((شهید مطهرى )) مى گوید:
((اسلام هر وقت با کفر روبرو شده شکست داده و هر وقت که با نفاق روبرو شده است شکست خورده است . چون نفاق از نیروى خود اسلام استفاده کرده و بر ضدّ آن به کار برده است ، یعنى لباس اسلام به تن نموده و با آن جنگیده است )).(443)
((این که در تاریخ مى بینیم پیامبر جنگید و پیروز شد ولى على علیه السّلام نتوانست مانند رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلّم پیش ببرد؛ جهتش همین است که پیامبر با کفّار جنگید و على با منافقین )).(444)
39- مَثَل زنان بد و شوهران خوب
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ امْرَاءَتَ نُوحٍ وَامْرَاءَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَلِحَیْنِ فَخَانَتَا هُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیًْا وَقِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّا خِلِینَ ).(445)
((خداوند براى کسانى که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثل زده که آنها تحت سر پرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند ولى به آن دو خیانت کردند و ارتباط آنان با این دو (پیامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى ) نداشت ، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانى که وارد مى شوند!)).
حق تعالى خود مثالى را بیان
|
بود زوجه نوح و لوط این دو هله
|
نام آن یک واعله (446) وین واهله
|
این دو زن بودند هر دو بالیقین
|
تحت عبدین از عباد صالحین پ
|
س خیانت هر دو کردند آن دو زن
|
آن دو پیغمبر ز دو زن هیچ دفع
|
مى نکردند از عذاب حقّ به نفع
|
زوجه نوح او به طوفان گشت غرق
|
سنگ ، زوجه لوط باریدش به فرق
|
وقت مردن گفته شد با داخلین
|
اندر آئید اندر آتش این چنین
|
این مثل شک نیست در نزد عقول
|
حاصل این که نیست این وصلت سبب
|
ایمنى را از عذاب و قهر ربّ(447)
|
خداوند متعال در این آیه ((وضعیت کافران )) را به حالت دو زن تاریخ تشبیه مى کند که هر دو همسر دو پیامبر بزرگوار به نامهاى ((نوح )) و ((لوط)) بودند و چون این دو زن به آن دو پیامبر خیانت نمودند، در زمره کافران قرار گرفتند. بنا بر این ((وجه شباهت )) در این تشبیه ((خیانت کردن )) است ، یعنى خیانت به خدا و رسول از هر کس سر بزند، نتیجه اش آتش دوزخ است ، هر چند وابسته و متّصل به پیامبران باشد. لذا در پایان آیه مى گوید:
(قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّا خِلِینَ)؛ ((به آن دو (زن ) گفته شد با سایر دوزخیان وارد جهنّم شوید))، یعنى میان شما و کافران که به خدا و رسول خیانت کردند، از این نظر هیچ فرق و امتیازى نیست !
البته خیانت این دو ((زن )) این بود که با دشمنان آن دو پیامبر همکارى مى کردند و اسرار خانه آن دو بزرگوار را به دشمنان مى سپردند، نه خیانت انحراف از جادّه عفّت ، زیرا هرگز همسر هیچ پیامبرى آلوده به بى عفّتى نشده است ، چنانکه در حدیثى از پیامبرصلى اللّه علیه و آله و سلّم صریحاً آمده است : ((ما بغَت امْراءَةُ نبی قَطُّ؛(448) همسر هیچ پیامبرى هرگز آلوده عمل منافى عفّت نشد)).(449)
زمخشرى مى گوید:
((... وفى طىّ هذین التمثیلین تعریض باُمّى المؤ منین المذکورتین فى اوّل السورة و مافرط منهما من التظاهر على رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلم بما کرهه و تحذیر لهما على اءغلظ وجه و اءشده ، لما فى التمثیل من ذکر الکفر)).(450)
((این آیه به دو همسر پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلّم ((عایشه )) و ((حفصه )) که در ماجراى (451) افشاى اسرار آن حضرت دخالت داشتند، تعریضى دارد و به آن دو به شدّت هشدار مى دهد که گمان نکنند همسرى پیامبرصلى اللّه علیه و آله و سلّم به تنهایى مى تواند مانع کیفر آنها باشد، همان گونه که رابطه همسران نوح و لوط، به خاطر خیانت ، از خاندان نبوّت و وحى قطع شد، و گرفتار عذاب الهى شدند)).
همچنین این آیه ((هشدارى است به همه مؤ منان در تمام قشرها که پیوندهاى خود را با اولیاء اللّه در صورت گناه و عصیان مانع عذاب الهى نپندارند)).(452)
به هر حال این آیه انتظارهاى بى مورد کسانى را که گمان مى کنند تنها ارتباط با شخص بزرگى همچون پیامبرصلى اللّه علیه و آله و سلّم مى تواند مایه نجات آنها گردد (هر چند در عمل آلوده باشند) قطع مى کند، تا هیچ کس از این نظر براى خود مصونیّتى قائل نشود.(453)
اصولاً گناه از هر کس صادر شود، زشت است ، ولى اگر از افراد نسبى و سببى و مکتبى پیامبران و جانشینان آنان سر زند، زشت تر است . لذا خداوند متعال خطاب به زنان پیامبر مى فرماید:
( یَنِسَآءَ النَّبِىِّ مَن یَاءْتِ مِنکُنَّ بِفَحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ یُضَعَفْ لَهَا ا لْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ ...).(454) ((اى زنان پیامبر! هرکدام از شماگناه ومعصیت آشکارى مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود))؛ یعنى گناه شما علاوه بر زشتى ذاتى خودش به حیثیّت پیامبر و مکتب او نیز لطمه مى زند و این خود گناه دیگرى است و مستوجب عذابى دیگر.
40- مَثَل دو زن الگو و نمونه
(وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ امْرَاءَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِندَکَ بَیْتًا فِى ا لْجَنَّةِ وَنَجِّنِى مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِى وَنَجِّنِى مِنَ ا لْقَوْمِ الظَّلِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَا نَ الَّتِىَّ اءَحْصَنَتْ فَرْجَهَا(455) فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِى وَکَانَتْ مِنَ ا لْقَنِتِینَ).(456)
((و خداوند براى مؤ منان ، به همسر فرعون مثل زده است ، در آن هنگام که گفت : پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و عمل او نجات ده و مرا از قوم ستمکاران رهایى بخش ! و همچنین به مریم دختر عمران (مثل زده ) که دامان خود را پاک نگه داشت ، و ما از روح خود در او دمیدیم ، او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد، و از مطیعان فرمان خدا بود)).
هم مَثَل کرد او ز بهر مؤ منان
|
یاد کن چون گفت او رَبِّ ابنِ لى
|
نزد خود بیتى به جنّت معتلى
|
ده ز فرعونم وز اعمالش نجات
|
همچنین از اهل ظلم و سیّئات
|
حق دعایش کرد در دم مستجاب
|
رفع گشت از پیش چشم او حجاب
|
پیش از آن کاید برون روحش ز تن
|
جاى خود دید او به جنّت در زَمَن
|
گفته بُد فرعونِ دون از کینه اش
|
پیش از آن کاو را رسد بر سینه سنگ
|
رفته بُد روحش به جنّت بى درنگ
|
باز مریم دختِ عمران کونگاه
|
دامنِ خود داشت از فحش و گناه
|
پس دمیدیم اندر او از روح خویش
|
بارور شد بر مسیحِ خوب کیش
|
داشت باور گفتهاى ربِّ خود
|
آنچه دادش وعده جبریل از ولد
|
داشت هم تصدیق بر جمله کتاب
|
هم بُد از فرمانبران در هر حساب
|
خواستم شرحى ز فضل فاطمه علیها السّلام
|
کاو برون است از شمار خلق و پاک
|
نیست جفت اورا که جفت مرد بود(457)
|