بسم الله الرحمن الرحیم بر این باورم که چنانچه ما اراده کنیم می توانیم دنیایی را عوض کنیم . کم نداریم مردان وزنانی از دیار کویر (عشق آباد) که هرکدام مهره های هستند که می توانند به نوبه خود وبه تنهایی شهری را مدیریت کنند. بر این باورم که حضور این عزیزان گمنام در هدایت وحمایت در صورتی که عزیزان مسؤل آن دیار بخواهند در پیشرفت وبه سامان رسیدن این شهر کویری مؤثر باشند. بر این باورم که با تشکیل یک اتاق فکر هم بصورت مجازی وغیر مجازی وتشکیل جلسات راهبردی بدور از خط وخطوط سیاسی وگرد هم آوردن این عزیزان با رعایت شأن وجایگاهشان وبدور از منیت ها می توان انقلابی در ان دیاربه انجام رساند. از نمونه عزیزانی که این فعل توانستن را صرف کرده اند عزیز برگوارم جناب آقای سید جواد محمودی است . که با تاسیس اولین آموزشگاه زبان نشان داند که می خواهند خدمتی بکنند .متاسفانه وقتی که نگاه صرف مادی باشد نخواهیم توانست خدمتی ارائه دهیم . واقعا اگر این بزرگوار این سرمایه گزاری را در بخش اقتصادی انجام می داد بهتر نبود ؟ چه شد که تصمیم گرفت علیرغم توجیه اقتصادی اندک تن به این کار دادند؟ چند نفر امثال این بزرگوار داریم . متاسفانه حاکم بودن جو حاکم سیاسی که همانند اختاپوسی سایه افکنده اجازه فکر کردن به این مهم را نداده است ، علیرغم 30 سال دوری هنوز به محض ورود بوی این جو را احساس می کنم چرا؟؟؟ خیلی از دوستان خوب به دلیل کم مهری همین جو حاکم شاید عدم حضور خود را توجیه می کنند. انشاءالله با حضور امام جمعه محتر م این جو تعدیل شود وبا بصیرتی که مردم بدست توانای این روحانی بزرگوار بدست خواهند آورد با نگاهی باز تر به موضوع نگاه کنند. بشر ط آنکه ایشان را نیز در این جو هضم نکنند. بر این باورم که به عنوان نمونه می توان در یک برنامه کوتاه مدت با استفاده از همین امکانات اندک وسرمایه های جوان دانش آموزی فضای محیطی آن دیار را عوض نمود . با بسیج دانش آموزی در یک دهه مناسب می توان چندین هزار نهال را کاشت . و.... وقتی که در یک جزیره سیری با بدترین شرایط اب وهوایی با استفاده از اندک امکانات بهترین فضای سبز را ایجاد نموده اند ، چرا ما هنوز در حال استخاره کردن هستیم ؟ بر این باورم که که ما مردمانی فهیم وسخت کوش هستیم که در سخت ترین شرایط به زندگی خود ادامه می دهیم چرا باید این سخت کوشی را در تغییر فضا ومحیط زندگی خودمان سوق ندهیم واز این انرژی خدادادی استفاده بهینه نبریم. باور بفرمائید قریب به 30 سال است 900 کیلو متر راه را به عشق آن دیار طی می کنیم ،از مسیر بیارجمند که می آیی بوی آبادی را احساس می کنی سر سبزی ونشاط ،ولی به محض ورود به عشق آباد با منازلی روبرو می شوی که دریغ از یک درخت خصوصا در بدو ورود حتی در جلوی ساختمان شهر داری نیز .... خبری نیست که نیست. تلنگری بود برای خودم ودوستان همراه همشهری خوبم. امید وارم روزی برسد که تجربه 30 را برای ان دیار در حد توان به ارمغان بیاورم . تجربه ای که خیلی ارزان بدست نیامده ومی توان سینه به سینه برای دوستان دانش آموز جوان نقل کرد ، اگر فضایی ایجاد شود . و...... دوستتان دارم وبخود می بالم که یک عشق آبادی فزرند خاک پاک کویر جمهوری اسلامی ایران هستم.به امید روزی که بدور از تعصابات کور سیاسی شاهد خدمت صادقانه به این مردم شریف باشیم.
[ پنج شنبه 89/10/16 ] [ 8:30 عصر ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |