بسم الله الرحمن الرحیم اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند وهزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و موردامید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است ، به قدری است که ارزیابی آن ازعهده قلم و بیان والاتر و برتر است . اینجانب ، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مایوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است ، به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمررسیدن هرچه بیشتر آن دارم ، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیزآینده مطالبی هر چند تکراری عرض می نمایم . و از خداوند بخشاینده می خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید. 1- ما می دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را ازایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضداسلامی و ضدروحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان مزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضداسلامی و ضدملی به صورت ملیت ، و آنهمه شعرها و بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بی تفاوتی در پیشامدهای خائنانه ، که به دست شاه فاسد و پدر بی فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه های قدرتمندان بر ملت تحمیل می شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده می شد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح ، با نام "ملیت " و "ملی گرایی "، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و درتنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی توانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان ، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد "الله اکبر" وفداکاریهای حیرت آور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده وخود مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است : هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم درانگیزه انقلاب و قیام . و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است . 2- اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تامین می کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد وانسانها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی ، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ، ولو بسیارناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذارننموده است ؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزدنموده و به رفع آنها کوشیده است . اینک که به توفیق و تایید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه ریزی شده ، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است ، بر ملت عظیم الشان ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در راس تمام واجبات است ، که انبیای عظام از آدم - علیه السلام - تاخاتم النبیین - صلی الله علیه و آله و سلم - در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسانموده اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ بازنداشته ؛ و همچنین پس ازآنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام - علیهم صلوات الله - با کوششهای توانفرسا تاحد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده اند. و امروز بر ملت ایران ، خصوصا، وبر جمیع مسلمانان ، عموما، واجب است این امانت الهی را که در ایران به طوررسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده ، با تمام توان حفظنموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند. و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته وتمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند، و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند. اینجانب که نفسهای آخر عمر را می کشم به حسب وظیفه ، شطری از آنچه درحفظ و بقای این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می کنند، برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض می کنم و توفیق وتایید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم . الف - بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است ؛ و رمزپیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن : انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی ؛ و اجتماع ملت درسراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل ازکشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی وبقای آن است ، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است . بی جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده های بومی آنان تمام توان خود راصرف شایعه ها و دروغهای تفرقه افکن نموده اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می کنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه . و مع الاسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعض کشورهای اسلامی ، که جز به منافع شخص خود فکر نمی کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می شود؛ و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران ومسلمانان جهان باید مطرح باشد واهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکن خانه برانداز است .توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئه ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مایوس نمایند. ب - از توطئه های مهمی که در قرن اخیر، خصوصا در دهه های معاصر، وبویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است .گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است ، و در عصر حاضرنمی شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر ازمقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می کند، و حکومت و سیاست وسررشته داری برخلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است ، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است ! و مع الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بیخبر از اسلام تاثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می دانستند و شایدبعضی بدانند! و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یاغرضمندانه خود را به بی اطلاعی می زنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط وعدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی واجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود وقصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه ، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها ازاین قبیل ، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابه آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی درقرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت ، عدالت اجتماعی باید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل بایدجلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده ! و ادعای آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است - همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع می گفت که اینان می خواهند با چهارپایان در این عصر سفر کنند - یک اتهام ابلهانه بیش نیست . زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات وابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم وصنعت مورد تاکید اسلام و قرآن مجید است . و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفه ای می گویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنس بازی و از این قبیل ، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان وعقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج می کنند. و اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدامی دانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله - صلی الله علیه و آله - آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام ، عبادی - سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بار آورده . پیغمبر اسلام "ص " تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی . و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشته اند و حکومت علی بن ابیطالب - علیه السلام - نیز با همان انگیزه ، به طور وسیعتر و گسترده تر از واضحات تاریخ است . و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده ؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - بسیارند. اینجانب در این وصیتنامه با اشاره می گذرم ، ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعه شناسان و تاریخ نویسان ، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و می شود که انبیا - علیهم السلام - به معنویات کار دارند و حکومت وسررشته داری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز می کردندو ما نیز باید چنین کنیم ، اشتباه تاسف آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و باز کردن راه برای استعمارگران خونخوار است ، زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه جویی و انگیزه های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده اند؛جمع آوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی ، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشان اسلام - صلی الله علیه و آله - و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش می کردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است ، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است . بایدملت بیدار و هوشیار ایران با دید اسلامی این توطئه ها را خنثی نمایند. وگویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئه گر راقطع نمایند. ج - و از همین قماش توطئه ها و شاید موذیانه تر، شایعه های وسیع در سطح کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر ومستضعفان مستضعف تر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیه کشور است می باشد و شکنجه ها از رژیم سابق بدتر و غیرانسانیتر است ! هر روز عده ای رااعدام می کنند به اسم اسلام ! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمی گذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است ! مردم در رنج و زحمت و گرانی سرسام آور غوطه می خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره می شود و آزادی در هرچیز از ملت سلب شده ! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا می شود.و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هر گوشه وکنار و در هر کوی و برزن سر زبانها می افتد؛ در تاکسیها همین مطلب واحد و دراتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت می شود؛ و یکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف می شود. و مع الاسف بعض روحانیون که از حیله های شیطانی بیخبرند با تماس یکی - دو نفر از عوامل توطئه گمان می کنندمطلب همان است . و اساس مساله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل رامی شنوند و باور می کنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعد ازانقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند - چنانچه اطلاع صحیح ازتحولاتی که همه به سود اسلام است ندارند - و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب را شنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوسته اند. اینجانب توصیه می کنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها وملتهایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه می گذشته است ، و قبل از توجه به گرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگریهایشان برای این دولت به ارث گذاشته اند، ازوابستگیهای عظیم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانه ها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازه های مسکرات فروشی و ایجاد بی بندوباری در تمام شئون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع سینماها و عشرتکده ها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادیخواهان متعهد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت ورسیدگی به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگی به زندانها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایه داران و زمینخواران بزرگ ومحتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها و سایر مامورین که در این زمان آمده اند ومقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی درروستاهای محروم از همه مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه باطول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن ازقبیل آوارگان میلیونی و خانواده های شهدا و آسیب دیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئه های پی در پی امریکا و وابستگان خارج و داخلش "اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع " و هرج و مرجهایی که از طرف مخالفان اسلام ومنحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل دیگر، تقاضااین است که قبل از آشنایی به مسائل ، به اشکالتراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها وجهل توده ها امروز طفلی تازه پا و ولیده ای است محفوف به دشمنهای خارج وداخل ، رحم کنید. و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛ و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایه داران و محتکران بی انصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان وستمدیدگان و محرومان باشید؛ و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیرمستقیم از آنان ، توجهی به ترور شدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟ اینجانب هیچ گاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده وبی انضباطی برخلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند؛ لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشورمی کنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعترخواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیدارشده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است ، آمال انسانی - اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان واشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند. من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضربهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - و کوفه و عراق درعهد امیرالمومنین و حسین بن علی - صلوات الله و سلامه علیهما - می باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی کردند و با بهانه هایی به جبهه نمی رفتند، که خداوند تعالی در سوره "توبه " باآیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است . و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل ، در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق وکوفه که با امیرالمومنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است . و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا - علیه السلام - آن شد که شد. و آنان که درشهادت دست آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز می بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها می کنند و چه حماسه هامی آفرینند. و می بینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده می کنند.و می بینیم که بازماندگان شهدا و آسیب دیدگان جنگ و متعلقان آنان باچهره های حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبه رو می شوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - هستند، و نه در محضر امام معصوم -صلوات الله علیه . و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است . و این رمزموفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است . و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده ، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی می باشیم . و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف باجمهوری اسلامی مخالفت می کنند و به جوانان ، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهره برداری منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده اندمی نمایم ، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان باتوده های محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و می کنند وگروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می کنند واخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان درپیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، و مطالعه کنیدحالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهیدشدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان ؛ نوارهای این شهیدان تا حدی دردست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدارمحرومان و مظلومان جامعه هستند. برادران ! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی خوانید. ممکن است پس ازمن بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم . من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید. واز خداوند غفور می خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و ازگذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوندهمین را بخواهید، که او هادی و رحمان است . و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسدو دربند قدرتهای بزرگ می کنم ؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن ،که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می آید نهراسید که ان تنصرواالله ینصرکم ویثبت اقدامکم . و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک ودر رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید. و به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت رابدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و بافداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است ،فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بی فرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است . و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و ازملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایه بدبختی مسلمانان ، حکومتهای وابسته به شرق و غرب می باشند. و اکیدا توصیه می کنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنندکه منافع ابرقدرتها تامین شود. د - از نقشه های شیطانی قدرتهای بزرگ استعمار و استثمارگر که سالهای طولانی در دست اجرا است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و درزمان محمدرضا با روشهای مختلف دنباله گیری شد، به انزواکشاندن روحانیت است ؛ که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید وهتک حرمات و اعدام و امثال آن ، و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و مع الاسف به واسطه بیخبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرتها نتیجه چشمگیری گرفته شد. از یک طرف ، از دبستانها تادانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و روسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مومن در اقلیت قرار گیرند که قشر موثر را که در آتیه حکومت را به دست می گیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که ازادیان مطلقا، و اسلام بخصوص ، و از وابستگان به ادیان خصوصا روحانیون ومبلغان ، متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان ، و طرفدار سرمایه داران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی می نمودند. و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را ازدانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بی دینی و بی بند و باری و مخالف بامظاهر اسلام و ادیان متهم می نمودند. نتیجه آنکه دولتمردان مخالف ادیان واسلام و روحانیون و متدینان باشند؛ و توده های مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند، و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد، و می رفت که چه آید. اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت - از روحانی ودانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز و سایر قشرها - بند اسارت را پاره و سدقدرت ابرقدرتها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند ودانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها وتوطئه های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که باگفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تاثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارندتوطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت . و مخصوصا اگر دراساتید کسی پیدا شد که می خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، ازخود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است . و توطئه ها در دانشگاهها از عمق ویژه ای برخوردار است و هرقشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه ها باشند. ه - از جمله نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده ، بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش ، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را وفرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق ، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند ووابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! وقصه این امر غم انگیز، طولانی و ضربه هایی که از آن خورده و اکنون نیزمی خوریم کشنده و کوبنده است . و غم انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند و به قدری ما را از پیشرفتهای خود وقدرتهای شیطانی شان ترسانده اند که جرات دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم وهمه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم . و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم وکورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت وابتکار اگر داشتیم ، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزده بی فرهنگ ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مایوس نموده ومی نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل وگفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده ومی دهند. فی المثل ، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته ، و گوینده و نویسنده آن را دانشمند وروشنفکر به حساب می آورند. و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن وپیشرفتگی محسوب ، و اگر واژه های بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه وواپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتاده اند. خیابانها، کوچه ها، مغازه ها، شرکتها،داروخانه ها، کتابخانه ها، پارچه ها، و دیگر متاعها، هرچند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مابی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت ، و در مقابل ، آداب و رسوم خودی ، کهنه پرستی و عقب افتادگی است . در هر مرض و کسالتی ولو جزئی وقابل علاج در داخل ، باید به خارج رفت و دکترها و اطبای دانشمند خود رامحکوم و مایوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنه پرستی و عقب ماندگی است .بی اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه های روشنفکری وتمدن ، و در مقابل ، تعهد به این امور نشانه عقب ماندگی و کهنه پرستی است [ دوشنبه 89/5/25 ] [ 3:0 عصر ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |