سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

ای آخرین توسلِ سبزِ دعا ی ما؛

آیا نمی رسد به حضورت دعای ما؟

شنبه، دوباره شنبه ...، دوباره سه نقطه چین؛

بی تو، چه زود می گذرد هفته های ما ...


باید وسط  هفته بیایی آقا

دیریست که جمعه های ما تعطیل است...


 


[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 6:19 عصر ] [ مهدی احمدی ]

 تعجب است که با این همه پیشرفتهای علمی وطبی هنوز نتوانسته اند سرطان را علاج ویا از آن جلوگیری کنند ویا اینکه بفهمند ازچه حاصل میشود.میگویند عراق ومناطقی که نخلستان دارند مبتلایان به سرطان خیلی کم  ونادر هستند یکی از اطبا مدعی بود که دارویی کشف کرده که میتواند سرطان را درمان کند وگفته است که آن را از قانون ابن سینا برگرفته وعمده اجزای آن شیره ی خرماست(محمد حسین رخشاد/درمحضر بهجت/ص 150)

این میوه سرشار از فیبر طبیعی است و روغن، کلسیم، گوگرد، آهن، پتاسیم، فسفر، منگنز، مس و منیزیم به وفور در آن یافت می‌شود. به علاوه خرما سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی مختلف است. به طوری که گفته شده وجود خرما در یک رژیم غذایی سالم و متعادل اجتناب‌ناپذیر است

خرما در درمان یبوست، اختلالات روده‌ای، مشکلات قلبی، ضعف جنسی و اسهال مفید است و جزو مواد غذایی ملین به شمار می‌آید. به همین دلیل برای افرادی که از یبوست رنج می‌برند مفید اعلام شده است. برای این که هر چه بهتر و بیشتر از این خاصیت خرما استفاده کنید، بهتر است خرما را یک شب کامل در آب خیس دهید. صبح روز بعد خرماهای خیس خورده را مانند شربت مصرف کنید.

مواد موجود در خرما، برای درمان هرگونه اختلال روده‌ای مفید است و مصرف مداوم آن، رشد باکتری‌های مفید در روده را افزایش می‌دهد.


[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 6:16 عصر ] [ مهدی احمدی ]

...

 

 

به گزارش وبگردی به نقل از باشگاه خبرنگاران:  پس از قرار گرفتن عکسی منتسب به آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با ملک عبدالله و مفتی اعظم وهابیون در صفحه فیس بوک پایگاه خبری رجانیوز بحث های فیس بوکی جالبی درباره آن بین اعضا در گرفت.


در توضیح متنی این عکس آمده: «آقای رفسنجانی در کنار مفتی اعظم وهابی ها، عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ (فتوی دهنده قتل عام شیعیان مظلوم و حتی اهل تسنن در تمام کشورهای مسلمان) این هم مدل آقای هاشمی و اهل بیت و طرفدارانشون هست در برائت از ظالمین و متجاوزین به حق اهل بیت(ع) که به عنوان فروع دین اسلام در تشیع مطرح شده و این همه در زیارات و مخصوصا در زیارت عاشورا که شناسنامه شیعه است تاکید شده!!»

اولین کاربری که در این باره نظر داده آن را یک عکس عادی در روابط دیپلماتیک کشورها دانسته و گفته :«این روابط دیپلماتیک مثبت ایشان را می رساند. روابط متقابل در اسلام نهی نشده.»

اما کاربر دوم با لحن تندی به انتقاد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخته و نوشته: «بگو رفسنجانی کنار رابط آمریکاییش که نامه هاش رو به آمریکا می داد و دستور می گرفت ...»
اما شخص دیگری به نام سبحان با این موضع انتقادی از آیت الله هاشمی مخالفت کرده و آن را نادرست می داند. وی در نظر خود نوشته سرتون به کجا رسیده که این روحانی را اینطور مذمت می کنید. خود رهبر ایشان را دوست دارند و ایشان خیلی خدمت کردند، البته نقاط ضعفی شاید داشته باشند اما نباید سابقه ایشان را زیر پا گذاشت.»
خانومی هم با نام فاطمه سوال متفاوتی را در میان مطرح کرده و نوشته: «کدوم از اینا پولدارترند؟»

کاربر دیگری با نام سام این عکس را جعلی دانسته و به نوعی به این نکته اشاره کرده که اگر فتوای وهابیون کشتن شیعیانه چطور مفتی اعظم وهابی کنار یک روحانی شیعه ایستاد و عکس گرفته است؟ سام نوشته «مطمئن باشید فوتوشاپه ... یکم فک کن این مفتی ... هرچقدر هم که ... باشه که هست. نمیاد با یه روحانی شیعه اون لبخند رضایتو رو لب چون کفتارش بیافرینه»
مهدی هم دیگر کاربری است که با بحث های درگرفته حول این عکس محالف است و آن را سند معتبری نمی داند: «اصلا بحث این حرفها نیست !! صحبت سر اینه که بنا به یک عکس نباید قضاوت کرد!»
اما عکس العمل یکی از کاربران دیگر نیز جالب توجه است او با اشاره به اینکه از این دست عکس ها در مورد کسان دیگری هم می توان پیدا کرد نوشته: «خوب که چی؟ آقای احمدی نژاد هم ده ها عکس با چاوز منحرف داره ...»
کاربر دیگری هم که به بحث های درگرفته منتقد است می نویسد: «من که خداییش به آمریکا حق می دم دنیا رو استعمار کنه...شماها حتی بین خودتون هم توافق ندارید...چه برسه در سطح بین الملل... باید به حال خودمون گریه کنیم...»
کاربری با نام غلامرضا نجفی هم درباره این عکس توضیحی داده و فضاوت های مطرح شده انتقاد کرده است:« این عکس مربوط به بازدید رسمی آیت الله هاشمی است که شخصا با ملک عبدالله برای زیارت زوار ایرانی از بقیع صورت گرفت ... لطفا مغلطه نکن دوست عزیز. ضمنا مجوزش رو هم با نفوذ بالایی که دارند گرفتند ... او چون بهشتی مظلوم خار چشم دشمنان اسلام است ...»
بحث های مخالفین و موافقین در ذیل این عکس ادامه دارد و طرفین سعی در اثبات حرف های خود دارند.


[ شنبه 91/10/16 ] [ 7:7 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

 


[ شنبه 91/10/16 ] [ 6:56 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]

 

 

چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است.
 


زندگی، یعنی پژوهش، و فهمیدن چیزی جدید.
 


عشق، به وجود آورنده اعمال زیباست.
 


کار کنیم، زحمت بکشیم، از سرمایه چیزی کم نداریم.
 


احساس اجبار به فداکاری، لازمه زندگیست.
 


انجام وظیفه، لازمه جهش بسوی پیشرفت است.
 


تقلید از غرب، خطری است جدی، که چشمه های نبوغ را، خشک می کند.
 


یک عمل درست، بهتر است از هزار نصیحت.
 


بزرگترین خوشحالی من در زندگی : هوش و استعداد جوانان ایرانی است.
 


راه پیشرفت، ارزش نهادن به علم و تحقیق، احترام به معلمین، اساتید، دانش آموزان و دانشجویـان است.
 


سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است.
 


هرچه انسان ،وجود ارزشمندتری داشته باشد به همان اندازه مودب و فروتن است.
 


فعال باشیم، ولی ملایم، عادل باشیم، ولی با گذشت.
 


جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند،خانه اش خراب می شود و هر کس بخواهد خانه اش را آباد کند باید در ویرانی مملکتش بکوشد.
 


هنر، با احساسات آدمی بازی می کند.
 


عشق زندگی را به شیوش می آورد.
 


هنر، چاشنی زندگیست. 
 


ایران، جزیره هوش و ذکاوت است.
 


شخصیت یک ملت را، ادبای آن ملت می سازند
 


طنز در مملکت ما، یک مقاومت ملی است، و همیشه حافظ ایران بوده است.
 


موسیقی خوب ایرانی، یک طرز تفکر است. یک فلسفه است، و بیان یک آرزوست.
 


داشتن هدف، و رفتن به دنبالش، خوب است ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است
 


با بچه ها، با اطمینان رفتار کنید تا قابل اطمینان بار بیایند، و قابل اطمینان شوند.
 


دولت، وظیفه دارد، خوشحال کنندگان مردم را، تشویق کند.
 


باید جوانان، حفظ سازمان را، آموزش داد.
 


سازماندهی، لازمه و خواسته الگوی پیشرفت است.
 


حفظ سنن اعتقادی، ملی و نبوغ نژادی، واجب است.
 


نظامی که، دارای سازمان باشد، چارچوبی استوار دارد.

 


[ جمعه 91/10/15 ] [ 9:24 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

 1. اگر بینی خود را بگیرید، امکان ندارد بتوانید زمزمه کنید.


 2. وقتی شیشه می شکند، ترک های آن باسرعت 3000 مایل در ساعت حرکت می کنند.


 3. در هر دقیقه حدود 200 نوزاد در جهان متولد می شوند.


 4. جلیقه ی ضد گلوله، خروجی اضطراری، برف پاک کن شیشه ی ماشین و پرینتر های لیزری همگی توسط زنان اختراع شده اند.


 5. انسان در زمان خواب بیشتر از زمانی که تلویزیون تماشا می کند کالری مصرف می کند.


 6. به طور میانگین انسانها بیشتر از اینکه از مرگ بترسند از عنکبوت می ترسند.


 7. ناخن های انسان در زمستان سریع تر رشد می کنند.


 8. وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می کنید، مردمک چشمانتان گشاد تر می شود. و قتی به کسی که از او متنفرید هم نگاه می کنید همین اتفاق می افتد.


 9. تنها انسان ها در هنگام احساساتی شدن اشک می ریزند. و انسان به طور متوسط 4,200,000 بار در سال پلک می زند.


 10. بینایی مردان از زنان بهتر است و می توانند متن های ریز تری را بخوانند. در زنان قدرت شنوایی بهتر است.


 11. "محمد" شایع ترین اسم در جهان است.


 12. یخ به ههیچ وجه سر نیست. چیزی که باعث می شود بر روی یخ سر بخوریم یک لایه ی نازکی از آب است که در اثر فشار بر روی یخ ایجاد می شود و باعث می شود که سر بخوریم.


 13. هر انسانی در جهان با 9میلیون نفر دیگر، روز تولد مشترکی دارد.


 14. زنان دو برابر بیشتر از مردان پلک می زنند.


 15. تعدادنوزادانی که در طول یک سال در هندوستان متولد می شوند از کل جمعیت استرالیا بیشتر است.


 16. 492 ثانیه طول می کشد تا اشعه ی خورشید به زمین برسد.


 17. نوزادان در هنگام تولد کشکک زانو ندارند.


 18. درخت زیتون می تواند بیش از 1500 سال زندگی کند.


 19. در تولید کاغذ اسکناس از خمیر پنبه به جای خمیر چوب استفاده می شود. این بدان معنی است که اگر داخل ماشین لباسشویی شسته شود مثل کاغذ معمولی از بین نمی رود.


 20. آب قطب جنوب به قدری سرد است که هیچ چیز در آنجا فاسد نمی شود. گرم ترین هوایی که تا به حال از قطب جنوب گزارش شده 3 درجه ی فارنهایت بوده است.


 21. جنگل های بارانی آمازون بیش از 20 درصد اکسیژن جهان را تولید می کنند.


 22. اقیانوس اطلس شمالی هر سال 2,5 سانتی متر عریض تر می شود.


 23. سالانه بیش از 50,000 زمین لرزه در جهان اتفاق می افتد.


 24. هر مایل مربع از آب دریا حاوی 20 کیلوگرم طلا است.


 25. 1000 سال طول می کشد تا یک قطره ی آب اقیانوس دور جهان بچرخد.


 26. اروپا تنها قاره ای است که هیچ صحرایی در خود ندارد.


 27. آب اقیانوس اطلس از اقیانوس آرام شور تر است.


 28. قدیمی ترین لامپ ، در سال 1901و در یک ایستگاه آتش نشانی در کالیفرنیا روشن شده و هنوز هم روشن است. اسم این لامپ، چراغ صده ای است.


 29. بوییدن سیب سبز یا موز (فقط بوییدن و نه خوردن) باعث کاهش وزن می شود.


 30. هر انسان معمولی 3 سال از عمر خود را در توالت می گذراند.




[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 7:2 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

 

با نزدیک شدن به فصل سرما، ابتلا به بیماری هایی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا زیاد می شود و اگر سیستم ایمنی بدن ضعیف باشد، میزان این بیماری های نیز افزایش می یابد.
سیستم ایمنی بدن در تمامی اوقات فعال است، اما با داشتن عادات ناسالم در زندگی، سیستم ایمنی تضعیف شده و توانایی بدن برای مبارزه با بیماری ها کاهش می یابد. در این مقاله 9 عادت بد را نام می بریم:

 

1-سیگار کشیدن
سیگار کشیدن باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و احتمال ابتلا به سرماخوردگی را بیشتر می کند.
شما با کشیدن سیگار، اولین سدهای دفاعی بدن خود را تخریب می کنید که دهان و بینی می باشند.
محققان به این نتیجه رسیده اند که سیگار کشیدن ممکن است باعث حمله سیستم ایمنی به بافت ریه و بدتر شدن اختلال انسداد مزمن ریوی ( بیماری تنفسی درمان ناپذیر) شود.

 

2-کمبود خواب
کم خوابی باعث تضعیف سیستم ایمنی شده و احتمال ابتلا به سرماخوردگی را زیاد می کند.
خواب کافی باعث می شود بدن استراحت کرده و خود را برای مبارزه با بیماری ها آماده کند.
کمبود خواب باعث بسیاری مشکلات از قبیل: افسردگی، دیابت و چاقی بیش از حد می گردد.
هر فردی نیاز متفاوتی به خواب دارد، اما بیشتر بزرگسالان باید 7 تا 8 ساعت در شب بخوابند.

 

3-مصرف الکل
نوشیدن الکل باعث می شود پوشش دهان و مری نازک شده و ویروس ها و باکتری ها راحت تر وارد بدن شده و ابتلا به سرماخوردگی بیشتر شود.

 

4-استرس
فشار روحی و روانی، چه در محیط کاری و چه در محیط خانوادگی، می تواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کند و راحت تر به سرماخوردگی دچار شویم.
به عنوان مثال: هرگاه دچار استرس شوید، بیماری ویروسی در شما زودتر ظاهر می شود.
برای جلوگیری از بروز استرس و یا کاهش اثرات استرس، سعی کنید هر روز 30 دقیقه ورزش کنید و یا روش تنفس عمیق را تمرین کنید.

 

5-افسردگی
اگر افسردگی شما درمان نشود، احتمال ابتلا به سرماخوردگی در شما بالا می رود.
مطالعات نشان داده است زنانی که افسرده هستند، دچار عدم تعادل در مواد سیستم ایمنی بدن می باشند.
این عدم تعادل باعث افزایش بیماری هایی نظیر: بیماری قلبی و مقاومت به انسولین (دیابت) می شود.
اگر فکر می کنید دچار افسردگی شده اید، با روانپزشک صحبت کنید.

 

6-رژیم غذایی غلط
عادات غذایی غلط مانند مصرف زیاد مواد خوراکی شیرین و مصرف کم میوه ها و سبزیجات می تواند عملکرد سیستم ایمنی بدن را مختل کند.
این عادات غذایی غلط باعث اضافه وزن نیز می شود و همانطور که می دانید اضافه وزن، مادر تمام بیماری ها می باشد.
یک رژیم غذایی صحیح به مقدار زیاد دارای میوه ها و سبزیجات، غلات کامل و لبنیات کم چرب می باشد.

 

7-رفتار پرخطر جنسی
رفتارهای ناامن جنسی می تواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کرده و توانایی بدن برای مبارزه با عفونت ها را کم نماید.

 

8-کمبود ورزش و فعالیت بدنی
مطالعات نشان داده که ورزش منظم باعث تقویت سیستم ایمنی بدن، توانایی ساخت آنتی بادی ها و سلول های T (گلبول های سفید خون) می گردد و مقاومت بدن را در برابر بیماری ها بالا می برد.
پنج روز در هفته پیاده روی کردن و هر بار 20 دقیقه، باعث عملکرد بهتر سیستم ایمنی بدن می شود.

 

9-عدم تزریق واکسن
اگر می خواهید از بیماری های قابل پیشگیری در امان بمانید، از سوزن نترسید و واکسن بزنید.
یکی از راحت ترین راه ها برای جلوگیری از بروز بیماری های خاص، تزریق واکسن می باشد.
امروزه بیشتر واکسن ها، موجود و موثر می باشند.
به عنوان مثال واکسن آنفلوانزا، به احتمال 90 درصد شما را از ابتلا به آنفلوانزا مصون می دارد.
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها، تزریق سالانه واکسن آنفلوانزا را توصیه می کند.

 

 


[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 7:0 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]
چند اصل اساسی در روان درمانی (حتما بخوانید!!!)ا


*بخشش اجباری نیست.

بخشش فرد دیگری، قبل از این که نسبت به او واقعاً احساس بخشودگی به وجود آید، نتیجه مطلوبی ندارد. درست است که بخشیدن کسانی که در گذشته به نحوی ما را آزار داده اند یا تاثیرمنفی روی شخصیت ما گذاشته اند، کار خوبی است، اما بخشیدن کسی برای کم کردن بار احساس گناه از روی دوش وی، به تنهایی کافی نیست. بخشش یک فرآیند روحی- روانی است که در طول زمان در فرد رخ می دهد و وقتی فرد آماده بخشیدن شد، اتفاق می افتد، نه زودتر یا به اجبار. در نهایت بخشیدن دیگران یک انتخاب است برای باقی ماندن در کوه خشم و تنفر و یا رها کردن این احساسات منفی. بنابراین بخشش به زدودن احساسات منفی از روح و روان فرد کمک شایانی می کند اما همزمان باید با احساس خشم و انزجار ناشی از خشونت، توهین یا سرزنش که در فرد به وجود آمده است نیز کنار آمد. در واقع بخشش از همین جا شروع می شود و نه از احساسی که سعی می کنیم به آن برسیم. بنابراین نباید بر احساسات منفی به طور کامل سرپوش گذاشت. در واقع خشم موجه و بروز صحیح آن، اولین گام شجاعانه در مسیر طولانی و گاه رنج آور بخشش است. البته بخشیدن به مفهوم فراموش کردن نیست. ما می توانیم حتی کسانی را که خطای خود در قبال ما را قبول ندارند، ببخشیم هر چند با دشواری بیشتر.بخشش به معنای فراگیری بخشیدن خود به خاطر اشتباهات احتمالی و کنار آمدن و درک اشتباهات دیگران و در نهایت بخشیدن آن هاست. نکته این جاست که هر قدر بتوانیم دیگران را ببخشیم، قادریم خود را نیز ببخشیم.

*خشم، همراه همیشگی شماست. خشم یکی از منفی ترین احساسات انسانی است. خشم نه فقط در بسیاری از مکاتب و آموزه ها منفی و آزاردهنده تلقی شده است، بلکه حتی در روان درمانی های نوین به عنوان احساسی منفی، مخرب، خطرناک و غیرمنطقی توصیف شده که باید آن را سرکوب کرد. نکته این جاست که در بسیاری از موارد، کنار آمدن با احساس خشم کار ساده ای نیست و نادیده گرفتن آن فقط به بدتر شدن شرایط منجر می شود.اما باید دانست خشم منبع قدرت، انرژی و تسلط فرد است. از آن جا که در بسیاری از موارد توصیه شده باید خشم را سرکوب کرد، همه ما از کودکی سعی می کنیم خشم و عصبانیت مان را سرکوب کنیم و آن را برملا نکنیم شکی نیست که خشم مهار نشده در بسیاری از موارد ویرانگر و خطرناک است اما آن چه بیشتر مردم به آن نیاز دارند، توانایی تشخیص و اعتبار بخشی به خشم و پیدا کردن راه های غیرمخرب برای ابراز و گذر از آن است. در واقع کنترل خشم به فرد یاد می دهد که خشم خود را به درستی و آگاهانه مدیریت کند و اجازه ندهد خشم از ناخودآگاه وی به رفتار تبدیل شود. مهار خشم های ف¡رو خورده یکی از اولین اقدامات درمانگر در جلسات روان درمانی است زیرا تا زمانی که احساسات بیان نشده و خشم های فرو خورده آشکار نشود، نمی توان به درمان امید داشت. به علاوه خشم یکی از سرچشمه های خلاقیت است و این راز را بسیاری از افراد نمی دانند. یکی از روان شناسان بزرگ می گوید: به ما یاد داده اند که خشممان را سرکوب کنیم و به موازات آن خلاقیتمان را هم سرکوب می کنیم. بنابراین پیدا کردن راهی برای استفاده از خشم به عنوان منبع خلاقیت و بیان آن به جای سرکوب کردن، یکی از رموز بزرگ روان درمانی است.

*عشق می تواند آسیب رسان هم باشد. همه ما تصور می کنیم عشق و تجربه آن سرشار از لذت، خوشی و رضایت است. البته که این طور است اما عشق یک روی دیگر هم دارد و آن ورود به یک مرحله پر خطر است زیرا انسان در چنین موقعیتی بیش از هر زمان دیگری آسیب پذیر است. همه افراد در نهان، این موضوع را می دانند زیرا به هر حال هر کسی تجربه های ناخوشایندی از پدر، مادر یا دوستان صمیمی اش دارد. اما همزمان همه ما سخت در جست وجوی محبتی صادقانه و دوستی پاک هستیم و به دنبال این گوهر ناب می گردیم.آن چه بتواند تنهایی وجودی رنج آورمان را تخفیف دهد. اما واقعیت این است که عاشق شدن مثل مبتلا شدن به یک بیماری عفونی است. پس از طی دوران نهفتگی، درد و رنج ناشی از عشق آغاز می شود و بهایی که باید بابت آن پرداخت شود، گاه بسیار سنگین به نظر می آید. راز رنج عشق این است که فقط در این شرایط است که فرد چیزهای زیادی از خود، زندگی و روابط انسانی درمی یابد و در واقع اگر بخواهیم نگاهی روان شناسانه و خلاقانه به آن بیندازیم. باید بگوییم که عشق یک شمشیر دولبه است که می تواند هم زخمی و هم ترمیم کند. عشق آگاهانه یک تصمیم شجاعانه برای یک بالغ آگاه است.

*تلخی گذشته را بپذیرید.یکی از واقعیت هایی که در روان کاری با آن روبه رو می شوید، این است که نمی توان گذشته را تغییر داد. البته همه ما این نکته را می دانیم اما روبه رو شدن با این واقعیت امر دیگری است. هیچ روش و شیوه ای برای پاک کردن گذشته هر قدر هم تلخ بوده باشد، وجود ندارد و کنار آمدن با این مسئله یکی از دشوارترین و دردناک ترین مراحل روان درمانی است. چون بیشتر افراد تلاش می کنند، از واقعیت های دردناک گذشته فرار یا آن را انکار کنند.شاید اساسی ترین و غم انگیزترین مرحله در روان درمانی مواجهه شدن فرد با گذشته تلخی است که داشته است.

جراحات روحی ممکن است به سطح خود آگاه فرد بیاید و پس از قرار گرفتن در یک چشم انداز وسیع تر، بهبود پیدا کند. اما بهبودی به معنای فراموشی نیست زیرا فرآیندی آگاهانه مبتنی بر به خاطر آوردن و دانستن است. بنابراین بهبودی وقتی اتفاق می افتد که فرد بتواند ابعاد دردناک شرمساری احساسی اش را به همراه علل و عواقب آن بپذیرد و این جراحت روحی را با تمام ابعادش لمس کند، این واقعیت که گذشته را نمی توان تغییر داد و نمی توان به عقب برگشت. هرگز نمی توان آن چه را در گذشته اتفاق افتاده است تغییر داد. پس از پذیرش این موقعیت، باید خشم و غم ناشی از گذشته دردناک را حس کرد و دانست که هر چند نمی توان گذشته را تغییر داد اما می توان با قدرت، نگاه به گذشته را متحول کرد. فرد این قدرت را دارد که درباره گذشته اش و احساسی که دارد، تصمیم بگیرد و می تواند احساس سعادت کند و این فرصت را دارد که به گذشته نگاه متفاوتی کند. هر چند هرگز نمی تواند آن را دور بیندازد زیرا گذشته بخشی از وجود و شخصیت اوست. پذیرش و روبه رو شدن با واقعیت دردناک گذشته یکی از اصلی ترین نقاط عطف روان درمانی است.

همان جایی که فرد می تواند به جای فراموش کردن، تغییر دادن و تحریف گذشته، آن را ببیند و بپذیرد و به آینده فکر کند. راز مهمی که مراجعان در روان درمانی با آن روبه رو می شوند، این است که فقط با هضم این قرص تلخ یعنی گذشته دردناک و چشیدن و احساس طعم تلخ آن است که می توانند از نظر احساسی و روانی به سلامت و بهبودی نزدیک  شوند.

*حتی قربانیان مسئول افعال و گفتار خود هستند. این نظریه یکی از جنجالی ترین نظریه های مطرح شده در روان شناسی است که معمولاً باعث سوء تفاهم شده و سرزنش کردن قربانی قلمداد می شود، اما واقعیت این است که بیشتر قربانیان به نوعی «درماندگی خودآموخته» دچار می شوند احساسی که قربانی به علت احساس تلخ درماندگی و شکست، سرنوشت محتوم و تلخی را برای خود متصور می شود و در برابر وقایع زندگی احساس شکست می کند. واقعیت این است که ما در برابر بسیاری از وقایع زندگی اختیار و کنترلی نداریم، اما در برابر چگونگی کنار آمدن با آن مسئول هستیم. همیشه آسان تر این است که مشکلات را گردن دیگران بیندازیم و «قربانی بودن» را بهانه ای برای فرار از مسئولیت بپنداریم. بخواهیم یا نخواهیم همه ما مسئول چگونگی کنار آمدن با مشکلات زندگی هستیم چگونه آن را تعبیر کرده ایم و چه چیزی از آن آموخته ایم. به عنوان افراد بزرگسال دایم با این سوال کلنجار می رویم که ناخودآگاهمان تا چه حد در تبرئه کردنمان نقش دارد. اما روان شناسان تاکید می کنند که ما مسئول تاثیر اعمالمان بر زندگی هستیم. مراجعان به روانکاوی در روان درمانی درمی یابند که چه تفاوتی بین یک «قربانی بودن» و «تسلیم قربانی بودن خود شدن» وجود دارد. در واقع در اغلب موارد، ناخودآگاه ما، احساسات یک قربانی مثل ضعف، ناتوانی و درماندگی را به ما القا می کند و ذهن فقط جایی می تواند از این چرخه رهایی پیدا کند که این پدیده را بشناسد.

*قدرت نهفته در نه گفتن را شناسایی کنید. برای بسیاری از مراجعان به روان درمانگران گفتن نه دشوارترین کار است. زیرا نمی خواهند کسی را آزرده، خشمگین و مایوس کنند و از سوی دیگر نمی خواهند آدم بد، سخت گیر، خودخواه و منفی بافی به نظر آیند. آن ها نمی دانند که نه گفتن یکی از اساسی ترین راه های کسب هویت در جهان است. نه گفتن به معنای ابراز وجود است و قدرت و حضور و دفاع فرد از خود در حیات محسوب می شود. حتی کودکان با نه گفتن طی سال های اولیه زندگی کسب هویت می کنند پس چگونه است که در بزرگسالی بسیاری خود را از این حق محروم می کنند. نه گفتن یعنی ابراز تمایز کردن از دیگران و آزادی خود را به دیگران نشان دادن. نکته تاسف بار این است که دردوران کودکی مخالفت کردن کودک با گفتن «نه»، اغلب به تنبیه منجر می شود که این امر به کاهش اعتماد به نفس می انجامد.

ناتوانی در مخالفت با دیگران در واقع هسته آن چیزی است که ما آن را انفعال، ناامیدی مفرط، درماندگی، افسردگی و دیگر اختلالات روانی می دانیم. بیشتر مردم ابراز مخالفت را ترکیبی از خودخواهی و منفی بافی تعبیر می کنند. نکته این جاست که هیچ کس تا نتواند نه بگوید، نمی تواند با تمام وجود پاسخ مثبت بدهد. به عبارت دیگر تا انسان توان مخالفت نداشته باشد، هرگز نمی تواند به اراده و خواسته خود که در پی ارائه پاسخ مثبت به دست می آید، برسد. بنابراین ابراز مخالفت، به نوعی نشانگر تسلط و قدرت فرد است. همچنان که در روابط انسانی نیز این امر صادق است. صمیمیت واقعی در پی تحقق دو اراده مستقل و مسلط و از کنش و واکنش واقعی آن ها مبتنی بر تنش یا آسودگی شکل می گیرد. بدون توانایی نه گفتن مرز صمیمیت و تعهد معنا نخواهد داشت و به جای آن بیزاری ناخودآگاه و ترس دایمی از تحت کنترل قرار گرفتن، آزار دیدن به وجود خواهد آمد. بنابراین دانستن این نکته که ما این حق را داریم که نه بگوییم، می تواند زندگی مان را تغییر دهد. اما این کار شجاعت فوق العاده ای می طلبد که در نهایت به کشف ذات واقعی خود انسانی منجر می شود.

[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 6:53 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]

 

حافظه

 

 

اگر در گوگل جستجو کنید"بهبود قدرت مغز"انواع و اقسام تکنیک ها، کتاب ها و بازی هایی که برای تقویت قدرت مغز مفید هستند پیدا می کنید که اکثر آن ها شامل فعالیت های فیزیکی، تغذیه مناسب و تمرین های پیچیده ذهنی هستند. در حالیکه این نکات بسیار ارزشمند هستند اما بعید می دانم بعد از خواندن این مقاله ها بازهم صبح ها یک ساعت بدوید یا رژیم غذاییتان را تغییر بدهید و از فیبر و اسیدهای چرب امگا3 استفاده کنید. بعضی از مردم حتی وقتی در معرض خطر سکته قلبی قرار می گیرند هم حاضر به انجام این کارها نیستند. برای مردم تنبلی که فقط می خواهند کمی عملکرد مغزشان را بهبود بخشند آیا راه ساده تری هم وجود دارد؟


1) جای موس پد را عوض کنید!
به همین سادگی! با این کار باعث می شوید از دست دیگرتان استفاده کنید و با این کار ارتباطات عصبی بین دو نیمکره چپ و راست را تحریک خواهید کرد. دانشمندان تأکید می کنند که افرادی که از هر دو دستشان به یک میزان استفاده می کنند 10 درصد بیشتر فیبرهای عصبی در محل اتصال دو نیمکره دارند. سعی کنید هرچه بیشتر و بیشتر از دست غیرغالب استفاده کنید، هرچند بعضی کارها کند خواهد شد. من بیش از یک هفته سعی کردم با دست چپ مسواک بزنم که متوجه جرم دندان هایم شدم. استفاده از موس با دست چپ کاری است که به آسانی امکان پذیر است. در طول دو روز اول احساس خستگی می کنید . البته می توانید هنگام کار با برنامه هایی که نیاز به کلیک های زیادتری دارد از دست غالب استفاده کنید. بعد از این دوره ی انطباق اکنون می توانید کامپیوتر را به راحتی با هر دو دست هدایت کنید.



2)سعی کنید همه چیز را به یاد بیاورید!
گاهی به سختی سعی می کنیم نام یک آهنگ را به خاطر بیاوریم یا نام آشنایی که از کنارمان می گذرد! پیش آمده که به مادرتان تلفن می کنید و شماره تلفن داییتان را می پرسید. سر زبانتان است اما به خاطر نمی آورید! چه می کنید؟ از دوستانتان می پرسید؟ و وقتی می فهمید فریاد می زنید" آها آره خودشه!"
دفعه بعدی که در چنین موقعیتی قرار گرفتید سعی کنید خودتان به یاد آورید! مغز مانند ماهیچه های دیگر بدن تحریک شده و با این تمرین ها قویتر می شود. دیگر از مادرتان نپرسید! حتی مداد و کاغذ را فراموش کنید. آن ها را به حافظه تان بسپارید. سعی کنید با نگاه به صفحه کلید تلفن، حافظه ای تصویری از شماره ها به ذهنتان بسپارید. تلاشتان را بکنید، بدترین حالت این است که بازهم مجبور شوید از مادرتان بپرسید!

3)انجام بازی های فکری
برای تقویت تواناییهای مغز لازم نیست در المپیاد ریاضی شرکت کنید. سرگرمی های ساده ای مثل سودوکو یا جداول کلمات متقاطع تأثیر خوبی بر قدرت مغز خواهد داشت. برای این کارها قانون و قاعده ای بگذارید و سعی کنید به فعالیت روزانه تان تبدیل شوند. مثلاً در یک سفر شهری همیشه یک کتابچه جدول به همراه داشته باشید. من خودم عادت کرده ام همیشه قبل از شروع کارم یک دست شطرنج بازی می کنم. حدوداً 15 دقیقه طول می کشد ولی با این کار مطمئن می شوم مغزم در آن روز شروع و حرکت خوبی خواهد داشت.

 

 


[ سه شنبه 91/10/5 ] [ 9:24 صبح ] [ محمد مهدی فغانی ]
خطبه : 2 
   وَ مِنْ خُطْبَهٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ بَعْدَ انْصِرافِهِ مِن صِفِّینَ:  

اءَحْمَدُهُ اسْتِتْماما لِنِعْمَتِهِ، وَ اسْتِسْلاما لِعِزَّتِهِ، وَ اسْتِعْصاما مِنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ اءَسْتَعِینُهُ فاقَهً الى کِفایَتِهِ انَّهُ لا یَضِلُّ مَنْ هَداهُ. وَ لا یَئِلُ مَنْ عاداهُ وَ لا یَفْتَقِرُ مَنْ کَفاهُ، فَانَّهُ اءَرْجَحُ ما وُزِنَ وَ اءَفْضَلُ ما خُزِنَ وَ اءَشْهَدُ اءَنْ لا الهَ الا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، شَهادَهً مُمْتَحَنا اخْلاصُها، مُعْتَقَدا مُصاصُهِّا، نَتَمَسَّکُ بِها اءَبَدا ما اءبْقانا، وَ نَدَّخِرُها لاَهاوِیلِ ما یَلْقانا فِانَّها عَزِیمَهُ الایمانِ، وَ فاتِحَهُ الاحْسانِ وَ مَرْضاهُ الرّحمنِ، وَ مَدْحَرَهُ الشِّیْطانِ.
وَ اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اءَرْسَلَهُ بِالدِّینِ الْمَشْهُورِ، وَ الْعِلْمِ المَاءثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسْطُورِ، وَ النُّورِ السّاطِعِ، وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الْاءَمْرِ الصّادِعِ. اِزاحَهً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجا بِالبَیِّناتِ، وَ تَحْذِیرا بِالْآیاتِ، وَ تَخْوِیفا بِالمُثلاتِ وَ النّاسُ فِى فِتَنٍ انْجَذَمَ فِیها حَبْلُ الدّینِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوارِى الْیَقینِ، وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْاءَمْرُ، وَ ضاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِىَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدى خامِلٌ، وَ الْعَمى شامِلٌ. عُصِىَ الرَّحْمنُ، وَ نُصِرَ الشَّیْطانُ، وَ خُذِلَ الْإ یمانُ، فَانْهارَتْ دَعائِمُهُ، وَ تَنَکَّرَتْ مَعالِمُهُ، وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ، وَ عَفَتْ شُرُکُهُ.
اءَطاعُوا الشَّیْطانَ فسَلکَُوا مَسالِکَهُ، وَوَرَدُوا مَناهِلَهُ، بِهِمْ سارَتْ اءَعْلامُهُ، وَ قامَ لِواؤُهُ فِى فِتَنٍ داسَتْهُمْ بِاءَخْفافِها، وَ وَطِئَتْهُمْ بِاءَظْلافِها وَ قامَتْ عَلى سَنابِکِها، فَهُمْ فِیها تائِهُونَ حائِرونَ جاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِى خَیْرِ دارٍ وَ شَرِّ جِیرانٍ، نَوْمُهُمْ سُهُودٌ، وَ کُحْلُهُمْ دُمُوعٌ، بِاءَرْضٍ عالِمُها مُلْجَمٌ وَ جاهِلُها مُکْرَمٌ.
وَ مِنْها وَ یَعْنِى آلَ النَّبِىَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم :
هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَاءُ اءَمّرِهِ وَ عَیْبَهُ عِلْمِهِ وَ مَوئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ، وَ جِبالُ دِینِه ، بِهِمْ اءَقامَ انْحِناءَ ظَهْرِهِ وَ اءَذْهَبَ ارْتِعادَ فَرائِصِهِ.
مِنْها فى الْمُنافِقین :
زَرَعُوا الْفُجُورَ، وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ، وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ، لا یُقاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَنْ هذِهِ الامَّهِ اءَحَدٌ وَ لا یُسوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ اءَبَدا، هُمْ اءَساسُ الدِّینِ، وَ عِمادُ الْیَقینِ، إ لَیْهِمْ یَفِى ءُ الْغالِى ، وَ بِهِمْ یِلْحَقُ التّالِى وَ لَهُمْ خَصائِصُ حَقِّ الْوِلایَهِ، وَ فِیهِمْ الْوَصِیَّهُ وَ الْوِراثَهُ، الآنَ اذْ رَجَعَ الْحَقُّ الى اءهلِهِ وَ نُقِلَ الى مُنتَقَلِهِ.

  ترجمه : 
   خطبه اى از آن حضرت (ع ) پس از بازگشتش از صفین :  

او را سپاس مى گویم و خواستار فزونى نعمت او هستم و بر آستان عزتش سر تسلیم نهاده ام و خواهم که مرا از گناه در امان نگه دارد. از او یارى مى جویم که نیازمند آنم که نیازم برآورد. هر کس را که او راه بنماید، گمراه نگردد و هر کس را که با او دشمنى ورزد، کس زینهار ندهد، هرکس را که تعهد کند، بى چیز نشود که تعهدش از هر چه به سنجش ‍ آید، افزون است و از هر چه اندوختنى است برتر. و شهادت مى دهم که خداوندى جز اللّه ، خداى یکتا نیست . یگانه است و بى هیچ شریکى .
شهادت مى دهم ، شهادتى که خلوصش از بوته آزمایش نیکو برآمده باشد و اعتقاد به آن با صفاى نیت همراه بود. بدان چنگ در مى زنم ، همواره تا آنگاه که ما را زنده مى دارد و مى اندوزیم آن را براى روزهاى هولناکى که در پیش داریم . چنین شهادتى نشان عزم جزم ما در ایمان است و سرلوحه نیکوکارى و خشنودى خداوند است و، سبب دور ساختن شیطان .
و شهادت مى دهم که محمد (صلى اللّه علیه و آله ) بنده او و پیامبر اوست که او را فرستاد با آیینى چون آفتاب تابنده ، پرآوازه و دانشى برتر و کتابى نوشته شده و فروغى تابان و پرتوى درخشان و فرمانى قاطع تا حق از باطل بازشناساند؛ و زنگ شبهت از دلها بزداید. محمد (صلى اللّه علیه و آله ) براى اثبات پیامبرى خویش حجتها آورد و مردمان را با آیات کتاب خود بیم داد و با ذکر عقوبتها و کیفرها که بر امتهاى پیشین رفته بود، بترسانید.
مردمان در فتنه هایى گرفتار بودند، که در آن رشته دین گسسته بود و پایه یقین شکست برداشته و مى لرزید. هرکس به چیزى که خود اصل مى پنداشت چنگ زده بود. کارها پراکنده و درهم ، راه بیرون شدن از آن فتنه ها باریک ، طریق هدایت مسدود و کورى و بى خبرى آنسان شایع و همه گیر که هدایت را آوازه اى نبود. خدا را گناه مى کردند و شیطان را یار و یاور بودند. ایمان خوار و ذلیل بود، ستونهایش از هم گسیخته و نشانه هایش دگرگون و راههایش ویران و جاده هایش محو و ناپدید.
همگان در راه شیطان گام مى زدند و از آبشخور او مى نوشیدند. به یارى این قوم بود که شیطان پرچم پیروزى برافراشت و فتنه ها برانگیخت و آنان را در زیر پاهاى خود فرو کوفت و پى سپر سمهاى خود نمود. آنان ، در آن حال ، حیرت زده و نادان و فریب خورده بودند و بهترین خانه ها(2) را بدترین همسایه . شبها خواب به چشمانشان نمى رفت و سرمه دیدگانشان سرشک خونین بود. آنجا سرزمینى بود که بر دانایش چون ستوران لگام مى زدند و نادانش را بر اورنگ عزت مى نشاندند.
و از این خطبه (در وصف آل محمد ص ):
آل محمد امینان اسرار خداوندند و پناهگاه اوامر او و معدن علم او و مرجع حکمت او و خزانه کتابهاى او و قله هاى رفیع دین او. قامت خمیده دین به پایمردى آنان راستى گرفت ، و لرزش اندامهایش به نیروى ایشان آرامش یافت .
و از این خطبه درباره منافقین
گناه مى کارند و کشته خویش به آب غرور آب مى دهند و هلاکت مى دروند. در این امّت هیچ کس را با آل محمد (صلى اللّه علیه و آله ) مقایسه نتوان کرد. کسانى را که مرهون نعمتهاى ایشان اند با ایشان برابر نتوان داشت ، که آل محمد اساس دین اند و ستون یقین که افراط کاران به آنان راه اعتدال گیرند و واپس ماندگان به مدد ایشان به کاروان دین پیوندند. ویژگیهاى امامت در آنهاست و بس . و وراثت نبوّت منحصر در ایشان . اکنون حق به کسى بازگشته که شایسته آن است و به جایى باز آمده که از آنجا رخت بر بسته بود.


[ دوشنبه 91/10/4 ] [ 7:21 عصر ] [ محمدرضا محمدی ]
<      1   2      
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 66
بازدید دیروز: 70
کل بازدیدها: 1466395
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد