12 اسفند ماه اولین سالگرد جانسوز
استاد فقید و فرزانه معلم اخلاق، ورزش و فرهنگ و هنر؛
سرهنگ علی فغانی
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو بهصد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گرچه وفا نیست و لیکن گل من!
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
سلام ای غروب غریبانه دل - سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظههای جدایی - خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای شعر شبهای روشن - خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق - خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه - خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمیمانی ای مانده بی من - تو را میسپارم به دلهای خسته
تو را میسپارم به مینای مهتاب - تو را میسپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته - تو را میسپارم به رویای فردا
به شب میسپارم تو را تا نسوزد - به دل میسپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد - اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من - خداحافظ ای سایهسار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم - خداحافظ ای نوبهار همیشه