یکی دیگر از میراث انبیا که به حضرت مهدی می رسد، زره، پرچم و براق حضرت محمد (ص) می باشد که در مورد زره آن حضرت که به مهدی موعود علیه السلام می رسد، امام صادق علیه السلام به ابا بصیر فرمود: ای ابا محمد! پدرم زره رسول خدا را پوشید و آن را به زمین می کشید و من نیز آن را پوشیدم که نزدیک بود به اندازه باشد، آنگاه فرمود: «وَ
اَنَّهاتَکونُ مِنَ الْقائِم کَما کانَتْ مِنْ رَسولِ اللّه صلی الله علیه و آله مُشَمِّرَةً کَاَنَّهُ تُرْفَعُ نِطاقُها بِحَلْقَتَیْنِ؛و آن زره بر بدن و قامت قائم علیه السلام ، همانگونه که بر بدن رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، می باشد و دامن آن زره از زمین بالاتر است به نحوی که گویا جلوی آن با دو حلقه بالا رفته است.»
در مورد پرچم و شمشیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ثُمَّ یَهُزُّ الرّایَةَ الْجَلیَّةَ وَ یَنشرُها وَ هِیَ رایَةُ رَسولِ اللّه صلی الله علیه و آله السَّحابة وَ دِرْعُ رَسولِ اللّه صلی الله علیه و آله السّابِغَةَ، وَ یَتَقَلَّدُ بِسَیْفِ رَسولِ اللّه ذِی الْفَقارِ؛سپس پرچم روشن را به اهتزار در می آورد و آن را می گشاید و آن همان پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام سحابه است و زره پیامبر صلی الله علیه و آله به نام سابغه را همراه دارد و شمشیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به نام ذوالفقار را به گردن می آویزد.»
همچنین جابر بن عبدالله انصاری از امام باقر علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود: «یَظهَرُ الْمَهدیُّ بِمَکَّةَ عِندَ الْعِشاءِ وَ مَعَهُ رایَةُ رسول اللّه وَ قَمیصُهُ وَ مهدی علیه السلام در مکه به هنگام نماز عشا ظهور می کند در حالی که پرچم و لباس و شمشیر رسول خدا همراه اوست.
قابل ذکر است که یادگارهای خاتم انبیاء و میراث او نیز کاربرد فوق العاده ای برای حضرت مهدی علیه السلام دارد که در روایات بدان اشاره شده است؛ از جمله ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «کَاَنّی بِالْقائِم علیه السلام عَلی نَجَفِ الکوفةِ وَقَد لَبِسَ دِرْعَ رَسولِ اللّه صلی الله علیه و آله فَیَنتَفِضُ هُوَ بِها فَتَسْتَدیرُ عَلَیهِ فَیُغَشّیها بِخَداجَةٍ مِن اِسْتَبرَقٍ وَ یَرْکَبُ فَرَساً اَدْهَمُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ شِمراخٌ فَیَنْتَفِضُ بِهِ اِنتِفاضَةً لایَبقی اَهْلُ بِلادٍ اِلاّ وَ هُمْ یَرَوْنَ اَنَّهُ مَعَهُم فی بِلادِهِمْ فَیَنْشُرُ رایَةَ رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله عَمُودُها مِنْ عَمُودِالعَرْشِ وَ سائِرُها مِن نصرِاللّه لا یَهوی بها اِلی شَیْ ءٍ اَبَداً إلاّ اَهْلَکَهُ اللّه فَاِذا هَزَّها لَم یَبْق مؤمِنٌ ِالاّ صارَ قَلْبُهُ کَزُبُرِالْحَدید وَ یُعطِی المُؤمِنَ قُوَّةَ اَربَعینَ رَجُلاً؛ گویا من قائم را می بینم در نجف کوفه، در حالی که زره پیامبر صلی الله علیه و آله را پوشیده، پس آن حضرت با آن زره
که بر او احاطه دارد حرکت می کند و لباس ضخیمی(و یا حریری همراه با پنبه که زره را منور ساخته بر آن می پوشد و بر اسب تیره رنگ و ابلق که میان پیشانی تاگلویش سفید است سوار شده است، پس اسبش او را به حرکت در آورد؛ به گونه ای که مردم هر شهری می بینند، قائم در میان شهرهای آنهاست؛ پس پرچم رسول خدا را باز می کند که دستگیره آن از عمود عرش الهی است و حرکت دهنده آن از یاری خدا است. با آن پرچم به سوی هر چیزی رو کند، خداوند آن را به هلاکت می رساند، پس هنگامی که آن پرچم را به اهتزاز در آورد مؤمنی باقی نمی ماند مگر اینکه قلبش همچون پاره آهنی سخت و محکم می شود و به مؤمن، توان چهل نفر را اعطا می کند.»
منبع: http://www.fasle-entezar.ir