سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

خودآگاهی

خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.

 همدلی

همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد  درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

 ارتباط مؤثر

این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.

 روابط بین فردی

این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.

 تصمیم گیری

این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند ، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند ، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.

 حل مسأله

این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.

 تفکر خلاق

این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حلهای مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست ، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.

 تفکر انتقادی

تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.

  توانایی حل مسأله

این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد ، نحوه تأثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد . اگر با حالات هیجانی ، مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجان تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت.

 توانایی مقابله با استرس

این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد.

 منبع : سایت کانون قلم


[ جمعه 89/7/2 ] [ 12:32 صبح ] [ علی فغانی ]

شهادت هنر مردان خدا و راز سربه مهری است میان عاشق و معشوق. رخشان چراغی است در امتداد نگاه افلاکیان خاکی؛ همانان که راه صدساله را یک شبه پیمودند و از بقعه‌ی فنا به خطه‌ی بقا خرامیدند؛ ‌.

از هستی خویشتن گذر باید کرد        زین دیو لعین صرف‌نظر باید کرد
گـر طـالب دیـدار رخ محبـوبـی        از منـزل بیگانه سفـر بایـد کـرد

    شهادت هنر مردان خدا و راز سربه مهری است میان عاشق و معشوق. رخشان چراغی است در امتداد نگاه افلاکیان خاکی؛ همانان که راه صدساله را یک شبه پیمودند و از بقعه‌ی فنا به خطه‌ی بقا خرامیدند؛ همانان که عرش را بهتر از فرش و سفر را بهتر از حضر یافتند و در گرگ و میش صبح که نوای جرس، عاشقان حرم را صلا می‌زد، خواب نوشین بامدادی را از دیدگان ربوده و با دوگانه‌ی عشق به دیدار یار شتافتند؛ همانان که زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند: «ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون»
    آری شهادت هنر مردان خداست، هنری که رویکرد عاشقانه و از سر آگاهی نسل آینده‌ساز ایران سده‌ی چهاردهم هجری بدان، طرحی نو در انداخت و نه تنها موجبات سرنگونی حکومت مستبد پهلوی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی را فراهم آورد، بلکه هجمه‌ی نظامی همه جانبه‌ی مخالفان حاکمیت اسلام ناب محمدی(ص) را نیز که در قالب تجاوز رژیم بعث عراق به ایران اسلامی رخ نمود، ناکام گذاشت.
    این رویکرد شکوهمند که به فضل خدا و در سایه‌سار زعامت و رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) شکل گرفت، این سؤال را به اذهان متبادر می‌نماید که آن بزرگمرد چگونه توانست عشق‌ورزی و دلدادگی به شهادت فی سبیل‌الله را به ملت خویش بیاموزد؟ یا به تعبیر دیگر، نقش امام (ره) در تربیت نسل عاشق شهادت چه بوده است؟
    در مقام پاسخگویی بدین پرسش اساسی، اگر سیره‌ی نظری و عملی امام راحل را در نظر بگیریم در می‌یابیم که نقش ایشان در تحقق تربیت مورد بحث به دلیل بهره‌مندی ایشان از موارد ذیل برجسته و ممتاز است:

    الف- برعهده داشتن رهبری خردمندانه انقلاب اسلامی
    در روزگاری که آسمان شب زده‌ی ایران تیره‌تر از آن می‌نمود که رواق منظر خستگان از صولت شب، میزبان امیدواری به درخشیدن کوکبی هدایتگر باشد، به ناگاه خورشید وجود روح خدا طلوع نمود و بذر امید در قلوب جویندگان دینمداری، استقلال و آزادی ایران طاغوت زده جای گرفت.
    سلسه جنبان انقلاب اسلامی در شرایطی که اندیشه‌ی زوال نظام ستم شاهی به ذهن کسی خطور نمی‌کرد، به صراحت علت العلل مشکلات عدیده و دیرپای ملت ایران را حاکمیت رژیم طاغوت دانستند و ضمن کشیدن قلم رد بر اندیشه‌ی جدایی دین از سیاست، اندیشه‌ی متعالی ولایت فقیه و تأسیس حکومت مردم سالار دینی را در امتداد نگاه‌ها قرار دادند.
    با فراهم آمدن زمینه‌ی مبارزه با حکومت اسلام ستیز پهلوی، فرهنگ شهادت دیگربار مجال زنده شدن یافت و عرصه را بر دشمنان دین و ملت تنگ ساخت.
    این امر که به خوبی مؤید ریشه‌دار بودن و مواجه شدن انقلاب اسلامی با اقبال عمومی بود، هر روز ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد تا آنجا که افق روشن پیروزی رخ نمود.
    بدین ترتیب، رهبر کبیر انقلاب اسلامی با اقتدا به سالار شهیدان فرهنگ شهادت فی سبیل‌الله را احیا فرمود و عملاً در راه تربیت نسلی عاشق و عارف به شهادت گام برداشت.
    آری آن پیشوای بزرگ خاطر شریف ملت مسلمان ایران را بدین حقیقت مهم جلب فرمود که پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت دین خدا در گرو شهادت طلبی است:
    «طبع یک انقلاب فداکاری است. لازمه‌ی یک انقلاب شهادت و مهیا بودن برای شهادت است. قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیر است به ویژه انقلابی که برای خداست و برای دین اوست، برای نجات مستضعفان است و برای قطع امید جهانخواران و مستکبران ... قربانی برای یک انقلاب بزرگ نشانه‌ی یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است...»

    ب- شهادت طلبی
    رهبر کبیر انقلاب اسلامی که فرهنگ عاشورایی شهادت طلبی را به عنوان سنتی از سنن مذهبی فراموش شده احیا فرمود، خود فرزند شهیدی سرافراز بود و با اقتدا به اجداد طاهرینش به شهادت در راه خدا عشق می‌ورزید؛ چنان که بارها شخصاً تا سرحد شهادت پیش رفت اما چون اراده‌ی الهی بر تأسیس حکومت اسلامی به دست توانای ایشان تعلق گرفته بود، وجود به سلامت ماند.
    دلدادگی آن پیشوای بزرگ به شهادت در مواضع و مواقع متعدد از جمله زمان شهادت آقازاده‌ی مجتهد و مجاهدش، یعنی آیت‌الله مصطفی خمینی (ره) نمایان است؛ چنان که می‌بینیم، حضرتش در مواجهه با آن حادثه‌ی جانگداز حقیقتاً صبر جمیل پیشه نموده، آن را از الطاف خفیه‌ی الهی برمی‌شمرد، و درست به همین دلیل است که می‌بینیم در روز شهادت حاج آقا مصطفی نیز نماز جماعت و تدریس امام (ره) تعطیل نمی‌شود:
    «ظهر روزی که شهید مصطفی خمینی فرزند گرانقدر امام (ره) به شهادت رسیده بود، منزل امام پر بود از کسانی که از دور و نزدیک برای عرض تسلیت به محضر ایشان آمده بودند.
    اذان ظهر که شد، امام برخاست، وضو گرفت و به مسجد رفت. غافلگیر شده بودم. فکر نمی‌کردم امام آن روز برای نماز به مسجد برود. فوراً یک نفر را فرستادم که خادم مسجد را از رفتن امام باخبر کند اما گویا خادم مسجد در آنجا نبود و آن شخص سریع سجاده‌ای را از همسایه‌ها برای امام فراهم می‌کند. مردم شهر نجف وقتی فهمیدند امام به مسجد آمده، گروه گروه برای عرض تسلیت به مسجد وارد شدند. مردم وقتی امام را می‌دیدند که به صلابت کوه ایستاده و گریه نمی‌کند، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته بودند و گریه می‌کردند. امام با آرامش و وقار تمام نماز ظهر و عصر را خواند و پس از نماز در مسجد روضه‌خوانی شروع شد.»
    حضرت امام اصولاً تمامی شهدا را فرزند خویش می‌دانست؛ چنان که فرمود: «خدا شاهد است مصطفای من تنها آن نبود که سالش نزدیک است بلکه همه‌ی به خاک و خون کشیده‌های حادثه‌ی شوال (17 شهریور 1357 مطابق با 4 شوال 98) مصطفاهای من بوده‌اند. من این استقامت را و این فیض شهادت را که خداوند متعال نصیب فرزندانم فرمود، به پدران و مادران و همه‌ی بستگانشان تبریک می‌گویم.»
    عنایت به روحیه‌ی والای شهادت طلبی امام خمینی (ره) که اشاره‌ای هر چند مختصر بدان شد، ما را در زمینه‌ی درک نقش حضرتش در تربیت نسل عاشق شهادت یاری می‌کند؛ به این معنی که درمی‌یابیم مردم درس شهادت طلبی را پیش از آن که از گفتار امام (ره) بیاموزند، از کردارش آموختند. آری ملتی شهادت طلب است که رهبرانی شهادت طلب داشته باشد.

    ج- تبیین حقیقت شهادت
    شهادت مفهومی است متعالی که تمامی جوامع به دیده‌ی احترام بدان می‌نگرند و آن عبارتست از بذل جان در راه هدفی که ممکن است مادی، معنوی یا آمیزه‌ای از هر دو باشد.
    در این میان، دین مبین اسلام بالاترین اهمیت و ارزش را برای شهادت که همانا عبارت از بذل جان در راه خدا می‌باشد، قائل شده است؛ چنان که در روایت می‌خوانیم شهید اول فردی است که پای در بهشت می‌نهد  و یا این که برای انسان در پیشگاه خداوند مقامی است که جز با شهادت به دست نمی‌آید.
    با توجه به آنچه که ذکر آن رفت، می‌توان بدین حقیقت مسلم اشاره نمود که شهادت زیباست و اگر این زیبایی به آدمی نمایانده شود و حقیقت آن تبیین گردد و راهواری آن در سیر الی الله مدنظر آید، او را شیفته و دلداده‌ی خویش می‌نماید؛ چرا که وی فطرتاً دوستدار زیبایی است.
    این درست همان تدبیر حکیمانه‌ای است که امام راحل (ره) با اتخاذ آن نسلی شیفته‌ی شهادت را برای حفظ عزت و شرف اسلام و پاسداشت ارزش‌های انسانی تربیت فرمود. چنان‌که می‌بینیم، سیره‌ی نظری و عملی حضرتش مشحون از گفتارها و کردارهایی است نورآفرین و مبین حقیقت والای شهادت و بذل جان در راه رضای حضرت دوست جلّت عظمته:
    - «شهید نظر می‌کند به وجه‌الله.»
    - «شهادت هنر مردان خداست.»
    - «شهادت ارثی است که از انبیا به ما رسیده است.»
    - «خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کورشدنی نیست و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.»
    - «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.»
    - «ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله‌ی طولانی را باید بپیماییم و درگذر زمان و تاریخ و آیندگان آن را جستجو نماییم.»
    - «سلام بر حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت که رساله‌ی علمیه و عملیه‌ی خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشته‌اند و بر منبر وعظ و خطابه‌ی ناس، از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساخته‌اند. افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد رشته‌ی تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیّات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به مهمانی عرشیان رفتند و در جمع ملکوتیان شعر حضور سروده‌اند... آنان که حلقه‌ی ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزه‌ها و روحانیت را درک کرده‌اند در خلسه‌ی حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده‌اند.»
    - «خدمت به شهید، خدمت به نبی اکرم (ص) است.»

    د- ایستادگی در برابر فرآیند شوم اسلام ستیزی
    در شرایطی که برخورد انفعالی حکومت‌های اسلامی با توطئه‌های اسلام ستیزان می‌رفت تا از یک سو عرصه را برای تهاجم گسترده‌تر آنان فراهم آورد و از دیگر سو نیز بر عمق یأس، نومیدی و سرخوردگی توده‌های دینمدار امت اسلامی بیش از پیش بیفزاید، انگیزه و اراده‌ی به سستی گراییده‌ی مسلمانان، رهبران مذهبی و حتی دولتمردان ممالک اسلامی در جهت ایستادگی در برابر فرآیند شوم و هزارتوی اسلام ستیزی با حضور عاشورایی حضرت امام خمینی در عرصه‌ی مبارزه جانی تازه یافت.
    امام امت با طرد موانع تاریخی و استعماری موجود بر سر راه همگرایی مذاهب اسلامی، زمینه‌ی تشکیل جبهه‌ی متحد اسلامی در برابر اسلام ستیزان را فراهم آورد و با بیان این مطلب که می‌بایست به تکالیف الهی عمل نمود، فارغ از این که به پیروزی منتهی می‌شود یا خیر، طرحی نو در عرصه‌ی مبارزاتی امت اسلامی درافکند:
    «خدا به ما تکلیف کرده است که با این مخالفین اسلام و مخالفین ملت اسلام مبارزه کنیم یا پیش می‌بریم یا نمی‌بریم. اگر پیش بردیم که الحمدالله، هم ما به تکلیفمان عمل کرده‌ایم و هم پیش بردیم و اگر هم نبردیم و کشته شدیم، به تکلیفمان عمل کردیم. ما چرا بترسیم، ما شکست نداریم، شکست برای ما نیست برای اینکه از دو حال خارج نیست یا پیش می‌بریم که پیروز هم شدیم یا پیش نمی‌بریم که پیش خدا آبرومندیم. اولیای خدا هم شکست می‌خورند... اما به حسب واقع پیروز شدند آنها. شکست ظاهری و پیروزی واقعی بود، اگر ماها هم که برای خدا می‌خواهیم کار کنیم، شکست هم بخوریم، تکلیف را عمل کردیم و به حسب واقع هم پیروزی با ما خواهد شد.»
    ناگفته پیداست که تأثیر توفیق الهی حضرت امام (ره) در جلب عنایت توده‌های مسلمان به حقیقت مزبور (عمل به تکلیف، فارغ از نتیجه‌ی آن) در تربیت نسلی عاشق شهادت بسیار حائز اهمیت است.
    ذکر این نکته هم ضروری است که شجاعت و هوشمندی حضرت امام (ره) در برخورد با توطئه‌های گوناگون جبهه‌ی کفر علاوه بر خنثی‌سازی وسایس شیطانی اسلام ستیزان، موجبات تربیت نسل عاشق جانفشانی در راه حضرت دوست را نیز بیش از پیش فراهم آورد. در این زمینه، می‌توان به تعیین روز جهانی قدس، هفته‌ی وحدت، احیای مراسم ابراهیمی برائت از مشرکین، ارسال نامه هدایتگر به رهبر اتحاد شوروی سابق، صدور حکم تاریخی علیه نویسنده‌ی مرتد کتاب موهن آیات شیطانی و ... اشاره نمود  جهت حسن ختام این بخش، متن فتوای الهیِ عزت آفرین، دشمن شکن و شجاعانه‌ی آن حضرت علیه نویسنده و جریان شوم آیات شیطانی از نظر می‌گذرد، فتوایی که احیای فزاینده‌ی فرهنگ شهادت خواهی در گستره‌ی جهانی از جمله‌ی برکات عدیده‌ی آن می‌باشد:
    «بسمه تعالی، انا لله و انا الیه راجعون، به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنان را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. روح‌الله الموسوی الخمینی»

    هـ- توجه به جوانان
    امام جوانان را بسیار خوب می‌شناخت و در تربیت اسلامی و تکریم و بزرگداشت ایشان از هیچ کوششی فروگذار نفرمود چنان که ارتباط مستمر آن حضرت با نسل جوان که یکی از مشخصه‌های اصلی نهضت اسلامی حضرتش تلقی می‌شود، خیلی زود مؤثر واقع شد و نسلی را که در سایه‌سار شوم حاکمیت نظام ستم شاهی رشد کرده بود و در معرض ابتلا به انواع معاصی و مناهی که طاغوت فراهم آورده بود قرار داشت، میدان‌دار مبارزه جهت حاکمیت نظام حقه‌ی جمهوری اسلامی ساخت.
    آری کلام برآمده از دل نافذ و ملکوتی امام خمینی که بیشترین تأثیر را بر نسل جوان بر جای گذاشت، قلوب مستعد و تشنه‌ی باران معرفت ایشان را سیراب ساخت. به آنان شخصیت داد و ایشان را عهده‌دار مسؤولیت خطیر ایجاد و پاسداشت حکومت صلحا و نیکان ساخت.
    در این میان، جوانان نیز که پی به صداقت، اخلاص، خداخواهی، شجاعت، نواندیشی، عظمت، تواضع و محبت پدرانه‌ی رهبر عالیقدر نهضت اسلامی برده بودند، سخنان روشنگرانه‌اش را به گوش جان شنیدند و در راه اجرای فرامین حضرتش سرازپای نشناختند؛ چنان که دیدیم انقلاب اسلامی با مشارکت جدی نسل جوان به پیروزی دست یافت؛ همان طور که دفاع مقدس هشت ساله نیز با حضور نسل عاشق شهادت و تربیت شده در دامان پرمهر ولایت توفیق الهی را رفیق راه این ملت خداجو ساخت و کار تا آنجا پیش رفت که جوانان از حضرتش می‌خواستند تا برای شهید شدنشان دعا فرماید.
    آری امام در روزگار یأس و نومیدی انقلابیون، دبستانی‌ها را امید خویش خواند و با ژرف اندیشی و بصیرتی که فقط در مردان الهی متبلور است، به تربیت دینی ایشان همت گماشت و دیری نگذشت که این نسل نوخاسته و لایق در سایه‌سار بندگی خدا و متابعت از فرامین جانشین ولی‌الله الاعظم (ارواحنا فداه) به آن درجه از سرفرازی دست یافت که مقتدایشان آن کودک سیزده ساله‌ی حماسه آفرین را که نارنجک به کمر خویش بست و شربت شهادت را با افکندن پیکر نحیف خود به زیر تانک دشمن سرکشید، رهبر خود خواند و خطاب به آنها و همه‌ی عاشقان شهادت فرمود: «به چهر‌ه‌ی ملکوتی شما غبطه می‌خورم.»
    خلاصه‌ی کلام این که امام (ره) جوانان را باور داشت و با برخورد صادقانه و برآمده از حقیقت اسلام آنها را دلداده‌ی دین و ارزش‌های متعالی آن نظیر شهادت خواهی فرمود. درود خدا بر او و تمامی کسانی که با رهرویی او به فیض عظمای شهادت دست یافتند.
    نقش امام خمینی (ره) در تربیت نسل عاشق شهادت بسیار عظیم است، به عظمت خود شهادت و بذل جان در راه خدای تعالی که ژرفا و کنه آن دست نیافتنی می‌نماید.
    آن حضرت به واسطه‌ی برعهده داشتن رهبری حکیمانه‌ی انقلاب اسلامی، بهره‌مندی از روحیه‌ی والای شهادت طلبی، اهتمام به امر تبیین حقیقت والای شهادت، ایستادگی در برابر فرایند شوم اسلام ستیزی و توجه ویژه به جوانان طرحی نو درانداخت و توفیق الهی تربیت نسلی دلداده‌ی جانفشانی در راه خدا را به نیکوترین شکل ممکن نصیب خود ساخت.
    البته، ابعاد مترتب بر نقش تاریخی امام راحل در زمینه‌ی مورد بحث به موارد مطروحه محدود نمی‌شود و گستردگی خاص خود را دارد که پرداختن به آنها نگارش کتابی مستقل را می‌طلبد؛ امید آن که این مهم محقق شود. ان شاءالله.
   
    منابع و مآخذ
    -    قرآن کریم
    1-    آیین انقلاب اسلامی، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، تهران: 1374
    2-    بحارالانوار، علامه‌ی مجلسی، ج110، مؤسسه‌ی الوفاء، بیروت: 1403 ق
    3-    سرّ دلبران، کنگره‌ی شهید زین‌الدین، نشر روح، قم: 1373
    4-    صحیفه‌ی نور، مجموعه‌ی رهنمودهای امام خمینی (ره)، ج22، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران: 69 تا 74
    5-    فاجعه‌ی دهم رمضان، یادواره‌ی سومین شهید محراب آیت‌‌الله صدوقی (ره)، انتشارات سپاه، تهران: 1362
    6-    تفسیر نورالثقلین، عبدعلی بن جمعه العروسی الحویزی، ج5، مطبوعاتی اسماعیلیان، قم
 


[ جمعه 89/7/2 ] [ 12:16 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرّ الحمن الرّحیم

رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بیاناتشان به این نکته اشاره داشته اند که «وصیت نامه شهدا را بخوانید...» این توصیه در کلام گهربار حضرت امام خمینی(ره) نیز دیده می شود. در این مجال فرصتی دست داده تا با هم مروری داشته باشیم بر گزیده ای از صد وصیت نامه...

با سلام وعرض ادب وارادت به محضر نسل جوان ونوجوان کشور عزیزمان ایران اسلامی : قصد مزاحمت نداشتم چند کلامی خواستم به استحضار شما خوبان برسانم :

در ابتدا سؤالی دارم ( آیا تاکنون به فکر نوشتن وصیت نامه افتاده اید ؟)

متاسفانه آنقدر در امور دنیوی غرق شده ایم که اغلب خودمان را نیز فراموش می کنیم .وآنچنان غافل که انگار عمر جاودانه داریم ، بیاد دارم که در هرروز وهر ساعت سربازان خمینی کبیر وصیتی می نوشتند ،با عشق وبا خلوص ، نه ترسی بود ونه واهمه ای، آن هم در زیر رگبار گلوله ، توپ وتانک و.......چرا ما جرائت نوشتن چند خط وصیت نامه را نداریم ؟ 

در صورتی که می تواند به ما لذت استفاده از زندگی خدایی را بچشاند ومعنی ومفهوم محبت در بین هریک از اعضاء خانواده وحتی آحاد مردم کشور عزیزمان  را رنگ وبویی خاص بدهد. 

برخود لازم دانستم بیاد آنهایی که سربلند رفتند تا ما سربلند بمانیم ،در سالروز 8 سال دفاع مقدس بیاد این عزیزان جاودانه کلامی را که از تار پود وجو این عزیزان دست بدست وسینه به سینه گشته  واکنون به ما رسیده به عنوان هدیه بهار سال تحصیلی خصوصا به قشر دانشجو ودانش آموزان عزیز هدیه نمایم. باشد تا ما پاسدارن خوبی برای خون این عزیزان باشیم. واین پیام را به نسلهای آینده منتقل کنیم، انشاءالله. دوستتان دارم که دوست خوب خدایید.         مخلص شما: علی فغانی

وصیت نامه شهید امیر مختار مهماندوست
...پدر و مادرم! خدا را شکر کنید تا خداوند در روز قیامت با فضلش با ما رفتار کند نه با عدلش، و شما هرگز ناراحت نباشید. پیرو دین خدا و پیرو ولایت باشید تا به مملکت اسلامیتان آسیبی نرسد. و خدا را از یاد نبرید که منحرف و اهل جهنم می شوید و پیوسته از جمهوری اسلامی پشتیبانی کنید و اگر برای دوام آن خون لازم است، تو مادرم و خواهرم زینب وار و تو پدرم و برادرم حسین وار وارد صحنه شوید و تودهنی به منافقین بزنید.

وصیت نامه شهید علی نصیرزاده
تشکر و سپاس بیکران خدایی را که ما را در عصر رهبری امام قرار داد که از سلاله پاک سیدالشهدا و نایب بر حق بقیه الله الاعظم می باشند تا توانستیم با رهبری پیامبرگونه اش از ظلمات جهل به روشنائی و روز هدایت راه یابیم و از اسارت فکری و فرهنگی بیگانگان رهایی یابیم.
اکنون که در این دریای نور قرار گرفته ایم درک می کنیم که چه بر سرمان آورده اند و چگونه ما را در عقب ماندگی فکری و استضعاف نگه داشته بودند و حال که توانستیم به دریای نور دست پیدا کنیم سپاه تاریکی و جهل با یورشهای خود مذبوحانه تلاش می کند که دوباره ما رابه ظلمت بکشد وظیفه ما اکنون حفظ و حمایت خطی است که رهبر آن امام می باشد و مجدداً خوشحالیم که توانسته ایم اکنون با یک دست سلاح و با دستی دیگر قرآن یعنی کتاب هدایت در دست گرفته و در راه عظمت اسلام و مسلمین در حد توان خود کوشش نمائیم و در مقابل سپاه جهل و کفر بایستیم و باعث ذلت و خواری تمام کسانی شویم که می خواهند به حریم الهی مسلمین تعرض نمایند مبارزه ما مبارزه بر سر خاک و زمین نمی باشد بلکه مبارزه ما را در عقیده مان می باشد و این اعتقاد و ایمان ماست که دشمنان را به لرزه افکنده و آنان را به تکاپو انداخته و غافل از این هستند که رزمندگان اسلام به پشتیبانی امت حزب الله چون کوهی آهنین و استوار در مقابل ایشان ایستاده اند و نخواهند گذارد که این جانیان به نقش خود ادامه دهند.

وصیت نامه شهید عباس قلعه زمانی
ای دوستان و آشنایان، پیرو خط امام و رهبری و دنباله رو راه شهیدان باشید.نگذارید که دشمنان اسلام بر شما غلبه کنند و شما را از بین ببرند.ای خواهران! حجاب خود را حفظ کنید که حجاب پاکدامنی و عفت شماست.

وصیت نامه شهید رضا همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم نصر من الله و فتح القریب. خدایا تو می دانی همیشه آرزو می کردم که توفیق راه اسلام را پیدا کنم و از تو می خواستم که با قلب پر از عشق در این راه مرا یاری کنی تا خدمتی به جامعه اسلامی بکنم و حالا که این راه نصیبم شده انشا ء الله کوشش می کنم تا آنچه در توان دارم در این راه راست تا مرز شهادت پیش بروم، خدایا چون در گذشته کسی نبوده ما را راهنمایی کند، همیشه در دنیای خیال و سرگردانی زندگی تزئینی و بی هدف داشتیم و از خدا و خوب و بد چیزی نمی فهمیدیم تا اینکه انقلاب بزرگ اسلامی با کوشش روحانیت به پیروزی رسید و همه آگاهانه فهمیدند که عمری را در اشتباه و در زندگی رؤیایی عمر خود را فدا کرده اند و هروقت در فکر گذشته می رویم پیش خود می گوئیم وای بر ما که چرا کمی فکر نمی کردیم، و این قدر دیر فهمیدیم و وای بر آن افرادی که هنوز نفهمیده اند و خود را روشنفکر و سیاستمدار می دانند و وای بر آن افرادی که هیچ وقت نمی خواهند بفهمند و هم عمر خود را تلف کرده و هم به زیان دیگران می باشند. ای برادران و خواهران و ای مادران و پدران چشم و گوش را باز کنید و حالا که از هر لحاظ انقلابی و از کتابهای پرمعنی و اسلام واقعی را می توان استفاده کرد، نباید راه قبل از انقلاب و گذشته ها را رفت و آنها برای ما تمدن درست کردند و همه ما را عقب افتاده و دست شکسته بار آوردند و رفتند و مردند، ما باید راه دیگری را انتخاب کنیم که برای فرزندانمان ثمربخش باشد. وای منافقین بی شرم که بیشتر از همه جنایتکاران به این انقلاب اسلامی ضربه زدید و خود هیچ نتیجه ای نگرفتید و نمی دانید چه کسی رهبری شما را دارد و چه هدفی دارید، هرکسی رسیده است دستوری داده و شما اجرا کرده اید و جنایتی که از هیچ خائنی سر نزده و در تاریخ شما انجام داده اید فقط به خاطر اینکه نوکری خود را به اربابتان آمریکا و شوروی تمام کنید. دیگر بس است، راهتان را عوض کنید و اگر انقلابی هستید، اگر منطقی دارید، اگر برای خلق دست به جنایت می زنید راه دیگری را انتخاب کنید مردم تا به حال هرچه از شما دیده اند دزدی، جنایت و خیانت بوده و پیش خود فکر می کنندحالا که شما قدرتی ندارید و کاری از شما ساخته نیست این قدر ظلم در حقشان می شود پس وای به روزی که شما صاحب قدرتی شوید می خواهید با این ملت رنج کشیده چه کار کنید؛ پس مردم تا پای جان ایستاده اند و مرگ را به زندگی با شما ترجیح می دهند و با کمک خداوند با تمام قدرت می جنگیم و ریشه منافق و هر گروه خائن دیگر را از بیخ و بن برمی کنیم و کاری می کنیم که اربابانتان خجالت زده دست از توطئه علیه ایران بردارند و حزب الله نصیحتی دارد به شما بروید کمی فکر کنید مطالعه کنید و بیش از این اختیارتان را به دیگران ندهید، ظلم بس است. به خدا از شما هیچ کاری ساخته نیست.....دیگر اینکه از حزب الله می خواهم تا زنده هستید حزب الله واقعی باشید که هستید و از خون شهیدان و معلولین عزیز پاسداری کنید و تا جان در بدن دارید، امام عزیز را تنها نگذارید چون زحمت زیاد کشیده و تا انقلاب مهدی (عج) از انقلاب اسلامی پاسداری]کرده و آنرا[ به تمامی جهان صادر کنید...

وصیت نامه شهید علی حسین همتیار
سفارشی که دارم بفرزندانم دست از دامن روحانیت متعهد به اسلام برندارند که آنها از جانب خداوند و پیغمبر (ص) و دوازده امام کشتی نجات دنیا و آخرت می باشند و اگر امکاناتی هست فرزندم عباس وارد حوزه ی علمیه بشود و به طلبگی بپردازد که انشاء الله یک روحانی متعهد به اسلام بشود.

وصیت نامه شهید حسین هادی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به پیشگاه حضرت ولیعصر (عج) و نایب برحقش روح الله خمینی ... و با درود و سلام به شهدای راه اسلام و قرآن و خانواده ی معظم آنها. ای خدای بزرگ، از تو طلب مغفرت دارم. ای خدای دلها و جانها و مکانها توبه ی مرا بپذیرد. پروردگارا آیا خودت نگفتی ادعونی استجب لکم من هم به این فرموده ی تو لبیک گفته و با سیه رویی دست به دعای عاجزانه برداشته ام به امید استجابت تو انشاء الله - خدا سخن از جهاد بود می گفتند جبهه ی دانشگاه است. آری اینجا دانشگاه شناخت و معرفت توست. پس بنا به فرموده ی تو و رهبر تو به میدان آمده ایم تا به تو نزدیکتر شویم. خدایا خداوندا واقعاً محتاج بخشش هستیم. پس از تو می خواهم به بدن پاره ی حسینت به علی اکبر و قاسم و 72 یار باوفای امام مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب. پدر و مادر عزیزم، اگر من شهید شدم بدانید خدا خواسته. آیا کشور مسلمانی که همه چیزش مورد حمله ی دشمنان اسلام قرار گرفته می شود بدون دفاع گذاشت تا دشمن به ناموس و خاک کشورمان تجاوز کند؛ این وظیفه ی شرعی است که چه امام باشد و نباشد بر عهده ی ماست! این دفاع را انجام دهیم. در ضمن شهادت فوز عظیمی است که نصیب هرکس نمی شود و شما باید افتخار کنید. خواهرم! تو با حجاب خود، حجابی که پای آن خون شهدای فراوانی ریخته شده باز ادامه دهنده ی راه تمام شهداء از جمله این بنده ی حقیر خدا باش.
10/12/65

وصیت نامه شهید علیر ضا وهابی
...مادرم آن چنان باش که فردای قیامت افتخار همنشینی با حضرت زهرا (س) را داشته باشی.مادرجان! اگر وصیتنامه مرا برایت خواندند و یا اگر خبری ازمن شد، گریه نکن چون در آن دنیا باید جواب بدهی. هروقت خواستی به یاد من ناراحت شوی و گریه کنی به یاد حسین (ع) و علی اکبر (ع) بیفت و برای آنها گریه کن .اکنون که زمینه امتحان الهی فراهم آمده و حجت خدا بر ما تمام شده امامی بر ما فرستاده که رهبری انقلاب خونبارمان را می کند، پس به فرمان رهبر لبیک گفته، برای نبرد خون بر شمشیر می روم تا با خون، شمشیر خصم را بشکنم و می روم تا اگر خدا خواست به حسین مظلوم شکایت ببرم.
21/7/1361

وصیت نامه شهید خلیل واحدی
...انسان با عمر کوتاهش باید از این دنیا توشه و آذوقه ای برای آخرت بردارد که در غیر این صورت هلاک خواهد شد.

وصیت نامه شهید ابراهیم وحدت
"برادران عزیز همچنانکه امام امت فرمودند:"تنور جنگ را باید گرم نگه داشت که زندگی و حیات اسلام و پیروزی ما به جنگ میان اسلام و کفر بستگی دارد و باید بدانید که اگر سستی کردید و باعث شکست انقلاب شدید یقیناً به ذلت و بدبختی دچار خواهید شد که مردم کوفه وعراق پس از شهادت امام حسین (ع) دچار شدند و یقیناً آن ذلت و بدبختی برایتان از این مقاومت و سرسختی تلخ تر خواهد بود".

وصیت نامه شهید سید مصطفی واجدی
تقاضای این برادر کوچکتر شما که دستش از حیات دنیوی کوتاه است، حمایت از اسلام، ولایت فقیه و حضور در مراسم نماز جمعه و جماعت و دیگر مراسم عبادی است. بدانید آنگاه که خودتان را از اینها جدا کنید، باید منتظر عقوبتهای الهی باشید. دوستی با خدا باید به قدری زیاد باشد که برای رضایت خاطر او هر دشواری و ناهمواری برایمان آسان و هموار جلوه کند.

وصیت نامه شهید محمد نوری
مردم اگر نمی دانند بدانند که برای من و امثال من فقط مسئله جهاد مطرح می باشد همه ما زمان نکبت بار طاغوت را به یاد بیاوریم حتی به جای اشک خون از دیدگانمان جاری کنیم بیایید آن همه کثافت بازی ها، عیاشی ها و خوش گذرانیها و ساز و برگ های رژیم منحوس را به باد خود بیاوریم و از این نعمت عظیم انقلاب اسلامی عبرت بگیریم بیایید مقداری به عقل خود رجوع کنیم و این دنیای مادی را با یک دنیای معنوی مقایسه کنیم و وقتی مسئله برایمان روشن شد عملمان، حرکتمان، قلممان و قدممان را همه به سوی دنیای معنوی سوق دهیم بیایید قدر این انقلاب کبیر را بدانیم و همچنین قدر این رهبر را بیشتر و بهتر بدانیم و تعقل کنیم و تفکر کنیم ببینیم او چگونه مردی است بیایید این انقلاب را که خداوند توسط رهبر عزیزمان به ما ارزانی داشته قدر بدانیم .....همسرم باورکن خدمت به پدر و مادر و احترام به آنها و رسیدگی و تعلیم فرزندان ثوابی بیش از به جبهه آمدن من دارد به تو توصیه می کنم که به پدر و مادر احترام بگذاری و فرزندانمان را به نحوی نیکو تربیت کنی.

وصیت نامه شهید محمد علی یاری
بسم رب الشهداء و المستضعفین
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون چنین مپندارید که آنها که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند..... با درود رهبر انقلاب امام خمینی و با سلام به مردم ستم دیده شما مردمی که سالها زیر چکمه های ابرقدرتها دست و پا می زدید و به لطف الهی و رهبری امام خمینی انقلاب کردید چقدر شهید دادید و چقدر مجروح؟ حالا باید از خون شهیدان و معلولین پاسداری کنیم.متوسل به خدا شویم تا عمر امام را تا ظهور حضرت مهدی (عج) طولانی بگرداند از شما مردم تقاضا می کنم مبادا باعث شکست انقلاب شوید مبادا بگذارید این گروههای به اصطلاح طرفدار خلق ضربه ای به انقلاب و به اسلام وارد کنند... سخنی با خانواده ام : سلام به پدر و مادر عزیزم پدر و مادر شما آرزوهایی برای من داشتید و سالها منظتر بودید که مرا در زندگی خوب و شرافتمندانه ای ببینید ولی من زندگی بهتر را انتخاب کردم و آن جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان اسلام است من راه را ادامه خواهم داد تا سر حد شهادت شما از اینکه فرزندی در راه خدا دادید باید خوشحال باشید که توانستید امانت خدا را نزد خدا برگردانید شما می دانید چقدر مادرها جوانهای خود را در راه خدا داده اند و باز هم باید بدهند.... سخنی با خواهران و برادران امیدوارم شما هم مثل برادران و خواهران شهید داده دیگر باشید و از اینکه برادر خودتان را در راه خدا داده اید خوشحال باشید و افتخار کنید که فقط در راه خدا دادید امیدوارم خدا به شما هم صبر بدهد برادرانم شما هم به جبهه بروید و اسلام را زنده نگهدارید.....


وصیت نامه شهید عمران همرنگ
...شکر خدایی را که به ما توفیق داد تا در این جنگ شرکت کنیم و شاهد پیروزی ها و دلاوری های سپاه اسلام باشیم اکنون در ایام محرم هستیم ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد ماهی که تاریکی ها را پس زد و نور را پیروزی گردانید برادران و خواهران عزیزم رسالت ما در مقابل اسلام و انقلاب و همه شهیدان و کیفیت ادامه راه آنان در رساندن پیام مظلومیت اسلام و مظلومیت این انقلاب که بر همه جهانیان بسی سنگین است بر عهده ماست من هم مثل تمامی برادران جان بر کف به غیر از جان چیزی ندارم که به دین اسلام هدیه کنم لذا خواستم جان خود را در راه اسلام و عقیده ام و قرآنم قربانی کنم ایمان ما استوار و قلب ما آرام است ما را گریه مادران داغدیده و زاری خواهران بی برادر و اشک سالخوردگان و خردسالان از راه خویش بازنمی گرداند...

وصیت نامه شهید باقر یوسفی
با سلام بر آقا امام زمان (عج) آخرین حجت خدا در ارض و سلام بر نائبش امام خمینی (ره) و امت اسلام و شهیدان و رزمندگان، اینجانب باقر یوسفی بنده روسیاه درگاه خداوند متعال شهادت می دهم به یگانگی خداوند و نبوت حضرت رسول (ص) و امام امام علی(ع) و یازده امام بعد از ایشان که مهدی (عج) صاحب الزمان (عج) خاتم ائمه هدی (ع) است.
امیدوارم در زمره مسلمانان مؤمن و شهید قرار بگیرم، بنده ای که در طول زندگی چندین ساله خود توشه ای قابل عرضه به درگاهش ندارد، بنده ای گنه کار که نتوانسته بنده ای صالح برای او باشد. امید از درگاه رحمتش دارم که حداقل با ریخته شدم خونم به پیروی از آقا اباعبدالله الحسین (ع) در جهت احیای دین و ناموس کشور رضایتش را جلب نمایم. در این دنیای پست و فنا شدنی امیدی جز به او که ماندنی و جاوید است ندارم و در بین انشا الله که رسول الله (ص) و معصومین دست ما را گرفته و یاریمان کنند که این ها واسطه رحمت و فیض الهی هستند، به ویژه امام حسین (ع) سالار شهیدان و سالار قافله جهادگران و این انقلاب اسلامی است که دریچه جدیدی در مقابل افکار انسان های دربند باز کرده است و آنان را به سوی خداوند و رستگاری و سعادت می خواند و بی شک این اسلام است که درست تریم راه زیستن را نشان می دهد و در همین جا به خواهران و برادران عرض می نمایم که بدانید اسلام در تمام نقاط زندگی دنیوی و اخروی هدایت گراست و بهترین راه حل برای زندگی سعادتمندانه چرا که به گفته آیات قرآن کریم با فطرت انسانی هماهنگ است. من در این جا از همه مسلمانان به ویژه خاصان درگاهش التماس دعا دارم به خصوص از امام خمینی (ره) و شما عزیزان با آگاهی و شناخت به دنبال این حنیف حرکت کنید.

وصیت نامه شهید ابراهیم یعقوبی
اینجانب ابراهیم یعقوبی یکی از بندگان گنهکار و روسیاه خدا که با چشم باز و آگاهی کامل به دستورات دین مبین اسلام که به آن اعقتاد صد در صد دارم به جبهه آمده ام تا دشمنان را به زانو درآورم. بر ماست که نگذارید خون این شهیدان و عزیزان مجروح و معلول پایمال شود..... از جنگ حمایت کنید که این جنگ سرنوشت اسلام و کفر است.مادرم! شما به زیارت کعبه رفتید و من هم به زیارت خدای کعبه.صفا و مروه نمودید و من بین جبهه و قتلگاه.... شما با سنگ، رمی جمره، کردید و من با فشنگ شیطانکهای ملحد و منافقین را نشانه رفتم! شما با لباس سفید محرم شدید و من با لباس رزم احرام کردم شما حجر الاسود را بوسه زدید و من ریگهای تفتیده کربلای غرب و جنوب را.

وصیت نامه شهید مهدی یخچالی

سفارش من به شما این است که پشتیبان ولایت فقیه باشید و از امام حمایت نمایید. از روحانیت و دولت حمایت کرده و با کسی که این دو را تضعیف کند به شدت برخورد نمایید.
به خدا قسم که اگر دشمنان مرا بکشند و خونم را بر زمین ریزند در قطره قطره خونم نام مقدس خمینی را می بینند. ای برادران، خط آل محمد و علی را روش و منش خود قرار دهید و مبادا از این راه بیرون روید که شکست شماها در این صورت حتمی است. ای خواهران، این شعر را الگوی خودتان قرار دهید.
ای زن به تواز فاطمه اینگونه خطاب است
ارزنــده ترین زینت زن حفـظ حجاب است

منبع : سایت نوید شاهد


[ پنج شنبه 89/7/1 ] [ 8:34 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرّ الحمن الرّحیم

رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بیاناتشان به این نکته اشاره داشته اند که «وصیت نامه شهدا را بخوانید...» این توصیه در کلام گهربار حضرت امام خمینی(ره) نیز دیده می شود. در این مجال فرصتی دست داده تا با هم مروری داشته باشیم بر گزیده ای از صد وصیت نامه...

با سلام وعرض ادب وارادت به محضر نسل جوان ونوجوان کشور عزیزمان ایران اسلامی : قصد مزاحمت نداشتم چند کلامی خواستم به استحضار شما خوبان برسانم :

در ابتدا سؤالی دارم ( آیا تاکنون به فکر نوشتن وصیت نامه افتاده اید ؟)

متاسفانه آنقدر در امور دنیوی غرق شده ایم که اغلب خودمان را نیز فراموش می کنیم .وآنچنان غافل که انگار عمر جاودانه داریم ، بیاد دارم که در هرروز وهر ساعت سربازان خمینی کبیر وصیتی می نوشتند ،با عشق وبا خلوص ، نه ترسی بود ونه واهمه ای، آن هم در زیر رگبار گلوله ، توپ وتانک و.......چرا ما جرائت نوشتن چند خط وصیت نامه را نداریم ؟ 

در صورتی که می تواند به ما لذت استفاده از زندگی خدایی را بچشاند ومعنی ومفهوم محبت در بین هریک از اعضاء خانواده وحتی آحاد مردم کشور عزیزمان  را رنگ وبویی خاص بدهد. 

برخود لازم دانستم بیاد آنهایی که سربلند رفتند تا ما سربلند بمانیم ،در سالروز 8 سال دفاع مقدس بیاد این عزیزان جاودانه کلامی را که از تار پود وجو این عزیزان دست بدست وسینه به سینه گشته  واکنون به ما رسیده به عنوان هدیه بهار سال تحصیلی خصوصا به قشر دانشجو ودانش آموزان عزیز هدیه نمایم. باشد تا ما پاسدارن خوبی برای خون این عزیزان باشیم. واین پیام را به نسلهای آینده منتقل کنیم، انشاءالله. دوستتان دارم که دوست خوب خدایید.         مخلص شما: علی فغانی

وصیت نامه شهید غلامرضا صالحی
فرزندانم! آخرین بار سه روز پیش شما را دیدم، هجدهم تیرماه، آن موقع که گفتم: آماده حرکت به طرف جنوب باشید، باور کنید که نتوانستم به چشمان مادرتان نگاه کنم، مادر خوبی دارید؛ بزرگ است بزرگ، فرزندانم! مریم، مرضیه، هاجر، علیرضا! در این لحظات آخر، صورتتان را می بوسم، به شما سفارش می کنم که با مادرتان مهربان باشید. ان شا الله که باعث افتخار اسلام و قرآن و آبروی پدر و مادرتان در دنیا و آخرت باشید، برای شما آرزوی سعادت و خوشبختی می کنم و همیشه دوستدار شما عزیزان هستم. همسر عزیزم! برایت از خدا آرزوی توفیق و خوشبختی در دنیا و آخرت دارم. از اینکه برای مدتی کوتاه در کنار هم بودیم و با خوب و بد ساختیم خوشحالم، ولی شادی و خرسندی ابدی وقتی است که در بهشت برین و جهان ابدی در قرب الهی منزل کنیم. در غیاب من به مسئولیت خود، تربیت و هدایت فرزندانمان بکوش و آنان را به نحوی تربیت کن و تحویل جامعه بده که احکام و دستورات اسلام و قرآن بیان می کند.
از تو می خواهم که برای اداره فرزندانمان و گذراندن زندگی حتی المقدور خود را به ارگان های دولتی وابسته نسازی، سعی کن آنان را مستقل از برنامه های عمومی تربیت نمایی، به فرزندانمان بیاموز که اگر روی پای خود بایستند و آزاد زندگی کنند باعث پاکی روح و روان و استقلال در راه و رسم زندگی طبق اصول و احکام اسلام خواهد شد.
8/12/1365

وصیت نامه شهید عبدالله غلامی
شهادت همچون میوه ای است که نمی توان آن را نارس از درخت چید و سعادتی است که خداوند نصیب بندگان خاص و مقربان درگاهش می نماید. نصیب کسانی می کند که توانسته باشند از همه وابستگیها دل کنده و قلبشان فقط و فقط از عشق خدا مالامال گشته باشد. عاشقانی رنج می برند که خداوند آنان را زودتر به لقاء خویش نمی رساند زیرا آنان با تک تک سلولهای بدن خود باور دارند که مهمترین بهره برداری از این دنیا، پرواز به سوی لقاء الله است. کوتاهترین راه جهاد، شهادت است و جبهه میدان مبارزه است. شما ملت، پاسدار این سرزمین سرخ و نگهبان راستین خط شهادت هستید.

وصیت نامه شهید محسن عینعلی
پروردگارا، در این برهه از زمان در زیر آسمان عظمتت همراه با ارواح مقدس شهدا به سرپرستی امام (ره) وصیت نامه ای می نویسم، هرچه فکر می کنم به جز گناه و معصیت باقی نگذاشته ام، و هرچه غیر از این بیان کنم ریا می شود، چرا که ندارم و اظهار می کنم، اما رحمت خدا مرا امیدوار نمود. آنطور که سعادت شرکت در رزم با کفر را پیدا کردم، اصل وصیت من همین شهادتم است که انشا ءالله خدا مرا می آمرزد تا بتوانم با خونم از ارزش های والای اسلام حراست کنم، با خونم از ولایت فقیه حمایت نمایم، با خونم از روحانیت همیشه مبارز و از قرآن و اهل بیت (ع) حمایت کنم، دنیای پست را بفروشم و به ارواح مقدس شهدا بپیوندم. ان شاء الله...

وصیت نامه شهید ابوالفضل طیبی
"این جمهوری اسلامی نعمتی است که خداوند به ما داده است، ابرقدرت ها و عوامل آنها در خارج و داخل کشور هیچگونه آسیبی نمی توانند به انقلاب اسلامی بزنند. این تنها ما هستیم که با اعمال و رفتار خود می توانیم این نعمت را حفظ و یا خدای ناکرده از دست بدهیم. باور داشتم که در جبهه ها پاکی وجود دارد و خصلت آن پاک کنندگی عناصر مخلص است. همیشه دنباله رو امام امت و ولایت فقیه و شهیدان باشید و حرفهای امام را گوش دهید. نمازهای خود را با جماعت بخوانید. هر موقع به شهادت رسیدم مرا در کنار شهیدان بیرجند دفن کنید".

وصیت نامه شهید سیداصغر عالم مرتضوی
بسم رب شهداء و الصدیقین ...آری برادران، مبارزان مسلمان با ساده ترین وسایل می جنگند و حاضر نیستند یک روز ساکت بنشینند. ...ای امت قهرمان، همانطور که امام فرمود شما با حرکت خود جریان تاریخ را عوض کردید و می روید تا اسلام را در جهان گسترش دهید و می روید تا در دنیا افسار بردگی را از گردن مستضعفان پاره کنید. امیدوارم در این راه سستی به خود راه ندهید وای به حال شما اگر از انقلاب اسلامی و از خون هزاران شهید در طول تاریخ حمایت نکنید. نگذارید عده ای مزدور، جوانان عزیز ما و همسنگرانمان را فریب دهند، و با رهبران آنان قاطعانه برخورد نمایند و اگر طرفدارانشان هدایت نشوند. نگذارید هرکاری که خواستند انجام دهند که ناگهان می بینید کار از کار گذشته است بیشتر مخالفان این انقلاب کسانی هستند که اسلام واقعی را با اسلام شاهنشاهی اشتباه گرفته اند.... اگر دقت کنید می بیند که آنها درست راه شاه خائن رامی روند با این تفاوت که اینها وظائف مذهبیشان را از روی صداقت انجام می دهند ولی شاه معدوم برای عوام فریبی چنین روشهایی را به کار می برد من که فرد ناقابلی هستم به شما توصیه می کنم مواظب صحبت کردنتان باشید، اظهار نظر دربارة این حکومت با اظهار نظر درباره حکومت های دیگر فرق دارد.در موقع صحبت کردن نباید وظایف اسلامی خود را فراموش کنید چرا که این انقلاب و این رژیم تداوم بخش راه پیغمبران و امامان است و آنهایی که از روی هوای نفس حرفهایی می زنند خدا آنها را نخواهد بخشید. من شما را به وحدت و یگانگی دعوت و از انفاق و چند دستگی برحذر می دارم و سفارش می کنم هر حرکت کوچک و بزرگی را که انجام می دهید برای رضای خدا باشد و انشا الله خودخواهی و برای نفس حرف زدن را در خود نابود کنید... در آخر از خدا می خواهم کشته شدنم را باعث پاک شدن گناهانم قرار دهد....

وصیت نامه شهید محمد رضا علیجانی
در همه کارها خدا را مد نظر داشته باشید که خداوند بر همه کارها نظاره می کند. برای ساختن جامعه باید اول از خود شروع کرد تا بتوان جامعه را خوب ساخت در کارها و گفتارتان رعایت اخلاق اسلامی را بکنید همیشه باید حالت جذب کننده ای داشته باشید. نه دفع کننده و همیشه باید مواظب حرکات منافقین باشید.

وصیت نامه شهید حمید شهیدی
امشب شب یازدهم عاشورای حسینی است و اگر خدا توفیق بدهد ،من چند روز دیگر عازم جبهه جنگ یعنی آماده جهاد در راه خدا و اسلام هستم. البته اگر لیاقت آن را داشته باشم که در راه اسلام جان بی ارزش خود را فدا کنم. من این راهی را که انتخاب کرده ام با دل و جان بوده به همین خاطر دلم می خواهد که اگر قابلیت آن را داشتم و به درجه رفیع شهادت نایل آمدم نکاتی را ذکر کنم که برای شادی روح من این نکات را انجام بدهید ،توجه کنید که باید مثل پدری که به فرزندان خود وصیت می کند، وظیفه شرعی آن فرزندان است که به آن عمل کنند .اگر نکنند مسئول هستند و باید جوابگوی خداوند باشند…. خواسته هایی که من دارم سه چیز است که از شما یعنی پدر و مادر و مادربزرگم، برادران و خواهران خواهش می کنم و از شما تقاضا می کنم که حتماً به اینها عمل کنید….
اولی اینکه عزاداری نکنید منظورم گریه کردن است یعنی گریه نکنید باید به خودتان تسلط کامل داشته باشید، مخصوصاً پدر و مادرم.
دوم اینکه بعد ازمرگ من یعنی حداکثر تا چهل روز بعد دیگر به هیچ وجه رضایت ندارم که هیچ یک از اعضای خانواده ام لباس مشکی وتیره بپوشند.
سوم اینکه بعد از مرگ من مراسمی که می خواهید بگیرید تشریفاتی نباشد و پولی را که می خواهید صرف تشریفات بیجا کنید آن را صرف جنگ زدگان و بچه های یتیم بکنید.
امیدوارم که بخواهش فرزند خود عمل کنید و موجب رضایت و خشنودی روح فرزند خود شوید. من این نامه را با خط خود و در سلامت کامل نوشتم وامیدوارم که خداوند شما را در راه خدا و دفاع از اسلام پیروز بگرداند و هدف شما چیزی جز خدا نباشد .امیدوارم هرکدام از شما که ناراحتی از من دارید ببخشید و از خدا بخواهید که مرا ببخشد وبیامرزد، در ضمن اگر یک موقع خدای ناکرده از جانب من به پدر و مادرم خطایی سرزده که موجب ناراحتی آنان شده آنها گذشت کنند و مرا ببخشند.

وصیت نامه شهید ناصر ذاکری
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
با سلام و درود خدمت یگانه منجی عالم بشریت و نایب برحقش امام خمینی (ره) و با سلام و درود خدمت تمامی خانواده های شهداء، اسراء، مفقودالاثرها، و معلولین و جانبازان عزیز و درود بی پایان بر رزمندگان سلحشور و جان بر کف و دعای خیر برای ایشان و شفای مجروحین و معلولین و پیروزی هرچه سریعتر رزمندگان و باز شدن راه کربلای حسین وصیت نامه ام را آغاز می کنم.
مردم ایران ملت عزیز انشاالله همواره شاد و خرم باشید و برای ما عاجزین دعای خیر بنمایید سفارشی دارم امام عزیز را تنها نگذارید و به خانواده و رزمندگان و مجروحین و شهداء سرکشی کنید .خدمت دوستان آشنایان و همسایگان دور و نزدیک سلام گرم عرض می کنم و امیدوارم که حال همگی خوب باشد تو را به خدا اگر از من ناراحتی دیده اید یا کدورتی در دل دارید برای رضاء و خشنودی خدا حلالم کنید پدر، مادر، خواهران و برادران عزیزم، از این راه دور دست تک تک شما را می بوسم و حرفی ندارم چون هنوز وقت حرف زدن به من نرسیده است و این خود افتخاری است که خداوند در چنین صورتی ما را پذیرفته است. مادر شیرت را حلالم کرده و در عزای من خود را سنگین و باوقار نشان بده،نگذار شیطان فرصت جلوه گری پیدا کند و از مردم و مهمانان عزیز من به خوبی پذیرایی کنید و از طرف من از آنها حلالیت بطلبید.در ضمن مادر عزیزم درباره وسایل هر طور شما صلاح می دانید عمل نمایید انشا الله فقیران را از یاد نبرده و به فکر آنان باشید به امید دیدار در بهشت.

وصیت نامه شهید اشرفعلی ذوالفقاری
"اگر به فیض شهادت رسیدم و پیکرم را برایمان به زادگاهمان نیاوردند هیچ گونه غصه و کدورتی نخورید، چون عاشقان راه خدا جز این سرنوشتی را ندارند و با این کار به مراد واقعی می رسند".

وصیت نامه شهیذ مهدی عاشقی
ملت شهیدپرور برای شهیدان دعا کنند که از جان گذشتگی این عزیزان مورد قبول درگاه حق و سرورشهیدان عالم امام حسین (ع) باشد .
به خانواده خود سفارش می کنم اگر خواستید گریه کنید به یاد علی اکبر امام حسین (ع) و برای مظلومی آقا امام حسین (ع) گریه کنید. به خواهران خود و دیگر خواهران ایرانی سفارش می کنم که این آزادی را پاس بدارند که این آزادی با خون عزیزان بسیار زیادی به دست آمده و در آخر دعا برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی و سفارش می کنم که امام را یاری کنید.....

وصیت نامه شهید احمد طاهری پور

عزیزان من تا به حال وصیت نامه های مختلفی نوشته ام، ولی بعد از برگشتن از جبهه آنها را پاره پاره کردم، ولی این بار که برای دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی از خانه خارج می شوم و پا در چکمه می کنم روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می خروشد، احساسم شعله می کشد، بند بند وجودم از شدت درد ضجه می زندف احساس می کنم که در این دنیا دیگر جای من نیست. با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خود تنها باشم. خدایا به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم. تو مرا در جوار رحمت خویش سکنی ده ...

وصیت نامه شهید ابراهیم کرد
....پشت جبهه را خالی نگذارید و همچون گذشته در صحنه حاضر باشید تا منافقین، این انگلهای جامعه ما نتوانند خون شهیدان اسلام را پایمال نمایند. برادران و خواهران !امام امت، این پیر خستگی ناپذیر را تنها نگذارید و شعار ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند را به ما ثابت کنید و پاسدار حرمت خون شهیدان باشید. پدر و مادرم از شما می خواهم که در شهادت من صبر را پیشه کنید که خدا صابران را دوست دارد. سلام مرا به امام امت و دوستان و آشنایان برسانید و از آنها طلب عفو و بخشش و آمرزش کنید، و از تمام شما می خواهم حلالم کنید.

وصیت نامه شهید سیف الله گل زاده
...خدایا همانطور که آمدن به جبهه را نصیبم کردی این سعادت را نصیبم گردان تا سرم را به شما قرض بدهم ای برادرانم، دوستان و هم سنگرانم! اسلحه ام را بردارید و تحت زعامت امام امت به یاری رزمندگان اسلام بشتابید.

وصیت نامه شهید محمد طاهر لطفی
…خوشحال و مسرورم از راهی که انتخاب نمودم، صراطم، صراط الله، حزبم، حزب الله و رهبر و مرجعم روح الله است، خوشحال و خوشبخت از آن هستم که برای چندمین بار به جبهه می آیم. مفتخرم که برای حفظ و حراست از خونهای شهیدان و اسلام و مرز و بوم اسلامی گام برمی دارم. انشا الله تعالی که زیستنم و مرگم هم برای خدا باشد. همانا که آغازم و عبادتم و سیر و سلوکم و زیستنم و مردنم برای خداوند جهانیان است، سعادت داشتیم که در این زمان و در این جنگ باشیم که خود آزمایش بس بزرگ و خطیری برای امت مسلمان و شهید پرور ما از طرف خداست. لذا جان ناقابل ما قطره ای کوچک در برابر اقیانوس بزرگ رحمت پروردگار است، نه جان ما از جان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و اصحاب بزرگوارش شیرین تر و نه خون ما از خون آنها رنگین تر می باشد. پروردگارا! ما با تمام وجود به تو ایمان داریم، پس ما را از هر لغزش مصون و محفوظ بدار، پروردگارا یا توفیق شهادت در راهت را نصیب ما گردان یا شفاعت شهیدان.. برادران و دوستان می دانید که در این جنگ، مهم پیروزی نظامی و تاکتیکی نیست، بلکه مهم جاافتادن خط الهی است، پس برای اسلام تلاش کنید تا دینمان را به اسلام ادا کنیم، و سعی در صدور انقلاب و فرهنگ اسلامی به خارج داشته باشیم، ما بایستی متعادل باشیم و به قول شهید دکتر بهشتی که دربارة امام فرمود:"جاذبه امام در حد نهایت و دافعة او در حد ضرورت است" بیاییم حب نفس ها و خودمحوری ها و عجب و کبر و فخر و غرور را کنار بگذاریم، و خالص تر باشیم، کاری کنیم که رضای خدا باشد نه رضای خودمان.....
سه شنبه 22/4/1361 مصادف با 21 رمضان 1402
جبهه جنوب، منطقه ایستگاه حسینیه قرارگاه 18 قم

وصیت نامه شهید کریم گلدوزی
مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد. به خانواده های معظم شهدا و ایثارگران سرزده و از آنها دلجویی کنید. مساجد را خالی نگذارید و در مراسم عبادی- سیاسی نمازجمعه فعالانه شرکت نمایید. ای جوانان برومند هوشیار باشید و امام و رهبری را تنها نگذارید و برای حفظ اسلام و قرآن به یاری برادران مسلمان خود بشتابید.

وصیت نامه شهید محمد مجازی
وصیت نامه بنده حقیر خداوند فاضل محمد حجازی
ای خدای من، ای خدای مهربان من ،اگر ما را از پرده ستٌاریت خود دور کنی چه کنم و چه بسا و مطمئناً همه از من فرار می کنند.
خدای من، ای خدای مهربان من ،اگر آبرویم را حفظ نکنی و اگر پرده ستاریت را از روز اعمال ما بکشی در پیش پیامبر (ص) و ائمه اطهار و شهداء و رهبرمان چه بگویم که بیچاره ام.
خدایا !با فضلت با ما رفتار کن به ما اخلاص همراه با عمل و عمل همراه با اخلاص و عمل که فقط برای ذات اقدست باشد عنایت کن که اگر این نعمت و فضل را از ما دریغ کنی خسرالدنیا و الاخره خواهیم بود و خواهیم شد که نفسمان بسیار سرکش است و اگر تو عنایت نکنی در زیر چکمه های این دژخیم جان سالم بدر نخواهیم برد.
خدایا، خودت با ما توفیق عمل با کیفیت و کمیت عنایت فرما....و اینکه سرباز کوچک برای امام عزیزمان و امام زمان (عج) و در نتیجه سرباز فداکاری برای اسلام و از جند خودت باشم..... ای ستار العیوب و غفار الذنوب و نورالمستوحشین فی الظلم وای خدای آنقدر به جبهه می روم تا لیاقت شهادت در راه خدا را پیدا کنم و خود را در اختیار جبهه و جهاد قرار دهم تا شهید شوم ...ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا درحال بی تفاوتی بمیرید که علی (ع) و حسین (ع) در راه حسین و با هدف شهید شد.
.....خداوندا پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که احکام اسلام در زیر پرچ اسلامی لااله الا الله و محمد رسول الله (ص) و علی ولی الله(ع) بر تمام جهان سلطه افکند و در زیر پرچم امام زمان (عج) به اجرا درآید.

وصیت نامه شهید احمد گلزاری

"... و شماها بگویید به این جنایتکاران آمریکایی، به این اسراییل غاصب و آدم کش و به این روسیه ی حیله گر و به انگلیس مکار که ماها رفتیم و داریم می رویم تا سیل خون راه بیندازیم تا شماها را در آن غرق کنیم."

وصیت نامه شهید ذبیح الله کرمی
...مادرم این را باور بدارید که بهشت و سعادت اخروی و کمال ابدی تنها در سایه صبر و مقاومت مخلصانه در مقابل ناملایمات به دست می آید. تمام لحظات عمر انسان و همه وقایع و حوادث تلخ و شیرین زندگی معرکه ای است برای امتحان او. هرکس به اندازه میدان عمل و شعاع توانایی و حدود و قدرت وسع خود امتحان می شود، و مورد بازخواست قرار می گیرد. خداوند شما و همة مؤمنین را در امتحانات و کلیه مراحل زندگی سربلند و پیروز گرداند تا این جهاد اکبر را آبرومندانه پشت سر گذاشته و روسفید به نعمت رضوان خداوند نائل گردید.

وصیت نامه شهید خیرالله قدسی
خانواده عزیز و دوستان گرامی اگر من شهید شدم هرگز به من ناکام نگویید چون که به بهترین کام ها با در آغوش کشیدن عروس شهادت رسیده ام به رهبر بگویید که من فریاد خمینی رهبر را تا اندازه ای که می توانسته ام به گوش مردم رساندم به دوستان و همسنگرانم بگویید که من در این امتحان که قلم آن از خون سرخ و گرم خودم و کاغذ آن بیابان های سوزان خوزستان بود قبول شده ام، شهید گلی است که هرگز پرپر نمی شود".

وصیت نامه شهید حسن علی قنبری
ما برای حفظ اسلام و قرآن و برای نشر عدل و فضیلت احقاق حقوق محرومان و احیای دستورات اسلام و ساختن مبانی طریقت و آزادی قیام کرده ایم.

وصیت نامه شهید رضا کشاورزیان
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
بنا به وظیفه شرعی که دارم به کربلای ایران می روم و وصیت می کنم امیدوارم که به مقام والای شهادت نائل گردم امیدوارم که خون من با پایه های این انقلاب مقدس که با خون هزاران هزار جوان مسلمان و مؤمن شکل گرفته است با هم در آمیزد و دشمنان این انقلاب با به یکباره ریشه کن کند. امیدوارم و از خداوند می خواهم که تا این انقلاب شکل نگرفته و این انقلاب ثمر نداده امام خمینی را زنده و سلامت بدارد تا خود امام هم ثمره این انقلاب را ندیده از ملت مسلمان او را مگیر .
از ملت مسلمان می خواهم که گوش به حرفهای منافقین و کفار ندهند از خداوند می خواهم که به پدر و مادر و خانواده من صبر عنایت کنتد و از پدر و مادر و برادران و خواهران خود می خواهم که اول گوش به فرمان امام باشند و دوم برای من خدای ناکرده گریه و زاری نکنید که من سخت از این کار آنها می رنجم.سوم خوشحالم که از این دنیا چیزی ندارم که برای من مایه گرفتاری باشد برای من خرجی نکنید فقط برای من دعا کنید، و از خدا بخواهید که دشمنان این انقلاب صدام و آمریکا و غیره را نابود گند. و السلام.

وصیت نامه شهید حسن امامی
"در این لحظه های حساس تاریخ که خداوند شما ملت عزیز را مورد آزمایش و امتحان قرار داده است با توکل بر او و با رهنمودهای امام عزیزمان انشا الله با سربلندی کامل از این امتحان الهی سربلند و پیروز باشید و در پیشگاه خداوند روسفید باشید، و مبادا چیزهایی مادی شما را فریب بدهد و پاهایتان از مبارزه با کفر جهانی سست شود و روی خود را مانند منافقین برگردانید و امام عزیز را تنها بگذارید".

وصیت نامه شهید علی مظفر
عزیزانم امروز اسلام عزیز نیاز به این دفاع و حضور در جبهه ها دارد. ندای هل من ناصر ینصرنی امام عزیز امروز از جبهه ها به گوش می رسد. به افراد بگویید اگر می خواهند برای اسلام خدمتی کنند امروز اسلام نیاز به ایثارگری آنها دارد.

وصیت نامه شهید محمدرضا لولاچیان
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه اینجانب محمدرضا لولاچیان فرزند محمود به شماره شناسنامه 2142 مسلمان و شیعه اثنی عشری و منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) انشا الله پروردگارا، کریما، رحیما، ای محبوب محبان، ای معشوق عاشقان ای غوث مستغیثان ای پناه بی پناهان، ای درمان دردمندان ای سرمایه و غنای مستمندان ای امید امیدواران ای نجات گمراهان ای روشنی دل عارفان، ای فروغ قلب خالصان، ای امین شاکران ، کدام جستجوگر به جستجویت برخاست و ناامید از جستجو بازگشت و کدام عاشق دلباخته به درگاه لطفت آمد و به وصال تو نرسید؟ آنانکه در این دریای خروشان حیات به جستجویت برخاستند تو را یافتند و آنانکه به عشق دیدارت با پای دل به سویت آمدند با دیده جان به دیدارت شتافتند. عارفان عاشق در تمام مسیر حیات چشم به هم زدنی از او غفلت نکردند و لحظه ای بی یاد تو به سر نبردند و یار و یاوری جز تو نگرفتند و به کسی به غیر تو تکیه نکردند. و روی به سرایی جز سرای تو و کویی جز کوی عشق تو نیاوردند. ای خدا، ای پروردگار عالمیان من به خویشتن ظلم کرده ام ای آقای من ای مولای من از تو می خواهم به عزتت که بدی رفتار و کردارم جلوی اجابت دعایم را نگیرد و رسوا نکنی مرا به آنچه از اسرار پنهانی من اطلاع داری و شتاب نکنی در عقوبتم برای رفتار و اعمال زشتی که در خلوت انجام می دادم و خدایا به عزتت سوگند که در تمامی احوال نسبت به من مهربان باش و در تمام امور بر من عطوفت فرما. ای معبود من در حالی که به درگاهت آمده ام که درباره ات کوتاهی کرده و بر خود زیاده روی نموده و عذرخواه و پشیمان و دل شکسته و پوزش جو و آمرزش طلب و بازگشت کنان و به گناه خویش اقرار و اذعان و اعتراف دارم.
خدایا عذرم را بپذیر و به سخت پشیمانیم رحم کن و از بند سخت گناهانم رهاییم ده. خداوندا به راه بندگیم بدار و از زشتی ها دورم کن، به حسنات اخلاقی و صفات الهیم بیارای و قلبم را به نورت روشن کن شرار عشقت را در دلم بیفروز سینه ام را بسوزان و محبتت را نصیبم کن و شر بدترین دشمن یعنی هوای نفس را از میدان زندگیم دور فرما.
از آن لحظه که گام های خود را برای حضور در جبهه برداشتم خود را برای هرگونه تقدیری از جانب او آماده کرده ام و از خودش خواستم که قدرت شکرگزاری در قبال هرگونه اتفاقی را به من عطا کند. از همین هنگام دلم را به خدا می سپارم و از او می خواهم مرا در هر گونه امتحانی سربلند و سرافراز بیرون آورد. بی خبران و بی هدفان بدانند جبهه رفتن امثال ما اگر مکرر هم باشد وظیفه شرعی زیرا تبعیت و اطاعت از مرجع تقلید می باشد لذا اگر انجام نشود حتماً فردای قیامت مواخذه خواهیم شد آن مقدس ماب هاییکه هیچ عقیده به انقلاب و امام و این مردم و رزمندگان ندارند قدری به خود آیند و از چاه ظلمت و خودخواهی و حسد بیرون آینده که فردا پشیمان خواهند شد.
ای امام عزیز ای امید همه مستضعفان جهان تا زمانیکه حتی یک بسیجی مخلص باشد دست از یاری تو برداشته نخواهد شد ای ملت بزرگ امام و رزمندگان را دعا کنید و از اطاعت این مرد خسته نشوید خدا نیاورد آن روزی را که امام در بین ما نباشد پس باید بخواهیم که خدا تا انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ایشان را برای رهبری ملت نگهداری فرماید.
ای خانواده عزیز:
تنها توصیه ایکه داشتم این است که هرکار را که مورد رضای خداست انجام دهید مبادا طبق هوای نفس عملی کنید تا لحظه ای که عمر دارید از آموختن علم غفلت نکنید هر علمی که ما را به خدا نزدیک کند مخصوصاً علم دین و مذهب همانطوریکه آرزوی من بود و به حمدالله در آن راه قرار گرفتم.
در مورد محل دفن هرچه صلاح می دانید انجام دهید آرزویم این است که با همان لباس رزم دفن شوم.
در خاتمه هربدی که از من دیدید به خوبی خودتان ببخشید و از هرکه مرا می شناسد حلالیت بطلبید و اگر قرضی داشتم که خودم فراموش کردم آن را بدهید. از پولی که در صندوق قرض الحسنه دارم چهارهزارتومان نذر کردم صدقه بدهید یک سال روزه و دوماه نماز برای من انجام دهید و بقیه را به جبهه ها کمک کنید.
از همه دوستان و اقوام التماس دعا دارم و از همه می خواهم برای این بنده مذنب طلب مغفرت کنند.
9/3/65

وصیت نامه شهید احمد نوزاد
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند منان نعمتی بر ما مردم نهاد و ما را در برهه ای از زمان قرار داده که بتوانیم قدمی در راه اسلام عزیز برداریم ما هم مثل دیگران کار را به خودش واگذار می کنیم و فقط از او می خواهیم که عاقبت ما را ختم به خیر گرداند و این لیاقت را به ما بدهد که بتوانیم در راهش هرچه محکم تر و استوارتر قدم برداریم.
خواهران عزیزم بدانید که احترام به پدر و مادر از واجبات می باشد و بدانید که مسؤولیت سنگینی در این مورد به عهده آنان می باشد. الحمدالله همگیتان به سن و سال بلوغ رسیده و مسائل را خوب درک می کنید. در حفظ حجاب و پوششتان بکوشید و حد شرعی را رعایت کنید.

وصیت نامه شهید حسین نامور
"من با آگاهی کامل و علم به مکتب رهایی بخش تشیع قدم به این راه گذاشته ام، زندگی جز آزمایش همین مرحله که چه کنیم تا رسالت خلیفه الله را بعهده بگیریم نیست".

وصیت نامه شهید حمید نهاوندی
ای ملت شهیدپرور از خداوند بخواهید که خدای نکرده وقتی نیاید که شما به خاطر مادیات این دنیای پست ،از امام حسین (ع) و حسین زمان (ع) خمینی بت شکن دست بردارید. امت شهیدپرور تنها راهی که ما می توانیم خدا را از خود راضی کنیم زیر پا گذاشتن هواهای نفسانی است، برادران و خواهرانم وحدت را فراموش نکنید.

وصیت نامه شهید تورج مطلق
برادر حزب الله جبهه را گرم نگهدار و هرکس مدعی است اگر امروز عاشورا بود جزء یزیدیان نبود باید پای در عرصه ی جنگ بگذارد و در عمل ثابت کند و در راه حسین (ع) جان دهد. پس سعی کنید جبهه را گرم نگهدارید.

وصیت نامه شهید رجب کمک ن‍‍ژاد
....وصیت من به همه عزیزان این است که همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید...

وصیت نامه شهید علی قوچانی
مادر و پدر عزیزم! امانتی که به شما داده شده بود، به صاحب اصلی آن بازگردانیده شد، کسی که چیزی را امانت می گیرد موقع پس دادن هیچ گاه ناراحت نمی شود، مادرم! من شما را خیلی دوست داشتم، همچنین پدر، همسر، خواهر و برادرانم، شما تنها کسانی بودید که به آنها علاقه داشتم، ولی مادر جان من خدا را بیشتر از شما دوست دارم، و برای همین است که قریب شش سال از شما جدا شده ام. هر موقع که دلتان گرفت، برای سرور همه ما اباعبدالله الحسین (ع) گریه کنید، مطلب در مورد همسرم است. او را در تصمیم گیری آزاد بگذارید، بگذارید راه جدید خود را انتخاب کند، اگر فرزندم به دنیا آمد و پسر بود، کاری کنید که وقتی بزرگ شد ادامه دهنده راه من باشد. و اسمش را حسین بگذارید.
همسرم! تمام انسان ها رفتنی هستند، تمام انسان ها چه خوب و چه بد، چه ضعیف و چه غنی، با هر وضعیتی که هستند، در این راه، عده ای با عزت و سر ننهادن به غیر خدا زندگی می کنند و بعضی برای زندگی خود بنده غیر خدا می شوند و از خود هیچ عزت و سرافرازی ندارند. ولی دسته اول چون راه خدا را می روند، همواره با مشکلاتی روبرو می شوند، بعضی اوقات انسان خود را در راهی می بیند که در آن راه یا باید کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند یا سر تعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد، مردان خدا اولین راه را انتخاب می کنند.

وصیت نامه شهید محمد بهروز لایقی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هداینا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هداینا لله
ستایش خدای را که ما را به این مقام هدایت کرد که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمی یافتیم. فاستقم کما امرت و من قاب معک ..ای امت رسول اکرم (ص) بیائید با استقامت و صبر خودتان دل او را که سرور همه چیز است خوشحال کنیم. تا خداوند نیز ما را مورد عنایت خود قرار دهد. من برای شما عزیزان پیامی دارم هرچند ناقص و تذکروار می گویم :"فذکران ذکری تنفع المؤمنین" دوستان و عزیزان اکنون در وضعیت حساسی به سر می بریم. حساس از این لحاظ که اسلام در خطر است و دشمنان خدا با افکار باطل و شیطانیشان قصد از بین بردن دین خدا را دارند و برای رسیدن به اهداف پلید خود از هیچ چیز دریغ نمی کنند و نکرده اند. ما نیز با نثار کردن خون سرخ خویش و مال و فرزندان و ... خود از حریم اسلام حفاظت می نمائیم. چرا که خداوند درخت اسلام را با ریخته شدن خون شهداء خود استوارکرده است و اگر امروز این تکلیف را ما انجام ندهیم قومی دیگر را برای انجام این تکلیف الهی انتخاب خواهد نمود و برای او این عمل سهل و آسان است زیرا که بر هر کاری قادر و تواناست، پس بیائید به این فیض عظیم و این نعمت پربار الهی که آخرش خوشنودی حق تعالی است برسیم. چرا معطلید و چرا چشم به این دنیای دو روزه دوخته اید، دیده هایتان را وسیع نمائید. زندگی دنیوی در برابر زندگی اخروی متاعی بیش نیست. بروید به جبهه ها. این جبهه ها بازار مبادله جان با لقاء حق است. ای کسانی که می گویید اگر در زمان امام حسین (ع) بودیم به ندایش لبیک می گفتم. پس چرا امروز به ندای نایب صاحب الزمان(عج) لبیک نمی گوئید، رفتم تا خط سرخ شهادت را با خونم رنگی تازه ببخشم و کلمه عشق را بر سردرش حکاکی کنم. ای امت حزب الله رهبر کبیر را تنها نگذارید و در این راه از جان و مال خود بگذریم ما که از پیغمبر بالاتر نیستیم. مانند ما عمرتان را بگذارید و دست خالی از این جهان هجرت کنید. ای کاش بیشتر در این دنیا بودم و بیشتر می جنگیدم و طاعت او را بیشتر می کردم. خدایا یاری کن تا به تو ملحق شوم و در جوار تو باشم و لیاقت بده من که کربلا را ندیده ام مولایم.

منبع: سایت نوید شاهد


[ پنج شنبه 89/7/1 ] [ 8:20 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرّ الحمن الرّحیم

رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بیاناتشان به این نکته اشاره داشته اند که «وصیت نامه شهدا را بخوانید...» این توصیه در کلام گهربار حضرت امام خمینی(ره) نیز دیده می شود. در این مجال فرصتی دست داده تا با هم مروری داشته باشیم بر گزیده ای از صد وصیت نامه...

با سلام وعرض ادب وارادت به محضر نسل جوان ونوجوان کشور عزیزمان ایران اسلامی : قصد مزاحمت نداشتم چند کلامی خواستم به استحضار شما خوبان برسانم :

در ابتدا سؤالی دارم ( آیا تاکنون به فکر نوشتن وصیت نامه افتاده اید ؟)

متاسفانه آنقدر در امور دنیوی غرق شده ایم که اغلب خودمان را نیز فراموش می کنیم .وآنچنان غافل که انگار عمر جاودانه داریم ، بیاد دارم که در هرروز وهر ساعت سربازان خمینی کبیر وصیتی می نوشتند ،با عشق وبا خلوص ، نه ترسی بود ونه واهمه ای، آن هم در زیر رگبار گلوله ، توپ وتانک و.......چرا ما جرائت نوشتن چند خط وصیت نامه را نداریم ؟ 

در صورتی که می تواند به ما لذت استفاده از زندگی خدایی را بچشاند ومعنی ومفهوم محبت در بین هریک از اعضاء خانواده وحتی آحاد مردم کشور عزیزمان  را رنگ وبویی خاص بدهد. 

برخود لازم دانستم بیاد آنهایی که سربلند رفتند تا ما سربلند بمانیم ،در سالروز 8 سال دفاع مقدس بیاد این عزیزان جاودانه کلامی را که از تار پود وجو این عزیزان دست بدست وسینه به سینه گشته  واکنون به ما رسیده به عنوان هدیه بهار سال تحصیلی خصوصا به قشر دانشجو ودانش آموزان عزیز هدیه نمایم. باشد تا ما پاسدارن خوبی برای خون این عزیزان باشیم. واین پیام را به نسلهای آینده منتقل کنیم، انشاءالله. دوستتان دارم که دوست خوب خدایید.         مخلص شما: علی فغانی

وصیت نامه پرویز خیامیان
درود به رهبر عزیز ،قلب ملت ایران به نام الله در هم کوبنده ظلم و ستم. به نام خدائی که به ما شعور داد تا خوب را از بد و زشت و پلید را از زیبا تمیز داده و یکی را انتخاب کنیم. تقاضا دارم دخترم (صفورا) تا کلاس ششم ابتدایی فقط و فقط درس اسلامی خوانده و بعد قرآن یاد بگیرد و کاملاً اسلامی تربیت شود که این بزرگترین آرزوی من است. از همسرم و خانواده ام تقاضا دارم اگر در راه شهید شدم در مرگ من گریه نکنند بلکه شادی بکنند تا روح من شاد گردد، اگر شهید شدم جنازه مرا در اصفهان دفن کنید. فرزند مرا نزد امام امت رهبر کبیر انقلاب، پدر عزیزم خمینی بت شکن ببرید تا دست برکتش را به صورت او کشیده و برای آنها دعا نمایند، والسلام ،پایدار ارتش جمهوری اسلامی ایران، پاینده ایران، و برقرار باد جمهوری اسلامی ایران.

وصیت نامه شهید اکبر چاجی
برای اسلام و انقلاب تبلیغات زیادی بکنید تا ندای اسلام و اسلام طلبی به اقصی نقاط جهان برسد در اشاعه و گسترش فرهنگ اسلامی تلاش لازم را بنمایید و از هیچ کوششی دریغ نکنید همیشه گوش به فرمان امام امت و مسئولین کشور باشید".

وصیت نامه شهید سید عباس جولایی
....برادرانم! به ریسمان الهی اعتصام کنید و آن را رها نسازید ،هرچه به کلاس بالاتری از ایمان برویم درسهایمان مشکل می شود و درس امتحانات مشکل تر و شیطان هم تلاشش بیشتر می شود. مبادا پس از چند صباحی تحمل درد و رنج و زحمت در راه خدای بزرگ به دره نیستی سقوط کنیم، قرآن زیاد بخوانید و سعی کنید زمانیکه خداوند با شما صحبت می کند ترجمه تحت اللفظی آن را بدانید .تقوا تقوا اساس کار است اگر تقوا نباشد اکثر عبادات به خاطر غیر خدا می شود، نماز را طوری بخوانید که بدانید با خدا چه می گویید مبادا عباداتمان بندی باشد که ما را از راه سعادت بازدار بدین واسطه که فکر کنیم خیلی آدم خوبی هستیم عبادات ما باید پله ای برای صعود ما به درجات و کلاسهای بالاتر باشد.

وصیت نامه شهید هدایت الله ثمرمند
"اینجانب براساس عقیده ای که نسبت به اسلام و مکتب شهادت دارم با عزمی راسخ و اراده ای آهنین عازم جبهه شده ام.تا دین خود را نسبت به اسلام ادا کنم چون موقعی که شهادت باعث سعادت ماست، افتخار شهید شدن در راه اسلام را داریم"

وصیت نامه شهید حسین ثامنی
ای مسئولین توجه داشته باشید امروز مسئولیت حفاظت از خون شهیدان در درجه اول به عهده شماست مبادا بین صحبت و رفتارتان با این ملت شهیدپرور با مقامات بالاتر فرق کند. خود را عاقل و متعهد و حافظ اسلام و دیگران را بدخواه و جاهل ندانید، در خود بیشتر دقت کنید، مبادا جلوی خدمت مخلصان را بگیرید.
دقت کنید با نیروهای مخلص بسیج جزء با منطق و دلیل به هیچ زبان دیگر سخن نگوئید.
شرمنده دوستان شهیدم و درگه حق تعالی.
28/12/63

وصیت نامه حسین ترک
از مردم شهیدپرور می خواهم که همیشه در صحنه باشند ،ابرقدرتها بدانند مردم ایران همیشه در صحنه هستند و نمی گذارند که خللی بر جمهوری اسلامی وارد شود. ابرقدرتها بدانند که ما مردم ایران با جان و دل انقلاب را پذیرفتیم و آن را تا پایان جان حفظ خواهیم کرد. من از مردم می خواهم رهبر و ولی فقیه را تنها نگذارند و به دستورات ایشان عمل کنند.از خواهران خود می خواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنند و از برادرانم هم می خواهم که ادامه دهنده راه شهدا باشند و از پدر و مادرم هم می خواهم که اگر می خواهند برای من گریه کنند برای غریبی امام حسین (ع) گریه کنند.

وصیت نامه شهید نادر پوربندری

بر شما جنگ و جهاد واجب شد در حالی که این فرمان بر شما گران و سنگین و مورد کراهت شماست، ولی بدانید که چه بسا چیزی را که ناگوار و مکروه می دانید در حقیقت به نفع شماست.بالعکس شما می پندارید که شهیدان راه خدا مرده اند نه، بلکه زنده به حیات ابدی هستند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود.

وصیت نامه شهید رحیم ترکان
مردان و مؤمنان بزرگ خدا کسانی هستند که به عهد و وفا پیمان بستند و حتی به بهترین درجه یعنی شهادت رسیدند و اینجانب سوگند یاد می کنم که سعادت خویش را نمی یابم مگر در پیمودن خط خونین اباعبدالله الحسین (ع) که راه تمامی شهدای انقلاب اسلامی است .
پدر و مادر عزیزم بدانید و مطمئن باشید که امروز در راهی جاودانه گام نهادم که انتهای آن حضرت بقیه الله الاعظم قرار دارند ،انسان باید از دنیا و زندگی پر مشقت آن که موجب می شود انسان غرق در گناه بشود رهایی پیدا کند و راه جهاد در راه خدا را پیش گیرد ولیکن جهاد در راه خدا باید حسین گونه باشد مردم شهیدپرور تقو را فراموش نکنید و تقوا پیشه کنید، پیرو خط ولایت فقیه باشید و هر کاری می کنید فقط برای رضای خدا باشد. اخلاص در عمل پیشه کنید انشاالله خداوند ما را در زمره شهدای صحرای کربلا قرار دهد و ما را با حسین بن علی (ع) محشور گرداند .
در پایان از همه آشنایان و دوستان و همکلاسیها حلالیت می طلبم.

وصیت نامه شهید محسن پورقاسمی
"کسانی که به ولایت امام اعتقاد ندارند بر جنازه من حاضر نشوند، سلام مرا به رهبر عزیزم، پدر یتیمان برسانید و به خانواده شهدا بگویید که تا آخرین قطره خونمان صحنه های نبرد حق علیه باطل را ترک نخواهیم کرد، و با خداوند پیمان می بندیم که در تمام عاشورا و کربلاها، حسین (ع) زمان را تنها نگذاریم، و سنگرها را خالی نخواهیم کرد و تا هنگامی که پرچم لااله الا الله در تمام جهان به اهتزاز درنیاید و احکام اسلام و قرآن در زیر پرچم توحید و اسلام به اجرا درنیاید ساکت نخواهیم نشست.

وصیت نامه شهید حسام اسماعیلی فرد
اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی می گیریم و خدا کند زانوهایمان سست نشود. شهادت چیزی نیست که نصیب هرکس بشود هرکس که شهید می شود به کمال رسیده است، شهدای شما نمرده اند بلکه زنده اند و ناظر اعمال شما هستند.

وصیت نامه شهید محمد علی توانگر
"خواهرم! شما با حجاب و برادرم!شما با براداشتن سلاح، از امام و جمهوری اسلامی که حاصل خون بهای شهیدان است دفاع کنید.همچنان که من با خونم نمی گذارم دشمن به همین آسانی به ایران اسلامی تجاوز نماید".

وصیت نامه شهید محمدرضا رودسر ابراهیمی
شهادت، حد نهایی تکامل یک انسان است، شهادت بالاترین آرزوهاست، چه زیباست لحظه ای که تفنگ از زمین کنده می شود و به سوی دشمن نشانه می رود، چه زیباست لحظه ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می گیرد و چه شیرین است آن هنگام که در خون خود می غلتیم و با شهد شهادت سیراب می شویم. اگر من کشته شدم راهی بود که با میل خود آمدم.....

وصیت نامه شهید علی زارعی
به نام کسی که هستی را آفرید سخنم را با نام او آغاز می کنم و این آخرین پیام من است به تمامی عزیزانم که مرا می شناسند و به کسانی که مرا دریافتند و مرا به عقل خود دیوانه پنداشتند. پدر و مادر عزیزم! فرزند شما آگاهانه قدم در راه پاسداری از انقلاب اسلامی گذاشت. پدر و مادرم! شهادت ودیعه الهی است که از جانب خداوند تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند می رسد و این شهادت ها است که باعث می شود احکام اسلام و انقلاب پیشرفت بکند. مذهبی که ما مسلمانان داریم مذهب شهادت است و اسلامی که ما در راه آن آمده ایم می خواهد انسانی عادل و کامل به تمام معنی بسازد. همانطوریکه در نهج البلاغه آمده است اکرم الموت قتل فی سبیل الله شرافتمندانه ترین مرگها شهادت در راه خداست. خواهرانم و برادرانم! همچون حضرت زینب (س) و حضرت امام سجاد (ع) پیام خون شهید را به همه برسانید که مذهب ما مذهب شهادت است. ما چون خدا داریم همه چیز داریم. هیچ وقت خدا را فراموش نکنید و در هیچ شرایطی از خط امام فاصله نگیرید گرچه دشمن تشنه به خون گلوی ماست. کشته شدن در راه حق آرزوی ماست. وصیت می کنم شما را ]که[ دنباله رو آیه ی "یا ایها الذین آمنوا اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم " باشید عبادت خداوند را از یاد نبرید؛ عبادتی که همراه با جهاد در راه خدا باشد ارزش نماز را بدانید. نماز جماعت را بخوانید همانطور که حضرت علی (ع) می فرماید:"که ما بین کفر و ایمان هیچ فاصله ای نیست جز نماز."

وصیت نامه شهید رسول زینعلی
خداوندا تو را شکر می کنم که مرا به دین خود هدایت کردی و از نعمت جهاد بهرهمندم ساختی تا بتوانم تو را بهتر بشناسم و از مشکلات و سختی ها راحتم ساختی تا به درگاهت نزدیک تر شوم.
خدایا اگر در این راه تقصیر و کوتاهی شده است که می دانم شده و وظیفه ام را به خوبی انجام نداده ام مرا ببخش و مورد فضل و کرم خود قرار بده. از پدر و مادرم مهربان خودم که زحمات فراوانی را در راه تربیت من کشیده اند نهایت تشکر را می کنم هرچند که اگر به تعداد ریگهای بیابان به آنها نیکی کنم نمی توانم حقشان را ادا کنم .
وصیتم به امت شهیدپرور این است که همان طور که قبلاً در خط امام بودید سعی کنید که همیشه پشت سر او حرکت کنید و اوامر او را به گوش جان بشنوید زیرا اکنون رهبر ما نائب بر حق امام زمان (عج) هستند و لازم است که در این زمان که در غیبت کبری به سر می بریم از ایشان پیروی کنیم چنانکه ولایت او ولایت امام زمان (عج) و امیرالمؤمنین (ع) می باشد از خداوند متعال می خواهم که همیشه ما را از پیروان و شیعیان حضرت علی (ع) قرار بدهد.

وصیت نامه شهید سید محمد سادات
در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید ولی ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد. در مراسم نماز جماعت و جمعه شرکت فعال داشته باشید و در نمازهایتان برای رزمندگان اسلام و امام امت و برای ظهور مهدی (عج) دعا کنید و افتخار کنید که در راه خدا و برای اسلام جهاد کردم و کشته شدم مبادا شما با شهادت و یا کشته شدن من ناراحت باشید.

وصیت نامه شهید حمیدرضا زرچینی
حقیر حمیدرضا زرچینی (کربلایی) فرزند محمد، شماره شناسنامه 3467، متولد 1340 تهران ،هم اکنون این وصیت نامه را در کمال عقل و شعور به رشته تحریر درمی آورم و اعتقادات خود را به مبانی قرآن و سنت محمد (ص) و اهل بیتش و نظام جمهوری اسلامی ایران ابراز کرده و به دین اقرار می کنم:"اشهدان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله" نیز اعتقاد دارم به رجعت ... و هم اکنون در این برهه از زمان ،ندای هل من ناصر ینصرنی از زبان پیر عشق، تقوی مجسم ،ملکه در قالب انسان ،سالک جماران و به قولی که بر حق هم گفته اند، ندای حسین زمان به گوش می رسد و جوانان حزب الله یا جندالله ،به این ندا لبیک می گوید .وصیت به پدر و مادرم و امت شهیدپرور و ایثارگر ایران، پدر و مادر عزیز و مهربانم! همانطور که 20 سال پیش خدا مرا به شما به امانت سپرد و شما مرا بزرگ کردید و الحق که از هیچ کوششی دریغ نکردید و درآن هنگام مرا با قنداق سفید بستید، هم اکنون صاحبش امانتش را می خواهد و شما با همان دستها مرا با پارچه سفید (کفن) به صاحب اصلیش بازگردانید.... اما امام، به والله قسم امام یک نعمت الهی است و ما حزب اللهیان تا آخرین قطره خون خود را ،در راه هدفش که همان مکتب محمد (ص) است ،نثار می کنیم. او از سلاله پاک حسین (ع) و ابراهیم ثانی است، برادران و خواهرانی که عاشق این مکتب هستید ،خود را با کتابهای اسلامی که صدها فقیه و فیلسوف و عالم زحمت کشیده اند ،انس دهید و با آنها دست دوستی دهید. ...اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم،به تبلیغات عوامل خارجی شرقی و غربی گوش فرا ندهید و از سازمانهای بین المللی همچون سازمان ملل متحد صلح نوبل، عفو بین المللی و کلیسای واتیکان خوف به خود راه ندهید، چه پروندهای این سازمان همه تاریک و کثیف است .... وصیت می کنم بر سنگ قبرم نوشته شود:"عشاق اگر لقای تو را آرزو کنند، باید ز خون خویشتن اول وضو کنند"
24/2/1361

وصیت نامه شهید الطفات شرافتی
هر لحظه احساس می کنم دیگر این روزها، آخرین لحظات زندگی من باشد و آنچنان کالبد وجودم لبریز از عشق و محبت او می شود که گمان نمی کنم حتی در میان آتش جهنم هم لحظه ای چشم امیدم را از آن مبدأ فیض و امید، از آن سراسر رحمان و رحمت بربندم.
فکر نمی کنم هیچ وقت عنایت او را نسبت به خودم، چه آن وقت که اراده اش به خلقتم قرار گرفت و چه در لحظه های زندگی خود فراموش کنم. توصیه پیامبر اکرم (ص ) که می فرماید:" در میان شما 2 چیز قرآن و سنت(عترت) به امانت گذاشتم" فراموش نکنید حضرت امیر (ع) فراوان ما را به تقوا و نظم در امور، اغتنام فرصتها سفارش نموده اند، توجه به عمل این سه مطلب به طور حتم در سرنوشت ما موثر است.
تا می توانید معلومات خود را نسبت به قرآن و به طور کلی اسلام بالا برید، از آن مهمتر این که بر دانسته های خود جامه عمل بپوشانید. توکل به خدا نمایید و از دعا، ذکر و زیارت و استعانت جویید. سعی کنید تمام امور زندگی خود را در پوشش نظام ولایت فقیه درآورید و جهت زندگی خود را از او الهام گیرید.

وصیت نامه شهید مهدی سلطانی
دست از ولایت فقیه و روحانیت مبارز برندارید و به سخنان امام گوش دهید که مانند سخنان حضرت مهدی (عج) می باشد. منافقان را به شدت سرکوب کنید. مادرم مگر من از علی اکبر و قاسم و دیگر شهدای کربلا عزیزترم، پس برای آنها گریه کنید و شما برادرانم خواهشمندم که راه مرا دنبال کنید.

وصیت نامه شهید احمد زاج شور
از تمامی برادران و خواهران می خواهم که راه ولایت فقیه که همان راه خداست را ادامه بدهند . برادران در جبهه شرکت کنید و نگذارید بعثیان برادران همخون ما را به شهادت برسانند و در راه اسلام با منافقان کوردل و از خدا بی خبر مبارزه کنید.

وصیت نامه شهید عبدالقادر سلیمانی
ای امت شهیدپرور ایران! از شما تقاضا دارم که اتحاد خود را حفظ نموده و در جلسات مذهبی به ویژه دعاهای کمیل و توسل و نماز جمعه و جماعت شرکت کرده و پشتیبان روحانیون و ارگانهای انقلابی باشید.

وصیت نامه محمد هادی فضلی
...با سلام و درود بیکران بر یگانه منجی عالم بشریت و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود بیکران برخانواده های معظم شهدا و مجروحین و معلولین و اسرای جنگ تحمیلی عراق و ایران ، پدر و مادرم از اینکه مرا پرورانده اند و زحمات طاقت فرسایی در طول زندگی من متحمل شده اند، از اینکه نتوانستم برای آنها فرزندی مثمرثمر باشم ،برای آنها از خداوند متعال شفای عاجل وشایانی می طلبم.... چنانچه اگر شهید شدم در مرگم کمتر ناراحت باشید و دوست دارم هر شب جمعه با خواندن یک آیه قرآن تسلی بخش روح من باشید . هرچند نتوانستم خواسته های شما را برآورده سازم و زندگی لذت بخشی را به کشته شدن در راه خدا ترجیح دادم.
شعله ای بی ثمرم بهتر که خاموش کنید
رفتم از شهر شما دیگر فراموش کنید

وصیت نامه شهید بهروز غلامی
بهترین دعا دعای کمیل است این دعا خیلی برایم تحسین انگیز و دل نشین است. سپاه بازوی ولایت فقیه است و تداوم دهنده انقلاب اسلامی در جهان است. با شکست صدام جنگ تمام نمی شود بلکه جنگ تا بعد از شکست عراق ادامه دارد پس ما باید خود را برای نابودی اسرائیل آماده کنیم.

وصیت نامه مهدی عاصی تهرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا تو خود می دانی که دلم می خواست که در راه رضای تو قدم بردارم که در قالب اوقات برنداشتم، به خاطر اینکه نمی دانستم و باز عمل می کردم، به این دلیل بود که تو را نشناختم و نمی دیدم... خدایا هنوز هم نمی دانم این خودم هستم که این جریده را می نویسم یا نفس سرکش و جاه طلب من است.
ای عزیز! ای ستار! ای غفار، با این عقل و چشم ناقصم ذره ای از کرم و لطف و ستاریت تو را حداقل در خودم می بینم که من چه بوده ام و تو مرا چگونه نشان دادی، من چه کردم و تو پنهان کردی، من چه راهی را می رفتم و تو نگذاشتی و بخشیدی و هدایت کردی... پس از شکر خداوند که این سعادت را نصیب من کرد که در این راه که همانا راه انبیا و اولیا خاص خداوند است قدم برداشته و رهبر آنها باشم. و با تشکر از خانواده ام که طوری عمل کردند که من بتوانم در مسیر زندگی چنین راهی را انتخاب کنم.
فرزندانم را خوب تربیت کنید و خود نیز دنباله رو راه شهیدان از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی ایران باشید و امام (ره) را فراموش نکنید. به حرف یاوه گویان توجهی نکنید و با توکل به خدا بر دهان یاوه گویان بکوبید به امید زیارت کربلا و قدس عزیز. خداوند انشاء الله مرا در زمره شهدای انقلاب اسلامی قرار دهد.
والسلام علیکم و رحمه الله برکاته

وصیت نامه شهید رمضانعلی عبدی
مردم مسلمان! خط امام را ادامه بدهید که خط اصیل اسلام است. این گروه ها نمی توانند برای شما پابرهنه ها کار کنند و این شعار است که می گویند:"خلق" ...برادران و خواهران مسلمان به سخنان امام امت گوش دهید. چون هر یک کلمه اش درسی است برای من و شما ....

وصیت نامه شهید مهدی شمس
مادرم! خواهرم را خوب تربیت کن زینب گونه او را به اسلام و قرآن آشنا کن تا فرزدان حسین گونه او از دین اسلام دفاع کنند و راه شهیدان را ادامه دهند. مواظب این گروهکها باشید و راه شهیدان رجایی و بهشتی و شهدای محراب را ادامه دهید زیرا که آنها در راه اسلام و قرآن به دست همین بی خبران از خدا به شهادت رسیدند.

وصیت نامه شهید علی سهرابی
....دست از حمایت پیر جماران، خمینی کبیر برندارید و تا آخرین قطره ی خون از این انقلاب و از آرمانهای شهدا دفاع نمایید. برای شهادت من گریه نکنید زیرا شهیدان زنده اند و نیازی به عزاداری و گریه و زاری شما ندارند. آنان مهمان پروردگار خویش اند و نزد پروردگارشان روزی می گیرند.

وصیت نامه شهید حبیب الله شمایلی
چون هدف بزرگ و مسئولیتی که به دوش امت ما افتاده و انتظاری که محرومان دنیا از انقلاب ما دارند، عظیم می باشد سختی، دوری، کمبود، نارسایی، و سایر عوامل طبیعی بود، ما باید صبر و استقامت را از رسول الله (ص) و امامان معصوم (ع) آموخته، زیرا آنان به وعده خداوند ایمان و یقین کامل داشته اند، خداوندا انقلاب ما را تا پیوند آن با انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مستدام بدار.

وصیت نامه شهید مسعود صباغ
ای کسانیکه ندای ما را می شنوید تا زمانی که دشمن نابود و مستضعفان جهان از زیر سلطه ابرقدرت های جهان خوار بیرون نیامده و کربلا را بعثیان کافر رها نکرده و مکه معظمه آن خانه خدا و جای عبادت و سیاست آزاد نشده، همه ذلیل هستیم، و تنها رمز پیروزی و رسیدن به این هدف پشتیبانی از ولی فقیه است مادر جان هروقت خواستی برای من گریه کنی صدها بلکه هزاران شهید گمنام و بی مزار و بی کفن گریه کنید، که صهیونیست های غاصب خون پاکشان را در بیروت به زمین ریختند ...... ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد
بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد
به حجله می روم شادانه ولی زخمی به تن دارم
به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم

وصیت نامه شهید محمدحسن شصت پاره
...همانطور که می دانیم یکی از وظایف مسلمانان جهاد در راه خداوند است.جهادی که پروردگار عالم در قبال انجام آن وعده بهشت در راه خداوند را داده است.و اکنون در این زمان که دین و میهن مان مورد هجوم کفار قرار گرفته است ما هم وظیفه داریم طبق گفته رهبر بزرگمان امام خمینی که فرمود: از این مملکت دفاع کنید که دفاع شما دفاع از مملکت و جهاد در راه خداست .... خانواده عزیزم.... من هم به عنوان یک سرباز کوچک اسلام، با آگاهی کامل به جبهه آمدم تا بلکه بتوانم وظیفه ای را که خداوند به من محول کرده انحام دهم اگر در این راه کشته شوم و اگر جنازه من تحول شما شد، مرا در کنار سایر شهدا در "شهیدآباد" دفن کنید و اگر جنازه ام به دست شما نرسید بدانید که قبر من قبر تمام شهیدان است آنجا برای من فاتحه بخوانید.....خانواده عزیزم، من مقداری کتاب و پول دارم که کتابهایم را به مسجد و یا به بچه های خودمان بدهید که انشاالله وقتی بزرگ شدند به عنوان یادگاری از آنها استفاده نمایند.... از پروردگار توانا خواستارم که وجود امام خمینی این پیر مجاهد امید مستضعفین را تا ظهور حضرت مهدی (عج) در پناه خود محفوظ بدارد، مسلمین را بر کفار پیروز بگرداند و گناهان مرا ببخشاید. مرگ بر دشمنان اسلام، زنده باد پیروان اسلام، و جاوید باد دین مبین اسلام.
30/10/1360

وصیت نامه شهید غلامحسین طالبی
خدایا تو را شکر که به من منت گذاردی و من را در جوار مجاهدان راهت قرار دادی، خدایا چقدر نعمت ها که به من دادی نتوانستم شکرگذار باشم خدایا اکنون که قلم در دست گرفته و وصیتی می نویسم تو میدانی که در قلبم و قلبها چه می گذرد. خدایا تو می دانی که من باور نمی کنم که شهید شوم. لیکن صفت رحمانیت و رحیمیت تو امیدوارم کرد و همواره با در نظر گرفتن این صفت است که خود را آماده ی رزم و شهادت می کنم. خدایا مرا ببخش و از تقصیرات و گناهانم بگذر. بگذار عاشقانه شهید شوم و عاشقانه پای در وادی عشق بنهم. خدایا اکنون که بار شهیدان زنده تاریخ و بار حماسه آفرینان صحرای غریب کربلا و بار تمامی عزیزانی که پیکرشان در زیر گرمای خوزستان است و مادرانشان چشم به در دوخته و منتظرشان می باشند و به اشک چشم خردسالانشان که همواره سراغ پدر را از مادر گرفته و مانند رقیه حسین (ع) سراغ پدر را از خویشان می گیرند خدایا تاکی به فرزندان شهیدان بگوییم که، پدر در سفر است، خدایا تا کی بگوییم که پدر رفته کربلا، خدایا تا کی بگوییم ما هم می رویم کربلا، خدایا عنایتی و لطفی کن ما را و من را از زمزه ی شهیدان در خون غلطان قرار بده. آری خوشا به حال آن کسانی که رفتند و کلمه ی لا بر لب داشتند. لا به همه ی لذائد زندگانی، لا به هوای نفس، لا به احساسات مادر، لا به عواطف و لبیک به هل من ناصر ینصرنی. حسین زمان خمینی بت شکن گفتند: یا مهدی (عج) ادرکنی
سخن آخر ...
و اما در آخر کمک می گیرم از مهدی سالم که معلم آخر من بود، آری چه به جا می گفت من عزادار نمی خواهم من پیرو می خواهم خداوند همه تان را حفظ کند و توفیق عظمت به اسلام و قرآن را بدهد. اگر جنازه ام بدستتان رسید مانند دیگر شهیدان دفن کنید سعی کنید قوانین دفن رعایت شود. حتماً بعد از دفن پدرم برگردد و سفارش مرا به حسین (ع) بکند و اگر جنازه ام بدستتان نرسید یک قبر در بهشت زهرا(س) اختیار کنید و همان را به اسم من بردارید. سعی کنید قبرم را ساده درست کنید چون در تیپ سیدالشهداء و در گردان علی اصغر (ع) شهید شوم، لذا سعی کنید در مراسم ختم روضه علی اصغر و مصیبتهای وارده بر زینب (س) و حسین (ع) و فاطمه (س) شود. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار خدایا خدایا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما خدایا خدایا مریضان و جانبازان انقلاب را شفا عنایت فرما خدایا خدایا اسیران اسلام آزادشان بگردان خدایا خدایا به خانواده شهدا اجر و صبر عنایت بفرما.
والسلام.


وصیت نامه شهید سید جمال طباطبایی
از ملت خواستارم که حقشان را بر حقیر ببخشند که نتوانستم خدمتگزار خوبی برای آنها باشم اگر اشتباهی داشته ام خصوصاً افرادی که با آنها سرکار داشته ام عاجزانه می خواهم مرا عفو کنند چون خیلی بر من حق دارند و از خداوند متعال اجر فراوان برای آنها خواستارم.

وصیت نامه شهید مهدی ذوالفقاری
ای ملت به پاخاسته تا آخرین نفس در مقابل کفر و الحاد و نفاق بایستید و آنان را نابود کنید تا مسلمانان دنیا نفس راحت بکشند و بهتر خدا را عبادت کنند از خط ولایت فقیه که ادامه دهنده ی راه پیامبران و امامان است قویاً حمایت کنید.

وصیت نامه شهید غلامرضا صادق زاده
به نام آنکه شکافنده شب می باشد و از میان تاریکی نور را می آفریند، توصیه ام را به تمام شاهدان حال و آینده تاریخ با آیه ای آغاز می کنم که در آن با کسانی که در راه خدا جهاد می کنند و کشته شوند وعده بهشت داده شد و آینده ای روشن برای آنان ترسیم شده است.کاش در خور لیاقت چنین مرکی را می دیدم و می دانستم که در راه خدا شهید خواهم شد..... توصیه اول و بزرگ من این است که امت اسلامی ما به هیچ وجه دست از اسلام و قرآن و امامان و ولایت فقیه برندارند که همانا عذاب عظیم خداوندی بر انان واجب خواهد شد. روحانیت پیرو ولایت فقیه را ارج گذارید که در صورت تضعیف این پیروان و مروجان اسلام ضربه ای به اسلام خواهد خورد که جبران آن بسیار سخت خواهد بود سعی تان این باشد که انقلاب اسلامیمان را یاری کنید و به شعارهای میلیونی خود جامه عمل بپوشانید. پدرو مادر عزیز! امیدوارم در رفتن من نمونه کامل یک مسلمان معتقد به الله باشید که هیچ گاه در اعاده امانت از خود بی تابی نشان نمی دهند. همسرم نیز بداند و می داند که وظیفه سنگین زینب گونه بر دوش اوست که اراه ای چون کوه می خواهد و عزمی پولادین تا ادامه راه ناتمام، ولی روشن مرا با دلیلی امام و همراهی از شهیدان زنده انقلاب خداوندا تمامی گناهان مرا که خوب برآمدن واقفی و واقفم ببخش و از تو طلب مغفرت می کنم امیدوارم تا لحظه آخری که در این دار فانی خواهم بود، دو جبهه حق و باطل را به خوبی تفکیک نمایم و ذره ای در ایمانم خلل وار نیاید، بیش از این در این مقال و این دهن کور نگنجد.
30/8/1360 - 9 صبح

وصیت نامه شهید احمد علی عسکری
پیامی که نسبت به شما مردم عزیز دارم این است که وحدت کلمه را حفظ کنید و دست از ولایت فقیه برندارید. اگر فرمانبرداری نکنید خدا این نعمت بزرگ را از شما خواهد گرفت. خدایا مرا خالص گردان تا بدان فیض الهی که همان شهادت است برسم.

وصیت نامه شهید حسین ضامن
به منظور ادای دین خود به اسلام و مسلمین و لبیک گفتن به ندای امام امت تصمیم گرفتم با توفیقات الهی جهت مبارزه با دشمنان اسلام به جبهه های نبرد عزیمت نمایم.

وصیت نامه شهید حسین صفوی نژاد

نمی بینم اگر یکوقت خدای ناکرده خطائی از طرف من بوده و از روی ناآگاهی و نادانی ام بوده عفو نما??د و دعایم کنید و طلب آمرزش از خدای بزرگ که خدا گناهان و خطاهایم را ببخشد...
به هیچ وجه رضایت ندارم که قطره اشکی بر مزارم ریخته شود، چرا که خدای تبارک و تعالی در قرآن می فرماید:"و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون"
بارپروردگارا! دشمنان اسلام و کسانیکه زیر چهره نقاب مذهب می خواهند اسلام را با مکاتب مادی مخلوط کنند و ملت را دوباره به استعمار و سرسپردگی بکشانند ،رسوا و نابودشان کن.بهوش باشید و نگذارید که این گروهکها و لیبرالها قلب تپنده مستضعفین و محرومین دنیا را به درد آورند......خدایا امام زمان را در پناه خودت حفظ فرما....خدایا نائب بر حقش را تا ظهور مهدی سلامت و مستدام بفرما.... به خواهرانم سفارش می کنم که اگر من به شهادت نائل شدم آنها زینب وار وفاطمه گونه، راهم را دامه بدهند تا قسط و عدل الهی در تمام دنیا پیاده شود.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

منبع: سایت نوید شاهد


[ پنج شنبه 89/7/1 ] [ 8:12 صبح ] [ علی فغانی ]

رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بیاناتشان به این نکته اشاره داشته اند که «وصیت نامه شهدا را بخوانید...» این توصیه در کلام گهربار حضرت امام خمینی(ره) نیز دیده می شود. در این مجال فرصتی دست داده تا با هم مروری داشته باشیم بر گزیده ای از صد وصیت نامه...

بسم الله الرّ الحمن الرّحیم

با سلام وعرض ادب وارادت به محضر نسل جوان ونوجوان کشور عزیزمان ایران اسلامی : قصد مزاحمت نداشتم چند کلامی خواستم به استحضار شما خوبان برسانم :

در ابتدا سؤالی دارم ( آیا تاکنون به فکر نوشتن وصیت نامه افتاده اید ؟)

متاسفانه آنقدر در امور دنیوی غرق شده ایم که اغلب خودمان را نیز فراموش می کنیم .وآنچنان غافل که انگار عمر جاودانه داریم ، بیاد دارم که در هرروز وهر ساعت سربازان خمینی کبیر وصیتی می نوشتند ،با عشق وبا خلوص ، نه ترسی بود ونه واهمه ای، آن هم در زیر رگبار گلوله ، توپ وتانک و.......چرا ما جرائت نوشتن چند خط وصیت نامه را نداریم ؟ 

در صورتی که می تواند به ما لذت استفاده از زندگی خدایی را بچشاند ومعنی ومفهوم محبت در بین هریک از اعضاء خانواده وحتی آحاد مردم کشور عزیزمان  را رنگ وبویی خاص بدهد. 

برخود لازم دانستم بیاد آنهایی که سربلند رفتند تا ما سربلند بمانیم ،در سالروز 8 سال دفاع مقدس بیاد این عزیزان جاودانه کلامی را که از تار پود وجو این عزیزان دست بدست وسینه به سینه گشته  واکنون به ما رسیده به عنوان هدیه بهار سال تحصیلی خصوصا به قشر دانشجو ودانش آموزان عزیز هدیه نمایم. باشد تا ما پاسدارن خوبی برای خون این عزیزان باشیم. واین پیام را به نسلهای آینده منتقل کنیم، انشاءالله. دوستتان دارم که دوست خوب خدایید.         مخلص شما: علی فغانی

وصیت نامه شهید محمود احمدی
دست ازاین ماه تابان [امام خمینی] برندارید که روزنه ی امید مستضعفان جهان و ایران است. پیرو خط امام که همان خط حزب الله است باشید.

وصیت نامه شهید غلامحسین ارباب رشید
"با مردم برخورد اسلامی داشته باشید، در راه اسلام و قرآن قدم بردارید و مواظب باشید که شیطان باعث دوری شما از خدا نگردد."

وصیت نامه شهید حسین برهانی
- ای ملت بدانید امروز مسئولیتتان بزرگ و بارتان سنگین است و باید رسالتتان را که پاسداری از خون شهیدان است انجام دهید و تنها با اطاعت ازروحانیت متعهد و مسئول که در راس آن ولایت فقیه می باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت قادرید این راه را ادامه دهید.
- خواهرانم! در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید، زهراگونه زندگی کنید.....
- سفارشم این است، مردم! به یاد خدا و روز جزا باشید پیرو ائمه اطهار باشید، که .....
- مردم! امام زمان (عج) را فراموش نکنید. مردم! دنباله رو روحانیت باشید که چراغ راه هدایتند.....
از امام اطاعت کنید که عصاره اسلام است، او را تنها نگذارید که نماینده حجه بن الحسن (ع) است.
10/5/1362

وصیت نامه شهید ناصر بختیاری
...من خودم را لایق نمیدانم که در جواب ندای هل من ناصر ینصرنی به امام کبیرمان لبیک بگویم... ولی از امام (ره) می خواهم که مرا دعا کند تا بلکه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه ای که در نهایت شهادت است برسم.
...خدایا شکر می کنم که مرا آزاد آفریدی تا آزاد فکر کنم تا بتوانم بندگیت را به جای آورم.
خدایا! شکر تو را که مرا پاسدار انقلاب خمینی ات قرار دادی تا اینکه بتوانم خونم را فدای حسینت بکنم.
خدایا! شکر تو را که مرا از این نعمت انقلاب سرخ خمینی برخوردار نمودی و به آن درجه ای رساندی که لیاقتش را نداشتم. ...آگاه باشید که در این برهه از زمان مسئولیت سنگینی بر دوش دارید. شما پاسدار خون های ریخته شده برای اسلام عزیز هستید و باید شما عزیزان پیام خون شهیدان و شعار آنها را با کار و کوشش در راه خدا به جهانیان صادر نمائید، و ثابت کنید که می توانیم در پناه اسلام غیر وابسته به ابرقدرت ها باشیم و به شعار بهشتی مظلوم و دیگر شهدا تحقق بخشیم و ندای مظلومانه امتمان را به گوش تمام مستضعفان جهان برسانیم تا اینکه لرزه بر اندام پوسیده مستکبران داخلی و خارجی بیندازیم...
و مستضعفین خود تصمیم بگیرند و حاکم روی زمین باشند همانطوریکه که خداوند به بندگانش وعده داده است:
"و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین..."
تا اینکه مقدمه ای برای ظهور مهدی (عج) و افراشته شدن پرچم لااله الاالله در جهان باشد.

وصیت نامه شهید مجید پازوکی
"درود بر امام امت، نایب بر حق امام زمان (عج) حضرت امام خمینی که هرچه داریم از وجود با برکت ایشان است که اسلام و امت اسلامی را بعد از هزاروچهارصدسال دوباره زنده نمود. قدر امام را بدانید و خالصانه پیروش باشید، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی امانت الهی هستند وظیفة همه ما پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن است. صلاح دنیا و آخرت ما در پیروی از ولایت فقیه می باشد.فعالانه در مسائل انقلاب و اجتماع شرکت نمایید. حضور گسترده و آگاهانة مردم ضامن انقلاب و اصول آن است. در نماز جمعه شرکت کنید و شعائراسلام را زنده تر کنید".

وصیت نامه شهید مرتضی بهرامیان
از برادران و خواهران می خواهم که این نهضت را حفظ کنید و در راه صدور آن از هیچ کوششی دریغ نکنید و مگذارید بار دیگر دست جنایتکاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خونهای هزاران شهید از دست برود. در نمازهای جماعت و جمعه با جدیت شرکت کنید. با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن توطئه های استکبار را خنثی و نقش بر آب کنید.

وصیت نامه شهید محمود دایه علی
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانیکه در راه خدا کشته می شوند، مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. من محمود دایه علی وصیت نامه ی خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامی به رهبری زعیم عالیقدر امام امت خمینی روح خدا شروع می کنم، ای مردم مسلمان و مستضعف ایران این انقلاب را به رهبری امام امت ادامه دهید ما ملت ایران خیلی خون داده ایم که این انقلاب به پیروزی برسد نکند که از رهنمودهای امام سرپیچی کنید و امام را تنها بگذارید او نایب امام زمان (عج) است. نگذارید خون این شهیدان پایمال شود ما هرچه خون بدهیم انقلابمان پایدارتر می شود، این آمریکائی خائن با کمک منافقین دارند شاخ و برگ این نهال انقلاب را می ریزند ما باید نگذاریم که این ابرقدرتها، واسطه های داخلی آنها به این انقلاب ضرور زیان برسانند. اگرچه همه را بکشند ما باید تا آخرین قطره ی خونمان را به پای این نهال انقلاب بریزیم و آن را آبیاری کرده و رشدش بدهیم. در زمان امام حسین (ع) امام را تنها گذاشتند حالا که امام خمینی راه او را می رود ما نباید اورا تنها بگذاریم. از خانواده ام می خواهم که خط امام را ادامه دهند و از مادرم می خواهم برادرهایم را در بسیج شرکت دهد تا اگر روزی به شهادت رسیدم بتوانند ادامه دهنده ی راه من باشند. از برادرهایم می خواهم که بعد از من اسلحه را به دوش بگیرند و خون خودشان را به پای درخت اسلام بریزند تا درخت اسلام بارورتر گردد. هرکس امام را قبول نداشته باشد و سر قبر من بیاید به خون تمام شهیدان خیانت کرده است. پدر و مادرم! ما امروز در زمان امتحان هستیم چون در جبهه وجود دارد حسینی و یزیدی و من راه حسین را انتخاب کرده ام شما هم از فرصت استفاده کنید و به جبهه حسین بپیوندید. در هر کربلائی امام حسینی وجود دارد و حسین امروز با خمینی است. در وجود امام عزیز دقت کنید و با شناخت کامل راه او را ادامه دهید؛ مادرم می دانم که در انتظار آمدن من هستید و هم اکنون دعا می کنی اما حرف من به برادرانم این است که یکی یکی به جبهه های حق علیه باطل فرستاده شوند؛ من برای آنها طلب پیروزی بعد از شهادت می کنم. دوستانم در پیروزی ما در این جنگ هیچ شکی نداشته باشید این سخنان را به عنوان یک شهید می گویم که اگر وحدت خودمان را از دست بدهیم و امام را تنها بگذاریم به خون تمام شهیدان خیانت کرده ایم و خدا شما را نمی بخشد. فقط در خط امام حرکت کنید و بدانید بهترین تسلیت برای من انتقام گرفتن خون تمام شهیدان است....

وصیت نامه شهید سید جمال دربان فلک
ای امت حزب اللهی! اسلام مکتب انسان سازی است و انقلاب اسلامی با رهنمودها و رهبری صحیح امام امت (خمینی بت شکن) می رود تا جهانی شود و تمامی ابرقدرت ها را نابود کند و انقلاب را به صاحب اصلی اش امام زمان (عج) تحویل دهد پس بر همه شما وظیفه شرعی است که در هرکجا که باشید از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع کنید..... از ولایت فقیه و روحانیت مبارز اطاعت و پشتیبانی کنید که هردو ضامن پیروزی و پشتوانه اسلام هستند".

وصیت نامه شهید صفر علی داوودی
"مادرم سلام این فرزندت را از کردستان غریب و مظلوم بپذیر، اینجا کسی را جز خدای بزرگ و ملائک نداریم مادرم برای ما دعا کن".

وصیت نامه شهید ولی الله چراغچی مسجدی
مسلم و تسلیم هستم و شهادت می دهم به خداوند "حی لا یموت واحد، رحمان و رحیم و .... محمد (ص)، بهترین برگزیده از یک صد و بیست و چهار هزار رسولش و علی (ع) وصی بر حقش و یازده فرزند علی (ع) از فاطمه (س) که همگی برحقند و اما تنها حجت خدا مهدی(عج) است که به انتظار فرمان ظهورش (نگران از انسانیت) نشسته است.
قال الحسین (ع) "ان الحیاه عقیده و الجهاد و لیمحص الله الذین آمنوا و یمحق الکافرین"
درود خدا به امام عزیزم که ما را آگاهی بخشید و در هر فرصت برای پاک کردن زنگار نیتها پرداخت تا فقط برای خدا باشیم و رحمت خدا بر شهداء باد که به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را .

وصیت نامه شهید سید کریم حسینی
بارالها به جبهه آمدم تا تکلیف خود را ادا کنم و از من راضی باشی، اما افسوس که نتوانستم مأموریت خود را به نحو احسن انجام دهم که به تو نزدیکتر شوم و از من راضی باشی. همسر عزیزم از بچه ها به خوبی نگهداری کن و آنها را در راه فراگیری علم و دانش یاری نما و مرتب آنها را به مساجد ببر تا فرد مفیدی برای جامعه ی ما باشند.

وصیت نامه شهید بهرام حق نجات
خدایا از تو می خواهم که مرا یاری کنی تا در راه تو قدم بردارم همانطور که خداوند می فرماید هرکسی در امور بر خداوند توکل نماید.او برایش کافی است و حال اگر بنده گام در راه جهاد با کفار گذاشت هرگونه سرنوشتی که پروردگارش برای او تعیین نماید تفاوتی ندارد ما می رویم تا وظیفه خود را انجام دهیم و نتیجه آن برای ما مهم نیست که چه بر سر ما خواهد آمد انشاالله که خداوند قبول نماید.

وصیت نامه شهید حسین حدادی
سلام بر مهدی (عج)
سلام بر نایبش امام خمینی ،سلام بر شهیدان و درود بر تمام مسلمین جهان، مادر وپدر عزیزم اگر شهید شدم برایم گریه نکنید چون من خود می خواستم و وظیفه ام بود. خدا من را به شما داد وظیفه شما بود که مرا تربیت کنید و کردید ،پس ناراحت نباشید .پیام من به ملت ایران این است که با گروهک های منافق بجنگید و نابودشان کنند و راه شهیدان را ادامه دهند. پیام من به دولت این است که امام و شخصیت های مملکتی را از هر نقطه حفظ کنند تا ریشه آمریکا کنده شود . تمام ملت باید گوش به فرمان امام باشد زیرا که نائب امام زمان است .امیدوارم که تا به حال گناهی کرده ام خدا مرا ببخشد و مرا جزء یاران امام زمان گرداند....
عاشقم عاشق روی مهدی
شیفته ام شیفته روی مهدی
ای صبا از سر کوی مهدی
برمشامم برسان بوی مهدی
وصیت نامه شهید بهنام خرم بخت
"خدایا! تو را به حسین قسم می دهم که ما را از فیض شهادت محروم نفرما، پدر و مادرم از شما می خواهم که بعد از شهادت من برای من گریه نکنید، بلکه به مظلومیت آقا اباعبدالله الحسین (ع) در روز عاشورا فکر کنید دوستان و آشنایان و دانش آموزان شما را به شهدای کربلا قسم می دهم که یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید، که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب (س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمی کرد در پایان از همه شما حلالیت می خواهم و از شما تقاضا دارم که امام عزیز را تنها نگذارید..."

وصیت نامه شهید محمود خادم سیدالشهدا
... باور کنید که شهادت از عسل شیرین تر است اگر در بطن کلمه شهادت بروید متوجه خواهید شد که چقدر کشته شدن در راه خدا شیرین است. برادرم احمد روح من در انتظار فداکاری توست تو مانند یک مسلمان واقعی زندگیت را وقف خدمت به اسلام کن.

وصیت نامه شهید محمود اعتصامی
به دستورات امام خمینی (ره) عمل کنید، به مسایل معنوی و حضور در نماز جمعه اهتمام فراوان داشته باشید و از زنان و مردان جامعه می خواهم به حدود الهی و فرامین اسلام و قرآن عمل نمایند.
پدرجان یک چیز از شما می خواهم شما در حقم دعا کنید که به آرزویم برسم.

وصیت نامه شهید سید حسین روح الامین
ای عزیزان از مال دنیا دست بردارید و به خدا فکر کنید، ما از خاک آمده ایم و به خاک بازمی گردیم، هرچه هست، دست خداست و هرچه صلاح او است همان است، خداوند در این دنیا بسیار آزمایش خواهد کرد. این نعمتها را برای آزمایش ما قرار داده است مواظب باشیم که از این آزمایشات سربلند بیرون بیائیم. ای دوستان به دنبال شناخت اسلام بروید اگر اسلام را شناختید، اگر امام (ره) را شناختید، به آنچه که می خواهید می رسید، به خدا فکر کنید و به فردای قیامت، به آن آتش جهنم و نعمتهای خدا در بهشت، دست از مال دنیا و هواهای نفسانی بردارید...ای مردمی که در صحنه هستید به گلزار شهدا بروید و از این عزیزان درس بیاموزید. و فرزندان خود را چون اینان بزرگ کنید، در نمازجمعه ها مرتب شرکت کنید، نه فقط به عنوان یک نفر حاضر در نماز به خطبه ها گوش کنید راه و روش اسلام را یاد بگیرید و سعی کنید در سیاست دخالت کنید و ببینید در مملکتتان چه می گذرد.
من نمی دانم چه بگویم چون می دانم دنیا هیج ارزشی ندارد و تنها سفارشم این است که دست از یاری امام (ره) برندارید و در جنگ شرکت کنید به مستضعفین کمک کنید و دست نوازش بر سر آنان بکشید....

وصیت نامه شهید حمید رشیدی
...آیا مردم چنین پنداشته اند که به صرف اینکه گفته اند ایمان آورده ایم رهاشان کنند و بر این دعوی امتحانشان نکنند؟
ای کسانیکه ایمان آورده اید جهت چیست که برای جهاد در راه خدا به خاک زمین دل بسته اید؟آیا راضی به زندگی دنیا عوض حیات آخرت شدید به متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است.پس ار عرض سلام بر حسب وظیفه ای که می باشد چند سطری به عنوان وصیت می نویسد البته وصیت نامه شهید همه مانند بهترین نوشتجات عرف است و چیز تازه ای برای نوشتن ندارم بنده با عقیده کامل بدین راه قدم گذاشته و به کمال آگاهی آن را دنبال کرده ام.از آنجا که دنیا محل امتحان است و در این چند روز زندگی که به لحظه ای می ماند انسان به بوته آزمایش گذاشته می شود.اگر بخواهیم عاقبتمان سعادتمندانه باشد باید از این آزمایش سرافراز بیرون آئیم با هم موجب سرافرازی خود و هم خداوند باشیم که خداوند به بندگان پاکش مباهات می کند و خوشا به حال شهیدان که می فرمایند بالاتر از هر چیزی، چیزی مگر اینکه کسی به مسلخ عشق رفته و شهید شود که بالاتر از آن چیزی نیست.برادران و خواهران خدا را شکر کنید که در این عمری که خدا گرفته اید شاهد چنین تحویل عظیمی بودید. قدر این انقلاب را بدانید و از آن مراقبت کنید و به متاع قلیل دنیا دل نبندید که شما را منحرف و بر زمین می زند .
قانون اساسی و نظام این جمهوری که گفته و خواسته شهیدان، نگهداری و پاسداری از آن بوده را سبک نشماریم و گرامی بدارید واقعاً شرم دارد که این شهدا را ببنیم و ولی مدافع این انقلاب نباشیم .اگر خود را آماده کرده ایم باید بدانیم که آخرت خود را فروخته ایم واگر در این دنیا قدری پایبند به د?ن خود بودیم، بهره را در آخر خواهیم بود و اگر دین نداریم لااقل باید آزادمرد بود ... این بنده در طول عمر خود نتوانستم هیچ خدمتی انجام دهم و در اعمال خودم عمل مثبتی ندیدم و فقط کوله باری از گناه بر دوش دارم که می دانم فقط شهادت در راه او اگر مقبول گردد می تواند این گناهان را بشوید و امید داشتم که در طول این زندگی بتوانم هرچقدر کم و کوچک خدمتی کنیم تا لااقل کمی از وظیفه ای که به دوش داریم و وظیفه هر انسانی اگر بخواهد آزاد باشد و سعادتمند یاری دین است انجام داده باشم اما افسوس که خود را خیلی بدهکار می بینم و واقعاً در جا زده ایم و حال که خود در صف مجاهدین فی سبیل الله جا زده ام می خواهم خداوند به آبروی این سلحشوران نظر خودش را از ما راضی گرداند و از او می خواهم مرگم را شهادت راه خودش قرار دهد ... چند خواسته دارم که می خواهم اگر ممکن بود رعایت شود اگر خداوند ما را قبول کرد و مهر بازگشت نزد هیچ خواسته ای از دولت و مردم نداشته باشند.....دوم صبر پیشه کنند و طریق حضرت زینب (س) را پیشه کنندو سوم اینکه از دوستان به خصوص دوستان نزدیک می خواهم ... از کسانیکه با آنان رابطه داشته ام حلالیت بطلبند...

وصیت نامه شهید جواد جلیلی
بسم الله الرحمن الرحیم
درود خداوند متعال بر تو باد ای رهبر عالی قدر و بزرگوار سلام شهیدان ایران ...حسین جان! جوانان ما در جبهه ها به یاد تو سینه های خود را جلوی گلوله های سبک و سنگین قرارمی دهند و جان خود را می دهند پروردگارا من می دانم تو ما را خلق کردی و تو به ما جان داده ای....خداوندا مرا یاری کن اگر تو یاری نکنی یاوری جز تو ندارم و ای مردم مسلمان این خون پاک شهیدان است که پیچ و خم قلاب را صاف و هموار می کند که شاید با ریخته شدن این خونهای پاک کسانی که در نادانی هستند بهراه الله نماینده شوند و از شما مردم مسلمان و دوستان و آشنایان تقاضا می کنم که با انقلاب به حالت سستی برخورد نکنید انقلاب هدف بزرگی را دنبال کرده است و از شما می خواهم که جلوگیری از فرزندان خود نکرده و بگذارید راهی راه می خواهند بروند و اگر کسی مانع از رفتن فرزندش به جبهه های جنگ شود به خدا قسم مسئول است..... خدایا تو را شکر می کنم که به من قدرت تشخیص حق از باطل را دادی و خدایا تو را شکر می کنم که رهبرم را شناساندی که به من چنین پدر و مادری دادی خدایا تو را شکر می کنم که مرا در نادانی نمیراندی مادر عزیزم می دانم که شما را اذیت کردم و برای شما نتوانستم فرزند خوبی باشم.... بعد از مردن من حجله ای برای من مگذارید چون درنزد خدا هیچ ارزشی ندارد گل بر سر قبرم نیاورید چون این گلها بعد از 2 یا 3 روز پلاسیده می شوند مرا در بهشت زهرا (س) دفن کنید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
58/4/1361 جواد جلیلی

وصیت نامه شهید ناصر جام شهریاری
...و تو ای خدای بزرگ کمکم کن که جزء هدایت یافتگان باشم و نصرتم ده که با دشمنان دین تو ستیز کنم. ...ای مسلمانان از همه قشر بدانید که وظیفه شرعی است که از ولی امر مسلمین اطاعت کنید. ...خدایا یاریمان کن تا از اماممان پیروی کنیم، و در خط امام که همان خط اسلام است، باشید. ...ای ملت بیدار ایران هوشیار باشید و نگذارید تاریخ تکرار شود، حال که جنگ به نفع جمهوری اسلامی ایران پیش می رود، همانهایی که با امام علی (ع) گفتند که مالک را برگردان، ما با قرآن نمی جنگیم، (در اینجا هم این کار را نکنند) متأسفانه همین کار را کردند. ...قرآن و اسلام در ایران پیاده می شود، (اجرا می شود) نه در حزب بعث صدام. ...آری در زمان دودمان ننگین پهلوی سرمان در لاک خودمان بود، و هیچ توجهی نداشتیم، که بر ما و مکتب ما چه می گذرد و باز خداوند بر ما منت نهاد و رهبری از سلاله محمد (ص) خمینی این مرد بزرگ، مرد با تقوا، این اسلام شناس واقعی را ولی امر و رهبر و پیشوای ما کرد. ...ای آمریکای خونخوار که خون همه محرومان در سراسر گیتی به دست تو و یا جیره خوارانت می ریزد، به یاری حق و همت امت اسلامی دیگر عمرت به پایان رسیده است و تو را در جهان که رسوایی رسواتر خواهیم کرد.تو که هر روز در جنوب لبنان و السالوادور خونها می ریزی و سازمان حقوق بشرت در خواب خرگوشی فرو رفته است.

منبع: سایت نوید شاهد

 


[ پنج شنبه 89/7/1 ] [ 8:10 صبح ] [ علی فغانی ]

 راه‏هاى درمان مفاسد اخلاقى به صورت اصولى تقریبا همه جا یکى است که به طور کلى در دو راه علمى و عملى خلاصه مى‏شود.

الف-راه علمى

منظور از راه علمى،این است که انسان در آثار و پیامدهاى شهوت پرستى بیندیشد وببیند که چگونه تسلیم شدن در برابر شهوات،انسان را به ذلت،بدبختى،اسارت،تضعیف‏شخصیت اجتماعى و دورى از خدا مى‏کشاند که زندگى خفت‏بار افرادى که آلوده‏شهوت شده‏اند،بیانگر این واقعیت است.

بنابراین تامل در امور مذکور و اندیشه پیرامون شرح حال‏«اولیاء الله‏»و پیروان‏راستین آنها که بر اثر مبارزه با شهوات به مقامات بالا در دنیا و نزد خدا رسیده‏اند،انسان‏را از شهوت پرستى باز خواهد داشت.

علاوه بر این که تحکیم پایه‏هاى عقل و ایمان،انسان را قادر به کنترل شهوات‏مى‏کند،در این رابطه امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرمایند:«من کمل عقله استهان بالشهوات،کسى که عقلش کامل شود،شهوت‏ها را کوچک و بى‏ارزش مى‏شمرد.» (52)

در جاى دیگر نیز مى‏فرمایند:«من غلب شهوته ظهر عقله،کسى که بر شهوات خودغالب شود، عقل و خرد او ظاهر مى‏گردد» (53)

همچنین فرموده‏اند:«کلما قویت الحکمة ضعفت الشهوة،هر قدر حکمت و دانش‏انسان قویت‏شود،شهوات و تمایلات سرکش او ضعیف مى‏گردد.» (54)

آن حضرت در پیام پر معناى دیگرى نیز مى‏فرمایند:«اذکر مع کل لذة زوالها و مع‏کل نعمة انتقالها و مع کل بلیة کشفها،فان ذلک ابقى للنعمة،و انفى للشهوة،و اذهب‏للبطر،و اقرب الى الفرج و اجدر بکشف الغمة و درک المامول،هرگاه در لذت(حرامى)

باشى،به یاد بیاور که روزى زایل مى‏شود،و اگر در هر نعمتى هستى،به خاطر داشته باش که‏روزى سلب خواهد شد.در بلاها نیز انتظار بر طرف شدن آن را داشته باش،زیرا این‏یادآوریها،نعمت را پایدارتر مى‏کند و شهوات را دور مى‏سازد و مستى و غرور نعمت را زایل‏مى‏کند و به فرج و گشایش امور نزدیکتر و در از میان رفتن اندوه و رسیدن به مقصود، نزدیکتر و شایسته است.» (55)

به این ترتیب اندیشه در پیامدها،اثر عمیقى در بازدارندگى از آلودگى به شهوت‏هادارد،تمام تلاش رهبران الهى نیز این بوده است تا عواقب شوم گرفتارى در چنگال‏شهوات را به انسان‏ها گوشزد نموده و آنها را از کام شهوات نجات دهند.

این حدیث از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله،بیانگر این معنى است:«خمس ان ادرکتموهن فتعوذوابالله منهن:لم تظهر الفاحشة فى قوم قط حتى یعلنوها،الا ظهر فیهم الطاعون و الاوجاع‏التى لم تکن فى اسلافهم الذین مضوا و لم ینقصوا المکیال و المیزان الا اخذوا بالسنین‏و شدة المؤنة و جور السلطان،و لم یمنعوا الزکاة الا منعوا المطر من السماء،و لو لاالبهائم لم یمطروا و لم ینقضوا عهد الله و عهد رسوله الا سلط الله علیهم عدوهم واخذوا بعض ما فى ایدیهم،و لم یحکموا بغیر ما انزل الله الا جعل الله عز و جل باسهم‏بینهم،پنج چیز است که اگر با آنها روبرو شدید،از آنها به خدا پناه ببرید،اعمال زشت و آشکاردر هیچ قومى ظاهر نمى‏شود،مگر این که گرفتار طاعون و بیمارى‏هایى مى‏شوند که در میان‏پیشینیان آنها نبوده است و هیچ قومى کم فروشى نمى‏کنند مگر این که گرفتار قحطى وسختى زندگى و ظلم حاکمان مى‏شوند و هیچ قومى منع زکات نکردند مگر این که،از باران‏رحمت الهى محروم شدند و اگر به خاطر حیوانات نبود،بارانى به آنها نازل نمى‏شد و هیچ‏جمعیتى،پیمان خدا و رسولش را نمى‏شکستند،مگر این که خداوند دشمنانشان را بر آنهامسلط کرد و قسمتى از آنچه را که آنها داشتند،از آنان گرفتند و هیچ گروهى به غیر احکام‏الهى حکم نکردند،مگر این که خداوند اختلاف در میان آنها افکند و با هم درگیر شدند.» (56)

بى‏شک،تامل و تدبر در این پیامدها،تاثیر مستمر و یا موقت در بازداشتن اعمال غیراخلاقى دارد.

ب-راه عملى

از نظر عملى راه‏هاى مختلفى براى درمان‏«شهوت پرستى‏»وجود دارد از جمله:

1-یکى از بهترین راه‏هاى عملى براى نجات از گرداب شهوت،اشباع صحیح امیال‏و خواست‏هاى جنسى است،زیرا اگر خواست‏ها و امیالى که در درون انسان وجوددارند از راه‏هاى صحیح،اشباع گردند،دیگر زیانبار و مخرب نخواهند بود،به تعبیردیگر،این خواست‏ها را نمى‏توان و نباید سرکوب کرد،بلکه باید از آنها در کانال‏هاى‏صحیح و سازنده استفاده کرد، در غیر این صورت ممکن است تبدیل به سیلاب‏ویرانگرى شود که حرث و نسل انسان را با خود خواهد برد.

به همین دلیل،اسلام نه تنها تفریحات سالم و بهره‏گیرى معتدل از خواست‏هاى‏درونى را مجاز شمرده،بلکه نسبت‏به آن تشویق نیز نموده است.خطبه معروفى که ازامام جواد علیه السلام در مورد عقد همسرش نقل شده است،شاهد گویاى این مدعاست.آن‏حضرت در این خطبه مى‏فرمایند:«اما بعد فقد کان من فضل الله على الانام ان اغناهم‏بالحلال عن الحرام، یکى از نعمت‏هاى الهى بر بندگان این است که آنها را به وسیله حلال‏از حرام بى‏نیاز ساخته است.» (57)

این حدیث معروف نیز بر همین نکته اشاره دارد:«للمؤمن ثلاث ساعات،فساعة‏یناجى فیها ربه، و ساعة یرم معاشه،و ساعة یخلى بین نفسه و بین لذتها فیما یحل ویجمل،انسان با ایمان ساعات زندگیش را به سه بخش تقسیم مى‏کند،قسمتى را صرف‏مناجات با پروردگارش مى‏کند و قسمت دیگر را در راه اصلاح معاش و بندگیش به کار مى‏گیردو قسمت‏سوم را به بهره‏گیرى از لذت‏هاى حلال و دلپسند اختصاص مى‏دهد.» (58)

2-یکى دیگر از راه‏هاى نجات از شهوت پرستى،برنامه‏ریزى دقیق براى برنامه‏هاى‏زندگى است،زیرا،هرگاه انسان،براى تمام اوقات خود برنامه داشته باشد(هر چند برنامه‏او در پاره‏اى از موارد جنبه تفریحى و ورزشى داشته باشد)،دیگر مجالى براى کشیده‏شدن به آلودگى‏هاى شهوانى باقى نمى‏ماند.

3-برچیدن عوامل آلودگى نیز یکى از راه‏هاى درمان و یا پیشگیرى است،زیراامکان آلودگى به شهوات در محیطهاى آلوده فراوان است،یعنى،اگر محیط،آلوده‏شهوت شود و اسباب آن در دسترس همه قرار گیرد و آزادى نسبى نیز وجود داشته‏باشد،نجات از آلودگى،مخصوصا براى قشر جوان یا کسانى که در سطح پایینى از«معرفت‏»دینى قرار دارند،بسیار دشوار خواهد شد.

4-احیاى شخصیت معنوى و انسانى افراد جامعه نیز،از راه‏هاى مهم درمان یاپیشگیرى از آلودگى‏هاى شهوانى است،زیرا انسان،هنگامى که از ارزش وجود وشخصیت‏خود،آگاه شود و دریابد که او عصاره جهان آفرینش و گل سر سبد جهان‏خلقت و خلیفه خدا در روى زمین است،به این سادگى خود را به شهوات نمى‏فروشد.

امیر مؤمنان على علیه السلام در این رابطه مى‏فرمایند:«من کرمت علیه نفسه هانت علیه‏شهوته،کسى که به ارزش وجود خویش پى‏برد،شهوات در برابر او بى‏ارزش مى‏شوند» (59) ودر حدیث دیگرى از آن حضرت علیه السلام آمده است:«من عرف شرف معناه صائه عن دنائة‏شهوته...،کسى که شرافت ذاتى خود را بشناسد،او را از پستى شهوت مصون مى‏دارد!...» (60)

آخرین نکته‏اى که ذکر آن لازم به نظر مى‏رسد،این است که نه تنها در مساله مبارزه‏با شهوات، بلکه در تمام موارد مبارزه با مفاسد اخلاقى،باید به مساله مبارزه عملى‏اهمیت داد،به این معنى که هر قدر انسان با خلق و خوى بد به مبارزه برخیزد و در جهت‏مخالف آن حرکت کند، آن خلق و خوها کم رنگ و ضعیف مى‏شود و این مبارزه ازصورت فعلى به صورت حالت و از صورت حالت‏به صورت عادت و از صورت عادت‏به صورت ملکه در مى‏آید و خلق و خوى ثانوى در جهت مقابل شکل مى‏گیرد،مثلا،اگر انسان بخیل بذل و بخشش را تکرار کند،آتش بخل به تدریج در درون او فروکش‏کرده و خاموش مى‏شود.

اگر شهوت پرستان نیز در برابر طغیان شهوات،مقاومت و ایستادگى نمایند،طغیان‏شهوت فرو نشسته و روح عفت جایگزین آن مى‏شود.

این نکته در سخن پرمعنایى از امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده است:«قاوم الشهوة‏بالقمع لها تظفر،در برابر شهوت و امیال نفسانى،به قصد قلع و قمع مقاومت کن تا پیروزشوى. (61) »

شکم پرستى و شهوت جنسى

بزرگان علم اخلاق همچون فیض کاشانى در«المحجة البیضاء»و محقق نراقى در«معراج السعادة‏»و مرحوم شبر در کتاب‏«الاخلاق‏»شکم پرستى و شهوت جنسى را به‏صورت مستقل، مورد بحث قرار داده‏اند.در واقع از روایات اسلامى و اشاراتى که درآیات قرآن مجید است، پیروى نموده و براى این دو بخش اهمیت ویژه‏اى قایل شده‏اند.

مرحوم فیض کاشانى در کتاب‏«المحجة البیضاء»مى‏گوید:«بزرگترین عوامل هلاکت‏انسان، شهوت شکم است،همان بود که آدم و حوا را از بهشتى که دار القرار بود به دنیا که دارنیاز و افتقار است فرستاد...،در حقیقت‏شکم سرچشمه شهوات و منشا دردها و آفات است،زیرا حتى شهوت جنسى نیز پیرو آن است و به دنبال این دو،شهوت در جمع آورى مال و مقام‏است که وسیله‏اى براى سفره‏هاى رنگین‏تر و زنان بیشتر محسوب مى‏شود و به دنبال آنها،تنازع در دسترسى به مال و مقام و کشمکش‏ها به وجود مى‏آید و آفت ریا و خودنمایى و تفاخرو تکاثر و خود برتر بینى از آن متولد مى‏گردد،سپس این امور عاملى براى حسد،کینه،عداوت‏و دشمنى مى‏شود و دارنده آن را به ارتکاب انواع ظلم‏ها و منکرات و فحشاء مى‏کشاند...،حال‏که چنین است،لازم است‏به شرح آفات آن پرداخته شود و طرق مبارزه با آن روشن گردد (62) »

از این خطرناکتر آن است که انسان‏هاى شکم پرست و شهوت پرست،دین و ایمان‏خود را در راه آن از دست داده‏اند.در ذیل آیه: و آمنوا بما انزلت مصدقا لما معکم ولا تکونوا اول کافر به و لا تشتروا بآیاتى ثمنا قلیلا و ایاى فاتقون (63) که خداوند در آن‏یهود را به خاطر فروختن آیات الهى به بهاى ناچیز،مذمت مى‏کند،آمده است:جمعى‏از علماى بزرگ یهود،به خاطر تشکیل مجالس میهمانى پر زرق و برقى از سوى‏یهودیان براى آنها،ایات الهى را تحریف کردند و عملا آنها را به بهاى ناچیزى‏فروختند(و پیامبرى را که تورات وعده ظهورش را داده بود و آنها سالها در انتظارش‏بودند،انکار کردند.)

در روایات اسلامى نیز بحث گسترده‏اى درباره خطرهاى این دو نوع از شهوت دیده‏مى‏شود که در ادامه به برخى موارد اشاره مى‏شود:

1-رسول خدا صلى الله علیه و اله مى‏فرمایند:«ثلاث اخافهن بعدى على امتى الضلالة بعد المعرفة‏و مضلات الفتن و شهوة البطن و الفرج،سه چیز است که از آنها بر امتم بعد از خودم‏مى‏ترسم،گمراهى بعد از آگاهى و آزمایشهاى گمراه کننده و شهوت شکم و شهوت جنسى.» (64)

منظور از گمراهى بعد از آگاهى،این است که انسان بر اثر وسوسه‏هاى منحرفان وایجاد شبهات گوناگون،راه راستى را که شناخته،رها کند و در راه انحراف در آید که این‏موضوع در هر زمان-مخصوصا در زمان ما-وجود داشته و دارد.

منظور از«مضلات فتن‏»امتحاناتى است که خداوند براى بندگانش پیش مى‏آورد که‏گاهى انسان‏ها به خاطر پیروى هواى نفس از عهده آن بر نمى‏آیند،و منظور از«شهوت بطن و فرج‏»شکم پرستى و افراط در شهوت جنسى است.

مفهوم حدیث نشان مى‏دهد،خطرى که از ناحیه این سه امر،مردم را تهدید مى‏کند،بسیار جدى است.

2- پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله در جاى دیگر مى‏فرمایند:«اکثر ما تلج‏به امتى النار الا جوفان‏البطن و الفرج،بیشترین چیزى که سبب دوزخى شدن امت من مى‏شود،دو چیز میان تهى‏است،شکم و فرج‏» (65)

3- امام باقر علیه السلام نیز در این رابطه مى‏فرمایند:«اذا شبع البطن طغى،هنگامى که شکم‏سیر شود،طغیان مى‏کند.» (66)

4- آن حضرت در جاى دیگر مى‏فرمایند:«ما من شى‏ء ابغض الى الله عز و جل من‏بطن مملوء، هیچ چیزى نزد خداوند،منفورتر از شکم پر(و بیش از اندازه خوردن)نیست.» (67)

5- امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرمایند:«لا یفسد التقوى الا بغلبة الشهوة،تقوا وپرهیزکارى را چیزى جز غلبه شهوت از بین نمى‏برد.» (68)

6- حدیث دیگرى از همان حضرت علیه السلام نقل شده است:«لا تجتمع الحکمة والشهوة، دانش و حکمت‏با شهوت پرستى جمع نمى‏شود» (69) .

7- همان حضرت علیه السلام در جاى دیگر فرموده‏اند:«ما رفع امرءا کهمته و لا وضعه کشهوته،هیچ چیز مانند همت،انسان را بالا نمى‏برد و هیچ چیز مانند شهوت،انسان رابر زمین نمى‏زند.» (70)

52- شرح فارسى غرر،حدیث‏8226.

53- همان،حدیث‏7953.

54- همان،حدیث 7205.

55- میزان الحکمة،جلد 4،ص 3484،حدیث‏21507.

56- اصول کافى،جلد 2،ص‏373.

57- بحار الانوار،ج 50،ص‏76.

58- نهج البلاغه،کلمات قصار،جمله 390.

59- بحار الانوار،ج 78،ص 71.

60- غرر الحکم،شماره‏9069.

61- شرح فارسى غرر الحکم،ج 4،ص 514،ح‏6803.

62- المحجة البیضاء،ج 5،ص 145.

63- بقره/ 41.

64- اصول کافى،ج 2،ص‏79.

65- همان.

66- کافى،ج‏6،ص 270،حدیث 10.

67- ؟

68- شرح غرر الحکم،رقم‏10606.

69- غرر الحکم،رقم‏10573.

70- همان،ج 6،ص 114،رقم 9707.


[ چهارشنبه 89/6/31 ] [ 9:16 صبح ] [ علی فغانی ]

این مساله در منابع روایى اسلام،مورد توجه فراوان قرار گرفته است که بیشتر آنهابیانگر هشدار،درباره پیامدهاى خطرناک آن است.این احادیث تکان دهنده،هرخواننده‏اى را تحت تاثیر عمیق قرار داده و روشن مى‏سازد که آلودگى به‏«شهوت‏»-خواه‏به مفهوم عام و خواه به مفهوم خاص آن-از موانع اصلى سعادت و کمال انسان‏ها و از اسباب مهم گسترش گناه و جنایت در جامعه بشرى است که در ذیل،به بعضى از آن‏احادیث اشاره مى‏شود:

1-پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏فرمایند:«ما تحت ظل السماء من اله یعید من دون الله اعظم‏عند الله من هوى متبع،در زیر آسمان معبودى جز خدا پرستیده نشده است که در پیشگاه‏خدا،بدتر از هوا و هوسى باشد که انسان را به دنبال خود مى‏کشاند.» (18)

به این ترتیب،روشن مى‏شود که‏«شهوت‏»و هواى نفس از خطرناکترین عوامل‏انحراف انسان به سوى زشتى‏هاست.

2-امام امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام مى‏فرمایند:«الشهوات سموم قاتلات، شهوت‏ها،زهرهاى کشنده است‏» (19) (که شخصیت و ایمان و مروت و اعتبار انسان را نابودمى‏سازد).

3-در حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار علیه السلام آمده است:«الشهوات مصائدالشیطان، شهوات دام‏هاى شیطان است.» (20) (که انسان‏ها را به وسیله آن در هر سن و سال‏و در هر زمان و مکان صید مى‏کند.)

4-همان حضرت علیه السلام در جاى دیگر مى‏فرمایند:«امنع نفسک من الشهوات تسلم‏من الآفات،اگر مى‏خواهید از آفات در امان باشید،خویشتن را از تسلیم شدن در برابر شهوات‏بازدارید.» (21)

5-در حدیث دیگرى نیز از همان پیشواى پرهیزکاران جهان آمده است:«ترک‏الشهوات افضل عبادة و اجمل عادة،ترک شهوت‏ها،برترین عبادت و زیباترین عادت‏است.» (22)

6-امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:«من ملک نفسه اذا غضب و اذا رغب و اذا رهب و اذااشتهى،حرم الله جسده على النار،کسى که به هنگام غضب و تمایل و ترس و شهوت،ملک نفس خویش باشد،خداوند جسد او را بر آتش دوزخ حرام مى‏کند.» (23)

7-امیر مؤمنان على علیه السلام در حدیث دیگرى مى‏فرمایند:«ضادوا الشهوة مضادة‏الضد ضده و حاربوها محاربة العدو العدو،با خواهش‏هاى نفسانى در تضاد باشید،همچون تضاد دو ضد با یکدیگر و با آن به پیکار برخیزید(مانند)پیکار دشمن با دشمن.» (24)

این سخن با صراحت،این حقیقت را بازگو مى‏کند که‏«شهوت پرستى‏»درست مقابل‏«سعادت‏»و خوشبختى انسان قرار گرفته است.

پیامدهاى شهوت‏پرستى در کلام امیر مؤمنان على علیه السلام

درباره پیامدهاى شهوت پرستى و پیروى از هواى نفس،تعبیرات دقیق،حساب شده‏و تکان دهنده‏اى در احادیث اسلامى دیده مى‏شود که در این بحث تنها به کلام پیشواى‏متقیان حضرت على علیه السلام اشاره مى‏شود:

1-امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرمایند:«اهجروا الشهوات فانها تقودکم الى رکوب‏الذنوب و التهجم على السیئات،از شهوات سرکش بپرهیزید که شما را به ارتکاب انواع‏گناهان و هجوم بر معاصى مى‏کشاند.» (25)

2-این مساله گاهى به قدرى شدید مى‏شود که به کلى دین انسان را بر باد مى‏دهد،چنان که در حدیث دیگرى مى‏فرمایند:«طاعة الشهوة تفسد الدین،فرمانبردارى ازشهوات نفسانى،دین انسان را فاسد مى‏کند.» (26)

3-آن حضرت در تعبیر دیگرى مى‏فرمایند:«طاعة الهوى تفسد العقل،هوا پرستى عقل انسان را فاسد مى‏کند.» (27)

4-در جاى دیگر مى‏فرمایند:«الجاهل عبد شهوته،انسان نادان بنده شهوت خویش‏است‏» (28) ، یعنى،انسان جاهل مثل برده خوار و ذلیلى است که در برابر شهوت خویش،هیچ اختیارى از خود ندارد.

5-در تعبیر دیگر مى‏فرمایند:«عبد الشهوة اسیر لا ینفک اسره،برده شهوت چنان اسیر است که هرگز روى آزادى را نخواهد دید.» (29)

6-آن حضرت علیه السلام در این که سرانجام‏«شهوت پرستى‏»،رسوایى است،مى‏فرمایند: «حلاوة الشهوة ینغصها عار الفضیحة،شیرینى شهوت را ننگ رسوایى از میان‏مى‏برد.» (30)

7-در تعبیر دیگرى،شهوت پرستى را کلید انواع شرها مى‏دانند:«سبب الشر غلبة‏الشهوة (31) سبب شر،غلبه شهوت است.»

با توجه به این که‏«الشر»با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذکر شده است،معناى‏عموم را مى‏رساند که این امر بیانگر آن است که‏«شهوت پرستى‏»،سرچشمه تمام شرها وبدبختى‏هاست.

8-در جاى دیگر ضمن اشاره به این نکته که غلبه هوا و هوس،سبب بسته شدن‏راه‏هاى سعادت بشرى شده و او را در گمراهى نگاه مى‏دارد،مى‏فرمایند:«کیف یستطیع‏الهدى من یغلبها الهوى،چگونه مى‏تواند انسان به هدایت‏برسد،در حالى که هواى نفس براو غالب گردیده است.» (32)

9-آن حضرت در سخن دیگرى،غلبه شهوات را باعث تضعیف شخصیت انسان‏مى‏دانند:«من زادت شهوته قلت مروته،کسى که شهوات او فزونى یابد،شخصیت انسانى‏او کم مى‏شود.» (33)

10-در بیان دیگرى به این حقیقت اشاره مى‏کند که راه بهشت،راه‏«شهوت پرستان‏»

نیست:«من اشتاق الى الجنة سلا عن الشهوات،کسى که مشتاق بهشت‏باشد بایدشهوت پرستى را فراموش کند» (34)

11-در جاى دیگر این نکته را گوشزد مى‏کند که حکمت و آگاهى با شهوت پرستى‏سازگار نیست:«لا تسکن الحکمة قلبا مع شهوة،حکمت و دانش در قلبى که جاى‏شهوت پرستى است، ساکن نمى‏شود.» (35)

آثار زیانبار شهوت پرستى

از بحث‏هاى قبل روشن شد که‏«شهوت‏»داراى مفهوم عام و وسیعى بوده و شامل‏هر گونه دوست داشتن،تمایل و رغبت‏به درک لذت و خواهش نفس مى‏شود.بدون این‏که اختصاص به شهوت جنسى داشته باشد،گرچه گاهى در خصوص شهوت جنسى نیز به‏کار رفته است.

در قرآن مجید نیز این مفهوم در یازده مورد به صورت عام استفاده شده است و تنهادر دو مورد در معنى خاص آن به کار رفته است.در روایات اسلامى و کلمات علماى‏اخلاق نیز اغلب در مفهوم عام به کار رفته که در مقابل آن واژه‏«عفت‏»به معنى خویشتن‏دارى و چشم پوشى از لذایذ گناه آلوده مادى به کار مى‏رود.

این مفهوم بیشتر در موارد منفى به کار مى‏رود،اما گاهى در موارد مثبت نیز به کاررفته است، مانند،آن جایى که خداوند خطاب به بهشتیان مى‏فرماید:«... و لکم فیها ماتشتهى انفسکم ...، هر چه را دوست‏بدارید و به آن تمایل داشته باشید،در بهشت‏براى شمافراهم است‏» (36) یا آن جایى که مى‏فرمایند:«... فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین ...،دربهشت آنچه دل‏ها مى‏خواهد و چشم از آن لذت مى‏برد،موجود است.» (37)

به هر حال این واژه،بیشتر داراى بار منفى بوده و در مواردى که هوا و هوس افراطى‏بر انسان چیره گشته و تمایلات ویرانگر و گناه آلود بر تمام وجودش مستولى گردد به‏کار مى‏رود.

این واژه و مشتقات آن،در قرآن مجید،سیزده مورد به کار رفته که شش مورد آن‏داراى مفهوم مثبت و هفت مورد آن داراى مفهوم منفى است.

به هر حال‏«شهوت‏»به هر معنى که باشد،هرگاه مفهوم خاص آن که همان‏خواست‏هاى افراطى و شهوانى است مورد نظر باشد،آثار زیانبارى به دنبال خواهدداشت که به وضوح قابل مشاهده است که ضمن توجه به روایاتى که در فصل قبل‏آوردیم،باید اذعان داشت که سر تا سر تاریخ نیز مملو از پیامدهاى نامطلوب‏شهوت پرستى‏هاست که به طور خلاصه مى‏توان به عناوین زیر،اشاره کرد:

1-آلودگى به گناه

شهوت پرستى انسان را به سوى انواع گناهان مى‏کشاند و در واقع یکى ازسرچشمه‏هاى اصلى گناه و معصیت و نافرمانى خدا محسوب مى‏گردد،زیرا چشم وگوش انسان را بسته و به مصداق حدیث نبوى‏«حبک للشى‏ء یعمى و یصم (38) »آدمى راکور و کر کرده و قدرت درک واقعیت‏ها را از او مى‏گیرد و در چنین حال،زشتى‏ها درنظر او زیبا و زیبایى‏ها در نظر او زشت و بى‏رنگ مى‏شود.

به همین دلیل،در روایات سابق(روایت هشتم)خواندیم که امیر مؤمنان علیه السلام درباره‏پیروى از شهوات هشدار داده و مى‏فرماید:«از شهوات سرکش بپرهیزید که شما را به‏ارتکاب انواع گناهان مى‏کشاند.»

در حدیث دهم،از همان حضرت نیز به این نکته اشاره شد که:«هواپرستى عقل‏انسان را فاسد مى‏کند»و در حدیث نهم نیز فرمودند(اگر شهوت پرستى تشدید شود):«دین‏انسان را بر باد مى‏دهد و حتى انسان را به بت پرستى مى‏کشاند.»در این رابطه مفسران وارباب حدیث،در ذیل آیات 16 و 17 سوره حشر،داستانى درباره عابدى از قوم‏بنى اسرائیل به نام‏«برصیصا»آورده‏اند که شاهد زنده‏اى براى این مدعاست،داستان‏گر چه معروف است،اما تکرارش خالى از صواب نیست:

...مرد عابد بنى اسرائیلى به خاطر سال‏ها عبادتش،به آن حد از مقام قرب الهى‏رسیده بود که بیماران با دعاى او سلامت‏خود را باز مى‏یافتند و به اصطلاح مستجاب‏الدعوة شده بود.

روزى،زن جوان زیبایى را که بیمار بود،نزد او آوردند و به امید شفاء در عبادتگاه‏او گذاردند و رفتند.

شیطان به وسوسه آن عابد مشغول شد و آن قدر صحنه گناه را در نظرش زینت داد که‏عنان اختیار را از کف او ربود،آن چنان که گویا عابد کر و کور گشته و همه چیز را به‏دست فراموشى سپرده است.دیرى نپایید که آن عابد دامان‏«عفت‏»خویش را به گناه‏بیالود.پس ارتکاب گناه به خاطر این که احتمال داشت آن زن باردار شود و موجب رسوایى او گردد،باز شیطان و هواى نفس به او پیشنهاد کرد که زن را به قتل رسانده و درگوشه‏اى از آن بیابان وسیع دفن کند.

هنگامى که برادران دختر،به سراغ خواهر بیمار خویش آمدند و عابد اظهاربى‏اطلاعى کرد، آنان نسبت‏به عابد مشکوک گشته و به جستجو برخاستند و پس ازمدتى،سرانجام جسد خونین خواهر خویش را در گوشه بیابان از زیر خاک بیرون‏کشیدند.

این خبر در شهر پیچید و به گوش امیر رسید.او با گروه زیادى از مردم به سوى‏عبادتگاه آن عابد حرکت کرد تا علت این قتل را بیابد.هنگامى که جنایات آن عابدروشن شد،او را از عبادتگاهش فرو کشیدند تا بر دار بیاویزند.

در ادامه این حکایت آمده است:هنگامى که عابد در کنار چوبه دار قرار گرفت،شیطان در نظرش مجسم شد و گفت:من بودم که با وسوسه‏هاى خویش تو را به این روزانداختم،حال اگر آنچه را که من مى‏گویم،اطاعت کنى،تو را نجات خواهم داد.

عابد گفت:چه کنم؟

شیطان گفت:تنها یک سجده براى من کافى است.

عابد گفت:مى‏بینى که طناب دار را بر گردن من افکنده‏اند و من در این حال توانایى‏سجده بر تو را ندارم.

شیطان گفت:اشاره‏اى هم کفایت مى‏کند.

عابد بیچاره نادان،پس از این که با اشاره،سجده‏اى بر شیطان کرد،طناب دار گلویش‏را فشرد و او در دم جان سپرد.

آرى!شهوت پرستى باعث‏شد تا آن عابد،ابتدا به زنا آلوده شود و سپس قتل نفس‏انجام دهد و بعد دروغ بگوید و سرانجام مشرک گردد و بدین ترتیب محصول سال‏هاعبادت او بر باد رفته و نزد خاص و عام رسوا شود.

همه رنج جهان از شهوت آید که آدم زان برون از جنت آید (39)

2-فساد عقل

شهوت پرستى،پرده‏هاى ضخیمى بر عقل و فکر انسان مى‏اندازد،حق را در نظر اوباطل و باطل را در نظر او،حق جلوه مى‏دهد.در روایات گذشته نیز بیان داشتیم که:

«طاعة الهوى تفسد العقل،هوا پرستى عقل را فاسد مى‏کند.» (40) به همین دلیل بسیارى ازشهوت پرستان به هنگام غلبه شهوت،کارهایى انجام مى‏دهند که بعد از فرو نشستن آتش‏شهوت،از آن عمل خویش سخت پشیمان شده و گاه تعجب مى‏کنند که چگونه ست‏به‏انجام آن کار احمقانه و غلط زده‏اند.

در حدیث دیگرى امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرمایند:«اذا ابصرت العین الشهوة عمى‏القلب عن العاقبة،هنگامى که چشم،مظاهر شهوت را ببیند،عقل از مشاهده عاقبت کارباز مى‏ماند» (41)

3-تضعیف شخصیت اجتماعى انسان

شهوت پرستى،شخصیت و احترام اجتماعى انسان را در هم مى‏شکند و او را به ذلت‏مى‏کشاند، زیرا براى کامیابى‏هاى شهوانى باید تمام قید و بندهاى اجتماعى را شکست وتن به هر پستى داد.بدیهى است که انسان با شخصیت،در کشاکش شهوات،بر سردو راهى قرار مى‏گیرد که یا باید به خواست‏هاى شهوانى دل خویش برسد،یا شخصیت واحترام اجتماعى خود را حفظ نماید که اغلب جمع میان این دو غیر ممکن است!

در حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام آمده است:«زیادة الشهوة تزرى بالمروة، افزون‏شدن شهوت،شخصیت انسان را لکه دار مى‏کند.» (42)

4-اسارت نفس

اسارت و بندگى در برابر خواست‏هاى نفسانى،یکى دیگر از پیامدهاى شهوت پرستى است، زیرا انسان شهوت پرست چنان اسیر شهوات خود مى‏شود که‏بازگشت و دورى جستن از آنها، برایش مشکل و گاهى نیز غیر ممکن مى‏گردد.

نمونه بارز آن،زندگى خفت‏بار معتادان به مواد مخدر است که در ظاهر آزادند،ولى از هر اسیرى،اسیرترند.زنجیر اعتیاد ناشى از شهوت پرستى نیز آن چنان دست وپاى انسان را مى‏بندد که گویا هر گونه حرکت و تلاش براى دورى جستن از خواست‏هاى‏رذیله،بسیار مشکل مى‏گردد،مخصوصا اگر هوا پرستى،به سر حد عشق‏هاى جنون آمیزجنسى برسد که در این حال اسارت انسان به اوج خود مى‏رسد.

حضرت امیر مؤمنان على علیه السلام در این رابطه مى‏فرمایند:«عبد الشهوة اسیر لا ینفک‏اسره،بنده شهوت چنان اسیر است که هرگز روى آزادى را نخواهد دید.» (43)

آن حضرت در تعبیر دیگرى نیز مى‏فرمایند:«و کم من عقل اسیر تحت هوى امیر،چه بسیار عقلها و خردها که شهوات بر آن حکومت مى‏کند.» (44)

باز در حدیث دیگرى مى‏فرمایند:«الشهوات تسترق الجهول،شهوت‏ها،افراد نادان‏را برده خود مى‏سازند.» (45)

5-رسوایى و بى‏آبرویى

رسوایى،یکى دیگر از پیامدهاى شهوت پرستى است.تاریخ بشر مملو از شرح‏زندگى کسانى است که در جامعه داراى مقام و موقعیت ممتاز بودند،ولى هنگامى که‏اسیر«شهوت‏»و هواى نفس شدند،کارشان به رسوایى کشید.

در اشعار شعرا نیز رابطه‏«عشق‏»و«رسوایى‏»یک رابطه معروف و مشهور است. (46)

(رسواى عالمى شدم از فرط عاشقى)

در داستان یوسف و همسر عزیز مصر نشان مى‏دهد که چگونه همسر عزیز مصر با وجود احترام فراوان-به علت هواپرستى-رسواى خاص و عام شدیوسف به صبر خویش پیمبر شد رسوا شتاب کرد زلیخا را (47)

و به گفته شاعر عرب:

ان الهواى هو الهوان قلب اسمه فاذا هویت فقد لقیت هوانا (48)

هوا پرستى همان پستى است که نام آن تغییر یافته،به همین دلیل هر هوا پرستى پست‏مى‏شود.

عوامل و اسباب شهوت پرستى

بارها در مباحث مشابه گفته‏ایم که براى درمان مفاسد اخلاقى،باید نخست علل وریشه‏ها و اسباب آن را بیابیم.بزرگان علم اخلاق نیز،در مباحث این علم،به بحث ازانگیزه‏ها،اهمیت فوق العاده‏اى داده‏اند،به همین دلیل لازم است‏بحث دقیقى در موردعوامل شهوت پرستى داشته باشیم.

امیال و خواسته‏هاى درونى که از آن به شهوات تعبیر مى‏شود،-مخصوصا شهوت‏جنسى-یک امر طبیعى و خدادادى بوده و از عوامل حرکت انسان،براى پیشرفت‏زندگى بشمار مى‏آید.به همین دلیل،گر چه نمى‏توان آنها را از میان برد،اما هرگز نبایدبراى سرکوبى آنها نیز تلاش کرد،زیرا اگر این شهوات در حد اعتدال باشند،نه تنهامشکلى ایجاد نمى‏کنند،بلکه یکى از اسرار تکامل و تقدم انسان نیز محسوب مى‏گردند.

آنچه که به صورت مفسده اخلاقى ظاهر مى‏شود،همان طغیان شهوات و خارج شدن‏آنها از کنترل نیروى عقل و خرد است.

حال باید ملاحظه کرد که چه عواملى سبب خارج شدن امیال و خواست‏هاى درونى‏از تحت کنترل عقل گشته و به صورت نیرویى ویرانگر در مى‏آید.به یقین،امور زیر تاثیرزیادى در این مساله دارد:

1-ضعف ایمان

ضعف ایمان،علت اصلى نادیده گرفتن فرمان‏هاى الهى است.اگر انسان،خدا راحاضر و ناظر بداند و دادگاه بزرگ الهى را در قیامت‏با چشمان قلب خویش مجسم‏نماید،هرگز حدود الهى را نمى‏شکند و از مرزها تجاوز نکرده و آلوده شهوات و مفاسداخلاقى نمى‏گردد.

این همان برهان الهى است که در بدترین شرایط زندگى حضرت یوسف علیه السلام به‏سراغش آمد و او را از آلودگى به فحشاء-که تمام زمینه‏هاى ارتکاب،موجود وموانعش مفقود بود-حفظ کرد.

اگر ایمان ضعیف گشته و توجه به مبدا و معاد کم گردد،زمینه طغیان شهوات کاملافراهم مى‏شود که انسان در چنین شرایطى مثل حیوان درنده‏اى که از قفس خارج شده‏باشد و هیچ گونه مانعى در برابر خود نبیند،به همه جا حمله مى‏کند و اگر کسى دربرابرش ظاهر شود، مى‏درد.

در این رابطه در حدیث علوى آمده است:«من اشتاق الى الجنة سلا عن الشهوات،کسى که مشتاق به بهشت(و معتقد به آن)باشد،شهوات سرکش را به فراموشى مى‏سپارد.» (49)

گاهى نیز انسان براى بهره‏گیرى از شهوات بدون قید و شرط،سد ایمان را در هم‏مى‏شکند تا در شهوت پرستى آزاد باشد،قرآن مجید مى‏فرماید:« بل یرید الانسان‏لیفجر امامه-یسئل ایان یوم القیامة (50) ،...بلکه انسان مى‏خواهد(آزاد باشد و بدون ترس ازدادگاه قیامت)در تمام عمر، گناه کند،(از این رو)مى‏پرسد:قیامت کى خواهد بود؟(سؤالى که‏نشانه انکار یا تردید است).»

2-بى اعتنایى به حیثیت اجتماعى و شخصیت انسانى

بى‏اعتنایى به آبرو و حیثیت اجتماعى و ضعف شخصیت انسانى،اغلب سبب آلودگى‏به انواع شهوات مى‏شود،در حالى که آبرو و شخصیت انسانى و توجه به حیثیت‏اجتماعى،انسان را-هر چند که ایمان به خدا نیز نداشته باشد-در برابر طغیان شهوات، کنترل مى‏کند.

به همین دلیل،در جوامع غیر دینى،افراد آبرومند و با شخصیت،کمتر تسلیم طغیان‏شهوات گشته و به‏«شکم پرستى‏»و شهوات بى قید و شرط جنسى روى مى‏آورند،زیراآبرو و حیثیت اجتماعى و شخصیت انسانى آنها،سدى است در برابر طغیان شهوات.

بنابراین همیشه تنها افراد رذل و بى‏شخصیت،در چنگال این امور گرفتار مى‏گردند.

3-غفلت و بى‏خبرى

غفلت و بى‏خبرى از پیامدهاى شهوت پرستى،عامل دیگر آلودگى به این رذیله‏اخلاقى است، زیرا بیشتر رذایل اخلاقى،آثار سوء جسمانى و بهداشتى دارد،مثلا،شکم پرستى،انسان را به انواع بیمارى‏ها مبتلا مى‏سازد و یا افراط در شهوت جنسى،نیروو توان انسان را کاهش داده، اعصاب را در هم مى‏کوبد و عمر را کوتاه نموده و در نهایت‏سلامت جسمى و روحى انسان را مختل مى‏سازد.

به همین دلیل،در جوامع غیر مذهبى،افراد زیادى مقید به رعایت اعتدال در خوردن‏و مسایل جنسى هستند،زیرا توصیه پزشکان را در این زمینه پذیرفته و نتایج آن را درک‏کرده‏اند.

مشکلات اجتماعى ناشى از شهوت پرستى نیز قابل انکار نیست.به یقین‏«شکم پرستى‏»گروهى از مردم سبب گرسنگى گروه‏هاى دیگرى خواهد شد.

بى‏بند و بارى در مسائل جنسى نیز سبب ناامنى زن و فرزند این افراد مى‏شود و چه بسا که‏آلودگى به عمق خانه آنها نیز نفوذ کند.

بنابراین هر کس که به این امور توجه کند،به یقین در کنترل شهوات خویش‏مى‏کوشد.

4-معاشرت‏هاى نامناسب و محیطهاى آلوده

معاشرت‏هاى نامناسب،دوستان ناباب،محیطهاى آلوده و فساد وسائل ارتباطجمعى یکى از عوامل دیگر آلودگى به شهوت پرستى است.اغلب انسان‏هاى ناباب،دوستان خود را به گناه سوق داده و آنها را غرق گناه مى‏سازند و راه‏هاى مختلف ارتکاب گناه را به آنها مى‏آموزند،به گونه‏اى که مى‏توان گفت:رایج‏ترین اسباب آلودگى‏به شهوت پرستى،معاشرت با انسان‏هاى گناهکار و آلوده است.

بد آموزى ناشى از وسائل ارتباط جمعى و محیطهاى آلوده نیز از عوامل مهم این‏آلودگى است. در این زمینه در بحث‏هاى مربوط به امور«زمینه ساز مفاسد اخلاقى‏»درجلد اول به قدر کافى صحبت کردیم و به طور مشروح بیان داشتیم که معاشرتهاى آلوده،نه تنها انسان را آلوده گناه و مفاسد اخلاقى مى‏کند،بلکه تا سر حد کفر نیز پیش مى‏برد.

قرآن مجید نیز درباره بعضى از دوزخیان مى‏گوید:« و یوم یعض الظالم على یدیه یقول‏یا لیتنى اتخذت مع الرسول سبیلا-یا ویلتى لیتنى لم اتخذ فلانا خلیلا-لقد اضلنى عن‏الذکر بعد اذ جائنى و کان الشیطان للانسان خذولا (51) ،و به خاطر بیاور روزى که ظالم دست‏خویش را از شدت حسرت به دندان مى‏گزد و مى‏گوید:اى کاش!با رسول خدا صلى الله علیه و آله راهى‏برگزیده بودم.اى واى بر من!کاش فلان(شخص گمراه)را دوست‏خود انتخاب نکرده بودم!اومرا از ذکر خدا گمراه ساخت،بعد از آن که(یاد حق)به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه‏خوار کننده انسان است.(او را گمراه مى‏سازد،سپس در بیراهه رهایش مى‏کند.)»

محیطهاى آلوده،پدران و مادران فاسد و منحرف،از دیگر عوامل مؤثر آلودگى به‏شهوت پرستى است که تاثیر مخرب آنها قابل انکار نیست.به همین دلیل،هنگامى که‏بیشتر افراد پاک وارد چنین محیطهایى شوند،دل و ایمان خود را از دست داده و آلوده‏شهوات و مفاسد اخلاقى مى‏شوند.

18- الدر المنثور،ج‏6،ص 261 به نقل از میزان الحکمة،ج 4،ص 3478،شماره 21400

19- غرر الحکم،حدیث‏876.

20- غرر الحکم،حدیث 2121.

21- غرر الحکم،حدیث 2440.

22- همان،حدیث‏4527.

23- بحار الانوار،ج 75،ص‏243.

24- شرح غرر الحکم،حدیث 5934.

25- غرر الحکم،حدیث 2505.

26- شرح غرر الحکم،حدیث 5985.

27- همان،حدیث‏5983.

28- غرر الحکم،حدیث‏449.

29- غرر الحکم،حدیث 6300.

30- غرر الحکم،حدیث 4885.

31- شرح غرر الحکم،حدیث‏5533.

32- همان،حدیث 7001،ص‏566 غرر الحکم.

33- همان،حدیث 8022.

34- همان،حدیث 8591.

35- همان،حدیث 10915.

36- فصلت/ 31.

37- زخرف/ 71.

38- بحار الانوار ج 74،ص 165.

39- ناصر خسرو

40- شرح غرر الحکم،حدیث‏5983.

41- همان مدرک،حدیث‏4063.

42- همان،حدیث‏5507.

43- غرر الحکم،حدیث 6300

44- نهج البلاغه،کلمات قصار،حدیث 211.

45- نهج البلاغه،حدیث 922.

46- بر سر میدان رسوایى عشق عالمى را همچو شیدایى ببین(عطار) عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست یا غم دوست‏خورد یا غم رسوایى را(سعدى)

47- ناصر خسرو.

48- ادب الدنیا و الدین.

49- شرح فارسى غرر الحکم حدیث 8591.نهج البلاغه،کلمات قصار،حدیث 31

50- قیامت/ 5 و6.

51- فرقان/ 27 تا29.


[ چهارشنبه 89/6/31 ] [ 9:12 صبح ] [ علی فغانی ]

«شهوت‏» در لغت داراى مفهوم عامى است که به هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت‏به لذات مادى اطلاق مى‏شود; گاهى علاقه شدید به یک امر مادى را نیز شهوت مى‏گویند.

مفهوم شهوت، علاوه بر مفهوم عام، در خصوص «شهوت جنسى‏» نیز به کار رفته است. واژه «شهوت‏» در قرآن کریم هم به معنى عام کلمه آمده است و هم به معنى خاص آن. در این بحث، نظر ما بیشتر به معناى خاص آن است، زیرا آثار مخرب و زیانبار آن بیش از سایر کشش‏هاى مادى است.

«شهوت‏» نقطه مقابل «عفت‏» است. «عفت‏» نیز داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خویشتن دارى در برابر هر گونه تمایل افراطى نفسانى است و مفهوم خاص آن، خویشتن دارى در برابر تمایلات بى بند و بار جنسى است.

«عفت‏» یکى از فضایل مهم اخلاقى در رشد و پیشرفت و تکامل جوامع انسانى است; اما شهوت که مقابل عفت قرار دارد، موجب سقوط فرد و جامعه مى‏شود.

مطالعات تاریخى نشان مى‏دهد که اشخاص یا جوامعى که بهره کافى از عفت داشته‏اند، از نیروهاى خداداد خود، بالاترین استفاده را در راه پیشرفت‏خود و جامعه خویش برده و در سطح بالایى از آرامش و امنیت زیسته‏اند، اما افراد یا جوامعى که در «شهوت‏پرستى‏» غرق شده‏اند، نیروهاى خود را از دست داده و در معرض سقوط قرار گرفته‏اند.

طبق نظر کارشناسان حقوقى، «شهوت جنسى‏» در ایجاد جرم و جنایت نقش عمده را دارد تا جایى که گفته شده است: «در هر جنایتى، شهوت جنسى نیز دخیل بوده است‏». شاید این تعبیر، مبالغه‏آمیز باشد، ولى به یقین منشا بسیارى از جنایات و انحرافات، طغیان «غریزه جنسى‏» و شهوت‏پرستى است. خون‏هاى بسیارى در این راه ریخته شده و اموال فراوانى برباد رفته، اسرار مهم کشورها به وسیله زنان جاسوسى که سرمایه و ترفند کارشان استفاده از زیبایى و آلودگى‏یشان بوده، افشا شده و آبروى بسیارى از آبرومندان در این راه ریخته شده است.

طبق بیان آیات و روایات در مى‏یابیم که یکى از ابزارهاى مهم شیطان همین «شهوت جنسى‏» است. در قرآن کریم در موارد مختلف به «عفت‏» و «شهوت‏پرستى‏» اشاره شده است که ما در ذیل به بررسى آنها مى‏پردازیم:

1 - فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوت فسوف یلقون غیا × الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یدخلون الجنة و لا یظلمون شیئا(سوره‏مریم،آیه‏59و60)

2 - والله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما(سوره نساء،آیه‏27)

3 - و لوطا اذ قال لقومه انکم لتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین× ائنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل و تاتون فى نادیکم المنکر فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین(سوره‏عنکبوت،آیه‏28و29)

4 - و لما جاءت رسلنا لوطا سى‏ء بهم و ضاق بهم ذرعا و قال هذا یوم عصیب × و جآءه قومه یهرعون الیه و من قبل کانوا یعملون السیئات قال یا قوم هؤلاء بناتى هن اطهرلکم فاتقوا الله و لاتخزون فى ضیفى الیس منکم رجل رشید × قالوا لقد علمت ما لنا فى بناتک من حق و انک لتعلم ما نرید × قال لو ان لى بکم قوة او ءاوى الى رکن شدید × قالوا یا لوط انا رسل ربک لن یصلوا الیک فاسر باهلک بقطع من الیل و لایلتفت منکم احد الا امراتک انه مصیبها مآ اصابهم ان موعدهم الصبح الیس الصبح بقریب × فلما جآء امرنا جعلنا علیها سافلها و امطرنا علیها حجارة من سجیل منضود × مسومة عند ربک و ما هى من الظالمین ببعید (سوره‏هود، آیه‏77و83)

5 - کذبت قوم لوط بالنذر × انا ارسلنا علیهم حاصبا الا ءال لوط نجینا هم بسحر(سوره‏قمر، آیه‏33و34)

6 - و لوطا اذقال لقومه اتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العلمین × انکم لتاتون الرجال شهوة من دون النسآء بل انتم قوم مسرفون × و ما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناس یتطهرون × فانجیناه و اهله الا امراته کانت من الغابرین - و امطرنا علیهم مطرا فانظر کیف کان عاقبة المجرمین(سوره‏اعراف،آیه‏80و84)

ترجمه

1 - اما پس از آنان، فرزندان ناشایسته‏اى روى کار آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات پیروى نمودند و به زودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند دید!

مگر آنان که توبه کنند و ایمان بیاورند و کار شایسته انجام دهند; چنین کسانى داخل بهشت مى‏شوند و کمترین ستمى به آنان نخواهد شد.

2 - خدا مى‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاک نماید)، اما آنها که پیرو شهواتند، مى‏خواهند شما به کلى منحرف شوید.

3 - و لوط را فرستادیم، هنگامى که به قوم خود گفت: «شما عمل بسیار زشتى انجام مى‏دهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است.

آیا شما به سراغ مردان مى‏روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏کنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهید؟!» اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست مى‏گویى، عذاب الهى را براى ما بیاور!»

4 - و هنگامى که رسولان ما (فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت‏شد و قلبش پریشان گشت و گفت: «امروز روز سختى است!» (زیرا آنها را نشناخت و ترسید، قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.)

قوم او (به قصد مزاحمت میهمانان) به سرعت‏سراغ او آمدند - و قبلا کارهاى بد انجام مى‏دادند - گفت:«اى قوم من! این‏ها دختران منند، براى شما پاکیزه ترند (با آنها ازدواج کنید و از زشتکارى چشم بپوشید!)، از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید. آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!»

گفتند: «تو مى‏دانى ما تمایلى به دختران تو نداریم و خوب مى‏دانى ما چه مى‏خواهیم!»

گفت: «(افسوس!) اى کاش در برابر شما قدرتى داشتم، یا تکیه گاه و پشتیبان محکمى در اختیار من بود! (آن گاه مى‏دانستم با با شما زشت‏سیرتان ددمنش چه کنم!)»

(فرشتگان عذاب)گفتند:«اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توییم ; آنها هرگز دسترسى به تو پیدا نخواهند کرد! در دل شب، خانواده‏ات را (از این شهر) حرکت ده! و هیچ یک از شما شت‏سرش را نگاه نکند، مگر همسرت که او هم به همان بلایى که آنها گرفتار مى‏شوند، گرفتار خواهد شد! موعد آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟!

و هنگامى که فرمان ما فرا رسید، آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم و بارانى از سنگ (گلهاى متحجر) متراکم بر روى هم، بر آنها نازل نمودیم.

(سنگ هایى که) نزد پروردگارت نشاندار بود و آن از (سایر) ستمگران دور نیست!

5 - قوم لوط انذارها (و هشدارهاى پى در پى پیامبرشان) را تکذیب کردند.ما بر آنها تند بادى که ریگ‏ها را به حرکت در مى‏آورد فرستادیم (و همه را هلاک کردیم)، جز خاندان لوط را که سحرگاهان نجاتشان دادیم!

6 - (و به خاطر آورید) لوط را، هنگامى که به قوم خود گفت: «آیا عمل بسیار زشتى را انجام مى‏دهید که هیچ یک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟!

آیا شما از روى شهوت به سراغ مردان مى‏روید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفى) هستید»

ولى پاسخ قومش چیزى جز این نبود که گفتند: «این‏ها را از شهرتان بیرون کنید که این‏ها مردمى هستند که پاکدامنى را مى‏طلبند (و با ما هم صدا نیستند!)

(چون کار به این‏جا رسید) ما او و خاندانش را رهایى بخشیدیم، جز همسرش که از بازماندگان (در شهر) بود.

و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آنها فرستادیم (که آنها را در هم کوبید و نابود ساخت.) پس بنگر که سرانجام کار مجرمان چه شد!

تفسیر و جمع بندى

بلاى شهوت‏پرستى در طول تاریخ

در نخستین آیه، بعد از ذکر نام گروهى از پیامبران الهى و صفات برجسته و والاى آن بزرگواران، مى‏فرماید: «ولى بعد از آنها، فرزندان ناشایسته‏اى روى کار آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروى نمودند و به زودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند دید; فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا» (1)

و بلافاصله بعد از آن - به عنوان یک استثناء - مى‏فرماید: «مگر آنها که توبه کردند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، چنین کسانى داخل بهشت مى‏شوند و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد; الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یدخلون الجنة و لا یظلمون شیئا» (2)

شایان توجه این که بعد از مساله ضایع کردن نماز، سخن از پیروى «شهوات‏» و به دنبال آن، گمراهى به میان آمده است. این تعبیر حساب شده از یک سو اشاره به آن است که نماز، عامل مهمى براى شکستن «شهوات‏» و خود کامگى‏ها و هواپرستى‏هاست ; همان طور که در آیه 45 سوره عنکبوت آمده: «...ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر» و از سوى دیگر نشان مى‏دهد که سرانجام «شهوت‏پرستى‏»، گمراهى و ضلالت است، همان گونه که در آیه 10 سوره روم آمده است: «ثم کان عاقبة الذین اسائوا السوء ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزئون; سپس سرانجام کار کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به این‏جا رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند!»

آرى! آنها گمراه مى‏شوند و به کیفر گمراهى خود ; یعنى، آتش قهر و غضب الهى گرفتار خواهند شد.

روشن است که «شهوات‏» در این‏جا مفهوم وسیعى دارد و منحصر به «شهوت‏جنسى‏»نیست، بلکه هر گونه تمایل افراطى نفسانى و هواپرستى را شامل مى‏شود. البته کسانى که توبه کنند و ایمان خود را که به خاطر گناه ضربه دیده است تجدید نموده و به سراغ اعمال صالح بروند، اهل بهشت‏خواهند بود و آثار تضییع نماز و پیروى شهوات از وجودشان برچیده خواهد شد.

در دومین آیه، ضمن بیان مقابله آشکار میان «بازگشت‏به سوى خدا» و «پیروى از شهوات‏»، و اشاره به این که این دو موضوع در دو جهت مخالف، حرکت مى‏کنند، مى‏فرماید:«خدا مى‏خواهد توبه شما را بپذیرد و شما را ببخشد و از آلودگى پاک سازد ; اما آنها که پیرو شهواتند، مى‏خواهند شما به کلى (از راه حق) منحرف شود ; و الله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما» (3)

آرى! آنها که غرق گناه و شهوتند، مى‏خواهند دیگران را نیز هم‏رنگ خود سازند و از سر تا پا آلوده گناه کنند ; در حالى که خداوند مى‏خواهد مردم با ترک شهوات به سوى او بازگردند و غرق معرفت و نور و صفاى تقوا و قرین سعادت و خوشبختى شوند.

به گفته مفسران بزرگ، منظور از «میل عظیم‏»، هتک حدود الهى و آلوده شدن به انواع گناهان است. بعضى نیز آن را به معنى ازدواج با محارم و مانند آن - که در آیات قبل، از آن نهى شده است - تفسیر کرده‏اند که در واقع یکى از مصادیق مفهوم بالاست.

لازم به یادآورى است که پیروى از شهوات در این آیه، ممکن است داراى همان مفهوم عام باشد و نیز ممکن است اشاره به «شهوت جنسى‏» باشد ; زیرا این آیه بعد از آیاتى قرار گرفته که حرمت ازدواج با محارم و زنان شوهردار و کنیزان (آلوده به اعمال منافى عفت) را بیان کرده است. به هر حال این آیه، گواه روشنى است‏به این که راه «شهوت‏پرستى‏» از راه «خداپرستى‏» جدا بوده و این دو در مقابل هم قرار دارند.

آیات سوم، چهارم، پنجم و ششم، از آیات مورد بحث، ناظر به داستان قوم لوط و «شهوت‏پرستى‏» آنهاست ; شهوتى آمیخته با انحرافات جنسى که در تمام تاریخ آمده است. هر بخش از این آیات، نکته خاصى را تعقیب مى‏کند که ما به طور اجمال به آنها اشاره مى‏کنیم:

سومین آیه، گفتار حضرت لوط(ع) را بیان مى‏کند که قوم خود را مورد سرزنش شدید قرار داد: «لوط را فرستادیم، در آن هنگام که به قوم خود گفت: شما کار بسیار شنیعى انجام مى‏دهید که هیچ کس از جهانیان، قبل از شما آن را انجام نداده است ; و لوطا اذ قال لقومه انکم لتاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین‏» (4)

«فاحشه‏» واژه‏ایست که به هر کار بسیار زشت اطلاق مى‏شود، هر چند در تعبیرات متعارف بیشتر به «فحشاء جنسى‏» اطلاق مى‏گردد. تعبیر آیه فوق، نشان مى‏دهد که در جامعه بشرى «هم جنس گرایى‏» از قوم لوط(ع) شروع شد و تا آن زمان سابقه نداشت.

در ادامه آمده است: «آیا شما به سراغ مردان مى‏روید و راه تداوم نسل انسان را قطع مى‏کنید و در مجلس خود، اعمال زشت (دیگر نیز) انجام مى‏دهید؟! ; ائنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل و تاتون فى نادیکم المنکر...» (5)

در این تعبیر یکى از علت‏هاى مهم تحریم «هم جنس گرایى‏» را قطع نسل بشر مى‏داند; زیرا هنگامى که این عمل زشت اخلاقى به شکل فراگیر درآید، خطر انقطاع نسل بشر، جامعه بشرى را تهدید مى‏کند.

بعضى از مفسران، جمله «و تقطعون السبیل‏» آیه فوق را، اشاره به راهزنى و دزدى قوم لوط دانسته‏اند و بعضى اشاره به مزاحمت‏هاى جنسى مى‏دانند که به عمد براى راهگذران به وجود مى‏آوردند!

«نادى‏» از ماده «ندا» به معنى مجلس عمومى یا مجلس تفریح است ; زیرا در آن‏جا افراد یکدیگر را «ندا» مى‏کنند.

گرچه قرآن کریم، در این‏جا شرح نداده که آنها در جلسات تفریحى خود، چه منکرات دیگرى را انجام مى‏دادند، ولى پیداست که اعمالى متناسب با همان عمل شنیعشان بوده است. در روایات آمده است، آنها در حضور جمع بدن‏هاى خود را برهنه مى‏کردند، فحش‏هاى رکیک مى‏دادند و کلمات زشت و بسیار زننده رد و بدل مى‏نمودند و حرکات ناشایست دیگرى داشتند که قلم از ذکر آنها شرم دارد.

آنها چنان، غرق در شهوت بودند که خدا و همه ارزش‏هاى اخلاقى و انسانى را به باد مسخره مى‏گرفتند ; به همین دلیل، هنگامى که پیامبرشان حضرت لوط(ع) از روى تعجب و انکار سؤالى از عمل شنیعشان نمود، «پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست مى‏گویى، عذاب الهى را براى ما بیاور! ;...فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین. (6)

و به این ترتیب عذاب الهى را نیز به سخره گرفتند.

در چهارمین بخش از این آیات به گوشه دیگرى از داستان قوم لوط اشاره مى‏کند:«وآن زمانى است که فرشتگان الهى(که مامور عذاب قوم لوط بودند در چهره جوانان زیبایى)به‏سراغ حضرت لوط علیه السلام آمدند و او(که آنها را نمى‏شناخت)از مشاهده آنان سخت ناراحت‏شد وقلبش پریشان گشت و(پیش خود گفت:)امروز روز سختى است،زیرا ممکن است،این قوم‏زشت‏سیرت،حرمت میهمان‏هاى مرا نشناسند و قصد تجاوز به آنان را داشته باشند!، و لماجاءت رسلنا لوطا سى‏ء بهم و ضاق بهم ذرعا و قال هذا یوم عصیب » (7)

(و در این هنگام،اشرار قوم با خبر شدند«و به سرعت‏به سراغ او آمدند(و قصد سویى‏نسبت‏به میهمان او داشتند)و پیش از آن نیز اعمال بدى انجام مى‏دادند(و این کار،یعنى،تجاوز به میهمانان از آنها بعید نبود!، و جاءه قومه یهرعون الیه و من قبل کانوا یعملون‏السیئات... » (8)

«حضرت لوط علیه السلام(بسیار ناراحت‏شد و با ایثار و فداکارى عجیب و یا به خاطر اتمام‏حجت)به آنها گفت:این دختران منند که براى شما پاکیزه‏ترند(بیایید با آنها ازدواج کنید و ازاعمال شنیع خود دست‏بردارید.از خدا بترسید و مرا در برابر میهمانانم رسوا نسازید، آیا یک‏انسان رشید(و عاقل و با غیرت)در میان شما نیست؟، قال یا قوم هؤلاء بناتى هن اطهرلکم فاتقوا الله و لا تخزون فى ضیفى ا لیس منکم رجل رشید » (9)

ولى آن قوم کثیف و زشت‏سیرت،نه تنها در برابر این همه بزرگوارى حضرت‏لوط علیه السلام حیاء نکردند،بلکه بى‏شرمانه پاسخ گفتند:«تو خود مى‏دانى،ما را به دختران توحقى نیست(و به جنس زن علاقه‏اى نداریم!)تو به خوبى مى‏دانى که ما چه چیز مى‏خواهیم!، قالوا لقد علمت ما لنا فى بناتک من حق و انک لتعلم و ما نرید » (10)

هنگامى که قوم لوط،وقاحت را به آخرین درجه رساندند،حضرت لوط علیه السلام فریادزد و گفت:«اى کاش!قوت و قدرتى داشتم(تا شما خیره‏سران را مجازات مى‏کردم)و اى‏کاش! تکیه‏گاه محکمى از قوم و عشیره و پیروان نیرومندى در اختیار من بود(تا به کمک آنهاشما منحرفان را سخت کیفر مى‏دادم، قال لو ان لى بکم قوة او ءاوى الى رکن شدید » (11)

همان گونه که در ادامه این آیات آمده است‏حضرت لوط علیه السلام متوجه شد که آنهافرستادگان پروردگارند،هیچ کس نمى‏تواند کمترین آسیبى به آنها برساند.فرشتگان به‏حضرت لوط علیه السلام خبر دادند که فردا صبح عذاب هولناکى به سراغ این قوم مى‏آید وشهرهاى آنها به کلى زیر و رو مى‏شود و بارانى از سنگ‏هاى آسمانى بر آنها فرومى‏ریزد،به حضرت لوط علیه السلام دستور دادند که شبانه به اتفاق خانواده‏اش-به استثناى‏همسرش که از تقوا بى‏بهره بود-آن شهرها را ترک کنند که صبحگاهان عذاب الهى فرامى‏رسد.

در پنجمین بخش از آیات،ضمن اشاره به مجازات شدید این قوم ننگین شت‏سیرت‏مى‏فرماید:«قوم لوط،انذارها و هشدارهاى مکرر(پیامبرشان)را تکذیب کردند.ما بر آنها تندبادى که ریگ‏ها را به حرکت در مى‏آورد،فرستادیم(و همه را زیر آن مدفون ساختیم)، جزخاندان لوط که آنها را سحرگاهان نجات دادیم،(به استثناى همسرش که مشمول مجازات‏قوم گنه‏کار شد)، کذبت قوم لوط بالنذر×انا ارسلنا علیهم حاصبا الا آل لوط نجیناهم‏بسحر » (12) ).

البته این بخشى از مجازات دردناک آنها بود،زیرا در قرآن آمده است که:«نخست‏زلزله‏اى-به امر ما-آمد و سرزمین آنها را زیر و رو کرد،آن چنان که قسمت‏هاى بالا در پایین‏و قسمت‏هاى پایین در بالا قرار گرفت، فلما جاء امرنا جعلنا عالیها سافلها... (13)

«و بارانى از سنگ بر آنها فرو فرستادیم، ...و امطرنا عالیها حجارة من سجیل منضود » (14)

این باران سنگ،ممکن است‏بخشى از سنگ‏هاى سرگردان آسمانى بوده که به‏فرمان پروردگار الهى بر فراز آسمان شهر آنها ظاهر گشته و بر ویرانه‏ها و اجساد بى‏جان آنان باریده است.

احتمال دیگر این است که‏«حاصب‏»به معناى‏«طوفان شن‏»باشد.این طوفان گاهى‏تپه‏هایى را از یک گوشه بیابان برداشته و به آسمان مى‏برد،سپس در نقطه‏اى دیگر،مانندبارانى فرو مى‏ریزاند،به طورى که گاهى قافله‏ها،زیر انبوهى از شن و ماسه مدفون‏مى‏گشت!

حال این نکته قابل تامل است که هر چند،گاهى طوفان‏هاى شن یا باران‏هاى سنگ‏در جهان طبیعت روى مى‏دهد،ولى خداوند متعال فرمان داده بود که این حوادث درآن ساعت مخصوص و معین-که فرشتگان حضرت لوط علیه السلام را خبر داده بودند-واقع‏گردد.

احتمال دیگرى نیز وجود دارد که ممکن است،نخست زلزله‏اى سهمگین،شهرهاى‏آنها را زیر و رو کرده و سپس بارانى از سنگ‏هاى آسمانى بر سرشان فرو ریخته و آنگاه‏طوفانى از شن،آثار آنها را محو و نابود کرده باشد که این عذاب‏هاى سه گانه،بیانگرشدت خشم الهى،نسبت‏به این قوم رو سیاه است.

در ششمین و آخرین بخش از آیات،ضمن اشاره فشرده و مختصر به تمام ماجراى‏قوم لوط-از آغاز تا پایان-مى‏فرماید:«به خاطر آورید«لوط‏»را،هنگامى که به قوم خودگفت:آیا عمل شنیعى انجام مى‏دهید که هیچ کس از جهانیان پیش از شما آن را انجام نداده‏بود؟!، و لوطا اذ قال لقومه ا تاتون الفاحشة ما سبقکم بها من احد من العالمین » (15)

آرى!شما از روى شهوت به سراغ مردان مى‏روید،نه زنان،شما جمعیت‏تجاوزکارى هستید، زیرا قوانین و سنت‏هاى الهى را رها کرده و راه انحراف را پیش‏گرفته‏اید،راهى که سبب نابودى نسل و شیوع انواع بیمارى‏هاى و مفاسد دیگر اجتماعى‏مى‏شود.

گر چه بیمارى وحشتناک‏«ایدز»یکى از هولناکترین بیمارى‏هاى عصر ما شناخته‏شده،ولى بعید نیست که این بیمارى در آن زمان نیز وجود داشته و گروهى از قوم لوط به‏آن گرفتار شده بودند.به همین علت‏خداوند حکیم و رحیم،اجساد آنها را زیر خروارها سنگ و شن دفن کرد تا این امر،هم درس عبرتى براى دیگران بوده و هم مایه نعمتى که‏همان جلوگیرى از انتشار و سرایت این بیمارى به دیگران بوده است.

به هر حال،آن قوم آلوده،به قدرى بى‏شرم بودند که نه تنها به سخن حضرت‏لوط علیه السلام گوش ندادند،بلکه خواستار اخراج او و خاندانش-به جرم پاکى از آلودگى‏هاى‏شایع در میانشان-از آبادى‏ها شدند.قرآن کریم در ادامه این آیات به آن اشاره دارد: وما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناث یتطهرون ». (16)

خداوند در ادامه این آیات مى‏فرماید:

«ما لوط و خاندانش را-به جز همسرش که از بازماندگان(در شهر)بود،نجات بخشیدیم، سپس بارانى(از سنگ)بر آنها فرو فرستادیم(و همه را نابود کردیم و مدفون ساختیم). اکنون‏بنگر،سرانجام کار مجرمان چگونه بود، فانجیناه و اهله الا امراته کانت من الغابرین-وامطرنا علیهم مطرا فانظر کیف کان عاقبة المجرمین » (17)

آرى!آنها چنان آلوده بودند که بى‏گناهى و پاکدامنى را گناه مى‏دانستند!و پاکان رابه جرم پاکى محکوم به تبعید و راندن از خانه و زندگیشان مى‏کردند.هر چند قبل ازانجام این کار،به غضب الهى گرفتار و نابود شدند.

بخش مهمى از این آیات،ضمن بیان عواقب هوسبازى و هوا پرستى و شهوترانى-به‏مفهوم عام و خاصش-،این عمل ناشایسته و پست اخلاقى را که سرچشمه گناهان واثرات مخرب اجتماعى بى‏شمارى است،سخت نکوهش مى‏نماید.

1- مریم/ 59.

2- مریم/ 60.

3- نساء/ 27.

4- عنکبوت‏28/ .

5- عنکبوت/ 29.

6- عنکبوت/ 29.

7- هود/ 77.

8- هود/ 78.

9- هود/ 78.

10- هود/ 79

11- هود/ 80.

12- قمر/ 34 و 35.

13- هود/ 82.

14- هود/ 82.

15- اعراف/ 80.

16- اعراف/ 82.

17- اعراف/ 83 و 84.


[ چهارشنبه 89/6/31 ] [ 9:5 صبح ] [ علی فغانی ]

 یکى از ریشه‏هاى «حرص‏» دلباختگى و دلدادگى در برابر زرق و برق دنیاست.

هنگامى که آتش سوزان این عشق در درون جان انسان زبانه مى‏کشد او را به سوى حرص و ولع نسبت‏به مواهب دنیاى مادى مى‏کشاند، مانند: سایر عشاق بى‏قرار که فارغ از هرگونه فکر منطقى پیوسته دست و پا مى‏زنند و روز به روز خود را در این لجنزار آلوده‏تر مى‏سازند.

به همین دلیل قرآن مجید براى خشکانیدن ریشه حرص و ولع به سراغ حب دنیاى افراطى و یا به تعبیر دیگر «دنیاپرستى‏» مى‏رود و با تعبیرات گوناگون قدر و قیمت مواهب دنیا را در نظرها مى‏شکند تا عاشقان بى‏قرار دنیا به خود آیند و حریصانه به دنبال آن نشتابند و همه ارزشها را به خاطر وصول به آن زیر پا نگذارند.

با این اشاره به قرآن مجید بازمى‏گردیم و تعبیرات دقیق و حساب شده قرآن را در این زمینه بررسى مى‏کنیم.

1- قرآن در موارد متعددى زندگى دنیا را نوعى بازیچه کودکانه و سهو و سرگرمى مى‏شمرد، مى‏فرماید:

«و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو...; زندگى دنیا چیزى جز بازى و سرگرمى نیست.» (1)

در جاى دیگر مى‏فرماید: «اعلموا انما الحیاة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فى الاموال و الاولاد...; بدانید زندگى دنیا فقط بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون‏طلبى در اموال و فرزندان است.» (2)

در حقیقت دنیاپرستان را به کودکانى تشبیه مى‏کند که از همه چیز غافل و بى‏خبرند و تنها به سرگرمى و بازى مشغولند و حتى خطراتى را که در یک قدمى آنها وجود دارد نمى‏بینند!

بعضى از مفسران زندگى انسان را به پنج دوران(از کودکى تا چهل سالگى) تقسیم کرده‏اند و براى هر دورانى مدت هشت‏سال قائلند و مى‏گویند: هشت‏سال به بازى مشغول است، شت‏سال به لهو و سرگرمى‏ها، هشت‏سال در بحبوحه جوانى به سراغ زینت و زیبایى مى‏رود، هشت‏سال به تفاخر و فخرفروشى مى‏پردازد و بالاخره در هشت‏سال آخر به دنبال تکاثر و افزون‏طلبى در اموال و نیروها مى‏رود و در اینجا شخصیت انسان تثبیت مى‏شود و این حالت تا آخر عمر ممکن است‏باقى بماند و در نتیجه مجالى براى دنیاپرستان جهت اندیشیدن به حیات معنوى در ارزشهاى جاودانى باقى نماند.

2- در آیات دیگرى زندگى دنیا سرمایه «فریب و غرور» شمرده شده است، مى‏فرماید: «...و ما الحیاة الدنیا الا متاع الغرور; زندگى دنیا چیزى جز سرمایه فریب نیست!» (3)

در جاى دیگر مى‏فرماید: «...فلاتغرنکم الحیاة الدنیا و لایغرنکم بالله الغرور; پس مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد و مبادا(شیطان) فریبکار شما را به(کرم) خدا مغرور سازد و فریب دهد!» (4)

این تعبیرات نشان مى‏دهد که زرق و برق دنیاى فریبنده یکى از موانع مهم بر سر راه تکامل معنوى انسان است که تا این مانع را پشت‏سر ننهد راه به جایى نمى‏برد.

زندگى دنیا همچون سرابى است که تشنه‏کامان را در بیابان سوزان تعلقات مادى به سوى خود فرامى‏خواند، اما هنگامى که نزد آن مى‏آیند چیزى که عطش را فرونشاند پیدا نیست، بلکه دویدن در این بیابان سوزان آنها را تشنه‏تر مى‏کند، باز سراب را در فاصله دیگرى جلو خود مى‏بینند و به گمان اینکه آنجا آب است‏به سوى آن مى‏شتابند و باز هم تشنه‏تر و تشنه‏تر مى‏شوند تا هلاک گردند.

بسیارند کسانى که سالها به سوى دنیا دویده‏اند، هنگامى که به آن رسیده‏اند صریحا اعلام مى‏کنند نه تنها گمشده خود را(یعنى آرامش و آسایش) پیدا نکرده‏اند، بلکه «شهد» آن را با «شرنگ‏» و «گل‏» آن را با «خار» همراه دیده‏اند، غالبا به جاى آرامش، نگرانى‏ها و اضطراب‏هاى آنها براى حفظ آنچه دارند چندین برابر شده است!

3- گروه دیگرى از آیات از این حقیقت پرده برمى‏دارد که مجذوب شدن به زرق و برق دنیا انسان را از آخرت غافل مى‏کند; یعنى شغل شاغل و هم واحد آنها مى‏شود و تمام توجه آنان را به سوى خود جلب مى‏کند.

مى‏فرماید: «یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون; آنها تنها ظاهرى از زندگى دنیا را مى‏دانند و از آخرت غافلند!» (5)

آنها حتى زندگى دنیا را نشناخته‏اند و به جاى اینکه آن را مزرعه آخرت و قنطره و گذرگاهى براى نیل به مقامات معنوى و میدانى براى ورزیدگى و تمرین جهت‏به دست آوردن فضایل اخلاقى بشناسند آن را به عنوان هدف نهایى و مطلوب حقیقى و معبود واقعى خود شناخته‏اند و طبیعى است که چنین افرادى از آخرت غافل مى‏شوند.

در جاى دیگر مى‏فرماید: «ارضیتم بالحیاة الدنیا من الآخرة; آیا به زندگى دنیا به جاى آخرت راضى شده‏اید؟!» سپس مى‏افزاید: «فما متاع الحیاة الدنیا فى الآخرة الا قلیل; با اینکه متاع زندگى دنیا در برابر آخرت چیز اندکى بیش نیست.» (6)

آرى افراد کم ظرفیت و هوسباز، چنان دنیاى کوچک و ناپایدار در نظرشان بزرگ جلوه مى‏کند که حیات جاویدان و ابدى را که مملو از مواهب الهى است‏به فراموشى مى‏سپارند.

4- در بخش دیگرى از آیات، دنیا به عنوان «عرض‏»(بر وزن غرض) به معنى موجود بى ثبات و زوال پذیر تعبیر شده است، از جمله مى‏فرماید: «...تبتغون عرض الحیوة الدنیا فعند الله مغانم کثیرة...; شما سرمایه زوال‏پذیر دنیا را طلب مى‏کنید در حالى که نزد خداوند غنیمت‏هاى فراوانى براى شما(در سراى آخرت) است‏». (7)

در جاى دیگر خطاب به اصحاب پیامبر اسلام(ص) مى‏فرماید: «شما متاع ناپایدار دنیا را مى‏خواهید ولى خداوند سراى دیگر را براى شما مى‏خواهد»، (...یریدون عرض الدنیا و الله یرید الآخرة...) (8)

در آیات دیگرى نیز همین گونه تعبیر دیده مى‏شود که نشان مى‏دهد گروهى از مسلمانان یا غیر مسلمین به خاطر حرص در جمع آورى متاع زوال‏پذیر و ناپایدار دنیا از پرداختن به مواهب پایدار الهى در سراى دیگر و ارزشهاى والاى انسانى و مقام قرب به خدا باز مى‏مانند. آرى نعمت‏حقیقى زوال ناپذیر نزد اوست و باقى همه «عرض‏» و «عارضى‏» و زوال پذیر است.

این تعبیر هشدارى است‏به همه دنیاپرستان که مراقب باشند سرمایه‏هاى عظیم انسانى خود را فداى امور زوال‏پذیر نکنند.

5- در بخش دیگرى از آیات، از مواهب مادى دنیا تعبیر به زینة الحیاة الدنیا شده است. (9)

تعبیراتى مشابه آن در آیات دیگر نیز آمده است، مانند: «من کان یرید الحیاة الدنیا و زینتها نوف الیهم اعمالهم فیها و هم فیها لایبخسون; کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا به طور کامل به آنها مى‏دهیم و چیزى از آنها کم و کاست نخواهد شد(ولى در آخرت بهره‏اى نخواهند داشت)». (10)

در جاى دیگر خطاب به زنان پیامبر(ص) مى‏فرماید: «یا ایها النبى قل لازواجک ان کنتن تردن الحیاة الدنیا و زینتها فتعالین امتعکن و اسرحکن سراحا جمیلا; اى پیامبر! به همسرانت‏بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى‏خواهید بیایید با هدیه‏اى شما را بهره‏مند سازم و به طرز نیکویى رها سازم!(تا بتوانید به مقصد خود برسید)». (11)

این تعبیرات به خوبى نشان مى‏دهد که این زرق و برق‏ها تنها زیور و زینتى است‏براى حیات دنیاى مادى. بدیهى است هرگز در مورد امور حیاتى و سرنوشت‏ساز تعبیر به زینت نمى‏شود آن هم زینت «حیات دنیا» که به معنى زندگى پست است.

شایان توجه اینکه: حتى زینت‏بودن آن هم در آیات دیگر زیر سؤال رفته است و تعبیر به «زین‏» شده که نشان مى‏دهد یک زینت مصنوعى و خیالى و پندارى است، نه یک زینت واقعى و حقیقى.

مثلا در سوره بقره آیه 212 مى‏خوانیم: «زین للذین کفروا الحیاة الدنیا...; زندگى دنیا براى کافران زینت داده شده است‏»!

و در سوره آل عمران آیه 14 مى‏فرماید: «زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة...; محبت امور مادى از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و... در نظر مردم زینت داده شده است‏»!

این تعبیرات و تعبیرات مشابه آن نشان مى‏دهد که حتى زینت‏بودن این امور جنبه پندارى و خیالى دارد و گرفتاران آنها در واقع گرفتار خیال و پندار خویشند.

در اینجا سؤال مهمى مطرح است: چرا خداوند این امور را در نظرها زینت داده؟! به یقین براى آزمایش انسانها و تربیت و پرورش آنهاست; زیرا هنگامى که از این اشیاى زینتى جالب و دلربا که غالبا با گناه و حرام آلوده است‏به خاطر خدا رها مى‏کند، نهال ایمان و تقوا در وجود آنها بارور مى‏شود وگرنه صرف نظر کردن از اشیاى غیر جالب افتخارى محسوب نمى‏شود.

به تعبیر دقیق‏تر تمایلات افسار گسیخته درونى و هوا و هوس‏هاى سرکش، امور مادى و گناه آلود را در نظر انسان جلوه مى‏دهد، بنابراین زینت‏بودنش از درون انسان مى‏جوشد و اگر به خدا نسبت داده شده است‏به خاطر آن است که خداوند چنین اثرى را در آن تمایلات و هوس‏هاى سرکش آفریده و اگر در بعضى از آیات به شیطان نسبت داده شده، مانند «...و زین لهم الشیطان اعمالهم...; شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داد» (12) نیز به خاطر همین است که این تزیین از یک نظر کار خداست چرا که اثر هر چیزى از اوست و از نظر دیگر کار هوس‏هاى درونى است و از دیدگاه سوم کار شیطان است(دقت کنید).

به هر حال از مجموعه آیات بالا به دست مى‏آید که حب دنیا هرگاه به صورت افراطى در آید انسان را به بیگانگى از خدا مى‏کشاند.

دنیاپرستى در احادیث اسلامى

نکوهش از دنیاپرستى در روایات اسلامى مخصوصا در سخنان پیامبر اکرم(ص) و خطبه‏هاى نهج البلاغه به صورت بسیار وسیعى دیده مى‏شود، از جمله:

1- در حدیثى از رسول خدا(ص) در پاسخ این سؤال که چرا «دنیا»، «دنیا» نامیده شده؟(توجه داشته باشید که دنیا از ماده دنى به معنى پایین و پست است) فرمود: لان الدنیا دنیة خلقت من دون الآخرة...; به خاطر این است که دنیا پست است و پیش از آخرت آفریده شده‏». (13)

2- در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل شده که فرمود: «اکبر الکبائر حب الدنیا; بزرگترین گناهان، دنیاپرستى است‏»! (14)

3- همین معنى از امیرمؤمنان على(ع) نیز آمده است که فرمود: «حب الدنیا راس الفتن و اصل المحن; دنیاپرستى سرآغاز فتنه‏ها و ریشه همه محنتها و رنج‏هاست‏»! (15)

4- در حدیث دیگرى از همان امام(ع) مى‏خوانیم: «ان الدنیا لمفسدة الدین و مسلبة الیقین; دنیاپرستى دین انسان را بر باد مى‏دهد و ایمان و یقین او را مى‏گیرد». (16)

5- در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) آمده است که فرمود: «ان اول ما عصى الله به ست: حب الدنیا و حب الرئاسة و حب الطعام و حب النساء و حب النوم و حب الراحة;

نخستین چیزى که با آن عصیان و نافرمانى خدا شد شش چیز بود: دنیاپرستى، حب ریاست، علاقه به غذا(شکم‏پرستى)، محبت(افراطى) زنان، پرخوابى و علاقه به راحتى و تن‏پرورى‏». (17)

غالب این امور ششگانه یا تمام آنها در داستان عصیان و سرکشى شیطان و ترک اولاى آدم و گناه قابیل دیده مى‏شود لذا به عنوان اولین‏ها ذکر شده است.

6- در حدیث دیگرى مى‏خوانیم که از امام على بن الحسین(ع) پرسیدند: «اى الاعمال افضل عند الله عز و جل; کدام عمل در نز خداوند متعال افضل است‏» فرمود: «ما من عمل بعد معرفة الله جل و عز و معرفة رسوله افضل من بغض الدنیا و ان لذلک لشعبا کثیرة و للمعاصى شعبا; هیچ عملى بعد از شناخت پروردگار متعال و شناخت پیامبر او(ص) برتر از دشمنى با دنیا(و ترک دنیاپرستى) نیست و این شاخه‏هاى فراوانى دارد و همان گونه که گناهان دیگر شاخه‏هاى بسیار دارد».

سپس امام(ع) به سرکشى و عصیان شیطان که از «تکبر» سرچشمه گرفت و «حرص‏» که سبب گناه و ترک اولاى آدم و حوا شد، و «حسد» که سرچشمه عصیان قابیل گشت تا آنجا که دست‏خود را به خون برادرش آلوده ساخت اشاره فرموده، مى‏افزاید: «فتشعب من ذلک حب النساء و حب الدنیا و حب الرئاسة و حب الراحة و حب الکلام و حب العلو و الثروة، فصرن سبع خصال، فاجتمعن کلهن فى «حب الدنیا»! فقال الانبیاء و العلماء بعد معرفة ذلک، حب الدنیا راس کل خطیئة; از اینجا شاخه‏هاى علاقه به زن، و محبت دنیا و محبت‏به ریاست و علاقه به راحتى و تن‏پرورى و محبت‏سخن گفتن(پرگویى) و محبت‏برترى‏جویى و مال و ثروت پیدا شد، و این هفت صفت همه در «حب دنیا» خلاصه مى‏شود و اینجاست که پیامبران و علما بعد از آگاهى بر این موضوع گفتند: محبت دنیا سرچشمه همه گناهان است‏»!

سپس براى اینکه تفاوت میان دنیاى ممدوح و مذموم را روشن سازد امام در پایان مى‏فرماید: «و الدنیا دنیائان: دنیا بلاغ و دنیا ملعونة; و دنیا دو گونه است: دنیایى که به حد کفاف است(و انسان را به آخرت و معنویت) مى‏رساند و دنیاى نفرین شده(که انسان را از خدا دور مى‏کند)»! (18)

7- در حدیث دیگرى از امام على بن ابیطالب(ع) مى‏خوانیم، فرمود: «ارفض الدنیا فان حب الدنیا یعمى و یصم و یبکم و یذل الرقاب; دنیاپرستى را ترک کن چرا که حب دنیا چشم را کور و گوش را کر و زبان را لال مى‏کند و گردنها را به ذلت مى‏کشاند»! (19)

طبیعى است که وقتى عشق به چیزى در وجود انسان چیره مى‏شود، او را از روشن‏ترین واقعیت‏ها غافل مى‏کند، چشم دارد اما گویى نابیناست، گوش دارد اما گویى ناشنواست، زبان دارد ولى جز به آنچه به آن دل بسته است گردش نمى‏کند و براى رسیدن به این محبوب خود یعنى دنیا تن به هر ذلتى مى‏دهد.

8- باز در حدیثى که در مورد آثار منفى دنیاپرستى از امیرمؤمنان على(ع) نقل شده و در واقع فلسفه این حکم الهى در آن تبیین گردیده، مى‏خوانیم: «حب الدنیا یفسد العقل، و یصم القلب عن سماع الحکمة و یوجب الیم العقاب; دنیاپرستى خرد را فاسد مى‏کند و گوش قلب را از شنیدن سخنان حکمت آمیز ناشنوا مى‏سازد و سبب عذاب دردناک(در دنیا و آخرت) مى‏شود». (20)

9- در حدیث دیگرى در بیان آثار زیانبار دنیاپرستى از پیامبر اکرم(ص) چنین آمده است: «ان الدنیا مشغلة للقلوب و الابدان; دنیاپرستى هم فکر انسان را به خود مشغول مى‏دارد و هم بدنها را(نه آرامش فکر مى‏گذارد و نه آسودگى جسم)»! (21)

10- این سخن را با حدیث پرمعنى دیگرى از رسول خدا(ص) پایان مى‏دهیم، فرمود: «انه ما سکن حب الدنیا قلب عبد الا التاط بثلاث: شغل لاینفد عناوئه، و فقر لایدرک غناه، و امل لاینال منتهاه; دنیاپرستى در هیچ دلى ساکن نمى‏شود مگر اینکه او را به سه چیز آلوده مى‏کند، گرفتارى مستمرى را که هرگز خستگى آن پایان نمى‏گیرد و احساس فقر و بینوایى که هرگز به غنا نمى‏رسد و آرزوى درازى که هیچگاه پایان نمى‏گیرد»! (22)

دنیاى مطلوب و دنیاى مذموم

بارها گفته‏ایم حب دنیا در این بحث‏ها چیزى مساوى دنیاپرستى است نه بهره‏گیرى معقول از مواهب مادى در طریق وصول به معنویت که اگر چنین باشد حب دنیا نیست، بلکه حب آخرت است و به تعبیر دیگر بسیارى از برنامه‏هاى معنوى بدون امکانات مادى میسر نیست و در واقع امکانات مادى از قبیل مقدمه واجب است که انسان اگر آن را به نیت مقدمه واجب بجا آورد نه تنها عیبى ندارد بلکه مشمول ثواب الهى نیز مى‏شود.

به همین دلیل در آیات فراوانى از قرآن مجید تعبیرات مثبتى در باره مواهب دنیا دیده مى‏شود:

1- از جمله در آیه وصیت، از مال دنیا تعبیر به «خیر»(خیر مطلق) شده است، مى‏فرماید: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت اغ‏ن ترک خیرا الوصیة للوالدین و الاقربین بالمعروف...; بر شما نوشته شده: هنگامى که یکى از شما مرگش فرارسد، اگر «خیرى‏»(مالى و ثروتى) از خود به جاى گذارده براى پدر و مادر و نزدیکانش به طور شایسته وصیت کند!». (23)

2- در جاى دیگر از آن تعبیر به «برکات آسمان و زمین‏» نموده که درهاى آن به روى پرهیزکاران گشوده مى‏شود: «و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض...; اگر اهل شهر و آبادیها ایمان مى‏آوردند و تقوا پیشه مى‏کردند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‏گشودیم‏». (24)

3- در جاى دیگر از مال و ثروت تعبیر به «فضل الله‏» شده است، در سوره جمعه مى‏خوانیم: «فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فى الارض و ابتغوا من فضل الله...; هنگامى که نماز(جمعه) پایان گرفت(ممنوع بودن معامله پایان مى‏یابد و شما آزادید) در زمین پراکنده شوید و از فضل الهى بهره بگیرید». (25)

4- در جاى دیگر افزایش منابع مالى را به عنوان «پاداشى در برابر توبه از گناه و روى آوردن به سوى خدا» مى‏شمرد، چنانکه در داستان نوح(ع) مى‏خوانیم: «یرسل السماء علیکم مدرارا × و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم انهارا; من به آنها(مشرکان) گفتم از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است - تا بارانهاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد - و شما را با اموال و فرزندان فراوان(نیروى مالى و انسانى) امداد و یارى کند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیار شما قرار دهد». (26)

در جاى دیگر منابع مالى را وسیله قوام زندگى شمرده و تاکید مى‏کند آن را به دست افراد بى کفایت و نادان قرار ندهید و از آن به خوبى نگهدارى کنید: «و لاتؤتوا السفهاء اموالکم التى جعل الله لکم قیاما; اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام زندگى شما قرار داده به ست‏سفیهان نسپارید»! (27)

5- در جاى دیگر به مجاهدان راه خدا وعده غنایم جنگى مى‏دهد و آن را پاداش الهى مى‏شمرد، مى‏فرماید: «وعدکم الله مغانم کثیرة تاخذونها فعجل لکم هذه...; خداوند به شما غنایم فراوانى وعده داده بود که آنها را به دست مى‏آورید، این(موهبت) را در اختیار شما قرار داد». (28)

6- در بخش دیگر از آیات از نعمت‏هاى مادى دنیا تعبیر به «طیبات‏» شده است، در سوره اعراف آیه 32 مى‏خوانیم: «قل من حرم زینة الله التى اخرج لعباده و الطیبات من الرزق...; بگو چه کسى زینت‏هاى الهى را که براى بندگان خود آفریده و روزى‏هاى پاکیزه را حرام کرده است‏»؟!

در جاى دیگر مى‏فرماید: «و اذکروا اذ انتم قلیل مستضعفون فى الارض تخافون ان یتخطفکم الناس فآواکم و ایدکم بنصره و رزقکم من الطیبات لعلکم تشکرون; به خاطر بیاورید هنگامى را که شما گروهى اندک و ضعیف در روى زمین بودید، آنچنان که مى‏ترسیدید مردم شما را بربایند! ولى او شما را پناه داد و با یارى خود تقویت کرد و از روزى‏هاى پاکیزه(طیبات) بهره‏مند ساخت‏شاید شکر نعمتش را بجا آورید». (29)

از این تعبیرات پرمعنى و مانند آن که در قرآن وارد شده به خوبى استفاده مى‏شود که مواهب مادى دنیا در شرایط معقول، نه تنها نامطلوب و آلوده نیست‏بلکه پاک و پاکیزه و مایه پاکى و پاکیزگى انسانهاست!

7- در بعضى دیگر از آیات، تعبیراتى دیده مى‏شود که نشان مى‏دهد امکانات مادى علاوه بر اینکه فضل الهى است مى‏تواند سبب قرار گرفتن انسان در زمره صالحان شود، همان گونه که در آیه 75 توبه مى‏خوانیم: «و منهم من عاهد الله لئن آتانا من فضله لنصدقن و لنکونن من الصالحین; گروهى از آنها کسانى هستند که با خدا پیمان بسته‏اند که اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد قطعا صدقه خواهیم داد و از صالحان خواهیم بود»!

این آیه مخصوصا با توجه به شان نزولش که در باره یکى از انصار به نام ثعلبة بن حاطب نازل شد که از پیامبر(ص) درخواست کرد دعا کند خدا مال فراوانى به او دهد تا از آن در راه کمک به نیازمندان و رسیدن به مقام صالحان و شاکران بهره گیرد و پیامبر(ص) با روحیه‏اى که در او سراغ داشت‏براى او دعا نکرد و پس از اصرار دعا فرمود، به خوبى نشان مى‏دهد که امکانات مادى مى‏تواند وسیله‏اى براى سعادت و خوشبختى انسانها و وصول آنان به درجه صالحان و مقربان گردد.

از مجموع عناوین هفتگانه‏اى که در آیات بالا آمد به خوبى مى‏توان نتیجه گرفت که نعمت‏هاى مادى دنیا ذاتا مذموم و منفور و زشت و پلید نیستند، بلکه تابع چگونگى بهره‏گیرى از آنهاست که به آنها این شکل را مى‏دهد، اگر از آنها به طور صحیح بهره‏گیرى شود، چهره‏اى محبوب و مطلوب و زیبا و جالب و پاک و پاکیزه دارد، در غیر این صورت منفورند.

شاهد این سخن روایات متعددى است که در کتاب وسائل در باب «استحباب الاستعانة بالدنیا على الآخرة‏» (30) آمده است.

مرحوم شیخ حر عاملى در این باب یازده روایت نقل مى‏کند که همه آنها شاهد بر این است که مى‏توان از مواهب مادى براى سعادت جاویدان بهره گرفت، از جمله در حدیثى از رسول خدا نقل شده که فرمود: «نعم العون على تقوى الله الغنى; «بهترین کمک براى به دست آوردن تقواى الهى، غنا و بى‏نیازى است...». (31)

در حدیث دیگرى در همان باب از امام صادق(ع) مى‏خوانیم که فرمود: «غنا یحجزک عن الظلم خیر من فقر یحملک على الاثم; آن غنا و بى‏نیازى که تو را از ستم در باره دیگران بازدارد، بهتر از فقرى است که تو را وادار به گناه کند»!

و در حدیث دیگرى آمده است که یکى از یاران معروف امام صادق(ع) نقل مى‏کند که در حضور آن حضرت بود که مردى(از روى تاسف و تاثر) عرض کرد: «به خدا سوگند ما طالب دنیا هستیم و دوست داریم دنیا عائد ما شود»! امام فرمود: «تحب ان تصنع بها ماذا؟!; تو این دنیا را براى چه مى‏خواهى؟» عرض کرد: «اعود بها على نفسى و عیالى، و اصل بها، و اتصدق بها، و احج و اعتمر; مى‏خواهم به وسیله آن زندگى خود و خانواده‏ام(آبرومندانه) تامین کنم و با آن صله رحم بجا آوردم و براى خدا صدقه بدهم و حج و عمره بجا آورم.» امام فرمود: «لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الآخرة; این طلب دنیا نیست، این طلب آخرت است‏»! (32)

این سخن را با کلام امیرمؤمنان على(ع) در خطبه‏209 نهج البلاغه پایان مى‏بریم: هنگامى که امام با جمعى از یارانش براى عیادت «علاء بن زیاد حارثى‏» که از شخصیت‏هاى معروف بصره و از یاران على(ع) بود، وارد خانه او شد و خانه وسیع و گسترده او را دید، به او فرمود: «ما کنت تصنع بسعة هذه الدار فى الدنیا و انت الیها فى الآخرة کنت احوج; با این خانه چنین وسیعى در دنیا چه مى‏کنى؟(و براى چه مى‏خواهى؟) در حالى که در آخرت به آن نیازمندترى‏»!

سپس امام(ع) سخن انتقاد آمیزش را با این جمله تکمیل فرمود: «و بلى ان شئت‏بلغت‏بها الآخرة تقرى فیها الضیف، و تصل فیها الرحم، و تطلع منها الحقوق مطالعها، فاذا انت قد لغت‏بها الآخرة; آرى اگر بخواهى با همین خانه وسیع مى‏توانى به آخرت برسى(و سراى دیگرت را آباد کنى) از میهمانان در آن پذیرایى کنى و در آن صله رحم بجاى آورى و حقوق واجب آن را ادا کنى، با این حال به وسیله این خانه به آخرت رسیده‏اى‏»! (33)

نتیجه اینکه: هرگاه مواهب مادى دنیا ابزارى براى وصول به آخرت و کمک به نیازمندان و حمایت از ضعفا و ترویج و تحکیم پایه‏هاى حق و عدالت‏باشد، چیزى بهتر از آن نیست و اگر در مسیر گناه و حرص و جمع مال بدون ملاحظه حلال و حرام مصرف گردد چیزى بدتر از آن نیست، آرى این گونه دنیاپرستان مجموعه‏اى از صفات زشت و رذیله را در درون خود گردآورى مى‏کنند.

یکى از یاران معروف امام على بن موسى الرضا(ع) به نام محمد بن اسماعیل بن بزیع مى‏گوید: از آن حضرت شنیدم مى‏فرمود: «لایجتمع المال الا بخصال خمس ببخل شدید و امل طویل و حرص غالب و قطیعة الرحم و ایثار الدنیا على الآخرة; اموال دنیا در یک جا جمع نمى‏شود، مگر(به کمک) پنج چیز: بخل شدید، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم و مقدم داشتن دنیا بر آخرت‏»! (34)

پى‏نوشتها:

1- انعام32.

 2- حدید، 20.

3 - آل‏عمران، 185.

4 - لقمان،33.

5- روم،7.

6 - توبه، 38.

7 - نساء، 94.

8 - انفال،67.

9- کهف،46 و 28.

10- هود، 15.

11- احزاب، 28.

12- نمل، 24.

13- بحارالانوار، جلد 54، صفحه‏356.

14- کنزالعمال، حدیث 6074(جلد3، صفحه 184).

15- غررالحکم، شماره 4870.

16- غررالحکم، شماره 3518.

17- بحارالانوار، جلد 70، صفحه 60.

18- اصول کافى، جلد 2، صفحه 130، باب «حب الدنیا»، حدیث 11.

19- اصول کافى، جلد 2، صفحه‏136.

20- غررالحکم شرح فارسى، جلد3، صفحه‏397، شماره 4878.

21- بحارالانوار، جلد 74، صفحه 81.

22- بحارالانوار، جلد 74، صفحه 188.

23- بقره، 180.

24- اعراف،96.

25- جمعه، 10.

26- نوح، 12 تا 11.

27- نساء، 5.

28- فتح، 20.

29- انفال،26.

30- جلد 12، صفحه 18 تا16.

31- وسائل الشیعه، جلد 12، صفحه‏16.

32- وسائل الشیعه، جلد 12، صفحه‏19، باب استحباب جمع المال من حلال...، حدیث‏3.

33- نهج البلاغه، خطبه‏209.

34- وسائل الشیعه، جلد 12، صفحه‏19، حدیث 4.


[ چهارشنبه 89/6/31 ] [ 8:47 صبح ] [ علی فغانی ]
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 211
بازدید دیروز: 128
کل بازدیدها: 1483198
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد