چه فرقی می کند، فلسطین یا ایران؟ قدس از آن ماست؛ این خانه خدا که بوی بهشت را می پراکند در خاک، این قصر باشکوه آسمانی که خدا به ساکنان زمین هدیه داده است. قدس از آن ماست. کدام ابرهه، رؤیای ویرانی ات را می پروراند در سر؟ کدام ابلیس، آبادی ات را ویران می خواهد؟ کدام شیطان، سربلندی را سرافکنده و خوار می خواهد؟ به من نگاه کن! در دست هایم، سنگی است که کبوترانه بال می گشاید تا تو. در مشت من سنگی است که آهنگ رهایی ات را مژده می دهد. باران سنگ می بارد. ما لشکر «ابابیل» هستیم، می خواهیم بباریم خشم و نفرتمان را برسر ابرهه ها. بارانی از سنگ می بارد. دلواپس چه هستی؟ شاخه های زیتونت، تا همیشه پرمیوه خواهد شد. شمرها می خواهند سر فلسطین را ببرند؟ چه خیال باطلی! هنوز در نگاه معصوم مسجدالاقصی، رد سبزی است از عبور بهار! هنوز در کوچه های فلسطین، طنین قدم های پیامبران می پیچد. ای خاستگاه فطرت های پاک! کابوس تنهایی ات تمام خواهد شد. شب های بی ستارگی ات، روشنان خورشید را به تماشا خواهد نشست. امروز روز توست. با هیچ سیم خارداری نمی توانند تو را به زنجیر بکشند. سربلندی ات آرزوی من است. ای نخستین سکوی پروازهای عاشقانه انسان! ای اولین قبله! تاریخ، ورق ورق تکرار می شود. خانه خدا، خراب شدنی نیست. فرزندان فرعون، به بیراهه می روند. امروز، فرزندان فرعون، در کسوت «ابرهه»ها آمدند. این بار خنجرها فقط با قصد آشامیدن خون گلوی قدس برخاسته است. ای خانه مقدس! خدا برای رهایی ات لشکری خواهد فرستاد. ای مرثیه سال ها درد و اندوه! زخم های همیشه ات سر باز می کنند روزی. آن روز، آه و ناله هایت به آتش می کشد صهیون را. ای شناسنامه غربت و درد! خون های ریخته شده، بر خاکت قد می کشند روزی. خون های جاری فرزندانت، سیلی خروشان خواهد شد. هیچ دستی نمی تواند قداست تو را به سخره بگیرد. تو، قدس عزیز، هماره مقدس و جاودانه خواهی ماند. [ پنج شنبه 91/5/26 ] [ 8:9 عصر ] [ محمد مهدی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |