اَعوذُ بِالله ِ مِنَ الشَّیطانِ الرّجیم تقدیم به شهیدان ایران اسلامی با یاد شهیدانی که با خون خود به ما فرهنگ عشق وایثار وشهادت آموختند عشق وشهادت را پیام آور شدند وتوحید وحرکت را راهنماتا ما دیندار،ایستاده وبا عزت وباآبرو بمانیم . خدایا تومی دانی آنچه ما انجام دادیم نه به خاطر رغبت قدرت بود تا برجایگاه حاکمان تکیه زنیم ونه برای زیاده طلبی در این دنیای ناچیز بود. بلکه فقط می خواستیم نشانه های دین را مجددا در جای خود مستقر داریم ودر شهرها اصلاح پیشه نمائیم تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی حاصل آید واحکامی که ضایع شده بودند اجرا گردد. (علی ( ع) نهج البلاغه خطبه131 ) عامل تباهی جامعه: معمولا در هر جامعه ای ظلم وفساد وجودارد ، مهم این است که مردم احساس کنند که ظلم وفسادی هست و در طریق اصلاح جامعه باشند. با وجود چنین احساسی وگام برداشتن درراه اصلاح ، خداوند به آنها مهلت میدهدوقانون آفرینش برای آنها حق حیات قائل است .اما همین که این احساس از میان رفت وجامعه بی تفاوت شد وفساد وظلم همه جارا گرفت ، آنگاه است که دیگر درسنت آفرینش ، حق حیاتی برای آنها وجود ندارد .(تفسیر نمونه ج 9 ص 275 آیه 116 سوره هود ) درست مانند بدن انسان تازمانی زنده است ، که نیروی دفاعی آن با انواع میکروبها وبیماریها مبارزه کند ،اما اگر بدن در مقابل میکروبها واکنشی نشان ندهد ، به زودی با آنها بیمار می شود واز کار خواهد افتاد . اگر نیروی مدافع جامعه انسانی یعنی فرهیختگان ودانشمندان و خانواده ها به مبارزه با ظلم وجلوگیری از فساد اقدام نکنند ، پس از مدت کوتاهی کل جامعه از فساد ونابسامانی پر می شود وبه جامعه بیمار یا مرده تبدیل خواهد شد .( تفسیر نمونه ج 9 ص 275 آیه 116 سوره هود) شیطان سنگ محک عملکردها: شیطان ووسوسه های اوآزمونی برای جدا نمودن افراد پاک از ناپاک است، محکی برای مشخص نمودن ایمان ثابت واستوار از ایمان سطحی وناپایدار است. واینکه خداوند شیطان را آفرید عبث وبیهوده نبوده است. [ پنج شنبه 89/7/22 ] [ 9:45 عصر ] [ علی فغانی ]
قرائت قرآن در ماه رمضان «محدث نوری» از کتاب فقه الرضا در باب روزه آورده است که امام رضا علیه السلام فرمودند: «و أکثر فی هذا الشهر المبارک من قراءة القرآن والصلاة علی رسول الله(ص) » «در این ماه شریف قرآن زیاد بخوان و فراوان بر رسول خدا صلوات و درود بفرست.»[10]
همچنین از پدران خود از علی علیه السلام از رسول خدا نقل میکنند که فرمودند: «من تلافیه (شهر رمضان) ایة من القرآن، کان له مثل أجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور» «کسی که یک آیه از قرآن در ماه رمضان بخواند مانند یک ختم قرآن است در ماههای دیگر.»[11] ختم قرآن در مکه مکرّمه «علامه محدّث نوری» در کتاب مستدرک آورده که در برخی از نسخههای فقه رضوی از امام رضا علیه السلام آمده است که فرمودند: «فإن قدرت أن لاتخرج من مکه حتی تختم القرآن فافعل فإنه یستحبّ» «اگر میتوانی از مکه خارج نشوی تا قرآن را در آنجا ختم کنی، این کار را انجام بده؛ زیرا بسیار شایسته است. و این کار، یکی از مستحبّات میباشد.»[12] رهنمودهای اخلاقی امام رضا علیه السلام با الهام از کتاب خدا، درسهای اخلاقی خود را برای جامعه اسلام بویژه به منتسبان به اهل بیت بیان میفرمودند. گفت و گو با زید بن موسی « صدوق » در عیون به سند خود از «یاسر خادم »نقل کرده: «در زمانی که امام رضا علیه السلام در خراسان بودند برادرشان زید بن موسی در مدینه شورش کرد و دست به آتشسوزی و ویرانی و کشتار زد. بدین جهت او را زیدالنّار میگفتند. «رب إن ابنی من أهلی و إنّ وعدک الحق و أنت أحکم الحاکمین» «فقال الله عزّوجلّ : یا نوح إنه لیس من اهلک إنه عمل غیر صالح»[13] «پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعدة تو (در مورد نجات خاندانم) حقّ است و تو از همة حکم کنندگان برتری. خداوند فرمود: ای نوح! او از اهل تو نیست او عمل غیر صالحی است. دقّت در عمل به قرآن «کلّنا تأمل مدِّاً فی الأجل والمنایا هنّ آفات الأجل لا تغرَّنکَ أباطیل المنی والزم القصد و دع عنک العلل إنّما الدنیا کظلٍّ زائلٍ حلّ فیها راکب ثمّ رجل» همه ما مردم آرزوی طول عمر را داریم، در حالی که مرگ آفتهای آرزوها میباشد. پس آرزوهای باطل تو را فریب ندهند، و مواظب پیمودن راه باش و بهانه جوییها را کنار بگذار؛ بدانکه دنیا همانند سایه از بین رفتنی است، همانند سواری است که برای لحظاتی توقف کند و سپس آنجا را ترک گوید. «ولاتنابزوا بالالقاب»[16] «با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید.» شاید این مرد از این لقب خوشش نیاید.» منابع 10. مستدرک الوسائل، ج 4، ص 267. i - مسند امام رضا (ع)، ج 1، ص 307 [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 10:16 عصر ] [ علی فغانی ]
قرآن کریم کتابی آسمانی، وحی منزل، کلام خدا و راهنمای مؤمنان است.
1.قرآن در زندگی امام رضا علیه السلام هر سه روز یک بار ختم قرآن قرآئت قرآن در بستر خواب هزار ختم قرآن در یک پیراهن «شیخ طوسی» در کتاب امالی به سند خود از علی بن علی فرزند برادر دعبل خزاعی نقل کرده که در سال 198 ق. همراه برادرم «دعبل» خدمت امام رضا علیه السلام رسیدیم و تا پایان سال 200 ق. در محضر ایشان اقامت داشتیم و سپس به قم رفتیم. بعد از آن که امام رضا علیه السلام به برادرم «دعبل» پیراهن پشمینة سبز رنگی به همراه انگشتری که نگینش عقیق بود، هدیه کردند، همچنین به او درهمهایی که نام آن حضرت بر آن نقش بسته بود، مرحمت نمودند، به او فرمودند: قرائت سُوَر گوناگون در نماز امام رضا علیه السلام در نمازهای واجب و مستحب در شب و روز از سورههای متنوع و گوناگونی استفاده فرموده و قرائت میکردند. 2. اذکار امام پس از تلاوت برخی سورهها محدّثان و راویان حدیث نقل کرده اند که امام رضا علیه السلام پس از تلاوت برخی آیات قرآنی و یا در پایان برخی از سورههای قرآن به طور آهسته یا بلند جملاتی را بر زبان جاری میکردند که بخشی از آنها را «رجاء بن أبی الضحاک» برای ما نقل کرده است. 3. تکیه گاه کلام امام رضا علیه السلام امام رضا علیه السلام در تمام زمینهها و مسائل دینی و علمی و عقیدتی و فقهی از این کتاب آسمانی و این منبع پر فیض الهی کاملاً بهره میبردند. و در هر سخن یا بیان به کلام الله مجید تکیه میکنند. صدوق در امالی از «ابوذکوان» از «ابراهیم بن ابیالعباس» نقل کرده که میگفت: ندیدم چیزی را از امام رضا علیه السلام بپرسند که جوابش را ندانند؛ بلکه جواب همه چیز را میدانستند و نیز داناتر از ایشان به زمان خویش را هرگز مشاهده نکردم. توجه امام رضا(ع) به بعد اجتماعی قرآن قرآن کریم در بین مسلمانان آنقدر رفیع است که هیچ کس نمیتواند در برابر آن بیاهمیت باشد چه رسد به مقام منیع امامت که خود حافظ دین و حامی کتاب خداست. امام رضا علیه السلام در ابعاد گوناگون از جمله بعد اجتماعی به رهنمودهای قرآن عنایت داشتهاند: حضرت از آحاد ملت اسلامی خواسته اند تا اهمیت بیشتری به قرآن کریم داده و موارد زیر را در زندگی خود اعمال کنند. اهتمام به قرآن امام رضا علیه السلام با سفارش به یاران خود از جمله ریان به وی فرمودند: «کلام الله لا تجاوزه و لا تطلبوا الهدی فیغیره فتضلّوا» «قرآن سخن خداست، از مرز او تجاوز نکنید و هدایت را جز در پرتو قرآن نجویید و در غیر این صورت گمراه خواهید شد.»[7] تلاوت کتاب خدا قرائت قرآن با صوت و ترتیل «حسّنوا القرآن بأصواتکم، فانّ الصوت الحسن یزید القرآن حسناً» «قرآن را با صوت نیکو زینت دهید، زیرا که صدای نیکو بر زیبایی قرآن میافزاید.»[9] منابع 1. امالی صدوق، ص 660؛ بحارالانوار، ج 49،ص90. [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 10:13 عصر ] [ علی فغانی ]
مقدمه :قرآن کریم در اندیشه، گفتار و کردار اهلبیت تجسّم و عینیت تمام یافته است و سیره کریمانه و سخن حکیمانه ایشان، مستقیم یا غیر مستقیم، روشنگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است؛ از این رو یکی از رسالتهای مهم امامان معصوم(ع) تبلیغ دین، بیان احکام و تفسیر قرآن بوده است. میراث قرآنی و تفسیری باقی مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضا علیه السلام از نمونههای اعلی و عظیم ذخایر قرآنی تفسیر معصومان است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنه طبیعت، بیراه و راهبر، رها نکند، میراث قرآنی را در میان خاندان نبوت دست به دست نموده تا به هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام رسید و آن امام همام، وارث کتاب الهی و مفسّر راستین قرآن شد و اکنون دوازدهمین حجت، امام عصرعلیه السلام میراثدار آن است. به فرموده امام صادق علیه السلام پیوسته خداوند از میان ما خاندان، کسی را بر می گزیند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش میآموزد.[1] در این مقاله با نگرشی به سیره قرآنی و تفسیری امام رضا علیه السلام، بیاناتی که ایشان به طور مستقیم در باب قرآن کریم و تفسیر و فهم آن فرمودهاند، میپردازیم. بیان منزلت و فضیلت قرآن قرآن، توصیف گری گویاست و در آیههای فراوانی به بیان منزلت رفیع و شأن والای خویش پرداخته است تا برای کسی در روی گردانی از قرآن حجّتی باقی نماند و آن کسی که به قرآن رو میآورد با معرفت و بینش در وادی آن گام نهد. اهلبیت:نیز که عارف به حقیقت قرآن هستند، هم پای آن، این منزلت و فضیلت را به خوبی تبیین کردهاند.[2] اینک نمونهای از فرازهای گفتار امام رضا علیه السلام در این خصوص ذکر میگردد: الف) «ریان بن صلت» از حضرت رضا علیه السلام پرسید: نظر شما درباره قرآن چیست؟ امام فرمود: «کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا». «قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نروید و هدایت را در غیر او نجویید که گمراه میشوید».[3] ب) «محمد بن موسی رازی» از پدرش روایت کرده که یکی از روزها در محضر حضرت رضا علیه السلام، سخن از قرآن به میان آمد. امام فرمود: ج) در حدیث امامت که از آن حضرت صادر شده نیز آمده است که ایشان میفرماید: تبیین علوم قرآن در بحثهای قرآنی، گاهی خود قرآن کریم، موضوع و محور بحث قرار میگیرد و گاهی به بررسی و مطالعه جنبههای مختلف آن پرداخته میشود. در اصطلاح به این بخش از مباحث قرآنی مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبی قرآن؛ اعجاز و... را در بر میگیرد، علوم قرآن اطلاق میشود.[6] در آثار به جای مانده از حضرت رضا علیه السلام، نمونههایی وجود دارد که در ذیل علوم قرآن جای میگیرد که ما به بیان آنها میپردازیم: ترتیب نزول حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: نظم و اعجاز قرآن شأن نزول از امام رضا علیه السلام روایتهایی در شأن نزول برخی ایات و سور وارد شده است که به ذکر دو مورد بسنده میکنیم. محکم و متشابه «علی بن ابراهیم قمی» روایت میکند که حضرت ثامن الحجج علیه السلام فرمود: تفسیر آیات قرآنی سیره و روایات تفسیری باقیمانده از عالم آل محمد گنجینه بسیار ارزشمند و دست مایه بسیار مهم برای مفسران و علاقهمندان به تفسیر قرآن به شمار میرود. ما به اختصار نمونههایی را ذکر مینماییم: 1. امام هشتم در تفسیر آیه شریفه «الذی جعل لکم الارض فراشاً والسّماء بناءً»[14] فرموده است: 2. حضرت امام رضا علیه السلام در مورد معنای «ختم الله علی قلوبهم» فرمودند: «ختم به معنای طبع است که به عنوان عقوبت عصیان و کفر کافران بر قلبهای آنان زده میشود. چنان که میفرماید: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ایمان نمی آورند مگر اندکی.»»[16] 3. امام هشتم علیه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد آیه شریف « کلا انّهم عن ربّهم یومئذٍ لمحجوبون» فرمودند: 4. حضرت امام رضا علیه السلام در معنای «ترکهم فی ظلمات»در آیه شریفه از سوره بقره فرمودهاند: «خداوند متعال چنین نیست که بدون جهت کسی را ترک و از او اعراض کند، ولی چون دید که آنان (کفّار) از کفر و گمراهی و انحراف و طغیان خود دست نمیکشند، نظر لطف و معاونت هدایت را از آنان قطع میکند و آنان را به خود و به اختیار خود وا میگذارد».[18] 5. ابن فضال: «وسألته الرضا علیه السلام عن قوله الله عزّوجلّ: «و مکروا و مکرالله»[19] و «یخادعون الله و هو خادعهم»[20] فقال: انّ الله تعالی لایمکرو لا یخادع، و لکنّه تعالی: یجازیهم جزاء المکرو الخدیعه، تعالی الله عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً»: ابن فضال گوید از امام رضا علیه السلام در مورد معنای مکر و خدعه پروردگار پرسیدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند: پینوشتها: [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 10:8 عصر ] [ علی فغانی ]
امام رضا(ع) در مورد خواص خوراکیها می فرمایند؛ خاصیت انجیر : بوی دهان را بر طرف، استخوان ها را محکم، رویش مو را زیاد، بیماری را بر طرف می کند و با وجود آن احتیاجی به دارو نیست. خاصیت نخود: نخود برای درد پشت خوب است و باید با غذا و بعد از غذا میل شود . خاصیت هندوانه در حالت ناشتا: در حال ناشتا هندوانه خوردن ایجاد بیماری فلج سستی اندام می کند. خواص به: حضور رسول خدا(ص) به هدیه دادند، آن را با دستشان نصف فرمودند. آن حضرت به را خیلی دوست می داشتند و آن را میل فرموده و به یارانشان که در محضرشان بودند نیز دادند و فرمودند: به بخورید که آن قلب را جلی داده و برای سینه خوب بوده و آن را تمیز می کند. درباره تخم خربزه: خربزه را در حال ناشتا خوردن باعث فلج می گردد و باعث قولنج شدن می گردد. خواص سرکه: سرکه ذهن را محکم کرده و عقل را زیاد و قوی می کند. دوائی برای یرقان: حماد بن مهران بلخی می گوید: در خراسان روزی جوانی از شیعیان از زردی، خدمت آن حضرت شکایت کرد. حضرت فرمودند: خیار را پوست بکن و بعد پوستش را با آب بپز و بعد از پختن به مدت سه روز مقداری از آن را در حال ناشتا بخور. گوشت خام: امام رضا(ع) می فرمایند که حضرت علی (ع) فرمودند: روز شنبه، روز مکر و حیله است خوردن گوشت خام در شکم کرم ایجاد میکند. خاصیت مویز: امام رضا(ع) می فرمایند که حضرت علی (ع) فرمودند: روز یکشنبه، روز ساختن و کاشتن است.هر کس میخواهد به حافظه اش افزوده شود صبح گاهان در حالت ناشتا هفت مثقال مویز بخورد. منبع :http://www.imamrezatv.ir/sn/pages/id/186 [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:56 عصر ] [ علی فغانی ]
امام جعفر صادق علیه السلام هرکه با خانواده خود خوشرفتار باشد ، بر عمر خویش افزوده است . / کافی جلد 8 صفحه 219 [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:46 عصر ] [ علی فغانی ]
مامون در زمان حکومتش دانشمندان و علمای پزشکی را از نقاط مختلف دعوت کرده و جلسات بحث علمی تشکیل می داد تا به این وسیله هم این علم را بسط دهد وهم نام خود را در نقاط مختلف جهان معروف کند. امام رضا (ع) در این جلسات شرکت داشتند و عضو ثابت آن بودند. مامون و افراد حاضر در بحث علمی از وجود آن حضرت بهره زیادی می جستند. امام در رساله پزشکی خویش خطاب به مامون توصیه های بهداشتی فراوانی را آورده است. ما در این مطلب، قسمتی از سخنان گوهربار حضرت رضا (ع) را در مورد رعایت نکات بهداشتی و حفظ سلامتی بدن آورده ایم. امیدواریم با توجه به توصیه های آن حضرت و بهره گیری از علوم جدید پزشکی، همیشه از بدنی سالم و به دور از هر گونه بیماری برخوردار باشید. * کسی که نمی خواهد معده اش آزار و آسیب ببیند، موقع غذا خوردن آب ننوشد. کسانی که توام با غذاخوردن آب می نوشند، دستگاه هاضمه را از ابتدای کارش، از کار باز می دارند. اینها به عارضه ضعف دستگاه گوارشی مبتلا خواهند شد زیرا نوشیدن آب در اول طعام، معده را از هم باز می کند، و عارضه گشادی معده پدید می آورد. * آنانکه می خواهند از بیماری بواسیر و رنج روده ای و درد قسمت پشت بدن در امان باشند، هر شب ده دانه خرمای برشته شده را با روغن گاو بخورند. * کسی که نمی خواهد از درد مثانه بنالد، حتی نباید یک لحظه هم ادرارش را نگاهدارد، اگر چه در پشت اسبی سوار شده باشد. * کسانی که بضعف حافظه دچارند، بهتر است همه روزه هفت مثقال کشمش سیاه ناشتا بخورند و نیز سه تکه زنجبیلی که در عسل خوابانده باشد( زنجبیل پرورده) با کمی خردل ضمن غذای روزانه خود بخورند. برای تقویت نیروی فکری خوبست، همه روزه سه دانه هلیله با نبات کوبیده بخورند. * کسی که می بیند ناخنهایش زرد می شود و از هم می شکافد، یا اینکه اطراف ناخنهایش خراب میشود، باید عادت کند که ناخنهایش را در هر پنجشنبه بچیند که عادت به این کار از شکافتن ناخن ها و خرابی دور سرانگشت ها جلوگیری خواهد کرد. اگر کسی می خواهد که به درد گوش گرفتار نشود، هر شب هنگام خواب اندکی پنبه در گوشهایش بگذارد. * هر کس می خواهد در فصل زمستان از بیماری سرماخوردگی در امان بماند، همه روزه سه قاشق عسل بخورد. عسل سالم نشانه هایی دارد. آن دسته از عسل ها که وقتی جلو دماغ می گیرید بوی تندش شما را به عطسه وامیدارد یا عسلی که آدم را دچار بی حالی وسستی می کند، و آن عسلی که زبان آدم را می سوزاند، عسل های خوبی نیستند. این عسلها قاتل جان آدمی میباشند. *در فصل زمستان گل نرگس ببوئید، بوئیدن این گل را بطور استمرار رعایت کنید تا از شر سرماخوردگی در امان بمانید. همچنین استشمام( سیاه دانه) آدمی را از سرماخوردگی ایمن می دارد. *برای جلوگیری از سرماخوردگی در روزهای تابستان، پرهیز از آفتاب و خوردن روزی یک عدد خیار فایده فراوانی دارد. * کسانی که می خواهند از سردرد و باد شکم در امان باشند، ماهی تازه بخورند. این عمل را هم در فصل زمستان و هم در تابستان انجام دهند، چون ماهی تازه برای پیشگیری از این گونه دردها بسیار سودمند می باشد. * آنانکه می خواهند همیشه سردماغ و با نشاط باشند، تا می توانند از شام شب بکاهند و شب ها سبک بار به رختخواب بروند. *کسانی که نمی خواهند گوشهایشان سست و فروآویخته باشد، و یا اینکه از افتادن و بزرگ شدن لوزتین خود، بیمناک هستند، بهتر است هر وقت که شیرینی می خورند، بدنبالش اندکی سرکه غرغره کنند. * کسانی که می خواهند از ابتلا به مرض یرقان در امان بمانند، در فصل تابستان به اتاق های دربسته و دم کرده و بدون تهویه وارد نشوند و همچنین در فصل زمستان یک مرتبه از اطاق گرم به هوای سرد نروند، بلکه صبر کنند، تا بدنشان با هوای تازه مانوس شود. * آنانکه از بادهای دردناک و شدید در بدن خود می ترسند، هفته ای یک بارسیر بخورند. * کسانی که به دندان خود علاقمندند قبل از خوردن شیرینی، کمی نان بخورندفلسفه این کار این است که خرده های نان میان دندان ها را پر کند و نگذارد مواد شیرین به آنها آسیب بزند. * آنانکه می خواهند غذایشان زود هضم شود و دستگاه هاضمه اشان کار خود را بآسانی انجام دهد، هر وقت که می خواهند با شکم سیر برختخواب بروند، به پهلوی راست بخوابند و پس از مدتی از پهلوی راست به پهلوی چپ بغلطند و بخواب راحت فرو روند. منبع: www.emameraoof.com [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:44 عصر ] [ علی فغانی ]
دو کارشناس برجسته بهداشت عمومی در انگلیس پیشنهاد داده اند که عدم تمایل به انجام فعالیت های بدنی یا به عبارتی «تنبلی» را باید بعنوان یک بیماری در نظر گرفت و در گروه بیماری ها طبقه بندی کرد.این دو کارشناس به نام های دکتر ریچارد ویلر و دکتر ایمانوئل استاماتاکیس ایده جدید را با این توجیه ارائه کرده اند که بین بی تحرکی و فقر بهداشتی و سلامتی رابطه بسیار قوی وجود دارد. این دو محقق با انتشار مطالعات خود در مجله انگلیسی «طب ورزش» توضیح دادند: با توجه به اهمیت ارتباط مرگ و میر با تحرک، ما پیشنهاد می کنیم که شاید عدم تحرک بدنی باید همچنین بعنوان یک بیماری به نوبه خود در نظر گرفته شود. دکتر ویلر متخصص دانشکده سلطنتی مراقبت بهداشتی و پزشک عمومی در این باره گفت: هم اکنون چاقی از سوی سازمان جهانی بهداشت در گروه بیماریها قرار گرفته است و یک بیماری تلقی می شود اما خود چاقی در واقع تا حدی نتیجه یک عامل ریشه ای تر است که آن انجام ندادن ورزش و تحرک کافی است. آخرین مطالعات در انگلیس نشان داده است که از هر ?? نفر تنها یک نفر حداقل میزان توصیه شده برای ورزش کردن را انجام می دهد، اما هنوز هیچ برنامه هماهنگ و مشترکی برای مقابله با این مشکل وجود ندارد. [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 9:32 عصر ] [ علی فغانی ]
آیا حضرت امیر(ع) از تیپ جوان هم به عنوان کارگزار نظام در بدنه حکومت اسلامی بکارگیرى داشت؟ چرا؟ آنچه مسلم است، حضرت امیر(ع) از تیپ جوان به عنوان کارگزار نظام، در بدنه حکومت اسلامى بکارگیرى داشت. آنچه جاى دقت دارد و «چرایی» بحث را تشکیل میدهد، این است که چرا حضرت امیر(ع) از تیپ جوان به عنوان کارگزار نظام، در بدنه حکومت اسلامى که یک امر بسیار مهمّ است بکار میگرفت؟! گرچه تا به حال به این پرسش، پاسخ گفته نشد ولى از روح تاریخ اسلام و روح نهج البلاغه میتوان نکاتى را استنباط کرد که پاسخ نسبتا مناسبى باشد براى این پرسش. 1ـ خلاقیّت و نوآورى در جوانان بیشتر است: امام علی(ع) قلب و استعداد جوانان را تشبیه میکند به زمین ناکِشتهاى که هر چه در آن افکنند بپذیرد. زمین ناکشته (ارض خالیه)، بر خلاف زمین کِشته ـ که خاک آن پیر گشته است ـ از خلاقیّت ویژهاى برخوردار است. همیشه ثمرش بیشتر از زمینهاى کِشته است. زمینهاى کِشته نیاز به «آیش» دارند و توانایى ندارند هر نوع بذر را بپذیرند. ولى زمین ناکِشته گاهى چندین برابر، بیشتر از زمینهاى کِشته و آیش خورده ثمر میدهد. محصولش چشم نواز و چشمگیر است و از ویژگیها و کیفیت خاصى برخوردار است. کشاورز در کاشت و داشت زمین ناکشتهاى که زیر کشت میبرد چندان مشکلى ندارد زیرا خود زمین در درون خود داراى آمادگى است که نیاز به کمک و کود از خارج ندارد... همچنین است سرزمین وجودى یک جوان، آن هم جوانى که میخواهد در بدنه حکومت اسلامى، بکارگیرى شود. بدنه حکومت نیاز به کادرى دارد که سرشار از استعداد و آمادگى باشند و از خودشان خلاقیّت نشان بدهند و خستگى ناپذیر باشند. وقتى زمین ناکشته براى زیر کشت بردن در اختیار زارع قرار دارد چرا زارع زمین کِشته و آیش خورده خسته را زیر کشت ببرد که نتواند از آن، ثمر عالى و فراوان بدست آورد؟ اینجاست که امام علی(ع) میفرمایند: «انّما قَلْبُ الْحَدَثِ کالأرضِ الخالیَةِ مَا اُلقِیَ فیهَا مِنْ شیءٍ قَبِلَتْهُ. فَبادَرْتُکَ بِالأدَبِ قَبْل اَنْ یَقْسو قَلْبُکَ وَ یَشتَغِلَ لُبُّکَ...؛ دل جوان همچون زمین ناکِشته است؛ هرچه در آن افکنند بپذیرد، پس به ادب آموختنت پرداختم، پیش از آنکه دلت سخت شود و خردت هوایى دیگر گیرد، تا با رأى قاطع روى به کار آری...»1 والدین، مسؤولین فرهنگى و امورتربیتى، دلسوختهگان و در کلّ حکومت اسلامى، باید جوان و توانمندیهاى جوانان را جدّى بگیرند. کوتاهى در این زمینه، دو خسارت بزرگ و جبران ناپذیر را بدنبال خواهد داشت: 1ـ دشمن دورِ این سرزمین مبارک، «سنگ چین» و سپس تصرف مینماید. 2ـ و به دنبال آن فرار مغزها را در بر خواهد داشت که «کمر حکومت» را میشکند. حقیقتا این دو نکته از روح کلام حضرت امیر(ع) بدست میآید و هشدار بزرگى است برای مسؤولین فرهنگى و حکومت اسلامی. تا در حفظ این سرمایه ملّى ـ معنوى کشور کوشا باشند. 2ـ اولویت نسل جوان و آینده حکومت: مربى نیک اندیش، باید جاده صاف کن خوبى براى جوان ها باشد و بعد از راهنمائیها و راهگشائیهاى لازم از نیّت پاک و نهاد بیآک (بیآسیب) جوانها بهرهبردارى نمایدو بهرهمند گردد. حضرت امیر(ع) میفرمایند: جوان! من علی(ع) حاضرم تمام گذشته تاریخ و آینده دور را جلو رویت حاضر و ترسیم سازم و هر چیز زبده آن را جدا سازم و نیکویى آن را برایت جستجو کنم، آن را که شناخته نبود از دسترس تو به دور اندازم... تا تو بتوانى از بهار زندگانى و عنفوان جوانى و نیّت پاک و نهاد بیآک خود درست بهره ببرى و سپس در خدمت خلق خدا باشی. «ایْ بُنَیَّ اِنّى و اِنْ لَمْ اکُنْ عُمّرتُ عُمُرَ مَنْ کانَ قَلْبى فَقَدْ نَظَرْتُ فى اعمالِهمْ، و فکّرْتُ فى اخبارِهِمْ، و سِرتُ فى آثارِهِمْ حتّی عُدْتُ کاحَدِهم...؛ پسرکم! هرچند من به اندازه همه آنان امام علی(ع): «مَنِاتَّخَذَ اَخا مِنْ غَیْرِ اخْتبارٍ اَلجأهُ الاضْطِرارُ الى مُرافَقَةِ الاَشْرار». (غرر الحکم، ص295) کسى که ناسنجیده با دیگران پیمان دوستى میبندد، بناچار به دوستى اشرار تن در میدهد. که پیش از من بودهاند نزیستهام، اما در کارهاشان نگریستهام و در سرگذشتهاشان اندیشیده، و در آنچه از آنان مانده، رفته و دیدهام گویى چنان است که با نخستین تا پسینشان به سر بردهام. پس آنچه ـ دیدم ـ روشن را از تار و سودمند را از زیانبار باز شناختم... و بر ادب آموختنت همّت گماشتم.»2 پس هشیارانه باید سرزمین وجود جوان را تصرف کرد و دور آن سنگ چین نمود سپس بر آن زمین ناکِشته، بذر نیک و نیکاندیشى پاشید و به دنبال آن از عنفوان جوانى، بهار زندگانى (نَفْس صافیه)، نیّت پاک و نهاد بیآک وى در بدنه حکومت اسلامى استفاده کرد و به دنبال آن، حکومت را از خطرات و خیانتها بیمه ساخت. خلاصه روزى باید در بدنه حکومت نوسازى صورت بگیرد و چه بهتر که نیک اندیشان، نیک اندیشانى از میان نسل نو تربیت بکنند و آنها را در بدنه حکومت، بکار گمارند. از این رو میبینیم حضرت امیر(ع) حکومت مصر را طى یک عهدنامه نسبتا طولانى واگذار میکند به محمد بن ابیبکر در حالى که وى کاملاً در سنین جوانى بسر میبرد.3 و یا اینکه در جنگ تبوک، پیامبر(ص) دستور دادند تا همه مهاجر و انصار تحت فرماندهی «اسامة بن زید» که بیش از 17 (هفده) سال نداشت راهى این منطقه (منطقه موته) شوند.4 3 ـ براساس معیار شایسته سالاری: هیچ دلیلى وجود ندارد که یک جوان، به صرف جوان بودن، نتواند در پُستهاى کلیدى یک کشور بکار گرفته شود. این منطق کور و کهنه دوران جاهلیت بود که از بکارگیرى تیپ جوان در بدنه حکومت اسلامى اعراض میکردند و یکى از مشکلات آنها با خود حضرت امیر(ع) همین بود که حضرت امیر جوان است و کم تجربه؛ و شایستگى ندارد در مسؤولیتهاى کلیدى حکومت اسلامى بکار گرفته شود. [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 2:37 عصر ] [ علی فغانی ]
حضرت امیرالمؤمنان على علیه السلام مىفرمایند: «فان المراة ریحانة و لیستبقهرمانة» (9) «زن مانند گل لطیف و زیباست و مانند مردان جنگى سخت و خشن نیست» آفرینش از نظر قرآن کریم با جمال و زیبایى آمیخته است، هم جمال و زیبایى نفس و هم جمال و زیبایى نسبى خواه در قلمرو موجودهاى مادى و خواه در منطقه موجودهاى مجرد و معنوى. استنباط جمال و زیبایى نفسى هر موجود در حد ذات خویش - خواه ماده و خواه مجرد - از انضمام دو آیه قرآن حاصل مىشود. اول: آیه «الله خالق کل شىء» (10) است که دلالت دارد هر چیزى غیر خدا، مخلوق ذات اقدس خداوند استخواه مجرد باشد و خواه مادى، خواه از ذوات باشد خواه از اوصاف. دوم: آیه «الذى احسن کل شىء خلقه» (11) است که دلالت دارد هر چیزى را که خداوند آفرید جمیل و زیبا خلق کرد و هیچگونه نقص و عیب نفسى در متن هستى یافت نمىشود، چه در نشئه ماده و چه در منطقه مجرد و نیز، هم در قلمرو ذوات اشیاء و هم در نشئه اوصاف آنها. استظهار جمال و زیبایى نسبى برخى از موجودات نسبتبه بعضى از موجودات دیگر نیز از بررسى چند مورد به دست مىآید، یکى آیه: «انا جعلنا ما على و الارض زینة لها» (12) یعنى ما آنچه را که روى زمین قرار دارد از مناظر طبیعى به عنوان زینت زمین قرار داده و کره ارض را بدان مزین نمودیم، و دیگرى آیه، «انا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب» (13) یعنى ما فضاى بالا را با ستارههاى روشن زینت دادیم. از این آیات زینت و جمال نسبى موجودات مادى نسبتبه یکدیگر معلوم مىشود. (14) و زن مظهر جمال خداست. او موجودى لطیف و زیباست که مىتواند همچون مردان به تمام کمالات و مقامات معنوى نائل آید و این بدان معنا نیست که همچون مردان به میدان جنگ و کارزار رود بلکه خداوند زن و مرد را مکمل و کامل کننده یکدیگر آفریده است. زن ریحان و گل است و شما مردها معطر باشید و این قدر با بوهاى متعفن، شامهتان را بد عادت نکنید. زنها به عطر ریحان معطرند و به شما عاطفه مىدهند. لذا در جنگهاى اسلامى، خشونتى که در جنگهاى غیر اسلامى هست، وجود ندارد و آن درنده خویى که دیگران دارند در میان مسلمین مشاهده نمىشود با این که مسلمین، زنها را به حجاب دعوت مىکنند، اما از عاطفه زن به عنوان یک محور تربیتى استفاده مىکنند. اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه مىآورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود و دنیاى کنونى، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان لعبه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند. زن وقتى با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست، فرمان شهوت مىدهد نه دستور گذشت، و شهوت جز کورى و کرى چیزى به همراه ندارد، لذا اسلام اصرار دارد که زن در جامعه بیاید ولى با حجاب بیاید، یعنى بیاید که درس عفت و عاطفه بدهد نه این که درس شهوت و غریزه بیاموزد. (11)قرآن سوره سجده آیه 7. (12)سوره کهف آیه 7. (13)سوره صافات آیه 6. (14)زن در آینه جلال و جمال نوشته حکیم متاله آیة الله عبدالله جوادى آملى ص 31 تا 32. [ شنبه 89/7/17 ] [ 7:44 عصر ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |