سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

قال علی (ع) :

از دست دادن فرصت غصه می آورد .غررالحکم ( ج2/641)

ونیز می فرمایند: افسوس برگذشته را در دل خود بیدار مکن که تورا از امادگی برای آینده دور می کند.غررالحکم ( ج2/641)

تازه جوانی زسر ریشخند/ گفت به پیری ، که کمانت به چند

پیر بخندید وبگفت ای جوان / چرخ ترا نیز کند چون کمان  

(نکته ها ولطیفه ها)

جوانان بدانند باید تمام نیروی انسانی خود را متوجه لحظه حال وشرایط موجود کنند در هر کاری از خود بپرسند ( الآن چه کار باید کرد؟) فکر کند وعاقلانه جواب دهد ، وشروع به انجام وظایف کند یعنی یک قیام جدی آغاز نماید.

مردم عادت کرده اند ، که هیچ وقت از زندگی خود راضی نشوند ، از آنچه دارند بهره نمی برند وبه خاطر آنچه ندارند رنج می برند.از روزگار بیزارند وفردارا دوست دارند بدین علت که به آن دسترسی ندارند. از بخت بدشان می نالند ، از آسمان عصبانی وایام را با بدبختی می گذرانند. نگاه بی ثبات آنها نشان می دهد که همیشه در افقهای مجهول گمشده خیالی خود را جستجو می کنند.

در فرصت کوتاه دنیا ، نگذارید شکست جای پیروزی را بگیرد وتلاش کنید که روزهایتان یکجور نباشد. بجای از دست دادن وتلف نمودن نیروی خود در جهت بطالت ، باید محصول وقت خود را برای بهتر کار کردن ، بهتر زیستن و....  بکار گرفت /.

حضرت علی (ع) می فرمایند: روز گذشته از دست رفته است تکلیف آینده روشن نیست ، پس فرصت موجود را غنیمت شمارید واستفاده لازم را ببرید. غررالحکم ( ج2/222)

غنیمت شمار این گرامی نفس / که بی مرغ قیمت ندارد قفس

مکن عمر ضایع به افسوس حیف / که فرصت عزیز است ،الوقت ضیف

(سعدی)

قصد نصیحت ندارم فقط احساس تکلف وتذکری بود برای جوانانی که دوستشان دارم وشاید هنوز بدنبال مقصر می گردند تا برای مشکلات  وناکامی خود مقصری بیابند یا تقصیر را به گردن پدریا مادر بیاندازند. باور بفرمائید تمامی تلاش پدر ومادران بر این است که فرزندانی خوشبخت وموفق داشته باشند اگر خودشان بخواهند.

 


[ پنج شنبه 89/10/30 ] [ 9:23 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان همراه ، اتفاقی به مطالب دوستان سری زدم مطالب زیادی وجود داشت سیاه وسفید خوب وبد زشت وزیبا خلاصه همه مطلبی را می توانستی در این بقالی پیدا کنی ، یکی از همراهان سؤالی را مطرح کرده بود که جالب وبجا بود که عینا س<ال این خانم ذیلا اشاره می شود.

یه سوال: آدمایی که اینجا با جنس مخالفشون شوخی میکنن یا کل کل یا رفتارایی از این قبیل....توی دنیای واقعی هم همین رفتارو انجام میدن؟ لطفا به کسی برنخوره. من کلی عرض کردم

فکر کردم چه نظری بدهم تا بار اخلاقی بیشتری داشته باشد به همین منظور این مطلب را بیان نمودم (تفاوتی بین فضای مجازی ووعینی نیست ارزشها هرکجا که باشند ارزش هستند وضد ارزشها نیز هرکجا که باشند ضد ارزش قصد اساعه ادب به دوستان همراه ندارم ولی باور بفرمائید خیلی راحت می توان درک کرد که بدون مراقبت از خود نمی توان مدعی شرافت وانسانیت بود.

سؤال من از همه دوستانی که بی مهابا وبدون رعایت حریم بیان مطلب می کنند این است :آیا اگر کسی با خواهر ، یا همسر و... خودشان اینگونه مطالبی را بیان کند چه عکس العملی  خواهند داشت ؟

پس به راحتی نمی توان این قصه را تمام کرد . شایسته است وجود ما  به عنوان یک شیعه منتظر در هر فضایی آنگونه باشد که خدای مهربان ما دوست دارد . آنگونه باشد که امام زمان ما دوست دارد . نمی خواهم روضه بخوانم ولی بیان مطلب نمودم تا نظر شما دوستان خوب را بدانم. ممنون از همراهی گرمتان.


[ دوشنبه 89/10/27 ] [ 10:41 عصر ] [ علی فغانی ]

بزرگی وکرامت را عزیزم از درخت آموز /که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

گذری ونظری داشتم در این مدت به وب سایت دوستان وهمراهمان در فضای مجازی ، خیلی جالب بود ، بعضی نظرات راکه می خواندم نشانه ای از ادب ونزاکت وبزرگی ومعرفت را در آن نمی دیدم ، برای من جای سؤال بود واقعا وقت ما اینقدر بی ارزش است ؟؟؟؟ واقعا انسانی که به عنوان اسوه آفرینش به حساب می آید باید اینگونه ببیند؟ وبنویسد؟و... خوب است با مراقبت از خود دیگران را نرنجانیم. شایسته است با نوشته های ... موجب ناامیدی دوستانی را فراهم نکنیم، سعی کنیم با نگاهمان ، قلممان ، قدممان و.. امید ونشاط را به جامعه وهمراهانمان تزریق کنیم . مشکلات عدیده زندگی وگرفتاریهای آن همیشه همراه ما بوده وخواهد بود  .مهم این است که هنرمندی کنیم وبا نگاه مهربانتر ، متین تر ومنشی بزرگوارانه فضای سخت موجود را تلطیف وقابل تنفس کنیم ، نه اینکه خودمان عنصری باشیم که موجب  رنجش دیگران شویم ، بزرگی می گفت در موافقت است که موفقیتی حاصل می شود نه در مخالفت ، البته نظر سازنده خود ایجاد فضای سالم می کند نظری که همراه با پیشنهاد سازنده باشد بدور از تخریب وترور شخصیتی حقوقی وحقیقی دوستان . خدایی که رحمان ورحیم است با این صفات برتر وشایسته پیامی به بنده اش می دهد که تو نیز چنین باش . خدایا نعمت سلامتی را از ما دریغ مکن ، پرورد گارا ، نعمت باران وبرفت را که می تواند نوید بهاری بهتر برای ما باشد را به کمال برا ما فرو فرصت. خدایا از اینکه امروزم را توان دادی که ببینم وبشوم وزندگی کنم ممنون وسپاسگزارم.


[ دوشنبه 89/10/27 ] [ 11:28 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر خوبان ومهربانان همراه متاسفانه به علت گرفتاری سعادت همراهی شمارا نداشتم ولی برخود لازم دانستم ضمن عذر خواهی وتاخیر در به روز رسانی مطالبی هرجند مختصر را به استحضار شما بزرگواران برسانم.

مدتها بود کشور ما خصوصا تهران از برکت نزولات آسمانی محروم بود واینبار نیز اوبود که کرامت وبزرگی خود را به رخ ما انسانهای ... کشید باور بفرمائید نفس کشیدن نیز مشکل شده بود .علیرغم نیاز به این برکات الهی شاید دستهایمان آنقدر به کار دنیوی مشغول بود که روی بالا آمدن نداشت . چشمانمان شرم داشت که روبه اوکه همه هستی ماست نیم نگاهی بکند .خدایا توچقدر مهربان وبخشنده ای ، خدایا زبان قاصر من از شکر این همه نعمت ناتوان است. من خودم بچه کویر هستم . وقدر ومنزلت یک قطره آب را به خوبی می دانم . ولی دست تقدیر مرا به تهران آورد وتازه متوجه می شوم که تهران است که کویر لم یزرع محبت ومهربانی و... است وتازه می فهمم که بوی کویر وتک درختی در آن دیار با صفا ودوست داشتنی نعمتی است که سالهاست من از ان محرومم . خدایا کمکمان کن که درک نعمتهای بی شمارت را داشته باشیم . خدایا یاریمان کن که توان شکر این همه نعمت را داشته باشیم .خدایا دوستان خوبومهربانم را که با کلامشان وقلمشان مرا یاری می رسانند حفظ بفرماو.

 


[ دوشنبه 89/10/27 ] [ 8:40 صبح ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

بر این باورم که چنانچه ما اراده کنیم می توانیم دنیایی را عوض کنیم . کم نداریم مردان وزنانی از دیار کویر (عشق آباد) که هرکدام مهره های هستند که می توانند به نوبه خود وبه تنهایی شهری را مدیریت کنند.

بر این باورم که حضور این عزیزان گمنام در هدایت وحمایت در صورتی که عزیزان مسؤل آن دیار بخواهند در پیشرفت وبه سامان رسیدن این شهر کویری مؤثر باشند.

بر این باورم که با تشکیل یک اتاق فکر هم بصورت مجازی وغیر مجازی وتشکیل جلسات راهبردی بدور از خط وخطوط سیاسی وگرد هم آوردن این عزیزان با رعایت شأن وجایگاهشان وبدور از منیت ها می توان انقلابی در ان دیاربه انجام رساند.

از نمونه عزیزانی که این فعل توانستن را صرف کرده اند عزیز برگوارم جناب آقای سید جواد محمودی است . که با تاسیس اولین آموزشگاه زبان نشان داند که می خواهند خدمتی بکنند .متاسفانه وقتی که نگاه صرف مادی باشد نخواهیم توانست خدمتی ارائه دهیم . واقعا اگر این بزرگوار این سرمایه گزاری را در بخش اقتصادی انجام می داد بهتر نبود ؟ چه شد که تصمیم گرفت علیرغم توجیه اقتصادی اندک تن به این کار دادند؟

چند نفر امثال این بزرگوار داریم . متاسفانه حاکم بودن جو حاکم سیاسی که همانند اختاپوسی سایه افکنده اجازه فکر کردن به این مهم را نداده است ،  علیرغم 30 سال دوری هنوز به محض ورود بوی این جو را احساس می کنم چرا؟؟؟ خیلی از دوستان خوب به دلیل کم مهری همین جو حاکم شاید عدم حضور خود را توجیه می کنند. انشاءالله با حضور امام جمعه محتر م این جو تعدیل شود وبا بصیرتی که مردم بدست توانای این روحانی بزرگوار بدست خواهند آورد با نگاهی باز تر به موضوع نگاه کنند. بشر ط آنکه ایشان را نیز در این جو هضم نکنند.

بر این باورم که به عنوان نمونه می توان در یک برنامه کوتاه مدت با استفاده از همین امکانات اندک وسرمایه های جوان دانش آموزی فضای محیطی آن دیار را عوض نمود . با بسیج دانش آموزی در یک دهه مناسب می توان  چندین هزار نهال را کاشت . و....

وقتی که در یک جزیره سیری با بدترین شرایط اب وهوایی با استفاده از اندک امکانات بهترین فضای سبز را ایجاد نموده اند ، چرا ما هنوز در حال استخاره کردن هستیم ؟

بر این باورم که که ما مردمانی  فهیم وسخت کوش هستیم که در سخت ترین شرایط به زندگی خود ادامه می دهیم چرا باید این سخت کوشی را در تغییر فضا ومحیط زندگی خودمان سوق ندهیم واز این انرژی خدادادی استفاده بهینه نبریم.

باور بفرمائید قریب به 30 سال است 900 کیلو متر راه را به عشق آن دیار طی می کنیم  ،از مسیر بیارجمند که می آیی بوی آبادی را احساس می کنی سر سبزی ونشاط  ،ولی به محض ورود به عشق آباد با منازلی روبرو می شوی که دریغ از یک درخت خصوصا در بدو ورود حتی در جلوی ساختمان شهر داری نیز .... خبری نیست که نیست.

تلنگری بود برای خودم ودوستان همراه همشهری خوبم. امید وارم روزی برسد که تجربه 30 را برای ان دیار در حد توان به ارمغان بیاورم . تجربه ای که خیلی ارزان بدست نیامده ومی توان سینه به سینه برای دوستان دانش آموز جوان نقل کرد ، اگر فضایی ایجاد شود . و...... دوستتان دارم وبخود می بالم که یک عشق آبادی فزرند خاک پاک کویر جمهوری اسلامی ایران هستم.به امید روزی که بدور از تعصابات کور سیاسی شاهد خدمت صادقانه به این مردم شریف باشیم.

 

 

 


[ پنج شنبه 89/10/16 ] [ 8:30 عصر ] [ علی فغانی ]

با سلام محضر همه دوستان  خوبم ومسؤلینی که شاید نیم نگاهی به فضای مجازی داشته باشند مطلبی را از سایت ( هودر ) عینا برای شما همراهان ارائه می نمایم امید است  آنهایی که که به نوعی دلشان برای مردم شهید پرور دیار کویر می سوزد تلاشی بکنند تا این معضل برطرف گردد.

با سلام به اطلاع خوانندگان عزیز می رساند از آنجا که تعداد زیادی از هودریهای عزیز توسط قطار رفت وآمد میکنند به همین خاطر وب سایت هودربه بررسی اجمالی به منافع و مشکلات ایستگاه عشق آباد می پردازد.

ایستگاه راه آهن عشق آباد جزو اداره کل راه آهن شرق (طبس) میباشد و سومین ایستگاه از طبس به سمت تربت میباشد که از سه سال پیش با پیگیریهای زیاد دستور توقف کلیه قطارهای مسافری توسط معاونت فنی ناحیه جناب آقای مهندس پورفخری صادر گردید لازم به یادوری است که آقای مهنس پورفخری هم اکنون مدیر کل راه آهن شرق میباشند ومدیدیت سایت هودر کمال تشکر را  از زحمات ایشان دارد.بعد از مدتی که شهروندان عزیز رفت وآمد خود را از ایستگاه شروع کردنند مدت 2دقیقه توقف برای کلیه قطارهای که از ایستگاه عشق آباد رفت وآمد مینمایند در برنامه کنترل مرکزی تهران منظور گردید قطارهایی که از این مسیر رفت وآمد مینمایند 1:قطار کرمان مشهد وبالعکس یک روز در میان 2:بندرعباس مشهد وبالعکس یک روز درمیان 3:یزد مشهد و بالعکس یک روز در میان 4:اصفهان مشهد وبالعکس هرروزه 5:شیراز مشهد وبالعکس هردو هفته یکبار 6:طبس تهران و بالعکس یک روز درمیان 7:محلی اتوبوسی طبس مشهد وبالعکس یک روز در میان ...کلیه قطارهای فوق در ایستگاه عشق آباد جهت سوار وپیاده شدن مسافر توقف دارند .بیشترین مسافرانی که از ایستگاه جابجا میشوند مربوط به قطار طبس تهران و بالعکس و قطار اتوبوسی طبس مشهد میباشند .امکانات ایستگاه عشق آباد 1:سرویس بهداشتی خواهران وبرادران 2:نمازخانه برادران و خواهران 3:آبسرد کن 4:تلفن کارتی که مدت زیادی است خراب میباشد که مخابرات عشق آباد باید پیگیر باشدتاکنون هنوز این مشکل بر طرف نشده است 5:سیستم گرمایشی وسرمایشی جهت رفاه حال مسافرین عزیز..... مشکلات ایستگاه عشق آباد 1:یکی از مشکلات اصلی نبود دفتر تهیه بلیط در عشق آباد میباشد که مسافرین عزیز باید از طبس بلیط تهیه نمایند 2:جمع شدن سرویس ایاب وذهاب مسافرین که چند ماهی است جمع آوری شده است 3:کوتاه بودن طول سکوی مسافری که از طول قطارها کوتاهتر بوده ومسافرین عزیز برای پیاده شدن بامشکل روبرو میشوند 4:خاکی بودن جاده ایستگاه تا جاده ده محمد عشق آباد ...امید به اینکه مسولین نسبت به ایستگاه توجه بیشتری داشته باشند تا هرچه سریعتر مشکلات آن مرتفع گردد.http://www.hoodar.ir/

 


[ پنج شنبه 89/10/16 ] [ 5:39 عصر ] [ علی فغانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

دلم در چند روز گذشته یاد دوران تحصیل ومعلمان بزرگوار ومهربان خودم کرده بود ، با همین نیت گذری داشتم تا مطلبی شایسته پیدا کنم تا اینکه مطلبی را آقای خلیلی اردلی در باب معلم گفته بود بخشی از آنرا برایتان می آورم .

تقدیم به معلمان خوبم ( آقایان : قاسم زاده ، رجبی معلم زبان ، محمد جعفر حسینی معلم زبان ، برکاتی ، موسوی ، حسین زاده ، صفدری  ، سید اولاد پیغمبر محمودی  صفوی  ، نفیسی معلم خوب ورزش از طبس و...... ) وهمکلاسی های بزرگوارم ( دکتر احمد فغانی ، رمضانعلی خیری ، احمد محمد نیا ، فیض الله رجب زاده ، شهید خطیبی ، شهید محمدیان ، آقای ملکی ، بهرامی ، برات الله صفری ، علی رئیسی ، محمد رئیسی ،آقای حسین زاده ، آقای سیفی زاده ، آقای نادری هودر ، یحیی پسندیده ، اکبر پسندیده ، احمد قاسم زاده ، بهمن حسینپور ، محمدی هودر ، علی نجفی دهنو بم ،  بابایی بم ، بهنام مرادیان غنی آباد ، آقای  حسین پوری شوهر خواهر عزیزم ،  حسنپور کریم آباد ، پرویز جهانی کریم آباد ، مهدی شمسایی غنی آباد ، آقای نجفی ، اسماعیل پور ، یزداندوست ، ایزد دوست کریم آباد و...... خیلی دوستان همکلاسی که نام آنهارا  بیاد ندارم واین از کم سعادتی من است ) آرزو دارم روزی یک بار دیگر بتوانم پشت نیمکت های قدیمی بنشینم ودوستان خوب ومهربان ومعلمانی که نقش بسزایی در رشد فکری بینشی ودانشی ما داشتند وهرآنچه داریم همه وهمه مدیون آنها هستیم را زیارت کنم . خدایا کمکم کن که با همکاری همکلاسیهایم به این مهم دستیابم. اگر عزیزی  ز هم کلاسی هایم این مطلب را خواند وخواست در این کار ارزشی سهیم شود حقیر را مطلع کند. خاطرات بسیار زیبا از دوران تحصیل وخصوصا امتحانات نهایی در طبس دارم ، تلخ وشیرین. معلم مهربانم همکلاسی خوب وصمیمی خودم دستان پر مهرتان را می بوسم وتقدیمتان باد این چند جمله : شاید دراین چند جمله نتوانم ارادت خودم را به شما ثابت کنم عذر تقصیر که توان در حال حاضر بیش از این نیست.

صبح عافیت را به چشم نمی دیدیم اگر دست گیری تو در شام سیاه بی دانشی همراهی مان نمی کرد. تو بهار مکرری که با حضور حیات بخش خویش زمستان نادانی را پایان می دهی. به سخن که می ایستی پنجره ای از امید به رویم می گشایی و آن دم که در میهمانی آیینه ها شرکتم دادی، مکارم اخلاق را تعارفم کردی. تو در تکرار الفبای زندگی آنقدر اصرار ورزیدی که قامت شب فرو شکست و آبِ حیات در کویر اندیشه های مخاطبان به فوران ایستاد.

دستم را گرفتی، پرهیزم داشتی از مشق سیاه ناتوانی و ناکامی و مشقِ ادب آموختییم و چه با حوصله ومدارا و متانت، از کوچه های سرد جهالت عبورم دادی.

ای صبح روشن دانایی!
هر روز صبح در کنار تخته سیاه که می ایستی و انگشت اشارتت به سمت خورشید نشانه می رود و می گویی:
«فرزندم! دو راه در پیش داری راهی سپید، راهی سیاه، و من آمده ام تا یاریت کنم که به سمت پرتگاه تاریکی نلغزی.»

از خود می پرسم چه کسی جز تو کوله بار عمرم را اینگونه از نورهدایت لبریز می کند؟ به اشاره های حکیمانه توست که مرز بین «خلق الانسان من طین» که سمبل نیمه شیطانی و سفلی صفتی و حضیض بودن انسان است را با «و نفخت فیه من روحی» که گواه خدایی بودن و عزیز بودن انسان است را شناختم. بین حضیضی و عزیزی، بین طین و روح خدا که سرگردان بودم راه خدا را نشانم دادی.

نام تو همواره در کنار سختگی و سترگی جلوه می کند و من در زلال طرواتْ افشان سخنت می نشینم تا راهزنان راه حقیقت را در حریم «حیات فاضله » باز شناسم.

کلام مطهر را در کلاس تطهیرِ دل و جان تعلیمم دادی و من تا روزهای باقی حیات، چراغی در دست دارم که روشنی اش ریشه در همان تعلیم مطهر دارد. تعلیم دادن و ادب آموختن و دانایی گستردن، به سادگی بر زبان می آید اما باور سترگی و ستواری و سختگی کار معلم بر عمق دل و جان متعلم، ریشه دوانده است.

امید وارم همیشه سلامت وتندرست باشید.


[ دوشنبه 89/10/13 ] [ 11:29 عصر ] [ علی فغانی ]

سلام دوستان خوب مهربان

امروز با جوانی افتخار صحبت داشتم که در سن پائین به عنوان یک نخبه در سطح مملکت ما مطرح ودر سن 20 سالگی دکترای خود را دریافت کرده بدلایلی زمانه با او بد جوری تا کرده وعلیرغم توانایی های ارزشمند وقابلیتهای مختلف وثبت بیش از 400 اختراء ......... هنوز اندر خم یک کوچه بود ، چرا ؟؟؟

به عنوان یک فرزند جمهوری اسلامی ایران دلم برای او .... سوخت ، سعی کردم ناراحتی خود را پنهان کنم ولی با درد دلهای نامبرده متاثر شدم و پریشان. پست  وجایگاهی ندارم که عنوان نمایم ولی به عنوان یک درد دل گفتم بیان موضوع کنم تا شاید کمی سبک شده وبار روانی را به نوعی به شما دوستان همراه منتقل نمایم.

قصد قضاوت  نداشته وندارم . وهرگونه برداشت از این موضوع  را به شما بزرگواران واگذار می کنم.

به ادارات وجاهای زیادی مراجعه نموده به نوعی دست رد به سینه ایشان زدند . ای کاش همانند یک مادر ،نه، همانند یک دایه مهربان دلمان برای این قشر که سرمایه های اصلی این کشور می سوخت ونمی گذاشتیم اینگونه هضم مسائلی بشوند که شاید در آینده کمک به این قشر واقعا ممکن نباشد وخیلی زود دیر بشود.

در هر صورت آنچه در توان داشتم کمک کردم تا عزت وآبروی خود را حفظ کند و به لطف وعنایت خداوند منان تلاش خواهم کرد به عنوان یک انسان ویک شیعه منتظر ایشان به جایگاه خود برسد. وسربازی باشد شایسته در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

خدایا یارییم کن که که سعادت استفاده از این همه نعمت خصوصا کمک به بندگان در مانده ات را داشته باشم ، هرچند خودم محتاج همیشگی دعای دیگران هستم. التماس دعا

 


[ شنبه 89/10/11 ] [ 11:20 عصر ] [ علی فغانی ]

چرا گذر زمان را احساس نمی کنیم .
سوره به ظاهر کوچک ولی بسیار بزرگ در قرآن کریم وجود دارد که همیشه آنرا قرائت می کنیم ولی شاید به معنای آن کمتر توجه شود (بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الاالذین آمنو وعمل الصالحات تواصعو باالحق وتواصعو باالصبر) بدون عمل صالح ممکن نیست از رحمت الهی بهرمند شد .
علیرغم اهمیت زمان ونقش آن در زندگی ما انسانهامتاسفانه غافل از این اکسیر طلایی زندگی هستیم .
بارهاتجسم کرده ام که اگر انسان ساعتی روی پیشانیش نصب می شد وهر روز در آینه این گذشت زمان را می دید چه پیش می آمد وعکس العمل ما چگونه بود .
بعضی وقتها که برای گرم کردن نان  یا غذایی سری به ماکروفر می زنم و منتظر پایان زمان هستم وبی صبرانه انتظار می کشم بیاد این موضوع می افتم ( آن پریچهره که دعوی خدایی می کرد /دیدمش ریش درآوره گدایی می کرد)


[ چهارشنبه 89/10/8 ] [ 10:1 عصر ] [ علی فغانی ]

مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است

طی این 30 سال انقلاب در موارد متعددی برای کشورمان فتنه‌هایی پیش آمد که خود مردم و نیروهای انقلاب گاهی با یکدیگر درگیر شدند و نفهمیدند که حق و باطل چیست.
حضر امیرالمؤمنین(ع) در حکمت 3 می‌فرماید: نگویید خدایا پناه بر تو از فتنه چون همه شما بی‌استثنا دچار فتنه خواهید شد چراکه باید امتحان پس دهید و باید مشخص شود که شما صادقید یا کاذب.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه دوم نهج البلاغه در خصوص فتنه بحث می‌کنند و می‌فرمایند: فتنه چون شتری مست مردم را پی در پی پایمان می‌کرد و ناخن در ایمان آنها می‌زد. فتنه مسئله‌ای است که به ایمان افراد ناخنک می‌زند و بعد امیرالمؤمنین(ع) فرمود: فتنه که می‌آید چند چیز نیز به دنبال آن می‌آید:
اول: تردید یعنی اینکه همه به شک می‌افتند.
دوم: اختلاف
سوم: بی‌ثباتی و تزلزل در ایمان
چهارم: گم کردن دوست و دشمن و مخلوط شدن دوست و دشمن؛

حضرت امیر(ع) فرمودند که اینها از عوامل فتنه است.

* شروع فتنه از هوای نفس و بدعت نظری در مفاهیم است

امام علی(ع) در خطبه 50 نهج‌البلاغه در خصوص اینکه فتنه چگونه شروع می‌شود  می‌فرمایند که شروع فتنه از دو جاست:
یک بعد نفسانی دارد یعنی خودخواهی؛ افرادی پیدا می‌شوند که خود محورند، دیکتاتورند، منفعت طلبند و فقط دنبال قدرت و پیروزی خودشان هستند.
دوم اینکه شروع فتنه از بدعت نظری در مفاهیم است؛ یعنی تغییر دادن اصول یا تحریف آن.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 50 این دو عامل را نقطه شروع فتنه می‌داند.
سپس گروهی از گروه دیگری کمک می‌خواهند؛ یعنی یک عده انحرافات فکری را تئوریزه می‌کنند و عده‌ای هم برای نفسانیت آنها ‌هیزم می‌ریزند و آنها هم با نفسانیت خود روی مفاهیم تئوریک آنها نفت می‌ریزند.
* حضرت امیر به مردم سفارش می‌کند مبادا امام حاکم خود را در این فتنه‌ها تنها بگذارید

حضرت امیر(ع) می‌فرمایند: وقتی شبهه برمی‌خیزد بر جای خویش بمانید، آنگاه که شبهه گرد و غبار می‌کند، فتنه از رهگذرهای پنهان و غیر آشکار در می‌آید، پس آنگاه به رسوایی و زشتی می‌گراید.
امام علی(ع) در خطبه 93 نهج‌البلاغه می‌فرماید: فتنه زمانی که می‌آید از روبرو شناخته نمی‌شود، وقتی که تمام می‌شود از پشت سر شناخته می‌شود یا در جای دیگری می‌فرماید ای مردم امام حاکم خود را در این فتنه‌های تنها مگذارید تا بعدها خود را سرزنش کنید. خود را در آتش فتنه‌ای که پیشاپیش آن رفته‌اید بی‌اندیشه در می‌آورید همانا من برای شما چراغم در تاریکی، هر کس در تاریکی است و حق را از باطل نمی‌شناسد به این چراغ بنگرد،‌ به من بنگرد و راه را بیابد.
حضرت امیر(ع) فرمود: حق را با آدم‌ها نسنجید بلکه آدم‌ها را با حق مقایسه کنید. ملاک حق و باطل را بشناسید تا بفهمید چه کسی حق است و چه کسی باطل وگرنه اگر ملاک شما اشخاص باشند باید بدانید که اشخاص لغزش دارند.
قرآن، سنت، عقل، ضوابط و اصول را بشناسید و از روی اصول بفهمید که چه کسانی تابع اصول هستند و چه کسانی تابع آن نیستند نه اینکه از روی افراد متوجه شوید اصول چیست.
اگر فردی بخواهد از روی اشخاص و سوابق خود حق و باطل را تشخیص دهد باید بداند که دچار اشتباه خواهد شد؛ باید اصول را بشناسید.
تقوا، معنویت و خلوص داشته باشید و به دنبال برتری نباشید و اینکه ملاک‌ها دست‌تان باشد؛ اگر معرفت و خلوص داشته باشید و به امام حق نگاه کنید حضرت می‌فرماید که اشتباه نمی‌کنید.
آن زمان اشتباه شد، الآن هم می‌شود، بعد از این هم خواهد شد.
حضرت امیر(ع) فرمود: در فتنه هر کجا دچار شبهه شدید و نتوانستید حق و باطل را تشخیص دهید بر اساس تعصب، احساسات و دنیا خواهی موضع نگیرید و عمل نکنید و از رهبری صالح تبعیت کنید.
خود حضرت امیر(ع) تا جایی که می‌توانستند مدارا می‌کردند. حضرت امیر(ع) خیلی مدارا کردند و فقط در جایی که دیگر واقعاً امکان مدارا نبود و اگر بیشتر از آن مدارا می‌شد به سقوط حکومت منجر می‌شد و دیگر همه چیز از دست می‌رفت وارد جنگ می‌شدند و مدارا را کنار می‌گذاشتند.
حضرت امیر(ع) طرفدار اصالت جنگ و اصالت درگیری نبودند؛ بنا و اساس بر حداکثر مدارا، حداکثر استدلال و حداکثر رحمت بود و اگر به این شکل کار پیش نمی‌رفت، وارد جنگ می‌شدند.
برگرفته از سایت فارس نیوز


[ سه شنبه 89/10/7 ] [ 10:21 عصر ] [ علی فغانی ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 85
بازدید دیروز: 100
کل بازدیدها: 1466023
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد