سلام دوستان خوب مهربان امروز با جوانی افتخار صحبت داشتم که در سن پائین به عنوان یک نخبه در سطح مملکت ما مطرح ودر سن 20 سالگی دکترای خود را دریافت کرده بدلایلی زمانه با او بد جوری تا کرده وعلیرغم توانایی های ارزشمند وقابلیتهای مختلف وثبت بیش از 400 اختراء ......... هنوز اندر خم یک کوچه بود ، چرا ؟؟؟ به عنوان یک فرزند جمهوری اسلامی ایران دلم برای او .... سوخت ، سعی کردم ناراحتی خود را پنهان کنم ولی با درد دلهای نامبرده متاثر شدم و پریشان. پست وجایگاهی ندارم که عنوان نمایم ولی به عنوان یک درد دل گفتم بیان موضوع کنم تا شاید کمی سبک شده وبار روانی را به نوعی به شما دوستان همراه منتقل نمایم. قصد قضاوت نداشته وندارم . وهرگونه برداشت از این موضوع را به شما بزرگواران واگذار می کنم. به ادارات وجاهای زیادی مراجعه نموده به نوعی دست رد به سینه ایشان زدند . ای کاش همانند یک مادر ،نه، همانند یک دایه مهربان دلمان برای این قشر که سرمایه های اصلی این کشور می سوخت ونمی گذاشتیم اینگونه هضم مسائلی بشوند که شاید در آینده کمک به این قشر واقعا ممکن نباشد وخیلی زود دیر بشود. در هر صورت آنچه در توان داشتم کمک کردم تا عزت وآبروی خود را حفظ کند و به لطف وعنایت خداوند منان تلاش خواهم کرد به عنوان یک انسان ویک شیعه منتظر ایشان به جایگاه خود برسد. وسربازی باشد شایسته در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. خدایا یارییم کن که که سعادت استفاده از این همه نعمت خصوصا کمک به بندگان در مانده ات را داشته باشم ، هرچند خودم محتاج همیشگی دعای دیگران هستم. التماس دعا
[ شنبه 89/10/11 ] [ 11:20 عصر ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |