سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed


سوال – تکلیف انسانهای روی زمین که مسلمان نیستند چیست ؟ در مورد سوال و جواب قبر و قیامت آنها توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – بحث سوال قبر جدی است و در ابتدای ورود به عالم قبر دو ملک وارد   می شوند و عمدتا اعتقادات انسان و بعضی از اعمال انسان را واکاوی می کنند که روشن بشود که مسیر به سمت رحمت الهی یا غضب الهی است . سوال از خدا ، دین ، پیامبر ،امام ، کتاب ، قبله و چگونگی صرف عمر و بدست آوردن اموال می شود و همچنین در مورد نماز و روزه هم سوال خواهد شد . این سوالات حدنصاب ورود به بهشت است یعنی این سوالات استانداری است که برای ورود به بهشت لازم است . در رابطه با افراد سوالات عوض نمی شود و سوالات همین است . کسی که می خواهد وارد بهشت بشود باید عقاید حقه ای داشته باشد . خود مسلمانها هم معلوم نیست که بتوانند جوابگوی این سوالات باشند . کسی می تواند جوابگوی سوالات اول قبر باشد که اعتقاداتش رسوخ در قلبش داشته باشد زیرا قلب واکاوی می شود و باید این اعتقادات باور شده باشد . پس هر مسلمان اسمی معلوم نیست که بتواند این سوالات را جواب بدهد . فیض کاشانی در کتاب عین الیقین می گوید : خیلی از مسلمانها قرن ها از مرگشان   می گذرد و اسم پیامبر را یادشان نمی آید . زیرا این در قلب شان رسوخ نکرده است و با این نام زندگی نکرده اند و زندگی شان مشابهتی با این نام نداشته است . غیر مسلمان ها دو دسته هستند . یک دسته کسانی که کافر هستند و کفرشان از بابت لجاجت وعناد است . یعنی حق برایشان معلوم است ولی از سر استکبار و لجاجت حق را نپذیرفتند . این فرد وقتی نمی تواند به این سوالات جواب بدهد عذرش پذیرفته نیست زیرا خودش تقصیر داشته است و روی لجبازی خودش لیاقت جهنم را دارد .  روایتی داریم که وقتی غدیر خم گذشت و پیامبر علی را جانشین خودشان انتخاب کردند ، یکی از اصحاب پیش پیامبر آمد و گفت که شهادت به یگانگی خدا دادیم و شما را قبول کردیم و نماز و روزه و زکات هم دادیم ، جانشینی این جوان از طرف خداست ؟ پیامبر فرمود : جانشینی علی از طرف خداست و یک کلمه از خود من نیست . او گفت که خدا اگر این جانشینی حق است یک سنگی از آسمان بعنوان عذاب بیاید که من تحملش را ندارم ( آیه قرآن ) . ببینید که یک شخص چقدر لجوج باشد که بخواند : خدایا یک عذابی برای من بفرست که من تحمل آنرا ندارم . چنین شخص لجوجی نمی تواند رحمت خدا را بگیرد . اینکه خدا بعضی را به جهنم می برد بخاطر این نیست که دلش خنک بشود بلکه آن طرف در رحمت خدا را را به روی خودش بسته است . پس کفاری هستند که حق را شناخته اند و زیر بار     نمی روند . دسته ی دوم غیر مسلمانانی هستند که اگر این عقاید را نپذیرفتند ، از این باب بوده است که حق به آنها نرسیده است وحجت بر آنها تمام نشده است . آنها در شرایط اجتماعی بودند که موانعی بوده که حق به گوش آنها برسد . چه بسا که اگر حق به گوش آنها می رسید می پذیرفتند که اکثر غیر مسلمانها این جوری هستند . افراد لجوج خیلی کم هستند که اهل خلود در جهنم هستند . اکثر  غیر مسلمانها مستضعف فکری هستند . در مورد سوال قبر باید گفت که از دو دسته سوال قبر می شود از دو دسته سوال قبر نمی شود . دو دسته ای که از آنها سوال قبر می شود کسانی هستند که در دنیا موضع دینی یا ضددینی داشته اند ،  یا مومن بوده اند یا کافر لجوج بوده اند . دو      دسته ای که از آنها سوال قبر نمی شود یک دسته کسانی هستند که مقام شان بالاتر از این است که از آنها سوال بشود مثل انبیاء ، اولیاء و شهیدان . دسته ی دوم کسانی هستند که کمتر از این هستند که ازآنها سوال بشود . چون موضعی ندارند و حق بر آنها روشن نشده است مثل مستضعفان فکری . این افراد نه مومن و نه کافر نامیده می شود . کار آنها به امر خدا واگذارشده است و از ظاهر آیات قرآن این طور برمی آید که عفو خدا به اینها می خورد ولی اینها سوال ندارند . اکثریتی که مستضعف هستند سوالی ندارند . ممکن است که به اینها بهشتی هم داده بشود اما با بهشتی که مومن در این دنیا زحمت کشیده است و آنرا بدست آورده است از لحاط درجه ، تفاوت دارد . پس سوالات عوض نمی شود ولی این سوالات از مومنین و کافرین لجوج پرسیده می شود .
سوال – چطور می توانیم بفهمیم که اعتقادات ما درونی و قلبی است تا بتوانیم سوالات قبر را با اعتقادات مان پاسخ بدهیم ؟
پاسخ – در چهار آیه قرآن  هست که خدا می فرماید مومنین واقعی که اعتقاد در قلبش رسوخ پیدا کرده است ، این علائم را دارد . مومن در روابطش با بندگان حدا و خود خدا نشان می دهد که اعتقاد قلبی دارد . مومن خودش را در رعایت حقوق دیگران نشان     می دهد . در سوره ی حجرات می فرماید : مومن کسی است که با دیگران رابطه ی برادری دارد و حقوق آنها را رعایت می کند و هر چه را که برای خودش می پسندد برای دیگران هم می پسندد . مومنی می گفت که من بیست سال است که برای یک الحمدلله بیجا استغفار می کنم . ایشان گفت که مغازه ی من در بازار بود . صبح دیدم که دهانه ی بازار آتش گرفته است و مردم مشغول خاموش کردن هستند.پیش خودم فکر کردم که مغازه ی من هم آتش گرفته است . یکی دوید و گفت که حاج آقا نگران نباش مغازه ی شما سالم است . گفتم : الحمدلله . پیش خودم گفتم مگر تو مومن نیستی و نباید هر چه را که برای خودت می پسندی برای برادر دینی ات هم بپسندی و الان بیست سال است که بخاطر الحمدلله استغفار می کنم . انسان مومن خودش معیار است . چطور     می شود که فردی ایمان قلبی داشته باشد و خدا را قبول داشته باشند اما دیگران را اذیت بکند و حق آنها را عایت نکند ؟ حاج آقا مرتضی زاهد شب دیر وقت به منزل رفته بود و دید که اگر الان در بزند همسرش اذیت می شود بنابراین پشت در نشست .اتفاقی خانمش در را باز کرده بود و پرسیده بود که چرا پشت در نشسته ای ؟ ایشان گفته بود که حق شما بود که استراحت می کردید و چون من خودم دیر آمدم باید خودم جورش را می کشیدم نه اینکه شما اذیت بشوید . انماالمومنون اخوة . خدا در سوره انفال آیه دو   می فرماید : مومن کسی است که وقتی اسم خدا می آید دلش می لرزد . در مقابل خدا احساس کوچکی می کند و در هنگام گناه تمام روحش می لرزد و نسبت به گناه بی تفاوت نیست . وقتی یک میکروب وارد بدن شما می شود سیستم دفاعی بدن شما علائمی از خودش نشان می دهد مثل تب و لرز . یک مومن که ارتباط قلبی اش با خدا قوی است وقتی عفونت گناه به سمت او می آید سیستم دفاعی روحش واکنش نشان می دهد و خجالت می کشد . حضرت یوسف وقتی با زلیخا تنها بود ، زلیخا روی مجسمه ی خودش که بت کوچکی بود پارچه ای کشید . یوسف گفت که تو از یک سنگ که بت خودت بود خجالت کشیدی ، من چطور در محضر خدا خجالت نکشم . می فرماید: وقتی پیامی یا حکمی از خدا را به مومن می دهد ایمانش زیاد می شود و اعتراض نمی کند و در مقابل دستور خدا خاضع است . می گوید که این ملک یک پروردگار دارد و من وظیفه ام را انجام می دهم و نمی ترسم و خدا نتیجه را برای من خیر رقم می زند . کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ   ای دو صدعشق با بخت خدا داده کنی . اینها صفات قلبی مومن است که راسخ شده است . مومن اگر می خواهد در جایی با خد ا معامله بکند نمی ترسد . بعضی ها درآمدهای حرام و شبهه ناک دارند و وقتی به آنها تذکر می دهیم می گویند که ما از این شعل بیرون برویم چکار کنیم . مرحوم کربلایی کاظم از مراجع بزرگ تقلید در اراک بود . او یک معجره ی قرن خودمان بود . او در جایی که کار   می کرد اربابش زکات نمی داد . او چند بار تذکر داد ولی او گوش نکرد . او دیگر پیش او کار نکرد و رفت . اینها مومنین هستند . پس علامت اعتقاد قلبی این است که انسان به وظیفه اش در مورد خدا و بندگان خدا عمل می کند و خدا در قلبش حضور دارد . اگر قرار باشد که خدا در قلب من حضور داشته باشد باید در زندگی من حاضر بشود . چون سوالات قبر را از زبان نمی پرسند و از زبان دل می پرسند یعنی اعتقادات واکاوی      می شود ، کسانی که اعتقادات را با دل خودشان برده باشند آنجا می توانند جواب بدهند .
سوال – من مادربزرگی داشتم که برای من خیلی دعا می کرد . آیا او بعد از مرگش هم می تواند برای من دعا کند ؟
پاسخ – بله . شکی نیست که بعد از مرگ ، شخص زنده است ومی فهمد و فهم او کامل تر شده است . اگر شخص اینجا مومن بوده است در آنجا معرفت بالاتری پیدا کرده است بخصوص برای کسانی که برای او هدیه می فرستند یا احسانی می کنند ، به آنها جواب می دهد و متقابلا آنها را دعا می کند . روایت داریم که در کنار قبر پدر و مادرتان دعا بکنید ، آنها هم آمین می گویند . بزرگان دین ما دعا می کنند .  قرآن می فرماید : کسانی که گناه کرده اند ، اگر به سمت تو بیایند ،  تو برایشان دعا کن . پس دعا امکان پذیر است . در کامل الزیارات است که ابا عبدالله الحسین در نزد پروردگارش است و اما برای کسانی که برایش اشک می ریزند و با او رابطه دارند ، به آنها نگاه می کند و برای آنها استغفار می کند . دعاکردن فقط منحصر به اولیاءالهی نیست . آنها زنده هستند و می فهمند و به عالم دنیا توجه دارند و احسان را به بهترین شکل جواب می دهند . یکی از جوابها دعا کردن برای کسی است که به آنها احسان کرده است .
سوال – بعضی ها بودجه ساختن مدرسه و مسجد را ندارند . چکاری وجود دارد که حتی پس از مرگ هم ثواب آن کار به مرده برسد ؟
پاسخ – معمولا ذهن ما در باقیات و صالحات در امور مادی است . و از دست همه بر نمی آید که وقف بکنند و پلی بسازد . کسی که پول ندارد همین آرزو کردن برای او خیری است . کسی که آرزو می کند که ای کاش مالی داشتم و مدرسه ای می ساختم . روایت داریم که نیت مومن از عمل او زیباتر است . چه بسا یک مومن درعمل موفق به کاری نشود ولی نیت آن کار را بکنید زیرا خود نیت انسان را رشد می دهد . این    نشانه ی ایمان فرد است که آرزویی بر جانش افتاده است و دغدغه ای دارد . روایت داریم که همین نیت ها ثوابش برای او نوشته می شود. روایت داریم که اگر کسی نیت کار خیر را بکند برای او حسنه نوشته می شود و اگر کار خیر را انجام بدهد برای او ده حسنه نوشته می شود . دیگر اینکه باقیات و صالحات و صدقه ی جاریه فقط مالی نیست . اگر کسی سعی بکند که اولاد صالحی تربیت بکند ، این باقیات وصالحات او است . اگر کسی ازدواج بین دو تا جوان را فراهم بکند یا بتواند محبتی بین دو تا خانواده که بین آنها کینه افتاد است را ترمیم بکند و برگرداند تا وقتی آنها با یکدیگر هستند برای شما هم ثواب نوشته می شود. اینها صدقات جاریه است . پیامبر در جمعی از اصحاب فرمود : هر مسلمانی هر روز صدقه بدهد . اصحاب گفتند که این کار از پس ما برنمی آید که هرروز صدقه بدهیم . پیامبر فرمود : این کارها هم صدقه است : راه را پاکسازی کنید  که مردم رد بشوند ، عیادت بیمار ، امر به معروف و نهی از منکر  و جواب سلام دادن . در اصول کافی داریم که سلامی که خدا خیلی دوست دارد این است که بین دو تا مومن که اختلافی پیش آمده باشد صلحی بشود و سلامی رد و بدل بشود . انجام دادن هر کار خیر نشانه ی صدق ایمان است .
سوال – سوره قصص آیات  71 تا 77 را توضیح بفرمایید .
پاسخ – در آیه 73 خدا می فرماید : خدا از فضل خودش شب و روز را برای شما قرار داد . این فضل ها خیلی بزرگ است و به چشم نمی آید . اگر ما شب را بعنوان بستری برای آرامش نداشتیم در روایات داریم که شب را سه بخش بکنید . یکی خوابیدن ، یکی با خانواده بودن و با خدا مناجات کردن . شب یکی از مظاهر رحمت خداست که بستری است برای سکونت و آرامش است . خدا می فرماید : ما روز را هم بعنوان رحمتی برای شما قراردادیم که در آن دنبال فضل خدا باشید . یعنی دنبال رزق های مادی یا معنوی . این رحمت است و اینها را دادیم که شاکر باشید.
سوال – آیا کارهای بد فرزند بعد از مرگ پدر و مادر برای آنها اثر دارد .  ؟
پاسخ – از باقیات و صالحات اموات فرزندان صالح آنها است . اگر فرزندی ناصالح بود و در تربیت این فرزند پدر و مادر کوتاهی کرده اند و خود پدر و مادر اهل معصیت بوده اند و توجهی به عاصی بودن فرزند خود نمی دادند و برایشان مهم نبود و فرزندانشان را به کارهای خیر توصیه نمی کردند ، این فرزند انحرافش از آثار و معلول پدر و مادر است ، برای این پدر و مادر آثار منفی اعمال شان ثبت می شود. در سوره یاسین داریم که هم اعمال شما و هم آثار آن را  ثبت و ضبط می کنیم . پس آنها در گناه فرزند سهیم هستند . پیامبر فرمود : اگر کسی سنت حسنه ای تاسیس بکند اجر کسانی که آن کار حسنه را انجام داده اند برای او نوشته می شود و اگر کسی تاسیس یک سنت زشتی را بکند تا وقتی سنت زشت برپا است برای فرد در پرونده اش گناه نوشته       می شود . فرزند ناصالحی که من تاثیر در انحراف او داشته ام این همان سنت زشتی است . اما اگر کسی در تربیت فرزندش کوتاهی نکرده است . حضرت نوح هم فرزند ناصالحی داشته است و فرزند امام هادی (ع) هم ادعای پیامبری کرده بود که همان جعفر کذاب است . این فرزندان با همنشینان بد و اختیار خودشان منحرف شده اند  .
سوال – نقش زیاد صلوات فرستادن برای خودمان در عالم پس از مرگ را توضیح بدهید .
پاسخ – امام رضا (ع) فرمود : اگر کسی دنبال سببی می گردد که گناهانش محو بشود زیاد صلوات بفرستد .پیامبر در معراج ملک بسیار با عظمتی دید و از جبرئیل پرسید که این فرشته ی چیست ؟ جبرئیل گفت که این فرشته ی باران است و حساب تمام قطرات باران را دارد . پیامبر از فرشته سوال کرد که تو واقعا حساب قطرات باران را داری ؟ فرشته گفت: من نه تنها حساب تعداد قطرات باران را دارم بلکه تعداد قطراتی که بر بیابان و باغ ها و شوره زارها می بارد را دارم . فقط حساب یک چیز از دستم در رفته است . و آن وقتی است که کسی بر تو آل تو صلوات بفرستد و من دیگر نمی توانم آنرا حساب کنم . حالا چنین گوهری در دست ماست . پیامبر فرماید : صلوات نوری برای قبر است زیرا صلوات ارتباط ما با اهل بیت را زیاد می کند . صلوات تجدید عهد با اهل بیت است بخصوص اگر کسی هم ظاهر صلوات و هم باطن صلوات را بفرستد . امام صادق (ع) فرمود : ظاهر صلوات همان لفظ است ، باطن صلوات و سلموا تسلیما است .
تسلیم اهل بیت و اولیاء خدا بودن باطن صلوات است . چنین فردی تمام مراتب عالم برزخ را طی می کند .
سوال – آیا ممکن است که انسان قبل از اینکه از دنیا برود از مرگ خودش با خبر بشود ؟
پاسخ – بله. ما موارد متعددی دیده ایم که فرد قبلا از مرگ کارهای متعددی مثل قرض خودش را ادا می کند .البته روایتی نداریم که افراد الزاما از مرگ خودشان با خبر      می شوند . بعضی از مومنین الهاماتی در زمان مرگشان به آنها می شود که آماده ی مرگ بشوند . مرحوم آیت الله احمدی میانَجی می فرمود پدرمن رفیقی داشت که خودش مسجد ساخته بود و برای مسجد عالم می آورد . او به غیر از منزل خودش اتاق های متعددی داشت که اگر کسی به آنجا می آمد و جایی نداشت به او اتاق می داد و هیچ مانعی برای او نمی شد . این پیر مرد سواد نداشت و هنگام زکات یک باغ را برای زکات می گذاشت با اینکه چندین برابر زکات او می شد. ایام قحطی او به خادم هایش    می گفت نان بپزید و خودش نان ها را در خانه ها می داد . پدر ایشان بیمار شد و به پسرش گفت که من دارم از دنیا می روم ، اینجا باش تا کارهای من را انجام بدهی . نیمه شب حال پدرش بد شد و پدر شروع کرد به سلام دادن به چهارده معصوم . گفت : خدایا خودت فرمودی که به پیر مردها احترام بکنید من هم دارم می آیم و بعد مُرد . او خودش از مرگش خبر داشت . مومنین با درجات بالا از مرگ خودشان خبر دارند .

 


[ شنبه 91/1/26 ] [ 5:35 صبح ] [ رضا اشرفی ]

علم و عمل

به عمل در بهشت نتوان شد که عمل با ایمان را قبول کنند و جز به فضل و رحمت او مردمان ایمان قبول نکنند. پس دنیا و عقبی و ایمان و اسلام همه ازفضل او دارند.

علم بی‏عمل، سقیم است و عمل بی‏علم عقیم است و علم با عمل دُرّ یتیم است. علم بی‏عمل دیوانگی است و عمل بی‏علم بیگانگی است. علم که امروز تو را از معاصی باز ندارد و در طاعت نیارد، فردا تو را از آتش دوزخ هم باز ندارد. پس در عمل جهد کن و در جهد نظاره‏ی فضل کن. جمال فضل او را در آینه‏ی حسن عمل بتوان دید. هرچند که آینه صاف‏تر و فراخ‏تر و بزرگ‏تر جمال درو روشن‏تر توان دید و بیشتر توان دید. این حدیث اشارت نه بدان می‏کند که تو در عمل سستی کنی بلکه اشارت بدان می‏کند که تو خود را بدین طریق در فضل و رحمت او گم کنی.

زشتی افعال خود را به نیکویی اعمال زایل کن که به آتش دوزخ زایل نباید کرد تا جمال فضل و رحمت در حُسن اعمال پیدا آید و راه بهشت بر تو گشاده آید تا به دید غرقابی خود در فضل او درآیی در بهشت که سرای اهل فضل و رحمت است، چنانکه رفت.

نیک شو

نیک شو تا به نیکان پی بری. ملازم امر باش تا از این درد برخوری. اعتقاد خوب را گنج بی‏زوال دادن؛ دلیل راه، علم را دان. سرمایه‏ی عمر خود، توحید را دان.

خود را چون بشناختی، بزرگ طاعتی دان... دل خویش را بازیچه‏ی دیو مساز، دل را پاک دار تابه مراد برسی. به عیب خود بینا باش تا به جایی رسی. مکن کاری که نباید کرد. چیزی مگو که عذر باید خواست. بنده‏ی حرص مباش. خفته‏ی غفلت مشو.از گناه لاف مزن. از درویش مترس. نفس را از برای مال پاپمال مکن.

عنایت و غنیمت

ای طالب! قول خود را از راستی باز مگیر. بدترین عیبی بسیار گفتن را دان. عمر را به نادانی به آخر مرسان. عمر را عنایت دان. تندرستی را غنیمت شمر. اجل را در هیچ حال فراموش مکن.

آن گاه بترس که ایمن باشی. وقتی را که در آنی هیچ بَدَلی مشناس و به ناز دار و درکار باش. جمع مال را وبال دان و خرج ناکردنش ادبار دان، توانگری مطلق خرسندی را دان. رضا دادن به فساد، سَر معصیت‏ها دان، تن را در دریاهای هوا و آرزو غرقه مکن تا بتوانی نیاز خود را با خلق عرضه مکن.

دوستی دل‏ها

ای طالب! بلا را به صدقه دفع کن در جایی که باشی گستاخ مباش که خدای توست. خود را اسیر شهوت مساز. از محبت فرومایگان پرهیز کن. دوستی دل‏ها را از خاموشی و کم آزاری دان. سود هر دو جهان در صحبت دانایان شناس. بر نیکوکاران بهانه جوی مباش. در زاهدی که جاهل باشد، اعتقاد مکن. از فرمان برداری نفس حذر کن. از نادانان اگر دانایی حذر کن. تن را مراد مده که بسیار خواهد. عاقلان را دانا و بینا شمر. نادان را زنده مشمر.

صدر ابرار

ای طالب! آنچه ننهاده‏ای برمدار، تا کرده به کرده منگار. چون جاه و مال یابی، از خویشان باز مدار. اگر خواهی که توانگر شوی، امانت نگاه دار، عفو را از هیچ سزاواری دریغ مدار. گنه را از زیردستان و بندگان درگذار. پیران حرمت دیده را حرمت دار. خویشان درویش را دل خوش دار. از آموختن علم عار مدار. نهان خود را بهْ از آشکار دار. عمر را از برای پرستش و عبادت او دار.

قرآن را امام دار و نماز و روزه و حج و زکات را بگزار تا از این در برآیی به صدر ابرار.

کشت اعمال

هر که خود را به دست شیطان داد، خود را ضایع گذاشت. لاجرم هر روز جز زحمت و محنت در صورت و معنی به او روی نمی‏آرد و او را در گرداب بلا می‏گرداند.در تخم نگر که چه می‏پاشی، هم در جوانی و هم در پیری.

در جوانی چه کشتی که در پیری بدْروی؟ در پیری چه کاری که در آخرت، بر آن برداری؟

تبیان


[ جمعه 91/1/25 ] [ 6:55 صبح ] [ رضا اشرفی ]

 حضرت یوسف وقتی با زلیخا تنها بود ، زلیخا روی مجسمه ی خودش که بت کوچکی بود پارچه ای کشید . یوسف گفت که تو از یک سنگ که بت خودت بود خجالت کشیدی ، من چطور در محضر خدا خجالت نکشم .

 

رجبعلی خیاط می گفت که من دلم برای خدا می سوزد که مشتری او کم است و کسی نیست که برای او داد بی کسی بزند و از او بخواهد .

 آیت الله حجت از مراجع تقلید در زمان آیت الله بروجردی بود . ایشان خیلی مخلص بودند . طلبه ای می گفت که در منزل نزد ایشان رفتم و کاغذی که اظهار نیازی بود به ایشان دادم . عده ای هم در آنجا بودند. آیت الله حجت زیر کاغذ چیزی نوشت و من آنرا گرفتم . ایشان نوشته بودند هو الاول والآخر والظاهروالباطن . برو توبه کن . این طلبه در نامه اش نوشته بود که وقتی من از شهرستان خودم به حوزه آمدم اول امیدم به خدا بود و بعد امیدم به شما بود . آیت الله حجت ناراحت شدند و گفتند که من چه کسی هستم که نام من در کنار نام خدا برده بشود.

  مومنی می گفت که من بیست سال است که برای یک الحمدلله بیجا استغفار می کنم . ایشان گفت که مغازه ی من در بازار بود . صبح دیدم که دهانه ی بازار آتش گرفته است و مردم مشغول خاموش کردن هستند.پیش خودم فکر کردم که مغازه ی من هم آتش گرفته است . یکی دوید و گفت که حاج آقا نگران نباش مغازه ی شما سالم است . گفتم : الحمدلله . پیش خودم گفتم مگر تو مومن نیستی و نباید هر چه را که برای خودت می پسندی برای برادر دینی ات هم بپسندی و الان بیست سال است که بخاطر الحمدلله استغفار می کنم .

زمانی که حضرت عیسی (ع) پسر حضرت نوح را زنده کرد، همه دیدند که موی او سفید است . حضرت عیسی سوال کردند که شما در همین سن پیری از دنیا رفتید؟ گفت من جوان بودم . اما الان چون به اذن خدا شما من را زنده کردید گمان کردم که بخاطر قیامت بلند شده ام . به همین خاطر از ترس موهای سر من سفید شد. البته قیامت برای همه هولناک نیست .

 شاگرد برادر علامه طباطبایی براحتی با اموات ارتباط برقرار می کرد . حتی او با افلاطون ارتباط برقرار کرده بود و افلاطون به او گفته بود که قدر مسلمان بودن خودتان را بدانید. ما محتاج یک لااله الاالله گفتن هست.

در کامل الزیارات است که ابا عبدالله الحسین در نزد پروردگارش است و اما برای کسانی که برایش اشک می ریزند و با او رابطه دارند ، به آنها نگاه می کند و برای آنها استغفار می کند.

 مرحوم کربلایی کاظم از مراجع بزرگ تقلید در اراک بود . او یک معجره ی قرن خودمان بود . او در جایی که کار   می کرد اربابش زکات نمی داد . او چند بار تذکر داد ولی او گوش نکرد . او دیگر پیش او کار نکرد و رفت .

در جلد هشتم بحارالانوار مرحوم مجلسی نقل کرده است که بر بعضی از درختهای بهشت زنگ های نقره ای نصب است . وقتی بهشتیان از خدا درخواست آهنگ لذت بخش می کنند نسیمی از عرش الهی می وزد و این زنگ ها به صدا در می آیند . آنچنان آهنگ  که اگر اهل دنیا این آهنگ را بشنوند قالب تهی می کنند و تحمل شنیدن آنرا ندارند زیباست .

حاج آقا مرتضی زاهد شب دیر وقت به منزل رفته بود و دید که اگر الان در بزند همسرش اذیت می شود بنابراین پشت در نشست .اتفاقی خانمش در را باز کرده بود و پرسیده بود که چرا پشت در نشسته ای ؟ ایشان گفته بود که حق شما بود که استراحت می کردید و چون من خودم دیر آمدم باید خودم جورش را می کشیدم نه اینکه شما اذیت بشوید .

. درروایت است که امیرالمومنین) ع )زمانی که حاکم بودند، به نزدیک بازار می آمدند و از اینکه می دیدند همه مشغول کار خود هستند گریه می کردند . می فرمودند: بندگان خدا بانگ کوچ زده اند ، حواس خود را جمع کرده و غافل نباشید . یک ابدیتی در پیش دارید . این سال های کوتاه که به اندازه ی یک پلک به هم زدن هم نیست ، شما را مشغول نکند . این حالات را این بندگان بزرگ الهی داشته اند . گاهی برخی از جملات برای ما یک تخیلی ایجاد می کند . امیرالمومنین (ع) اینگونه می فرمودند، ولی گاهی برخی از ما می گوییم که ما علی داریم چه غم داریم . گویی امیرالمومنین (ع) خدای نخواسته یک بیمه ی گناهی است که به ما می گوید شما هرکاری می خواهید بکنید . یک نفر از حضرت سوال کرد که چرا شما اینقدر عبادت می کنید ؟ ایشان فرمود : می ترسم به برادرم رسول خدا نرسم . یک زمانی امام سجاد (ع) روی چهار دست و پا حرکت می کردند . از بسیاری سجده ورکوع نمی توانستند روی پای خود بایستند . امام باقر(ع) فرزند ایشان می فرماید که من نوجوان بودم . وقتی پدر خود را با پیشانی پینه بسته و چهره ی نورانی دیدم که این چنین چهار دست و پا حرکت می کند ، گریه کردم . گفتم: پدر جان شما خیلی سخت می گیرید . امام سجاد (ع) فرمود : فرزندم کتاب جدم علی (ع) را بیاور . وقتی کتاب امیرالمومنین که حالاتی از ایشان در آن نوشته شده بود را آوردم . امام سجاد (ع) چند ورقی را نگاه کرده و آن را کنار گذاشتند . سپس فرمودند : چه کسی می تواند به عبادت های علی (ع) برسد. حضرت علی (ع) اینگونه بودند .آنوقت گاهی برخی از ما می گوییم که علی داریم چه غم داریم . با این حرف گویی می خواهیم بابی از تنبلی رابرای خود باز کنیم .

 

. یک شاعری بود به اسم حاجب که شعری به این مضمون گفت که :

حاجب اگر معامله ی حشر با علی است                                آسوده باش هرچه بخواهی گناه کن .

 آن حضرت را در خواب دید . ایشان فرمود: این چه حرف اشتباهی است که زدی ؟ اینگونه بگو :

 حاجب اگر معامله ی حشر با علی است                               شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن .

منبع :برگرفته ازسایت برنامه سمت خدا


[ جمعه 91/1/25 ] [ 6:52 صبح ] [ رضا اشرفی ]

پاسخ – کسی که لجاجت ، حسادت ، تکبر ،سوء ظن و ... دارد ،اینها نقطه ضعف است . شیطان حس می کند که از طریق این نقطه ضعف ها می تواند وارد بشود . شیطان فردی که در عالم قدس مسیری را گذرانده است و بر افراد احاطه دارد . البته شیطان روی انسان تسلط ندارد که کسی را به زور به راهی ببرد . شیطان در می زند و خودش را دعوت می کند ولی ما در را به روی او باز می کنیم . وقتی ما در را باز می کنیم در واقع همان نقطه ضعف های ماست . انسان وقتی خشمگین می شود عقلش کار نمی کند و هر کاری می کند و شیطان از همین جا وارد می شود . یکی از یاران خوب امام رضا (ع) به امام گفت : من مدتها از خدا حاجتی می خواهم که به تاخیر افتاده است و در دلم از خدا گله مند هستم . امام : فرمود : مواظب باش که شیطان از این طریق وارد نشود و تو را از رحمت خدا مایوس نکند . این صفت جاپای شیطان است . شیطان به حضرت نوح گفت که من در سه جا به انسان خیلی نزدیک می شوم : وقتی که انسان دچار خشم و غضب می شود ، جایی که انسان قضاوت می کند و زمانی که با نامحرمی تنها قرار می گیرد . این نقطه ضعف هایی است که ما می توانیم در اختیار شیطان قرار بدهیم . ما باید سعی کنیم که این نقطه ضعف ها را معالجه کنیم . اگر انسان خودش را زیر ذره بین بگذارد بدی های خودش را می فهمد . انسان ممکن است که بیماری خودش را نداند ولی علائم آنرا می بیند و می فهمد که تعادل جسمی ندارد . بیماری های روحی هم همین طور است . هفتاد صفت بعنوان جنود شیطان در انسان وجود دارد مثل حسد، کینه ،خشم و ... کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل نوشته ی امام خمینی است ( هشتاد صفحه ی اول را نخوانید ) . کتاب قلب سلیم نوشته ی شهید دستغیب است . ما می توانیم کتاب های اخلاقی را کم کم بخوانیم و به آن عمل کنیم تا این خصوصیات در وجود ما جا بیفتد . ما باید نقطه ضعف های مان را از بین ببریم تا شیطان از آن راه وارد نشود .

منبع :سایت برنامه سمت خدا


[ پنج شنبه 91/1/24 ] [ 5:27 صبح ] [ رضا اشرفی ]

 
پاسخ – آخریم مرحله ای که شیطان می داند انسان از دست او خارج می شود هنگام مرگ است . بعد از مرگ دست شیطان به آنجا نمی رسد . شیطان درآن لحظه ی حساس همه ی سعی خودش را می کند . در هنگام مرگ برای انسان وحشتی بوجود می آید زیرا انسان می خواهد به دنیایی قدم بگذارد که به کارهای او رسیدگی می کنند و از طرفی در این هنگام برای انسان حسرتی وجود دارد زیرا دارد تعلقات خودش را از دست می دهد . از طرفی بخاطر ناشناخته بودن مسیر یک سردرگمی برای او وجود دارد . این اتفاقات برای کسانی می افتد که از قبل خودشان را آماده نکرده بودند . قرآن لحظه ی آخر زندگی انسان را سکرات موت ( حالت مستی و گیجی )می گوید . شیطان در این حالت وارد می شود و می خواهد یک جوری کفر او را در بیاورد و کفر را به زبان یا دل انسان جاری بکند . شیطان تعلقات انسان را جلوی چشمش جلوه می دهد . شیطان  می خواهد کاری بکند که شخص ناراضی بشود . در آمیزه های دینی داریم که کسانی که در اطراف فرد محتضر هستند عقاید را به او تلقین بکنند . امام صادق (ع) می فرماید : شیطان در هنگام مرگ انسان یاران خودش را می آورد که در دل فرد شک بیندازد و او رابه کفر بکشاند . وقتی شما در کنار محتضر قرار گرفتید شهادتین را تلقین کنید تا از دنیا برود . این نشان دهنده ی این است که در آن هنگام حتی بدیهیات دین هم مورد  حمله ی شیطان قرار می گیرد . کسی که با خدا و دین نداشته و جاپا برای شیطان گذاشته است،سعی شیطان در این است که ایمان آنها را بگیرد.همه ی انسانها می خواهند به بهشت بروند ولی در لحظه ی آخر هست که شیطان خوب و بد را از هم جدا می کند و نشان می دهد که عقاید چه کسی واقعی است . کسانی که یک عمر در مسیر بندگی بوده اند و حتی ممکن است که اشتباهاتی را داشته اند ولی در لحظه ی آخر دست آنها گرفته می شود . در وسائل الشیعه داریم که حضرت عزرائیل می گوید که من پنج نوبت نماز آنها را می بینم اگر آنها مواظب نمازهای پنج گانه شان بوده اند من خودم برای آنها تلقین می خوانم . امام صادق (ع) می فرماید : شیطان هنگام مرگ نزد دوستان ما می آید کسانی که در مسیر بندگی بوده اند و می خواهد آنها را فریب بدهد تا دین آنها را بگیرد . خدا جلوی او را می گیرد . این همان کلام خداست که خدا با یک گفتار محکم در دنیا و آخرت او را نگه می دارد . فرزند علامه ی حلی توصیه ی زیبایی دارد . فخر المحققین می گوید که یک با ر صادقانه اعتقادات خودتان را در نظر بیاورید و به خدا بسپارید . خدایا من اعتقاد دارم که تو یکی هستی و پیامبر توآخریم است و ... من اینها را امانت پیش تو می گذارم ، اینها را در هنگام مرگ به من برگردان .این دعای عدیله ای است که در مفاتیح آمده است . سعی کنید که یک بار این دعا را بخوانید . در آخر این دعا اعتقادات را به خدا بسپارید که او هنگام مرگ به شما برگرداند . فردی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت که یاران شما می گویند : ایمان دو جور است یکی ایمان ثابت و      ایمان های ظاهری (ع) که زایل می شود . آن فرد سوال کرد که من چکار کنم که ایمان من ثابت بماند حتی لحظه ی مرگ .امام فرمود این دعا را زیاد بخوان : رضیت بالله ربا ... که تعقیبات مشترکه ی نماز است . امیرالمومنین می فرماید : برای دفع شک و تثبیت ایمان و بدست آوردن اطمینان و یقین آیه 54 تا 56 سوره ی اعراف را هفتاد مرتبه بخوانید . مرگ هر کسی همرنگ خودش استاگر مرگ من زشت بودم خودم زشت هستم

منبع :سایت برنامه سمت خدا


[ پنج شنبه 91/1/24 ] [ 5:26 صبح ] [ رضا اشرفی ]


پاسخ – تنها راه مقابله با شیطان استعاذه ی عملی است  یعنی انسان به خدا پناه ببرد . اگر درنده ای در بیابان به شما حمله کند اگر شما

بایستید و هزار بار بگویید که به قلعه پناه می برم فایده ای ندارد شما باید عملی این کار را انجام بدهید . پناه بردن به خدا این طور است که

اولا ما باید از نقطه ضعف ها را کنار بگذاریم و خودمان را معالجه بکنیم و ثانیا به دین خدا پناه ببریم . اول نماز و عبادات اعوذ بالله بگوییم ، بسم

الله الرحمن الرحیم و الله اکبر ذکر بزرگ خداست که شیطان را طرد می کند . کسانی که نماز را سبک می شمارند شیطان بر آنها چیره می

شود . مهمترین کار استعاذه ی عملی است و در کنار آن ذکرها و خواندن صلوات و دادن صدقه است .

منبع :برگرفته ازسایت برنامه سمت خدا

 


[ پنج شنبه 91/1/24 ] [ 5:24 صبح ] [ رضا اشرفی ]

    سوال – در مورد حربه ها و سیاست های شیطان برای نفوذ در انسان توضیحاتی بفرمایید .   
پاسخ – یکی از خطرناک ترین راهزنان دین مخصوصا در آخر الزمان شیطان است . که با تمام لشکریان و قوای خودش سعی می کند انسان را به انحراف بکشاند . شیطان می داند که در آخر الزمان دارد به اجل خودش نزدیک می شود و به آخرین فرصت های خودش می رسد . در قرآن داریم که وقتی شیطان از بهشت رانده شد ، از خدا خواست که تا قیامت به او مهلت بدهد . خدا فرمود : من تا وقت معلومی به تو مهلت   می دهم . در بعضی از روایات وقت معلوم را زمان ظهور دانسته اند و آن زمان وقت شیطان تمام می شود . موقع ظهور و رجعت ائمه که دین گسترش پیدا می کند ، موانع دین که یکی شیطان است کم می شود . بعد از شیطان هنوز هوای نفس است که باعث تحریک انسان به گناه بشود. البته گناهانی که بطور فراگیری ظلمی را بوجود نیاورند . زیرا آن زمان ، زمان عدل است . شیطان بعنوان یک عامل بیرونی که برای انسان دو راهی خیر و شر درست می کرد ، وقتی خود انسانها خیر و عبودیت را انتخاب کردند فلسفه ی وجودی شیطان از بین می رود . شیطان در آخر الزمان تمام دست و پاهای آخر خودش را خواهد زد و هر چه تیر دارد رها می کند . اصلی ترین کار شیطان وسوسه و دعوت به شر ، آلودگی ها ، انحراف از دین و دیانت است منتها برای اینکه این دعوت شیطان مورد پذیرش قرار بگیرد و انسانها او را به خانه ی خودشان راه بدهند شیوه ها و ترفندهایی دارد .او می داند که انسانها براحتی شر را قبول نمی کنند بنابراین ترفندهایی دارد که زشتی ها را بقبولاند و وارد زندگی مردم بکند . یکی از شیوه های شیطان تزیین است . یعنی زشت را زیبا جلوه دادن ، بدی و آلودگی را خوب نشان دادن تا انسانها آنرا قبول بکنند زیرا انسانها فطرتا از زشتی ها بدشان می آید . وقتی شیطان بدی را به شکل خوبی ها جلوه داد و منکر را به شکل معروف جلوه داد ، چه بسا با توجیحی که برای انسان در مورد کار زشت صورت می گیرد موجه می شود و کار را انجام    می دهد . یکی دیگر از ترفندهای شیطان تحقیر کردن و کوچک شمردن گناه است . یعنی شیطان وسوسه می کند که این گناه چیزی نیست . یکی دیگر از ترفندهای شیطان سیاست گام به گام و تدریجی جلو آمدن است که در قرآن به خطوات تعبیر شده است . شیطان در به انحراف کشاندن انسان خیلی صبور است . امیرالمومنین فرمود : شیطان دین شما را گره گره باز می کند. خیلی آرام و آهسته نفوذ پیدا می کند . کسانی که در اعمال خودشان مواظبت ندارند ممکن است که سرباز و اسیر شیطان بشوند . شیطان کسی را نمی کشد بلکه اسیر می گیرد . شیطان می خواهد یار درست کند . شیطان درابتدای کار کسی را دعوت به بت پرستی یا فحشا یا دزدی نمی کند . مخصوصا در انسانهای متدین می داند که این دعوت ها جا نمی افتد . او ابتدا یک زاویه انحراف کوچکی در زندگی درست می کند . مثلا شیطان انسان را نسبت به امور شبه ناک      بی اعتنا می کند . مثلا این غذای شبه ناک چیزی نیست یا این حرف نمی دانم غیبت است یا نه ولی چیزی نیست . احتیاط نکردن و لبه ی پرتگاه راه رفتن ، اگر کسی به    بی قیدی به مشتبهات و لبه پرتگاه راه رفتن عادت بکند ، شیطان یک قدم جلو می آید . در قدم بعدی شیطان گناهان صغیره را کوچک می کند . مثلا یک شب که هزار شب نمی شود و این کار به کسی ضرر نمی زند و بعد کم کم انسان بزرگترین گناهان را انحام می دهد . ما در تاریخ می بینیم که بعضی انسانها، افراد بدی نبوده اند ولی از جنایت کارترین انسانها شده اند . مثلا عبدالملک مروان که از خلفای بنی امیه بود زمانی به کبوتر مسجد معروف بود. او وقتی به خلافت رسید خیلی کشتار کرد . او می گفت : زمانی اگر من مورچه ای را می کشتم وجدانم آسوده نبود ولی الان آدم می کشم و اصلا ناراحت نیستم . او در عرض یک شب به این مرحله نرسیده است . این افراد درونشان کم کم پوک شد و شیطان در آن جای گرفت . شمر زمانی جزو سربازان امیرالمومنین بود . شمر در جنگ صفین زخمی شد . چه اتفاقی افتاد که او آنقدر سقوط کرد که جزو جلادهای کربلا شد؟ این اتفاق تدریج می افتد . انسانها در اول خوب بدنیا می آیند ولی بتدریج قاتل می شوند . امیرالمومنین در خطبه ی 7 نهج البلاغه می فرماید: شیطان در بعضی افراد تخم گذاری می کند . جوجه هایش را پروزش می دهد و آرام آرام آنها را بزرگ می کند . در حدی که این افراد بلند گو و دیده بان شیطان می شوند. یعنی شیطان در او نفوذ کرده است . یکی دیگر از راههای شیطان این است که به تناسب روحیات هر کس در او نفوذ می کند . او روانشناس بسیار ماهری است . او از نقاط ضعف انسانها وارد می شود و کار خودش را انجام می دهد . سوره ی اعراف آیه 16 می فرماید : شیطان از چهار طرف می آید . این چهار طرف ، جهت جغرافیایی نیست . شیطان وارد روح و جان انسان می شود و روح انسان مجرد است . این چهار جهت کنایه است . اینکه شیطان از جلو می آید یعنی آخرت که در جلوی ما است را کوچک نشان می دهد . مثلا اگر فرد گناهی انجام داد می گوید : بعدا توبه می کنی . یعنی آخرت را نسیه       می بیند و فکر می کند که خیلی فرصت دارد . علامه طباطبایی در تفسیر المیزان     می فرماید شاید معنای از جلوی این باشد که شیطان در آرزوهای انسان تصرف می کند . یعنی آرزوها را در انسان بزرگ می کند و انسان برای رسیدن به این آرزوها دست به هر کاری می زند . شیطان برای بعضی ها از راه پشت سر می آید یعنی از راه دنیا که انسان بعد از مرگ آنها را پشت سر می گذارد مثل مال دنیا و فرزند . اینکه شیطان از سمت راست و چپ می آید کنایه از خوبی ها و سعادت است و سمت چپ کنایه از     بدی هاست . شیطان برای بعضی ها از راه عبادات و خوبی ها وارد می شود. شیطان بعضی ها را وسوسه می کند که در عبادات زیاده روی کنند و وقی انسان فوق حد ظرفیت خودش کار کند زده می شود. یا انسان دچار عُجب می شود. گاهی شیطان از راه تدین وارد می شود و فرد را دچار وسواس در طهارت و عبادات دینی می کند . گاهی شیطان هواها را بصورت دین قالب می کند . اینها شیوه های نفوذ شیطان است .


[ پنج شنبه 91/1/24 ] [ 5:21 صبح ] [ رضا اشرفی ]

 

السلام علیک ایها الامام الرئوف علی بن موسی الرضا

آیا شما هم دوست دارید به جمع خادمین معنوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بپیوندید ؟
به دلهای صاف و بی ریای بسیاری از مردم ایران که نگاه میکنی شوق و ارادتی ویژه به حضرت امام رضا علیه السلام ، تنها یادگار شجره طیبه امامت در خاک ایران می یابی که این مهر و شوق و ارادت را با دنیا عوض نمیکنند . سیل انبوه مشتاقانی که هرروز پروانه وار گرد آن مضجع نورانی میگردند گواه این مدعاست . مردمانی که از راههای دور و نزدیک ، بی تکلف و خالصانه غبار راه زندگی را در زلال بیکران دریای مهر و رافت رضوی شستشو میدهند و از زیارتشان توشه ای برای دنیا و آخرتشان به همراه می برند . این شوق زیارت هنگامی دیدنی تر میشود که می بینی هر زائری در جای جای حرم سعی میکند که خدمتی هر چند کوچک در حد جارو کردن و یا جفت کردن کفشهای زائران دیگر به این آستان ملکوتی بنماید . از هر زائری که سوال کنی در ته دلش دوست دارد که روزی خادم امام رضا علیه السلام باشد ، اما طبیعی است که این امکان خدمتگزاری در محیط حرم برای بسیاری از مشتاقان فراهم نخواهد شد ، با توجه به اینکه هم اکنون نیز مشتاقان زیادی در صف این خدمت به انتظار نشسته اند . اما واقعا چرا ما امروز خادم آن حضرت در محل کار ، زندگی و یا تحصیل خود نباشیم . برنامه سمت خدا به لطف و یاری حضرت حق و عنایات حضرت امام رضا علیه السلام این بار میخواهد پایه گذار حرکتی باشد که در آن خدمت به امام رضا و زائرانش محدود به محدوده حرم رضوی در مشهد نباشد . هر دوستدار امام رضا خادمی باشد که در محل کار یا منزل یا محل تحصیل خود در یک روز از سال به صورت نمادین وظیفه خادمی حضرت را بر عهده بگیرد و خدمتی شایسته به مکتب رضوی ، زائران رضوی و یا شیعیان و محبین رضوی بنماید باشد که همه ما را نیز در شمار ارادتمندانش به حساب بیاورند . هرکس با ثبت نام در این طرح به جمع کسانی خواهد پیوست که دوست دارند حداقل یک روزشان را در سال به این کار اختصاص دهند. این روز میتواند روز تولد خود فرد ، سالروز ازدواج ، سالروز تولد فرزند ، سالروز فوت یا شهادت یکی از نزدیکان و ... باشد که ویژگی خاصی داشته باشد که به سادگی از یاد نرود ، به عنوان مثال یک پزشک در این روز که خود را خادم آن حضرت نامیده ، بیماران را به دید زائرین و محبین آن حضرت ببیند ، با محبت و عطوفت بیشتری با آنان برخورد کند ، دستمزدی از آنها دریافت نکند و یا کمتر دریافت کند و یا اگر دریافت میکند عوائد آن روز را به مصرفی که حضرت رضا علیه السلام می پسندد برساند . یک تعمیرکار ، یک کاسب ، یک کارمند ، یک دانش آموز ، یک روحانی ، یک معلم ، یک دانشجو ، یک خانم خانه دار ، ... میتوانند با این نگاه برای خود در آن روز خدمتی شایسته تعریف کنند .اگر واقعا کاری ندارند حداقل رفتار خود را در آن روز مرضی حضرت رضا بگردانند . مثلا یک خانم خانه دار و یا یک فرد بازنشسته میتواند در روزی که با خود عهد خادمی حضرت را بسته مثلا مقداری قرآن و یا نماز بخواند و یا کار خیری دیگری انجام دهد به نیت تمام محبین و زائرین امام رضا که اکنون در خاک آرمیده اند و دستشان از دنیا کوتاه است و شاید وارثی که به یاد آنها باشد نداشته باشند و یا به قولی بد وارث باشند . شاید تجربه یک روز بدون گناه تجربه ای باشد که از این روز قابل دسترسی و تسری به سایر ایاممان باشد . به هرحال به دنبال آنیم که فرهنگ خدمت به دوستداران حضرت رضا و انجام اعمالی که موجب خشنودی آن حضرت هستند و پرهیز از انجام اعمالی که قلب آن حضرت را خدای ناکرده مکدر میکند دستاورد این حرکت باشد . شاید خیلی ها بخواهند بی ریا و در سکوت به مفاد این طرح عمل کنند بدون آن که کسی با خبر شود و یا شاید هم اکنون نیز دارند این خدمت را انجام میدهند اما حرف ما این است که ثبت نام در این طرح و بیان تجربیات و دریافتها ، نکته ای  است که همه ما میتوانیم به یکدیگر منتفل کنیم و به قول یکی از بزرگان از تنها خوری معنوی هم به دور باشیم . قطعا تشکیل جمعی که همگی به خدمت می اندیشند در ایجاد فضایی که در آن رفتارهای امام رضا پسند فراگیر خواهد شد بسیار کمک خواهد کرد . پس همین حالا ثبت نام کنید و دوستان ، اطرافیان ،همسر ، فرزندان ، والدین و خواهران و برادرانتان را به عضویت در این کار خیر تشویق نمایید . ما نیز تلاش خواهیم کرد نقش یک مبلغ و یادآور را داشته باشیم و خود نیز کمر خدمت به خادمان قبله هشتم ببندیم . ما سعی خواهیم کرد که از طریق ایجاد وبلاگ ، چاپ و انتشار بروشور، ارسال پیامک به اعضا و... روزهای خدمت خادمان را یادآوری نماییم . منتظرتان هستیم . یا علی 

لینک ثبت نام

 

 


[ دوشنبه 91/1/21 ] [ 9:51 صبح ] [ رضا اشرفی ]

< width="200" height="200" data="http://ch3.ir/samtekhoda/plugins/content/jplayer/mediaplayer/player-4-3-132.swf" type="application/x-shockwave-flash">

 

دانلود کلیپ تصویری انا العبد


[ دوشنبه 91/1/21 ] [ 9:48 صبح ] [ رضا اشرفی ]

قوانین احمقانه آمریکا
به علت ایالتی بودن و سیستم فدرالی کشور آمریکا، ایالت‌ها قوانینی مخصوص به خود دارند که مانند انگلستان به مناسبت‌های مختلف وضع می‌شوند و بعد فراموش می‌شوند. بعضی از این قوانین آن‌قدر احمقانه‌اند که مشکل می‌شود وجودداشتن آنها را باور کرد. فهرست این قوانین توسط شبکه UKTV تهیه شده است.
ایالت آرکانزاس
مرد قانونا می‌تواند همسرش را کتک بزند اما فقط ماهی یک‌بار.
ایالت آلاباما
رانندگی درحالی که یک چشم‌بند روی چشم‌ها باشد، غیرقانونی است. (رتبه 5 قوانین احمقانه دنیا)
ایالت اوکلاهاما
پلیس می‌تواند کسانی را که برای سگ‌ها شکلک درمی‌آورند، ‌دستگیر کند.
ایالت اوهایو
فروختن کورن فلکس (پف‌فیل خودمان) در روز یکشنبه در مغازه‌ها ممنوع است.
تمام‌کردن بنزین در وسیله نقلیه جرم محسوب می‌شود.
ایالت ایلینویز
صحبت‌کردن به زبان انگلیسی غیرقانونی است. زبان رسمی شناخته‌شده، آمریکایی است.
دادن سیگار روشن به حیوانات ممنوع است.
ایالت ایندیانا
سیگارکشیدن میمون‌ها، غیرقانونی است.
ایالت تگزاس
استفاده از دایره‌المعارف بریتانیکا به علت اینکه روش ساخت مشروبات الکلی در آن توضیح داده شده، ممنوع است.
دوشیدن گاو دیگران، ممنوع است.
ایالت تنسی
انداختن کمند برای گرفتن ماهی، غیرقانونی است.
ایالت جورجیا
ردشدن جوجه از عرض خیابان غیرقانونی است.
ایالت شیکاگو
بردن یک سگ پودل فرانسوی به اپرا غیرقانونی است.
ایالت فلوریدا
چتربازی زنان متاهل در روز یکشنبه غیرقانونی است. (رتبه6 قوانین احمقانه جهان)
ایالت کالیفرنیا
مرد قانونا می‌تواند همسرش را با کمربند چرمی کتک بزند؛ به شرطی که قطر کمربند بیشتر از 5 سانتی‌متر نباشد.
درصورت استفاده از کمربند قطورتر مرد باید از همسرش اجازه بگیرد.
شلیک به سمت هر نوع شکاری از روی یک وسیله نقلیه غیرقانونی است؛ مگر اینکه شکار یک نهنگ باشد.
ایالت کولومبوس
نمی‌توان به صورت تصادفی روی نرده خانه کسی نشست.
ایالت لوییزیانا
قرقره‌کردن در مکان‌های عمومی غیرقانونی است.
بستن روکش از چرم تمساح به کپسول آتش‌نشانی ممنوع است.
زدن بانک و بعد شلیک‌کردن به کارکنان بانک با تفنگ آبپاش غیرقانونی است.
یک زن تا وقتی که همسرش پرچم جلوی ماشین گرفته، نباید رانندگی کند.
گازگرفتن کسی با دندان‌های طبـیـعـی حـمله ســاده است ولـی گـازگرفتن با دندان مصنوعی حمله مسلحانه است.
ایالت ماساچوست
گذاشتن ریش پروفسوری بدون مجوز ممنوع است.
همراه‌داشتن اسلحه فضایی غیرقانونی محسوب می‌شود.
ایالت مونتانا
زن طبق قانون حق ندارد نامه‌های همسرش را باز کند.
ایالت میشیگان
موهای یک زن قانونا متعلق به همسرش است.
طبق قوانین، دندانپزشکان در اسناد رسمی مکانیک محسوب می‌شوند.
ایالت نبراسکا
اگر کودکی هنگام مراسم مذهبی در کلیسا آروغ بزند، پلیس می‌تواند پدر و مادر کودک را دستگیر کند.
ایالت ورمونت
زنان متاهل برای استفاده از دندان مصنوعی باید از شوهرشان اجازه کتبی داشته باشند. (رتبه7 قوانین احمقانه جهان)
سوت‌زدن زیر آب غیرقانونی است!!


[ دوشنبه 91/1/21 ] [ 9:40 صبح ] [ رضا اشرفی ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 100
کل بازدیدها: 1465967
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد