با سلام وعرض ادب واحترام خیلی سعی نمودم تا مطلب را به گونه ای بیان کنم که به عزیزی بر نخورد ولی گمان نکنم بی نصیب از این برکات باشم در هر صورت خواندن این مطلب خالی از لطف نیست. دو سه روزی بود که تلویزیون اعلام کرده بود که ریاست محترم جمهوری مطالب مهمی را می خواهند به ملت شریف ایران برسانند. ساعت شماری کردیم تا لحظه موعود فرارسید . از ابتدا تا انتها سخنان ریاست محترم جمهوری را با وسواس گوش دادم در پایان از یک طرف خوشحال از اجرای این تحول بزرگ اقتصادی که امید وارم به لطف الهی ختم به خیر شود . واز طرف دیگر رنجیده خاطر از بعضی جملات به کار برده شده توسط ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در محضر ملت شریف ایران. عینا مطلب را بیان می کنم ( این پولی را که به عنوان یارانه به حساب شما ریخته شده پول امام زمان است خدای ناکرده با پول دیگری قاطی نکنید واگر وضعتان خراب شد به حساب هدفمندی یارانه ها نگذارید .....) قصد قضاوت ونتیجه گیری ندارم به عنوان یک ایرانی این مطلب را توهین به خود می دانم مگر پول ما چه اشکالی دارد؟ ، از کجا آمده ؟، عزیز بزرگوار ، رئیس محترم جمهوری افتخار ما ضمن ارادت لازم دانستم به عنوان یک ایرانی مسلمان انتقادی را به فرمایشات شماوارد نمایم ، چون دوستتان دارم. چرا این شبهه باید ایجاد شود که پول مردم اشکال دارد ؟ چرا این ولی نعمتان را اینگونه مورد خطاب قرار می دهید ؟ درست ما پا برهنه هستیم ولی آبروی نظام هستیم . بزرگوار چرا باید اگر مشکلی در اجرای برنامه ای که هنوز تجربه آنرا نداریم ایجاد شود از همین حالا بر کوس مشکل دار بودن پول مردم ایران بکوبیم واگر در بعضی موارد اشکالی ایجاد شد بپای مردم شریف ایران بنویسیم. عزیز مهربان به برکت خون آقا امام حسین (ع) وآبروی آقا امام زمان(ع) امید واریم این طرح به خوبی وخوشی به سر منزل مقصود برسد. تورا به خدا قسم ، پول مارا با امام زمان گره نزن که در آینده شرمنده دنیا وآخرت شویم. این پولی هم که حضرت عالی فرمودید ،مال مردم و این پابرهنه هاست . وصاحب ما وکشور ما وملت ما همه همه آقا امام زمان (ع) است . بلیت آقا را در جایی باید خرج کرد که گره به مادیات ودنیا داری نخورد ومردم را از این دیدگاه باید دور نگه داشت . برنامه توسط ما انسانهای ممکن الخطا نوشته واجرا می شود ولی در نتیجه آن توپ در زمین معصوم می اندازیم . نباید اینگونه برداشت شود که کار ما ، عمل ما ، قلم ما خدای ناکرده عمل وقلم وکار معصوم است . که این گناه نابخشودنی است. باور بفرمائید این ملت همان ملت شریفی است که انقلاب کرد ، همان ملت شریفی است که 8 سال دفاع مقدس کرد ، همان ملت شریفی است که باشعور وقابلیت وفهم کامل تحریمها را ودر بعضی موارد بی تدبیری هار ا به بزرگی خودش بخشید وتحمل کرد ، همان ملت شریفی است که افتخار شما به فرزندان آن بارها برزبان آوردهاید. حال چرا باید پولشان اشکال داشته باشد ؟؟؟؟ قضاوت با شما خوبان مهربان [ دوشنبه 89/9/29 ] [ 2:8 عصر ] [ علی فغانی ]
یکی از همراهان کوی دوست مطلبی را در وب ارزشمندشان درج نموده بودند ، حیفم آمد دوستان خوب همراه من از دیدن این مطالب ارزشمند محروم باشند ، فلذا عینا به رؤیت شما عزیزان می رسد ، امید وارم مورد استفاده وبهره برداری شما خوبان قرار گیرد. انشاءالله که همیشه حسینی بمانید. سلام و عرض تسلیت!با خودم فکر میکردم کجای کار ما اشکال دارد که همه ساله مراسمی با عظمت برای امام حسین(ع) برگزار می کنیم اما بعد از اتمام مراسم هاتغییری در عملکردمان احساس نمی شود! بعضی هایمان هم که متاسفانه در ضمن خود مراسم اعمال ضد اسلامی داریم گفتم اینبار از شما بپرسم تا برایم دلیلش را بگویید شماهم که لطف کردید و در این نظر سنجی پیامکی ما شرکت قابل توجهی داشتید اما سوال نظرسنجی در این قالب بود:به نظرشما دشمن چه نوع عزاداری ما را می پسندد؟/واما پاسخ های شما:
-عزاداری به سبک مسلمانی ما/-تحریف در مقتل-توجه نکردن به هدف قیام امام حسین.ابتذال.پرداختن زیاد به حواشی/آقای مطهری:انسانهایی هستند که میگن فقط تو عاشورا باید گریه کردبعضی نیز می گویند باید حماسه ی عاشورا را فقط تحلیل کرد اما شما بدانید گریه همراه با بصیرت و آگاهی بهترین نوع عزاداری است/به نظرمن اصلا با عزاداری به هر نحوی مخالفه برا همون ابتدا کمرنگش میکنه بعد پاکش می کنه اما از نوع روشنگریش می ترسه/-اینکه اصول اسلام را به بهانه ی عزاداری پرشور زیر پا بگذاریم/-به نظر من ما عزاداری خودمونو داشته باشیم. بیخیال دشمنان!/-عزاداری که همراه با قمه زنی باشه عزاداری که به خاطرش نمازمون قضا بشه/عزاداری باید جریان داشته باشه تا باعث آبادانی و زندگی بشه این نوع عزاداری است که جامعه رو به حرکت در میاره و به زندگی آدمها عمق میده/عزداری که "رو"داشته باشد اما"روح"خیر!/-بانوع عزاداری که مخالف اسلام دین و امام و رهبری باشه/ظاهر زننده و مشمئز کننده باطن بی ولا!/و خیلی ها در پیامشان نوشته بودند:شور بدون شعور! خلاصه شاید بتوان نتیجه گرفت که کارما یا دشمن پسنداست یا خداپسند!و مراسم های ما جز این دو نیست! پس دشمن کلا با دینداری و حضور ما در مجالس عزای حسین مخالف است اما در وهله ی بعد اگر به عزاداری راضی شد-شور بدون شعور را خیلی می پسندد ما ایمان آورندگان به دین پیامبری هستیم که گفت:اگر روزی بر من بگذرد که دانشی که مرا به خدا نزدیک کند نیاموزم.طلوع آن روز بر من مبارک مباد!-دشمن می خواهد به ما تلقین کند که :"سالها پیش اتفاقی برای امامتان افتاده که شما نبودید که یاریش کنید پس حالا بنشینید و هرسال فقط برایش گریه کنید مبادا بصیرتی کسب کنید که بتوانید در شرایط حال ما را شناسایی کنید مبادا توانایی این را کسب کنید که از تاریخ عبرت بگیرید و با شرایط زمان تطبیق دهید مبادا حرفی از رهبری تان بزنید!سیاست را چه به دیانت!عاشورا اتفاقی بوده که گذشته!اصلا مشابه مردم کوفه دیگر نداریم!حر دیگر تکرار نمی شود! چرا در مجالس عزاداری حرف از شهدا می زنید! شهدا فقط کارسیاسی کردند چه ربطی به امام حسین دارد؟نمی خواهدعاشورا را در مجالستان تحلیل و بررسی کنید فقط بر ظلم هایی که بر امامتان شدگریه کنید اگر گریه هم نکردید که خیلی بهتر است کار ما را کلا راحت می کنید!!!" اما از آن جایی که بنده صاحب نظر نیستم که بخواهم فقط نظر خودم را نتیجه ی بحث بدانم روشنگری را به عالم متفکر شهید مطهری واگذارمیکنم که بصیرت آفرینی کند و توصیه می کنم حتما صحبتشان را گوش کنید و از دست ندهید همین جا تریبون را به آقای مطهری می سپارم: شهیدمطهری:حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد،یک صفحه سفیدونورانی و یک صفحه تاریک،سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه اش یا بی نظیر است یا کم نظیر. آیا تاریخچه عاشورا فقط رثاء و مصیبت است و چیز دیگری نیست؟!اشتباه ما همین است. چرا ما صفحه نورانی این حادثه را کمتر مطالعه می کنیم در حالی که نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی می چربد.پس باید اعتراف کنیم یکی از جانیهای بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه اش را میخوانیم.جانیهای بر امام حسین(ع) آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و میکنند.حسین را یک روز کشتند و سر از بدن او جدا کردند،اما حسین که فقط این تن نیست،حسین که مثل من و شما نسیت.حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زنده تر میشود.دستگاه بنی امیه خیال کرد که حسین را کشت وتمام شد،ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده اش مزاحمتر است.تربت حسین کعبه صاحبدلان است.زینب(س)هم به یزید همین را گفت.گفت:تو اشتباه کردی،هر نقشه ای داری به کار ببر ولی مطمئن باش تو نمی توانی برادر مرا بکشی و بمیرانی،برادر من زندگیش طور دیگر است،او نمرد بلکه زنده تر شد.اینکه گفته اند رثاء حسین بن علی باید همیشه زنده بماند حقیقتی است و از خود پیغمبر(ص) گرفته اند و ائمه اطهار(ع) نیز به آن توصیه کرده اند . این رثاء و مصیبت نباید فرامش بشود و باید همیشه اشک مردم را بگیرد،اما در رثای یک قهرمان...در رثای یک قهرمان بگریید،برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید،برای اینکه پرتویی از روح قهرمان در شما پیدا شودو شما هم تا اندازه ای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید،شما هم عدالتخواه بشوید،شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید،شما هم آزادیخواه بشوید و برای آزادی احترام قائل باشید.شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه؟شرف و انسانیت یعنی چه؟کرامت یعنی چه؟اگر صفحه نورانی تاریخ حسینی را ما خواندیم،آن وقت از جنبه رثائیش میتوانیم استفاده بکنیم وگرنه بیهوده است.(برگرفته از کتاب حماسه حسینی با تشکر از خانم(فاطمه کنعانی) برگرفته از وبلاگ میز کار من [ شنبه 89/9/27 ] [ 7:28 صبح ] [ علی فغانی ]
سلام وعرض ادب واحترام محضر همه عزاداران حسینی در هرکجای عالم هستی . نمی خواستم دقیقا در شام غریبان اهل بیت امام حسین (ع) درد دلی را بیان کنم ولی باور بفرمایید نتوانستم وطاقت نیاوردم. متاسفانه علیرغم سفارشات اکید علما واهل دین واهل غیرت باز در روز عاشوراشاهد حضور خانمها ودختر خانم هایی بودم که شرم دارم این حالت را توصیف کنم نمی دانم یا واقعامی دانند عاشورا یعنی چه؟ آیا می دانند چه روزی است روز عاشورا ؟ آیا می دانند اهل بیت امام حسین چه شرایطی داشتند در روز عاشورا؟ سؤال من این است واقعا اگر در مراسم عزای پدر ومادر خودشان هم شرکت می کردند. با همین ریخت وقیافه حضور می یافتند؟ بی دردی تا چه اندازه ؟ باور بفرمایید آدم متعصبی نیستم ، مگر در سال ما چند روز عاشورا داریم ؟ چرا باید به گونه حضور پیدا کنید که مایه شرم بچه شیعه ها شوید. نمی دانم به چه چیز اعتقاد دارید ، اگر فکر خودتان ، ملیت وشرفتان نیستیید ، حد اقل به فکر آبروی آقا امام حسین (ع) واهل بیتش باشید. بیایید یکبار هم شده حسینی بودن وحسینی زیستن را تمرین کنیم .تاسف بالاتر اینکه همه می دانیم که یکی از اهداف قیام امام حسین (ع) امر به معروف ونهی از منکر بود ، همه این شرایط را می بینیم وشاهد این بی حرمتی هستیم ودر مقابل آن سکوت می کنیم ، حتی حاضر نیستیم امر به معروف ونهی از منکر نماییم ، پذیرفته ایم که باید این شرایط را پذیرفت ، درد همین جاست که با بی توجهی ما کم کم فلسفه قیام امام حسین (ع) وروز عاشورا به یک متینگ یا ... تبدیل شده واز اصل افتاده باشیم . آقا جون امام حسین (ع) به خون گلوی علی اصغرت به ناله های کودکانت در روز عاشورا وبه رگهای بریده گلوی مبارکت از خطاهای ما بگذر ویارییمان ده که عامل وپیرو راستین شما وعاشورائیان باشیم . خدایا آنهایی که از روی جهل ونادانی ونفهمی دست به اینا عمال ناشایست می زنند هدایت وآنهایی که از روی آگاهی وبه قصد تخریب ارزشهای دینی وشیعی ما با این اعمال ورفتار در عاشورای حسینی شرکت می کنند اگر قابل هدایتند هدایت واگر قابل هدایت نیستند رسوا ونابودشان بفرما.آمین رب العلمین [ پنج شنبه 89/9/25 ] [ 11:49 عصر ] [ علی فغانی ]
شهید مطهری : ما می خواهیم حرف آقایمان را بگوئیم. ما هر سال می خواهیم تجدید حیات کنیم : « یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» (سوره انفال آیه 24) باید بگوییم عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز می خواهیم در کوثر حسینی شستشو کنیم. تجدید حیات کنیم ، روح خودمان را شستشو بدهیم ، خودمان را زنده کنیم ، از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم و روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم. ما نمی خواهیم حس امر به معروف و نهی از منکر ، احساس شهادت ، احساس جهاد ، احساس فداکاری در راه حق در ما فراموش شود ، نمی خواهیم روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد.این فلسفه عاشورا است ، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن علی بخشیده شدن . گناه کنیم بعد در مجلسی شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد.گناه آن وقت بخشیده می شود که روح ما پیوندی با روح حسین بن علی بخورد.(حماسه حسینی ، ص 187 و 188). [ سه شنبه 89/9/23 ] [ 8:37 صبح ] [ علی فغانی ]
عاشورای حسینی، نمونهای از تهاجم بیامان حاکمیت فرعون در ردای موسی است! روزی که معاویه به قدرت رسید، با ابزار قرار دادن «دین» آشنا شده بود. او عملا تجربه کرده بود که در جایی که شمشیر و نیزه به کار نمیآید، قرآن کارایی دارد که بر سر نیزهها برود و او را پیروز گرداند! آری دوران خطرناکی آغاز شده بود، دشمنان دین، حامیان دیرین خدا و محمد را بهنام دشمنان خدا و محمد بیرحمانه میکشتند. دمشق قبلهگاه مردم بود که هرکه روبهسویش نکند، کشته میشود! کار چنان پیشرفته بود که حتی یزید هم بهعنوان خلیفه بر مسند نشسته بود! در چنین شرایطی، امید همه دلها که به یاد خدا میتپیدند، کسی جز حسینبنعلی (ع) نبود که باید به میدان میآمد و به انسان و انسانیت درس مقاومت میداد و چنین هم شد. تنها از عهده حسین(ع) برمیآمد که در برابر این توطئه خطرناک و شیطانی که با تمام قساوت و قدرت به میدان آمده بود، با یارانش به میدان آید و خون پاکش را دربرابر شمشیر آن ناپاکان قرار دهد. عاشورا به انسان و انسانیت، درس ایمان، دلیری و پاکبازی میدهد. دریغا که ما عاشورا را بهگونهای دیگر مطرح کرده و آنرا از حالت یک «جریان زنده» بهصورت یک «حادثه غمانگیز» تاریخی تبدیل کردهایم؛ درحالیکه عاشورای حسینی یک جریان همیشگی است که در آن صف حسینیها، از صف یزیدیان جدا میشود و عملا حسینیان با گسترش سلطه یزیدیان درگیر میشوند. اگر چنین نباشد خود این مراسم به ابزاری در دست غارتگران و رباخواران و سلطهجویان تبدیل خواهد شد و یک جریان سرنوشتساز، نقش یک مراسم حزنآور و غفلتزا را بازی خواهد کرد! از این نکته غفلت نکنیم که تا یک نظام تعریف شدهای از حاکمیت الهی را درنیابیم، عظمت و ارجمندی و استمرار و جاودانگی عاشورا را درک نخواهیم کرد. عاشورا دست ولایت خداست که میتواند انسانها را در برابر تهدید همیشگی شرک و ستم پناه بخشد پس اگر اهل معرفت باشیم از دل و جان آرزو کنیم که: «ای کاش ما هم، در صف حسینیان عاشورا باشیم!» منبع: روزنامه - همشهری - تاریخ شمسی نشر 26/10/1386 [ سه شنبه 89/9/23 ] [ 8:30 صبح ] [ علی فغانی ]
* محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده ، و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است. * ماه محرم برای مذهب تشیّع ماهی است که پیروزی، در متن فداکاری و خون به دست آمده است. [ جمعه 89/9/19 ] [ 7:25 عصر ] [ علی فغانی ]
[ شنبه 89/9/13 ] [ 10:35 عصر ] [ علی فغانی ]
چهار روز بیشتر تا محرم سال 89 باقی نمانده، با خودم فکر کردم چه بنویسم از او که هستی خودرا در طبق اخلاص به معبود خویش تقدیم نمود. می خواهم بگویم واقعا حسین (ع) کیست ؟ چه مقدار شناخت داریم ؟ به چه اندازه پیرو او هستیم؟ آیا امام حسین (ع) سینه زن می خواهد ؟ یا گریه کن یا پیرو؟ همه سؤلاتی است که اگر بابصیرت (چشم دل ) به آن نگاه کنیم به آن خواهیم رسید که باید برسیم . قبل از هرچیز خدمتتان عرض کنم که اینجانب مخالف سینه زدن ونوحه خواندن نیستم . آیا به واقعه کربلا به عنوان یک داستان می نگریم یا یک واقعیت تاریخی ؟ امام حسین (ع) که بود که تمام هستی ، خانواده ، فرزند و... بدون هیچ چشم داشتی به خداوند منان تقدیم نمود؟ در حدیثی از قول معصوم خواندم که مضمون آن چنین بود؟ گویند کسی خدمت ایشان رسید فرمود من از دوستان شما هستم ، آقا فرمودند : از کدام گروه از دوستان ما، آن فرد بیان داشت : مگر دوستان شما چند گروه هستند؟ آقا بیان داشتند : دوستان ما سه گروه هستند: 1- آنهایی که به زبان دوست ما هستند ولی در عمل با ما نیستند. 2- گروه دوم کسانی هستند که زبانا وعملا دوست ما هستند ولی موقعی که بحث جان مطرح می شود.... 3- وسومین گروه کسانی هستند که زبانا ، عملا وجانا دوست ما هستند که دوستان واقعی ما این گروهند. که هر کدام از این دوستان به همان اندازه نزد ما محترمند. آنچه می خواهم بگویم این است ، که امام حسین (ع) با نثار جان وزن وفرزند بهای دوستی واقعی با خداوند مهربان را داد. بیائید ما کمی فکر کنیم که جزء کدام گروه از دوستان واقعی خداوند هستیم ؟ چه میزان حاضریم برای خداو قرآن وامر به معروف ونهی از منکر هزینه کنیم؟؟؟ [ شنبه 89/9/13 ] [ 9:58 عصر ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم بعضی وقتها انسان با همه کرامتی که دارد آنچنان بازیچه دنیا قرار می گیرد که حتی خود را فراموش می کند . یکی از آن بازیچه ها پناه آوردن به مواد مخدر است . چرا علیرغم مشاهده همه بدبختی هاو بیچارگیها باز هم عبرت نمیگیرند ؟چرا؟ عمده علتی که من به آن رسیده ام وصادقانه به شما دوستان جوان با زبان بی زبانی بیان میکنم این است. که جوانان خوب ما قدرت وقابلیت روبرویی با مشکلات وموانع زندگی را ندارند ، بجای ایستادگی ومبارزه با پناه آوردن به مواد مخدر وروانگردان وفراموش کردن خود در حقیقت خود را خلع سلاح کرده وبی چون وچرا تسلیم مشکلات می شوند. متاسفانه توجیهات غلط وبچگانه ای نیز برای خود می تراشند تا چند صباحی که به حال طبیعی بر می گردند دلخوش باشند یا به قولی الکی خوش از جمله : تفننی می کشم ، مشکلات زیاد است ، گرفتارم ، بی پولی و... که همه حرفها سر پوش وتوجیهی است برای آرم کردن وفرار از خود. عزیزان من با تحقیق خدمتتان عرض می کنم . مگر نه اینکه انسان تعالی طلب است ، مگر نه اینکه دوست دارد به روز باشد ، باور بفرمائید واقعیتی است که نمی شود انکار کرد . کدام آدم سیگاری دوست ندارد بجای کشیدن یک سیگار معمولی تن به کشیدن سیگار خارجی ندهد ؟ کدام آدم معتاد به مواد روانگردان دوست ندارد با مواد به روز تر حال نکند ؟ متاسفانه با صنعتی شدن مواد مخدر وآثار مخرب آن وپائین آمدن سن اعتیاد توجه به این مهم دوچندان می شود. واین سیر تکاملی بهتر خواستن وبهتر کشیدن ادامه خواهد داشت تا این انسان شریف وبا کرامت را به ذلت وتاریکی هدایت نماید. عزیزان من فرزندان ایران زمین بیائید بجای فرار از مشکلات با پائین آوردن توقعات خود تن بکار بدهیم وکار را عار ندانیم . توقع نداشته باشید که همه تقصیر هارا به گردن پدر ومادر ها وجامعه بیندازید وجامعه ومردم نیز دلسوز شما باشند. دوستان خوبم با کمی توجه به سرنوشت این انسانهای غافل که حتی به خانواده وفرزندان خود نیز ترحمی ندارندمتوجه خواهید شد که حساسیت این برادر دلسوز شما از چه بابتی است. باعذر خواهی از همه جوانانی که با تحمل تمای سختیها ومشکلات زندگی وکمبودهایی که در سطح جامعه وجود دارد تمامی تلاش خود را در رسیدن به اهدافشان باجان ودل می پذیرند. از طرف یک دوست [ چهارشنبه 89/9/10 ] [ 9:16 عصر ] [ علی فغانی ]
بسم الله الرحمن الرحیم که می توان در یک لحظه زندگی تصمیم گرفت ویک عمر رنج کشید. که می توان رفتن ادامه داد خیلی بعد از آنکه تصور کنی دیگر نمی توانی. که می توان افکار را کنترل کرد ویا آنها تورا کنترل می کنند . که بلوغ به تجربه های تو ودر سهایی که از آنها گرفتی مربوط است ، نه به سالهی زندگی ات. که گاهی حق داری عصبانی باشی اما حق نداری ظالم باشی. که مدارک قاب شده روی دیوار نمی تواند ازتو انسانی شایسته بسازد. که عظمت علم در عمل است. که مجبور نیستی دوستت را عوض کنی اگر بدانی که دوستت عوض خواهد شد. که به قول دانشمند معروف ( اورت دیرکسین ) تنها دوگره هستند که عوض نمی شوند یکی دیوانگان تیمارستان ودیگری مردگان گورستان همه انسانها قابل تغییرند. که زندگیت می تواند در یک لحظه توسط آنهایی که نمی شناسی تغییر کند . که با دوست می توان در سکوت وبدون انجام هیچ کار تخصصی بهترین اوقات را داشت. که در طول زندگی هنر در دستگیری است ، نه پا گیری. که به جای صرف انرژی برای کارهای کوچیک به کار های بزرگ فکر کنم. که می توان بجای کاشتن تخم نا امیدی بذر امید را بکارم در زمان برداشت لذت زندگی را بچشم. که در بر خورد با مشکلات خودم را مقصر بدانم نه دیگران را. که دنیا دار گذر ومبارزه است ، پس باید جنگید وگذشت ، نه جنگید برای ماندن . که عشق را من معنی می کنم نه دیگران . که پل را من می سازم تا دیگران از آن عبور کنند نه اینکه منتظر بمانم تا دیگران پلی بسازند تا من از آن بگذرم. که دلبستگی به دنیا فریبی بیش نیست وکسانی را که بیشتر دوست می داری زودتر از دست می دهی. که در موافقت است که موفقیّت حاصل می شود ، نه در مخالفت. که آخرت را با تمام وجودم باور دارم وتلاش کنم تا دینمرا به دنیایم نفروشم. [ دوشنبه 89/9/8 ] [ 9:24 صبح ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |