سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

حماسه‏ ملت ایران در دفاع مقدس، نمایش‌گر قله ظرفیت‌هاى انسانى مردم این سرزمین خدایى است    
فداکاری‌ها‌ى هشت سال دفاع مقدس‏ توانست یک نظام الهى و معنوى و متّکى بر تفکّر و اندیشه درست و برخاسته از ایمان را تحکیم کند.

این تجربه‏ى درس‏آموز [دفاع مقدس‏]، سرمشق همیشگى ملت بزرگ ایران و الگوى موفقى در برابر چشم همه‏ى ملت‌هاى مسلمان است.

حماسه‏ى ملت ایران در دفاع مقدس، نمایش‌گر قله‏ى ظرفیت‌هاى انسانى مردم این سرزمین خدایى است.

جنگ ایران و عراق یک جنگ معمولى نبود، جنگ دو ارتش یا دو کشور با هم نبود؛ جنگ یک کشور در مقابل عمده قواى نظامى و پشتیبانی‌هاى نظامى جهان بود. تمام قدرت نظامى و سیاسى امریکا پشت سرِ رژیم بعثى عراق ایستاد.

این جنگ [جنگ هشت ساله‏]، مظهر و تجلى همه‏ى روحیات خوب و سازنده‏‌اى است که یک ملت و یک کشور را مى‏تواند به تعالى حقیقى برساند.

 این جنگ [جنگ هشت ساله‏] حقیقتاً یک گنجِ تمام‌نشدنى است.
جنگ، حقیقتاً کوره‏اى بود که جوانان و بقیه مردم را آب‌دیده کرد.

 این جنگ هشت ساله و این دفاع مقدّس، از بزرگ‌ترین افتخارات ملت ایران بود.
 ما در جنگ نظامى توانستیم خودمان را پیروز کنیم؛ به کمک چه چیزى؟ به کمک باور و ایمان و اتّکاى به نفس و وحدت و امید به آینده و روشن‌بودن هدف‌ها و تکیه به نیروهاى ذاتى خویش و تکیه به اسلام.

اگر ملت ایران هشت سال جنگ تحمیلى را نمى‏داشت، البته خیلى از ویرانی‌ها را، خیلى از فقدان‌ها را، خیلى از خسارت‌ها را نمى‏داشت؛ اما این اعتماد به نفس را هم نمى‏داشت؛ این قدرت علمى، نظامى و پیشرفت صنعتى را هم نمى‏داشت؛ این عزّتى را هم که در مقابل چشم جهانیان به دست آورده است، نمى‏داشت؛ این حالت یأس و ناامیدى از تسلّط بر این ملت هم در دل دشمنان بزرگ او به وجود نمى‏آمد.

 این جنگ آن‏قدر حرف گفتنى دارد که اگر دهها سال هنرمندان ما و افراد خوش‌ذوق و با ابتکار بنشینند و در جزء جزء آن کار کنند، باز هم حرف‌هاى گفتنى خواهند داشت.

ما جنگِ با این عظمت و پُر از حماسه و حقیقتاً پُر از جلوه‏هاى زیبا و بى‏نظیر داشته‏ایم؛ نسل جدید هم از آن خبر ندارد؛ باید این‌ها احیاء، بازیابى و بازسازى شود و در معرض دید قرار گیرد.

 جوهر انقلاب و ایمان در این میدان خطر، [میدان جنگ 8 ساله ]خود را در اراده و عمل و قدرت مدیریّت انسانها نشان داد.

جنگ تحمیلى هشت ساله ما، داستان عبرت‏آموز عجیبى است.

 جنگ هشت ساله، جنگ دو کشور و دو ارتش نبود؛ جنگِ یک ائتلاف نانوشته جهانى علیه ملتى که تصمیم داشتند حدّاکثر فشار ممکن را از لحاظ نظامى و اقتصادى و غیره بر او وارد بیاورند بود، تا از راهى که در پیش گرفته بود برگردد؛ ولى نتوانستند.

شروع جنگ یعنى شروع افتخارات این ملت، شروع تهاجم دشمن یعنى شروع دفاع مقدس ما، شروع شعله‌ور شدن آتش خیانت استکبار یعنى شروع بروز شجاعت همه‌ى قشرهاى ملت براى ایستادگى در مقابل استکبار، پس این افتخار دارد.

 هفته‌ى جنگ هفته‌ى افتخار است، هفته‌ى مقدس است، در حقیقت جشن است، عید است و یک بزرگداشتى[ است] از روحیه‌ى مردم، ایثار مردم و مقاومت مقدس و دفاع مقدس[ مردم].

 هفته‌ى جنگ در حقیقت هفته‌ى ایثار است، هفته‌ى فداکارى است، هفته‌اى است که در آن بزرگ‌ترین آزمایش فداکارانه‌ى ملت ما شکل گرفته است.

روزهاى آخر شهریور و اول مهر ماه همه ساله یادآور یکى از تجربه‌هاى بزرگ و بسیار پرارزش تاریخ ملت ماست. من به جاى این‌که سالگرد آخر شهریور را سالگرد جنگ به حساب بیاورم، مایلم آن را سالگرد مقاومت دلیرانه‌ى مردممان که از روى کمال آگاهى و ایمان و شهامت انجام گرفته بنامم.

تلاش خستگى‌ناپذیر 8 ساله، افتخارى است که امروز نیروهاى مسلح و ملت ما مى‌توانند آن را در سوابق درخشان خود جاى دهند.

هفته دفاع مقدس یادآور حادثه‌اى عظیم و به بار نشستن نتایجى عظیم‌تر در سیر انقلاب ملت ماست و هیچ گاه از ذهن ملت محو نخواهد شد.

 مقاومت بى‌نظیر مردم سلحشور ما در دفاع مقدس و دفع متجاوز در طول قریب به هشت سال، این ستم بزرگ را در رده ناموفق‌ترین تجربه‌ى استعمار در تاریخ معاصر ثبت نموده است.

 در همه مراحل این جنگ، چه در عملیات نظامى جبهه، چه در عملیات نظامى بیرون از جبهه، چه در برخورد با اسرا، چه در تبلیغات - در همه مراحل - ارزشها و اخلاق انسانى رعایت شد. کار بى‏اخلاق و کار ضدّ ارزش و ضدّ بشر، از این ملت ایران صادر نشد
منبع: ایسنا


[ یکشنبه 89/6/28 ] [ 10:20 عصر ] [ علی فغانی ]
اندیشه پلید جنگ عراق علیه ایران برای جداسازی استان خوزستان را اولین بار انگلیسی‌های استعمارگر در سال 1329 شمسی پی‌ریزی کردند اما چون در آن زمان حکومت پهلوی در ایران تحت اختیار خودشان بود از این جنگ صرفه نظر کردند.
یکی از روزهای تیرماه 1359 شمسی، مرز اردن و عراق، در یک ملاقات شوم و شیطانی بین دو ابلیس، جنگی نابرابر و ناخردانه پی‌ریزی می‌شود تا آفتاب تابان انقلاب نور، انقلابی که تاریکی‌های دنیای ستم را محو می‌‌‌کند، خاموش شود.
صدام حاکم نظامی عراق و زبینگو برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، در این ملاقـــــــات، حمله نظامی عراق به ایران را بررسی و برژینسکی به صدام قول می‌دهد: «آمریکااز تهاجم عـــراق به ایران حــمایت خواهد کرد.»
بعد از این ملاقات سخنان حاکمان عراق حالت خصومت و جنگ می‌گیرد، آشکارا ایران را به جنگی فراگیر تهدید می‌کنند و آشوبهای زیادی را در خوزستان به راه می‌اندازند. 
هر چند اگر بخواهیم تاریخ دقیق شروع جنگ ایران و عراق را مشخص کنیم، باید شروع آن را 21/12/1357 یعنی یکماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار دهیم، چون در این روز ارتش عراق برای اولین بار به پاسگاه مرزی میروان حمله هوایی کرد.
از این تاریخ تا 31 شهریور 1359 که عراق حمله سراسری و همه جانبه‌ی خود را در ساعت 14 علیه ایران آغاز کرد، 636 نوبت حمله هوایی، زمینی و توپخانه‌ای به خاک ایران انجام داد. اسناد و اعتراض‌های ایران در این زمینه در سازمانهای بین المللی موجود است.
صدام جنگ را با الهام گرفتن از جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل طراحی و شروع کرد. در این جنگ که بین کشورهای عربی و اسرائیل رخ داد، اسرائیلی‌ها با بهره‌گیری از اصل غافلگیری در مدت 6 روز ارتشهای کشورهای عربی را در هم کوبیدند و جنگ را به نفع خودشان تمام کردند.
ارتش عراق در آن روز با استفاده از 192 هواپیمای جنگی حمله گسترده و از پیش طراحی شده‌ایی را آغاز کرد.
در اولین روز جنگ، مناطق مسکونی، فرودگاهها و کارخانجات شهرهای تهران، بوشهر، اهواز، دزفول، کرمانشاه، همدان، تبریز، اصفهان، سنندج، شهر کرد و … مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت. روز بعد خلبانان شجاع و قهرمان ایران با 140 هواپیمای جنگی تا عمق خاک عراق نفوذ و با بمباران پایتخت و سایر شهرهای عراق و نابودسازی پایگاههای نظامی این کشور، پاسخ قاطعی به حملات هوایی عراق دادند.
شهرهای سرپل ذهاب، قصر شیرین، سومار، مهران، موسیان، بستان و هویزه در روزهای آغازین جنگ به اشغال ارتش عراق درآمد و مدافعان این شهرها به ناچار ازاین شهرهاعقب نشینی کردند.
صدام در ابتدای حمله، اهداف شیطانی خود را به این شرح اعلام کرد:
1-     لغو قرارداد 1975 میلادی الجزایر
2-     تجزیه استان خوزستان یا جداسازی آن از ایران
3-     حمایت از اقلیتهای غیر فارس یا تقسیم ایران به پنج کشور کوچک و ضعیف
4-     براندازی حکومت جمهوری اسلامی و نابود سازی کشور ایران
او با اتکاء به حمایتهای قدرتهای شیطانی دنیا و به خیال خام خود وعده فتح چند روزه ایران را داد. برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور وقت آمریکا 23 روز قبل از شروع جنگ د رمصاحبه با روزنامه السفیر لبنان گفته بود: «جنگ حداکثر ده روزو با پیروزی عراق پایان خواهد یافت.»
ارتشی که برای فتح چند روزه تمام ایران تجهیز و آماده شده بود واز حمایت آشکار حداقل 36 کشور قدرتمند برخوردار بود غیر از اشغال چند شهر کوچک مرزی و محاصره آبادان و سوسنگرد در یکماه اول جنگ نتوانست کار دیگری انجام دهد و زمین‌گیر شد.
صدام در ابتدای حمله دو گردان از نیروهای خود یعنی 600 نفر را مأمور اشغال خرمشهر کرده بود اما وقتی آنها نتوانستند کاری انجام دهند دو لشکر زبده که تعداد نفراتشان 5400 نفر بود، مأمور این کار شدند.
اشغال یک شهر توسط دو لشکر که برخوردار از انواع سلاحهای پیشرفته روز دنیا هستند کاری ساده است.
به خصوص که مدافعان آن یعنی حدود هشتصد نفر از رزمندگان ارتشی، پاسدار، خواهران و برادران بسیجی و پاسداران کمیته انقلاب اسلامی سابق، با کمترین و ابتدائی‌ترین سلاحها مانند تفنگ، آرپی‌جی 7 و کوکتل مولوتوف از این شهر حفاظت کنند. اما این اصل در جایی کارساز است که عنصر ایمان به خدا، عشق به وطن و فرهنگ ایثار و مردانگی جبهه حضور نداشته باشد.
دو لشکر و دو گردان از نیروهای عراقی که از طریق هوا و توپخانه‌های دوربرد مورد حمایت بودند، در برابر تعداد اندکی از مدافعان شهر که مورد بی‌مهری برخی مسئولین کشور از جمله رئیس جمهور وقت ایران، بنی‌صدر خائن و  فرمانده کل نیروهای مسلح، نمی‌توانند کاری انجام دهند و پس از گذشت روزهای متوالی همچنان خرمشهر در دست مدافعان شهر می‌ماند. صدام که قول فتح چند روزه تهران را داده است حالا چند هفته‌ای است پشت دروازه‌های خرمشهر زمین‌گیر شده. او به ناچار یک لشکر دیگر هم وارد جبهه خرمشهر کرد. 
مهاجمان عراقی با شدت تمام شهر را می‌کوبیدند، آتش توپخانه، تانک و بمبهایی که از هواپیماهای عراقی بر روی شهر می‌ریخت، بی‌وقفه ادامه داشت. فریادهای مدافعان شهر در کمک خواستن هم به جایی نمی‌رسید. رفته رفته رزمندگانی که در خرمشهر مشغول دفاع مردانه بودند به شهادت می‌رسیدند، مجروح می‌شدند و یا به اسارت دشمن در می‌آمدند. تمام نامردان خارجی و داخلی دست به دست هم می‌دهند تا با قربانی کردن صدها نفراز اسطوره‌های این ملت در قربانگاه خرمشهر، تلخ‌ترین روز تاریخ معاصر ایران را رقم بزنند، خرمشهر پس از 34 روز مقاومت مردانه در مقابل هزاران نفر از مهاجمان عراقی و غیر عراقی سرانجام در سوم آبان 1359 سقوط کرد و حزن و اندوه این شکست نابرابر در سینه‌های تک‌تک ایرانیان ماند تا در سوم خرداد 1361 فرزندان قهرمان این ملت با انجام عملیات غرور آفرین بیت المقدس و پس از 25 روز نبرد با مهاجمان عراق با کشتن 000/16 نفر از آنها و به اسارت گرفتن 000/19 نفر، بار دیگر خرمشهر را به آغوش میهن اسلامی بازگردانند. روزی که خرمشهر سقوط کرد تنها حدود 150 نفر نیرو از مدافعان شهر باقیمانده و بقیه به شهادت رسیده بودند. این 150 نفر هم با دست خالی در مقابل هزاران نیروی نظامی و 200 دستگاه تانک تا آخرین نفس مردانه جنگیدند.
بخشی از نامه دریابان علی شمخانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که آن موقع فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  استان خوزستان بود، شاید قدری از وضعیت آن زمان را روشن کند. ایشان در بخشی از نامه خود خطاب به مسئولین و به خصوص بنی صدر خائن این چنین می‌نویسد:
«... مسولین، مسلمین به دادمابرسید. این چه سازمان رسمی شناخته شده ایی است که اسلحه انفرادی ندارد؟ ... از150پاسدارخرمشهرتنها30 نفرباقی مانده ... مامی توانیم با30 خمپاره خونین شهر رابرای 30 ماه نگه داریم و امروز 30تفنگ نداریم ....»
وقتی عراقی‌ها وارد خرمشهر شدند، دست به غارت شهر زدند.
5000 خودرو خارجی از گمرک خرمشهر.
 15000  یخچال از خانه‌های مردم.
 000/700 تن کالاهای موجود در انبارهای بندر خرمشهر.
 و هر آنچه از اموال مردم در این شهر بود، همه را به یغما بردند.
 بعد از غارت شهر به دستور سرتیپ احمد زیدان فرمانده اشغالگران خرمشهر، با 300 تن مواد منفجره تمام خانه‌‌های شهر را ویران کردند.
سربازان عراقی پس از ورود به شهرهای اشغالی دست به غارت اموال مردم میزدند. کشتار غیر نظامیان، تجاوز به زنان و دختران، زنده به گورکردن آنها و … نمونه‌هایی از توحش اشغالگران بود.  
تغییرشرایط به نفع ایران
9 ماه از جنگ سپری شده بود و ماهیت پلید بنی‌صدر که از قبل برای امام (ره) شناخته شده بود؛ با خیانتها و بی‌لیاقتی‌های او برای سایر مسئولین و مردم نیز شناخته شد. وقتی امام (ره) مطمئن شد مردم ماهیت واقعی بنی‌صدر را شناخته‌اند، او را از فرماندهی نیروهای مسلح عزل کرد. بعد از آن نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به دلیل خیانت و بی‌لیاقتی او را از مقام ریاست جمهوری برکنار کردند.
با این اتفاق فضای کشور و جبهه‌ها شور و اشتیاق خیلی زیادی به خود گرفت. فرماندهان دلسوز و مومن که به دستور بنی‌صدر از ارتش اخراج شده بودند مثل سرلشکر شهید علی صیاد شیرازی به ارتش بازگشتند و همراه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای داوطلب بسیجی شروع به بازپس گرفتن شهرهای اشغال شده از دست اشغالگران عراقی کردند.
 


منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی

[ یکشنبه 89/6/28 ] [ 9:53 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خدا وبایاد شهیدانی که با خون خود به ما فرهنگ عشق وایثار و شهادت آموختند ، عشق و شهادت را پیام آور شدند وتوحید وحرکت را راهنما و با یاد شهدای گمنام خمینی (ره) ، بیاد رزمندگانی که با نیت وغسل وارد این میدان ودفاع مقدس می شدند. بیاد آنهایی که بدون چشم داشتی جان برکف همه وجود خود را خالصانه تقدیم این انقلاب بی نام خمینی کبیر کردند .بیاد آنهایی که هرچه ماداریم به برکت خون آن شهیدان والا مقام می باشد .بیاد رزمندگانی که فقط با خدا معامله کردند ودربند جاه ومقام وموقعیت بعد از جنگ نشدند وحقی را برای خود مطالبه نکردند ، که اگر چنین نیز می شد ناحق نبود  ، ولی خالص بودن رزمشان را ارزان نفروختند وقدر این سرمایه الهی را دانستند. به آنهایی که هنوز داغ هشت سال دفاع بر پیشانی مبارکشان وجود دارد ولی..... بیاد جانبازان شیمیایی که در گوشه وکنار بیمارستانها و... به فراموشی سپرده شده اند بیاد ستاره هایی که سوسو زدند تا خورشید انقلاب پایدار وفروزنده بماند. عزیزان ایران اسلامی بیائید قدر این نعمتهای الهی را بدانیم وشاکر باشیم خدای را که رهبری داریم که نفس او نفس خمینی (ره ) وکلامش کلام اوست . 


[ یکشنبه 89/6/28 ] [ 8:33 صبح ] [ علی فغانی ]

 این جنگ از دیدگاه عرفانی و معنوی حضرت امام، برای ملتی که به تازگی از استبداد رژیم شاهنشاهی رهایی یافته بود، یک “امتحان الهی” قلمداد شد. هجوم وحشیانه و گسترده رژیم بعث عراق در آخرین روز شهریور 1359، حادثه ای بزرگ را در تاریخ انقلاب اسلامی به ثبت رساند که سرانجام به خلق حماسه ای جاودان و حیرت انگیز در تاریخ سرزمین ایران انجامید. این جنگ از دیدگاه عرفانی و معنوی حضرت امام، برای ملتی که به تازگی از استبداد رژیم شاهنشاهی رهایی یافته بود، یک “امتحان الهی” قلمداد شد. “جنگ هم یک مساله‌ای بود که انسان خیال می‌کرد بسیار مهم است، لکن معلوم شد که منافعش بیشتر از ضررهایش بود. آن انسجامی‌که در اثر جنگ بین همه قشرهای مردم پیدا شد و آن معنای روحانی و معنوی که در خود سربازان ارتش و ژاندارمری و سپا پاسداران به نمایش گذاشته شد و آن روح تعاونی که در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر کشور تحقق پیدا کرد، به دنیا فهماند که این مساله ای که در ایران است با همه مسائل جداست.” (صحیفه نور، ج16ص19)

همچنین امام جنگ را برای ملت مقاوم و مبارز ایران ، عامل آگاهی، حرکت و خروج از فترت و سستی می‌دانست:”وقتی یک جنگی شروع شود، ملت ما بیدار می‌شود، بیشتر متحرک می‌شود.” (صحیفه نور،ج13،ص157)

 علل تجاوز دشمن از دیدگاه حضرت امام ; رژیم بعث عراق که خود آغازگر تجاوز به میهن اسلامی ایران بود در همان روزهای شروع جنگ برای فریب افکار عمومی جهان و ملتهای مسلمان و اعراب منطقه، علل ذیل را برای این تهاجم برشمرد:

الزام ایران به شناسایی حاکمیت عراق بر اروند رود.

 2ـ بازگرداندن سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به اعراب.

 3ـ قطع دخالت ایران در امور داخلی عراق.

 4ـ مجبور کردن ایران به پذیرش خودمختاری برخی از استانهای مرزی همچون خوزستان و کردستان.

 هر چند مجامع و محافل بین المللی در روزهای آغاز جنگ به گمان پیروزی نظامی عراق، درباره دلایل واقعی عراق سکوت اختیار کردند، اما هنگامی که عراق را در نابودی انقلاب اسلامی ناکام دیدند اعتراف کردند که رژیم عراق به قصد سرنگونی نظام اسلامی ایران و شکست انقلاب اسلامی و پیشگیری از نفوذ آن به جهان اسلام و خاورمیانه به ایران حمله کرده است.

 امام خمینی که از اهداف دشمن و استکبار جهانی در رویارویی با انقلاب اسلامی شناخت ژرف و عمیقی داشت در روزهای آغازین جنگ ریشه و علت تهاجم را در چند موضوع مهم مشخص و تبیین نمودند:

 اسلام خواهی نظام و حکومت اینکه انقلاب اسلامی برای تحقق حاکمیت دینی به وجود آمده و بر مسائلی همچون رهایی از سلطه بیگانگان، قطع رابطه با رژیم اشغالگر قدس، تاکید بر مشترکات اسلامی و وحدت فرقه های اسلامی اصرار دارد، واکنش و مخالفت استکبار جهانی را برانگیخت و بر دشمنی آنان افزود. حضرت امام در این باره می‌فرمایند:”اینکه میبینید عراق به ایران حمله می‌کند، علتش گرفتن چهار وجب خاک نیست، بلکه علت اصلی آن ترس آنها از حکومت اسلامی و اتحاد اسلامی است.” (صحیفه امام، ج15، ص5)

 “جرم واقعی ما از دید جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسمیت دادن به حکومت جمهوری اسلامی به جای نظام طاغوت ستمشاهی است.” (صحیفه نور، ج20، ص116)

 2ـ جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی حرکت توفنده انقلاب اسلامی برای رهایی از ظلم بانگ بیدار باش را برای خفتگان در چنگان استعمار به صدا درآورد و استکبار جهانی که این خیزش اسلامی را برنمی‌تابید برای مهار آن به جنگ متوسل شد. "آنها - استکبار جهانی- می‌دانند که مردم کشورهای اسلامی در مقابلشان می‌ایستند و همچنین است مردم کشورهای غیر اسلامی که متوجه ما هستند، مثل سیاهپوستان." (صحیفه نور، ج18، ص112)

 3ـ دشمنی شیطان بزرگ با پیروزی انقلاب اسلامی سلطه 30 ساله آمریکا بر فرهنگ، اقتصاد، سیاست و نیروهای مسلح ایران پایان یافت. اخراج مستشاران نظامی آمریکا، قطع رابطه سیاسی و اقتصادی، تصرف لانه جاسوسی و مخالفت جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای استکباری آمریکا در منطقه خلیج فارس خواب آمریکا را برای سلطه مجدد بر ایران آشفته ساخت. "قدرتهای بزرگ که دستشان از مخازن بزرگ ایران کوتاه شده است و سلطه و قدرتشان با همت ملت ایران و قوای مسلح آن قطع گردیده است، اکنون بهدست و پا افتاده اند تا با جنگ افروزی بین برادران، سلطه خود را اعاده کنند و چپاولگری خود را از سر گیرند." (صحیفه نور، ج13، ص119 )

تبانی اسرائیل و آمریکا نکته مهمی که در تحلیل علل تحمیل جنگ از نظر حضرت امام مخفی نماند، دشمنی رژیم غاصب اسرائیل با اهداف و سیاستهای انقلاب اسلامی در جهان اسلام است. رژیم ستمشاهی از قوی‌ترین پشتیبانان و همپیمانان اسرائیل در منطقه خاورمیانه محسوب می شدکه با پیروزی انقلاب اسلامی نه تنهاضربه سختی به اسرائیل وارد آورد بلکه عامل مهمی در بسیج مسلمانان علیه سیاستهای غاصبانه این رژیم گردید. لذا یکی از راههای جلوگیری از وحدت مسلمانان، تبانی اسرائیل و آمریکا برای تحمیل جنگ علیه ایران بود. برخی از سردمداران اسرائیل با خوشحالی اعتراف کردند که ما از درگیری ایران و عراق شدیداً شادمان هستیم زیرا با تحلیل رفتن قدرت نظامی عراق و ایرن، اسرائیل با خطر بزرگی روبرو نیست و فرصت می‌یابد تا سیاست توسعه طلبانه خود را ادامه دهد. (روزنامه اطلاعات2/7/59 به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس)

"قدرتهایی که باید صرف برانداختن اسرائیل و نجات بیت المقدس بزرگ شود، با تبانی بین شیاطین بزرگ و صهیونیسم جهانی و بین حزب بعث ، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائیل و آمریکا شد و می‌شود." (صحیفه نور، ج15، ص158)

 5ـ توسعه طلبی رژیم عراق پس از فروپاشی رژیم ستمشاهی ایران که با حمایت آمریکا سالها ژاندارم منطقه بود، این منطقه عملا با خلاء قدرت سیاسی و نظامی مواجهه گردید. از منظر امام این حادثه حاکمان قدرت طلب عراق را تحریک کرد تا با تهاجم به ایران و برتری نظامی خود در منطقه، حاکمیت خود را بر خلیج فارس تحمیل کند. همچنین خلاء قدرت در رهبری اعراب رژیم عراق را وسوسه کرد تا شاید در این موقعیت بتواند رهبری اعراب را به دست بگیرد. "صدام در تهاجم خود به این کشور اسلامی نقشه رهبری خود بر اعراب و منطقه و ژاندارمی خلیج فارس را تعقیب می‌کرد و آمریکا نیز از جهالت و غرور و بلند پروازی صدام استفاده کرد و او را به هجوم به ایران واداشت." (صحیفه نور، ج19، ص292)

  مساعد بودن شرایط داخلی شرایط سیاسی داخل کشور در اوایل سالهای انقلاب، زمینه مناسب سیاسی و روانی را برای حمله عراق آماده کرده بود. وجود تنشهای سیاسی، ضعف بنیه نظامی ارتش به علت اخراج مستشاران نظامی و دستگیری تعدادی از افسران نظامی خائن در کودتای شهید نوژه، اختلاف نظر مسئولان و خیانت بنی صدر اولین رئیس جمهوری ایران، زمینه مناسب شکل گیری تهاجم بود. "صدام را وادار کردند که به این کشور اسلامی حمله کند و بعضی از اشخاصی که آن وقت سردمدار بودند خیانت کردند به این کشور و در عین حالی که اطلاع داشتند چیزی نگفتند." (صحیفه نور، ج16، ص107) گواه خیانت بنی صدر در اوان جنگ، داشتن حالت انفعالی در مقابل هجوم دشمن، عدم تحرک جدی برای بیرون راندن دشمن و به کار نگرفتن نیروهای عظیم مردمی در یگانهای رزمی در طول مدت ریاست جمهوری و جانشینی فرماندهی کل قوای او است که پس از عزل وی این مشکل جدی بر طرف شد و عملیاتهای مهم پی در پی با حضور جوانان پرشور بسیجی انجام گرفت. "البته با خیانت بعضی ها که آن وقت بودند یک جاهایی را به غافلگیری گرفتند لکن آن وقتی که جوانها در مقابلشان ایستادند دیگر نتوانستند یک قدم پیش بیایند." (صحیفه نور، ج15،ص423)

ماهیت جنگ تحمیلی از دیدگاه حضرت امام خمینی در روزهای آغازین جنگ شبهاتی درباره دفاع مشروع مطرح می‌شد. زمینه بروز این شبهات، اسلامی بودن کشور عراق و مسلمان بودن آنها بود. از این رو امام خمینی به دفع این شبهات و تبیین ماهیت جنگ و متجاوزان پرداختند تا رزمندگان با بصیرت کامل به دفاع مقدس خویش ادامه دهند. ماهیت

جنگ عراق علیه ایران از دیدگاه امام دارای سه مشخصه ذیل بود:

جنگ اسلام و کفر با مروری بر عملکرد حزب بعث عراق از آغاز تسلط بر کشور عراق که با کودتا انجام پذیرفت تا کنون، مخالفت شدید آنان با احکام و قوانین اسلامی به خوبی مشهود است. امام به عنوان یک مرجع دینی سالهای متمادی در عراق تبعید بودند و از نزدیک شاهد فعالیتهای ضد دینی آنان بود، می‌فرمود: "ما حزب بعث عراق را می‌شناسیم و می‌دانیم که این‌ها به اسلام عقیده ندارند و دشمن اسلامند و اسلام را خار راه خویش می‌دانند و صدام حسین این جنگ را بر ملت مسلمان ایران تحمیل کرد. ما کسانی را که از اصول اسلام و قرآن کریم انحراف حاصل م کنند و به قتل عام مسلمانان می‌پردازند را مسلمان نمی‌دانیم... و شما – رزمندگان – برای حفظ اسلام دارید جنگ می‌کنید و صدام برای نابودی اسلام، الآن اسلام به تمامه در مقابل کفر واقع شده است." (صحیفه نور، ج13 و 15، ص197 و 53)

 2ـ جنگ حق و باطل از معیارهایی که نشان می‌دهد ملتی در یک حرکت و عمل در موضع حق یا باطل قرار دارد، انگیزه های درست یا نادرستی است که از انجام آن دارد. رژیم عراق با انگیزه نابودی انقلاب اسلامی و تصرف بخشهایی از میهن اسلامی تجاوز به خاک ایران را آغاز کرد وبرای تحقق آن از هیچ جنایتی فرو گذار نکرد، اما رزمندگان اسلام با انگیزه دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی پا به عرصه جنگ گذاشتند. "این جنگ، جنگ اعتقاداست، جنگ ارزشهای اعتقادی – انقلابی و ما در مقابل ظلم ایستاده ایم." (صحیفه نور، ج15، ص229)

 جهاد دفاعی ماهیت جنگ ایران در برابر عراق از دیدگاه حضرت امام جهاد دفاعی بود: "ایران برای خدا قیام کرده است، برای خدا ادامه می‌دهد و جز دفاع، جنگ ابتدائی با هیچ کس نخواهد کرد." (صحیفه نور،ج16، ص68( رژیم عراق همزمان با هجوم گسترده خود به شهرهای غربی و جنوبی، مناطق مسکونی و اقتصادی دیگر شهرها را با بمب، توپ و موشک هدف قرار می‌داد. امام پس از مشورت با مسئولان و فرماندهان نظامی، سیاست دفاعی کشور را بر هجوم پیشگیرانه بنیان نهاده و فرمودند:"وارد شدیم در عراق برای اینکه نگذاریم هر روز شهرها مورد حمله واقع شود و می‌خواهیم این حملات را به حدی برسانیم که نتوانند کاری بکنند و این یک دفاعی است که ما داریم." (صحیفه نور، ج16،ص223)

 ایشان خطاب به فرماندهان نظامی، سیاست پیشروی در داخل خاک عراق را اینگونه ترسیم نمودند: "تکلیف ما اینست که جلوی اینکار را بگیریم. تکلیف ما این است که تا هر کجا که جلوگیری از این امر لازم است، پیش برویم و تاهر کجایی که باید دفاع کرد، پیشروی باید کرد." (صحیفه نور، ج16، ص28 )

حضرت امام ضمن تبیین علت ورود به خاک عراق از نظر سیاسی و نظامی، ازاین اقدام به عنوان اهرمی برای فشار به مجامع بین المللی استفاده می‌کند و اتمام عملیات دفاعی رزمندگان را در خاک عراق متوقف بر پذیرش خواسته های جمهوری اسلامی می داند. 

 منبع: سایت راویان


[ یکشنبه 89/6/28 ] [ 8:10 صبح ] [ علی فغانی ]

  مساله سکوت و مداراى آنحضرت و فلسفه آن است . مقصود از سکوت , ترک قیام و دست نزدن به شمشیر است , و الا چنانکه قبلا گفته ا یم , على از طرح دعوى خود و مطالبه آن و از تظلم در هر فرصت مناسب خوددارى نکرد . على از این سکوت به تلخى یاد مى کند و آنرا جانکاه و مرارتبار مى خواند: ( و اغضیت على القذى و شربت على الشجى و صبرت على اخذ الکظم وعلى امر من العلقم ) .

خار در چشمم بود و چشمها را بر هم نهادم , استخوان در گلویم گیر کردهبود و نوشیدم , گلویم فشرده مى شد و تلختر از حنظل در کامم ریخته بود وصبر کردم . سکوت على سکوتى حساب شده و منطقى بود نه صرفا ناشى از اضطرار وبیچارگى , یعنى او از میان دو کار بنا به مصلحت یکى را انتخاب کرد که شاق تر و فرساینده تر بود ,براى او آسان بود که قیام کند و حداکثر آن بود که بواسطه نداشتن یار ویاور خودش و فرزندانش شهید شوند , شهادت آرزوى على بود و اتفاقا درهمین شرایط است که جمله معروف را ضمن دیگر سخنان خود به ابوسفیان فرمود: ( و الله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدى امه ) ( 1 ) . به خدا سوگند که پسر ابوطالب مرگ را بیش از طفل پستان مادر را دوست مى دارد , على با این بیان به ابوسفیان و دیگران فهماند که سکوت من ازترس مرگ نیست , از آن است که قیام و شهادت در این شرایط بر زیاناسلام است نه به نفع آن . على خود تصریح مى کند که سکوت من حساب شده بود , من از دو راه آنرا کهبه مصلحت نزدیکتر بود انتخاب کردم:

( و طفقت ارتاى بین ان اصولبید جذاء او اصبر على طخیه عمیاء , یهرم فیها الکبیر و یشیب فیها الصغیرو یکدح فیها مؤمن حتى یلقى ربه , فرایت ان الصبر على هاتى احجى فصبرت وفى العین قذى و فى الحلق شجى ) ( 2 ) .

 در اندیشه فرو رفتم که در میان دو راه کدام را برگزینم ؟ آیا با کوته دستى قیام کنم یا بر تاریکى کور صبر کنم , تاریکیى که بزرگسال در آن فرتوت مى شود و تازه سال پیر مى گردد و مؤمن در تلاشى سخت تا آخرین نفس واقع مى شود , دیدم صبر بر  همین حالت طاقت فرسا عاقلانه تر است پس صبرکردم در حالیکه خارى در چشم و استخوانى در گلویم بود . اتحاد اسلامى طبعا هر کسى مى خواهد بداند آنچه على درباره آن مى اندیشید , آنچه على نمى خواست , آسیب ببیند , آنچه على آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جانکاه را تحمل کرد چه بود ؟ حدسا باید گفت آن چیز وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است , مسلمین قوت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان مى دادند مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خودبودند , موفقیت هاى محیر العقول خود را در سالهاى بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند , على القاعده على به خاطر همین مصلحت , سکوت ومدارا کرد . اما مگر باور کردنى است که جوانى سى و سه ساله دورنگرى و اخلاص را تاآنجا رسانده باشد و تا آن حد بر نفس خویش مسلط و نسبت به اسلام وفا دارو متفانى باشد که به خاطر اسلام راهى را انتخاب کند که پایانش محرومیت و خرد شدن خود او است ؟ ! بلى باور کردنى است , شخصیت خارق العاده على در چنین مواقعى روشن مى گردد , تنها حدس نیست على شخصا در این موضوع بحث کرده و با کمال صراحت علت را که جز علاقه به عدم تفرقه میان مسلمین نیست بیان کرده است , مخصوصا در دوران خلافت خودش آنگاه که طلحه و زبیر نقض بیعت کردند و فتنه داخلى ایجاد نمودند , على مکرروضع خود را بعد از پیغمبر با اینها مقایسه مى کند و مى گوید من به خاطرپرهیز از تفرق کلمه مسلمین از حق مسلم خودم چشم مى پوشیدم و اینان بااینکه به طوع و رغبت بیعت کردند بیعت خویش را نقض کردند , و پرواىایجاد اختلاف در میان مسلمین را نداشتند . ابن ابى الحدید در شرح خطبه 119 از عبدالله بن جناده نقل مى کند که گفت : ( روزهاى اول خلافت على در حجاز بودم و آهنگ عراق داشتم , در مکه عمره بجا آوردم و به مدینه آمدم , داخل مسجد پیغمبر شدم , مردم براى نمازاجتماع کردند , على در حالیکه شمشیر خویش را حمایل کرده بود بیرون آمد وخطابه اى ایراد کرد . در آن خطابه پس از حمد و ثناى الهى و درود برپیامبر خدا چنین فرمود : پس از وفات رسول خدا ما خاندان باور نمى کردیم که امت در حق ما طمع کند اما آنچه انتظار نمى رفت واقع شد , حق ما راغصب کردند و ما در ردیف توده بازارى قرار گرفتیم , چشمهایى از ماگریست و ناراحتى ها به وجود آمد و ایم الله لولا مخافه الفرقه بین المسلمین و ان یعود الکفر و یبور الدین لکنا على غیر ما کنا لهم علیه . به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهى دین نبود رفتار ما با آنان طور دیگر بود . آنگاه سخن را درباره طلحه و زبیر ادامه داد و فرمود این دو نفر با من بیعت کردند ولى بعد بیعت خویش را نقض کردند , عایشه را برداشته باخود به بصره بردند تا جماعت شما مسلمین را متفرق سازند . ایضا از کلبى نقل مى کند : على قبل از آنکه به سوى بصره برود در یک خطبه فرمود : قریش پس ازرسول خدا حق ما را از ما گرفت و به خود اختصاص داد .

 فرایت ان الصبرعلى ذلک افضل من تفریق کلمه المسلمین و سفک دمائهم و الناس حدیثوا عهدبالاسلام و الدین یمخض مخض الوطب یفسده ادنى وهن و یعکسه اقل خلق

 . دیدم صبر از تفرق کلمه مسلمین و ریختن خونشان بهتر است , مردم تازه مسلمانند و دین مانند مشکى که تکان داده مى شود کوچکترین سستى آنرا تباهمى کند و کوچکترین فردى آنرا وارونه مى نماید . آنگاه فرمود چه مى شود طلحه و زبیر را ؟ خوب بود سالى و لااقل چند ماهى صبر مى کردند و حکومت مرامى دیدند آنگاه تصمیم مى گرفتند , اما آنان طاقت نیاوردند و علیه من شوریدند و در امرى که خداوند حقى براى آنها قرار نداده با من به کشمکش پرداختند . ابن ابى الحدید در شرح خطبه شقشقیه نقل مى کند : در داستان شورا چون عباس مى دانست که نتیجه چیست از على خواست که درجلسه شرکت نکند اما على با اینکه نظر عباس را از لحاظ نتیجه تاییدمى کرد پیشنهاد را نپذیرفت , و عذرش این بود انى اکره الخلاف من اختلاف را دوست نمى دارم , عباس گفت :اذا ترى ما تکره یعنى بنابراین باآنچه دوست ندارى مواجه خواهى شد . در جلد دوم ذیل خطبه 65 نقل مى کند : یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذیحق بودن على و برذم مخالفانش سرود , على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود : سلامه الدین احب الینا من غیره براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگرمحبوبتر و با ارجتر است . از همه بالاتر و صریحتر در خود نهج البلاغه آمده است . در سه مورد ازنهج البلاغه این تصریح دیده مى شود :

 1 - در جواب ابوسفیان آنگاه که آمد و مى خواست تحت عنوان حمایت ازعلى ( ع ) فتنه به پا کند فرمود : ( شقوا امواج الفتن بسفن النجاه و عرجوا عن طریق المنافره وضعوا عنتیجان المفاخره ) ( 3 ) . امواج دریاى فتنه را با کشتیهاى نجات بشکافید , از راه خلاف و تفرقهدورى گزینید و نشانه هاى تفاخر بر یکدیگر را از سر بر زمین نهید .

2 - در شوراى 6 نفرى پس از تعیین و انتخاب عثمان از طرف عبدالرحمنبن عوف فرمود : ( قد علمتم انى احق الناس بها من غیرى و و الله لاسلمن ما سلمت امور المسلمین و لم یکن فیها جور الا على خاصه ) ( 2 ) . شما خود مى دانید من از همه براى خلافت شایسته ترم به خدا سوگند مادامیکه کار مسلمین رو به راه باشد و تنها بر من جور و جفا شده باشد مخالفتىنخواهم کرد .

 3 - آنگاه که مالک اشتر از طرف على ( ع ) نامزد حکومت مصر شدآن حضرت نامه اى براى مردم مصر نوشت ( این نامه غیر از دستور العمل مطولى است که معروف است ) در آن نامه جریان صدر اسلام را نقل مى کند تا آنجاکه مى فرماید : فامسکت یدى حتى رایت راجعه الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الى محقدین محمد (ص) فخشیت ان لم انصر الاسلام و اهله ارى فیه ثلما او هدما تکونالمصیبه به على اعظم من فوت ولایتکم التى انما هى متاع ایام قلائل

 (4) . من اول دستم را پس کشیدم تا آنکه دیدم گروهى از مردم از اسلام برگشتند( مرتد شدند اهل رده ) و مردم را به محو دین محمد دعوت مى کنند , ترسیدم که اگردر این لحظات حساس اسلام و مسلمین را یارى نکنم خرابى یا شکافى در اساساسلام خواهم دید که مصیبت آن بر من از مصیبت از دست رفتن چند روزه خلافت بسى بیشتر است . دو موقف ممتاز على ( ع ) در کلمات خود به دو موقف خطیر در دو مورد اشاره مى کند وموقف خود را در این دو مورد , ممتاز و منحصر به فرد مى خواند یعنى او درهر یک از این دو مورد خطیر تصمیمى گرفته که کمتر کسى در جهان در چنان شرائطى مى تواند چنان تصمیمى بگیرد . على در یکى از این دو مورد حساس سکوت کرده است و در دیگرى قیام , سکوتى شکوهمند و قیامى شکوهمندتر ,موقف سکوت على همین است که شرح دادیم . سکوت و مدارا در برخى شرائط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملک نفس مى خواهد . مردى را در نظر بگیرید که مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است , هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیمش مى لرزد , اوضاع واحوالى پیش مىآید که مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده مى کنند وکار را بر او تنگ مى گیرند تا آنجا که همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مى گیرد و او خشمگین وارد خانه مى شود و با جمله هائى که کوه را از جا مى کند شوهر غیور خود را موردعتاب قرار مى دهد و مى گوید : پسر ابو طالب چرا به گوشه خانه خزیده اى ؟ تو همانى که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند اکنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مى دهى , ایکاش مرده بودم و چنین روزى را نمى دیدم . على خشمگین از ماجراها از طرف همسرى که بى نهایت او را عزیز مى دارداین چنین تهییج مى شود , این چه قدرتى است که على را از جا نمى کند , پس از استماع سخنان زهرا با نرمى او را آرام مى کند که : نه , من فرقى نکرده ام , من همانم که بودم , مصلحت چیز دیگر است تا آنجا که زهرا راقانع مى کند و از زبان زهرا مى شنود : حسبى الله و نعم الوکیل . ابن ابى الحدید در ذیل خطبه 215 این داستان معروف را نقل مى کند : روزى فاطمه سلام الله علیها على ( ع ) را دعوت به قیام مى کرد , در همینحال فریاد موذن بلند شد که اشهد ان محمد رسول الله على ( ع ) به زهرافرمود آیا دوست دارى این فریاد خاموش شود ؟ فرمود : نه , فرمود سخن منجز این نیست . اما قیام شکوهمند و منحصر به فرد على که به آن مى بالد و مى گوید احدى دیگر جرات چنین کارى را نداشت . قیام در برابر خوارج بود . ( فانا فقات عین الفتنه و لم یکن لیجترا علیها احد غیرى بعد ان ماجغیهبها و اشتد کلبها ) .

تنها من بودم که چشم این فتنه را در آوردم , احدى غیر از من جرات برچنین اقدامى نداشت , هنگامى دست به چنین اقدامى زدم که موج تاریکى وشبهه ناکى آن بالا گرفته هارى آن فزونى یافته بود . تقواى ظاهرى خوارج طورى بود که هر مؤمن نافذ الایمانى را به تردید وامى داشت , جوى تاریک و مبهم , و فضائى پر از شک و دو دلى به وجود آمده بود . آنان دوازده هزار نفر بودند که از سجده زیاد پیشانیشان و سرزانوهاشان پینه بسته بود , زاهدانه مى خوردند و زاهدانه مى پوشیدند وزاهدانه زندگى مى کردند . زبانشان همواره به ذکر خدا جارى بود , اما روح اسلام را نمى شناختند و ثقافت اسلامى نداشتند , همه کسریها را با فشار برروى رکوع و سجود مى خواستند جبران کنند . تنگ نظر , ظاهر پرست , جاهل وجامد بودند و سدى بزرگ در برابر اسلام . على به عنوان یک افتخار بزرگ مى فرماید : این من بودم که خطر بزرگى راکه از ناحیه این خشکه مقدسان متوجه شده بود درک کردم , پیشانیهاى پینه بسته اینها و جامه هاى زاهدانه و زبانهاى دائم الذکرشان نتوانست چشم بصیرت مرا کور کند , من بودم که دانستم اگر اینها پا بگیرند چنان اسلام را به جمود و تقشر و تحجر و ظاهر گرائى خواهند کشاند که دیگر کمر اسلام راست نشود . آرى این افتخار تنها نصیب پسر ابوطالب شد , کدام روح نیرومند است که در مقابل قیافه هاى آنچنان حق به جانب تکان نخورد ؟ و کدام بازو است کهبراى فرود آمدن بر فرق اینها بالا رود و نلرزد ؟ !

 1 - نهج البلاغه , خطبه 5 . 2 - نهج البلاغه , خطبه 3 . 3 - نهج البلاغه , خطبه 5 . 4 - نهج البلاغه , خطبه 72 . 5 - نامه 62 .


[ شنبه 89/6/27 ] [ 10:27 صبح ] [ علی فغانی ]

مسلمانان واقعی عکس العمل نفرت آمیز و مقابله به مثل نخواهند داشت.   انسان هایی که فطرت و انسانیت خود را فراموش کرده اند، دست  به چنین اعمالی می زنند. چرا که فطرت انسانی این است که بر عقاید دیگران احترام گذاشته شود.انسان های سالم این کار را انجام نمی دهند و قطعا کسانی که مریض روحی و فکری اند و یا اینکه دست نشانده جایی هستند، این کار را انجام می دهند. وقتی تمام انسان های با وجدان  بیدار این واقعه را محکوم می کنند، نشان از این دارد که توهین کنندگان به قرآن کریم، انسان هایی افراطی و از نظر روحی مریض اند.بر اساس قرآن مسلمانان نه تنها باید به تمام پیامبران و کتب آسمانی آنها احترام گذاشته، بلکه باید به آنها ایمان بیاورند. چرا که قرآن ما هم تکمیل ادیان و کتب آسمانی دیگر است و به همین دلیل مسلمانان در مقابل عمل قرآن سوزی عکس العمل نفرت انگیز و مقابله به مثل نخواهند داشت. 
دو طایفه ممکن است از این واقعه سود ببرند، یکی صهیونیست ها که در صدد آن است که بین مسلمانان و مسیحیان و همچنین بین مسلمانان و یهودیانی که جزو صهیونیست ها نیستند، اختلاف ایجاد کنند و یا طایفه وهابیت که غیر خود را خداجو نمی دانند و با این اعمال می خواهند در دنیا ناامنی ایجاد کنند. 

منبع سایت مردم سالاری


[ جمعه 89/6/26 ] [ 11:52 عصر ] [ علی فغانی ]

تاثیر ورزش بر بارداری
‏ ‏
تاکنون پزشکان توصیه می‌کردندخانم‌های باردار درهردفعه تمرین،باید کمتر از 16 دقیقه ورزش کنند،اما اکنون،گفته می‌شود که ‏این افراد می‌توانندبرای مدت طولانی ورزش کنند ، ولی دمای بدنشان خیلی افزایش نیابد.‏

به گزارش شبکه خبر ، در یک مقاله تحقیقی جدید گفته شده که در نوزادان متولد شده از زنانی که طی بارداری به‌طور پیوسته ‏و شدید ورزش کرده بودند، اثرات بدی مشاهده نشد و حتی این نوزادان از سایر کودکان باهوش‌تر بودند.
بیشتر افراد فکر می‌کنند، برای یک خانم باردار غیرممکن است که به طور شدید ورزش کند، زیرا معقتدند ورزش شدید موجب ‏کمبود اکسیژن در مغز کودک می‌شود و به آن صدمه می‌زند. اما آنچه که به مغز کودک آسیب می‌رساند، کمبود کالری و افزایش ‏درجه حرارت بدن است.
در گذشته هم گفته می‌شد ورزش موجب تب و افزایش بیش از حد درجه حرارت بدن طی ماه اول بارداری می‌شود و موجب ‏تخریب مغز و نخاع می‌شود، ولی بررسی روی خانم‌های باردار ثابت کرد که افزایش درجه حرارت بدن در این گروه در اثر ‏عفونت بوده است نه ورزش کردن.‏

ورزش مادر، تقویت قلب نوزاد:‏

ورزش در دوران بارداری نه فقط برای مادر بلکه برای کودک نیز فواید قلبی-‌عروقی به همراه دارد. ورزش مادر در دوران ‏بارداری، اثرات مفیدی روی دستگاه عصبی خودکار قلب جنین دارد.
دستگاه عصبی خودکار فعالیت‌های غیرارادی بدن مانند ضربان قلب، فشار خون، آهنگ تنفس را در اندام های داخلی کنترل ‏می‌کند.
تعدادی از محققان آزمایش کردند تا ببینند جنین‌هایی که در رحم مادر در معرض ورزش قرار می‌گیرند در مقایسه با جنین‌هایی ‏که در معرض ورزش قرار نمی‌گیرند، عملکرد خودکار بهتری دارند یا خیر.
محققان آهنگ قلب جنین و اختلاف آهنگ قلب را در هفته‌های 28 تا 36 بارداری در زنانی که ورزش می‌کردند و آن هایی که ‏ورزش نمی کردند، اندازه گرفتند.
در این مطالعه پنج مادر باردار، سه بار در هفته دست کم به مدت 30 دقیقه، ورزش هوازی انجام می‌دادند و پنج نفر دیگر ‏برنامه ورزشی منظمی‌ نداشتند.
ریتم قلب جنین‌هایی که مادران‌شان در دوران بارداری ورزش کرده بودند، به‌طور قابل‌توجهی پایین‌تر از آهنگ قلب جنین‌هایی ‏بود که در دوران جنینی مادرشان ورزش نکرده بودند.
در هر مرحله بارداری، اختلاف ریتم قلب جنین در این دو گروه از لحاظ آماری چشمگیر بود. در هفته 32 بارداری اختلاف ‏آهنگ قلب جنین نیز در گروهی که مادران آنان در دوران بارداری ورزش می‌کردند، به طور چشمگیری بالاتر از گروهی بود ‏که مادران‌شان ورزش نکرده بودند.‏

زمانی که مادر در دوران بارداری ورزش می‌کند، جنین مانند افراد بزرگسال تحت تاثیر قرار می‌گیرد. ‏

محققان از این تحقیق چنین نتیجه‌گیری کردند که ورزش در دوران بارداری احتمالا نخستین و بهترین اقدام موثر برای تقویت ‏قلب کودک است. ‏

فواید ورزش در دوران بارداری : ‏

تغییرات گوناگونی در بدن یک زن در طول حاملگی ایجاد می‌شود. ورزش منظم می‌تواند اثر سودمندی بر این تغییرات داشته ‏باشد:

‏* کمک به ایجاد آمادگی بدن برای تحمل فشار زایمان:‏

این کمک شامل افزایش انعطاف‌پذیری و قدرت عضلاتی است که هنگام تولد نوزاد مورد استفاده قرار می‌گیرند. تغییرات ‏طبیعی هورمونی در بارداری، موجب استراحت رباط‌ها و مفاصل می‌شود که احتمال رگ به رگ شدن را افزایش می دهد.
افزایش قدرت انعطاف‌پذیری، خطر فشار وارده به یک عضله یا مفصل را کاهش می‌دهد.‏

‏* کمک به کاهش درد کمر و بهبود تعادل :

همزمان با بزرگ‌تر شدن رحم، مرکز ثقل بدن دچار تغییراتی می‌شود که این تغییرات باعث از دست دادن تعادل در زن باردار ‏می شوند. ورزش به فرد کمک می‌کند که راحت‌تر خود را با تغییرات شکل بدن، سازگار کند.
همچنین بهبود وضعیت گردش خون، کم کردن فشار خون و استراحت ضربان قلب و برگشت سریع‌تر بدن به شکل طبیعی از ‏دیگر فواید ورزش بر بارداری زنان است. ‏

موارد احتیاط : ‏

اما باید توجه داشت پیش از شروع هر برنامه تمرینی، ابتدا با پزشک خود مشورت کرد .مشکلات خاص پزشکی اجازه ورزش ‏در دوران بارداری را نمی‌دهند. به یاد داشته باشید که ورزش برای حفظ سلامتی بدن، تناسب اندام و لذت بردن است. ‏

اکنون پنج نکته درباره ورزش‌های بارداری:‏

‏- پیش، پس و در حین ورزش آب زیادی بنوشید.‏

‏- یک‌ ساعت قبل از شروع نرمش یا پیاده‌روی، غذایی شیرین مانند بیسکوییت بخورید. ‏

‏- انجام ورزش‌های ایروبیک مانند پیاده‌روی یا دوچرخه سواری ، قلب و شش‌ها را ورزیده می‌کنند.‏

بارداری می‌تواند بر میزان تنفس اثر بگذارد. زنان باردار در اثر ورزش کردن ممکن است زودتر از حالت طبیعی از نفس ‏بیفتند. ‏

اگر در هنگام ورزش توانستید صحبت کنید، احتمالا شدت تمرین شما مناسب است، اما اگر از نفس افتادید، باید شدت آن را ‏کاهش دهید. آمادگی ریه با ورزش‌های ایروبیک هم افزایش می‌یابد. ‏
‏- نکته دیگر اینکه به دلیل فعالیت اضافی قلب در طول بارداری، عضله قلبی سریع می‌تپد. حتی ورزش ملایم می‌تواند قلبتان را ‏قوی‌تر کند. در طول ورزش ضربان قلب خود را پایین‌تر از 140 ضربان در هر دقیقه نگه دارید.‏

‏- یکی از بهترین ورزش‌های دوران بارداری، پیاده‌روی است که نیاز به کفش راحت مخصوص پیاده‌روی و مکانی برای ‏قدم‌زدن دارد. 20 دقیقه پیاده‌روی روزانه می‌تواند روحتان را شاد و بدنتان را پر قدرت کند. شنا و یوگا نیز ورزش‌های خوبی ‏برای دوران بارداری هستند.
بالاخره به طور معمول سه ماهه دوم بارداری، بهترین زمان برای حرکات ورزشی است.‏

بررسی تأثیر ورزش بر کیفیت زندگی مادر در دوره پس از زایمان

مقدمه: در دوره پس از زایمان مادران در معرض برخی عوارض بالقوه هستند و احتمالاً سلامتی آنها کاهش می‌یابد. بنابراین ‏انجام مراقبت‌ها و اقداماتی برای ارتقاء سلامت و افزایش سلامتی جسمی، روانی و اجتماعی در دوره پس از زایمان ضروری ‏است. این تحقیق با هدف تعیین تأثیر ورزش بر سلامت جسمانی، اجتماعی و روانی و سلامت عمومی مادر در دوره پس از ‏زایمان انجام شده است.‏
روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و جهت مطالعه آینده‌نگر می‌باشد. و دو گروه مورد و شاهد مورد بررسی قرار ‏گرفت. ابزار گرد آوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته و روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است. برای تجزیه و تحلیل ‏داده‌ها از آزمون ‏t‏ مستقل و از نرم افزار ‏SPSS‏ استفاده شده است.‏

نتایج: بررسی داده‌ها نشان داد میانگین کیفیت زندگی فرد در گروه مورد در همه ابعاد مورد بررسی بیش از گروه شاهد است. ‏در بررسی توسط آزمون ‏t‏ میانگین نمره در همه ابعاد سلامت عمومی (000/0=‏P‏) و سلامت اجتماعی (011/0=‏P‏) و ‏روانی(005/0=‏P‏) در دو گروه تفاوت آماری معنی‌دار مشاهده شد ولی در مورد سلامت جسمی با وجود تفاوت میانگین نمره ‏تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
بحث: ابعاد مختلف کیفیت زندگی مادر در دوره پس از زایمان تحت تأثیر ورزش قرار گرفته و نسبت به گروهی که ورزش ‏نکرده‌اند تفاوت زیادی را نشان داده است. بنابراین آموزش و تشویق مادران به انجام ورزش پس از زایمان موجب ارتقاء ‏سلامتی قشر بزرگی از جامعه خواهد شد.
واژه‌های کلیدی: ورزش، دوره پس از زایمان، کیفیت زندگی. ‏

مقدمه: ‏
بارداری و زایمان موجب شکوفا شدن جسم و روح و انـدیشه زن مـی‌شود و او را متعالـی می‌سازد. هیچیک از وقایع دیگر ‏زندگی، چنین آثار جسمانی، عاطفی و اجتماعی بر زندگی زن و نزدیکان او ندارد (1) در دوره پس از زایمان، ‌مادران تغییرات ‏فیزیولوژیک و روانی- اجتماعی زیادی را تجربه می‌کنند و نیاز به توجه بیشتری دارند (2). همچنین در این دوران تغییرات ‏خلقی روی مـی‌دهد که نتیجـه سازگاری و انتقـال به نقش والدی و نیز استرس‌های فیزیکی و عاطفی زایمان می‌باشد (3). زنان ‏در این زمان در معرض برخـی عوارض مثـل خستگـی و بی‌حالـی،‌ بی اشتهایی، ‌ناتوانـی در استراحت و خواب (4) بی ‏اختیاری ادرار، ‌یبوست، ‌کمر درد، بلوز (‏Bolus‏) یا اندوه خفیف پس از زایمان و در برخی موارد افسردگی پس از زایمان ‏هستند (5).
یکی از اهداف سازمان بهداشت جهانی تا سـال 2010، ارتقاء سـلامت مادران و کاهـش‎ ‎میـزان مـرگ و میر و بیمـاری ‏آنهـاست و طبـق گـزارش این سازمـان اغـلب مـرگ و میرهـا و‎ ‎ناتوانی‌های مادران در دوره پس از زایمان رخ می‌دهد (6).‏


مراقبت‌هـای بعد از زایمان از لحظه ابتـدای پـس از زایمان شروع و تا انتهـای دوره پس از زایمان (‏Puerperium‏) ادامه ‏دارد (6-8 هفته)، که لازم است در این دوران چه در بیمارستـان و کلینیک و چه در منـزل مادر از نظر جسمی و روحی تحت ‏حمایت قرار گیرد و بررسی‌های لازم از این نظر انجام گردد (7). سلامت جسمی، روانی و آسایش اجتماعی از نظر سازمان ‏بهداشت جهانی سه بعد مختلف کیفیت زندگی است و اساساً کیفیت زندگی مفهومی است که بیانگر پاسخ‌های شخص به آثار ‏جسمی، روحی و عوامل روحی و روانی و اجتماعی است (8). بدیهی است انجام مراقبت‌ها و اقداماتی برای ارتقاء سلامت ‏مادران و افزایش کیفیت زندگی آنها در دوره پس از زایمان ضروری است و این امر نیاز به یک برنامه مراقبت پس از زایمان ‏منظم و مبتنی بر شواهد علمی دارد (9).
یکی از مراقبت‌های پس از زایمان که به نظر می‌رسد در سلامتی و افزایش کیفیت زندگی مادر تأثیر داشته باشد، ‌حمایت و ‏تشویق او به حرکت و انجام ورزش‌های پس از زایمان و نظارت بر انجام آن است (10). ورزش یک عامل مهم در سلامت ‏جسمی است و سلامت جسم روی سلامت روحی، روانی فرد تأثیر مثبت می‌گذارد. ورزش کاهنده استرس است و اعتماد به ‏نفس را افزایش می‌دهد، کیفیت خواب و تغذیه را بهتر می‌کند، ‌عضلات و استخوان‌ها را تقویت می‌کند و از پوکی استخوان ‏جلوگیری می‌کند (11). ورزش منظم نه تنها یک درمان مؤثر در افسردگی بالینی است، بلکه همچنین باعث افزایش سلامت ‏روانی، اجتماعی در افراد سالم نیز می‌شود (12). ورزش یک عامل مهم در سلامت جسمی است و سلامت جسم روی سلامت ‏روحی، روانی فرد تأثیر مثبت می‌گذارد. ورزش کاهنده استرس است و اعتماد به نفس را افزایش می‌‌دهد، کیفیت خواب و تغذیه ‏را بهتر می‌کند، عضلات و استخوان‌ها را تقویت می‌کند و از پوکی استخوان جلوگیری می‌کند (13). ورزش منظم نه تنها یک ‏درمان مؤثر در افسردگی بالینی است بلکه همچنین باعث افزایش سلامت روانی، اجتماعی در افراد سالم نیز می‌شود (14). ‏ورزش هوازی، 4 تا 5 بار در هفته که در 6-8 هفته پس از زایمان شروع می‌شود این ورزش کلیدی برای عملکرد سریع و ‏ماکزیمـم عضـلات و بازگشت سریعتر سلامت مادر است. یک برنامه ورزشی کامل که در این دوره انجام می‌شود از مشکلاتی ‏مثل اختلال عضلات کـف لگـن، وضعیت بدنی نامناسب، کاهش حرکات معده و روده، ناراحتی پشـت و گردن، خستگـی، ‏مشکلات شیردهـی و اختلال تصویر ذهنی از خود در آینده پیشگیری می‌کند (15).
سامپسـل (‏Sampselle‏) و همکاران در 1999 در مطالعه‌‌ای نتیجه گرفتند زنانی که در دوره پس از زایمان به ورزش ‏می‌پردازند، از منافع جسمی و روحی آن برخوردار می‌شوند، از جمله احتباس وزن کمتری دارند و در سازگاری پس از ‏زایمان نمره بالاتری می‌گیرند. با آثار مثبتی که فعالیت جسمانی در سلامت جسمی وروانی عموم مردم دارد انتظار می‌رود در ‏زنان پس از زایمان نیز سودمند باشد (16). اما به علت تفاوت شرایط زائو با یک فرد عادی و برای مشخـص شدن اینکـه انجام ‏تمرینـات ورزشی مخصوص پس از زایمان تا چه حد در بهبود سلامت جسمی و روحی آنان مؤثر است، ‌پژوهش‌های مختلف ‏در این زمینه لازم است همـچنین با توجه به تجربیات پژوهشگـر و همکاران که در بخش‌های پس از زایمان و مراکز ‏بهداشتی- درمانی کسب شده است، ‌زنانی که در دوره پـس از زایمان به سر مـی‌برند و همـچنین خانـواده آنهـا، ‌بیشتر به فکر ‏مـراقبت از نـوزاد هستنـد و یک مطالـعه اولیه که پژوهشگـر روی تعدادی از مراجعین به مراکز بهداشتی- درمانی انجام داده ‏است، ‌نشان می‌دهد که اکثر مادران بـا ورزش‌هـای پس از زایمـان آشنـا نیستنـد و ورزش نمی‌‌کنند. عده‌ای از این مادران از ‏عوارض پس از زایمان مثل خستگی و بی‌حالی، ‌اختلال خواب، ‌یبوست، ‌بلوز (‏Bolus‏) و... ناراحتند و از شکل ظاهری خود ‏ناراضی‌اند. داونز (‏Downs‏) سال 2004 در مطالـعه‌ای دریافت بیشترین باور ورزشی در دوره بعد از زایمان این است که ‏ورزش احتباس وزن را کنترل می‌کند و زنان قبل از بارداری نسبت به دوره بارداری و پس از زایمان بیشتر ورزش می‌‌‌کنند. ‏همچنین همسر و خانواده زن، بیشترین تأثیر را بر رفتار ورزشی او در حاملگی و بعد از زایمان دارند (17). این تحقیق با ‏هدف تعیین تأثیر ورزش بر کیفیت زندگی در ابعاد جسمانی، اجتماعی و روانی و سلامت عمومی مادر در دوره پس از زایمان ‏انجام شده است.‏
مواد و روش‌‌ها:‏
این پژوهش از نوع نیمه تجربی و آینده‌نگـر می‌باشد و یک مطالعه دو گروهی، دو مرحله‌ای و چند متغیری است. نمونه‌ها 62 ‏نفر از زنان زائوی شکم اول، دوم یا سوم بودند که به روش طبیعی زایمان کرده و در بخش پس از زایمان بیمارستان‌هـای شهید ‏بهشتی، سعدی و صدوقی شهر اصفهان بستری بودند در بهار 1384. نمونه‌ها به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد (31 ‏نفر گروه مورد و 31 نفر گروه شاهد) قرار داده شدند. در مرحله اول با شناسایی افراد و با توجه به شرایط ورود به پژوهش ‏گروه مورد و شاهد شناسایی شدند. سپس به گروه مورد در روز اول پس از زایمان با نمایش فیلم ورزش‌های پس از زایمـان،
‏ ‏
در بخش پس از زایمـان آموزش داده شد و با ارایه کتابچه و لوح فشرده آموزشی (که از همان فیلم تهیه شده بود) به گروه ‏مورد، توصیه شد ورزش‌های مورد نظر را از روز اول یا دوم تا روز چهلم پس از زایمان روزی دو بار و هر بار 10-15 ‏دقیقه در منزل انجام دهند. این ورزش‌هـا مطابـق با وضـعیت جسمی زنـان در روزهای پس از زایمان ساخته شده است.
برای ارزیابی ابعاد مختلف سلامتی جسمانی،
روانـی و اجتماعـی مـادران، در دوره پـس از زایمان، پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی ‏sf36 ‎‎(18‎‏)، پرسشنامه لـدرمن (19) و پرسشنـامه اختصاصـی کـیفیت زندگی پس از زایمان (20) تهیه شد و روایی آن با روش ‏اعتبار محتوی و صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 73/0 تعیین شد. در این پرسشنامه ابعاد سلامت عمومی، ‏جسمی، روانی و اجتماعی مورد سنجش قرار گرفت.
در مرحله دوم و در پایان دوره پس از زایمان روز چهلم پس از زایمان، پرسشنامه با مصاحبه حضوری با افراد مورد ‏پژوهش تکمیل شد در انجام پژوهش مشکلاتی وجود داشت مانند عدم انجام ورزش‌ها به طور مناسب و کامل و یا عدم مراجعه ‏برای کنترل ورزش آنان، عدم مراجعه در پایان دوره پس از زایمان، که در بعضی از موارد که می‌توانست بر نتایج تحقیق ‏اثرگذار باشد از نمونه‌ها خارج شدند و در پایان داده‌ها به وسیله نرم افزار ‏SPSS، با آزمون تی مستقل، تجزیه و تحلیل شد.‏
نتایج:‏
پس از تجزیه و تحلیل داده‌ها نتایج نشان داد. اکثر نمونه‌ها در رده سنی 30-21 قرار دارند و میانگین سن گروه مورد 5/24 و ‏میانگین سن گروه شاهد 3/25 است. میانگین سن همسر در گروه مورد 96/31 و در گروه شاهد 64/29 است و اکثر آنها ‏دررده سنی 30-21 قرار دارند. در گروه مورد و شاهد اکثر نمونه‌ها در گروه دیپلم و دبیرستان قرار دارند. از نظر شغل، در ‏گروه شاهد 100 درصد و در گروه مورد 8/96 خانه‌دار هستند. از نظر شغل همسر نیز نتایج نشان داد، در هر دو گروه، ‏اکثریت با شغل آزاد است. از نظـر وضعیت مالی خانـواده از دیـدگاه مادر نتایج نشان داد در هر دو گروه، اکثر خانواده‌ها ‏وضعیت مالی متوسط دارند. از نظر تعداد فرزند نتـایج نشان داد اکـثر نمونه‌ها در هـر دو گـروه دارای یک یا دو فرزند هستند و ‏در هیچکدام از خصوصیات فردی اختلاف آماری، معنی‌دار نمی‌باشد و در واقع دو گروه از نظر مشخصات فردی یکسان ‏هستند.
میانگین نمره و انحراف معیار سلامت عمومی گروه مورد به‌ترتیب 5806/3، 6843/0 و در گروه شاهد به‌ترتیب ‏‏9677/2،4460/0 و در آزمون تی مستقل اختلاف معنی‌دار می‌باشد (000/0=‏P‏). از نظر سلامت بعد جسمی میانگین نمره و ‏انحراف معیـار گروه مورد به‌ترتـیب 7258/0، 2099/0 و در گروه شاهد به‌ترتیب 6048/2، 3169/0 و در آزمون تی ‏اختلاف معنی‌دار نشد. از نظر سلامت بعد اجتماعی، میانگین نمره و انحراف معیار در گـروه مـورد به‌ترتـیب 5108/3، ‏‏4258/0 و در گـروه شاهـد به‌ترتـیب 1989/3، 5081/0 و در آزمون تی اختلاف معنی‌دار شد (011/0=‏P‏). از نظر سلامت ‏بعد روانی میانگین نمره و انحراف معیار گروه مورد به‌ترتیب 9774/4، 5823/0 و در گروه شاهد به‌ترتیب 5194/4، ‏‏6635/0 و در آزمون تی اختلاف معنی‌دار شد.‏
بحث:‏
همانطور که نتایج نشان داد، مادرانی که ورزش پس از زایمان را در دوره پس از زایمان انجام دادند از سلامت عمومی ‏بیشتری برخوردار بودند. سامپسل و همکاران (1999) در تحقیـق خود نشـان دادنـد که زنـان فعالـتر احتبـاس وزن کـمتری ‏نسبـت به زنان دیگـر داشتند. همچنین در سازگاری بعد از زایمان نیز نمره بالاتری گرفته و در فعالیت‌های تفریحی بیشتـری ‏شرکـت کردند (21). در ارتبـاط با بعد اجتماعی سلامتی مادر نتایج نشان دهنده اختلاف آماری معنی‌دار دو گروه بوده است. به ‏عبارت دیگر در مورد ارتباط با همسر، سایر فرزندان، اعضای خانواده و دوستان، افراد گروه مورد نسبت به گروه شاهد بهتر ‏بوده‌اند. ترکان (1383) در مطالعه‌ای نشـان داد میـانگین نمـره عملکـرد اجتماعی گروهی که زایمان طبیعی کرده‌اند بالاتر از ‏گروهی است سزارین شده‌اند و علت آن را زودتر شروع کردن فعالیت فیزیکی و امکان
فعالیت بدنی بیشتر در گروه اول دانسته‌اند (22).
در ارتباط با مقایسه بعد روانی سلامتی مادر در دو گروه نتایج بیانگر اختلاف معنـی‌دار آماری بوده است. به عبارت دیگر ‏گروهی که ورزش پس از زایمان را انجام داده‌اند نسبت به آنهایی کـه ورزش انجـام نداده‌انـد از سلامتـی روانـی بالاتری ‏برخوردار بوده‌اند. ‏


مارکود سـال 1998 در تحقیـق خـود نشـان داد ورزش شدیـد در دوره پـس از زایمان با سلامت روانی اجتماعی بیشتری ‏ارتباط دارد. او نتیجه گرفت ورزش شدید درشش هفته اول دوره پـس از زایمان ارتباط معنـی‌داری با سـلامت روانـی ‏اجتماعـی دارد. این افـراد در فعالیت‌هـای تفریحی شرکـت داشتـه و ارتبـاط بیشتری با دیگران داشته‌اند (23). در ارتباط با بعد ‏جسمی سلامتی مادر میانگین نمرات در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بوده است ولی تفاوت معنی‌دار آماری مشاهده نشد. ‏شاید اگر مادران ورزش‌ها را به طور دقیق‌تر و کامل‌تر انجام می‌دادند نتیجه متفاوت می‌شد و یا اگر طول زمان بیشتری را ‏مورد بررسی قرار می‌دادیم اثر ورزش را بر سلامت جسمی بیشتر دیده می‌شد. البته در مطالعه اوتلو (‏Otoole‏) و همکاران ‏‏(2003) نتایج نشان داد که فعالیت جسمانی منظم بر کاهش وزن در سال اول پس از زایمان مؤثر بوده است (24). همچنین ‏داونین (‏Downin) 2002‎‏ در یک مطالعه مروری اذعان می‌نماید که ورزش منظم فواید سلامتی مهمی بعد از زایمان دارد. به ‏عبارتی ورزش موجب تناسب هوازی، کلسترول، ‏HDL‏ و افزایش حساسیت به انسولین بوده است که همه این موارد و تأثیر ‏ورزش را در افزایش سلامت جسمانی نشان می‌دهد (25).‏

آرتروز - نقش ورزش درحفظ و بهبود سلامتی‏‎ ‎عمومی

‎ افرادی که به طور منظم ورزش می کنند طولانی تر و سالم تر از اشخاص بی‎ ‎تحرک زندگی می کنند. از آنجا که آرتروز ‏مفاصل تحمل کننده وزن , فعالیت فیزیکی و‎ ‎میزان فعالیتی که یک شخص می تواند انجام دهد را کاهش می دهند , مبتلایان به ‏این‎ ‎وضعیت‎ ‎در افزایش خطر فشار خون , چاقی , دیابت , و بیماری قلبی عروقی , یعنی‎ ‎بیماری های مربوط به عدم فعالیت, ‏قرار دارند. تنها 24% مبتلایان به آرتریت , سطحی‎ ‎از فعالیت فیزیکی را گزارش می کنند که برای کسب سلامتی کافی هست, ‏‏75% از آنها بی‎ ‎فعالیت یا دارای فعالیت ناکافی هستند. آرتریت علت اصلی بی فعالیتی یا فعالیت محدود‎ ‎سالمندان است و ‏همچنین نسبت به بیماری قلبی, فشار خون , نابینائی یا دیابت عامل مهم‎ ‎تری در کاهش فعالیت می باشد. مطالعات بر روی ‏سلامت قلبی- عروقی نشان داده اند‏‎ ‎که‎ ‎ظرفیت هوازی ( سلامت قلبی - عروقی ) مردان مبتلا به آرتروز شدید زانو 30% ‏کمتر از‎ ‎شاهدین فاقد آرتروز است. حتی در سرعت پائین , مبتلایان به آرتروز زانو , در راه‎ ‎رفتن انرژی بیشتری ( اندازه ‏گیری شده به صورت اکسیژن) نسبت به شاهدین هم سن و هم‎ ‎جنس خود مصرف می نمایند.‏

در ارتباط با ناتوانی مبتلایان به آتروز ممکن است‎ ‎بتوان کار بیشتری در مورد توانائی آنها در حفظ فعالیت و سلامت فیزیکی و ‏نگهداری وزن‎ ‎طبیعی بدن نسبت به تغییرات پاتولوژیک موجود در مفصل به انجام رساند. حتی اگر‎ ‎نتوانیم آرتروز را معالجه ‏کنیم‎ ,
می توانیم بی فعالیتی ناشی از آن را درمان‎ ‎کنیم. مردانی که در دهه چهارم زندگی خود فعالیت فیزیکی کافی نداشته و امتیاز ‏کمتری‎ ‎در آزمون نوار متحرک به دست می آورند , میزان مرگ و میر بالاتری نسبت به افراد واجد‏‎ ‎این موارد دارا می باشند. ‏با وجود این در بین آنها که قابلیت های فوق را ندارند و‎ ‎بعدا به دست می آورند, خطر مرگ و میر 44% کاهش می یابد‎
میزان فعالیت آئروبیک‎ ( ‎مثل پیاده روی , دوچرخه سواری , ورزش های آبی ) لازم برای سلامت قلبی عروقی به‎ ‎اندازه ای ‏نیست که مبتلایان به آرتروز نتوانند به دست آورند. بیماران مبتلا به‎ ‎آرتروز مفاصل اندام تحتانی که قادر به انجام ورزش ‏متوسط تا شدید حد اقل برای سه روز‎ ‎هفته ( یعنی 70 تا 85% حد اکثر ضربان قلبی می باشند ) - مقداری که فرد اجازه می ‏دهد‎ ‎تا حین ورزش برای 20 تا 60 دقیقه به طور مداوم صحبت نماید - می توانند قابلیت و‏‎ ‎سلامت خود را بدون بدتر شدن درد ‏مفاصل یا افزایش نیاز به داروهای مسکن بهبود دهند‎. ‎در افراد مبتلا به آرتروز که به طور مداوم در این سطح ورزش می کنند ‏‏, ناتوانی و درد‎ ‎مفصل کاهش و قابلیت عضلانی و قلبی - عروقی ( قدرت و تحمل ) بهبود می یابد.همچنین‎ ‎بهبود عملکرد, ‏کیفیت زندگی و افزایش سرعت راه رفتن در این افراد گزارش شده است‎. ‎مبتلایان به آرتروز مفصل ران یا زانو می توانند ‏ورزش های آموخته شده را با اطمینان‎ ‎انجام دهند تا بدون افزایش درد مفصل و نیاز به مسکن ها یا‎ NSIAD ‎ها ( مثل خانواده‎ ‎بروفن ), قابلیت و سلامت خودرا ارتقاء دهند‎.‎

استفاده نادرست از مفصل دچار‎ ‎آرتروز به علت درد , به تحلیل عضلانی منجر خواهد شد. از آنجا که عضلات دور مفصلی‎ ‎نقش مهمی در محافظت از غضروف مفصلی در برابر استرس بازی می کنند , ورزش های تقویت‎ ‎کننده دارای اهمیت هستند. ‏

در مبتلایان به آرتروز زانو , تقویت عضلات دور مفصلی ممکن‎ ‎است طی چندین هفته به اندازه داروهای خانواده بروفن سبب ‏کاهش‎ ‎درد مفصل گردد‎. ‎بیشتر اطلاعات موجود در باره منافع ورزش درمانی به آموزش تقویت عضلانی مربوط است‎. ‎در ‏عین حال , فواید ورزش درمانی بسیار فراتر از تقویت قدرت عضلانی است.

منبع : سایت پرنیاز (حسین البوصبیح )


[ جمعه 89/6/26 ] [ 11:19 عصر ] [ علی فغانی ]

در وضعیت جسمی زنان تا ثیرورزش‎ ‎

علاوه بر اثرات مفید ذکر شده که به طور مشترک در زنان و مردان ورزشکار وجود دارد ، اثرات اختصاصی برای زنان ‏ورزشکار به شرح ذیل است:‏
‏ 1- زنان ورزشکار در مقایسه با زنان غیر ورزشکار کمتر دچار دردهای دوره قاعدگی می‌شوند.‏
‏ 2- سرطان سینه در زنان فعال کمتر از زنان غیر فعال است.‏
‏ 3- زنان فعال (با ورزش‌های مناسب) به دلیل فعالیت جسمانی و آمادگی اسکلتی عضلانی کمتر دچار کمردرد می‌شوند.‏
‏ 4- زنان ورزشکار دچار نرمی و پوکی استخوان نمی‌شوند .‏
چه افرادی نباید ورزش کنند؟
‏ 1- بیمارانی که نارسایی قلبی درمان نشده دارند.‏
‏ 2- بیمارانی که آریتمی (بی نظمی ضربان قلب) کنترل نشده دارند.‏
‏ 3- بیمارانی که درد قفسه سینه (آنژین) شدید و ناپایداری دارند.‏
همه بیماران قلبی برای شروع ورزش باید با پزشک خود مشورت نموده و در صورت تجویز پزشک به طور مستقل یا با ‏مانیتورینگ قلبی ورزش کنند .‏
نتیجه‌گیری و پیشنهاد
با توجه به اثرات مثبت ورزش بر سلامت و تندرستی انسان فرهنگ ورزشی بیشتر پرداخته شود. از طرف دیگر برای رسیدن ‏به توسعه پایدار در هر جامعه‌ای علاوه بر برنامه‌ریزی ، مدیریت صحیح و استفاده از فن آوری مناسب ، استفاده از منابع ‏انسانی کارآمد اهمیت بسیاری دارد. جامعه‌ای که نیروی انسانی سالم و شادابی داشته باشد ، این امکان را خواهد داشت که در ‏جهت توسعه واقعی ، سریع‌تر گام بردارد. همچنین جامعه‌ای که دارای افرادی توانمند و قدرتمند باشد، دشمنانش هوس تجاوز به ‏آن جامعه را نخواهد داشت.‏

تاثیرات ورزش بر سلامتی و زندگی اجتماعی و خانوادگی زنان‎

با توجه به‎ ‎این که زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل می دهند از جهات مختلف دارای اهمیت بوده و‎ ‎در برنامه ریزی های ‏گوناگون جامعه باید در نظر گرفته شوند .به گزارش ایونا ، یکی از‎ ‎اموری که برای زنان مطرح است ورزش می باشد ، ‏امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزش‎ ‎های مختلف اشتغال دارند . همان طور که می دانیم زندگی فعالیت است و مبنای ‏به اصطلاح‎ ‎مواد درونی موجودات زنده نیز فعالیت است . صاحب نظران امروزه بر این عقیده اند که‎ ‎تمرین های حرکتی و ‏ورزشی برای اکثریت مردم اعم از زن و مرد دارای ارزش بسیار است‎ .‎دختران و زنان در سنین مختلف به حرکات مختلف ‏ورزشی نیاز دارند هر چند در بعضی از‎ ‎کارهای خانه تا حدودی این فعالیت های بدنی تامین می شود‎ . ‎
اثرات تربیت بدنی و‎ ‎ورزش بر زنان‎

یکی از مزایای عمده تمرین های ورزشی برای زنان بهبود کارایی‎ ‎عملکرد سیستم ارگانیک بدن است . شخصی که از لحاظ ‏بدنی تربیت یافته است در مقایسه با‎ ‎فردی که فعالیت ها و تمرینات ورزشی نداشته روزانه انرژی کمتری مصرف می کند و ‏فشار‎ ‎کمتری در بدن خویش وارد می سازد . اثر کلی دیگر تمرین های منظم کمک به رشد و تکامل‎ ‎اجزا مختلف بدن است ‏تمرینات منظم برای زنان سبب بهبود تنفس ، سیستم هاضمه ، سیستم‎ ‎تخلیه بدن و بهبود ماهیچه ها و قویتر شدن آنها می شود ‏ورزش به زنان و دخترن اجازه‎ ‎می دهد خود را از عواطف انباشته شده در درون رها سازند ، و ورزش همچنین افزایش ‏قدرت‎ ‎تحمل مشکلات در زندگی و بهتر روبرو شدن را به آنها می دهد‎.‎

تاثیر ورزش در‎ ‎زندگی اجتماعی

از نظر اجتماعی بشر طبیعتا موجودی اجتماعی است که می خواهد با‎ ‎دیگران رابطه داشته باشد و دیگران هم به طور متقابل با ‏او ارتباط داشته باشند این‎ ‎غریزه اجتماعی را می توان از طریق ورزش بر آورده سازند و ورزش در زمینه نیل به ارزش‎ ‎های ‏اجتماعی دیگری نیز چون کار گروهی ، وفاداری و روحیه ورزشکاری می توان توفیق‎ ‎یافت .محیط صمیمانه و مطلوب ‏ورزشی اغلب فرصتی مناسب برای ایجاد روابط انسانی و شکل‎ ‎گیری روحیات است و محیط ورزشی مناسب باعث می شود ‏زنان و دختران که ترسو و کم رو‎ ‎هستند به این گروه های ورزشی روی آورند تا بتوانند از این طریق با آنها ارتباط‎ ‎داشته باشد ‏و همچنین در زندگی روزانه خویش با افراد مختلف بهتر سازگاری یابند.‏

تاثیر ورزش در خانواده‎

سلامت هر یک از اعضای خانواده به ویژه زن مستقیما بر‎ ‎تصویر کلی سلامت خانواده تاثیر می گذارد‎ .
نگرش کلی زن نسبت به جسم و عملکرد‎ ‎فیزیکی بدنش در نگرش های کلی او تاثیر مستقیم دارد زیرا سلامت جسم و روان او ‏،‎ ‎روابط اجتماعی وی با دیگران را شکل می دهد . امنیت عاطفی او بر امنیت کلی خانواده‎ ‎می افزاید و بهترین نشانه رشد و ‏پختگی عاطفی او بر هوش و توانایی سازگاری با موفقیت‎ ‎های جدید ، هنگام مواجه با فشارها و ناراحتی ها با حداقل آسیب ‏پذیری فرد و گروهی‎ ‎است .تامین بهداشت جسم و روان برای زنان که در دوره ها و مراحل مختلف زندگی بر‎ ‎مسوولیت ‏خویش مراحلی چون بارداری ، زایمان و از همه مهمتر پرورش و تربیت فرزندان را‎ ‎پشت سر می گذارد از اهمیتی والا ‏برخوردار است .شخصیت کودک با نگرش های مادر در‎ ‎دوران باداری آغاز و از آن پس در آغوش و در کنار او از نظر ‏جسمانی ، روانی ، اخلاقی‎ ‎، اجتماعی و معنوی رشد و تکامل می یابد بدون شک مادر سالم و با نشاط بهتر از انجام‎ ‎این ‏مسوولیت بر می آید و خود نیز الگوی عملی و طبیعی سالمتری برای فرزندان خویش‎ ‎خواهد بود .زنان با ورزش کردن می ‏توانند خصوصیات رفتاری ، اخلاقی و شخصیتی مطلوب‎ ‎برای یک زندگی سالم و شاداب را کسب کنند‎ . ‎

تاثیر ورزش و تغذیه در جلوگیری از سرطان سینه‎

در‎ ‎قسمت اول این مطلب با عنوان " شناخت سرطان سینه" درباره ی علائم تشخیص این سرطان و‎ ‎راه های درمان آن برای ‏شما صحبت کردیم. حال در مورد نقش ورزش و تغذیه صحیح در‎ ‎جلوگیری از این بیماری مطالبی را بیان می کنیم‎.

ورزش کردن باعث بهبودی سرطان‎ ‎سینه می گردد‎
افزایش هورمون استروژن در بدن، خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش‎ ‎می دهد. ورزش کردن باعث کاهش استروژن در ‏بدن می گردد‎.

تحقیقات نشان داده‎ ‎است افرادی که سرطان دارند، اگر ورزش مرتب و منظم داشته باشند، روحیه آنها تقویت می‎ ‎شود و اندام ‏مناسبی خواهند داشت و اعتماد به نفس بیشتری در برابر بیماری خود خواهند‎ ‎داشت‎. ‎
از همه مهم تر اینکه بیماری های ناشی از سرطان مانند بیماری قلبی و‎ ‎دیابت، با ورزش کردن از بین می رود‎.‎

مؤسساتی که درباره سرطان تحقیق می کنند،‎ ‎در گزارشی آورده اند که زنان یائسه ای که ورزش را به طور مرتب و منظم ‏انجام می‎ ‎دهند، خطر ابتلا به سرطان سینه در آنها تا حدود 20 درصد کاهش می یابد‏‎.

زنانی‎ ‎که با جراحی، اشعه درمانی، شیمی درمانی درمان شده اند، می توانند فعالیت بدنی داشته‎ ‎باشند. این فعالیت ها شامل: ‏پیاده روی آرام، پیاده روی سریع، دویدن، دوچرخه سواری ،‎ ‎تنیس و شنا می باشد‎.

زنان دارای سرطان سینه که 1ساعت در هفته و با سرعت 4-3‏‎ ‎کیلومتر در ساعت پیاده روی می کنند، نسبت به آنهایی که ‏کمتر از 1 ساعت در هفته ورزش‏‎ ‎می کنند، کمتر دچار عوارض وخیم سرطان سینه می شوند‎.

چاقی و ورزش و سرطان‎ ‎سینه

زنان سرطانی که‎ bmi ‎آنها کمتر از 13/24 است، 30 درصد کمتر دچار عوارض ناشی‎ ‎از سرطان می شوند. ولی در زنان ‏سرطانی که‎ bmi ‎آنها 44/28می باشد، ورزش کردن تأثیر‎ ‎چندانی بر بهبود بیماری شان ندارد. البته این بدان معنی نیست که ‏دیگر ورزش نکنند،‎ ‎بلکه باید با ورزش وزن خود را کم کنند‎.

لازم به ذکر است که اگر‎ bmi ‎بین‎ 5/18 ‎تا 25 باشد، نشان دهنده وزن سالم و طبیعی است. بیشتر از 25 نشان دهنده افزایش‏‎ ‎وزن و بیشتر از 30 نشان دهنده چاقی پرخطر می باشد‏‎.

افزایش وزن سبب افزایش‎ ‎مقدار هورمون های بدن مانند: استروژن و انسولین می گردد‎.

تغذیه‎ ‎درمانی

برای جلوگیری از سرطان سینه از این مواد غذایی استفاده کنید: سویا، گوجه‎ ‎فرنگی ، حبوبات، مغزها و آجیل ، سبزیجات و ‏میوه ها، سیر، نان و غلات سبوس دار،‎ ‎لبنیات کم چرب‎.

ویتامین های‎ a ‎، ‏e ‎، ‏d ‎، اسید فولیک ، سلنیوم و منیزیوم نیز‎ ‎در این مورد نقش دارند‎. ‎

رژیم غذایی

تحقیقات نشان داده است، رژیم غذایی‎ ‎کم چرب که برای بیماری های قلبی مفید شناخته شده بود، برای بیماران مبتلا به سرطان‎ ‎سینه نیز بسیار مفید است. زنانی که از این رژیم استفاده کرده اند، خطر کمتری در‎ ‎بدتر شدن سرطان داشته اند و حتی زنانی ‏که سرطان سینه داشته اند و درمان شده اند،‎ ‎برای آنها هم مفید بوده برای اینکه از دوباره دچار شدن به سرطان جلوگیری کرده ‏است‎.

چربی زیاد موجود در غذا، در ساخت هورمون استروژن نقش دارد و استروژن باعث‎ ‎پیشرفت و ایجاد سرطان می شود‎.‎

‎‏9راهکار ساده برای جلوگیری از سرطان‎ ‎سینه

‏1- وزن خود را متعادل کنید‏‎.‎

زنانی که از سن 18 سالگی به بعد، دچار‏‎ ‎اضافه وزنی بیشتر از 9 کیلوگرم بوده اند، احتمال ابتلا به سرطان سینه در زمان‏‎ ‎یائسگی در آنها بیشتر است‎.

‏2- مقدار زیادی میوه و سبزی مصرف‏‎ ‎کنید‎.

سبزیجات شامل: هویج، گوجه فرنگی، سبزیجات برگ سبز مانند اسفناج و‎ ‎انواع کلم (کلم بروکلی ،کلم قرمز،کلم قمری، گل ‏کلم، کلم پیچ)‏‎.

میوه ها شامل‎: ‎مرکبات ، انواع توت، توت فرنگی و گیلاس‎.

نکته قابل توجه این است که سبزیجات‎ ‎را یا خام مصرف کنید و یا بخارپز کنید‎.

‏3- مرتب ورزش کنید‏‎.

روزانه‎ 30 ‎دقیقه و یا بیشتر ورزش انجام دهید‎.

‏4- چربی غذاها را از نوع خوب انتخاب‏‎ ‎کنید‎.

چربی های خوب شامل چربی های غیر اشباع امگا 3 و امگا 6 است. چربی های‎ ‎اشباع و جامد مثل چربی ها و روغن های ‏حیوانی و روغن نباتی جامد مضر‎ ‎هستند‎.

امگا 6 در روغن هایی از قبیل ذرت و آفتاب گردان یافت می‏‎ ‎شود‎.

امگا 3 در روغن هایی نظیر روغن ماهی سالمون، روغن ماهی قزل آلا و روغن‏‎ ‎ماهی ساردین یافت می شود‏‎.

چربی های غیر اشباع در روغن های گیاهی نظیر‎: ‎کانولا، زیتون، آجیل و دانه های روغنی یافت می شود‎.

‏5- کربوهیدرات مناسب و‏‎ ‎خوب را مصرف کنید‎.

نان ها و غلات سبوس دار، لوبیا، باقلا و بنشن را مصرف‎ ‎کنید‎.

‏6- غذاهایی که با سویا درست شده اند را مصرف کنید‎.

فراورده‎ ‎های سویا مانند آجیل سویا، شیر سویا و سویا سس، توفو و خود سویا در کاهش سرطان سینه‎ ‎کمک می کنند‎.

‏7- به طور مرتب و روزانه مکمل دریافت کنید‏‎.‎
‏8- ‏‎ ‎ویتامین‎ c ‎و‎ e ‎و سلنیوم را هر روز مصرف کنید. این مواد مغذی، خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارند‎ ‎و خطر ابتلا به ‏سرطان را کاهش می دهند‎.‎

‏9- روحیه خود را بالا‏‎ ‎ببرید‎.

نگاه مثبت به زندگی داشته باشید. با دوستان و خانواده باشید. خواب‎ ‎کافی داشته باشید (8-7 ساعت خواب در شب). استرس را ‏از خود دور کنید‎.
چاقی‎ ‎مادر همه دردهاست. وزن مطلوب داشتن و ورزش کردن باعث دوری تمام دردها و رنج ها می‏‎ ‎شود. پس بیایید سالم و ‏با نشاط بمانیم و از زندگی خود لذت ببریم‎.‎

منبع : سایت پرنیاز (حسین البوصبیح )


[ جمعه 89/6/26 ] [ 11:7 عصر ] [ علی فغانی ]

‏ ‏ورزش به شما کمک خواهد کرد تا چربی از دست داده و لاغر شوید. اما باید دلایل مهم بیشتری برای ورزش ‏کردن وجود داشته باشد. شما نه تنها برای کسب و حفظ سلامتی ورزش بلکه برای زندگی و زندگی کردن ‏ورزش می کنید.‏

فوائد دال بر صحت و سلامتی ورزش
• ورزش و فعالیتهای تربیت بدنی موجب تقویت عضله قلب می گردد . امروزه فعالیتهای ورزشی بعنوان ‏اقدامی جهت پیشگیری از بروز سکته های قلبی محسوب می شوند .‏
• در اثر ورزش عروق خونی گشاد شده و سبب تسریع جریان خون می گردد .‏
• میزان هموگلوبین خون بیشتر شده و نتیجه کار انتقال اکسیژن به قسمت های مختلف بدن بهتر انجام می ‏شود .‏
• ورزش مرتب راهی است مناسب جهت پیشگیری از بروز بیماری فشار خون .‏
• ورزش می تواند میزان چربی خون را به حد متعادل برساند ، پس به جای خوردن دارو بهتر است ‏ورزش کنید .‏
• میزان کلسترول خون در اثر تمرینات ورزشی بحد مطلوبی میرسد ، خصوصا“ اگر با رژیم غذایی ‏همراه باشد .‏
• برای بیماران دیابتی ، ورزش بسیار مفید است و قند خون را تا حد مطمئن پائین می آورد .‏
• با تقویت عضله قلب تعداد ضربان قلب در دقیقه کم شده و قلب با نیروی بیشتری خون را ارسال می ‏دارد .‏
• با انقباض عضلات پا در حین ورزش خون راحت تر به قلب باز می گردد و از بروز بیماری واریس ‏در پاها جلوگیری می نماید .‏
• کسانیکه ورزش می کنند در صد بیشتری از دستگاه تنفس خود را بکار می گیرند .‏
• افزایش حجم تنفسی در طول روز و شب موجب دریافت اکسیژن بیشتر و رساندن آن به اندامهای بدن ‏می شود .‏
• کسی که قابلیت دریافت و مصرف اکسیژن را در حد بالا داشته باشد ، زود خسته نمی شود و کارائی ‏بیشتری خواهد داشت .‏
• افزایش حجم تنفسی در افرادی که ورزش می کنند موجب کاهش تعداد تنفس آنها در دقیقه شده و بر ‏میزان اکسیژن گیری هر بار تنفس می افزاید .‏
نقش ورزش در سلامت جسم
در ادامه ی مطلب قبلی در مورد تاثیر ورزش در کاهش وزن و افزایش مصرف انرژی، در این مطلب درباره ی چگونگی اثر ‏ورزش در پیشگیری از بیماری ها، عقب انداختن فرآیند پیر شدن و حفظ سلامتی دستگاه های مختلف بدن از جمله سیستم قلب ‏و عروق، تنفس، گوارش، اسکلتی و ایمنی بدن برای شما صحبت می کنیم. ‏

‏1-‏ تقویت سیستم اسکلتی و پیش‌گیری از ابتلا به بیماری پوکی استخوان
مشخص شده است که تقویت سیستم اسکلتی بدن و متراکم بودن آن ارتباط مستقیمی با میزان فعالیت بدنی و فشارهای مکانیکی ‏دارد. ‏
به طور مثال در فضانوردانی که به مدت طولانی در فضا به سر می‌برند،به دلیل بی‌وزنی و یا در بیماران مزمن که به مدت ‏طولانی بستری شده یا پایشان گچ گرفته شده و تحرکی ندارند، تراکم استخوانی به‌ شدت کاهش یافته و بسیار مستعد شکستگی ‏می‌شود. ‏
این همان پدیده ای است که به آن « پوکی استخوان» می گویند و در افراد سالمند به طور شایع دیده می‌شود. پوکی استخوان ‏منجر به دردهای متوسط تا شدید و مزمن اسکلتی می‌شود و زندگی عادی فرد را تحت تأثیر قرار می‌‌دهد. ‏

‏2- به تأخیر انداختن پدیده‌ی سالمندی یا پیر شدن

با افزایش سن، مصرف انرژی پایه کاهش می‌یابد. به ازای هر 10 سال افزایش سن در بزرگسالی، میزان مصرف انرژی پایه ‏حدود 2 تا 3 درصد کاهش می‌یابد، که گفته می‌شود به دلیل از دست دادن توده‌ی عضلانی بدن و افزایش بافت چربی است. ‏
این تغییرات در ترکیب بدن را می‌توان با ورزش کاهش داد. ورزش سبب حفظ توده‌ی عضلانی بدن و افزایش مصرف انرژی ‏پایه می‌گردد. هم‌چنین از یبوست و بیماری‌های قلبی- عروقی جلوگیری می کند که بعداً به آن اشاره خواهد شد و بدین ‏ترتیب پدیده‌ی سالمندی را به تأخیر می‌اندازد. ‏

‏3- مصرف بی‌واسطه و مستقیم اسیدهای چرب

می‌دانیم که اکثر بافت‌های بدن از گلوکز (قند خون) به عنوان سوخت اصلی خود استفاده می‌کنند. ‏
یکی از وظایف دستگاه گوارش و کبد این است که مواد غذایی دریافت شده را هضم و جذب کرده و در نهایت، قسمتی از آن را ‏به شکل گلوکز برای مصرف بافت‌ها و سلول‌های بدن وارد خون کند. ‏
برای ورود گلوکز به درون سلول و مصرف آن، وجود هورمون انسولین ضروری است. انسولین هورمونی است که از ‏افزایش قند خون جلوگیری می‌کند. این هورمون از آب شدن چربی بدن و آزاد شدن اسیدهای چرب از بافت چربی جلوگیری ‏می کند. حتی در صورت مصرف زیاد غذا، به ذخیره شدن انرژی به صورت چربی نیز کمک می‌کند. ‏
اما عضلات در حال فعالیت از این امر مستثنی هستند و می‌توانند بدون نیاز به انسولین، انرژی خود را علاوه بر گلوکز از ‏اسیدهای چرب نیز تأمین کنند. این امر باعث می‌شود سطح انسولین خون کاهش یابد و باعث ذوب شدن توده‌ی چربی و آزاد ‏شدن اسید‌های چرب از آن می شود که به نوبه‌ی خود توسط عضلات به مصرف خواهند رسید. ‏

‏4- تأثیر مثبت در بیماران دیابتی و کاهش مقاومت به انسولین‏

در بیماران دیابتی نوع دو، انسولین وجود دارد اما قادر به عمل نیست که اصطلاحاً به آن «مقاومت به انسولین» گفته می‌شود. ‏
مشخص شده است که بافت چربی، گیرنده‌ی عمده‌ای برای انسولین ندارد و به طور بارزی باعث مقاومت به اثرات انسولین و ‏در نتیجه بالا رفتن قند خون و عوارض ناشی از آن می‌شود. ‏
ورزش با کاهش بافت چربی و افزایش میزان سوخت و ساز بدن، مقاومت به انسولین را کاهش داده و باعث بهبود عملکرد ‏گیرنده‌های انسولین شده و سطح گلوکز خون را کاهش می‌‌دهد. ‏
حتی در بیماران دیابتی نوع یک که در بدن آن‌ها انسولین وجود ندارد یا به میزان کافی ترشح نمی‌شود، ورزش با افزایش ‏میزان متابولیسم و مصرف انرژی، سطح گلوکز یا قند خون را کاهش می دهد و بدین ترتیب نیاز به انسولین تزریقی یا رعایت ‏رژیم‌های بسیار سخت و محدود از قند و انرژی را در این افراد کمتر می کند. ‏

‏5- کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی و سکته‌های مغزی

ورزش باعث کاهش اسیدهای چرب آزاد خون و افزایش کلسترول خوب یا ‏HDL‏ می‌شود. بدین طریق پدیده‌ی آترواسکلروز یا ‏تنگ شدن عروق بدن از جمله عروق قلبی و مغزی به تأخیر می‌افتد و هیچ‌گاه به حد بحرانی و انسداد (که در این صورت ‏شاهد سکته‌های مغزی یا قلبی خواهیم بود) نمی‌رسد. ‏
هم‌چنین باعث کاهش مقدار تری‌ گلیسیرید و کلسترول بد یا ‏LDL‏ خون می‌شود که همگی آن‌ها در آترواسکلروز یا تنگ شدن ‏عروق نقش دارند. ‏




‏6- افزایش حجم گردش خون موثر بدن و جلوگیری از ترومبوز (لخته شدن خون) در سیاهرگ عمقی پا

فعالیت بدنی و تحریک زیاد باعث افزایش حجم گردش خون موثر و جلوگیری از رکود خون در سیاهرگ عمقی پا می‌گردد و ‏جریان خون را در کل عروق بدن افزایش می‌دهد، از جمله بازگشت خون را زیاد می‌کند. بدین طریق احتمال ترومبوز یا لخته ‏شدن خون در سیاهرگ عمقی پا، که خود می‌تواند منشاء لخته‌های آزاد خون(آمبولی) و گیر افتادن در رگ‌های دیگر بدن از ‏جمله عروق مغز و قلب باشد، کاهش می‌یابد. ‏


‏7- تقویت سیستم قلبی- عروقی، دستگاه تنفسی و سیستم ایمنی‏

با افزایش فعالیت بدنی، نیاز بافت‌ها و سلول‌های بدن به اکسیژن و مواد مغذی افزایش می‌یابد. برای تأمین این نیاز و نیز برای ‏دفع مواد زاید تولید شده ی بیشتر توسط سلول‌ها، جریان خون و فعالیت قلب و تهویه‌ی ریوی زیادتر می‌شود. هم‌چنین عضله‌ی ‏قلب با قدرت و سرعت بیشتری خون را پُمپ می‌کند و فعالیت دستگاه تنفس نیز با افزایش عمق و سرعت تنفس، افزایش ‏می‌یابد. ‏
در صورت داشتن برنامه‌ی ورزشی مرتب در زندگی روزانه‌، به تدریج عضله‌ی قلب و دستگاه تنفس در اثر تمرین قوی‌تر شده ‏و سلامتی فرد را تضمین می‌کند. ‏
هم‌چنین با فعالیت بدنی، تعداد گلبول‌های قرمز و سفید خون و به‌طور کلی حجم خون و عناصر خونی دخیل در سیستم ایمنی ‏بدن، افزایش می‌یابد و به عملکرد بهتر سیستم ایمنی بدن کمک می‌کند. ‏

‏8- اثرات مثبت بر سیستم گوارشی‏

شناخته شده‌ترین اثرات ورزش در سیستم گوارشی بدن، افزایش حرکات روده و جلوگیری از یبوست مزمن است. به همین ‏خاطر بیماران جراحی شده را در اولین فرصت پس از جراحی، به راه رفتن تشویق می‌کنند تا حرکات گوارشی سریع‌تر باز ‏گردد و از یبوست جلوگیری شود. هم‌چنین بیمار قادر به تحمل تغذیه‌ی خوراکی باشد. ‏
از عوارض نامطلوب یبوست می‌توان به چاقی و بیماری‌های روده‌ی بزرگ از قبیل دیورتیکولوز، بواسیر و حتی سرطان‌ ‏روده‌ی بزرگ اشاره کرد که به سادگی با ورزش قابل پیش‌گیری هستند. ‏

‏ این حقیقت برای عموم مردم روشن است که ورزش کردن برای مقابله با بیماریهای جسمی یک روش بسیار ‏مناسب و سودمند است. اما تحقیقات جدید نشان می دهد که تمرینات بدنی باعث افزایش توانائی های مغز نیز ‏شده و به انسان در معالجه بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز یاری میرساند . در مقاله ای اشاره ‏شده بود که تمرینات بدنی مداوم و روزمره تاثیر بسیاری در معالجه افسردگی افراد دارد.در حقیقت به پزشکان ‏روانشناس توصیه شده که ورزش را در برنامه معالجات بیماران خود گنجانده و برای آن ارزش ویژه ای قائل ‏شوند. در یکی از جالب ترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار ‏موثر است بلکه نقش بسزائی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات ورزشی خطر ‏بروز علائم اضطراب و افسردگی افزایش چشمگیری خواهد داشت. به گفته یکی از روانشناسان مهم نیست که ‏افراد افسرده به چه میزان ورزش میکنند بلکه مهم اینست که به طور مرتب روزانه وقتی را برای این امر ‏اختصاص دهند. البته به بیمارانی که از افسردگی شدید رنج میبرند توصیه نمیشود که استفاده از داروهای خود ‏را متوقف کرده و تنها ورزش کنند اما تاثیر ورزش بر آنها بسیار زیاد خواهد بود و اگر این بیماران هر روز ‏تمرینات بدنی انجام دهند شانس بهبودی برای آنان قابل ملاحظه است.‏

منبع : سایت پرنیاز (حسین البوصبیح )


[ جمعه 89/6/26 ] [ 10:55 عصر ] [ علی فغانی ]

کشوری که تا به امروز، پیشتاز علم و تکنولوژی بود به زودی به افول خواهد رسید و این حداقل اتفاقی است که برای آن خواهد افتاد، در جنگ با قرآن پیروزی نیست و جنگجویان آن به خواری می‌افتند؛ بلکه پیروزی نهایی با قرآن است. در سوره اعراف، آیه 152 آمده است «إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا» آن‌هایی که برای برتری‌جویی خود گوساله طلایی را می‌سازند، می‌خواستند مردم را با آن منحرف کنند و عقاید مردم را از خدا با یک گوساله طلایی تغییر دهند؛ این سناریو یازده سپتامبر به وسیله خودشان طراحی شد تا بهانه‌ای برای حمله به افغانستان و عراق باشد تا همچنان به نقشه‌های خود جامه عمل بپوشانند.این حرکات آمریکا، چیز جدیدی نیست در طول تاریخ شاهد این حرکات مذبوحانه بوده‌ایم، فرعون نیز زمانی که می‌خواست حضرت موسی‌(ع) را از میان ببرد، با اینکه ادعای خدایی می‌کرد، اما درصدد بود تا قبل از آن افکار عمومی را با خود همراه سازد و در قرآن کریم آمده است که فرعون به قومش می‌گوید «ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسَى» مرا بگذارید موسى را بکشم؛ یعنی با اینکه خود را خدا می‌دانست، اما باز به دنبال همراه‌سازی مردم با هدفش بود. قرآن کریم هدایتی برای تمامی انسان‌هاست، قرآن خود را «هُدًى لِّلنَّاس» معرفی می‌کند، چون در وجود همه انسان‌ها راهی برای هدایت است، اما شیاطین مانع رسیدن این پیام به گوش مشتاقان می‌شوند. وی بیان کرد: اینهایی که این عمل ناشایست را مرتکب می‌شوند، بازیچه دستان افرادی هستند که می‌خواهند، هدایت‌گر جهان با اهداف خود باشند و طبق آیه 105 سوره نحل «إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِکَ هُمُ الْکَاذِبُون» این دروغگوها کسانی هستند که اصلاً ایمان به آیات الهی ندارند، نه مسیحی و نه یهودی‌اند، اینها ایمان و اعتقادی ندارند.  آمریکا پس از یازده سپتامبر حملاتی را متوجه مسلمانان کرد و حال این مبارزه را با قرآن کریم آغاز کرده است،خداوند درباره قرآن می‌فرماید، «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ» (سوره فصلت/ آیه 40) این کتاب وحی عزیز است، عزیز یعنی پیروز و کسی توان غلبه بر آن را ندارد و کسانی که علیه قرآن کار می‌کنند، محکوم به شکست خواهند بود. خداوند آن‌ها را مورد غضب قرار می‌دهد و ذلتی در همین حیات دنیا برای آن‌ها ایجاد می‌کند و به طور حتم دیگر قدرت برتر جهان نمی‌توانند باشند و خداوند این خواری در دنیا را یک قانون معرفی می‌کند و می‌گوید «وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ»، نتایج این بی‌احترامی به قرآن کریم، سخت و پشیمان ‌کننده است و متوجه خودشان خواهد شد، چون جنگ را با خالق این کتاب آغاز کرده‌اند و از این حقیقت نمی‌توان، فرار کرد.

منبع : خبر گزاری ایکنا «سیدمهدی فاطمیان» داور و حافظ بین‌المللی قرآن کریم،

 


[ جمعه 89/6/26 ] [ 12:10 عصر ] [ علی فغانی ]
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 207
بازدید دیروز: 128
کل بازدیدها: 1483194
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد