سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

رابطه تغذیه، ورزش و کاهش وزن چه مقدار کالری روزانه باید مصرف کنیم تا چاق نشویم؟ ? چه مقدار کالری روزانه باید مصرف کنیم تا چاق نشویم؟ این سوال یک فرمول خیلی ساده دارد؛ ?) وزنتان را به پوند (هر پوند= ??? گرم) در ?/? تقسیم کنید. ?) آنرا در ?? ضرب کنید. (این مقدار کالری است که برای زنده ماندن باید استفاده کنید) ?) با ضرب عددی که در شماره ? به دست آورده اید در ?/? می توانید میزان کالری فعالیت خود را به دست آورید. این آن مقدار کالری است که باید روزانه مصرف کنید و چاق هم نخواهید شد. برای کاهش وزن، باید میزان کالری هایی که می سوزانید از مقدار کالری هایی که مصرف می کنید کمتر باشد، حال چه با ورزش کردن باشد چه با کمتر خوردن. ? نکته ? - ساده ترین راه برای پایین آوردن کلسترول: ?) انگور بخورید. پوست انگور حاوی ترکیبی است که به پایین آوردن کلسترول کمک می کند. ?) سیر بخورید. سیر ماده ای است که به طرز نیرومندی کلسترول را پایین می آورد. همچنین به پایین آوردن فشارخون نیز کمک می کند. ?) در روز دو عدد هویج بخورید. همین به تنهایی کلسترول شما را ?? تا ?? درصد پایین خواهد آورد. ?) حداقل سه بار در هفته پیاده روی ?? دقیقه ای داشته باشید. ? نکته ? - ? راز لاغری: همه انسانها در طول زندگی خود یک رژیم غذایی را امتحان می کنند و تقریباً همه آنها در آن شکست می خورند. در دنیای واقعی، برای همه ما دشوار است که به یک رژیم غذایی پایبند بمانیم. آنها که از طریق رژیم غذایی وزن کم میکنند، بعد از مدتی بیشتر از آن وزن از دست رفته را اضافه می کنند. بهترین راه برای دستیابی به کاهش و کنترل وزن ایجاد تغییرات کوچکی در شیوه زندگی تان است. در زیر به چند راه عالی اشاره می کنیم که به شما کمک میکند بدون هیچگونه رنج و عذاب وزن کم کنید. ?) از خوردن صبحانه غفلت نکنید. تحقیقات ثابت کرده است که افرادیکه صبحانه می خورند، بیشترین موفقیت را در کنترل وزن خود دارند. خوردن صبحانه قند خون شما را تثبیت کرده، چربی سوزی شما را تقویت کرده و اشتهایتان را سرکوب می کند. ?) کمی طعم به زندگیتان بدهید. خردل و فلفل قرمز را به برنامه غذاییتان اضافه کنید. همچنین سیر و پیاز را. این موادغذایی حس چشایی شما را ارضاء کرده و باعث می شود کمتر غذا بخورید. و بالاتر از همه اینها، این موادغذایی ?? تا ?? کالری از کالری های مصرفیتان را پس از هر غذا می سوزاند. ?) اشتهایتان را از بین ببرید. ?? دقیقه قبل از غذا، یک خوراک مختصر، سبک و کم کالری بخورید (یک برش طالبی، یک هویج، یک پرتقال، یک گلابی، یک تکه نان گندم کامل و …). ?? دقیقه طول می کشد تا مغزتان از معده تان پیامی دریافت کند. زمانیکه برای خوردن غذا می نشینید، مغر شما این پیام را دریافت کرده است که دیگر گرسنه نیستید. و با این روش خیلی کمتر غذا خواهید خورد. ?) به موسیقی مناسب گوش کنید. قبل از اینکه برای خوردن غذا پشت میز بنشینید، موسیقی آرامبخش را روشن کنید. تحقیقات ثابت می کند که با گوش دادن به موسیقی ملایم شما خیلی آرامتر غذا خواهید خورد. کمتر هم غذا خواهید خورد. ?) بلافاصله بعد از خوردن غذا دندانهایتان را مسواک کنید. مسواک زدن دندانها بعد از خوردن غذا، اشتهایتان را فروخواهد نشاند. چرا؟ به خاطر اینکه خمیردندان نعنایی حس چشایی شما را ارضاء کرده و تمایل کمتری به غذا و تنقلات بیشتر پیدا خواهید کرد. ?) خواب کافی داشته باشید. خیلی از آدم ها از روی گرسنگی غذا نمی خورند، بلکه از روی خستگی به سمت غذا روی می آورند. پس به جای اینکه ?? دقیقه برای خوردن یک کاسه بستنی وقت بگذارید آن ?? دقیقه را صرف یک استراحت کوتاه کنید. همچنین اطمینان یابید که ? الی ? ساعت خواب شب را به طور کامل داشته باشید. ? نکته ? -حرکات کششی: اگر تصور می کنید که حرکات کششی بهترین راه برای شروع تمریناتتان است، کاملاً در اشتباهید. انجام حرکات کششی روی عضلات سرد ممکن است منجر به آسیب دیدگی شود. مهم نیست که چه ورزشی می خواهید انجام دهید، بهتر است قبل از شروع ابتدا بدنتان را گرم کنید و بعد حرکات کششی را انجام دهید. بهترین روش برای گرم کردن نوع سبکی از همان ورزشی است که می خواهید انجام دهید. مثلاً اگر میخواهید پیاده روی کنید، ورزشتان را با ?-? دقیقه پیاده روی کند شروع کنید. تمرینات کششی ملایم را نیز بعد از تمریناتتان انجام دهید نه قبل از آن. ? نکته ? - برای متناسب شدن اندامتان هیچوقت دیر نیست. اگر سنتان بالای ?? سال باشد دلیل بر این نیست که نمی توانید ورزش کنید، حتی اگر هیچوقت در طول عمرتان ورزش نکرده باشید. باوجود سالهای سال زندگی یکجانشینی، هنوز هم می توانید به ورزش و تناسب اندام روی بیاورید. در یک تحقیق مشخص شد افرادیکه در زندگی گذشته خود ندرتاً ورزش می کرده اند، به همان اندازه کسانیکه ?? سال به طور منظم ورزش می کرده اند، می توانند به تناسب اندام دست یابند. ? نکته ? - چرا با بالا رفتن سن کاهش وزن دشوارتر می شود؟ تغییراتی که با بالا رفتن سن در متابولیسم، ساخت بدن، نیازهای غذایی، و میزان فعالیت بدن ایجاد می شود، کاهش وزن را کمی دشوارتر می کند. با بالا رفتن سن، متابولیسم بدن کندتر می شود و بدن کالری کمتری می سوزاند. اما، دلیل دیگر این سوزاندن کمتر کالری، این است که میزان فعالیت ما نیز کاهش می یابد. فعالیت جسمانی و ورزش بدون شک بهترین راه برای مقابله با کند شدن متابولیسم بدن میباشد. ? نکته ? - چه مقدار باید ورزش کنیم تا بدن به چربی سوزی برسد؟ گرچه ?? دقیقه ورزش کمی چربی می سوزاند، به طور کل ?? دقیقه طول می کشد تا بدن به سراع ذخیره چربی های بدن برود. اگر قصد دارید وزنتان را پایین بیاورید، باید ?? دقیقه تمرین با شدت متوسط مثل پیاده روی، را سه روز در هفته در برنامه خود قرار دهید. ? نکته ? - بهترین ورزش برای کاهش وزن کدام است، پیاده روی یا دو؟ یک مایل پیاده روی به همان اندازه یک مایل دویدن کالری می سوزاند. بعلاوه، پیاده روی فواید خاصی برای کاهش وزن دارد. نیمی از سوخت بدن در حین پیاده روی از چربی ها تامین می شود. اما طی دویدن، کمتر از یک سوم کالری های سوخته شده از چربی ها تامین می شود. ? نکته ? - بیشترین منبع چربی برای خانم ها کدام است؟ برخلاف آنچه که تصور می کنید، چربی های بدن شما به خاطر خوردن گوشت یا شیرینی جات نیست. مقصر اصلی همان سس سالادتان است که %? از چربی مصرفی شما را تشکیل می دهد. به جای سس سعی کنید از آبلیمو، فلفل و کمی نمک برای چاشنی سالاد استفاده کنید. ? نکته ?? - سیریال: شکل هم اهمیت دارد. فیبر موجود در پوست گندم سالیان سال است که دفاع مکمی در مقابل سرطان به ویژه سرطان روده بزرگ به حساب می آید. تحقیقات جدید نشان می دهد که در سیریال های صبحانه، شکل اهمیت بسیار زیادی دارد. بااینکه پوست گندم برای مقابله با سرطان روده آلت دفاعی خوبی است، این تحقیق دریافته است که پوست گندم گرم شده و فراورده ای تاثیر بیشتری دارد. پوست گندمی که برای مصارف تجاری به شکل نوارهای کوتاه و ترد درآمده است در جلوگیری از سرطان روده کارآمدتر است. ? نکته ?? - سایز میانتنه تان را کم کنید. خانم هایی که ورزش می کنند کمتر از خانم هایی که ورزش نمی کنند دچار چربی شکم می شوند. یک تحقیق جدید نشان داد که خانم هایی که ? روز در هفته به مدت ?? دقیقه ورزش کرده اند، ?? درصد کمتر از خانم هایی که ورزش نکردند دچار چربی شکم شده اند. بهترین ورزش هم همانطور که قبلاً ذکر شد پیاده روی است. ? نکته ?? - آیا عادت دارید شب ها غذا بخورید؟ شما می توانید هر وقت که میل داشتید غذا بخورید. اکثر خانم ها تصور می کنند که اگر شامشان را درهنگام بخورند مستقیماً در بدنشان تبدیل به چربی خواهد شد. طبق یک تحقیق جدید، هیچ جای نگرانی نیست. محققان دریافته اند، خانم هایی که بیش از %?? از کالری های مصرفیشان را بعد از ساعت ? عصر مصرف می کنند، درمقایسه با افرادیکه بیشتر کالری های مصرفیشان را در طول روز مصرف می کنند، چربی بیشتری به دست نمی آورند. مهم مقدار کالری هایی است که در روز مصرف میکنید نه ساعت مصرف آن. ? نکته ?? - آب بخورید و وزن کم کنید. خیلی از افراد نمی دانند که آب راه بسیار خوبی برای از بین بردن اشتهاست. افراد زیادی تشنگی را با گرسنگی اشتباه می گیرند و درنتیجه پرخوری می کنند. دفعه بعد که خواستید به خوردن تنقلات روی بیاورید، به جای آن یک لیوان بزرگ آب بنوشید. اگر هنوز گرسنه تان بود، احتمالاً یک خوراک مختصر می تواند گرسنگیتان را تا وعده غذای بعد از بین ببرد. ? نکته ?? - مصرف آجیل و قلبی سالم. اکثر ما خوب می دانیم که آجیل حاوی میزان زیادی چربی است. از اینرو آنهایی که خیلی نگران وزنشان هستند، از خوردن آن خودداری می کنند. اما آیا می دانستید که چربی موجود در آجیل از جمله چربی های غیراشباع بسیار سالم است؟ تحقیقی جدید نشان می دهد که افرادیکه بیشترین میزان آجیل را می خورند، کمترین احتمال ابتلا به بیماری های قلبی را دارد. ? نکته ?? - از خوردن چیپس اجتناب کنید. چیپس ها هم مثل همان چیپس های سیب زمینی هستند شاید بدتر هم باشند. هر ?? گرم از این چیپس ها چیزی درحدود ??? کالری دارد که تقریباً ?? گرم آن چربی است. ? نکته ?? - خمیر بادام زمینی و موز؟ درست است. خمیر بادام زمینی و ساندویچ موز که با نان گندم کامل درست شده باشد، برای سلامت قلب شما بسیار مفید است. بادام زمینی، موز و گندم حاوی میزان زیادی ویتامین B? می باشند. طبق تحقیقات جدید، افرادیکه بالاترین میزان ویتامین B? را دارا هستند، کمتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارند. منابع خوب دیگر برای این ویتامین عبارت است از: سینه مرغ و سیب زمینی پخته. ? نکته ?? - بهترین راه برای کسب آنتی اکسیدان های ضد پیری آب انگور بنوشید. آنتی اکسیدان موجود در یک لیوان آب انگور معادل آنتی اکسیدان موجود در ?? موز، ?? هلو، و ?? فنجان کاهو می باشد.


[ یکشنبه 89/5/24 ] [ 4:36 عصر ] [ علی فغانی ]

درباره‌ ی ورزش و اهمیت آن در سلامتی انسان، بسیار سخن گفته شده است. از این رو منظور این مقاله بررسی عمیق ‌تر اثرات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی ورزش و بررسی علمی پدید‌‌ه‌های مثبت ناشی از آن است. به ‌طور قطع با بیشتر شدن اطلاعات عمومی در این زمینه، اهمیت ورزش و فعالیت جسمانی بیش از پیش روشن خواهد شد. افزایش توده‌ی عضلانی بدن و افزایش مصرف انرژی پایه تمرینات مرتب و منظم ورزشی در زندگی افراد باعث کاهش بافت چربی و افزایش توده‌ی عضلانی بدن می ‌شود که این امر به نوبه‌ ی خود باعث افزایش مصرف انرژی پایه ‌ی بدن می ‌شود. در حدود 75- 60 درصد انرژی کل مصرفی روزانه مربوط به انرژی مصرفی در حال استراحت است، یعنی حالتی که شخص هیچگونه فعالیت جسمی نداشته و به ‌طور کامل در حال استراحت یا درازکش است. از این مقدار انرژی مصرفی، 18 درصد آن مربوط به مصرف انرژی در عضلات در حال استراحت است. بنابراین می ‌توان به سادگی دریافت که حتی اگر شخص به علت خاصی در طول روز هیچگونه فعالیتی نداشته باشد و در حال استراحت مطلق باشد، در صورت ورزشکار بودن و داشتن توده ‌ی عضلانی بیشتر، مصرف انرژی پایه ‌ی وی بیشتر از یک شخص غیر ورزشکار با توده‌ ی عضلانی کمتر در همان شرایط خواهد بود و بدیهی است که با احتمال کمتری دچار چاقی در آینده خواهد شد. افزایش کل انرژی مصرفی روزانه علاوه بر نقش ورزش در افزایش مصرف انرژی در حال استراحت (از طریق افزایش بافت عضلانی و کاهش بافت چربی غیرفعال)، کل انرژی مصرفی روزانه نیز با ورزش از طریق افزایش انرژی مصرف شده در فعالیت جسمانی نیز افزایش می ‌یابد. انرژی مصرف شده در فعالیت جسمانی می ‌تواند بسیار متغیر باشد و مشخص شده است که از 100کیلو کالری در روز، در یک شخص با فعالیت نشسته، تا بیش از 3000 کیلو کالری در روز، در یک دونده ‌ی ماراتون می ‌تواند نوسان داشته باشد که این امر خود به افزایش سوخت بافت چربی و کاهش وزن کمک می‌ کند (میزان متوسط دریافت انرژی از طریق غذا در یک رژیم معمولی 2500 تا 3000 کیلو کالری در روز است). ورزش از اساسی ‌ترین عوامل در درمان چاقی و پیشگیری از برگشت آن ورزش از چند طریق، از جمله افزایش انرژی مصرفی در حال استراحت به دلیل افزایش توده ‌ی عضلانی بدن، همچنین افزایش مستقیم انرژی مصرفی در حال فعالیت جسمانی، باعث افزایش کل انرژی مصرفی روزانه می شود. در نتیجه در صورت داشتن رژیم غذایی صحیح، از بافت چربی برای تأمین انرژی استفاده کرده و باعث آب شدن چربی و کاهش وزن می‌ گردد. همچنین حتی بعد از رسیدن به وزن مطلوب با ورزش کردن، شاهد برگشت کمتر اضافه وزن خواهیم بود. چون علاوه بر کاهش توده ‌ی چربی و کاهش وزن بدن، توده‌ ی عضلانی بدن نیز افزایش یافته است که این توده ی عضلانی فعال در مقایسه با بافت چربی قدیمی غیر فعال، انرژی بیشتری را حتی در حال استراحت مطلق مصرف می ‌کند و باعث جلوگیری از تجمع مازاد انرژی مصرفی به ‌صورت چربی می‌ شود. حفظ تناسب اندام و زیبایی جثه ‌ی افراد همان ‌طور که گفته شد، میزان مصرف انرژی با ورزش افزایش می‌ یابد که این امر منجر به سوخت بافت‌های چربی بد فرم بدن و افزایش توده ‌ی عضلانی بدن می ‌گردد. بدین ترتیب چربی ‌های بد شکل بدن حذف شده و هیکل متناسب و زیبایی را به شخص ورزشکار هدیه می ‌کند. مسلماً این موضوع در تمام شرایط زندگی وی، مثلاً در استخدام و ازدواج تأثیر مثبت خواهد داشت


[ یکشنبه 89/5/24 ] [ 4:29 عصر ] [ علی فغانی ]

ورزش کردن نه تنها باعث زیبایی اندام می شود ، بلکه بر سلامت و طول عمر شما نیز می افزیاد . اولین فایده ای که ورزش کردن برای شما دارد این است که شما با جسم خود در تماس بیشتری خواهید بود و بیش از هر زمان دیگری به نواقصی که ممکن است در بعضی از قسمت های اندامتان وجود داشته باشد پی خواهید برد . برای برخورداری از اندامی زیبا و متناسب لازم است عضلاتی قوی و پوستی با طراوت داشته باشید و این خواسته بدون ورزش کردن صحیح امکان پذیر نیست . در اثر ورزش حرکت های بدن منظم و هماهنگ می شود ، در نتیجه خستگی دیرتر بروز می کند، عضلات و اندام خوش حالت و ورزیده می گردد و همراه با افزایش نیروی عضلاتی ، مقاومت بدن زیادتر می شود . در ضمن ورزش های شادی آور مانند حرکات موزون و ایروبیک علاوه بر فعالیت بدنی ، خستگی روحی و فشارهای عصبی را از بین می برد ، هیجان را کنترل و یک آرام کننده طبیعی و بدون ضرر می باشد . ورزش مرتّب باعث طولانی شدن عمر می شود ، به افراد این امکان را می دهد که از زندگی لذت ببرند و احساس طراوت و شادابی کنند دیگر مزیت بسیار با ارزش ورزش این است که بهترین وسیله پیشگیری در برابر اعتیاد و بیمار های عصبی شناخته شده است . فواید ورزش کردن :

1) گلبول های قرمز بیشتری در مغز استخوان ساخته می شود و این خود منجر به افزایش هموگلوبین می گردد .

2) قدرت ماهیچه های قلب افزایش یافته و بدن خیلی دیرتر از زمان معمولی خسته می شود .

 3) پوست بدن در اثر ورزش کردن نرم می شود و حالت خشکیدگی و زبری خود را از دست می دهد .

 4) حرکات دودی معده بیشتر می شود .

5) در نتیجه هضم غذا را آسان می کند .

6) باعث تقویت عضلات شکم شده و عمل گوارش بهتر انجام می شود .

 7) باعث جلوگیری از چاقی .

8) نقرس .

9) برخی از بیماریهای قلبی – عروقی و ماهیچه ای – مفصلی می شود.

10) در ایجاد نشاط ،

11) پرورش فکری ،

12) قدرت تصمیم گیری و لذت از زندگی اهمیت زیادی دارد .

 13) به جریان سریع خون کمک می کند،

14) در نتیجه ضربان قلب زیاد می شود .

 در اثر ورزش می توان ضربان قلب را از 75 ضربه به 150 ضربه در دقیقه رساند . چرا باید بعد از فعالیت ورزشی استراحت کرد ؟ پس از ورزش ، انجام کار و فعالیت بدنی ، ماهیچه های بدن دچار خستگی و کوفتگی می شود ، این خستگی به علت سوخت و ساز و تولید اسید لاکتیک است در هنگام خستگی ، استراحت موجب بهبودی ماهیچه های می شو د، به این معنی که اسید لاکتیک به تدریج دفع شده ، سوخت و ساز حالت طبیعی خود را بدست می آورد ماساژ و گرم کردن ماهیچه ها خستگی را زودتر بر طرف می کند . طریقه صحیح استراحت کردن : ابتدا به پشت روی زمین بخوابید ، پاها و دست ها در کنار بدن قرار دهید به مدت 10 دقیقه ، بعد به انجام حرکت بعد بپردازید . ورزش های سبک : شنا : شنا یک از بهترین ورزش های انتخابی برای زیبایی اندام و تقویت عضلات به شمار می رود زیرا علاوه بر بالا بردن توانایی بدن، دارای اثر آرام بخشی نیز می باشد شنا باعث می شود تنفس عمیق گردد ، عضلات تمام قسمت های بدن را به حرکت در آورده و آن را تقویت می نماید ، در عین حال به هیچ نقطه از بدن نیز فشار وارد نمی آ ورد و جریان گردش خون را در تمام بدن سرعت می بخشد . پیاده روی : یکی از ورزش هایی است که انجام آن بسیار مفید است یکی از فواید این است که کارایی فیزیکی بدن را به گونه ای بالا می برد که قادر است به تمام نسوخ اکسیژن کافی برساند. با راهپیمایی مویرگ های جدید رشد پیدا می کنند در نتیجه گردش خون بهتر انجام گرفته و خون کافی به تمام عضلات بدن می رسد این نوع گردش خون بوسیله مویرگ های جدید، گردش خون جنبی نامیده می شود و قلب را قادر می سازد که در هر ضربان خون بیشتری را به تمام عضلات بدن برساند علاوه بر این گلبول های قرمز خون در تمام بدن افزایش می یابد . پیاده روی باعث افزایش مقاومت بدن می شود که از این طریق می توان به ناراحتی ها و فشارهای زندگی فایق آمد . در اثر پیاده روی از تغییر شکل استخوان های بدن جلوگیری به عمل آمده و از پوکی استخوان پیشگیری می نماید دویدن : عده ای از مردم تصور می کنند که دویدن یک ورزش مردانه است و فقط آقایان باید به انجام این ورزش مبادرت ورزند ، در حالی که هیچ دلیلی وجود ندارد که خانم ها را از انجام دادن این ورزش محروم بمانند ، دویدن یکی از مفید ترین ورزش ها ست و در همه سنین امکان انجام آن وجود دارد بهتر است ابتدا با پیاده روی و بعد با قدم های کوچک ولی سریع شروع کنیم . دوچرخه سواری : این ورزش عضلات پا را قوی می کند و اگر با سرعت انجام شود ، بنیه بدنی را نیز افزایش می دهد بهتر است این ورزش با حرکات کششی همراه باشد زیرا، عضلات پا ها در اثر دوچرخه سواری سخت و سفت می شود این ورزش برای زیبا و تقویت ران ها و ساق پا موثر است . تنیس : این ورزش جهت تقویت ماهیچه های دست و پا ها می باشد بهتر است با این ورزش تمرین های کششی را نیز انجام دهید . نرمش های موزون : حرکت شنا روی زمین با زانوا: ابتدا روی زمین بخوابید ، پاها جفت و کاملا کشیده و دست ها کاملا زیر شانه ها باشند با فشار دست ها به زمین شانه را از زمین بلند کنید و آن قدر بالا بیاید تا آرنج ها کاملا کشیده شود در این حالت ، دست ها و زانو در تماس با زمین است سعی کنید بدن را صاف نگه دارید در مقابل دیوار ایستاده ( نیم متر از دیوار فاصله داشته باشید ) سپس بدن خود را به کمک دست ها روی دیور قرار دهید ( حرکت بالانس با استفاده از دیوار ) و ده ثانیه در همان وضع بمانید این عمل را ده بار انجام دهید . 0- روی زمین بنشینید و پاها را روی زمین دراز کنید ،

1- سپس کاملا روی پاها و زانوی خود خم شوید به طوری که سرتان به زانوها برسد در این حالت باید دستها روی مچ پاها قرار داشته باشد پنج ثانیه در همین وضعیت باشید سپس به حالت اولیه برگردید این عمل را چندین بار تکرار کنید .

2- ابتدا روی زمین دراز بکشید زانوها خم و پاها را کمی از هم باز کنید کف دست ها را روی زمین بگذارید سپس عضلات شکم خود را منقبض کرده و عضلات باسن را جمع کنید ،

3-بعد لگن خود را از زمین بلند کنید به طوری که ا تنه پای شما از زمین بلند شود ولی دست ها باید روی زمین باقی بماند تا ده بشمارید و بعد یک استراحت کوتاه و دوباره این عمل را تکرار کنید .

 منابع و مآخد : 1) آمادگی جسمانی ترجمه : صدیقه حباری و بهروز ژاله دوست 2) یوگا نوشته : دکتر لیندا فاکس ، ترجمه : سیروس گنجوی 3) لاغر نشوید نوشته : کارین نترز ، ترجمه : محمد جواد پاکدل 4) تناسب اندام با حرکات موزون و شاد نوشته : فرحناز صارم بافنده


[ یکشنبه 89/5/24 ] [ 4:13 عصر ] [ علی فغانی ]

 در حدیثی از امام محمد باقر(ع) آمده است که:«خداوند از کسی که وقت خود را تلف می کند متنفر است.» و از رسول اکرم (ص) نقل شده است که: «انسان در قیامت از حسرت لحظه هایی که گناه نبوده، ولی از آن استفاده مناسبی نیز نکرده است انگشتان خود را در دهان می جود ولی از شدت حیرت و ناراحتی متوجه آن نمی شود.» امیرالمؤمنین علی(ع) نیز فرموده اند: «توجه داشته باش که این تو هستی که در حال گذر و تمام شدنی، نه اینکه زمان در حال اتمام است.» در این میان بر استفاده از فرصت جوانی توصیه های بسیار بیشتری صورت گرفته است. طبق فرمایش پیامبر گرامی اسلام(ص) در قیامت انسان قدم از قدم بر نمی دارد مگر این که از چهار چیز از او سئوال شود که یکی از آنها این است که جوانی خود را چگونه سپری نموده است. و باز از آن حضرت نقل شده است که: «فرشته الهی هر شب به جوانان بیست ساله ندا می دهد که کوشش و جدیت کنید و برای نیل به کمال و سعادت خود مجاهده نمایید.» و از امام صادق (ع) درباره ی این آیه که: «به دوزخیان خطاب می شود که آیا به شما عمری مهلت ندادیم و رسولان بر شما نفرستادیم تا هر که قابل تذکر و پند شنیدن است این روز را متذکر شود(فاطر37) نقل شده است که فرمود: «این آیه ملامت و سرزنش جوانان غافلی است که به سن هجده سالگی رسیده اند و از فرصت جوانی خود استفاده نمی کنند.» ما ملت ایران برای رسیدن به ایرانی پیشرفته وسربلند تر از گذشته، همان گونه که مقام عظمای ولایت فرموده اند: «باید خودمان را اصلاح کنیم. باید الگوی مصرف جامعه و کشور اصلاح شود. و این کار با هوی و هوس، با خواهش دل و آنچه که نفس انسان از انسان مطالبه می کند، نمی شود.» برای رسیدن به اهداف متعالی باید به جای منافع فردی به منافع اجتماعی و ملی اندیشید اگر چه با اصلاح الگوی مصرف زمان، منافع فردی تک تک مردم نیز افزایش چشمگیری خواهد یافت. آیت الله خامنه ای می فرمایند:آن چیزی که من می توانم به جوانان و نوجوانان عزیز توصیه بکنم، این است که از وقت -از حال-حداکثر استفاده را بکنند. البته این هم بدون برنامه ریزی نمی شود، باید بنشینند و با همان ذهن خودشان برنامه ریزی کنند. بنده دوره های بیست جلدی و بیست و چند جلدی کتاب را در همین فاصله های ده دقیقه، بیست دقیقه و یک ربع ساعته خوانده ام. پشت این کتاب ها را هم یاد داشت می کنم، که معلوم باشد. شاید صدها جلد کتاب را همین طور در این فاصله های کوتاه ده دقیقه ای خوانده ام. بسیاری از افراد را هم می شناسم که این گونه اند. من یک دوره ی کتاب هشت جلدی را.... در سال های دور، وقتی به تهران می آمدم و در اتوبوس زیاد معطل می شدم، خواندم.»

 منبع:مجله راه قرآن شماره22

اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم بسم الله الرحمن الرحیم فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ (7) وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ (8) ای محمد هر گاه از کار مهمی فارغ گشتی به دنبال آن به کار مهم دیگری بپرداز و در آن بکوش و یکسره به سوی پروردگارت روی آر و به او رغبت کن. آیه شریفه به ما می آموزد که :مومن باید انسان متحرک و پویایی باشد و پس از فراغت از یک وظیفه،آماده کوشیدن و سختی کشیدن در وظیفه دیگری باشد. * اهمیت وقت در زندگی انسان* اولین وظیفه انسان مسلمان در برابر وقت خویش آن است که آنرا حفظ کرده و مراقب و مواظب آن باشد همانگونه که از مال خویش محافظت به عمل می آورد بلکه باید محافظت از وقت بیشتر از محافظت از مال باشد.چرا که مال از دست رفته را می توان در فرصتی دیگر به دست آورد ولی وقت از دست رفته را هرگز. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود:«لن تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن أربع خصال :عن عمره فیما أفناه و عن شبابه فیما أبلاه و عن ماله من أین إکتسبه و فیما أنفقه و عن علمه ماذا عمل به ». در روز قیامت هرگز گامهای بنده خدا از میدان محاسبه تکان نمی خورد تا اینکه از چهار خصلت او سؤال شود:از عمرو اوقات زندگی اش که در چه راهی فنا کرده و از جوانیش که در چه راهی آن را به پیری رسانده و از مالش که از چه راهی بدست آورده و در چه راهی خرج کرده است و از علم و دانشش که چگونه به آن عمل کرده است. *وقت فراغت را باید غنیمت شمرد* از جمله نعمتهایی که بسیاری از مردم از آن غافل هستند و ارزش آن را نمی دانند و حق سپاسگذاری در برابر آن را به جای نمی آورند نعمت «فراغت و اوقات بیکاری» است. رسول اله صلی الله علیه و سلم فرمودند:« نعمتان من نعم الله مغبون فیهما کثیر من الناس:الصحة و الفراغ.» دو نعمت از نعمتهای خدا که بسیاری از مردم در آنها فریب خورده و زیان بارمی باشند،تندرستی و اوقات فراغت است. در حدیث دیگری آمده که :«إغتنم خمساً قبل خمس ؛حیاتک قبل موتک و صحتک قبل سقمک و فراغک قبل شغلک و شبابک قبل هرمک و غناک قبل فقرک ».پنج چیز را قبل ازپنج چیز غنیمت دان:زندگیت را قبل از مرگت،و تندرستیت را قبل از بیماری ات ،و اوقات فراغتت را قبل از اشتغالت و جوانیت را قبل از پیر شدنت،و بی نیازیت را قبل از تنگدستی ات. برای مومن و مسلمانی که ارزش و بهای وقت و اهمیت آن را می داند شایسته است که وقت خویش را با کردارهای نیکو و افعال خیر پر سازد و تا آنجا که می تواند و استطاعت دارد وقت با ارزشش را بیهوده تلف نکند . بدیهی است که اوقات فراغت همیشه فارغ وخالی نمی ماند،هر کس نفس خویش را به حق مشغول نکند نفسش او را به باطل مشغول می دارد. پس خوشا به حال کسی که در استفاده از تمام وقتش حریص بوده و آنرا در راه منافع دین و دنیا به کار گیرد.خوشا به حال آنکه وقتش را در مواردی که به سود و سعادت ملتش در رشد و ترقی روحی و روانی آنها باشد صرف می کند. در آخر به ذکر آفتهایی می پردازیم که اگر انسان متوجه خطر آنها نباشد وقت انسان را ضایع می کنند و عمر انسان را می بلعند .از جمله آنها : 1-غفلت :غفلت و بی خبری و نا آگاهی بیماری است که عقل و دل انسان را مبتلا می کند ،خداوند متعال پیامبرش را از غفلت نهی کرده و می فرماید:*و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو الاصال ولا تکن من الغافلین.* 2-کار امروز را به فردا انداختن:یکی از آفتهایی که سختترین و شدیدترین خطر را برای سود بردن انسان از وقت حاضر و روزش دارد به تاخیر انداختن کار است. یکی از بزرگان می گوید:«ای برادر بر حذر باش از اینکه کار امروز را به فردا افکنی و بگویی بعدا آن را انجام می دهم ،هرگز این حالت را بر دل و جان خویش حاکم مگردان زیرا چنین حالی سبب بیزاری و خستگی وتلف کردن کارها است ،و در این فردایی که تو کار را به آن موکول می کنی آرزوها گسسته می شوند و مهلت و أجل فرا می رسد.اگر چنین کنی ملامت و بیزاری به تن تو وارد می شود که در این صورت تو از تن خود فایده ای نمی بری و تن تو به تو فایده ای نمی رساند.» به تاخیر انداختن طاعتها و اعمال خیر و به فردا انداختن آنها نفس و روح را به ترک عبادتها عادت می دهد و عادت چون جاگیر شود جزو طبیعت می گردد و سرانجام ترک عادت مرض است. پس لازم است که مومن و مسلمان برنامه زمانی خاصی در زندگی خویش داشته باشد و اوقاتش را بین وظایف و کارهای مختلف دینی و دنیایی تقسیم و تنظیم نماید تا برخی از این وظایف با برخی دیگر برخورد نداشته باشد و از حد خود نگذرد و آنچه مهم نیست بر امور مهم تعدی و تجاوز ننماید. ما زنده از انیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست اهمیت زمان از دیدگاه قرآن کریم زندگی فردی و اجتماعی، هیچ‌کس بدون وقت‏شناسی و ایجاد نظم و برنامه به سامان نمی‏رسد، ما با یک نگاه به جهان هستی می‏فهمیم که همه چیز بر اساس نظم دقیق است. بی‌شک وقت و فرصت بزرگ‌ترین سرمایه گران‌بها و بی‏نظیر برای بشر است، که می‏توان در استفاده بهینه از آن در همه عرصه‏ها به پیش رفت و به عالی‏ترین درجات مادی و معنوی نایل شد. قسمت اول این مقاله را در قسمت قبلی مطالعه کردید، اکنون قسمت دوم این مطلب از خاطرتان می‌گذرد. در مرحله نخست با خدا و خود شرط و عهد کند که گناه نکند و دچار لغزش نشود. در مرحله دوم، مراقب و متوجه باشد که به عهد خود وفا کند و با مراقبت و نگهبانی جدی به ترک گناه ادامه دهد و با اراده نیرومند از ورود گناه بر زندگیش جلوگیری کند و در مرحله سوم در پایان کار خود را محاسبه کند و اعمال و گفتارش را حساب‏رسی کند و با کنترل دقیق ریز و درشت کارهای خود را تجزیه و تحلیل کند. در مرحله چهارم هرگاه دریافت که در حساب‏رسی خود دچار گناه و لغزشی شده است توبه کند و با عتاب و سرزنش خود، نفس سرکش خویش را رام کرده و طغیان آن‌را سرکوب کند و در مرحله پنجم توجه داشته باشد که گناه موجب چالش شده با انجام کارهای نیک آن‌را جبران کند و خلأ به وجود آمده را پر کند. این برنامه‌ریزی پنج مرحله‏ای یک نوع وقت‏شناسی و بهره‏مندی از فرصت طلایی وقت است، که قطعا باعث رشد و تعالی شده و موجب نجات و پیروزی در دو جهان خواهد شد. امیرمؤمنان علی(ع) برای استفاده از ساعات شبانه‌روز و چگونگی بهره‏مندی از آن ساعت‏ها در سخنی می‏فرماید: «انسان با ایمان ساعت‏های زندگیش را به سه بخش تقسیم می‏کند؛ بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان می‏پردازد؛ بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسکن و مرکب) به کار می‏گیرد و بخش دیگر را برای استراحت و بهره‏گیری از لذت‏های حلال و آرامش‌بخش روح و روان برمی‏گزیند و برای خردمند صحیح نیست که حرکتش جز در یکی از این سه مورد باشد، یعنی تأمین معاش و عبادت و آباد کردن آخرت یا بهره‏گیری از لذت و آسایش غیر حرام.» در قرآن به‌قدری به وقت احترام شده که گویی در اوج ارزش‏ها و مادر فضایل است، تا آن‌جا که خداوند به آن سوگند یاد کرده و می‏فرماید: «والعصر؛ سوگند به وقت»؛ زیرا عصر به معنی زمان و روزگار است که در تفسیر این آیه به عنوان یکی از تفاسیر ذکر شده و زمان همان وقت است. در قرآن آن‌چه را که موجب اتلاف وقت می‏شود به عنوان لغو، باطل، افراط و به طور کلی بیهوده گرایی و پوچی، از آن سرزنش شده است، چرا که موجب نابودی عالی‏ترین سرمایه زندگی و آفت زیست سالم می‌شود، خداوند در تعریف انسان با ایمان می‏فرماید: «و الّذین هم عن اللّغو معرضون: مؤمنان از کارهای بیهوده روی‏گردان هستند.» نیز در چندین آیه، خسارت و آه و افسوس آنان را که به وقت اهمیت ندادند، در قیامت متذکر شده در یک‏جا می‏فرماید: «و خسر هنا لک المبطلون: در قیامت اهل باطل و اتلاف‏گران وقت زیان خواهند دید.» و در مورد دیگر می‏فرماید: «ان تقول نفسٌ یا حسرتی علی ما فرّطت فی جنب اللّه: باید ترسید از آن روزی(قیامت) که انسان بیهوده‌گرا بگوید افسوس بر من از افراط کاری و کوتاهی‏هایی که در راه اطاعت خدا کردم.» تا آنجا که با ناله و فریاد می‏گویند به دنیا باز گردیم و از وقت استفاده کنیم، ولی به آن‌ها گفته می‏شود، ما عمر و وقت وسیعی در اختیار شما گذاشتیم، چرا استفاده نکردید؟ «و هم یصطرخون فیها ربّنا اخرجنا...: دوزخیان فریاد می‏زنند پروردگارا! ما را از دوزخ خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم، غیر از آن‌چه انجام دادیم(در پاسخ به آنان گفته می‏شود) آیا شما را به اندازه‏ای وقت وسیع ندادیم، به طوری که هر کس پندپذیر است، پندها را بپذیرد و آیا انذار کننده الهی به سراغ شما نیامد؟ اکنون عذاب الهی را بچشید که برای ظالمان هیچ یاوری نیست.» چنان که ملاحظه می‏کنید قرآن با تعبیرات گوناگون و هشدارهای شدید، ما را به بهره‏گیری صحیح از وقت فراخوانده و اتلاف‏گران وقت را به عذاب‏های سخت تهدید کرده است، بنابراین آنان که وقت خود را به بطالت می‏گذرانند در حقیقت بر ضد قرآن گام برداشته و در راه گمراهی افتاده‏اند، چرا که قرآن قدردانی از وقت را از ارکان اصلی ایمان و وسیله نجات و پیروزی قرار داده است. آخرین سخن این که به فرموده قرآن یکی از پرسش‏هایی که کافران از پیامبر(ص) کردند در مورد فواید ماه‏ها بود، خداوند به پیامبر(ص) وحی کرد: «قل هی مواقیتٌ للنّاس...: بگو این ماه‏ها نشان‌دهنده وقت‏ها برای نظام زندگی مردم است.» از این عبارت می‏توان این نتیجه را گرفت که زندگی فردی و اجتماعی، هیچ‌کس بدون وقت‏شناسی و ایجاد نظم و برنامه به سامان نمی‏رسد، نظم در تقسیم صحیح وقت، نظم در برنامه‌ریزی، نظم در مدیریت و اجرا ما با یک نگاه به جهان هستی می‏فهمیم که همه چیز بر اساس نظم دقیق است، بنابراین بیهوده گرایی، درست گام نهادن بر خلاف نظم است، همان‌گونه که گردش ماه وسیله‏ای برای نظام زمان‌بندی شده است، ما نیز باید هم‌سو با این نظام، با برنامه‌ریزی صحیح حرکت کنیم و زندگی معنوی و مادی خود را با آن هماهنگ سازیم و این هماهنگی همان استفاده مطلوب از وقت‏ها، فرصت‏ها و لحظه‏ها است.


[ شنبه 89/5/23 ] [ 1:48 عصر ] [ علی فغانی ]

اهمیت تنظیم وقت از کودکی به ما آموخته‌اند که <وقت طلاست> غافل از آنکه طلا را هم می‌شود ذخیـره کـرد و هـم می‌توان دوباره به دست آورد، در حالی که زمان را، نه می‌توان دوباره به دست آورد و نه ذخیره کرد، تمام فنون و تکنیک‌های مطرح شده در علم موفقیت، بر تحقق اهداف در کوتاه‌ترین زمان و با کمترین هزینه تاکید دارند و در تمام آنها دو محور اصلی و اساسی قابل توجه داده شده است: ‌ ‌ الف - شناخت آفتهای زمان ب - راههای مبارزه با آفات زمان حرکت حول دو محوربالا یکی از مهمترین ابعاد بهبود بهره‌وری در تمامی سـطـوح فـردی، سـازمـانـی و ملـی اسـت که خوشبختی، سعادت و بهروزی هر جامعه‌ای بسته به آن است، ما در اینجا به آنها اشاره می‌کنیم:

1- آغاز کردن کارها با نگرش مثبت شما باید تلاش لذت‌بخشی داشته باشید و روی چیزهای مثبتی که دارید هر روز تکیه کنید، چون نگرش اساسی ما نسبت به محیط اطرافیان همان نگرشی اسـت کـه بـا آن کـار را انتخـاب می‌کنیم و آن را ادامه می‌دهیم و همین نگرش به صـورت جـدی در مـوفقیـت یـا شکسـت ما ایفای نقش می‌کند همه کسانی که مـوفقیتـی بـدسـت آورده‌انـد بـر این اعتقادند که موفقیت مستقیما و با قوت تمام به تفکرات فردی، احساسات و قابلیت ذهنی فرد بستگی دارد و آنچه در این عوامل نافذ است همان تفکر و عمل مثبت است.

 2- استفاده از برنامه‌ریزی زمانی بـرنـامـه‌ریـزی بهتـریـن وسیله برای ترتیب دادن، سازمان دادن و حفظ خود انضباطی است، که ما از طریق این سازماندهی و نظارت اجرایی و همراهی با این وظایف موفق‌تر خواهیم بود. همیشه گفته‌ایم، <وقت کافی نداشتیم> در حالی که زمـان کـاملا در اختیار ما بوده، اما مهارتهای لازم برای تنظیم زمانمان را نداشتیم. نگران نباشید، شما در این مشکل‌تنها نیستید. بیشتر مردم در تنظیم اوقات خود دچار مشکل هستند ولی راستی چرا؟ اگر در صدد کنترل اوقات خود هستید، باید علت وجود آن را بشناسید که همانا علت اصلی آن عدم برنامه‌ریزی زمانی است. ‌

 ‌ 3- سعی و تلاش برای منظم بودن ‌ ‌ بسیاری از افراد برای امور روزمره خود برنامه دارند، اما با وجود برنامه‌ریزی همواره از بی‌نظمی خودشان شکایت و گلایه دارند. مشکل اصلی این گونه افراد در این است که هیچ گاه خود را ملزم به اجرای برنامه خود نکرده‌اند و بیشتر زمان و انـرژی خـود را به خاطر عدم سعی و تلاش در اجرای برنامه‌های خود از دست می‌دهند.

 4- تعیین اولویت‌ها اولـویـت‌گـذاری فعـالیتهـا بدین معنا است که کدام یک از وظایف بالاترین اهمیـت و کـدام یـک از درجـه اهمیـت کمتـری برخوردارند، وظایفی که مرتبه و اولویت بالایی دارند، بایستی در مراحل نخست انجام پذیرند. بـااولـویت‌بندی فعالیتها می‌توان از وسوسه دایمی برای انجام دادن کارهای بسیار زیاد که ممکن است در پایان بسیاری از آنها نیمه کاره باقی بماند نجات پیدا کنیم. همچنین از اسراف انرژی در فعالیتهای غیرفوری و خسته کننده جلوگیری می‌شود. ‌

 ‌ 5- تعیین اهداف ‌ فقط کسانی قادرند خود را در وضعیت درست و با دیدگاهی دقیق به جلو ببرند که توانسته باشند به تعریفی صحیح از اهدافشان در زندگی دست یابند. این افـراد حتـی قـادرنـد در وضعیـت‌هـای بسیـار سخـت کـاری بـا شنـاخت اهداف صحیـح، از تـوانـایی‌های بالقوه خود بیشترین استفاده را ببرند و بسیار سریع و با اطمینان به مقصد خود برسند. ‌ ‌

 6- راهزنان زمان ‌ شما دارای یک برنامه‌ریزی مناسبی برای زمانتان نیستید و تا زمانی که دیگران برنامه‌های شما را تعیین کنند، شما قادر به مدیریت خود نیستید، دیگران را رها کنید تا شروع تازه‌‌ای همراه با زندگی موفقی برای شما فراهم آید.

‌ ‌ 7- اشتغال به امور غیرضرور و قابل حذف هـر گـاه با کاری روبرو شدید که انجام دادن آن مدت زمان مشخصی طول می‌کشد، پیش از آنکه به هر اقدامی دست بزنید با کمی تامل می‌توانید مقدار قابل ملاحظه‌ای از وقت، نیرو و زحمت خود را صرفه‌‌جویی کنید، بازدهی خود را بهبود بخشید، و فشارهای روحی خود را کاهش دهید. محققان چنین اظهارنظر می‌کنند کـه بعضـی از امور وقت‌گیر بشر بر حسب عادت انجام می‌گیرد تا برای بازدهی اثربخش یا سودآوری اینگونه فعالیتها چنین با زندگی ما عجین شده‌اند که هیچ کس فکر نمی‌کند چرا آنها را انجام می‌دهد، یا اینکه ممکن است راههای بهتری برای دستیابی به نتایج مشابه نیز وجود داشته باشد. با انجام دادن کاری که مقرون به صرفه باشد، قادر خواهید بود از وقت خود استفاده موثرتری ببرید. پیامدهای بی‌برنامه‌گی

 1- از دست‌دادن فرصتهای مهم زندگی . 2- داشتن مشکلات زیاد. 3- اضطراب و نگرانی هنگام مواجه‌شدن با کارهای ناخوش‌آیند. 4- فعالیت‌های غیر مفید. 5- احساس غرق‌بودن در مشکلات، خواسته‌ها و جزئیات به ظاهر حل‌ناشدنی. 6- احساس سستی، بی‌علاقگی و دل‌سردی نسبت به زند‌گی. 7- مواجه‌شدن با کمبود وقت جهت انجام کارهای مهم و ضروری. 8- ناتوان‌بودن در حل مشکلات سایرین. 9- انجام‌دادن بسیاری از کارها در شب با کمال خستگی و ناراحتی. 10- عدم کنترل‌ در امور زند‌گی. 11- فرار از مسؤولیت‌ها، با وجود داشتن نیروی انجام آن‌ها. 12- طفره‌رفتن از حقایق زند‌گی. ارزش وقت جوانی خود جزئی از عمرو زند گی است و لیکن دوره جوانی با توجه به اینکه ین زندگی جوشان و سر شار از عزم و اندیشه نافذ و مرحله و دروره قدرت و نیرومندی بین دو ضعف و سستی :کودکی و پیری است ،دارای ارزش ویژه و ممتازی است چون خداوند به وقت قسم خورده پس نشان می دهد که مهم است و از آن با خواست می کند جوانی خود جزئی از عمرو زند گی است و لیکن دوره جوانی با توجه به اینکه ین زندگی جوشان و سر شار از عزم و اندیشه نافذ و مرحله و دروره قدرت و نیرومندی بین دو ضعف و سستی :کودکی و پیری است ،دارای ارزش ویژه و ممتازی است چون خداوند به وقت قسم خورده پس نشان می دهد که مهم است و از آن با خواست می کند ((فرقان??/ابراهیم ??.??/سوره والعصر/والفجر)).

اهتمام و توجه قرآن کریم و سنت نبوی به وقت: قرآن کریم و سنت نبوی از جنبه ها و جهات متعدد و به صورت های گوناگون توجه و عنایت به وقت این نعمت پر ارزش نموده اند . جوانی خود جزئی از عمرو زند گی است و لیکن دوره جوانی با توجه به اینکه ین زندگی جوشان و سر شار از عزم و اندیشه نافذ و مرحله و دروره قدرت و نیرومندی بین دو ضعف و سستی :کودکی و پیری است ،دارای ارزش ویژه و ممتازی است چون خداوند به وقت قسم خورده پس نشان می دهد که مهم است و از آن با خواست می کند ((فرقان??/ابراهیم ??.??/سوره والعصر/والفجر)). آداب اسلامی ارزش وبهای وقت را مورد تأکید قرار می دهد: فرایض و آداب اسلامی مانند نماز های روزانه _روزه _زکات _حج و اذان...این مطلب و معنی بزرگ را به اثیات می رسانند که ((وقت )) و هر مرحله ای از آن و هر جزئی از آن دارای ارزش و کوششی خاص است. برخی از بزرگان سلف و پیشیینیان بزرگوار نماز های پنج گانه را ((ترازوی سنجش روز ))و نماز جمعه را ((ترازوی سنجش هفته ))و ماه رمضان را ((ترازوی سنجش سال ))و حج را ((ترازوی سنجش دوران عمر ))می نامیدند،زیرا بر این حریص بودند که آغاز روزشان درست و دقیق و سالم بگذرد و چون روز به سلامتی بگذرد توجه و اهتمامشان متو جه سلامتی در هفته و در ستی آن می شد.سپس به سلامتی سال شان چشم می دوختن و سرانجام به سلامتی همه عمرشان توجه می کردند و آنمهر مشیکن اعمال دوران زندگی شان بود. خصایص و ویژگی وقت : بر ما واجب است که این ویژگی ها را به درستی دریابیم و متوجه آنها باشیم و در پرتو این ویژگی ها با وقت و زمان بر خورد کنیم . ?) سرعت انقضا و سپری شدن وقت: وقت چون ابر به سرعت می گذرد و چون بادتندی روان است حواه وقت شادی باشد یا اندوه . به صورتی که در هنگام مرگ این همه عمر همچون ساعتی و لحظه ای در دنیا به نظر می رسد .((نازعات ?? / یونس ?? )). ?) وقتی که گذشت بر نمی گردد و عوضی ندارد : حسن بصری چه زیبا گفته : ((هیچ روزی نیست که سپیده بدمد و ندائی سر ندهد و انسان را مخاطب خود نسازد که : ای فرزند آدم ، من مخلوق تازه ای هستم و بر عمل تو گواهم پس از من توشه ای بیندوز زیرا چون گذشتم هرگز تا رستاخیز لر نمی گردم . ((پس چنین چیزی با هیچ چیز عوض نمی شود )). ?) به راستی وقت گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد : با توجه به اینکه وقت وزد گذر است و گذشته ی آن هرگز بر نمی گردد و هیچ چیز جای آن را نمی گیرد و عوض ندارد پس وقت نفیس ترین و گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد زیرا وقت ظرف هر عملی و هر تلاشی و هر چیزی است که انسان به دست می آورد نبا براین وقت در واقع چه برای افراد و چه برای جامعه سرمایه ی حقیقی است . حسن البنا گفته: (( در وقت زندگی است و زندگی انسان چز وقت چیز دیگری نیست )). حسن بصر گفته : ((ای فرزند آدم تو جزءمجموعه ای از ایام نیستی پس هر گاه روزی گذشت بعضی و برخی از تو گذشته است ))! انسان زمانی قدر وقت را می داند که بدان دسترسی ندارد مانند ساعات و لحظه ای که اجلش فرا می رسد _یا آن هنگام در آخرت جزای اعمال را می دهند آرزوی یک لحظه عمر می کند برای جبران گذشته ولی هیهات هیهات !((منافقون ?.??.?? / فاطر??.??))پس برای کسی که ?? سال در غفلت بسر می برد عذری نمی ماند دیگر تکلیف پایان یافته است . تکلیف مسلمان در قبال وقت: زمانیکه ((وقت )) این همه اهمیت داشته باشد تا آن حدی که وقت حقیقتاً زندگی است پس وظایفی در مقابل آن دارد ، فرد مسلمان باید این وظایف را از دایره ی شناخت ،ادراک و حرف به دایرهی ایمان ،باوحرص بر استفاده ی به موقع از وقت خویش : ?) اولین وظیفه ی انسان مسلمان در برابر خویش آن است که آن را حفظ کرده و مراقب و مواظب آن باشد ، باید بیشتر از مال از وقت مراقبت کرد زیرا مال دوباره به دست می آید ولی وقت بازگشت ندارد . باید از آن در مواردی که به سود سعادت ملتش و رشد و ترقی روحی و مادی آن باشد صرف کند و از آن بهره گیرد . ((هر گاه روزی از عمرم بگذرد واز آن هدایتی برای خود کسب نکرده و در آن عملی به دست نیاورده باشم آن روز از عمرمن به شمار نمی رود . کسی که عمر و اوقات زندگی خود را بیهوده تلف کند و به پوچی گذراند ، به تحقیق او حق زمان خویش را به جا نیاورده و به خویشتن ستم وجورکرده است . وقت کشان کسانی که اوقات عمر خود را می کشند : کسانی که با مشغول کردن خود به کارهای بیهوده مانند نرد و شطرنج و...وقت خود را به لهو و لعب می گذرانند و می گویند ما می خواهیم وقت کشی کنیم ! و این بیچارگان بینوا نمی دانند که هر کس وقت خود را بکشد به حقیقت خویشتن را کشته و نفس و زندگی خویش را از میان برده است و این خود کشی تدریجی است . وقت فراغت را باید غنیمت شمرد : پیامبر اکرم (ص): ((دو نعمت از نعمتهای خدا که بسیری از مردم در آنها فریب خورده وقدرش را نمی دانند،تندرستی و اوقات فراغت وبیکا ری است.))چون اوقات همیشه فارغ وخالی باقی نمی ما نند پس با یستی آن را با کا های خیر پر نمود وهرکس نفس ودل خویش را به حق مشغول نکند ،نفس و دلش او را به باطل مشغول می دارد، بنا بر همین گفته اند : ((فراغت و اوقات خالی برای مردان غفلت و بی خبری است و برای زنان تیزی و تندی شهوت است )). وقتی جوانی و بی کاری و ثروت هر سه با هم باشند خطرات اوقات فراغت بیشتر است . دلبستگی زن عزیز مصر به یوسف (ع) نتیجه ی اوقاتی بود که نمی دانست آنرا با چه پر سازد !!! مسارعت و بر یکدیگر پیش گرفتن در اعمال خیر و نیکی ها: برای مؤمنی که ارزش و اهمیت وقت را می داند شایسته و سزاوار است که وقت خو یش را با کردار های نیکو و افعال خیرات پر سازد . ((توبه??/ نساء??? / بقرِة ???/ مائدة ?? / عمران ??? .??? / حدید ??/ مطففین ?? )) و آنچنا نکه خداوند در قرآن به او دستور دادهدر انجام این امور بر دیگران پیشی و سبقت بگیرد ((انبیاء ??)) پیامبر (ص) : هر کس بترسد شب روی می کند،هر کس شب روی کند به منزل می رسد،هان آگاه باشید که کالای خدا گران بهاست و گران قیمت است ((بهشت))و آن را مفت به کسی نمی دهند. با ید از گذشت زمان عبرت و پند بگیریم: شایسته است که مومن و مسلمان از مرور گذشت ایام برای نفس خویش عبرت اندوزد و پندگیرد زیرا روز ها وشب ها هر تازه ای را کهنه وهر دوری را نزدیک می سازد و عمر ها را در می نوردند و کودکان را پیر و پیران را بفنا و نیستی می کشاند.همانا مومن نباید از این شب و روز غافل باشد باید به تفکر پردازدو عبرت گیرد که در آن برای صاحب دلان آیاتی هست./عمران???/نور ??/. تنظیم اوقات زندگی و برنامه ریزی: شایسته و لازم است که مو من و مسلمانان برنامه زمانی خاصی در زندگی خویش داشته باشد و اقاتش را بین وظایف و کار های مختلف دینی و دنیایی تقسیم وتنظیم نماید تا برخی از وظایف و کار ها با برخی دیگر بر خورد نداشته باشد واز حد خود در نگذرند و آنچه مهم نیست بر امور همه تعدی و تجاوز ننماید و آن چه مهم است بر انچه که مهم تر است پیش نگرد و آنچه که زمان خاص برایش منظور نشده بر آنچه که زمان و وقت خاص دارد در جهان نیابد پس هر کاری را باید در وقت معینش انجام داد.در تنظیم وقت و برنامه لازم است که اوقاتی را برای استراحت و آسایش نفس خویش در نظر گرفت زیرا جان ها و دل ها نیز چون بدن ها دچار ملالت و آزوردگی می شوند پس لازم است که مقداری از خویش را به سر گرمی و بازی مباح و حلال اختصاص داد.همچنین در انجام عبادات نباید راه افراط و تفریط پیود (،پیامبر (ص)):((به کار هایی اقدام کنید که توان انجام آن را داشته باشید،زیرا خداوند ملول وخسته نمی شود تا اینکه شما ملول وخسته نشوید و پسندیده ترین و دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای تعالی با دوامترین آنها است اگر چه اندک هم باشد.))این است سنت پیامبر گرامی اسلام و راه مسثقیم و راه وسط و میانه روی واعتدال میان روح با ماده و جسم با روح و موازنه بین بهره نفس و جسم با حق پروردگار،واین است شأن وصفت مسلمانان که ساعتی در خدمت خدا و ساعتی در خدمت قلب خویش است. هر وقتی را عملی است: شایسته است که مومن و مسلمان بداند که هر زمان وقتی چه چیزی را ایجاب می کند و چه چیزی فراخور آن وقت است از عمل دل یا زبان یا دیگر اندام ها که درست آنرا جستجو کند و در قیام بدان و انجام آن بکوشد تا هر چیز در جای خود واقع شود و با مقصود سازگار گردد و مورد قبول خدای عزو جل قرار گیرد.پس عمل مناسب در موقت مناسب چرا که خداوند متعال اکثر عبادات و فرایض را در اوقات مشخصی قرار داده است(( نساء ???/بقرة ???/بقرة???)). اوقات بنده چهار است:نعمت (هنگامی نعمت در یافت کند باید شکر کند)((صباء??)) بلیت (چون بلایی به دو رسد بر آن صبر و رضایت کند )((بقرة???.???/))طاعت (در وقت عبادت منت و احسان خدای را بر خود احساس کند)((یونس??))معصیت(در موقع گناه توبه و طلب آمورزش کند)((زمر??/)). حضرت ابوبکر (رض ) به حضرت عمر (رض) می گوید :((هان ای عمر بدان که خدای تعالی عملی را در روز دارد که در شب آن را نمی پذیرد و عملی را در شب دارد که آن رادر روز نمی پذیرد،یعنی برای هر عملی زمانی مشخص فرموده است)). برگزیدن و انتخاب اوقات نیکو و با فضیلت: شایسته و لازم است که مسلمان بر پیشی گرفتن در اعمال خیر و نیکو حریص باشدو اوقاتی را برای انجام کار های خیر و نیکو بر گزیند بجوید که خداوند بدان وقت ها خصایص و ویژگی های روحی معینی داده و بدان ویژگی ها آن اوقات را بردیگر اوقات برتری و فضیلت ارزانی داشته است. ـ در شب:خداوندساعات نزدیک به سحر را که یک سوم آخر شب باشد بر دیگر قسمت های شب فضیلت داده است.چنانکه در حدیث قدس آمده:((آیا کسی است که این اوقات شب که همه به خواب رفته اند و غافلند وبهترین وقت استو در آن شائه ریا نیست از من آمورزش طلبد تا او را بیامرزم ؟و کسی هست که توبه کند تا باز گشت او را بپذیرم؟وکسی هست که از من چیزی بطلبد تا به وی دهم؟و کسی هست مرا بخواند تا وی را اجابت کنم؟این ندای کریمانه تا دمیدن صبح ادامه دارد.))./خداوند پرهیز کاران را چنین وصف می کند/((ذاریات??.??)). ـ در روز: در روز های سال خداوند روز جمعه و آدینه و ده روز اول ماه ذی الحجه را بر سایر روزها برتری داده استو در این روزها دعای خیر و اعمال نیک ،مستحب تر و پسندیده تر است ولی بزرگ ترین و پر فضیلت ترین روز سال روز عرفه است و این روز به طور مطلق بزرگترین روز سال است . ـ در میان ماه ها:در میان ماه های سال ماه رمضان ماه هدایت و راهنمایی مردم و بیان هدایت و فرق بین حق و باطل که قرآن است نازل شد . ماه رمضان عید بزرگ مسلمانان و تجارت گاه صالحان و درست کاران و میدان مسابقه اعمال نیکو است .مهمترین جزء آن دهی آخر آن ماه است به دو دلیل _چون پایان ماه است و ارزش اعمال به فرجام و خاتم آن است_دوم اینکه شب بسیار پر ارزش لیلة القدر طبق احادیث صحیح در دهی آخر این ماه قرار دارد و این شب دعا خیراتش هزار برابر سایر شب هاست .خداوند در سوره توبه /?? بعد از ماه رمضان ماه های حرام را بر دیگر ماه های سال فضیلت نهاده که عبارتند از :رجب/ذوالقعده/ذو الحجه/محرم کیفر گناه در این چهار ماه سنگین تر است./از یک فروردین ماه تا پانزده تیر /ده آبان تا ده آذر . نظام روزمره ی زندگی مسلمان : اگر مسلمان بخواهد عمر وزندگیش با برکت باشد لازم است برابر با نظام روز مره ی زندگی در اسلام رفتار کند و برابر آن عمل نماید. این نظام اسلامی ایجاب می کند که مسلمان بامدادان زود از خواب برخیزد و شامگاهان زود بخوابد.روز انسان مسلمان از پگاه وسپیده دم و حداقل پیش از طلوع خورشید شروع می شود و بنابراین مسلمان وقتی بامداد را در می یابد و با آن روبرو می شود که پاک و پاکیزه است و هنوز نقص ها و دمهای عاصیان گناه کار که جزء در چاشت گاه روز از خواب خویش بر نمی خیزند آن را آلوده نکرده است .یکی از بزرگان سلف گفته است:((در شگفتم از کسی که نماز صبح را بعد از طلوع خورشید می خواند که چگونه خداوند به وی روزی میدهد!)) مسلمان روز خود را با طاعت خدا آغاز میکند و نماز واجب و سنت خود را به جای می آورد و آنچه برایش مقدور باشد از اذکار مأثوره با موادی که از پیامبر (ص) نقل شده است می خواند.و از قسمتی از قرآن را می خواند.و سپس صبحانه خویش را در کمال اعتدال صرف می کند و به کار حلال روزانه اش می پردازد که باید در تولید وآبادانی زمین و خدمت به مردم سهیم باشد و سر بار جامعه نشود /سوره هود??/و کار خود را به بهترین نحو وجدی انجام می دهد و باید سعی کند با زبان دست نصیحت و همکاری ومساعدت دیگران در روز برای خود صدقه ای بیندوزد.و به شکرانه اعضا و اندامهای بدن خود آنها را در راه اطاعت خدا و منافع خلق خدا و خیر وسود رساندن به دیگران به هر طریق و وجه ممکن به کار گیرد و استخدام نماید. به هنگام زوال خورشید از خط استوا با صدای موذن بهترین جامعه خود را پوشیده و به نماز جماعت میرود .و مسلمان نهار خود را از روزی پاک ودر حد اعتدال در وسط روز صرف می کند /سوره ی اعراف آیات ??.??/ و خواب نیمروز را اگر بتواند می کند ودر این حال مزاحم دیگران نمی شود/سوره ی نور آیه ی ??/. چون هنگام عصر فرا رسد و صدای اذان را بشنود از خواب قیلوله یا از جرگه کارش برمی خیزد و به دین نماز می شتابد و آن را تا هنگام غروب و زرد آقتاب تأخیر نمی اندازد و مانند منافقان نمی کند .چون اهمیت این نماز در قرآن آمده /سوره نور آیه ??/. چون هنگام غروب خورشید رسد ،مسلمانان به نماز مغرب می شتابند و آن را در اول وقت آن می خوانند و به ویژه که وقت آن تنگ است و بعد از بجا آوردن فریصه وسنت مقدار ممکن است اذکار رسول (ص) را می خواند. و آنگاه مسلمان شام خود را بدون اصراف و سخت گیریصرف می کند سپس نماز عشاء و سنت های آن را می خواند و سنت وتر را اگر عادت شب بیداری داشته باشد به تأخیر می اندازد والا پیش از خواب آن را نیز می خواند . شایسته است که مومن روزانه اوقاتی را به مطالعه وخواندن اختصاص دهد تا بر دانش خویش بیفزاید/سوره ی طه آیه ???/.مسلمان می تواند مدتی را به بازیها و سر گرمی ها مباح بپردازد به شرطی که به سایر حقوق او لطمه نزند/سوره ی رحمن آیه ?/. شایسته است مسلمان حقوق ده گانه راکه خدا به آن دستور داده رعایت کند که اولین آنها حق خدای تعالی /سوره ی نحل آیه ??/.بعد حق پدر ومادر بخصوص حق مادر /سوره ی احقاف آیه ??/.و بعد از آن حقوق خویشان ویتیمان ودرویشان وهمسایگان و همسر و زیر دستان را باید به دستور اسلام رعایت کرد/.سوره ی نساء آیه ??/.و از صفات مومن به دور است که در ادای نماز و حق خدای تعالی کوتاهی وسستی به خرج دهد/.سوره ی مومنون آیات ?.?/ماعون ?.?/.همچنین مسلمانان در وقت مناسب و بعد از دید و باز دید به رختحواب برود و دعای شب را هم بخواند و بر پهلوی راست بخوابد. وقت انسان میان دیروز و امروز و فردا: مسلمان باید بدور از افراط و تفریط حق این سه زمان را حفظ کند . متعلقان به گذشته:برخی از مردم هستند که تنها گذشته را می شناسند و تو گویی که جزء گذشته زمانی وجود ندارد.این اسیران گذشته چند دسته اند (الف) کسی که در زندگی به خود می بالد و افتخار به گذشتگان سر بلند خویش میکند بدون اینکه با افتخارات آنان بیافزاید یا از آنان درس عبرت بگیرد .فقط می گوید داشتیم داشتیم نه اینکه داریم داریم !-(ب) کسانی که تمام میراث و گذشته خود را خوب و بد را تفدیس و احترام می کنند و این اشتباه است چون آنها دارای رنگ محلی و زمانی خاصند و باید از بوته آزمایش بگذرند تا خوب و بدشان روشن گردد-اما میراث و گذشته مسلمانان از جنبهءالهی در بوته آزمایش و تردید قرار نگیرند و به تمام وکمال مورد تقدیرو احترام است. اما جنبه بشری میراث آن باید غر بال آزمایش بگذرد و باید بین آنچه پذیرفتنی است و آنچه پذیرفتنی نیست فرق قائل شده /احزاب آیه ??/. (ج) کسانی هستند که در گذشته زندگی می کنند این ها از گذشته تقلید کور کورانه می کنند فقط به این دلیل که گذشته گان آنها چنین کرده اند بدون اینکه گذشته را امتحان کنند و حق را از باطل جدا سازند و این کافر است به پیامبر هر زمانی /سوره ی هود آیه??.??/بقرة???/اعراف ??/انبیاء ??.??/زخرف ??.??/مائده ???/. (د) هستند کسانی که در پشیمانی و حسرت گذشته بسر میبرند و می گویند ای کاش این کار را می کردیم !ای کاش این طور نمی شد؟گذشته ها رفته و تقدیر الهی بوده و بر نمی گردد و مشغول بودن به آنچه در گذشته فوت شده ضایع کردن آینده و دیگر وقت است و مسلمانان باید از چنین منفی گرایی و وسوه انگیزی بپرهیزد /عمران ???/. آنها که آینده را می پرستند و اسیر آینده اند: همان طور که کسانی به گذشته چسپیده و غلو و اصراف نمودن هستند کسانی که در مورد آینده راه افراط و تفریط می پیمایند ،اینان به گذشته ی خود پشت کرده و از تاریخ گذشته ملت و دین خود و تاریخ انسانیت و بشریت چشم پوشیده و به کلی اعراض نموده و به حق و باطل گذشته خود ارزش نمی نهند،در حالی که باید از آنها پند و عبرت گرفت /حج آیه ??/. نگاه منفی بافانه به آینده:نگاه یأس و ناامیدی: برخی از مردم هستند که به آینده چشم دوخته اند ولی دیدی منفی و ناامیدانه و این از نبود ایمان است که اینان آینده را تا روی صبح می بینند و مثلاً می گویند چون قیامت نزدیک است.اصلاح مردم و تلاش و کار چه فایده ای دارند!و این در حالی است که هیچ کس از آینده و وقایع آن خبر ندارد پس باید یأس و نا امیدی را که ویرانگر زندگیند از خود دور کنیم پس باید تا آخرین نفس خود به جهاد و مبارزه و اصلاح و تلاش ادامه دهیم حتی اگر نتیجه آن را خود نگیریم ./احزاب??/شورا??/اعراف ???/انعام ???/یوسف ??/. استقبال از آینده و ربرو شدن با آن آرزو ها و رویا ها: موضعگیری منفی یانه دیگر نسبت به آینده این است عالم رویایی و رو در رو شدن با آینده تنها با آرزو های خالی و خوابهای پوچ بدون علم و عمل بدان و بدون برنامه ریزی منظم !* برخی از صالحان گفته اند:(( خواستن بهشت بدون عملی که موجب آن باشد گناهی است از گناهان.و به امید شفاعت پیامبر (ص) بودن بدون پیروزی از سنت وی نوعی فریب و غرور است . و امید و رحمت داشتن با وجود ارتکاب معاصی و گناهان حماتقت و نا دانی است .)) حضرت علی به فرزندش گفت:بر حذر باش از اینکه بر آرزو ها متکی باشی زیرا آرزو ها کالای احمقان است؛ قرآن کریم هم بر خیالات بی عمل همر بطلان می زند ./بقرة???-???/نساء???-???/اعراف ??-???/بقرة ???/فصلت ??/. عاشقان لحضات حاضرو زمان حال: مردمی هستند که به گذشته و آینده خود هیچ توجهی ندارند و برای روزی که در آن هستند زندگی می کنند. پس به آخرت خود اهتمام و اهمیت نمی دهند که چون آینده نا پیداست و بقول خودشان نقد را به نسیه نمی دهند ،و ذهن و اندیشه خود را با تاریخ و میراث گذشته مشغول نمی دارند چون گذشته پایان یافته جزء لحظات زمان حاضر نمی اندیشند (گذشته رفته و آینده ناپیدا فقط لحظه ای در آن مال توست ) اگر این سخن درست است و انسان تنها مالک لحظه ای است که در آن است چرا آن را تباه بکند و ضایع گرداند ؟!و چرا آن رادر طاعت و عبادت خدا بکار نگیرد ؟! نگاهی درست به زمان : نگاه ونگرش درست اسلامی برزمان ،بینشی است که گذشته ،آینده وزمان حال را در بر می گیرد و بهمگی آنها فراخور هر یک توجه دارد و هیچکدام را نا دیده نمی گیرد. نگاهی به گذشته ضروری و لازم است: لازم است که انسان نگرش صحیح و درست و توجه به گذشته را داشته باشد تا از رویدادها و سر نوشت ملت های گذشته و سنت الهی دربارهی آنان پند و عبرت بگیرد چون گذشته ظرف رویدادها و گنجینه عبرت ها و اندرز ها است /سورهی عمران ???.???.???/حج ??/مومن به دنبال حکمت است پس باید آنچه از گذشته فراخور امروز است ازآن استفاده کرد .نمی شود همه چیز را به دلیل قدیمی بودن رها کرد ،زیرا قدمت و کهنگی در بعضی از چیزها مزیت و برتری و فضل میباشد و اصولاً نمی توانند تازگی داشته باشند ...مانند خانه کعبه که کنهنگی ندارد.یا یک از فضایل قرآن که کلام خدا است و تازگی آن کهنه نمی شود و با گذشت اعصار تازه می ماند . نو گرایانی که راه اصراف و افراط را در پیش گرفته و هر چیز تازه را حتی مضر باشد در کهنه ترجیح می دهند .دانشمند عربی اسلامی مرحوم مصطفی صادق رافعی چنین آنان را مسخره میکند .((در واقع آنان می خواهند دین و زبان و خورشید وماه را تجدید کنند !!)) به علاوه کهنهگی و تازگی و قدیم وجدید دو امر نسبی هستند مثلاً چیزی در اینجا تازه است در مکان دیگر کهنه _در حال چیزی جدید است ولی در آینده قدیم میشود_و هر قدیمی زمانی تازه بوده است . بر مومن لازم است که همان طور امیر مومنان حضرت عمر بن خطاب (رض) :((خویشتن را به محاسبه بکشید پیش از آنکه شما را به محاسبه بکشند و خودتان اعمال خود را بسنجید پیش ار آنکه شما را بسنجند)) این کار را باید در پایان هر روز ،هر هفته ،هر ماه یا هر سال انجام داد و خود را بازرسی و باز سازی کرد . نگاهی به آینده: ضروری و لازم ایت که انسان نگاهی وتوجهی به آینده داشته باشد زیرا انسان بر حسب فطرت و طبیعتش به آینده بسته شده است و نمی تواند از آن غفلت کند همان طور که خدا به انسان حافظه را داده تا با گذشته رابطه بر قرار کند و او نیز قوه تخیل و مخیله را داده تا آینده را مجیم کند . از خصایص آینده این است که ناپیدا است و زود می آید /سوره ی لقمان ??/نحل??/حشر??/. بر خلاف فهم غلط عده ای که دین انسان را به گذشته پیوند میدهد،به حقیقت ووظیه و رسالت بزرگ دین آماده سازی برای زندگی بهتر و ماندنی تر است . البته این بدان معنی نیست که انسان آینده دنیایی خویش را مورد غفلت قرار میدهد.اسلام به مسلمان آموخته است که برای فردایش احتیاط لازم را بکند و آینده نگر باشد و ابزار و توشه فردایش را مهیا نماید ،خواه این فردا مربوط به امور دینی باشد یا امور دنیایی باشد .چنانچه همان طور پیامبر برای حفظ دین و برپایی شریعت اسلام به آینده توجه میکرد ،برای خانواده اش آذوقه و توشه یک سال را ذخیره می نماید و این با توکل به خدا منافاتی ندارد .و توسل به اسباب توکل است. نوگرا ( www.eslahe.com )ََََ


[ شنبه 89/5/23 ] [ 1:45 عصر ] [ علی فغانی ]

ارزش وقت، چالش‌ها و راه‌حل‌ها مهم‌ترین چیز در زند‌گی انسان که از ارزش والایی برخوردار است، وقت می‌باشد؛ که در واقع شیراز? حیات ما را تشکیل می‌دهد. ارزش وقت از آن جا دانسته می‌شود که خداوند در قرآن کریم سوره‌یی را به نام العصر «وقت یا زمان» فرو فرستاده و در جاهای دیگری از قرآن، به برهه‌هایی از زمان اشاراتی داشته است و می‌فرماید: ]والضحی واللیل اذا سجی[ «قسم به وقت چاشت و قسم به شب چون بپوشد» ]واللیل اذا یغشی والنهار اذا تجلی[ «قسم به شب چون بپوشاند و قسم به روز چون ظاهر شود» ]والفجر ولیال عشر[ «قسم به صبح و به شب‌های ده‌گانه» ]واللیل اذا عسعس والصبح اذا تنفس[ «و قسم به شب چون باز گردد و قسم به صبح چون بدمد» و در احادیث نیز داریم که رسول‌الله(ص) فرمودند: «در روز قیامت از عمر انسان به طور عموم و از جوانی به طور خصوص پرسیده می‌شود که در چه راهی سپری شده است» و فرمودند: «فراغت را قبل از این که مشغول شوی غنیمت بشمار» اینها همه بیانگر ارزش و اهمیت وقت است که به طور مختصر و فشرده بیان شد؛ پس حال بر ما است تا از وقت خویش به طور درست در قالب یک برنامه‌ریزی دقیق استفاد? بهینه نماییم. خصایص و ویژگی وقت بر ما واجب است که این ویژگی ها را به درستی دریابیم و متوجه آنها باشیم و در پرتو این ویژگی ها با وقت و زمان بر خورد کنیم .

1_سرعت انقضا و سپری شدن وقت: وقت چون ابر به سرعت می گذرد و چون بادتندی روان است خواه همراه با شادی باشد یا اندوه .

2_ وقتی که گذشت بر نمی گردد و عوضی ندارد : حسن بصری چه زیبا گفته : ((هیچ روزی نیست که سپیده بدمد و ندائی سر ندهد و انسان را مخاطب خود نسازد که : ای فرزند آدم ، من مخلوق تازه ای هستم و بر عمل تو گواهم پس از من توشه ای بیندوز زیرا چون گذشتم هرگز تا رستاخیز بر نمی گردم .

 3_ به راستی وقت گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد : با توجه به اینکه وقت زود گذر است و آنچه گذشت هرگز بر نمی گردد و عوض ندارد پس وقت نفیس ترین و گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد زیرا هر عملی و هر تلاشی در قالب «وقت» صورت می گیرد و هر چیزی که انسان به دست می آورد در لابلای ثانیه های عمر است بنا براین وقت در واقع چه برای افراد و چه برای جامعه سرمایه ی حقیقی است .

 حسن بصری گفته : ((ای فرزند آدم تو جز مجموعه ای از ایام نیستی پس هر گاه روزی گذشت برخی از تو گذشته است ))! انسان زمانی قدر وقت را می داند که بدان دسترسی ندارد ! وقت کشان درحقیقت خود را می کشند : کسانی که با مشغول کردن خود به کارهای بیهوده می گویند ما می خواهیم وقت کشی کنیم ! و این بیچارگان بینوا نمی دانند که هر کس وقت خود را بکشد به حقیقت خویشتن را کشته و نفس و زندگی خویش را از میان برده است و این خود کشی تدریجی است . اما قبل از این که دنبال راه‌کارها باشیم، ابتدا باید چالش‌هایی را که فرا روی ما قرار دارد و به طور خواسته و ناخواسته باعث هدر رفتن وقت‌مان می‌گردد، بشناسیم. یا درنظرداشت این مسأله که هم? ما یک اندازه وقت داریم؛ یعنی در 24 ساعت شبانه روز، باید چند اصل اساسی را در نظر داشته باشیم: 1- چه وقت می‌توانیم بهتر کار کنیم (صبح، ظهر، شام)؟ 2- باید بدانیم که همواره با مشکلات سروکار داریم، چرا که زند‌گی همین است. (داشتن مشکلات زیاد) 3- دفترچ? جیبی همراه خود داشته باشیم تا در آن مشکلات خویش را بر اساس اولویت‌ ثبت نموده و در صدد راه‌حل آنها باشیم. برنامه‌ریزی دقیق آن است که در بار? کارهای‌مان فکر کرده و سپس در مرحلة عملی پیاده نماییم. عواملی که باعث تباهی وقت‌مان می‌گردند: 1- عدم آمادگی لازم برای انجام کارها. 2- برنامه‌ریزی غلط (کارها را در جای نامناسب گذاشته و در اوقات نامناسب انجام‌دادن) 3- هر لحظه تغییردادن کارها و وظایف از قبل برنامه‌ریزی‌شده. 4- صحبت‌ها، برخوردها و تماس‌های نا‌به‌هنگام. 5- زیاده روی در دیدن برنامه‌های تلویزیونی. 6- مطالع? موضوعات نامرغوب به گونة پراکنده. 7- پرحرفی‌ و زیاده‌گویی در محافل و مجالس. 8- نیمه‌کاره گذاشتن کارها و شروع‌کردن به کاری دیگر. 9- غیبت، خبرچینی‌ و گفتگو پیرامون موضوعات پیش‌پا افتاده. 10- خواب‌های نامنظم وسط روز. راه‌کارهای استفاد? بهینه از وقت 1- در اول هر هفته، لیست کارهایی را که می‌خواهید در طول هفته انجام دهید تهیه نمایید و سپس روزانه به آن مراجعه کنید. 2- به خاطر بهتر تهیه‌نمودن لیست، کارهای خود را اولویت‌بندی نمایید؛ به این ترتیب که کدام کارها را در قدم اول، دوم و سوم باید انجام داد. 3- باید بدانید که کار شما ارزش انجام‌دادن را دارد و یا اگر کسی دیگر کار شما را می‌تواند انجام دهد، به او بسپارید. 4- کارهای هدر دهند? زمان را کم نمایید. 5- نَه گفتن را یاد بگیرید. 6- روی اعصاب خود تمرکز داشته باشید و در رابطه با وقت عجله نکنید. 7- بیش از این که صحبت نمایید، گوش کنید. (قبل از این که گوینده باشید، شنونده باشید) 8- در حالاتی که منتظر کسی یا کاری هستید، مطالعه نمایید یا چیزهای لازم را حفظ نمایید و... 9- وقت‌شناس (دقیق) باشید. اگر همیشه دیر بجنبید، ضمن این که وقت خود را ضایع کرده‌اید، باعث ضیاع وقت دیگران نیز شده‌اید. 10- خواب‌های کوتاه روزانه داشته باشید، شب‌هنگام اگر کار خاصی چون مطالعه، حساب‌داری، مهمان‌نوازی و... ندارید، به وقت به رخت‌خواب بروید و اگر ممکن است زود آرام گرفته و بخوابید. 11- کارهای اساسی روزمر? خود را انجام دهید و امروز و فردا نکنید. 12- وقایع دلخراش و ناهنجاری را که برای‌تان رخ داده است را مکرراً به یاد نیاورید؛ چرا که باعث از بین رفتن وقت‌تان شده و در عین حال هیچ سودی برای‌تان ندارد؛ حتی‌ بکوشید آن‌ها را فراموش کنید. 13- حتماً ساعت و تقویم همراه خود داشته باشید تا در وقت ضرورت به دنبال‌شان نگردید. 14- مزاحمین خویش را کم کنید و نیز به آن‌ها بفهمانید که کارهای زیادی برای انجام‌دادن دارید. 15- از کسانی نباشید که می‌خواهند همیشه با هر کس، در هر مورد و در هر کجا صحبت نمایند. 16- کوشش نمایید تا کارهایی را که قرار است فردا انجام دهید، طی یک لیست آماده نمایید؛ وقایع غیر مترقبه استثنا است. 17- قسمتی از وقت خود را همراه خانواده، دوستان و فرزندان‌تان سپری نمایید؛ البته در صورتی که کارهای مهم‌تری نداشتید. 18- باید بدانید موضوعاتی که به آن‌ها برمی‌خورید، چقدر وقت شما را می‌گیرد، تا از انجام کارهای بعدی خود نمانید. و برنام? خویش را در صورتی که صحیح باشد، به پیش ببرید؛ هر چند انجام آن دشوار باشد. 19- در بین اوقات خود فرق قایل شوید؛ مثلاً وقت مطالعه، تفریح، دید‌وبازدید، فکرکردن، فعالیت‌های اجتماعی و... را از هم باز شناسید.


[ شنبه 89/5/23 ] [ 1:35 عصر ] [ علی فغانی ]

سخنان معصومان (ع)اهمیت وقت پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم: «کُن عَلی عُمرِکَ اَشَحُّ مِنکَ عَلی دِرهَمِکَ وَ دینارِک.» (بحارالانوار، ج 77، ص 76) در مورد عمر خود بخیل تر از پول و ثروت خود باش. پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم: «اِغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ: حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ، وَ صِحَّتَک قَبلَ سُقمِکَ،وَ فِراقَکَ قَبلَ شُغلِکَ، وَ شَبابَکَ قَبلَ هِرَمِکَ، و غِناکَ قَبلَ فَقرِک.» (کنزالعمال، حدیث 43490) پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمار: زندگی را قبل از مرگ، سلامتی را قبل از بیماری، فراغت را قبل از اشتغال به کار، جوانی را قبل از پیری و بی نیازی را قبل از تهی دستی. امام علی علیه السلام: «تَزَوَّد مِن یَومِکَ لِغَدِکَ، وَ اغتَنِم عَفوَ الزَّمانِ، وَانتَهِز فُرصَةَ الاِمکان». (غررالحکم، ج 1، ص 394) از امروزت برای فردایت توشه برگیر، و کثرت وقت را غنیمت شمار، و از فرصت بودن استفاده کن. امام علی علیه السلام: «اِنَّ اَوقاتَکَ اَجزاءُ عُمرِکَ، فَلا تَنفِذلَک وَقتاً اِلّا فیما یُنجیکَ.» (غررالحکم، ج 1،ص 252) همانا وقتهای تو، جزء جزء عمر توست، پس بکوش وقتت جز در مواردی که موجب نجاتت می شود، تلف نشود. امام علی علیه السلام: «اَلمُؤمِنُ مَشغُولٌ وَقتُه» (غررالحکم، ج 3، ص 273) همه وقت مؤمن، پر است. امام علی علیه السلام: «فَتَدارَک مابَقِیَ مِن عُمرِکَ، وَلاتَقُل غَداً اَو بَعدَ غَدٍ، فَاِنَّما هَلَکَ مَن کانَ قَبلَکَ بِاِقامَتِهِم عَلی الاَمانیّ وَ التَّسویف حَتّی اَتاهُم اَمرُ اللّهِ بَغتَةً وَ هُم غافِلُون» (اصول کافی، ج 2، ص 136) با آنچه از عمرت باقی مانده است گذشته را جبران کن، فردا و پس فردا نگو، زیرا گذشتگانی که به هلاکت رسیدند به علّت پایداری در آرزوها و امروز و فردا کردن بود، تا آن زمان که ناگهان فرمان خدا (مرگ) به سویشان آمد و آنان در غفلت به سر می بردند. امام علی علیه السلام: «مِنَ الخُرقِ المُعاجَلَةُ قَبلَ الاِمکانِ وَالاَناءُ بَعد الفُرصَة». (نهج البلاغه، حکمت 363) از نادانی شخص، عجله کردن پیش از امکان و از دست دادن امکانات پس از فرصت است. امام علی علیه السلام: «اَشَدُّ الغُصَصِ فَوتُ الفُرَص» (غررالحکم، ج 2، ص 441) سخت ترین غصّه ها، از دست دادن فرصتهاست. امام علی علیه السلام: «اِحذَرُوا ضِیاعَ الاَعمارِ فیما لایَبقی لَکُم فَفائِتُها لایَعُود» (غررالحکم، حدیث 2618) از تباه شدن عمرها در چیزی که برایتان باقی نمی ماند حذر کنید چرا که عمر رفته باز نمی گردد. امام سجاد علیه السلام: «وَعَمِّرنی ماکانَ عُمری بِذلَةً فی طاعَتِکَ، فَاِذا کان عُمری مَرتَعاً لِلشِّیطانِ فَاَقبِضنی اِلَیک» (صحیفه سجادیه، دعای 20، ص 131) خدایا! تا هنگامی که عمرم در راه اطاعت فرمان تو به کار می رود، به من عمر بده و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شد، مرا بمیران. امام صادق علیه السلام: «لَیسَ شَی ءٌ اَعَزّ مِن قَلبِکَ وَ وَقتِک» (لآلی الاخبار، ج 1، ص 16) هیچ چیزی عزیزتر از روح و وقت تو نیست. الحمدلله رب العالمین ، وصلی الله وبارک وسلم علی رسوله الامین محمد وآله وصحبه اجمعین . ... قرآن کریم وسنت نبوی ازجنبه ها و جهات متعدد و به صورت های گوناگونی به «وقت / زمان » توجه و عنایت ویژه ای داشته اند واز آن به عنوان نعمتی بزرگ ازجانب خداوند یاد کرده اند . آن جا که قرآن از منت ارزانی داشتن « وقت / زمان» وبیان عظمت فضل خداوند برانسان بااعطای آن سخن می گوید : «وسخر لکم الشمس والقمر دائبین وسخر لکم الیل والنهار وآتاکم من کل ما سألتموه وإن تعدوا نعمت الله لا تحصوها ... » ابراهیم / 33-34 [ وخورشید وماه رامسخر شما کرده است که دائماً به برنامه خود ادامه می دهند وشب راوروز را مسخر شما ساخته است ، واز هر چه خواسته اید به شما داده است ، واگر بخواهید نعمت های خدا رابشمارید نمی توانید آن ها راشمارش کنید .... ] ودرجایی دیگر می فرمایند : « و هو الذی جعل الیل والنهار خلفه لمن اراد أن یذکر أوأراد شکور » فرقان / 62 [ خدای رحمان کسی است که شب وروز را جایگزین یکدیگر می سازد ، برای انسانی که بخواهد به یاد خدا باشد یابخواهد سپاسگزاری کند . ] خداوند جهت نشان دادن اهمیت » وقت / زمان « وبیان آن درآغاز سوره های مکی به اجزای معینی ازآن سوگند یاد کرده است ، مانند شب ( لیل ) ، روز ( نهار ) ، بامداد ( فجر ) ، چاشت ( ضحی ) وعصر ، همان گونه که می فرماید : « واللیل إذا یغشی والنهار إذا تجلی « [ سوگند به شب دران هنگام که جهان رابپوشاند وسوگند به روز هنگامی که تجلی کند وآشکار وظاهر گردد . ] و : » والضحی واللیل إذا سجی » [ سوگند به روز درآن هنگام که آفتاب برآید وهمه جا را فراگیرد وسوگند به شب درآن هنگام که آرام گیرد . ] و : « والعصر إن الانسان لفی خسر » [ به عصر سوگند که انسان ها همه در زیانند مگر ... ] بدیهی است که مفسران مسلمان بر این باورند که هر گاه خداوند به چیزی از آفریده هایش سوگند یادکند بدان جهت است که انظار بندگان خودرا بدان جلب کند وآنان را متوجه بزرگی منافع وآثار آن گرداند . سنت نبوی نیز بر اهمیت « وقت / زمان » وارزش آن تأکید می کند ومسؤلیت انسان را دربرابر زمان ووقت وبازخواست از آن ، درپیشگاه خداوند ودر روز رستاخیز را مقرر می کند تا جائی که دو سؤال اصلی ومهم از چهار سؤال وپرسش اساسی ای که درروز قیامت متوجه هر مکلفی خواهد شد به سؤال از « وقت » اختصاص دارد . از معاذ بن جبل رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : « لن تزول قدما عبد یوم القیامه حتی یسأل عن اربع خصال : عن عمره فیما افناه وعن شبابه فیما ابلاه وعن ماله من أین إکسبه وفیما انفقه وعن علمه ماذا عمل به . » [ در روز رستاخیز هرگز گام های بنده خدا ازمیدان محاسبه تکان نمی خورد تا این که او را از چهار خصلت سؤال کنند : اول این که عمر واوقات زندگی خود را درچه چیزی فنا کرده است ؟ دوم ، ازجوانیش که درچه راهی آن رابه پیری رسانیده است ؟ سوم ، ازمالش که آن راازکجا واز چه راهی بدست آورده است ، ودرچه راهی وچگونه آن راخرج کرده است ؟ وچهارم ، از علم ودانشش که باآن چه کارکرده است ؟ به روایت بزار وطبرانی بااسنادصحیح ومتن حدیث ازطبرانی است .] برهمین اساس است که حجه الاسلام امام محمد غزالی رحمه الله علیه درجمله ای نغز وشیوا می فرمایند : « ... وهر نفسی از عُمر ، گوهری است که باآن سعادتِ ابد را صید توان کرد . » «وقت » خصایص وویژگی هایی دارد : • سرعت انقضا وسپری شدن وقت . • وقتی که گذشت بر نمی گردد . ( حسن بصری می فرمایند : هیچ روزی نیست که سپیده دم بدمد وندای سرندهد وانسان را مخاطب خویش نسازد که : ای فرزند آدم ، من مخلوق تازه ای هستم وبرعمل تو گواهم پس از من توشه ای بیندوز ، زیرا چون گذشتم هرگز تا روز رستاخیز برنمی گردم . » • براستی وقت گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد . با توجه به این که وقت زودگذراست وگذشته آن هرگز برنمی گردد وهیچ چیز ی جای آن رانمی گیرد وعوض ندارد ، پس وقت نفیس ترین وگرانبهاترین چیزی است که انسان دارد واین ارزشمندی وگرانبهایی وقت بدان جهت است که « وقت » ، ظرف هر عملی وهرتلاشی وهرچیزی است که انسان بدست می آورد . بنابراین وقت درواقع چه برای افراد وچه برای جامعه سرمایه حقیقی انسان است . براستی به گفته ی امام شهید حسن البناء رحمه الله علیه وقت « زندگی » است وزندگی انسان جز وقت چیز دیگری نیست ، وقتی که ازلحظه تولد تا لحظه مرگ ووفات می گذرد وانسان آن راپشت سر می گذارد . ودراین باره بازهم حسن بصری گفته است ؛ « ای فرزند آدم تو جز مجموعه ای از ایام نیستی . پس هرگاه روزی گذشت بعضی وبرخی ازتوگذشته است ! واما تکلیف مسلمان درقبال وقت : وزمانی که «وقت » این همه اهمیت داشته باشد تاآن حدی که وقت حقیقتاًزندگی است ، پس برانسان مسلمان تکلیفی بلکه تکالیفی دربرابر وقت وزمان واجب گردیده است که باید این وظیفه وتکالیف خویش را دربرابر وقت بخاطر داشته باشد وآن رادرنظر داشته باشد تافراموش نشوند ووظایفش را از دایره شناخت ، ادراک وحرف به دایره ایمان ، باور ، اراده وعمل منتقل کرده وبه مورد اجرا بگذارد وبدان ها عمل کند . حرص براستفاده به موقع از وقت : اولین وظیفه انسان مسلمان دربرابر وقت خویش آن است که آن راحفظ کرده ومراقب ومواظب آن باشد ، همان گونه که از مال خود محافظت به عمل می آورد ، بلکه باید محافظت از وقت ، بیشتر از محافظت از مال باشد وبایستی دراستفاده ازتمام وقتش حریص بوده وآن را درراه منافع دین ودنیا به کار گیرد وهم چنین آن رادرمواردی که به سود وسعادت ملتش ورشد وترقی روحی ومادی آن باشد ، صرف کند واز آن بهره گیرد ... وهرنفسی از عُمر ، گوهری است که باآن سعادت ابد راصید توان کرد . پیشینیان گفته اند : « ازجمله علامات خشم خداوند اضاعه وقت وتلف کردن آن است . » ونیز گفته اند : « وقت شمشیر بران است ، اگر تو او را قطع نکنی او تورا قطع خواهد کرد . » با تمامی این اوصاف مشاهده می شود که ایرانیان ارزش زیادی برای « وقت وزمان » قایل نمی شوند وساعت ها وقت گرانبهای خود ودیگران را بیهوده تلف می کنند ودریغ از حتی افسوسی ! جلسات ونشست های ادارات وسازمانها همیشه باتأخیرهای غیرقابل باوری برگزار می شود . ساعت ها وقت مردم در ادارات ، بیمارستان ها ، انواع صف ها و ... تلف می شود وکسی هم جوابگو نیست ومحترمانه ترین جوابی که بدهند این است که « عجله نکن ، عجله کار شیطان است . » اشتباه نکرده اند که گفته اند هنر نزد ایرانیان است وبس ! البته دراتلاف وقت خود ودیگران . مرحوم احمد بورقانی می گیند : « به قول محسن مخملباف که هر کجا هست خداوند به سلامت دارش ، همه ما خواسته یا ناخواسته قاتل آشنا وغریبه هستیم . زیرا بلایی راسرِ دوست وغریبه می آوریم که قاتل سرِ مقتول می آورد . مخملباف می گوید : کار قاتل چیزی نیست جز به هدردادن ، تلف وکوتاه کردن عُمر مقتول . کسی که امید دارد 70 سال زندگی کند ممکن است در 50سالگی به دست فردی کشته شود . به بیان دیگر قاتل 20سال عُمر اورا تلف وکوتاه کرده است . حال اگر کسی دو ساعت وقتِ غریبه وآشنایی رابی جهت به هدر دهد وتلف کند یعنی دوساعت عُمر او راکوتاه کرده وهمان کار قاتل را انجام داده است . [ احمد بورقانی ، روزنامه اعتمادملی ، ص 16 ، دوشنبه ، 11 دی ماه 1385 ، شماره 267 ] . درد اتلاف وقت خود ودیگران دردی است همه گیر به گونه ای که قُبح خود رااز دست داده است ، حتی فعالان عرصه ی « بیداری اسلامی » و « حرکت اسلامی » نیز بدان مبتلا گشته اند وبه قول معروف همرنگ جماعت شده اند . ازمردم عادی نمی توان انتظار زیادی داشت اما رسوخ این « بیماری » کشنده دربدنه « حرکت اسلامی » قابل قبول نیست . زیرا حاملان وداعیان « حرکت اسلامی » خود به این فرموده خداوند مهربان ایمان وباور دارند که : « لتسئلن یومئذ عن النعیم » . تکاثر / 8 [ در آن روز از نازونعمت بازخواست خواهید شد . ] ومگر « وقت وزمان » از گرانبهاترین وباارزش ترین نعمات خداوند عزوجل برای انسان نبوده ونیست ؟ پس چگونه آن رابه آسانی وغافلانه هدر می دهیم ؟ درحالی که پیشینیان ما ( رحمت خدا برایشان باد ) برآن حریص بودند ولحظه لحظه ی آن را ظرفی برای انجام اعمال صالحه وآبادانی زمین قرار می دادند . متأسفانه درتمام جلسات اطلاعی – آموزشی ومشورتی حرکت های اسلامی « وقت وزمان » تلف شده وهدر می رود . گرچه هدف ونیت خیر است ، اما خیر بودن نیت نمی تواند توجیه کننده ی اتلاف وقت وهدر دادن عُمر حاضران باشد . چند سال پیش فیلمی دیدم ، درآن فیلم شخصی از بازیگر نقش اول پرسید ساعت چند است؟ واو در جواب گفت : این جا وقت آن قدر ارزش ندارد که مجبور شوم « ساعت » ی تهیه کنم . ( نقل به مضمون ). به امید روزی که « وقت » برایمان آن قدر ارزش داشته باشد که مجبور شویم « ساعتی » تهیه کنیم وبه قول مخملباف « قاتل » دیگران نباشیم . باید ازخودمان شروع کنیم وحضور به موقع درجلسات ، نشست ها و محل کار برایمان تبدیل به ملکه شود . چون « یک انسان مصمم گروهی را به حرکت درمی آورد و گروهی خروشان ، جهان را تکان خواهد داد . » وَ وَفِقنا اللهمَ برحمتک ولطفک أن نسیر علی مسیر الکمال وطی الصراط .


[ شنبه 89/5/23 ] [ 1:32 عصر ] [ علی فغانی ]

37- مَثَل دراز گوش 
(مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُواْ التَّوْرَلةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ ا لْحِمَارِ یَحْمِلُ اءَسْفَارًا(418) بِئْسَ مَثَلُ ا لْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ یَهْدِى ا لْقَوْمَ الظَّلِمِینَ ).(419)
((کسانى که مکلّف به تورات شدند، ولى حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشى هستند که کتابهایى حمل مى کند، (آن را بر دوش مى کشد اما چیزى از آن نمى فهمد!) گروهى که آیات خدا را تکذیب کردند، مثال بدى دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمى کند)).
در مثل آنان که بر تورات چند
بار کرده گشته اند اندر پسند
حمل آن را پس نکردند آن کسان
آن چنانکه بود حقِّ حمل آن
بر مثال آن حمارى کز عتاب
مى نماید حمل اسفار و کتاب
بى خبر از پشت خویش آن بى تمیز
کآنچه در بار است مى باشد چه چیز
بد بود مانا مثال آن گروه
که به آیات خداوند از وجوه
آن کسان تکذیب کردند از گمان
راه ننماید خدا بر ظالمان (420)
وجه تشبیه  
خداوند متعال در این آیه ، قوم از خود راضى ((یهود)) را که تنها به نام تورات یا تلاوت آن قناعت کردند، بى آنکه در محتواى آن اندیشه کنند و عمل نمایند، به ((دراز گوشى تشبیه کرده )) که کتابهایى بر پشت آن حیوان بار کنند، و او از کتاب چیزى جز سنگینى احساس نمى کند، و برایش تفاوت ندارد که سنگ و چوب بر پشت دارد یا کتابهایى که دقیق ترین اسرار آفرینش و بهترین برنامه هاى زندگى در آن است .
وجه شباهت ((حماقت و نادانى )) است که این حیوان در این جهت ضرب المثل خاصّ و عام است .
(421)
((این گویا ترین مثالى است که براى ((عالم بى عمل )) مى توان بیان کرد که سنگینى مسؤ ولیت علم را بر دوش دارد بى آنکه از برکات آن بهره گیرد. و افرادى که با الفاظ قرآن سر و کار دارند، ولى از محتوا و برنامه عملى آن بى خبرند، مشمول همین آیه اند. این احتمال نیز وجود دارد که ((یهود)) با شنیدن آیات نخستین این سوره و مانند آن که از موهبت بعثت پیامبرصلى اللّه علیه و آله و سلّم سخن مى گوید، گفته باشند که ما نیز اهل کتابیم ، و مفتخر به بعثت ((حضرت موسى کلیم )) هستیم ، قرآن در پاسخ آنها مى گوید: چه فائده ؟ که دستورهاى ((تورات )) را زیر پا نهادید و آن را در زندگى خود هرگز پیاده نکردید.
ولى به هر حال هشدارى است به همه مسلمانان که مراقب باشند سرنوشتى همچون یهود پیدا نکنند، این فضل عظیم الهى که شامل حال آنها شده ، و این ((قرآن مجید)) که بر آنها نازل گردیده ، براى این نیست که تنها در خانه ها خاک بخورد، یا به عنوان ((تعویذ چشم زخم )) حمایل کنند، یا براى حفظ از حوادث به هنگام سفر از زیر آن رد شوند، یا براى میمنت و شگون خانه جدید همراه ((آیینه )) و ((جاروب )) به خانه تازه بفرستند، و تا این حدّ آن را تنزّل دهند، و یا آخرین همّت آنها تلاش و کوشش براى تجوید و تلاوت زیبا و ترتیل و حفظ آن باشد، ولى در زندگى فردى و اجتماعى کمترین انعکاسى نداشته باشد و در عقیده و عمل از آن اثرى به چشم نخورد)).
(422)
عالم بى عمل  
((بدون شک تحصیل علم ، مشکلات فراوانى دارد، ولى این مشکلات هر قدر باشد در برابر برکات حاصل از علم ناچیز است ، بیچارگى انسان روزى خواهد بود که زحمت تحصیل علم را بر خود هموار کند، امّا چیزى از برکاتش عائد او نشود، درست بسان چهارپایى است که سنگینى یک بار کتاب را به پشت خود احساس مى کند، بى آنکه از محتواى آن بهره گیرد)).(423)
در بعضى از تعبیرات ، عالم بى عمل به ((ابر بى باران ))، و ((درخت بى ثمر)) و ((کمان بى زه )) (یعنى تفنگ بى فشنگ ) تشبیه شده است ، چنانکه گفته اند:
((اَلْعِلْمُ بِلا عَمَلٍ ،کَالسَّحابِ بِلا مَطَرٍ وَکَالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ وَکَالْقَوْسِ بِلا وَتَرٍ)) و مانند این تشبیهات که هر کدام بیانگر گوشه اى از سر نوشت شوم عالم بى عمل است .
سعدى در این باره مى گوید:
((دو کس رنج بیهوده بردند و سعى بى فایده کردند یکى آنکه گردکرد و نخورد و دیگر آنکه علم آموخت و عمل نکرد)).
(424)
((هر که علم خواند و عمل نکرد بدان ماند که گاو راند و تخم نیافشاند)).(425)
اصولاً از بعضى از روایات استفاده مى شود که عالم بى عمل ، شایسته نام عالم نیست ، چنانکه رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم مى فرماید:
((لا یَکُونُ الْمَرْءُ عالماً حَتّى یکُونَ بِعِلْمِهِ عاملاً؛
(426) انسان آنگاه عالم است که به علمش عمل کند)).
امام على علیه السّلام مى فرماید:
((الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ ،فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ ،وَالْعِلْمُ یَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فإِنْ اءَجابَهُ وَإِلاّ ارْتَحَلَ عَنْهُ؛
(427) علم با عمل تواءم است ، پس هر کس چیزى را مى داند، باید به آن عمل کند و علم فریاد مى زند و عمل را به سوى خود دعوت مى کند؛ اگر به او پاسخ مثبت داد از آن علم سود برده مى شود و الاّ، از آنجا کوچ مى کند)).
از امام سجادعلیه السّلام نیز روایت شده که مى فرماید:
(( وما العلم باللّه و العمل إ لاّ إ لفان مؤ تلفان ، فمن عرف اللّه خافه ، وحثّه الخوف على العمل بطاعة اللّه ، وإ نَّ اءرباب العلم و اءتباعهم الّذین عرفوا اللّه فعملوا له و رغبوا الیه )).
(428)
((علم و عمل دو دوست صمیمى یکدیگرند، بنا بر این هر کس خدا را بشناسد از (مخالفت در برابر دستورات ) او مى ترسد، و همین ترس او را به عمل و اطاعت خدا وا مى دارد، و عالمان حقیقى کسانى هستند که خدا را به خوبى شناخته اند و به مقتضاى علمشان عمل مى کنند و به سوى او رغبت دارند)). چنانکه خداوند مى فرماید: (...إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ ا لْعُلَمََّؤُاْ...)(429)؛ ((همانا از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى ترسند)).
امام صادق علیه السّلام نیز در مورد کلمه (ا لْعُلَمََّؤُاْ) فرمود:
((یعنى بالعلماء مَن صَدّق قوله فعله و مَن لم یصدق فعله قوله فلیس ‍ بعالم )).
(430)
((عالم کسى است که گفتارش با عملش هماهنگ باشد و کسى که کردارش ‍ گفتارش را تصدیق نکند، عالم نیست )).
سعدى هم با اقتباس و استفاده از این آیات و روایات مى گوید:
علم چندانکه بیشتر خوانى
چون عمل در تو نیست نادانى
نه محققّ بود نه دانشمند
چارپایى بر او کتابى چند
آن تهى مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر(431)
امام خمینى قدّس سرّه در این باره مى فرمود:
((علمى که تربیت در او نباشد، تزکیه در او نباشد، این علم فایده ندارد، همانطورى که اگر الاغ و حمار، اگر چنانچه الاغ به بار او کتاب باشد، هر کتابى باشد، کتاب توحید باشد، کتاب فقه باشد، کتاب انسان شناسى باشد، هر چه باشد، در بار او باشد و به دوش او باشد چطور فایده ندارد و آن حمار از او استفاده نمى کند، آنهایى هم که انبار علم در باطنشان هست و باطنشان تمام علوم را فرض کنید، تمام صناعات را، تمام تخصصات را داشته باشند، لکن تربیت و تزکیه نشده باشند، آنها هم آن علومشان براى آنها فایده ندارد بلکه بسیارى از اوقات مضر است ...
چه بسا عالمانى که براى بشر تباهى هدیه مى آورند، آنها از جهال بدتر هستند و چه بسا متخصصانى که براى بشر هلاکت ایجاد مى کنند، تباهى ایجاد مى کنند، آنها از مردم عامى بدتر هستند ضررشان بیشتر است ، همان است که قرآن فرمود که ((کمثل الحمار)) و از آن هم بالاتر اینکه موجب صدمه به دیگران مى شود...
میزان علم را خداى تبارک و تعالى به وسیله انبیا ذکر فرموده است و واقع مطلب همین است که ((العلم نورٌ)) علم نورى است که خدا در قلوب مردم او را وارد مى کند، اگر نورانیت آورد، براى انسان این علم است و اگر چنانچه حجاب شد براى انسان ، آن علم نیست ، آن حجاب است ((العلم هو الحجاب الاکبر)).
(432)
البتّه همان گونه که علم بى عمل بى فائده ، بلکه مضرّ است ، عمل بدون علم نیز بى ثمر است .
چنانکه پیامبر گرامى اسلام در این باره مى فرمایند:
((مَن عَملَ على غیرِ عِلمٍ کان ما یفسده اءکثر مّما یصلح ؛
(433) هر کس بدون علم عمل نماید، فسادش بیشتر از اصلاح است )).
صاحب کتاب ((تفسیر امثال القرآن )) در ذیل تمثیل آیه مورد بحث مى نویسد:
((امروزه که اغلب مردم از معنویّات رو بر تافته و بیشتر به مادّیات و عوامل ظاهرى روى آورده اند، مرسوم چنین است : که در منازل یکى از وسائل مبلمان و زینت سالنها و ویترن هائى است زیبا که در آن دوره هایى از کتابهاى نفیس از قبیل تفاسیر قرآن مجید، دائرة المعارف ، کتابهاى لغت به زبانهاى مختلف با قطعهاى برابر و جلدهاى رنگارنگ چیده شده ، بدون آنکه صاحبان خانه ها و ساکنان منازل توانایى علمىِ استفاده از آن را داشته باشند و یا آن که مختصر اشتیاقى براى مطالعه آنها نشان دهند. این کتابهاى مفید که در حقیقت محبوس ‍ شده و دیگران هم که سواد کافى و علاقه براى خواندن آنها را دارند از توفیق مطالعه آنها محرومند و فقط براى خود نمایى و تظاهر تهیه شده است )).
(434)


[ شنبه 89/5/23 ] [ 9:10 صبح ] [ علی فغانی ]

35- مَثَل زندگى دنیا و آب باران 
( اعْلَمُوَّاْ اءَ نَّمَا ا لْحَیَوا ةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِى ا لاَْمْوَا لِ وَا لاَْوْلَدِ کَمَثَلِ غَیْثٍ اءَعْجَبَ ا لْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَلهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَمًا وَفِى ا لاَْخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نٌ وَمَا ا لْحَیَوا ةُ الدُّنْیَآ إِلا مَتَعُ ا لْغُرُورِ ).(396)
((بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخر فروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است ، همانند بارانى که محصولش ‍ کشاورزان را در شگفتى فرو مى برد، سپس خشک مى شود به گونه اى که آن را زرد رنگ مى بینى ؛ سپس تبدیل به کاه مى شود! و در آخرت ، عذاب شدید است ، یا مغفرت و رضاى الهى ؛ (به هر حال ) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست )).
مى بدانید اینکه نبود بى ز سهو
این حیات دنیوى جز لعب و لهو
بازى اطفال و مشغولىّ بد
بازتان دارد ز خیرات ابد
جز تفاخر جز تکاثر زینتش
نیست در مال و ولد یا نعمتش
نیست جز آرایشى یعنى که آن
هم مباهات و تفاخر بینتان
در فزونى مال اولاد و عدد
تا چه بخشد حاصل این مال و ولد
زود این بازیچه گرددبر طرف
ماند از وى بر تو اندوه و اسَف
شادیش گردد به دل بر غم همه
زینتش ریزد فرو از هم همه
آنهمه فخر و مباهاتى که بود
چون شراره آتش افتد از نمود
مرتضى گفت اولش دنیا بکاست
اوسطش باشد عنا و آخر فناست (397)
حقّ به دنیا مى زند این سان مَثَل
کان بود مانند باران در محل
بر زمین آید بروید زان گیاه
کافران را در شگفت آرد بگاه
مؤ من اعجابش ز دنیا عبرتست
کافران را هم شگفت از زینت است
مؤ من و کافر ز اشیاى عجیب
مر تعجّب هر دو را باشد نصیب
آن شود بر قدرت حق منتقل
و ین شود بر صورت آن مشتغل
آن شود ادراک معقولش فزون
و ین ز محسوسات پا ننهد برون
از سیاحت کم خرد در شهرها
ننگرد جز باغها و نهرها
یا که اسباب و عمارات رفیع
یا که صنعتها و اشیاى بدیع
عارف از یک پرّ کاهى در نمود(398)
پى برد بر اصل و عنوان وجود
احمق ار بیند زمین و آسمان
ننگرد جز خاک از این ، جز دود از آن
از طبیعى دانشان بینى دو تن
هر دو را اندر کمال آن علم و فن
آن یکى ننهاده بیرون پا ز لَوْن (399)
و ین دگر بیند مُکوِّن (400) را ز کَوْن (401)
این زبرگ رَز(402) ببیند کَیْفِ مَىْ(403)
وان ببیند سبزى و ترکیب وى
برگ گردد روز دیگر خشک و زرد
مى فزاید بر شکوه و زور مرد
گفت زان ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ
زرد و خشک از بعد سبزى آن گیاه
بعد زردى خشک وا شکسته شود
همچنین مال جهان فانى بُوَد
ناورد بر وى خردمند التفات
زانکه او را نیست جز روزى ثبات
در جهان باشد زوال آن پدید
لیک اندر آخرت رنجش شدید
چونکه برگردد از این صورت ورق
هست خوشنودى و آمرزش ز حق
زندگى این جهان پر شرور
مى نباشد جز متاعى از غرور(404)


[ شنبه 89/5/23 ] [ 9:8 صبح ] [ علی فغانی ]

1- غیبت  
((غیبت )) چنانکه از اسمش پیداست ، این است که در غیاب کسى سخنى گویند، منتها سخنى که عیبى از عیوب او را فاش سازد، خواه این عیب جسمانى باشد، یا اخلاقى ، در اعمال او باشد یا در سخنش و حتّى در امورى که مربوط به او است ، مانند لباس ، خانه ، همسر و فرزندان و مانند اینها.
بنا بر این اگر کسى صفات ظاهر و آشکار دیگرى را بیان کند، غیبت نخواهد بود، مگر اینکه قصد مذمّت و عیبجویى داشته باشد که در این صورت حرام است ، مثل اینکه در مقام مذمّت بگوید آن مرد نابینا، یا کوتاه قد، یا سیاه رنگ یا کوسه ! به این ترتیب ذکر عیوب پنهانى به هر قصد و نیّتى که باشد غیبت و حرام است .
و ذکر عیوب آشکار اگر به قصد مذمّت باشد آن نیز حرام است ، خواه آن را در مفهوم غیبت وارد بدانیم یا نه .
اینها همه در صورتى است که این صفات واقعاً در طرف باشد، اما اگر صفتى اصلاً وجود نداشته باشد، داخل در عنوان ((تهمت ))
خواهد بود که گناه آن به مراتب شدیدتر و سنگین تر است ...
و از اینجا روشن مى شود عذرهاى عوامانه اى که بعضى براى غیبت مى آورند، مسموع نیست ، مثلاً گاهى غیبت کننده مى گوید این غیبت نیست ، بلکه صفت او است ! در حالى که اگر صفتش نباشد، تهمت است نه غیبت .
یا اینکه مى گوید: این سخنى است که در حضور او نیز مى گویم ، در حالى که گفتن آن پیش روى طرف نه تنها از گناه غیبت نمى کاهد بلکه به خاطر ایذاء، گناه سنگین ترى را به بار مى آورد)).
(388)
بعضى براى توجیه عمل زشت خود در آغاز سخن مى گویند:
غیبتش نباشد، آنگاه شروع مى کنند به غیبت کردن ! خیال مى کنند این جمله ((غیبتش نباشد)) مجوّز غیبت است ! و آن را حلال مى کند. بعضى دیگر با ژست مقدّس مآبى غیبت مى کنند، مثلاً مى گویند: فلانى چه آدم خوب و درستکارى است ، ولى افسوس ! دلم آنقدر برایش مى سوزد که چرا آدم به این خوبى با زن و بچّه اش سازگار نیست ! آنگونه مقدمه چینى و تظاهر به دلسوزى مى کند تا این گونه به او نیش بزند! و علماى علم اخلاق گفته اند: این نوع غیبت خطرناکترین غیبت هاست و گناهش شدیدتر است ، زیرا با ریاکارى و تظاهر به دین دارى شنونده را فریب مى دهد که دلسوزى و درد دین مرا واداشت که پشت سر او حرف بزنم ! و این در حقیقت دو گناه مرتکب شده : گناه ((ریا و خودنمایى )) و گناه ((غیبت ))
.
این نکته نیز قابل توجّه است که نه تنها غیبت کردن حرام است ، گوش دادن به غیبت و در مجلس غیبت حضور یافتن نیز حرام و گناه کبیره است ، بلکه طبق پاره اى از روایات بر شنونده واجب است که ردّ غیبت کند و از حیثیّت برادر مسلمانى که غیبتش شده ، دفاع نماید و چنانچه توان دفاع داشته باشد و دفاع نکند، گناهش از گناه غیبت کننده بیشتر است .
(389)
با کمال تاءسف بعضى ها نه تنها دفاع نمى کنند، بلکه با سخنى و ذکرى طرف را بیشتر تشویق به ادامه غیبت مى کنند؛ مثلاً: وقتى سخنى از غیبت کننده مى شنوند، مى گویند: ((سبحان اللّه !))، ((لا إِله الاّ اللّه ))، ((اءَسْتَغْفِرُ اللّهَ)) و ....
2- چرا غیبت به شدّت تحریم شده ؟ 
((سرمایه بزرگ انسان در زندگى ، حیثیّت و آبرو و شخصیّت او است و هر چیز آن را به خطر بیندازد، مانند آن است که جان او را به خطر انداخته باشد، بلکه گاه ((ترور شخصیّت )) از ترور شخص مهم تر محسوب مى شود و اینجا است که گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگین تر است .
یکى از فلسفه هاى تحریم غیبت این است که این سرمایه بزرگ برباد نرود و حرمت اشخاص در هم نشکند و حیثیّت آنها را لکه دار نسازد و این مطلبى است که اسلام آن را با اهمیّت بسیار تلقّى مى کند. نکته دیگر این که ((غیبت )) ((بدبینى )) مى آفریند، پیوندهاى اجتماعى را سست مى کند، سرمایه اعتماد را از بین مى برد و پایه هاى تعاون و همکارى را متزلزل مى سازد))
(390) و در نتیجه وحدت و انسجام جامعه اسلامى را که اسلام اهمیّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است ، تضعیف مى کند.
((از اینها گذشته ((غیبت ))
بذر کینه و عداوت را در دلها مى پاشد، و گاه سرچشمه نزاعهاى خونین و قتل و کشتار مى گردد.
خلاصه این که اگر در اسلام غیبت به عنوان یکى از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده ، به خاطر آثار سوء فردى و اجتماعى آن است )).
(391)
3- عوامل و انگیزه غیبت  
علماى علم اخلاق عوامل متعدّدى براى انگیزه غیبت ذکر کرده اند، مانند: ((غضب ))، ((کینه توزى ))، ((حسد))، ((دلقک بازى )) و امثال اینها. بعضى از محقّقان معاصر، عامل دیگرى براى انگیزه غیبت بر شمرده و آن عبارت از ((بیکارى )) است و گفته اند: بیکارى و بى برنامه اى و عاطل و باطل بودن سرمنشاء بسیارى از گناهان ، از جمله غیبت کردن است و به تجربه هم ثابت شده که افراد بیکار و تنبل بیشتر به فساد اخلاقى ، مانند غیبت و تهمت و سخن چینى و امثال آن آلوده مى شوند.
بنا بر این ((بیکارى ))
از عوامل غیبت کردن است .
آیت اللّه مطهرى (ره ) در این باره مى گوید:
((
زنها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیبت مى کنند. شاید این به عنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبیعتش این است و جنساً غیبت کن است ؛ در صورتى که چنین چیزى نیست ، زن و مرد فرق نمى کنند. علّتش این بود که زن مخصوصاً زنهاى متعیّنات ، زنهایى که کلفت داشته اند و در خانه ، همه کارهایشان را کلفت و نوکر انجام مى دادندهیچ شغلى و هیچ کارى ، نه داخلى و نه خارجى نداشت ، صبح تا شب باید بنشیند و هیچ کارى نکند، کتاب هم که مطالعه نمى کرده و اهل علم هم که نبوده ؛ باید یک زن هم شاءن خودش پیدا کند؛ با آن زن چه کند؟ راهى غیر از غیبت کردن به رویشان باز نبوده ، و این برایشان یک امر ضرورى بوده ؛ یعنى اگر غیبت نمى کردند واقعا بدبخت و بیچاره بودند ...
در یکى از شهرها یا ایالات آمریکا در خانواده ها قمار آنقدر رایج شده بود که زنها به آن عادت کرده بودند و در خانه ها به صورت یک بیمارى رواج یافته بود، و شکایت همه این بود که زنها دیگر کارى غیر از قمار ندارند. اوّل این را به عهده واعظها گذاشتند که آنها این بیمارى را از سر مردم بیرون ببرند. ولى آخر بیمارى علّت دارد؛ تا علّتش از میان نرود که بیمارى از بین نمى رود. واعظها شروع کردند به موعظه در زیانهاى قمار و آثار اخروى آن ؛ ولى اثر نداشت . یک شهردار پیدا شد و گفت که من این بیمارى را معالجه مى کنم . آمد و کارهاى دستى از قبیل بافتنى را تشویق کرد و براى زنها مسابقه هاى خوب گذاشت و جایزه هاى خوب تعیین کرد. طولى نکشید که زنها دست از قمار کشیده و به این کارها پرداختند.
آن مرد علّت را تشخیص داده و فهمیده بود که علّت پرداختن زنها به قمار، بیکارى و احتیاج آنها به سرگرمى است . کار دیگرى برایشان به وجود آورد تا توانست قمار را از میان ببرد یعنى در واقع یک خلا روحى در میان آنها وجود داشت و آن خلا منشاء این گناه بود؛ آن آدم فهمید که این خلا را باید پر کرد تا بشود قمار را از بین برد و تا آن خلا
به وسیله دیگرى پر نشود نمى توان آن را از میان برداشت )).
(392)
خلاصه این که یکى از عوامل آلوده شدن به ((غیبت )) و گناهان دیگر ((بیکارى )) است و یکى از راههاى مهم جلوگیرى از آن ((اشتغال )) به کار و پرهیز از بیکارى و تنبلى مى باشد؛ و بهترین کار این است که انسان به بررسى عیوب خویش ‍ بپردازد تا بدین وسیله از عیب جویى دیگران در امان بماند، چنانچه امیر المؤ منین علیه السّلام مى فرماید: ((یا ایّها النّاس طُوبى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النّاس ؛(393) اى مردم خوشا به حال کسى که اشتغال به عیب خودش او را از عیبجویى دیگران باز دارد)).
4- علاج غیبت و توبه آن  
((غیبت )) مانند بسیارى از صفات ذمیمه تدریجاً به صورت یک بیمارى روانى در مى آید، به گونه اى که غیبت کننده از کار خود لذّت مى برد و از این که پیوسته آبروى این و آن را بریزد، احساس رضا و خوشنودى مى کند و این یکى از مراحل بسیار خطرناک اخلاقى است .
اینجا است که غیبت کننده باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه هاى درونى غیبت که در اعماق روح او است و به این گناه دامن مى زند، بپردازد؛ انگیزه هایى همچون ((بخل )) و ((حسد)) و ((کینه توزى )) و ((عداوت )) و ((خود برتر بینى ))
.
باید از طریق خود سازى و تفکّر در عواقب سوء این صفات زشت و نتایج شومى که به بار مى آورد، و همچنین از طریق ریاضت نفس این آلودگیها را از جان و دل بشوید، تا بتواند زبان را از آلودگى به غیبت باز دارد.
سپس در مقام ((توبه )) برآید و از آنجا که غیبت جنبه ((حق الناس ))
دارد، اگر دسترسى به صاحب غیبت دارد و مشکل تازه اى ایجاد نمى کند، از او عذر خواهى کند، هر چند به صورت سربسته باشد، مثلاً بگوید من گاهى بر اثر نادانى و بى خبرى از شما غیبت کرده ام ، مرا ببخش ، و شرح بیشترى ندهد، مبادا عامل فساد تازه اى شود و اگر دسترسى به طرف
ندارد یا او را نمى شناسد، یا از دنیا رفته است ، براى او استغفار کند و عمل نیک انجام دهد، شاید به برکت آن خداوند متعال وى را ببخشد و طرف مقابل را راضى سازد)).
(394)
5- موارد استثنا در غیبت  
((آخرین سخن در باره غیبت اینکه قانون غیبت ، مانند هر قانون دیگر استثناهایى دارد، از جمله اینکه گاه در مقام ((مشورت )) مثلاً براى انتخاب همسر، یا شریک در کسب و کار و مانند آن کسى سؤ الى از انسان مى کند، امانت در مشورت که یک قانون مسلّم اسلامى است ، ایجاب مى کند اگر عیوبى از طرف سراغ دارد بگوید، مبادا مسلمانى در دام بیفتد و چنین غیبتى که با چنین نیّت انجام مى گیرد، حرام نیست . همچنین در موارد دیگرى که اهداف مهمّى مانند هدف مشورت در کار باشد، یا براى احقاق حقّ و تظلّم صورت گیرد. البتّه کسى که آشکارا گناه مى کند و به اصطلاح ((متجاهر به فسق ))است از موضوع غیبت خارج است و اگر گناه او را پشت سر او بازگو کنند ایرادى ندارد، ولى باید توجه داشت این حکم مخصوص گناهى است که نسبت به آن متجاهر است )).(395) و علنى آن را انجام مى دهد نه گناهانى که به طور غیر علنى و در خفا از او سر مى زند.
35- مَثَل زندگى دنیا و آب باران 
( اعْلَمُوَّاْ اءَ نَّمَا ا لْحَیَوا ةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِى ا لاَْمْوَا لِ وَا لاَْوْلَدِ کَمَثَلِ غَیْثٍ اءَعْجَبَ ا لْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَلهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَمًا وَفِى ا لاَْخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نٌ وَمَا ا لْحَیَوا ةُ الدُّنْیَآ إِلا مَتَعُ ا لْغُرُورِ ).(396)
((بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخر فروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است ، همانند بارانى که محصولش ‍ کشاورزان را در شگفتى فرو مى برد، سپس خشک مى شود به گونه اى که آن را زرد رنگ مى بینى ؛ سپس تبدیل به کاه مى شود! و در آخرت ، عذاب شدید است ، یا مغفرت و رضاى الهى ؛ (به هر حال ) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست )).
این حیات دنیوى جز لعب و لهو


[ شنبه 89/5/23 ] [ 9:6 صبح ] [ علی فغانی ]
<   <<   46   47   48      >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 385
بازدید دیروز: 128
کل بازدیدها: 1483372
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد