خراب شد حرم عشق و لرزه در بدن است نبود باورم ، این سینه خانه حَزَن است حرام باد عبادت حرام باد نماز کلید مسجد اگر دستِ شیخ طعنه زن است * به عاشقان برسانید غصب باغ شده که بلبل چمن اکنون اسیر داغ شده به نور ماه شب چارده نظر دارم که حکم طعنه زنان کشتن چراغ شده * نه خلوت و نه شراب و نه عشق و راز و نیاز که در شریعت اینان خدا نیاید باز ببین که زنده دلان خون به دل از این دینند حرام باد عبادت حرام باد نماز * تمام طعنه زنان آیه های نفرینند چرا که پیش وپس پای خود نمی بینند چو بدعت است در این شهر نقل قصه عشق تمام زنده دلان خون به دل از این دینند * به نام نامی هجران و راهی یارم که بدعت است در این شهر عشق دلدارم سفر کنیم که شد رسم عاشقی هجرت به نور ماه شب چارده نظر دارم * شاعر: مسعود نوروزی(راهی) قالب شعر: چارپاره (چهارپاره)
[ دوشنبه 91/6/6 ] [ 8:26 عصر ] [ مهدی احمدی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |