روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و سجادهاش عبور کردمرد نمازش راقطع کردو دادزد هی چرا بین من وخدایم فاصله انداختی؟مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی... [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 3:54 عصر ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |