Live Traffic Feed

بحرین مظلوم


[ چهارشنبه 91/6/1 ] [ 3:29 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

یا اباصالح پس کی میایی؟
.
یار سبزپوش رویاهای من
.
 ای که سوار بر اسب سفید رویا و ذوالفقار به دست میایی
.
 می دانم که میایی به زودی زود ولی پس کی؟ 
.
پس کی میایی و انتقام سیلی مادرت زهرا و انتقام خون حسینت را می گیری؟
.
 آخر پس کی این انتظار به پایان میرسد؟

.
 از آن زمانی واهمه دارم که بیایی و من نباشم
.
 ای تمنای همیشگی دلم
.
 ای مولای من زودتر بیا تورا به آن دعای عهدی که سحرگاهان میخوانم قسم میدهم 
.
که اگر آمدی و من لیاقت زنده بودن و درک ظهورت را نداشتم لااقل نظری بر خاکم انداز! 
.
هر جمعه چشمانم به راه است ای یوسف زهرا این جمعه هم رفت و تو نیامدی 
.
چشمانمان همچون چشمان یعقوب از فراق تو کور شد ولی باز تو نیامدی...


[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 11:55 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

سریع‌ترین پاداش برای «صله رحم» است

صله رحم نزد خدای سبحان چنان مهم است که آن را از جهت پاداش، سریع‌ترین عبادت قرار داده و افزون بر پاداش اخروی، پاداش دنیوی و زودهنگام برای آن مقرر داشته است؛ به گونه‌ای که خاندان گناهکار هم با رعایت صله رحم میان خود، دارایی‌ آن‌ها فزونی می‌یابد و با نیکی به یکدیگر بر عمرشان افزوده می‌شود.
در روایتی دیگر درباره اهمیت آن از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که خدا سه چیز را قرین سه چیز ساخت: به نماز و زکات فرمان داد، پس هر کس زکات نپردازد نمازش پذیرفته نیست  به شکر خدا و والدین امر کرد، پس هر کس شکر والدین را به جا نیاورد شکر خدا نکرده است و به تقوای الهی و صله رحم فرمان داد، پس هر کس صله رحم نکند تقوای الهی را رعایت نکرده است.


[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 11:49 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

من غلامی زغلامان توام یا زهرا
مستمندی به سر خان توام یا زهرا
از زمانی که به خودآمده ام فهمیدم
خاطر آشفته وحیران تو ام یازهرا

 من دعا بودم ز روز ازل برلب تو

ذکری از نیمه سوزان تو ام یازهرا
متولد شده عشق تو ام بی بی جان
آه پرورده دامان توام یا زهرا
بیت الحزان دلم شاهد اشک سحرت
اشک آن دیده گریان تو ام یازهرا
از ال لطف تو شد شام حالم آری
تا ابد در خور احسان تو ام یا زهرا
شد یهودی زنخ چادرت اسلام شناس
فخرم ای بس که مسلمان توام یازهرا
ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر
طالب لقمه ای نان تو ام یازهرا




[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 10:14 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه ‌ی بزرگ است.
دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است.
باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است.
 دکتر شریعتی کتاب فاطمه، فاطمه است

 


[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 10:13 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]


[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 10:11 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

17-2.jpg


[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 10:10 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

شعری درباره خاتم الانبیا حضرت محمد صلی الله علیه و آله

از شاعر اهل بیت استاد مسعود نوروزی راهی

 

مسعود نوروزی راهی شاعر معاصر شعری برای حضرت محمد صلی الله علیه وآله

ما فقیران سر مژگان قطراتی داریم                    با همین اشک همه عرض نکاتی داریم

 

مردم از ثروت خود راه نجاتی جویند                 ما به فقر است که امید نجاتی داریم

 

گشته ام خاک ره عشق و دلم مفتخر است          چون به پیشانی من از قدم او اثر است

 

طعنه بیهوده مزن بر من خاک ره عشق             چون بدانم ز حسادت دل تو شعله ور است

 

عهد کردی بزنی طعنه بیا طعنه بزن                  چون زمان آمده آخر به همین لحظه بزن

 

طاق کسری چو بریزد تو دگر طعنه نساز               راهی ام ساز خودت جای دگر زخمه بزن

 

طعنه زن طعنه زده بر من خاک ره عشق                        شکر چون او نشدم بی خبر و گمره عشق

 

ما فقیران سر مژگان قطراتی داریم                    توشه ماست که ریزیم به خاک ره عشق


[ سه شنبه 91/5/31 ] [ 10:8 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

عید فطر


[ شنبه 91/5/28 ] [ 11:54 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

نیایش شهید دکتر مصطفی چمران قبل از شهادت

 

شهید چمران

بسم الله الرحمن الرحیم

من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است ، و زینب کبری را ببینید که با درد و رنج انس گرفته است .

11111.jpg

درد دل آدمی را بیدار می کند ، روح را صفا می دهد ، غرور و خود خواهی را نابود می کند. نخوت و فراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند .

انسان گاهگاهی خود را فراموش می کند ، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف و ناتوان که، در مقابل عالم و زمان کوچک و ناچیز و آسیب پذیر است ، فراموش می کند که همیشگی نیست، و چند صباحی بیشتر نمی پاید، فراموش می کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود، لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و غرور و قدرت می کند، سرمست پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور و دراز خود ، بی خبر از حقیقت تلخ و واقعیتهای عینی وجود ، به پیش می تازد و از هیچ ظلم وستم رو گردان نمی شود. اما درد آدمی را به خود می آورد ، حقیقت وجود او را به آدمی می فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک می کند و دست از غرور کبریایی برمی دارد ، و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی و غرور را می فهمد و آن را توجه نمی کند .

خدایا تو را شکر می کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را  بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم .

خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است .

خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا می دانم ظلم چه گناه نابخشودنی است .

خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد ، شرف ندارد .

خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کیفر خدای بزرگ است. خدایا مرا از بلای غرور وخودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .

خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق وبرق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند .

خدایا من کوچکم ، ضعیفم ، ناچیزم ، پر کاهی در مقابل طوفانها هستم . به من دیده عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال ترا براستی بفهمم و بدرستی تسبیح کنم .

ای حیات با تو وداع می کنم با همه زیباییهایت ، با همه مظاهر جلال و جبروت ، با همه کوهها و آسمانها و دریاها و صحراها ، با همه وجود وداع می کنم . با قلبی سوزان و غم آلود به سوی خدای خود می روم و از همه چیز چشم می پوشم. ای پاهای من ، می دانم شما چابکید، می دانم که در همه مسابقه ها گوی سبقت از رقیبان ربوده اید ، می دانم فداکارید ، می دانم که به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می آئید ، اما من آرزوئی بزرگتر دارم ، من می خواهم که شما به بلندی طبع بلندم ، به حرکت در آئید ، به قدرت اراده آهنینم محکم باشید ، به سرعت تصمیمات و طرحهایم سریع باشید . این پیکر کوچک ولی سنگین از آرزوها ونقشه ها وامیدها ومسئولیتها  را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید .ای پاهای من در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید . شما سالهای دراز به من خدمت کرده اید ، از شما می خواهم که در این آخرین لحظه نیز وظیفه ی خود را به بهترین وجه ادا کنید . ای پاهای من سریع وتوانا باشید ، ای دستهای من قوی ودقیق باشید ، ای چشمان من تیزبین وهوشیار باشید ، ای قلب من ، این لحظات آخرین را تحمل کن ، ای نفس ، مرا ضعیف وذلیل مگذار ، چند لحظه بیشتر  با قدرت واراده صبور وتوانا باش. به شما قول می دهم که چند لحظه دیگر همه شما در استراحتی عمیق وابدی آرامش خود را برای همیشه  بیابید وتلافی این عمر خسته کننده واین لحظات سخت و سنگین را دریافت کنید. چند لحظه دیگر به آرامش خواهید رسید،آرامشی ابدی.دیگر شما را زحمت نخواهم داد.دیگر شب و روز استثمارتان نخواهم کرد. دیگر فشار  عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد.دیگر به شما بی خوابی نخواهم داد و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد. از درد و شکنجه ضجه نخواهید زد. از گرسنگی و گرما و سرما شکوه نخواهید کرد. و برای همیشه در بستر نرم خاک، آرام و آسوده خواهید بود. اما این لحظات حساس ،لحظات وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.

خدایا! وجودم اشک شده ، همه وجودم از اشک می جوشد ، می لرزد ، می سوزد و خاکستر می شود. اشک شده ام و دیگر هیچ ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم و بر خاک ریخته شوم واز وجود اشکم غنچه ای بشکفد که نسیم عشق و عرفان وفداکاری از آن سرچشمه بگیرد .

خدایا تو را شکر می کنم که باب شهادت را به روی بندگان خالصت گشوده ای تا هنگامی که همه راهها بسته است و هیچ  راهی جز ذلت و خفت و نکبت باقی نمانده است مسح توان دست به این باب شهادت زد و پیروزمند و پر افتخار به وصل خدائی رسید.

والسلام


[ شنبه 91/5/28 ] [ 1:55 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 478
بازدید دیروز: 41
کل بازدیدها: 1481466
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد