وضوح خود نمایی می کند، همانند موجی که بارها به سخرها برخورد می کند ولی راه بجایی نمی برد . علیرغم همراهی مردم وهمدلی ایجاد شده هدفی وجهتی را نمی توان پیش بینی کرد . خدایا به بزرگواری خودت این ملتهای مظلوم را خودت رهبری کن وبر ظالمان پیروز بفرما. [ پنج شنبه 89/11/14 ] [ 10:48 عصر ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم فضای مجازی فضایی است که با نقابهای گوناگون ورنگارنگ می توان ظاهر شد و نظر وحرفی را بیان نمود ، سؤال این است چرا باید بانقاب حرف زد ؟ چرا باید با نامهای مستعار اظهار نظر نمود ، وچرا ...... متاسفانه اکثرا افرادی که شهامت وشجاعت لازم را ندارند ویا شخصیت حضور در این فضارا پیدا نکرده اند. اقدام به توهین ، افترا ، و... به شخصیتهای حقیقی می نمایند ، که شایسته دین ، مذهب وفرهنگ وخانواده ما ایرانی مسلمان نیست . جالب است ، کسی که جرائت بیان واقعیت را ندارد وشهامت بیان شخصت حقیقی خود را ندارد و خود را در لابلای نقاب نفاق پنهان می کند راحت اظهار نظر می کند. بیان نظر اینگونه افراد چه اعتباری خواهد داشت ؟؟؟ وآیا می توان به این فرد که با نقاب دورویی ودورنگی وارد این فضا شده اند اعتماد کرد؟؟؟؟ مدتی بود این موضوع مرا به فکر برده بود ،واین موضوع مرا آزار می داد چرا که ، اینجانب با صداقت به این فضا قدم گذاشتم وبدور از حاشیه های سیاسی و... همراهان گرامی وارزشمندی را در این مسیر پیدا نمودم واینجانب نیز متقابلا از این همراهان بهره علمی در ابعاد دانشی وبینشی ارزشمندی کسب نمودم. چقدر خوب بود که تمرین شهامت وشجاعت ومردانگی می کردیم ودر این فضا رد پایی زیبایی از خود بجا می گذاشتیم ، وبجای اتهامات واهی وافترا که شاید اگر در فضای واقعی می خواستید نظر بدهید جرأت آنرا نداشتیم ،خود را قاضی نمی دیدیم وحکم صادر نمی کردیم ، چقدر خوب بود که در چار چوب اخلاق وادب ونزاکت نسبت به تربیت یکدیگر تلاش می نمودیم واگر قدمی وقلمی در این راستا می زنیم ، صادقانه، مخلصانه ،برادرانه وبدور از حب وبغض و..... باشد. بیائید دوستان خوب ومهربان وعزیزانی که به هر منظوری در این فضا حضور می یابیم . رضای خداوند تبارک وتعالی را در نظر داشته باشیم ، رضای آقا امام زمان را در بیان ومطالب ونگارش خود در نظر بگیریم و یاد بگیریم که به خلق خدا در هر جایگاه وسمتی که باشد احترام بگذاریم . این از نشانه های مؤمن است . واز نفاق ودورویی در هرمکانی چه واقعی وچه مجازی پرهیز کنیم. حرق از سر صدق ودرستی زدن نیازی به نقاب ونام مستعار ندارد.ارزش انسانی بالاتر ازین حرفها است. دوستتان دارم علی فغانی
[ پنج شنبه 89/11/7 ] [ 8:25 عصر ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا وبا یاد شهیدانی که با خون خود به ما فرهنگ عشق و ایثارو شهادت آموختند ، عشق وشهادت را پیام آور شدند وتوحید وحرکت را راهنما.بیاد بنیان گزار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره). بیاد دارم که در سال 1357 انقلاب اسلامی ایران بدست مردم ورهبری امام خمینی (ره) جان گرفت وآتشی به جان رژیم شاهنشاهی انداخت که هنوز شعله های آن با چشم دل دیده می شود. بیاد دارم که چیزی به نام ارزش واخلاق ودین در فرهنگ رژیم شاهنشاهی وجود خارجی نداشت ، بیاد دارم مردم در تاریکی حکومت ظلم وستم شاهنشاهی ودر خفقان موجود هیچ صدایی شنیده نمی شد ، بیاد دارم که رهبری این کشور در دست بی کفایت شاهی ستمکار وخونخوار بود که هزران تن از جوانان این این مرز وبوم در سخت ترین شرایط ودر مخوفترین زندانها به خاک وخون کشید. بیاد دارم که این گردانندگان حکومت ایران در آن زمان با ناموس این ملت چه ها که نکردند . شاید تاریخ از نگارش آن شرم دارد. شاید برای جوانان ما باور این مطالب سخت باشد و آن را بصورت یک داستان یا قصه بیان کنند . حال به برکت وجود بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) وجانشین خلفش آیت الله العظمی امام خامنه ای وخون هزاران شهید در دهه فجر بهمن 57 وخرداد42 وجانفشانی رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس وهزاران جانباز که هنوز درد ورنج این دفاع را با خود همراه دارندوترور ناجوانمردانه دولتمردان ودانشمندان این نظام مقدس ، رهبری داریم که وجودش یک نعمت الهی است از امنیت وآرامشی برخورداریم که شاید در هیچ کشوری وجود نداشته باشد ، فرهنگ حاکم در جامعه ما فرهنگی ارزشی ، الهی است ، اصلا قابل قیاس با نظام شاهنشاهی عاری از مهر نیست . خدایا به جوانان ما بصیرتی عطا فرما که قدر این همه نعمت را بدانند ، خدایا به مردم ما توانی عطا فرما که به برکت آن قدر این ولایت ورهبری را بدانند . خدایا ما سالهای سختی را پشت سر گذاشته ایم ،هزینه های گزافی در این پرداخته ایم ، به لطف وبزرگواری خودت به بصیرتی عطا فرما که بتوانیم لیاقت پاسداری از خون شهیدانمان را داشته باشیم. خدایا به دولتمردان ما نیز بصیرتی عطا فرما که در دام شیطان گرفتار نشوند.وقدر این مردم شریف وشهید پرور را بیشتر بدانند. بیایید تلاش کنیم که فراموشمان نشود که از کجا به کجا رسیده ایم. چه چیزهایی نداشته ایم که در حال حاضر آنرا به راحتی در دسترس داریم و...... دوستتان دارم در هر حکومتی مشکلات وکمبودهایی وجود دارد که من منکر آن نیستم ، ولی داشته های ارزشمند ما بیشمارند که حفظشان نیز از اوجب واجبات است. وتکلیفی است بر گردن تک تک ما از پیر وجوان.
[ سه شنبه 89/11/5 ] [ 9:19 عصر ] [ علی فغانی ]
مطلبی را یکی از همراهان ارزشی در وبلاگشان درج بدلیل بار ارزشی واینکه خالصانه واز دل برخواسته بود عینا برا شما همراهان گرامی درج نمودم. سلام متن زیر شاید فاقد صنایع ادبی باشد اما فاقد دل تنگی نیست امید که بر جان های سبز و هشیارتان خوش نشیند..... یادم نمی رود آن دقایق عشقناکی را که رهبری برای آن که مردمش زیر باران سرما نخورند سخنانش را کوتاه کرد. یادم نمی رود رهبری را که ساعت ها در مهر و ماه شاعران جوان گوش جان به اشعارشان می سپارد فراموش نخواهم کرد از یاد ره بری که فصل الخطاب انتخاباتی شد که قرار بود انقلاب مخملی بشود . اما آقای من آن نماز جمعه ی پس انتخابات چه قدر حزن آلود بود ... جگرمان سوخت برای آن بدن ناقصی که جانباز ی هدف والایش شده است گویی ارکستری جهانی موسیقی غم نواختند بغض گلوی آسمان را می فشرد وتنها یک سیلی می توانست کاری بکند که ابرها تا قیامت برای آن بدن ناقص گریه کنند ... امروز جهانیان می دانند که باغ ایران از وجود گل شما معطر است واهریمن لحظه ای از دشمنی با شما غفلت نمی ورزد . خوش حالم چون هر چه بیشتر دشمنی کنند نشان از این است که رهبری شما به کمال بیشتری رسیده است درود خداوند بر روح بلند آن روح الله که از صفای باطن سیدعلی جوان آگاه شد و امروز کسی رهبر سرزمین آریانا است که روح آزادگی و استقلال را با نفس مسیحایش در جامعه می دمد. وقتی خیل جمعیت راهپیمایان 9 دی را دیدم به خودم گفتم: بادا که به دریا برسد کوشش این رود هم پای تو پرچم بسپاریم به موعود.... خیلی وقتتان را گرفتم.با تشکر از همراه همیشگی خانم فاطمه کنعانی [ دوشنبه 89/11/4 ] [ 11:30 عصر ] [ علی فغانی ]
قال علی (ع) : از دست دادن فرصت غصه می آورد .غررالحکم ( ج2/641) ونیز می فرمایند: افسوس برگذشته را در دل خود بیدار مکن که تورا از امادگی برای آینده دور می کند.غررالحکم ( ج2/641) تازه جوانی زسر ریشخند/ گفت به پیری ، که کمانت به چند پیر بخندید وبگفت ای جوان / چرخ ترا نیز کند چون کمان (نکته ها ولطیفه ها) جوانان بدانند باید تمام نیروی انسانی خود را متوجه لحظه حال وشرایط موجود کنند در هر کاری از خود بپرسند ( الآن چه کار باید کرد؟) فکر کند وعاقلانه جواب دهد ، وشروع به انجام وظایف کند یعنی یک قیام جدی آغاز نماید. مردم عادت کرده اند ، که هیچ وقت از زندگی خود راضی نشوند ، از آنچه دارند بهره نمی برند وبه خاطر آنچه ندارند رنج می برند.از روزگار بیزارند وفردارا دوست دارند بدین علت که به آن دسترسی ندارند. از بخت بدشان می نالند ، از آسمان عصبانی وایام را با بدبختی می گذرانند. نگاه بی ثبات آنها نشان می دهد که همیشه در افقهای مجهول گمشده خیالی خود را جستجو می کنند. در فرصت کوتاه دنیا ، نگذارید شکست جای پیروزی را بگیرد وتلاش کنید که روزهایتان یکجور نباشد. بجای از دست دادن وتلف نمودن نیروی خود در جهت بطالت ، باید محصول وقت خود را برای بهتر کار کردن ، بهتر زیستن و.... بکار گرفت /. حضرت علی (ع) می فرمایند: روز گذشته از دست رفته است تکلیف آینده روشن نیست ، پس فرصت موجود را غنیمت شمارید واستفاده لازم را ببرید. غررالحکم ( ج2/222) غنیمت شمار این گرامی نفس / که بی مرغ قیمت ندارد قفس مکن عمر ضایع به افسوس حیف / که فرصت عزیز است ،الوقت ضیف (سعدی) قصد نصیحت ندارم فقط احساس تکلف وتذکری بود برای جوانانی که دوستشان دارم وشاید هنوز بدنبال مقصر می گردند تا برای مشکلات وناکامی خود مقصری بیابند یا تقصیر را به گردن پدریا مادر بیاندازند. باور بفرمائید تمامی تلاش پدر ومادران بر این است که فرزندانی خوشبخت وموفق داشته باشند اگر خودشان بخواهند.
[ پنج شنبه 89/10/30 ] [ 9:23 صبح ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوستان همراه ، اتفاقی به مطالب دوستان سری زدم مطالب زیادی وجود داشت سیاه وسفید خوب وبد زشت وزیبا خلاصه همه مطلبی را می توانستی در این بقالی پیدا کنی ، یکی از همراهان سؤالی را مطرح کرده بود که جالب وبجا بود که عینا س<ال این خانم ذیلا اشاره می شود. یه سوال: آدمایی که اینجا با جنس مخالفشون شوخی میکنن یا کل کل یا رفتارایی از این قبیل....توی دنیای واقعی هم همین رفتارو انجام میدن؟ لطفا به کسی برنخوره. من کلی عرض کردم فکر کردم چه نظری بدهم تا بار اخلاقی بیشتری داشته باشد به همین منظور این مطلب را بیان نمودم (تفاوتی بین فضای مجازی ووعینی نیست ارزشها هرکجا که باشند ارزش هستند وضد ارزشها نیز هرکجا که باشند ضد ارزش قصد اساعه ادب به دوستان همراه ندارم ولی باور بفرمائید خیلی راحت می توان درک کرد که بدون مراقبت از خود نمی توان مدعی شرافت وانسانیت بود. سؤال من از همه دوستانی که بی مهابا وبدون رعایت حریم بیان مطلب می کنند این است :آیا اگر کسی با خواهر ، یا همسر و... خودشان اینگونه مطالبی را بیان کند چه عکس العملی خواهند داشت ؟ پس به راحتی نمی توان این قصه را تمام کرد . شایسته است وجود ما به عنوان یک شیعه منتظر در هر فضایی آنگونه باشد که خدای مهربان ما دوست دارد . آنگونه باشد که امام زمان ما دوست دارد . نمی خواهم روضه بخوانم ولی بیان مطلب نمودم تا نظر شما دوستان خوب را بدانم. ممنون از همراهی گرمتان. [ دوشنبه 89/10/27 ] [ 10:41 عصر ] [ علی فغانی ]
بزرگی وکرامت را عزیزم از درخت آموز /که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد گذری ونظری داشتم در این مدت به وب سایت دوستان وهمراهمان در فضای مجازی ، خیلی جالب بود ، بعضی نظرات راکه می خواندم نشانه ای از ادب ونزاکت وبزرگی ومعرفت را در آن نمی دیدم ، برای من جای سؤال بود واقعا وقت ما اینقدر بی ارزش است ؟؟؟؟ واقعا انسانی که به عنوان اسوه آفرینش به حساب می آید باید اینگونه ببیند؟ وبنویسد؟و... خوب است با مراقبت از خود دیگران را نرنجانیم. شایسته است با نوشته های ... موجب ناامیدی دوستانی را فراهم نکنیم، سعی کنیم با نگاهمان ، قلممان ، قدممان و.. امید ونشاط را به جامعه وهمراهانمان تزریق کنیم . مشکلات عدیده زندگی وگرفتاریهای آن همیشه همراه ما بوده وخواهد بود .مهم این است که هنرمندی کنیم وبا نگاه مهربانتر ، متین تر ومنشی بزرگوارانه فضای سخت موجود را تلطیف وقابل تنفس کنیم ، نه اینکه خودمان عنصری باشیم که موجب رنجش دیگران شویم ، بزرگی می گفت در موافقت است که موفقیتی حاصل می شود نه در مخالفت ، البته نظر سازنده خود ایجاد فضای سالم می کند نظری که همراه با پیشنهاد سازنده باشد بدور از تخریب وترور شخصیتی حقوقی وحقیقی دوستان . خدایی که رحمان ورحیم است با این صفات برتر وشایسته پیامی به بنده اش می دهد که تو نیز چنین باش . خدایا نعمت سلامتی را از ما دریغ مکن ، پرورد گارا ، نعمت باران وبرفت را که می تواند نوید بهاری بهتر برای ما باشد را به کمال برا ما فرو فرصت. خدایا از اینکه امروزم را توان دادی که ببینم وبشوم وزندگی کنم ممنون وسپاسگزارم. [ دوشنبه 89/10/27 ] [ 11:28 صبح ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر خوبان ومهربانان همراه متاسفانه به علت گرفتاری سعادت همراهی شمارا نداشتم ولی برخود لازم دانستم ضمن عذر خواهی وتاخیر در به روز رسانی مطالبی هرجند مختصر را به استحضار شما بزرگواران برسانم. مدتها بود کشور ما خصوصا تهران از برکت نزولات آسمانی محروم بود واینبار نیز اوبود که کرامت وبزرگی خود را به رخ ما انسانهای ... کشید باور بفرمائید نفس کشیدن نیز مشکل شده بود .علیرغم نیاز به این برکات الهی شاید دستهایمان آنقدر به کار دنیوی مشغول بود که روی بالا آمدن نداشت . چشمانمان شرم داشت که روبه اوکه همه هستی ماست نیم نگاهی بکند .خدایا توچقدر مهربان وبخشنده ای ، خدایا زبان قاصر من از شکر این همه نعمت ناتوان است. من خودم بچه کویر هستم . وقدر ومنزلت یک قطره آب را به خوبی می دانم . ولی دست تقدیر مرا به تهران آورد وتازه متوجه می شوم که تهران است که کویر لم یزرع محبت ومهربانی و... است وتازه می فهمم که بوی کویر وتک درختی در آن دیار با صفا ودوست داشتنی نعمتی است که سالهاست من از ان محرومم . خدایا کمکمان کن که درک نعمتهای بی شمارت را داشته باشیم . خدایا یاریمان کن که توان شکر این همه نعمت را داشته باشیم .خدایا دوستان خوبومهربانم را که با کلامشان وقلمشان مرا یاری می رسانند حفظ بفرماو.
[ دوشنبه 89/10/27 ] [ 8:40 صبح ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم بر این باورم که چنانچه ما اراده کنیم می توانیم دنیایی را عوض کنیم . کم نداریم مردان وزنانی از دیار کویر (عشق آباد) که هرکدام مهره های هستند که می توانند به نوبه خود وبه تنهایی شهری را مدیریت کنند. بر این باورم که حضور این عزیزان گمنام در هدایت وحمایت در صورتی که عزیزان مسؤل آن دیار بخواهند در پیشرفت وبه سامان رسیدن این شهر کویری مؤثر باشند. بر این باورم که با تشکیل یک اتاق فکر هم بصورت مجازی وغیر مجازی وتشکیل جلسات راهبردی بدور از خط وخطوط سیاسی وگرد هم آوردن این عزیزان با رعایت شأن وجایگاهشان وبدور از منیت ها می توان انقلابی در ان دیاربه انجام رساند. از نمونه عزیزانی که این فعل توانستن را صرف کرده اند عزیز برگوارم جناب آقای سید جواد محمودی است . که با تاسیس اولین آموزشگاه زبان نشان داند که می خواهند خدمتی بکنند .متاسفانه وقتی که نگاه صرف مادی باشد نخواهیم توانست خدمتی ارائه دهیم . واقعا اگر این بزرگوار این سرمایه گزاری را در بخش اقتصادی انجام می داد بهتر نبود ؟ چه شد که تصمیم گرفت علیرغم توجیه اقتصادی اندک تن به این کار دادند؟ چند نفر امثال این بزرگوار داریم . متاسفانه حاکم بودن جو حاکم سیاسی که همانند اختاپوسی سایه افکنده اجازه فکر کردن به این مهم را نداده است ، علیرغم 30 سال دوری هنوز به محض ورود بوی این جو را احساس می کنم چرا؟؟؟ خیلی از دوستان خوب به دلیل کم مهری همین جو حاکم شاید عدم حضور خود را توجیه می کنند. انشاءالله با حضور امام جمعه محتر م این جو تعدیل شود وبا بصیرتی که مردم بدست توانای این روحانی بزرگوار بدست خواهند آورد با نگاهی باز تر به موضوع نگاه کنند. بشر ط آنکه ایشان را نیز در این جو هضم نکنند. بر این باورم که به عنوان نمونه می توان در یک برنامه کوتاه مدت با استفاده از همین امکانات اندک وسرمایه های جوان دانش آموزی فضای محیطی آن دیار را عوض نمود . با بسیج دانش آموزی در یک دهه مناسب می توان چندین هزار نهال را کاشت . و.... وقتی که در یک جزیره سیری با بدترین شرایط اب وهوایی با استفاده از اندک امکانات بهترین فضای سبز را ایجاد نموده اند ، چرا ما هنوز در حال استخاره کردن هستیم ؟ بر این باورم که که ما مردمانی فهیم وسخت کوش هستیم که در سخت ترین شرایط به زندگی خود ادامه می دهیم چرا باید این سخت کوشی را در تغییر فضا ومحیط زندگی خودمان سوق ندهیم واز این انرژی خدادادی استفاده بهینه نبریم. باور بفرمائید قریب به 30 سال است 900 کیلو متر راه را به عشق آن دیار طی می کنیم ،از مسیر بیارجمند که می آیی بوی آبادی را احساس می کنی سر سبزی ونشاط ،ولی به محض ورود به عشق آباد با منازلی روبرو می شوی که دریغ از یک درخت خصوصا در بدو ورود حتی در جلوی ساختمان شهر داری نیز .... خبری نیست که نیست. تلنگری بود برای خودم ودوستان همراه همشهری خوبم. امید وارم روزی برسد که تجربه 30 را برای ان دیار در حد توان به ارمغان بیاورم . تجربه ای که خیلی ارزان بدست نیامده ومی توان سینه به سینه برای دوستان دانش آموز جوان نقل کرد ، اگر فضایی ایجاد شود . و...... دوستتان دارم وبخود می بالم که یک عشق آبادی فزرند خاک پاک کویر جمهوری اسلامی ایران هستم.به امید روزی که بدور از تعصابات کور سیاسی شاهد خدمت صادقانه به این مردم شریف باشیم.
[ پنج شنبه 89/10/16 ] [ 8:30 عصر ] [ علی فغانی ]
با سلام محضر همه دوستان خوبم ومسؤلینی که شاید نیم نگاهی به فضای مجازی داشته باشند مطلبی را از سایت ( هودر ) عینا برای شما همراهان ارائه می نمایم امید است آنهایی که که به نوعی دلشان برای مردم شهید پرور دیار کویر می سوزد تلاشی بکنند تا این معضل برطرف گردد. با سلام به اطلاع خوانندگان عزیز می رساند از آنجا که تعداد زیادی از هودریهای عزیز توسط قطار رفت وآمد میکنند به همین خاطر وب سایت هودربه بررسی اجمالی به منافع و مشکلات ایستگاه عشق آباد می پردازد. ایستگاه راه آهن عشق آباد جزو اداره کل راه آهن شرق (طبس) میباشد و سومین ایستگاه از طبس به سمت تربت میباشد که از سه سال پیش با پیگیریهای زیاد دستور توقف کلیه قطارهای مسافری توسط معاونت فنی ناحیه جناب آقای مهندس پورفخری صادر گردید لازم به یادوری است که آقای مهنس پورفخری هم اکنون مدیر کل راه آهن شرق میباشند ومدیدیت سایت هودر کمال تشکر را از زحمات ایشان دارد.بعد از مدتی که شهروندان عزیز رفت وآمد خود را از ایستگاه شروع کردنند مدت 2دقیقه توقف برای کلیه قطارهای که از ایستگاه عشق آباد رفت وآمد مینمایند در برنامه کنترل مرکزی تهران منظور گردید قطارهایی که از این مسیر رفت وآمد مینمایند 1:قطار کرمان مشهد وبالعکس یک روز در میان 2:بندرعباس مشهد وبالعکس یک روز درمیان 3:یزد مشهد و بالعکس یک روز در میان 4:اصفهان مشهد وبالعکس هرروزه 5:شیراز مشهد وبالعکس هردو هفته یکبار 6:طبس تهران و بالعکس یک روز درمیان 7:محلی اتوبوسی طبس مشهد وبالعکس یک روز در میان ...کلیه قطارهای فوق در ایستگاه عشق آباد جهت سوار وپیاده شدن مسافر توقف دارند .بیشترین مسافرانی که از ایستگاه جابجا میشوند مربوط به قطار طبس تهران و بالعکس و قطار اتوبوسی طبس مشهد میباشند .امکانات ایستگاه عشق آباد 1:سرویس بهداشتی خواهران وبرادران 2:نمازخانه برادران و خواهران 3:آبسرد کن 4:تلفن کارتی که مدت زیادی است خراب میباشد که مخابرات عشق آباد باید پیگیر باشدتاکنون هنوز این مشکل بر طرف نشده است 5:سیستم گرمایشی وسرمایشی جهت رفاه حال مسافرین عزیز..... مشکلات ایستگاه عشق آباد 1:یکی از مشکلات اصلی نبود دفتر تهیه بلیط در عشق آباد میباشد که مسافرین عزیز باید از طبس بلیط تهیه نمایند 2:جمع شدن سرویس ایاب وذهاب مسافرین که چند ماهی است جمع آوری شده است 3:کوتاه بودن طول سکوی مسافری که از طول قطارها کوتاهتر بوده ومسافرین عزیز برای پیاده شدن بامشکل روبرو میشوند 4:خاکی بودن جاده ایستگاه تا جاده ده محمد عشق آباد ...امید به اینکه مسولین نسبت به ایستگاه توجه بیشتری داشته باشند تا هرچه سریعتر مشکلات آن مرتفع گردد.http://www.hoodar.ir/
[ پنج شنبه 89/10/16 ] [ 5:39 عصر ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |