حضرت آیتالله امام خمینی در تبیین نگاه خود به زن به صراحت گفتهاند: «اینجانب به زنان پرافتخار ایران، مباهات میکنم که تحولی آنچنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بیشرافت آنان، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههای تبلیغاتی مزدورانش بر آب نمودند و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئههای شوم غرب و غربزدگان آسیب نخواهد پذیرفت».
ایشان میافزایند:«هرچند در طول سلطنت غاصبانه پهلوی با آن بوق و کرناهای تبلیغاتی، به جز مشتی زنان مرفه طاغوتی و وابستگان ساواکی و سرسپردگی آنان دیگر قشرهای میلیونی زنان متعهد که اساس ملت مسلمانند، در دام فریب دلباختگان به غرب نیفتاده و با عمل خود در طول ?? سال سیاه با روی سفید نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نمودهاند، لکن در این تحول الهی اخیر، امید کوردلانی که قبلهگاه خود را غرب میدانستند و اکنون هم میدانند، به طور قاطع و برای همیشه قطع نمودهاند».
رهبر کبیر انقلاب با بیان اینکه در جامعه زنها تحولی ایجاد شده که در مردها نیست، میفرمایند: «در جامعه زنها یک جور تحول عجیبی میبینم که بیشتر از تحولی است که در مردها پیدا شده و آنقدری که این جامعه محترم به اسلام خدمت کردند و در این زمان، بیشتر از این مقداری است که مردها خدمت کردند».
ایشان به زنان سفارش میکنند:«زنان باید همه از حریم خود و اسلام دفاع کنند. من امیدوارم که شما (خواهران ) ...هم در میدان تحصیل که یکی از امور مهم است مجاهده کنید و هم در میدان دفاع از اسلام، این از مهماتی است که بر هر مردی، بر هر زنی، بر هر کوچک و بزرگی جز واجبات است. دفاع از اسلام، دفاع از کشور اسلامی، احدی از علمای اسلام، احدی از اشخاص که در اسلام زندگی کردهاند و مسلم هستند، در این جهت خلاف ندارند که این واجب است. آن چیزی که محل حرف است(قضیه) محل صحبت است، قضیه جهاد اولی است، آن بر زن واجب نیست، اما دفاع از حریم خودش، از کشور خودش، از زندگی خودش، از مال خودش و از اسلام، دفاع بر همه واجب است».
آیتالله خمینی میفرمایند:«بانوان از صدر اسلام، با مردان در جنگها هم شرکت داشتهاند. مقام زن مقام والاست. عالیرتبه هستند، بانوان در اسلام بلندپایه هستند، ما میبینیم و دیدیم که زنها، بانوان محترم همدوش مردان بلکه جلوی مردان در صف قتال ایستادند، بچههای خودشان را از دست دادند، جوانان خودشان را از دست دادن و شجاعانه مقاومت کردند».
ایشان با اشاره به مقاومت و فداکاری زنان بزرگ در جنگ تحمیلی میگویند: «آنقدر اعجابآمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است. اینجانب در طول این جنگ، صحنههایی از مادران وخواهران و همسران عزیز از دست داده دیدهام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیری داشته باشد».
امام خمینی میفرمایند:«آنچه برای من یک خاطره فراموش نشدنی است، با اینکه تمام صحنهها چنین است، ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحی بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دین خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم. عظمت روحانی این صحنه و ارزش انسانی و نغمههای الهی آنان را نویسندگان، شاعران، گویندگان، نقاشان، هنرپیشگان، عارفان، فیلسوفان، فقهیان و هر کس را که شماها فکر کنید، نمیتوانند بیان و یا ترسیم کنند، و فداکاری و خداجویی و معنویت این دختر بزرگ را هیچکس نمیتواند با معیارهای رایج ارزیابی کند و این روز مبارک، روز این زن و این زنهاست که خدایشان برای اسلام و ایران عظمت آن پایدار بماند».
رهبر فقید انقلاب میافزایند:«من وقتی که در تلویزیون میبینم این زنان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشگر و از قوای مسلح، ارزشی برای آنها در دلم احساس میکنم که برای کس دیگری نمیتوانم قائل بشوم. آنها کارهایی که میکنند یک کارهایی است که دنبالش توقع اینکه یک مقامی داشته باشند یا یک پستی را اشغال کنند یا یک چیزی را از مردم خواهش کنند هیچ این مسائل نیست. بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبههها باید گفت مشغول به جهاد هستند و ما اگر فایدهای از این جمهوری اسلامی نداشتیم، الا همین حضور ملت به همه قشرهایش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، این یک معجزهای است که جایی دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد و این یک هدیه الهی است که بدون اینکه دستهای بشر در آن دخالت داشته باشند، خدای تبارک و تعالی به ما اعطا فرموده است. و ما باید قدر این نعمت را بدانیم و اقتدا کنیم به این زنها و بانوان و بچههای پشت جبهه و آنهایی که در خود شهرهایی مخروبه، نیمه مخروبه حاضرند. ماها باید از اینها اخلاق اسلامی و ایمانی و توجه به خدا را یاد بگیریم».
ایشان با اشاره به لزوم تعالیم نظامی برای زنان میفرمایند:«اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل بشود، از آن جمله قضیه این که ترتیب نظامی بودن، یاد گرفتن انواع نظامی بودن را برای آنهایی که ممکن است، این طور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم، باید بدانیم چه جور دفاع کنیم...البته در آن محیطی که شما تعلیم نظامی میبینید باید محیط صحیحی باشد، محیط اسلامی باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامی محفوظ باشد».
امام خمینی میافزایند:«زنان همانطور که قبلا گفتم، میتوانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام میداند، فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد فرقی نمیکند».
ایشان همچنین به زنان سفارش میکنند:«از شماست که مردان و زنان بزرگ تربیت میشود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربیت میشود. شماها عزیز ملت هستید، پشتوانه ملت هستید، شماها در تحصیل کوشش کنید که برای فضایل اخلاقی، فضایل اعمالی مجهز شوید. شما برای آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید، دامان شما یک مدرسهای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت شود. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامان شما به فضیلت برسند».
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با اشاره به اینکه تربیت فرزند یک امر الهیست، میگویند:«دامن مادر بزرگترین مدرسه است که بچه در آنجا تربیت میشود، آنچه که بچه از مادر میشنود غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود، بچه از مادر بهتر میشنود تا از معلم، در دامن مادر بهتر تربیت میشود تا در جوار پدر، تا در جوار معلم، یک وظیفه انسانی است، یک وظیفه الهی است، یک امر شریف است، انسان درست کردن است».
ایشان تربیت اولاد را از مسئولیتهای بانوان میدانند و میگویند:«همه مسئولیم. همه شما مسئول تربیت اولادها هستید، شما مسئولید که در دامنهای خودتان اولادهای متقی بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید، همه مسئول هستیم که اولادها را تربیت کنیم لکن در دامن شما بهتر تربیت میشوند. دامن مادر بهترین مکتب برای اولاد است».
ایشان تاکید میکنند: «در تربیت فرزندانتان به آیه شریفه«اقرا باسم ربک» توجه داشته باشید شماها که مربی هستید یا میخواهید تربیت بکنید فرزندان خودتان را یا جامعه را، باید توجه به این آیه شریفه داشته باشید که «اقرا باسم ربک» میخواهید آموزش بدهید، آموزش پیدا کنید، قرائت کنید، با اسم رب باشد. با توجه به خدا باشد، با تربیت الهی باشد. اگر یک انسانی هم علت داشت و هم تربیت الهی داشت، این مفید خواهد شد برای مملکت خودش، و هرگز یک مملکتی از دست آن که آموزش و پرورش صدمه نمیبیند صدمههایی که وارد میشود بر مملکت غالبا از این متفکرین بیپرورش، آموزشهای بیپرورش واقع میشود. علم را تحصیل میکنند لکن تقوا ندارند، لکن پرورش باطنی ندارند، از این جهت عمال خارجی میشوند، از این جهت نقشهها را برای فنای مملکت خودشان میکشند».
ایشان میافزایند:«زنان تا وقتی که از غرب تقلید میکنند مستقل نخواهد شد تا این خانمها شما را نمیگویم شما توده هستید، آن خانمها را میگویم تا اینها توجهشان به این است که فلان چیز باید، فلان مد از غرب به اینجا بیاید، فلان زینت باید از آنجا به اینجا سرایت بکند، تا یک چیزی آنجا پیدا میشود اینجا هم تقلید میکنند، تا از این تقلید بیرون نیایید نمیتوانید آدم باشید و نه میتوانید مستقل باشید اگر بخواهید مستقل باشید، اگر بخواهید شما را به اینکه یک ملتی هستید بشناسند و بشوید یک ملت، از این تقلید غرب باید دست بردارید. تا در این تقلید هستید، آرزوی استقلال را نکنید».
آیتالله خمینی میفرمایند: «آنها که زنها را می خواهند ملعبه مردان و ملعبه جوانهای فاسد قرار بدهند خیانتکارانند. زنها نباید گول بخورند، زنها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود، با سر باز و لخت. این مقام زن نیست. این عروسک بازی است، نه زن».
ایشان با اشاره به اینکه زن در رژیم پهلوی به منزله یک کالا بود، میفرمایند:«قلمهای مسموم خطاکار و گفتار گویندگان بیفرهنگ در این نیم قرن سیاه اسارت بار عصر ننگین پهلوی زن را به منزله کالایی خواستند درآوردند و آنان را که آسیبپذیر بودند به مراکزی میکشیدند که قلم را یارای ذکر آن نیست. هر کس بخواهد شمهای از آن جنایات مطلع شود، به روزنامهها و مجلهها و شعرهای اوباش و اراذل زمان رضاخان از روزگار تباه کشف حجاب الزامی به بعد مراجعه کند و از مجالس و محافل و مراکز فساد آن زمان سراغ بگیرد. رویشان سیاه و شکسته باد قلمهای روشنفکرانه آنان و گمان نشود که آن جنایات با اسم آزاد زنان و آزاد مردان بدون نقشه جهانخواران و جنایتکاران بینالمللی بود».
همچنین ادامه میدهند:«زنان در زمان پهلوی آسیبپذیرترین قشر جامعه بودند، من میتوانم بگویم که در زمان این پدر و پسر به زنان ما بیشتر ظلم شد تا به سایر اقشار. شما شاید اکثرا یادتان نباشد که در زمان رضاشاه با بانوان چه کردند اینها، چه مصیبتهایی به بار آوردند با اسم اینکه میخواهیم ایران را نظیر اروپا مثلاً بکنیم، ایران را متجدد بکنیم، نصف از جمعیت ایران را میخواهیم در جامعه بیاوریم. با بانوان نمیدانید چه کردند. آزادی زن مسلمان مغایر است با کشف حجاب مبتذل مگر میشود یک نفر مسلمان باشد و با این سطور کشف حجاب مبتذل موافق باشد؟ زنهایی ایران هم قیام کردند بر ضدش و تودهنی به او زدند که ما نمیخواهیم این طور چیزی را، ما باید آزاد باشیم و این مردک میگوید، آزادید اما باید حتماً- بدون چادر و بدون روسری توی مدارس بروید. این آزادی است»؟
ایشان میافزایند:«کشف حجاب زن بر خلاف مصلحت مملکت ما بود. اساس بر این بود که انحراف درست کنند، اساس بر اصلاحات نبود. اساس این بود که نگذارند یک مملکتی رشد بکند و لهذا از آن میفهمیم که آن کشف حجابی که رضا خان به ترکیه غرب و به ماموریتی که داشت، آن بر خلاف مصلحت مملکت ما بود و نقشه این بود که با توطئه کشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان این قشر عزیز را که جامعه را باید بسازند تبدیل کنند به یک قشری که فاسد کنند جامعه را و این نقشه نه اختصاصی به شما بانوان داشت بلکه جوانان مرد را هم همین طور بکشانند به مراکز فساد و آنطور که میخواهند آنها را تربیت کنند که اگر چنانچه کشورشان به دست هر کس بیفتد بیتفاوت باشند یا موید. زنان ما در عصر پهلوی مصیبتهای زیادی را تحمل کردند. در رژیم پهلوی آن نظامی که به بانوان محترم ایران شد، به مردها آن ظلم نشد.
بانوانی که مقید بودند به اینکه بر طبق اسلام عمل کنند و موافق آنچه که اسلام امر کرده است زی خودشان را قرار بدهند، در آن رژیم در زمان رضا شاه به وضعی و در زمان محمدرضا به وضع دیگر زمان رضاشاه، که من یادم است و خوب است که شماها یادتان نیست آنچه بر بانوان گذشت قابل توصیف نیست. آن ظلمی که بر این قشر از ملت در آن دوران گذشت نمیشود بیان کرد. آن فشاری که بر اینها وارد شد و آن مصیبتها که اینها تحمل کردند در زمان آن شاه فاسد نمیشود گفت که چه اندازه بود.
در زمان محمدرضا آن عصر و آن وضع تبدیل شد به یک وضع دیگر که عمق جنایت زیادتر بوده از زمان او. او با قلدری و فشار و زدن و گرفتن و چادر پاره کردن و دست به گیسهای زنها گرفتن و کشاندن و اینها گذراند و این اساساً برخلاف عفت زنها قیام کرد، یعنی بر خلاف همه چیز ایران، یکیاش هم زنهای ایران بودند که اینها با یک وضع خاصی و با یک توطئه خاصی اینها را میخواستند که به فساد بکشند و عفت را از جامعه ما بردارند و به حمدا... بانوان ایران مقاومت کردند و جز یک دستهای که جز دارو دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژیم او مناسب بودند، سایر خواهرها مقاومت کردند».
حضرت امام خمینی در وصیتنامه خود نیز خطاب به زنان مینویسند:«ما مفتخریم که زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایی که توطئة دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بیاطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودهاند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمیآورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب میلرزاند، اشتغال دارند.
و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینبگونه ـ علیها سلامالله ـ فریاد میزنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر؛ و میدانند آنچه به دست آوردهاند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا». منبع :dailylink
علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم.
دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن.
عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .