سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

اَعوذُ بِالله ِ مِنَ الشَّیطانِ الرّجیم

 تقدیم به شهیدان ایران اسلامی با یاد شهیدانی که با خون خود به ما فرهنگ عشق وایثار وشهادت آموختند عشق وشهادت را پیام آور شدند وتوحید وحرکت را راهنماتا ما دیندار،ایستاده وبا عزت وباآبرو بمانیم .

خدایا تومی دانی آنچه ما انجام دادیم نه به خاطر رغبت قدرت بود تا برجایگاه حاکمان تکیه زنیم ونه برای زیاده طلبی در این دنیای ناچیز بود. بلکه فقط می خواستیم نشانه های دین را مجددا در جای خود مستقر داریم ودر شهرها اصلاح پیشه نمائیم تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی حاصل آید واحکامی که ضایع شده بودند اجرا گردد. (علی ( ع) نهج البلاغه خطبه131 )

عامل تباهی جامعه: معمولا در هر جامعه ای ظلم وفساد وجودارد ، مهم این است که مردم احساس کنند که ظلم وفسادی هست و در طریق اصلاح جامعه باشند. با وجود چنین احساسی وگام برداشتن درراه اصلاح ، خداوند به آنها مهلت میدهدوقانون آفرینش برای آنها حق حیات قائل است .اما همین که این احساس از میان رفت وجامعه بی تفاوت شد وفساد وظلم همه جارا گرفت ، آنگاه است که دیگر درسنت آفرینش ، حق حیاتی برای آنها وجود ندارد .(تفسیر نمونه ج 9 ص 275 آیه 116 سوره هود )

درست مانند بدن انسان تازمانی زنده است ، که نیروی دفاعی آن با انواع میکروبها وبیماریها مبارزه کند ،اما اگر بدن در مقابل میکروبها واکنشی نشان ندهد ، به زودی با آنها بیمار می شود واز کار خواهد افتاد . اگر نیروی مدافع جامعه انسانی یعنی فرهیختگان ودانشمندان و خانواده ها به مبارزه با ظلم وجلوگیری از فساد اقدام نکنند ، پس از مدت کوتاهی کل جامعه از فساد ونابسامانی پر می شود وبه جامعه بیمار یا مرده تبدیل خواهد شد .( تفسیر نمونه ج 9 ص 275 آیه 116 سوره هود)

شیطان سنگ محک عملکردها: شیطان ووسوسه های اوآزمونی برای جدا نمودن افراد پاک از ناپاک است، محکی برای مشخص نمودن ایمان ثابت واستوار از ایمان سطحی وناپایدار است. واینکه خداوند شیطان را آفرید عبث وبیهوده نبوده است.


[ پنج شنبه 89/7/22 ] [ 9:45 عصر ] [ علی فغانی ]

قرائت قرآن در ماه رمضان

 «محدث نوری» از کتاب فقه الرضا در باب روزه آورده است که امام رضا علیه السلام فرمودند:

«و أکثر فی هذا الشهر المبارک من قراءة القرآن والصلاة علی رسول الله(ص) »

«در این ماه شریف قرآن زیاد بخوان و فراوان بر رسول خدا صلوات و درود بفرست.»[10]

همچنین از پدران خود از علی علیه السلام از رسول خدا نقل می‌کنند که فرمودند:

«من تلافیه (شهر رمضان) ایة من القرآن، کان له مثل أجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور»

«کسی که یک آیه از قرآن در ماه رمضان بخواند مانند یک ختم قرآن است در ماه‌های دیگر.»[11]

ختم قرآن در مکه مکرّمه

«علامه محدّث نوری» در کتاب مستدرک آورده که در برخی از نسخه‌های فقه رضوی از امام رضا علیه السلام آمده است که فرمودند:

«فإن قدرت أن لاتخرج من مکه حتی تختم القرآن فافعل فإنه یستحبّ»

«اگر می‌توانی از مکه خارج نشوی تا قرآن را در آنجا ختم کنی،

این کار را انجام بده؛ زیرا بسیار شایسته است. و این کار، یکی از مستحبّات می‌باشد.»[12]

 رهنمود‌های اخلاقی

 امام رضا علیه السلام با الهام از کتاب خدا، درسهای اخلاقی خود را برای جامعه اسلام بویژه به منتسبان به اهل بیت بیان می‌فرمودند.
امام علیه السلام با بیان آیات مربوطه به دیگران گوشزد می‌کردند که هرگز انتساب به پیامبر یا امام بدون توجه به عمل و پیروی از خدا باعث نجات انسان نخواهد بود. فریب برخی از گفتارها را نخورده و راه صلاح را در پیش گیرند.

 گفت و گو با زید بن موسی

« صدوق » در عیون به سند خود از «یاسر خادم »نقل کرده: «در زمانی که امام رضا علیه السلام در خراسان بودند برادرشان زید بن موسی در مدینه شورش کرد و دست به آتش‌سوزی و ویرانی و کشتار زد. بدین جهت او را زیدالنّار می‌گفتند.
مأمون عباسی دستور جلب او را صادر کرده بدین جهت زید را اسیر و به سوی مأمون بردند. مأمون گفت: زید را به نزد امام رضا ببرند.
یاسر گوید: وقتی زید را به نزد امام وارد کردند، حضرت به او فرمودند: ای زید! ایا گفتار فرومایگان اهل کوفه تو را فریب داده که فاطمه دامان خود را پاک نگه داشت پس خداوند آتش را بر ذرِّیه‌اش حرام کرد.
خیر چنین نیست. این گفتار فقط درباره امام حسن و امام حسین علیهما السلام است. پس اگر در خود می‌بینی که گناه کنی و به سوی بهشت وارد شوی و (پدرت) موسی بن جعفر خدا را اطاعت کند و داخل بهشت شود، پس تو نزد خداوند عزیزتر هستی، بدان که هیچ کس به آنچه که نزد خداوند است نمی‌رسد، مگر به اطاعت و پیروی از ذات حق. و اگر چنین گمانی کرده‌ای که با گناه و معصیت می‌توانی به آنها برسی زهی خیال باطل و سخت در اشتباه هستی.
زید گفت: من برادر تو و فرزند پدرت هستم؟!
امام رضا علیه السلام فرمودند: تا زمانی برادر من می‌باشی که از خداوند اطاعت و فرمان ببری. بدان که نوح پیامبر فرمود:

«رب إن ابنی من أهلی و إنّ وعدک الحق و أنت أحکم الحاکمین»

 «فقال الله عزّوجلّ : یا نوح إنه لیس من اهلک إنه عمل غیر صالح»[13]

 «پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعدة تو (در مورد نجات خاندانم) حقّ است و تو از همة حکم کنندگان برتری. خداوند فرمود: ای نوح! او از اهل تو نیست او عمل غیر صالحی است.
پس خداوند فرزند نوح را به دلیل گناه و معصیت از خاندان نوح بیرون شمرد.»[14]

 دقّت در عمل به قرآن
«محمد بن یحیی بن أبی عباد» از عموی خود نقل کرده که از امام رضا علیه السلام چند بیت شعری شنیدم با اینکه سروده‌ها بسیار کم بود. آن حضرت فرمودند:

«کلّنا تأمل مدِّاً فی الأجل

والمنایا هنّ آفات الأجل

لا تغرَّنکَ أباطیل المنی

والزم القصد و دع عنک العلل

إنّما الدنیا کظلٍّ زائلٍ

حلّ فیها راکب ثمّ رجل»

همه ما مردم آرزوی طول عمر را داریم، در حالی که مرگ آفت‌های آرزوها می‌باشد. پس آرزوهای باطل تو را فریب ندهند، و مواظب پیمودن راه باش و بهانه جویی‌ها را کنار بگذار؛ بدانکه دنیا همانند سایه از بین رفتنی است، همانند سواری است که برای لحظاتی توقف کند و سپس آنجا را ترک گوید.
گوید: عرض کردم، خداوند شما را عزیز بدارد، این اشعار از کیست؟
امام فرمودند: سروده یکی از شما عراقیان است.
عرض کردم: این اشعار را از زبان ابوالعتاهیه[15] شنیدم.
حضرت فرمودند: «نامش را بگو و این لقب را بر زبان جاری نکن، خداوند می‌فرماید:

«ولاتنابزوا بالالقاب»[16]

«با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید.»

شاید این مرد از این لقب خوشش نیاید.»
معروف این است که ابوالعتاهیه به مرد کم عقل و گمراه می‌گویند و مقصود امام این بود که اکتفا به نام شاعر و سراینده کن و هرگز از لقبی که کسی کراهت دارد، استفاده نکن؛ چون مصداق فرمایش خدا که می‌فرماید باالقاب زشت یکدیگر را یاد نکنید، خواهی بود.


منابع

10. مستدرک الوسائل، ج 4، ص 267.
11. فضائل الاشهر الثلاثه، ص علیه السلام 7.
12. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 294.
13. هود / 44.
14. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 234.
15. نام این سراینده و شاعر اسماعیل بن قاسم، شاعر معروفی است.
16. حجرات / 11.
17. منتهی الامال، ج 2، ص 280؛ بحارالانوار، ج 41، ص 107.
محمد جواد مروجی طبسی

 i - مسند امام رضا (ع)، ج 1، ص 307
 ii - مسند امام رضا (ع)، ج 1، ص 309
 iii - مسند امام رضا (ع)، ج 1، ص 309
 iiii - مسند امام رضا (ع)، ج 1، ص 309


[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 10:16 عصر ] [ علی فغانی ]

قرآن کریم کتابی آسمانی، وحی منزل، کلام خدا و راهنمای مؤمنان است.
این کتاب آن قدر با عظمت و ارزشمند است. که آخرین پیامبر عهده دار تفسیر و تبیین آن شدند و پس از ایشان اهل‌بیت، که عِدل قرآن معرفی شده‌اند، عهده دار چنین امر مهمی شدند. امام رضا علیه السلام که یکی از همان مفسران واقعی قرآن بودند، در طول زندگی پر برکتشان عنایت بسیار ویژه‌ای به این راهنمای بزرگ داشته اند و علاوه بر استفاده‌ای که در بعد شخصی و فردی از آن داشته اند در ابعاد دیگر نیز بهره‌های فراوانی از این کتاب گرفته اند و به دیگران انتقال داده اند. این نوشتار به ترسیم گوشه‌ای از سیمای قرآنی آن بزرگوار می‌پردازد.

1.قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام
عشق فراوان امام رضا علیه السلام به کتاب خدا ایشان را بر آن داشت تا نخست در زندگی فردی‌شان از آن بهره ببرند. نه زمان برای ایشان مطرح بود و نه مکان و نه روز و شب که موارد زیر بهترین گواه این مدعا است:

هر سه روز یک بار ختم قرآن
«ابوذکوان» عشق زائد الوصف امام رضا علیه السلام به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است:
حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‌کردند و آنگاه می فرمودند: «اگر می‌خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می‌توانستم «اما نخواستم چنین کنم.» زیرا در موقع تلاوت به هر ایه که می‌رسیدم در آن فکر و اندیشه می‌کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می رسانم.»[1]

قرآئت قرآن در بستر خواب
 عشق فراوان امام رضا علیه السلام به این کتاب آسمانی ایشان را بر آن داشت تا علاوه بر روز، در شب نیز قرآن بخوانند و حتی ایات زیادی را در آستانة خواب و در رختخواب تلاوت می‌کردند.
«رجاء بن أبی الضحّاک» که گزارشی از سفر امام داده است، چنین گوید:
امام به هنگام خواب در رختخواب خویش فراوان قرآن می‌خواندند و هرگاه به آیه‌ای می‌رسیدند که در آن یادی از بهشت یا جهنّم آمده بود، گریه می‌کردند و از خداوند بهشت را درخواست می‌نموده اند و از آتش جهنم به او پناه می‌بردند.[2]

هزار ختم قرآن در یک پیراهن

«شیخ طوسی» در کتاب امالی به سند خود از علی بن علی فرزند برادر دعبل خزاعی نقل کرده که در سال 198 ق. همراه برادرم «دعبل» خدمت امام رضا علیه السلام رسیدیم و تا پایان سال 200 ق. در محضر ایشان اقامت داشتیم و سپس به قم رفتیم. بعد از آن که امام رضا علیه السلام به برادرم «دعبل» پیراهن پشمینة سبز رنگی به همراه انگشتری که نگینش عقیق بود، هدیه کردند، همچنین به او درهم‌هایی که نام آن حضرت بر آن نقش بسته بود، مرحمت نمودند، به او فرمودند:
« ای دعبل به قم برو که در آنجا سود و بهره خواهی یافت. و به او یادآور شدند: از این پیراهن به خوبی محافظت کن که من در این پیراهن هزار شب هزار رکعت نماز خوانده‌ام و هزار مرتبه قرآن را در آن ختم کرده‌ام».[3]

قرائت سُوَر گوناگون در نماز

 امام رضا علیه السلام در نمازهای واجب و مستحب در شب و روز از سوره‌های متنوع و گوناگونی استفاده ‌فرموده و قرائت می‌کردند.
«رجاء بن أبی الضحاک» که در سفر امام از مدینه تا مرو همراه آن حضرت بوده، در گزارشی مفصل به این مسأله اشاره کرده است:
امام رضا علیه السلام در اول ظهر شش رکعت نماز مستحبی می‌خواندند که پس از سوره حمد سوره‌های یا ایها الکافرون و قل هو الله احد را می‌خواندند و در دو رکعتی که پس از نماز جعفر طیار می‌خواندند از سوره‌های ملک و هل أتی استفاده می‌کردند. و همچنین در رکعت وتر سوره‌های قل أعوذ برب الفلق و قل أعوذ برب النّاس را تلاوت می‌فرمودند و در نمازهای واجب خویش پس از سوره حمد از سوره‌های انا انزلناه فی لیلة القدر و همچنین در ظهر جمعه سوره جمعه و سوره منافقین و در نماز عشاء در شب جمعه سوره سبّح و در نماز صبح روز دوشنبه و پنج شنبه در رکعت دوم پس از حمد سوره غاشیه را تلاوت می‌فرمودند.[4]

2. اذکار امام پس از تلاوت برخی سوره‌ها

محدّثان و راویان حدیث نقل کرده اند که امام رضا علیه السلام پس از تلاوت برخی آیات قرآنی و یا در پایان برخی از سوره‌های قرآن به طور آهسته یا بلند جملاتی را بر زبان جاری می‌کردند که بخشی از آنها را «رجاء بن أبی الضحاک» برای ما نقل کرده است.
وی می‌گوید: امام رضا علیه السلام در تمام نمازهای خویش در شبانه روز «بسم الله الرحمن الرحیم را بلند می‌گفتند و هرگاه آیة «قل هو الله أحد» را تلاوت می‌کردند، پس از آن آهسته می‌گفتند: الله أحد و هر گاه سوره توحید را به پایان می‌رساند سه مرتبه می‌فرمود: «کذلک الله ربّنا».
و اگر سوره جحد را می‌خواندند آهسته می‌فرمودند: یا ایهاالکافرون، و وقتی از تلاوت سوره فارغ می‌شدند می‌فرمودند: «ربی الله و دینی الاسلام».
و هرگاه سوره والتین والزیتون را تلاوت می‌کردند در پایان می‌فرمودند:« بلی و أنا علی ذلک من الشاهدین». و هرگاه سوره لااقسم بیوم القیامة »را تلاوت می‌کردند در پایان می‌فرمودند :
« سبحانک اللهم بلی. و به هنگام تلاوت سوره جمعه می‌فرمودند: «قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجارة للذین اتقوا والله خیر الرّازقین».
و هرگاه از سوره حمد فارغ می‌شدند می‌فرمودند:« الحمد لله ربّ العالمین، و اگر سوره «سبّح اسم ربک الأعلی». و نیز اگر به ایه «یا ایهاالذین آمنوا» می‌رسیدند، آهسته می‌فرمودند: «لبیک اللهم.»[5]

3. تکیه گاه کلام امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام در تمام زمینه‌ها و مسائل دینی و علمی و عقیدتی و فقهی از این کتاب آسمانی و این منبع پر فیض الهی کاملاً بهره ‌می‌بردند. و در هر سخن یا بیان به کلام الله مجید تکیه میکنند. صدوق در امالی از «ابوذکوان» از «ابراهیم بن ابی‌العباس» نقل کرده که می‌گفت: ندیدم چیزی را از امام رضا علیه السلام بپرسند که جوابش را ندانند؛ بلکه جواب همه چیز را می‌دانستند و نیز داناتر از ایشان به زمان خویش را هرگز مشاهده نکردم.
مأمون پیوسته با پرسشهای گوناگون خود، امام را می‌آزمود. اما ایشان به همه پرسشهای وی جواب می‌دادند. تمام گفته‌های امام رضا علیه السلام و پاسخ‌های وی برگرفته از قرآن کریم بود.
[6]

توجه امام رضا(ع) به بعد اجتماعی قرآن

قرآن کریم در بین مسلمانان آنقدر رفیع است که هیچ کس نمی‌تواند در برابر آن بی‌اهمیت باشد چه رسد به مقام منیع امامت که خود حافظ دین و حامی کتاب خداست. امام رضا علیه السلام در ابعاد گوناگون از جمله بعد اجتماعی به رهنمودهای قرآن عنایت داشته‌اند: حضرت از آحاد ملت اسلامی خواسته اند تا اهمیت بیشتری به قرآن کریم داده و موارد زیر را در زندگی خود اعمال کنند.

اهتمام به قرآن

امام رضا علیه السلام با سفارش به یاران خود از جمله ریان به وی فرمودند:

«کلام الله لا تجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی‌غیره فتضلّوا»

 «قرآن سخن خداست، از مرز او تجاوز نکنید

و هدایت را جز در پرتو قرآن نجویید و در غیر این صورت گمراه خواهید شد.»[7]

تلاوت کتاب خدا
«شیخ صدوق » در کتاب عیون اخبار الرضا به سند خود از حضرت امام رضا علیه السلام از پدران خود از رسول خدا نقل کرده که پیامبر(ص) فرمودند:« شش چیز از مروّت و جوانمردی است، سه کار در حضر و سه نوع رفتار در سفر. اما در وطن، اوّل، تلاوت کلام الله مجید؛ و دوم، آباد کردن مساجد؛ و سوم، اتحاد برادران در راه خدمت به جامعه. و امّا آن سه امر که در سفر است: اوّل، زاد و توشه را بی‌دریغ در اختیار همسفران گذاشتن؛ و دوم، حُسن خلق؛ و سوم، مزاح و شوخی بدون آمیختن با هیبت.»[8]

 قرائت قرآن با صوت و ترتیل
 قرآن زیبا است و هرچه به زیبایی‌اش کمک کند، بسیار پسندیده است. از جمله این که قرآن را باید با صدای رسا و صوت حسن قرائت نمود.
امام رضا علیه السلام از پدرانشان از رسول خدا(ص) نقل می‌کنند:

«حسّنوا القرآن بأصواتکم، فانّ الصوت الحسن یزید القرآن حسناً»

«قرآن را با صوت نیکو زینت دهید، زیرا که صدای نیکو بر زیبایی قرآن می‌افزاید.»[9]

منابع

1. امالی صدوق، ص 660؛ بحارالانوار، ج 49،ص90.
2. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 182؛ بحارالانوار، ج 49، ص 94.
3. امالی شیخ طوسی، ص 359؛ بحارالانوار، ج 49، ص 238.
4. بحارالانوار، ج 49، ص 94.
5. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 180؛ بحارالانوار، ج 49، ص 94.
6. امالی صدوق، ص 660؛ بحارالانوار، ج 49،ص90.
7. همان، ص 326.
8. قرآن در احادیث اسلامی، ص 59.
9. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 69.


[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 10:13 عصر ] [ علی فغانی ]

 مقدمه :قرآن کریم در اندیشه، گفتار و کردار اهل‌بیت تجسّم و عینیت تمام یافته است و سیره کریمانه و سخن حکیمانه ایشان، مستقیم یا غیر مستقیم، روشنگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است؛ از این رو یکی از رسالت‌های مهم امامان معصوم(ع) تبلیغ دین، بیان احکام و تفسیر قرآن بوده است. میراث قرآنی و تفسیری باقی مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضا علیه السلام از نمونه‌های اعلی و عظیم ذخایر قرآنی تفسیر معصومان است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنه طبیعت، بی‌راه و راهبر، رها نکند، میراث قرآنی را در میان خاندان نبوت دست به دست نموده تا به هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام رسید و آن امام همام، وارث کتاب الهی و مفسّر راستین قرآن شد و اکنون دوازدهمین حجت، امام عصرعلیه السلام میراث‌دار آن است. به فرموده امام صادق علیه السلام پیوسته خداوند از میان ما خاندان، کسی را بر می گزیند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش می‌آموزد.[1]

در این مقاله با نگرشی به سیره قرآنی و تفسیری امام رضا علیه السلام، بیاناتی که ایشان به طور مستقیم در باب قرآن کریم و تفسیر و فهم آن فرموده‌اند، می‌پردازیم.
بخش عمده‌ای از گفتار و سیره حضرت رضا علیه السلام به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به شرح، تبیین و عینیت بخشیدن کتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراین، می‌توان در دیدی فراتر به گزارش، شرح و تفسیر قرآن در بیانات امام رضا علیه السلام پرداخت. آنچه از ایشان در ابواب مختلف فقه یاد شده، به گونه‌ای تبیین و تفصیل ایات الاحکام و اوامر و نواهی الهی است یا آنچه درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، ایمان و کفر و دیگر مسائل اعتقادی به جای مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادی قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق کریمانه امام رضا علیه السلام نیز توضیح آیه‌های اخلاقی قرآن می‌باشد.

بیان منزلت و فضیلت قرآن

 قرآن، توصیف گری گویاست و در آیه‌های فراوانی به بیان منزلت رفیع و شأن والای خویش پرداخته است تا برای کسی در روی گردانی از قرآن حجّتی باقی نماند و آن کسی که به قرآن رو می‌آورد با معرفت و بینش در وادی آن گام نهد. اهل‌بیت:نیز که عارف به حقیقت قرآن هستند، هم پای آن، این منزلت و فضیلت را به خوبی تبیین کرده‌اند.[2] اینک نمونه‌ای از فرازهای گفتار امام رضا علیه السلام در این خصوص ذکر می‌گردد:

الف) «ریان بن صلت» از حضرت رضا علیه السلام پرسید: نظر شما درباره قرآن چیست؟ امام فرمود:

«کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا».

 «قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نروید و هدایت را در غیر او نجویید که گمراه می‌شوید».[3]

ب) «محمد بن موسی رازی» از پدرش روایت کرده که یکی از روزها در محضر حضرت رضا علیه السلام، سخن از قرآن به میان آمد. امام فرمود:
«قرآن ریسمان محکم، دستاویز استوار و ایین برتر خدا در میان بندگان است. به سوی بهشت راهبری می‌کند و از دوزخ رهایی می‌بخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبان‌ها از ارزش و اثر بخشی آن کاسته نمی‌شود؛ زیرا خداوند، آن را برای زمان خاصّی قرار نداده است، بلکه حجت و برهان برای همه انسان‌ها در سراسر زندگیشان است و نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمده‌ای از سوی خداوند حکیم و ستوده است.»[4]

 ج) در حدیث امامت که از آن حضرت صادر شده نیز آمده است که ایشان می‌فرماید:
«خداوند زمانی پیامبرش را به سوی خود فراخواند که دین او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابی که روشنگر همه چیز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نیازمندند، در آن به طور کامل بیان شده است.»[5]

تبیین علوم قرآن

 در بحث‌های قرآنی، گاهی خود قرآن کریم، موضوع و محور بحث قرار می‌گیرد و گاهی به بررسی و مطالعه جنبه‌های مختلف آن پرداخته می‌شود. در اصطلاح به این بخش از مباحث قرآنی مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبی قرآن؛ اعجاز و... را در بر می‌گیرد، علوم قرآن اطلاق می‌شود.[6] در آثار به جای مانده از حضرت رضا علیه السلام، نمونه‌هایی وجود دارد که در ذیل علوم قرآن جای می‌گیرد که ما به بیان آن‌ها می‌پردازیم:

ترتیب نزول

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:
« از پدرم شنیدم که از پدرشان حکایت می‌کردند نخستین سوره‌ای که نازل شد (بسم الله الرحمن الرحیم، اقرأ باسم ربّک) و آخرین سوره‌ای که نازل شد (اذا جاء نصرالله والفتح) بود».[7]
بحث نخستین و آخرین بخش‌های نازل شده قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است که امروزه در ذیل «تاریخ» یا «علوم قرآن» از آن یاد می‌شود.[8]

نظم و اعجاز قرآن
در فرازی از حدیثی که «محمد بن موسی رازی» از پدرش در مورد منزلت و فضیلت قرآن از حضرت امام رضا علیه السلام ذکر نموده و ما نیز در بحث فضیلت قرآن در بینش آن حضرت، این روایت را آوردیم، چنین می‌گوید:
«ذکرالرضا علیه السلام فی منزله قرآن فعظّم الحجّه فیه والایه والمعجزه فی نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضا علیه السلام دلایل اعجاز و نظم قرآن را ذکر نمی‌کند، ولی این عبارت وی دلالت دارد که آن حضرت، این مسأله را بسیار با اهمیت دانسته و از آن به عظمت یاد کرده است.[9]

شأن نزول

از امام رضا علیه السلام روایت‌هایی در شأن نزول برخی ایات و سور وارد شده است که به ذکر دو مورد بسنده می‌کنیم.
1. آن حضرت از پدرانشان نقل می‌کنند که آیه «الّذین ینفقون اموالهم باللیل والنّهار سرّاً و علانیه[10]»؛ درباره حضرت علی علیه السلام نازل شده است.[11]

2. حضرت امام رضا علیه السلام در تفسیر سوره«والیل اذا یغشی» می‌فرمایند:
«این سوره درباره ابودحداح است که درخت خرمای شخصی بخیل را که در خانه مرد انصاری بود و موجب اذیت او می‌شد، در عوض خانه‌اش خرید و به آن مرد واگذار کرد».[12]

محکم و متشابه

«علی بن ابراهیم قمی» روایت می‌کند که حضرت ثامن الحجج علیه السلام فرمود:
«هرکس متشابه قرآن را به محکمش بازگرداند، به راه راست راهبری می‌شود. سپس فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی همانند متشابهات قرآن و محکماتی همانند محکمات آن وجود دارد، پس متشابهات آن را به محکماتش ارجاع دهید و از متشابه آن بدون در نظر گرفتن محکم، پیروی نکنید که گمراه می‌شوید».[13]

 تفسیر آیات قرآنی

 سیره و روایات تفسیری باقی‌مانده از عالم آل محمد گنجینه بسیار ارزشمند و دست مایه بسیار مهم برای مفسران و علاقه‌مندان به تفسیر قرآن به شمار می‌رود. ما به اختصار نمونه‌هایی را ذکر می‌نماییم:

 1. امام هشتم در تفسیر آیه شریفه «الذی جعل لکم الارض فراشاً والسّماء بناءً»[14] فرموده است:
«یعنی زمین را با طبایع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسیار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هوای آن را زیاد خوشبو نکرد تا سرهای شما به درد اید، و زیاد بد بو نساخت تا شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شوید، و زیاد سخت وصلب نیافرید تا نتوانید خانه و ابنیه و قبرهای مردگان در آن بسازید، بلکه خداوند متعال بخشی از آن را به اندازه‌ای که از آن سود برید، و آرامش یابید و بدن ها و خانه‌هایتان بر آن قرار گیرد، سفت و سخت آفرید. «والسّماء بناءً» ؛ یعنی بر بالای سر شما آسمان را سقفی محفوظ بنا کرد، و خورشید و ماه و ستارگان[15] آسمان را برای مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»

2. حضرت امام رضا علیه السلام در مورد معنای «ختم الله علی قلوبهم» فرمودند: «ختم به معنای طبع است که به عنوان عقوبت عصیان و کفر کافران بر قلب‌های آنان زده می‌شود. چنان که می‌فرماید: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ایمان نمی آورند مگر اندکی.»»[16]

 3. امام هشتم علیه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد آیه شریف « کلا انّهم عن ربّهم یومئذٍ لمحجوبون» فرمودند:
«خداوند متعال هرگز وابسته به مکانی نشده و در محلّی حلول نمی‌کند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر معاصی از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب می‌شوند».[17]

 4. حضرت امام رضا علیه السلام در معنای «ترکهم فی ظلمات»در آیه شریفه  از سوره بقره فرموده‌اند: «خداوند متعال چنین نیست که بدون جهت کسی را ترک و از او اعراض کند، ولی چون دید که آنان (کفّار) از کفر و گمراهی و انحراف و طغیان خود دست نمی‌کشند، نظر لطف و معاونت هدایت را از آنان قطع می‌کند و آنان را به خود و به اختیار خود وا می‌گذارد».[18]

 5. ابن فضال: «وسألته الرضا علیه السلام عن قوله الله عزّوجلّ: «و مکروا و مکرالله»[19] و «یخادعون الله و هو خادعهم»[20] فقال: انّ الله تعالی لایمکرو لا یخادع، و لکنّه تعالی: یجازیهم جزاء المکرو الخدیعه، تعالی الله عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً»: ابن فضال گوید از امام رضا علیه السلام در مورد معنای مکر و خدعه پروردگار پرسیدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«پروردگار به کسی مکر و خدعه نمی‌کند. معنای مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتی مردم مکر و خدعه در مقابل برنامه‌های الهی کنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات می‌کند».[21]

پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 19.
3.ر.ک: بحارالانوار، چاپ بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال 1403 ق.، ج 92، ص 12 – 1.
4. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 307.
5. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 130.
6. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 96.
7. فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، ش 1علیه السلام – 18، ص 301 – 300.
8. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 6.
9. جهت مطالعه تفصیلی این بحث ر.ک: اسباب النزول واحدی نیشابوری، ص 8 – 6؛ التمهید فی علوم القرآن، محمدهادی معرفت، ج 1، ص 130 – 126 و الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج 1، ص 113 – 106 و 119 – 114.
10. بقره / 24
11.. ر.ک: فصلنامه تخصصی الهیات و حقوق (دانشگاه علوم اسلامی رضوی) ، ش 14، ص 11.
12. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 323.
13. همان، ج 1، ص 383.
14. همان، ج 1، ص 308.
15. بقره / 22.
16. ر.ک: سیره امام رضا، ص 267.
17. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 16.
18. همان،باب 11، حدیث 19.
19. همان، حدیث 16.
20. آل عمران / 54.
21. نساء / 142.


[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 10:8 عصر ] [ علی فغانی ]

امام رضا(ع) در مورد خواص خوراکیها می فرمایند؛

خاصیت انجیر : بوی دهان را بر طرف، استخوان ها را محکم، رویش مو را زیاد، بیماری را بر طرف می کند و با وجود آن احتیاجی به دارو نیست.

خاصیت نخود: نخود برای درد پشت خوب است و باید با غذا و بعد از غذا میل شود .

خاصیت هندوانه در حالت ناشتا: در حال ناشتا هندوانه خوردن ایجاد بیماری فلج سستی اندام می کند.

خواص به: حضور رسول خدا(ص) به هدیه دادند، آن را با دستشان نصف فرمودند. آن حضرت به را خیلی دوست می داشتند و آن را میل فرموده و به یارانشان که در محضرشان بودند نیز دادند و فرمودند: به بخورید که آن قلب را جلی داده و برای سینه خوب بوده و آن را تمیز می کند.

درباره تخم خربزه: خربزه را در حال ناشتا خوردن باعث فلج می گردد و باعث قولنج شدن می گردد.

خواص سرکه: سرکه ذهن را محکم کرده و عقل را زیاد و قوی می کند. دوائی برای یرقان: حماد بن مهران بلخی می گوید: در خراسان روزی جوانی از شیعیان از زردی، خدمت آن حضرت شکایت کرد. حضرت فرمودند: خیار را پوست بکن و بعد پوستش را با آب بپز و بعد از پختن به مدت سه روز مقداری از آن را در حال ناشتا بخور.

گوشت خام: امام رضا(ع) می فرمایند که حضرت علی (ع) فرمودند: روز شنبه، روز مکر و حیله است خوردن گوشت خام در شکم کرم ایجاد میکند.

خاصیت مویز: امام رضا(ع) می فرمایند که حضرت علی (ع) فرمودند: روز یکشنبه، روز ساختن و کاشتن است.هر کس میخواهد به حافظه اش افزوده شود صبح گاهان در حالت ناشتا هفت مثقال مویز بخورد.       منبع :http://www.imamrezatv.ir/sn/pages/id/186


[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:56 عصر ] [ علی فغانی ]
امام جعفر صادق علیه السلام
هرکه با خانواده خود خوش‌رفتار باشد ، بر عمر خویش افزوده است . / کافی جلد 8 صفحه 219

[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:46 عصر ] [ علی فغانی ]

مامون در زمان حکومتش دانشمندان و علمای پزشکی را از نقاط مختلف دعوت کرده و جلسات بحث علمی تشکیل می داد تا به این وسیله هم این علم را بسط دهد وهم نام خود را در نقاط مختلف جهان معروف کند. امام رضا (ع) در این جلسات شرکت داشتند و عضو ثابت آن بودند. مامون و افراد حاضر در بحث علمی از وجود آن حضرت بهره زیادی می جستند. امام در رساله پزشکی خویش خطاب به مامون توصیه های بهداشتی فراوانی را آورده است. ما در این مطلب، قسمتی از سخنان گوهربار حضرت رضا (ع) را در مورد رعایت نکات بهداشتی و حفظ سلامتی بدن آورده ایم. امیدواریم با توجه به توصیه های آن حضرت و بهره گیری از علوم جدید پزشکی، همیشه از بدنی سالم و به دور از هر گونه بیماری برخوردار باشید.

 * کسی که نمی خواهد معده اش آزار و آسیب ببیند، موقع غذا خوردن آب ننوشد. کسانی که توام با غذاخوردن آب می نوشند، دستگاه هاضمه را از ابتدای کارش، از کار باز می دارند. اینها به عارضه ضعف دستگاه گوارشی مبتلا خواهند شد زیرا نوشیدن آب در اول طعام، معده را از هم باز می کند، و عارضه گشادی معده پدید می آورد.

* آنانکه می خواهند از بیماری بواسیر و رنج روده ای و درد قسمت پشت بدن در امان باشند، هر شب ده دانه خرمای برشته شده را با روغن گاو بخورند.

* کسی که نمی خواهد از درد مثانه بنالد، حتی نباید یک لحظه هم ادرارش را نگاهدارد، اگر چه در پشت اسبی سوار شده باشد.

 * کسانی که بضعف حافظه دچارند، بهتر است همه روزه هفت مثقال کشمش سیاه ناشتا بخورند و نیز سه تکه زنجبیلی که در عسل خوابانده باشد( زنجبیل پرورده) با کمی خردل ضمن غذای روزانه خود بخورند. برای تقویت نیروی فکری خوبست، همه روزه سه دانه هلیله با نبات کوبیده بخورند.

 * کسی که می بیند ناخنهایش زرد می شود و از هم می شکافد، یا اینکه اطراف ناخنهایش خراب میشود، باید عادت کند که ناخنهایش را در هر پنجشنبه بچیند که عادت به این کار از شکافتن ناخن ها و خرابی دور سرانگشت ها جلوگیری خواهد کرد. اگر کسی می خواهد که به درد گوش گرفتار نشود، هر شب هنگام خواب اندکی پنبه در گوشهایش بگذارد.

* هر کس می خواهد در فصل زمستان از بیماری سرماخوردگی در امان بماند، همه روزه سه قاشق عسل بخورد. عسل سالم نشانه هایی دارد. آن دسته از عسل ها که وقتی جلو دماغ می گیرید بوی تندش شما را به عطسه وامیدارد یا عسلی که آدم را دچار بی حالی وسستی می کند، و آن عسلی که زبان آدم را می سوزاند، عسل های خوبی نیستند. این عسلها قاتل جان آدمی میباشند.

 *در فصل زمستان گل نرگس ببوئید، بوئیدن این گل را بطور استمرار رعایت کنید تا از شر سرماخوردگی در امان بمانید. همچنین استشمام( سیاه دانه) آدمی را از سرماخوردگی ایمن می دارد.

 *برای جلوگیری از سرماخوردگی در روزهای تابستان، پرهیز از آفتاب و خوردن روزی یک عدد خیار فایده فراوانی دارد.

* کسانی که می خواهند از سردرد و باد شکم در امان باشند، ماهی تازه بخورند. این عمل را هم در فصل زمستان و هم در تابستان انجام دهند، چون ماهی تازه برای پیشگیری از این گونه دردها بسیار سودمند می باشد.

 * آنانکه می خواهند همیشه سردماغ و با نشاط باشند، تا می توانند از شام شب بکاهند و شب ها سبک بار به رختخواب بروند.

*کسانی که نمی خواهند گوشهایشان سست و فروآویخته باشد، و یا اینکه از افتادن و بزرگ شدن لوزتین خود، بیمناک هستند، بهتر است هر وقت که شیرینی می خورند، بدنبالش اندکی سرکه غرغره کنند.

 * کسانی که می خواهند از ابتلا به مرض یرقان در امان بمانند، در فصل تابستان به اتاق های دربسته و دم کرده و بدون تهویه وارد نشوند و همچنین در فصل زمستان یک مرتبه از اطاق گرم به هوای سرد نروند، بلکه صبر کنند، تا بدنشان با هوای تازه مانوس شود.

 * آنانکه از بادهای دردناک و شدید در بدن خود می ترسند، هفته ای یک بارسیر بخورند.

* کسانی که به دندان خود علاقمندند قبل از خوردن شیرینی، کمی نان بخورندفلسفه این کار این است که خرده های نان میان دندان ها را پر کند و نگذارد مواد شیرین به آنها آسیب بزند.

* آنانکه می خواهند غذایشان زود هضم شود و دستگاه هاضمه اشان کار خود را بآسانی انجام دهد، هر وقت که می خواهند با شکم سیر برختخواب بروند، به پهلوی راست بخوابند و پس از مدتی از پهلوی راست به پهلوی چپ بغلطند و بخواب راحت فرو روند.

 منبع: www.emameraoof.com


[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:44 عصر ] [ علی فغانی ]

دو کارشناس برجسته بهداشت عمومی در انگلیس پیشنهاد داده اند که عدم تمایل به انجام فعالیت های بدنی یا به عبارتی «تنبلی» را باید بعنوان یک بیماری در نظر گرفت و در گروه بیماری ها طبقه بندی کرد.

این دو کارشناس به نام های دکتر ریچارد ویلر و دکتر ایمانوئل استاماتاکیس ایده جدید را با این توجیه ارائه کرده اند که بین بی تحرکی و فقر بهداشتی و سلامتی رابطه بسیار قوی وجود دارد.

این دو محقق با انتشار مطالعات خود در مجله انگلیسی «طب ورزش» توضیح دادند: با توجه به اهمیت ارتباط مرگ و میر با تحرک، ما پیشنهاد می کنیم که شاید عدم تحرک بدنی باید همچنین بعنوان یک بیماری به نوبه خود در نظر گرفته شود.

دکتر ویلر متخصص دانشکده سلطنتی مراقبت بهداشتی و پزشک عمومی در این باره گفت: هم اکنون چاقی از سوی سازمان جهانی بهداشت در گروه بیماریها قرار گرفته است و یک بیماری تلقی می شود اما خود چاقی در واقع تا حدی نتیجه یک عامل ریشه ای تر است که آن انجام ندادن ورزش و تحرک کافی است.

آخرین مطالعات در انگلیس نشان داده است که از هر ?? نفر تنها یک نفر حداقل میزان توصیه شده برای ورزش کردن را انجام می دهد، اما هنوز هیچ برنامه هماهنگ و مشترکی برای مقابله با این مشکل وجود ندارد.
isna


[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:32 عصر ] [ علی فغانی ]
آیا حضرت امیر(ع) از تیپ جوان هم به عنوان کارگزار نظام در بدنه حکومت اسلامی بکارگیرى داشت؟ چرا؟
آنچه مسلم است، حضرت امیر(ع) از تیپ جوان به عنوان کارگزار نظام، در بدنه حکومت اسلامى بکارگیرى داشت.
آنچه جاى دقت دارد و «چرایی» بحث را تشکیل می‏دهد، این است که چرا حضرت امیر(ع) از تیپ جوان به عنوان کارگزار نظام، در بدنه حکومت اسلامى که یک امر بسیار مهمّ است بکار می‏گرفت؟!
گرچه تا به حال به این پرسش، پاسخ گفته نشد ولى از روح تاریخ اسلام و روح نهج البلاغه می‏توان نکاتى را استنباط کرد که پاسخ نسبتا مناسبى باشد براى این پرسش.
1ـ خلاقیّت و نوآورى در جوانان بیشتر است:
امام علی(ع) قلب و استعداد جوانان را تشبیه می‏کند به زمین ناکِشته‏اى که هر چه در آن افکنند بپذیرد. زمین ناکشته (ارض خالیه)، بر خلاف زمین کِشته ـ که خاک آن پیر گشته است ـ از خلاقیّت ویژه‏اى برخوردار است. همیشه ثمرش بیشتر از زمین‏هاى کِشته است. زمین‏هاى کِشته نیاز به «آیش» دارند و توانایى ندارند هر نوع بذر را بپذیرند.
ولى زمین ناکِشته گاهى چندین برابر، بیشتر از زمینهاى کِشته و آیش خورده ثمر می‏دهد. محصولش چشم نواز و چشمگیر است و از ویژگیها و کیفیت خاصى برخوردار است. کشاورز در کاشت و داشت زمین ناکشته‏اى که زیر کشت می‏برد چندان مشکلى ندارد زیرا خود زمین در درون خود داراى آمادگى است که نیاز به کمک و کود از خارج ندارد...
همچنین است سرزمین وجودى یک جوان، آن هم جوانى که می‏خواهد در بدنه حکومت اسلامى، بکارگیرى شود. بدنه حکومت نیاز به کادرى دارد که سرشار از استعداد و آمادگى باشند و از خودشان خلاقیّت نشان بدهند و خستگى ناپذیر باشند.
وقتى زمین ناکشته براى زیر کشت بردن در اختیار زارع قرار دارد چرا زارع زمین کِشته و آیش خورده خسته را زیر کشت ببرد که نتواند از آن، ثمر عالى و فراوان بدست آورد؟
اینجاست که امام علی(ع) می‏فرمایند:
«انّما قَلْبُ الْحَدَثِ کالأرضِ الخالیَةِ مَا اُلقِیَ فیهَا مِنْ شی‏ءٍ قَبِلَتْهُ. فَبادَرْتُکَ بِالأدَبِ قَبْل اَنْ یَقْسو قَلْبُکَ وَ یَشتَغِلَ لُبُّکَ...؛ دل جوان همچون زمین ناکِشته است؛ هرچه در آن افکنند بپذیرد، پس به ادب آموختنت پرداختم، پیش از آنکه دلت سخت شود و خردت هوایى دیگر گیرد، تا با رأى قاطع روى به کار آری...»1
والدین، مسؤولین فرهنگى و امورتربیتى، دلسوخته‏گان و در کلّ حکومت اسلامى، باید جوان و توانمندیهاى جوانان را جدّى بگیرند. کوتاهى در این زمینه، دو خسارت بزرگ و جبران ناپذیر را بدنبال خواهد داشت:
1ـ دشمن دورِ این سرزمین مبارک، «سنگ چین» و سپس تصرف می‏نماید.
2ـ و به دنبال آن فرار مغزها را در بر خواهد داشت که «کمر حکومت» را می‏شکند.
حقیقتا این دو نکته از روح کلام حضرت امیر(ع) بدست می‏آید و هشدار بزرگى است برای مسؤولین فرهنگى و حکومت اسلامی. تا در حفظ این سرمایه ملّى ـ معنوى کشور کوشا باشند.
2ـ اولویت نسل جوان و آینده حکومت:
مربى نیک اندیش، باید جاده صاف کن خوبى براى جوان ها باشد و بعد از راهنمائیها و راه‏گشائیهاى لازم از نیّت پاک و نهاد بی‏آک (بی‏آسیب) جوان‏ها بهره‏بردارى نمایدو بهره‏مند گردد.
حضرت امیر(ع) می‏فرمایند:
جوان! من علی(ع) حاضرم تمام گذشته تاریخ و آینده دور را جلو رویت حاضر و ترسیم سازم و هر چیز زبده آن را جدا سازم و نیکویى آن را برایت جستجو کنم، آن را که شناخته نبود از دسترس تو به دور اندازم... تا تو بتوانى از بهار زندگانى و عنفوان جوانى و نیّت پاک و نهاد بی‏آک خود درست بهره ببرى و سپس در خدمت خلق خدا باشی.
«ایْ بُنَیَّ اِنّى و اِنْ لَمْ اکُنْ عُمّرتُ عُمُرَ مَنْ کانَ قَلْبى فَقَدْ نَظَرْتُ فى اعمالِهمْ، و فکّرْتُ فى اخبارِهِمْ، و سِرتُ فى آثارِهِمْ حتّی عُدْتُ کاحَدِهم...؛ پسرکم! هرچند من به اندازه همه آنان
امام علی(ع):
«مَنِ‏اتَّخَذَ اَخا مِنْ غَیْرِ اخْتبارٍ اَلجأهُ الاضْطِرارُ الى مُرافَقَةِ الاَشْرار».
(غرر الحکم، ص295)
کسى که ناسنجیده با دیگران پیمان دوستى می‏بندد، بناچار به دوستى اشرار تن در می‏دهد.
که پیش از من بوده‏اند نزیسته‏ام، اما در کارهاشان نگریسته‏ام و در سرگذشتهاشان اندیشیده، و در آنچه از آنان مانده، رفته و دیده‏ام گویى چنان است که با نخستین تا پسینشان به سر برده‏ام. پس آنچه ـ دیدم ـ روشن را از تار و سودمند را از زیانبار باز شناختم... و بر ادب آموختنت همّت گماشتم.»2
پس هشیارانه باید سرزمین وجود جوان را تصرف کرد و دور آن سنگ چین نمود سپس بر آن زمین ناکِشته، بذر نیک و نیک‏اندیشى پاشید و به دنبال آن از عنفوان جوانى، بهار زندگانى (نَفْس صافیه)، نیّت پاک و نهاد بی‏آک وى در بدنه حکومت اسلامى استفاده کرد و به دنبال آن، حکومت را از خطرات و خیانتها بیمه ساخت.
خلاصه روزى باید در بدنه حکومت نوسازى صورت بگیرد و چه بهتر که نیک اندیشان، نیک اندیشانى از میان نسل نو تربیت بکنند و آنها را در بدنه حکومت، بکار گمارند.
از این رو می‏بینیم حضرت امیر(ع) حکومت مصر را طى یک عهدنامه نسبتا طولانى واگذار می‏کند به محمد بن ابی‏بکر در حالى که وى کاملاً در سنین جوانى بسر می‏برد.3 و یا اینکه در جنگ تبوک، پیامبر(ص) دستور دادند تا همه مهاجر و انصار تحت فرماندهی «اسامة بن زید» که بیش از 17 (هفده) سال نداشت راهى این منطقه (منطقه موته) شوند.4
3 ـ براساس معیار شایسته سالاری:
هیچ دلیلى وجود ندارد که یک جوان، به صرف جوان بودن، نتواند در پُست‏هاى کلیدى یک کشور بکار گرفته شود.
این منطق کور و کهنه دوران جاهلیت بود که از بکارگیرى تیپ جوان در بدنه حکومت اسلامى اعراض می‏کردند و یکى از مشکلات آنها با خود حضرت امیر(ع) همین بود که حضرت امیر جوان است و کم تجربه؛ و شایستگى ندارد در مسؤولیتهاى کلیدى حکومت اسلامى بکار گرفته شود.

[ یکشنبه 89/7/18 ] [ 2:37 عصر ] [ علی فغانی ]

حضرت امیرالمؤمنان على علیه السلام مى‏فرمایند:

«فان المراة ریحانة و لیست‏بقهرمانة‏» (9)

«زن مانند گل لطیف و زیباست و مانند مردان جنگى سخت و خشن نیست‏»

آفرینش از نظر قرآن کریم با جمال و زیبایى آمیخته است، هم جمال و زیبایى نفس و هم جمال و زیبایى نسبى خواه در قلمرو موجودهاى مادى و خواه در منطقه موجودهاى مجرد و معنوى. استنباط جمال و زیبایى نفسى هر موجود در حد ذات خویش - خواه ماده و خواه مجرد - از انضمام دو آیه قرآن حاصل مى‏شود.

اول: آیه «الله خالق کل شى‏ء» (10) است که دلالت دارد هر چیزى غیر خدا، مخلوق ذات اقدس خداوند است‏خواه مجرد باشد و خواه مادى، خواه از ذوات باشد خواه از اوصاف.

دوم: آیه «الذى احسن کل شى‏ء خلقه‏» (11) است که دلالت دارد هر چیزى را که خداوند آفرید جمیل و زیبا خلق کرد و هیچگونه نقص و عیب نفسى در متن هستى یافت نمى‏شود، چه در نشئه ماده و چه در منطقه مجرد و نیز، هم در قلمرو ذوات اشیاء و هم در نشئه اوصاف آنها.

استظهار جمال و زیبایى نسبى برخى از موجودات نسبت‏به بعضى از موجودات دیگر نیز از بررسى چند مورد به دست مى‏آید، یکى آیه: «انا جعلنا ما على و الارض زینة لها» (12) یعنى ما آنچه را که روى زمین قرار دارد از مناظر طبیعى به عنوان زینت زمین قرار داده و کره ارض را بدان مزین نمودیم، و دیگرى آیه، «انا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب‏» (13) یعنى ما فضاى بالا را با ستاره‏هاى روشن زینت دادیم. از این آیات زینت و جمال نسبى موجودات مادى نسبت‏به یکدیگر معلوم مى‏شود. (14) و زن مظهر جمال خداست. او موجودى لطیف و زیباست که مى‏تواند همچون مردان به تمام کمالات و مقامات معنوى نائل آید و این بدان معنا نیست که همچون مردان به میدان جنگ و کارزار رود بلکه خداوند زن و مرد را مکمل و کامل کننده یکدیگر آفریده است.

زن ریحان و گل است و شما مردها معطر باشید و این قدر با بوهاى متعفن، شامه‏تان را بد عادت نکنید. زنها به عطر ریحان معطرند و به شما عاطفه مى‏دهند. لذا در جنگهاى اسلامى، خشونتى که در جنگهاى غیر اسلامى هست، وجود ندارد و آن درنده خویى که دیگران دارند در میان مسلمین مشاهده نمى‏شود با این که مسلمین، زنها را به حجاب دعوت مى‏کنند، اما از عاطفه زن به عنوان یک محور تربیتى استفاده مى‏کنند. اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه مى‏آورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود و دنیاى کنونى، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان لعبه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند. زن وقتى با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست، فرمان شهوت مى‏دهد نه دستور گذشت، و شهوت جز کورى و کرى چیزى به همراه ندارد، لذا اسلام اصرار دارد که زن در جامعه بیاید ولى با حجاب بیاید، یعنى بیاید که درس عفت و عاطفه بدهد نه این که درس شهوت و غریزه بیاموزد.

(11)قرآن سوره سجده آیه 7.

(12)سوره کهف آیه 7.

(13)سوره صافات آیه 6.

(14)زن در آینه جلال و جمال نوشته حکیم متاله آیة الله عبدالله جوادى آملى ص 31 تا 32.


[ شنبه 89/7/17 ] [ 7:44 عصر ] [ علی فغانی ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 250
بازدید دیروز: 31
کل بازدیدها: 1479865
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد