سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

عاشورا (دهم محرم)، واقعه جانگداز کربلا - سال 61 هجری قمری
این روز، پُر آوازه ترین روز سال و خاطره آمیزترین روز تاریخ بشری است. در این روز بزرگ، پای مردی، فداکاری و سربلندی گروه اندکی از انسان های به خدا پیوسته در برابر خیل عظیم و کثیر دشمنان و جنایت پیشه گان به نمایش درآمد. این روز، روز فداکاری امام حسین(ع) و یاران باوفای وی می باشد و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت. در این روز، حوادث و رویدادهای مهمی در سرزمین کربلا به وقوع پیوست که برای همیشه در تاریخ انسان ها ثبت و درج خواهد ماند. در این جا به طور گذرا به اهم رویدادهای عاشورای سال 61 قمری اشاره می کنیم: 1- تنظیم صفوف سپاه. امام حسین(ع) پس از نماز صبح عاشورا، سپاه کم تعداد خود را که متشکل از 32 تن سواره و 40 تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه به فرماندهی زهیر بن قین، دسته دوم را در بخش میسره به فرماندهی حبیب بن مظاهر و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهی خود آن حضرت تقسیم بندی کرد. هم چنین آن حضرت، بیرق سپاه را به برادرش حضرت عباس بن علی(ع) واگذارد و نیروهای خود را در جلو و خیمه گاه را در پشت سر آنان قرار داد. عمر بن سعد نیز فرماندهی میمنه سپاه خود را به عمرو بن حجّاج، فرماندهی میسره را به شمر بن ذی الجوشن، فرماندهی سواره نظام را به عروة بن قیس و فرماندهی پیاده نظام را به شبث بن ربعی واگذاشت و بیرق سپاه را به دست غلامش "درید" سپرد. 2- موعظه های امام حسین(ع). امام حسین(ع) پیش از آغاز نبرد، بارها برای اندرز سپاه کفر پیشه دشمن، پیش قدم شد و با بیان خطبه هایی روشن گر، آنان را به حفظ آرامش و عدم خون ریزی دعوت کرد و از جنگ و مبارزه بازداشت. آن حضرت، علاوه بر خود، برخی از یاران خویش را نیز در این روز به نزد سپاهیان عمر بن سعد فرستاد و از طریق آنان، این سپاه گمراه را به هدایت و حقانیت دعوت کرد. 3- ندامت حرّ بن یزید. حرّ بن یزید که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دلیر مردان عرب بود، روز عاشورا پیش از آغاز درگیری رسمی، پشیمان شد و به سپاه امام حسین(ع) پیوست. با این که وی نخستین کسی بود که راه را بر امام حسین(ع) بسته و با اجبار و اکراه، آن حضرت را به سوی سرزمین کربلا گسیل داشت، با این حال، مورد پذیرش اباعبدالله الحسین(ع) قرار گرفت و آن حضرت، توبه اش را پذیرفت و او را در جمع یارانش قرار داد. پیوستن حرّ بن یزید و تعدادی از سپاهیان عمر بن سعد به سپاهیان امام حسین(ع)، دودلی و سردرگمی بسیاری از کفر پیشه گان را به دنبال داشت و حالت عجیبی در میان سپاهیان عمر بن سعد به وجود آورد. 4- هجوم سراسری دشمن. عمر بن سعد که تاب پیوستن افراد دیگری به سپاه امام حسین(ع) را نداشت، لشکریان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومی داد. در اندک مدتی دو سپاه به هم نزدیک شده و نبرد سختی آغاز گردید. هر یک از یاران امام حسین(ع) با ده ها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت و هیچ سستی و تردیدی در وی ملاحظه نمی شد و این روحیه بالای رزمی و اعتقادی قوی، برای دشمن سنگین و کمرشکن بود. در این نبرد، حدود پنجاه تن از یاران امام حسین(ع) و صدها تن از سپاه دشمن کشته شدند. 5- نبرد انفرادی. دشمن که از نبرد سراسری و تهاجمی، نتیجه ای نگرفته بود، به تدریج به سوی نبرد انفرادی روی آورد. زیرا اگرچه سپاه عمر بن سعد جملگی برای نبرد با امام حسین(ع) آمده بودند، ولی در میان آنان مردان زیادی بودند که جنگ با فرزندان رسول خدا(ص) را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومی و هجوم سراسری تعلل می ورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذشته بودند. در این مرحله نیز تعدادی از سپاهیان امام حسین(ع) کشته شدند. 6- نماز ظهر عاشوار. ابوثمامه صیداوی در گرما گرم نبرد، به امام حسین(ع) نزدیک شد و به آن حضرت عرض کرد، که وقت زوال فرا رسیده است. امام حسین(ع) که به نماز اهمیت ویژه ای می داد، دستور داد جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند. دشمنان که به نماز اهمیت چندانی نمی دادند، آن حضرت و یارانش را در حال نماز نیز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تیر آنان را نشانه می گرفتند. عبدالله حنفی که خود را سپر امام حسین(ع) قرار داده بود، متحمل سیزده تیر دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شریف امام حسین(ع) به لقاء الله پیوست. 7- شهادت سایر یاران امام حسین(ع). پس از نماز ظهر عاشورا، باقیمانده یاران امام حسین(ع) نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. شیر مردانی چون زهیر بن قین، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حرّ بن یزید، بریر بن خضیر و دلیر مردانی از بنی هاشم چون علی اکبر(ع)، عباس بن علی(ع)، قاسم بن حسن(ع)، عبدالله بن مسلم(ع) و افرادی دیگر در یاری مولا و سرورشان امام حسین(ع) جنگیدند و سرانجام به دست دشمنان اهل بیت(ع)، مظلومانه به شهادت رسیدند. 8- مبارزه و شهادت امام حسین(ع). امام حسین(ع) پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان عصمت پناه را در خیمه ای گرد آورد و آنان را تسلی و دلداری داد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود و با قلبی شکسته از آنان خداحافظی کرد. آن حضرت، فرزندش امام زین العابدین(ع) را که در بیماری سختی به سر می برد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین(ع) به تنهایی، ساعاتی با نیروهای گسترده دشمن مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان را کشته و زخمی نمود. خود آن حضرت نیز زخم های فراوانی در میدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آن ها، از زین اسبش "ذوالجناح" به زمین افتاد و مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت. سرانجام شمر بن ذی الجوشن، با قساوت و بی رحمی تمام به بدن خونین و کم رمق آن حضرت نزدیک شد و سر مبارکش را از قفا جدا کرد و بدین طریق، روح شریفش را به اعلی علیین به پرواز در آورد. (1) 1- نک: الارشاد (شیخ مفید)، ص 447؛ الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص 901؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج1، ص 342؛ لهوف سید بن طاووس، ص 114


[ یکشنبه 91/7/9 ] [ 7:20 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

دور اندیشی و تدبیر امام حسین(ع) در شب عاشورا - سال 61 هجری قمری
امام حسین(ع) پس از اطمینان از عدم حمله دشمن در عصر روز نهم محرم و در شب عاشورا، فرصتی یافت تا با یارانش به گفت و گو پرداخته و امور سپاه را تنظیم و به عبادت و تهجّد خود بپردازد و برای روز بعد، خود را از هر جهت آماده نماید. در این جا وقایع شب عاشورا را فهرست وار به استحضار می رسانیم: 1- خطبه امام حسین(ع). امام حسین(ع) در شامگاه روز تاسوعا، یارانش را در خیمه ای بزرگ گرد آورد و برای آنان خطبه ای خواند و در بخشی از آن فرمود: اما بعد، من یارانی باوفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم و خویشاوندانی نیکوکارتر و به حقیقت نزدیکتر از خویشاوندان خود نمی شناسم، خدا شما را از جهت من، پاداش نیک عطا فرماید. یاران من! بدانید یک امشب، بیشتر در این جهان به سر نخواهیم کرد و فردا از دست این مردم، جان به سلامت نخواهیم برد. من به شما اجازه می دهم که همگی از این سرزمین بیرون روید و من بیعت خود را از شما برداشتم و اینک شب تاریک است و شما می توانید با کمال آسودگی خود را از چنگال دشمن برهانید. پس از سخنان آن حضرت، حاضران در مجلس از جمله برادران، فرزندان، برادر زادگان و عموزادگان آن حضرت، یکی پس از دیگری داد سخن داده و عرض کردند که ما هرگز چنین نخواهیم کرد و تا زنده ایم، تو را تا آخرین قطره خونمان یاری خواهیم نمود. پیش از همه، برادرش حضرت عباس(ع) سخن گفت و وفاداری و پایداری خویش را ابراز داشت. سپس سایر یاران امام حسین(ع) به وی اقتدا کرده و هر کدام به نوعی وفاداری خویش را اعلام کردند و از تنها گذاشتن آن حضرت و رفتن از سرزمین کربلا امتناع نمودند. 2- سفارش امام حسین(ع) به خواهرش زینب کبری(س). حضرت زینب(س) هنگامی که متوجه حالات امام حسین(ع) گردید و یقین حاصل کرد که وی از دنیا قطع امید کرد و آماده لقای الهی شده است، بسیار نگران و سراسیمه شد و به نزد آن حضرت رفت و عرض کرد: ای کاش مرگ مرا در می یافت و به زندگی ام پایان می داد و من شاهد چنین روزی نبودم. امروز گویا مادرم فاطمه زهرا(س)، پدرم حضرت علی(ع) و برادرم حسن مجتبی(ع) از دنیا رفته اند. ای یادگار گذشتگان و سرپرست بازماندگان! تو چرا؟ امام حسین(ع) خواهرش را دلداری داد و به وی فرمود: خواهرم! متوجه باش که شیطان، حلم و بردباریت را از تو نرباید. خواهرم! آرام باش و از خدا بپرهیز و به اراده او خوشنود باش و بدان که اهل زمین می میرند و آسمانی ها باقی نمی مانند و غیر خدا هر چه هست، از بین می رود و جز ذات پاک باری تعالی که موجودات را آفرید و مردم را مبعوث می سازد و یکتای بی همتا است، هیچ چیز دیگری برقرار نخواهد ماند. جدّم رسول خدا(ص)، پدرم، مادرم و برادرم که از من بهتر بودند، همگی رفتند. بر من و هر مسلمانی لازم است از آنان پیروی کرده و به راه آنان برویم. آن حضرت، با بیانی شیوا و آرام بخش، خواهرش را تسلی داد و بر قوه صبر و حلمش افزود و برای همیشه وی را آرام نمود. 3- تنظیم امور خیمه گاه. امام حسین(ع) که تجربیات ارزنده ای از نبرد با دشمنان داشت، با همان یاران اندک خود، تمام جوانب جنگ و دفاع بایسته را ملحوظ می داشت و از پیش برای آن تصمیمات لازم را اتخاذ می کرد. آن حضرت، برای دفاع بهتر و روان تر در برابر تهاجم احتمالی دشمن، دستور داد که خیمه ها را به یکدیگر نزدیک کرده و با طناب های محکم آن ها را به هم پیوند دهند و در اطراف خیمه ها خندقی حفر کرده و آن ها را از خار و هیزم انباشته کنند، تا در هنگام هجوم دشمن از سه طرف آنان را با خندق هایی شعله ور مواجه کرده و از یک طرف با نیروهای تدافعی خویش در برابر دشمن ایستادگی کنند. این تصمیم و تدبیر آن حضرت، بسیار اثر بخش و کارساز بود. زیرا بارها دسته هایی از اراذل و گروه های جنایت پیشه سپاه عمر بن سعد، قصد هجوم به خیمه گاه امام حسین(ع) را نمودند ولی با انبوهی از آتش مواجه شده و از ادامه کار خود منصرف گردیدند. 4- عبادت و تهجّد. شب عاشوار به عنوان آخرین شب زندگانی امام حسین(ع) و یاران وفادارش، برای آنان بسیار با ارزش و مغتنم بود. آنان از این شب، بیشترین و بهترین بهره های معنوی و عرفانی را تحصیل کرده و تا بامدادان روز عاشورا به راز و نیاز، مناجات، نماز و قرائت قرآن پرداختند و روح و روان خود را با تهجّد و شب زنده داری صیقل داده و برای شهادت در راه خدا آماده کردند. (1) 1- نک: الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص 901؛ الارشاد (شیخ مفید)، ص 442؛ لهوف سید بن طاووس، ص 109


[ یکشنبه 91/7/9 ] [ 7:18 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

وقوع سریه قُرطاء - سال ششم هجری قمری
قرطاء، نام تیره ای از قبیله "بنی بکر بن کلاب" بود، که نسبت به مسلمانان مدینه و شخص پیامبر(ص)، سر ستیز داشته و همیشه با آنان دشمنی می کردند و مخالفان و دشمنان اسلام را تقویت و همراهی می نمودند. پیامبر اکرم(ص) برای خاموش کردن فتنه قرطاء و زمین گیر کردن گردنکشان این طایفه، محمد بن مسلمه را در رأس سی رزمنده مسلمان به سوی آنان اعزام کرد. محمد بن مسلمه، در دهم محرم سال ششم قمری از مدینه خارج گردید و رفت و بازگشت او به مدت نوزده روز ادامه یافت و یک روز مانده به آخر محرم به مدینه بازگشت نمود. وی، به فرمان رسول خدا(ص)، شب ها را راه می پیمود و روزها را در استتار کامل به استراحت می پرداخت. تا این که پس از چند روز راه پیمایی به گروهی از قبیله "مُحارب" رسید که آنان نیز در دشمنی با اسلام، همدست مخالفان بودند. سپاهیان اسلام، آنان را غافلگیر کرده و با کشتن یک تن از آنان، شتران و گوسفندان آنان را به غنیمت گرفتند و سایر افراد دشمن تاب مقاومت نیاورده و ناچار راه گریز در پیش گرفتند. محمد بن مسلمه، پس از آن به منطقه ای رسید که مشرف به طایفه بنی بکر بود. وی، در آن مکان بر آنان شبیخون زد و با کشتن ده نفر از افراد بنی بکر، شتران و گوسفندان زیادی از آنان به غنیمت گرفت و از این راه، دشمن را از جهت نیروی انسانی و اقتصادی در فشار قرار داد و توان تهاجم های بعدی را از آنان سلب نمود. محمد بن مسلمه در این نبرد، در حدود یکصد و پنجاه شتر و سه هزار رأس بز و گوسفند از بنی بکر و بنی محارب به غنیمت گرفت و همه آن ها را به مدینه منتقل کرد. (1) 1- المغازی (واقدی)، ج1، ص 534


[ یکشنبه 91/7/9 ] [ 7:14 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

سال پنجم هجری قمری: آغاز غزوه ذات الرّقاع
به پیامبر اکرم(ص) خبر داده شد که جنگجویان دو تیره "بنی محارب" و "بنی ثعلبه" از قبیله غطفان در سرزمین نجد ] از بخش های مرکزی جزیرة العرب [ با گردآوری نیرو و تهیه تجهیزات و امکانات لازم، آماده یورش به سوی مدینه منوره و جنگ با مسلمانان شده اند. پیامبر(ص) برای دفع تهاجم دشمن و غافل گیر کردن آنان، در دهم محرم سال پنجم قمری ] چهل و هفتمین ماه هجرت[ در رأس چهارصد ] به روایتی هفتصد و یا هشتصد[ تن از سربازان اسلام، از مدینه بیرون رفت و عازم منطقه نجد گردید. اما همین که به این منطقه وارد شد، دشمنان به هراس افتاده و به کوه ها و بلندی های اطراف پراکنده گردیدند. ولیکن از دور مراقب مسلمانان بوده تا آنان را در فرصتی مناسب، در کمین خویش گرفتار سازند. پیامبر(ص) که از قصد آنان آگاه بود، جانب احتیاط را مراعات می کرد و بدین جهت برای نخستین بار، آن حضرت و مسلمانان همراه وی، نمازشان را به صورت "نماز خوف" به جا آوردند. (1) سپاه اسلام، پس از چند روز رزمایش نظامی و به دست آوردن مقداری غنایم جنگی، بدون روبرو شدن با جنگجویان دشمن، به سوی مدینه برگشت. امّا در بین راه، که در درّه ای گسترده توقف کرده و شب را در آن جا به استراحت پرداختند، مورد هجوم یکی از نیروهای دشمن واقع شدند. وی که سپاه اسلام را تعقیب می کرد، از تاریکی شب استفاده کرد و به سوی نگهبانان اسلام، تیرهای چندی رها کرد و یکی از آن ها به نام "عبّاد بن بشر" نگهبان عبادت پیشه اسلام مورد اصابت قرار داد و او را از پای درآورد.(2) 1- نماز خوف، نماز ویژه مسلمانان در حال نبرد با دشمنان است، که به جهت در امان ماندن از هجوم دشمن، به صورت کوتاه خوانده می شود. 2- المغازی (واقدی)، ج1، ص 395؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص 423؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)، ج2، ص 104


[ یکشنبه 91/7/9 ] [ 7:11 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

عرف دیپلماتیک


[ جمعه 91/7/7 ] [ 6:28 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

برکات وجود امام رضا (علیه السلام ) در ایران

امام رضا(ع) و پروانه

به برکت وجود امام رضا (علیه السلام ) در ایران فضاهای زیارتی و عبادی، موقوفات، شفاخانه یا همان دارالشفاء ایجاد شد که به شرح و توضیح مختصری از آن ها می پردازیم:

1ـ ایجاد فضاهای زیارتی و عبادی:

 

پس از شهادت مظلومانه علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام) دوستان و شیعیان متوجه زیارت آن حضرت شدند. بقعه رضویه، نخست محوطه کوچکی بود که در میان باغ بزرگی قرار داشت. روضه مطهره رضویه از همان روز نخست خادم داشته و شخصی کلیددار حرم مطهر بوده است. پس از مدتی در کنار قبر آن حضرت مسجدی ساخته و در اختیار زائران قرار می‌گیرد. به موازات ساختن مساجد رباط‌هایی نیز جهت سکونت زائران امام(علیه السلام) ساخته و متصدیان در آنجا به فعالیت می‌پرداختند و برای رفاه و آسایش زائران کوشش می‌کردند.(1)

 

ظاهراً نخستین گروهی که در کنار قبر مطهر سکونت اختیار می‌کنند، خادمان روضه مبارکه، کسبه و اصناف بوده‌اند، از این تاریخ که زمان آن مشخص نیست، مشهد امام علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) محل مسکونی می‌شود و اندک اندک در آنجا سکونت می‌یابند و بعد از مدتی حالت یک قصبه را به خود می‌گیرد و به «مشهدرضا» معروف می‌گردد.(2)

 

 

در قرن سوم و چهارم هجری سه گروه در مشهد اقامت داشتند: نخست خادمان و کارگزاران روضه مبارکه، دوم علما و سادات که برای قرب جوار، تبلیغ احکام و اقامه شعائر دینی در آنجا سکونت داشتند و سوم افرادی که برای کسب و کار به آنجا رفته بودند و حوائج ساکنان و زائران را برآورده می‌کردند.(3)

سلاطین آل‌بویه به مشهد مقدس رضوی توجه داشته‌اند تا‌ آنجا که رکن‌الدوله یکی از امیران این سلسله برای زیارت حضرت رضا به مشهد مشرف می‌گردد.(4) صاحب بن عباد که در ری حکومت و وزارت داشته نیز به مشهد مقدس عنایت داشته است.(5)

در قرن نهم هجری که مصادف با سلطنت تیموریان است، مشهد مقدس رضوی به صورت مرکزی دینی، فرهنگی، هنری و اقتصادی درآمد و مردم از اطراف و اکناف به آنجا می‌آمدند. شاهرخ امیر تیمور که در هرات حکومت می‌کرد، به مشهد مقدس عنایتی بسیار داشت. در این ایام به دلیل وجود امنیت، مردم از گوشه‌ و کنار، برای زیارت به مشهد مشرف می‌شدند. در این دوره فضاهای جدیدی برای عبادت و زیارت ساخته می‌شد و در اختیار زائران حضرت رضا(علیه السلام) قرار می‌گرفت. گوهرشاد رواق بزرگ دارالسیاده، رواق دارالحفاظ و رواق دارالسلام را ساخت و در همین زمان، مسجد مجلل و باشکوه گوهرشاد نیز بنا گردید.(6)

مسجد جامع گوهرشاد یکی از مهم‌ترین و زیباترین مساجد تاریخی در بلاد و اماکن اسلامی به شمار می‌رود. این مسجد باشکوه یادگاری از قرون گذشته و نمونه‌ای از معماری‌های سنتی اسلامی است که در جوار بارگاه ملکوتی علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) قرار گرفته و متصل به آن است. این مسجد در سال 821 هجری بنا گردید و بانی آن گوهرشاد آغا فرزند امیر غیاث‌الدین ترخان و همسر شاخرخ، فرزند امیر تیمور گورکانی است که از خاندان مشهور و معروف در عهد تیموریان بودند. گوهرشاد آغا از بانوان بزرگ و نیکوکار عصر خود به شمار می‌رفت و یادگارهای بسیاری در مشهد رضوی و هرات از خود بر جای نهاد.(7)

اماکن زیارتی در قرن دهم و یازدهم مصادف با حکومت صفویه در ایران است. اعلام تشیع اثنی عشری یا «دوازده امامی» در سال 907 هجری به عنوان مذهب رسمی کشور در دوران حکومت تازه تأسیس صفویه، که هنوز پایه‌های خود را تحکیم نکرده بود، از سوی شاه‌اسماعیل در تبریز، مهم‌ترین تصمیم وی بود.(8) آنان مذهب تشیع را در سرزمین‌های تحت قلمرو خود گسترش دادند و بدین رو شیعیان و محبان اهل بیت(علیه السلام) نیز از فضای تقیه بیرون آمدند. در این زمان مشهد مقدس رضوی رونق زیادی یافت و مردم، گروه گروه از شهرها و ولایات به این سرزمین روی آوردند به دلیل امنیت راه‌ها و سرکوب شدن مخالفان و معاندان، زائران خود را از اقصی نقاط آذربایجان و قفقاز و از صغد خوارزم، از بدخشان و طخارستان و هند و سند و جنوب و شمال کشور پهناور به مشهد مقدس می‌رساندند.(9)

با شهادت علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام) از یک سو علاقمندان به مکتب اهل بیت‌(علیه السلام)‌ به ویژه امام رضا(علیه السلام)‌ بیشتر می‌شدند و مشتاقان آن حضرت با تحمل زحمات بسیار به زیارت ایشان همت می‌گماشتند. از دوم سو، با گذشت زمان، فضاهای زیارتی همراه با معماری اسلامی و سنتی رونق و فزونی یافت. و از سوم سو تلاش برای ایجاد رفاه حال زائران آن حضرت در طول دوران مختلف به عنوان یکی از محورهای مهم فعالیت‌های متصدیان مشهدالرضا(علیه السلام) محسوب گردید. و سرانجام اسکان علما و سادات در جوار مرقد امام رضا(علیه السلام) در جهت تبلیغ دین و توسعه و ترویج تشیع نیز اهمیت بسزایی یافت.

 

گوهرشاد آغا به صفت عفت و نَصَفَت اتصاف داشت و همواره همت عالی فهمت بر تعمیر بقاع خیر و اشاعه مبرات می‌گماشت از آثار او در شمال دارالسلطنه هرات، مدرسه و مسجد جامعیت در غایت زیب و زینت و در مشهد مقدسه رضویه نیز مسجد جمعه در کمال تکلف ساخته و مستقلات خوب و اسباب مرغوب بر این بقاع وقف نموده

2ـ ایجاد موقوفات:

حرم امام رضا علیه السلام

 

آستان قدس رضوی یکی از مؤسسات مذهبی است که دارای موقوفات بسیار است. در ادوار تاریخ و قرون، از میان دوستان و شیعیان و شیفتگان علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام)‌ هر کس به قدر استعداد و توانایی خود مقداری از مایملک خود را برای آن بارگاه ملکوتی وقف کرده است تا زائران و نیازمندان از حاصل آن بهره‌مند گردند. بر طبق اسناد موجود، قدیمی‌ترین سندهای وقفی مربوط به قرن دهم هستند. قدیمی‌ترین سند وقف غیرمنقول نیز مربوط به وقف‌نامه «عتیق علی طوسی» است که سال 931 هجری تنظیم شد. و پس از آن وقفنامه سیدعلی حسینی گنابادی است که در سال 957 هجری ملکی را در قریه زیبد گناباد وقف آستان قدس کرده است.(10)

موقوفات حضرت رضا(علیه السلام) در گذشته بسیار گسترده‌تر از امروز بوده و اکنون رَقبات زیادی در افغانستان و یا در مناطق خوارزم و ماوراءالنهر که جزء منطقه خراسان بوده‌اند، واقع شده که با تغییر مرزهای سیاسی در آن طرف مرزها مانده‌اند. گفتنی است در قفقاز و آذربایجان شوروی و در هند و پاکستان نیز در سابق موقوفه‌هایی وجود داشته است. تعدادی مؤسسه دینی به نام امام رضا(علیه السلام) در هند و پاکستان نیز اکنون وجود دارند که مورد توجه شیعیان آنجاست و مردم در روزهایی خاص در آن اماکن گرد هم می‌آیند و از فضائل و مناقب آن حضرت سخن می‌گویند و به نام آن امام نذر و نیاز می‌کنند.(11)

در میان موقوفات از یک دهِ ششدانگ، یا یک مزرعه، یا یک باغ بزرگ، یا وقف خانه‌ای کوچک و یا سرای تجاری، مغازه و... وجود دارند که هر کدام به منظوری از طرف واقفان و دوستان حضرت رضا(علیه السلام) وقف شده‌اند. بیشتر املاک آستان قدس در حومه مشهد و بلوکات تابعه مشهد و سایر شهرستان‌های خراسان و معدودی نیز در تهران، قزوین، رشت، مازندران، آذربایجان، کرمان، اصفهان و شیراز است. برخی از املاک مزبور شش‌دانگ و پاره‌ای سهام، معدودی از آن وقف است.(12)

 

 

3ـ شفاخانه یا دارالشفاء:

 

با استناد به برخی از متون تاریخی در می‌یابیم که در جوار بارگاه ملکوتی حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام) از قدیم شفاخانه و یا دارالشفاء وجود داشته و مردمانی مستضعف از آن بهره می‌برده‌اند. در کنار قبر مطهر آن امام بزرگ حکیمان و طبیبانی بوده‌اند که در شفاخانه مبارکه، بیماران را معالجه می‌کرده‌اند.

 

3ـ با توجه به شخصیت همه جانبه و والای امام رضا(علیه السلام) بانیان خیر علاقمند به سنت حسنه خیررسانی بوده و قسمتی از مایملک و دارایی خود را وقف آستان مقدس رضوی می‌نمودند. و حتی در کنار بارگاه ملکوتی امام(علیه السلام) دارالشفاء برای معالجه بیماران احداث گردید.

4ـ در قرن دوم هجری به دلیل فشارهای امویان و عباسیان، سادات به ایران مهاجرت کردند و در هنگام ورود امام رضا(علیه السلام) به ایران نیز عده‌ای از آنها به این سرزمین آمدند که بعدها تحت تعقیب عباسیان قرار گرفتند و عده‌ زیادی از آنها در شهرهای مختلف به شهادت رسیدند و مزارهای هر یک به کانونی برای فرهنگ تشیع تبدیل گردید و موجبات گسترش شعائر و معارف شیعه را فراهم کرد.

 

 

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

 

 


[ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 3:13 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

 روش ویژه مناظره امام رضا(علیه السلام)

غروب آفتاب

راه شناخت امامان شیعه

 

یکی از دقیق‌ترین راه‌های شناخت امامان شیعه علیهم ‌السلام ، توجه به القاب خاصی است که آن‌ها بدان ملقب گشته‌اند .گرچه در مضامین دینی ، از اهل بیت علیهم ‌السلام به تعبیر « کلّهم نور » یاد شده است ؛ ولی با دقت در القاب مبارک آن بزرگواران ، مشاهده می‌شود که این نورانیت واحد و بی‌بدیل در ظرف زمانی و مکانی به شیوه‌ها و گونه‌های متفاوتی ظهور کرده است . بر این اساس پس از دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام ، هشتمین طلیعه نورانی امامان شیعه ملقّب به عالم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آشکار گردید .

بی‌درنگ این پرسش ایجاد می‌شود که چه پیش زمینه‌هایی در ملقب شدن امام رضا علیه‌السلام به این لقب ، دخیل بوده است ؟

برای پاسخ یابی به این سؤال باید دورنمایی از جامعه ی فکری زمان امام رضا علیه‌السلام را به نظاره بنشینیم . گرچه دامنه شبهات دینی و اعتقادی به شکل‌های گوناگون در زمان امامان شیعه علیهم ‌السلام رواج داشته و آنان به دفاع از ارزش‌ها می‌پرداختند ؛ ولی آنچه در دوره امام رضا علیه‌السلام به اوج خود می‌رسد ، ظهور مکاتب فلسفی و دیگر مکتب‌های مدعی در هدایت مردم بوده است . عده‌ای در زمینه بحث جبر و تفویض ، گروهی در مقوله تشبیه خلق و خالق به یکدیگر می‌کوشیدند و مبانی خود را در جامعه رواج می‌دادند . در همین گیرودار بحث از اسرائیلیات با دست اندازی برخی از علمای یهود به منابع حدیثی اسلام و ایجاد بدعت و دروغ پردازی ، جامعه را به اوج هرج و مرج جامعه فکری رساند . در آن زمان ، امام رضا علیه‌السلام به ارشاد و هدایت جامعه می‌پردازد و این همان وعده جدش امام صادق علیه‌السلام به امام کاظم علیه‌السلام بود که فرمود : دانای خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرزند توست که هم نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام است ، کاش او را می‌دیدم (1). . . و در سفارشی دیگر امام کاظم علیه‌السلام به فرزندانش فرمود : این برادر شما عالم آل محمد صلی‌الله‌علیه ‌و ‌آله است که باید مشکلات خود را از او سؤال کنید .(2) امام علیه‌السلام با راهبردی ترین کلام آمیخته به علم لدنی در قالب سخنرانی و احتجاجات و مناظرات به تبیین مسایل اسلامی و علمی پرداخت .

مباحث امام علیه‌السلام را در فهرست ذیل می‌توان دسته بندی نمود :

مباحث مربوطه به اعتقادات درباره مبدأ و معاد و حشر و نشر و برزخ .

مباحث مربوط به ولایت و امامت و زمامداری خلق ، پس از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله .

ویژگی‌های مربوط به زمامداران و رهبران بر حق و روابط متقابل مردم و امام .

مباحث مربوط به کلام و عقاید ( جبر ، اختیار و تفویض ) .

مباحث مربوط به فرق اسلامی و در سایه آن اثبات حقانیت تشیع و مبانی آن .

مباحث مربوط به ادیان ، مذاهب ، مکاتب و فلسفه‌های گوناگون .

مباحث مربوط به علوم از طبیعیات ، پزشکی ، نجوم و حتی جنبه‌های مربوط به گیاه‌شناسی و جانورشناسی و . . .(3)

یکی از دقیق‌ترین راه‌های شناخت امامان شیعه علیهم ‌السلام ، توجه به القاب خاصی است که آن‌ها بدان ملقب گشته‌اند

و در یک کلام ، دامنه بحث‌ها به قدری گسترده بود که محمد بن عیسی یقطینی گوید که من از سؤالاتی که از امام رضا علیه‌السلام کرده بودم ، حدود هیجده هزار مسأله را جمع آوری نموده‌ام .(4)میلاد امام رضا علیه السلام

به روایت ابن بابویه از حسن محمد بن نوفلی ، پس از آن که حضرت رضا علیه‌السلام وارد مرو شد ، مأمون به فضل بن سهل دستور داد که دانشمندان ادیان دیگر مرو را جمع کنند تا با آن حضرت به مناظره بنشینند و مأمون نیز در جلسات مناظره حضور می‌یافت . شخصیت‌های دینی و علمی عبارت بودند از : جاثلیق (دانشمند مسیحی) رأس الجالوت (بزرگ یهود) هربذ اکبر (رئیس زرتشتی‌ها) نسطاس رومی و تنی چند از اهل کلام . . . مأمون به آن‌ها گفت : منظور از احضار و اجتماع شما طرح یک سلسله مسایل مشکل علمی و دینی است که در حضور ولیعهد و پسر عمویم علی بن موسی الرضا علیه‌السلام که به تازگی از حجاز به مرو تشریف آورده‌اند ، صورت گیرد . چون مباحثه و مناظره آغاز شد و علمای حاضر اهل مغالطه و سفسطه بودند و همکلامی و مباحثه با آنان مشکل می‌نمود ، حضرت ، تمام پرسش‌ها را استدلال فرموده و پاسخ دادند و تحسین همگان را از دانشمندان ادیان ، فرماندهان نظامی و محمد بن جعفر الصادق (عموی امام) که بزرگ بنی‌هاشم بود و در مجلس حضور داشت ، برانگیختند و امام را عالم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله خطاب نمودند.(5)

امام رضا علیه‌السلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژه‌ای داشت ، بر این اساس امام علیه‌السلام راه را بر طرف مقابلش نمی‌بست ؛ بلکه او را آزاد می‌گذاشت تا به هر صورتی که می‌خواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش می‌شتافت و به وی می‌گفت تو می‌خواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی . . . چنین فرصتی آن قدر به طرف مقابل داده می‌شد تا آن گاه که احساس می‌کرد راه علمی دیگر بر وی مسدود گشته است ؛ آن گاه امام پا پیش می‌نهاد و مباحث خود را مطرح می‌کرد ، به گونه‌ای که آن دانشمند قانع می‌شد و به اشتباه استدلال خود پی می‌برد . امام علیه‌السلام در شیوه‌های خود از ارزش‌های حکمت ، جدال و راه موعظه استفاده می‌کرد و گاهی هم برای افراد بی‌محتوا ولی گستاخ با بهره‌گیری از شیوه کرامت و اعجاز به پیش می‌رفت و این راهی بود که اولیای الهی و در رأس آن‌ها انبیاء از آن بهره می‌گرفتند و یکی از دلایل موفقیت انبیاء و اولیاء در تبلیغ خود ، اعمال همین شیوه‌ها بود. (6)

امام رضا علیه‌السلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژه‌ای داشت ، بر این اساس امام علیه‌السلام راه را بر طرف مقابلش نمی‌بست ؛ بلکه او را آزاد می‌گذاشت تا به هر صورتی که می‌خواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش می‌شتافت و به وی می‌گفت تو می‌خواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی .

محمدحسن پاک دامن

تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 3:9 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

 روش ویژه مناظره امام رضا(علیه السلام)

غروب آفتاب

راه شناخت امامان شیعه

 

یکی از دقیق‌ترین راه‌های شناخت امامان شیعه علیهم ‌السلام ، توجه به القاب خاصی است که آن‌ها بدان ملقب گشته‌اند .گرچه در مضامین دینی ، از اهل بیت علیهم ‌السلام به تعبیر « کلّهم نور » یاد شده است ؛ ولی با دقت در القاب مبارک آن بزرگواران ، مشاهده می‌شود که این نورانیت واحد و بی‌بدیل در ظرف زمانی و مکانی به شیوه‌ها و گونه‌های متفاوتی ظهور کرده است . بر این اساس پس از دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام ، هشتمین طلیعه نورانی امامان شیعه ملقّب به عالم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آشکار گردید .

بی‌درنگ این پرسش ایجاد می‌شود که چه پیش زمینه‌هایی در ملقب شدن امام رضا علیه‌السلام به این لقب ، دخیل بوده است ؟

برای پاسخ یابی به این سؤال باید دورنمایی از جامعه ی فکری زمان امام رضا علیه‌السلام را به نظاره بنشینیم . گرچه دامنه شبهات دینی و اعتقادی به شکل‌های گوناگون در زمان امامان شیعه علیهم ‌السلام رواج داشته و آنان به دفاع از ارزش‌ها می‌پرداختند ؛ ولی آنچه در دوره امام رضا علیه‌السلام به اوج خود می‌رسد ، ظهور مکاتب فلسفی و دیگر مکتب‌های مدعی در هدایت مردم بوده است . عده‌ای در زمینه بحث جبر و تفویض ، گروهی در مقوله تشبیه خلق و خالق به یکدیگر می‌کوشیدند و مبانی خود را در جامعه رواج می‌دادند . در همین گیرودار بحث از اسرائیلیات با دست اندازی برخی از علمای یهود به منابع حدیثی اسلام و ایجاد بدعت و دروغ پردازی ، جامعه را به اوج هرج و مرج جامعه فکری رساند . در آن زمان ، امام رضا علیه‌السلام به ارشاد و هدایت جامعه می‌پردازد و این همان وعده جدش امام صادق علیه‌السلام به امام کاظم علیه‌السلام بود که فرمود : دانای خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرزند توست که هم نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام است ، کاش او را می‌دیدم (1). . . و در سفارشی دیگر امام کاظم علیه‌السلام به فرزندانش فرمود : این برادر شما عالم آل محمد صلی‌الله‌علیه ‌و ‌آله است که باید مشکلات خود را از او سؤال کنید .(2) امام علیه‌السلام با راهبردی ترین کلام آمیخته به علم لدنی در قالب سخنرانی و احتجاجات و مناظرات به تبیین مسایل اسلامی و علمی پرداخت .

مباحث امام علیه‌السلام را در فهرست ذیل می‌توان دسته بندی نمود :

مباحث مربوطه به اعتقادات درباره مبدأ و معاد و حشر و نشر و برزخ .

مباحث مربوط به ولایت و امامت و زمامداری خلق ، پس از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله .

ویژگی‌های مربوط به زمامداران و رهبران بر حق و روابط متقابل مردم و امام .

مباحث مربوط به کلام و عقاید ( جبر ، اختیار و تفویض ) .

مباحث مربوط به فرق اسلامی و در سایه آن اثبات حقانیت تشیع و مبانی آن .

مباحث مربوط به ادیان ، مذاهب ، مکاتب و فلسفه‌های گوناگون .

مباحث مربوط به علوم از طبیعیات ، پزشکی ، نجوم و حتی جنبه‌های مربوط به گیاه‌شناسی و جانورشناسی و . . .(3)

یکی از دقیق‌ترین راه‌های شناخت امامان شیعه علیهم ‌السلام ، توجه به القاب خاصی است که آن‌ها بدان ملقب گشته‌اند

و در یک کلام ، دامنه بحث‌ها به قدری گسترده بود که محمد بن عیسی یقطینی گوید که من از سؤالاتی که از امام رضا علیه‌السلام کرده بودم ، حدود هیجده هزار مسأله را جمع آوری نموده‌ام .(4)میلاد امام رضا علیه السلام

به روایت ابن بابویه از حسن محمد بن نوفلی ، پس از آن که حضرت رضا علیه‌السلام وارد مرو شد ، مأمون به فضل بن سهل دستور داد که دانشمندان ادیان دیگر مرو را جمع کنند تا با آن حضرت به مناظره بنشینند و مأمون نیز در جلسات مناظره حضور می‌یافت . شخصیت‌های دینی و علمی عبارت بودند از : جاثلیق (دانشمند مسیحی) رأس الجالوت (بزرگ یهود) هربذ اکبر (رئیس زرتشتی‌ها) نسطاس رومی و تنی چند از اهل کلام . . . مأمون به آن‌ها گفت : منظور از احضار و اجتماع شما طرح یک سلسله مسایل مشکل علمی و دینی است که در حضور ولیعهد و پسر عمویم علی بن موسی الرضا علیه‌السلام که به تازگی از حجاز به مرو تشریف آورده‌اند ، صورت گیرد . چون مباحثه و مناظره آغاز شد و علمای حاضر اهل مغالطه و سفسطه بودند و همکلامی و مباحثه با آنان مشکل می‌نمود ، حضرت ، تمام پرسش‌ها را استدلال فرموده و پاسخ دادند و تحسین همگان را از دانشمندان ادیان ، فرماندهان نظامی و محمد بن جعفر الصادق (عموی امام) که بزرگ بنی‌هاشم بود و در مجلس حضور داشت ، برانگیختند و امام را عالم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله خطاب نمودند.(5)

امام رضا علیه‌السلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژه‌ای داشت ، بر این اساس امام علیه‌السلام راه را بر طرف مقابلش نمی‌بست ؛ بلکه او را آزاد می‌گذاشت تا به هر صورتی که می‌خواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش می‌شتافت و به وی می‌گفت تو می‌خواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی . . . چنین فرصتی آن قدر به طرف مقابل داده می‌شد تا آن گاه که احساس می‌کرد راه علمی دیگر بر وی مسدود گشته است ؛ آن گاه امام پا پیش می‌نهاد و مباحث خود را مطرح می‌کرد ، به گونه‌ای که آن دانشمند قانع می‌شد و به اشتباه استدلال خود پی می‌برد . امام علیه‌السلام در شیوه‌های خود از ارزش‌های حکمت ، جدال و راه موعظه استفاده می‌کرد و گاهی هم برای افراد بی‌محتوا ولی گستاخ با بهره‌گیری از شیوه کرامت و اعجاز به پیش می‌رفت و این راهی بود که اولیای الهی و در رأس آن‌ها انبیاء از آن بهره می‌گرفتند و یکی از دلایل موفقیت انبیاء و اولیاء در تبلیغ خود ، اعمال همین شیوه‌ها بود. (6)

امام رضا علیه‌السلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژه‌ای داشت ، بر این اساس امام علیه‌السلام راه را بر طرف مقابلش نمی‌بست ؛ بلکه او را آزاد می‌گذاشت تا به هر صورتی که می‌خواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش می‌شتافت و به وی می‌گفت تو می‌خواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی .

محمدحسن پاک دامن

تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان


[ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 3:4 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

هدیه وبسایت استاد و معلم فرهیخته سرهنگ فغانی به شما بازدید کنندگان عزیز


[ چهارشنبه 91/7/5 ] [ 2:1 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

 

گرامیداشت یاد و خاطره شهدا؛ جانبازان؛ مفقودین و رزمندگان 
هشت سال دفاع مقدس از خاک پاک ایران اسلامی
و
گرامی می داریم یاد و خاطره سرهنگ علی فغانی را
به پاس سالها تلاش ایشان برای دفاع از اب و خاک میهن عزیزمون ایران اسلامی
گرامی می داریم یاد و خاطره سرهنگ علی فغانی به پاس سالها تلاش ایشان برای دفاع از اب و خاک میهن عزیزمون ایران اسلامی

 


[ جمعه 91/6/31 ] [ 4:38 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 228
بازدید دیروز: 41
کل بازدیدها: 1481216
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد