سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

((اینها مثالهایى است که براى مردم مى زنیم ، شاید در آن بیندیشند!)).
پیشگفتار 
کتاب حاضر شامل چهل ((مثل )) از مَثل هاى تعلیمى و تربیتى قرآن مجید، در موضوعهاى مختلف ، عقیدتى ، اخلاقى ، تاریخى ، سیاسى و اجتماعى است که به ترتیب از سوره ((بقره )) تا سوره ((تحریم )) به شیوه نوینى استخراج شده است ؛ نخست پس از ذکر عنوان هر مثل در آغاز صفحه ، متن آیه (یا آیات ) مورد مثل ، همراه ترجمه آورده شده ، آنگاه وجه شباهت بین مثل و ممثَّل ذکر و در پایان تحت عنوان نکته (یا نکته ها) با استفاده از سخنان پیشوایان دین و نظرات مفسّران بزرگ قرآن کریم ، درسها، پند آموزیها و عبرت گیریهایى که هدف اصلى از آوردن مثلهاى قرآنى مى باشد، بیان گردیده است .
هدف از گردآورى این مثلها، تنبّه و بیدارى و عبرت آموزى است ، زیرا استفاده از مثل ، یکى از بهترین شیوه ها و مؤ ثّرترین روشها و ساده ترین و عمومى ترین راههاى تربیتى است .
نقش مثالهاى قرآنى در اثبات معارف الهى  
در مثالهاى قرآن ، نوعاً مسائل معنوى ، عقلى و عقیدتى که غیر قابل دیدن با چشم سر است ، به محسوسات و چیزهاى قابل رؤ یت تشبیه شده تا آن مطالب معنوى ، در ذهن جایگزین و اطمینان بخش گردد. زیرا اُنس و اُلفت انسان بیشتر با محسوسات و اشیاى دیدنى است و حقایق پیچیده عقلى از دسترس افکار تا اندازه اى دورتر مى باشد، مثالها و تشبیهاى معقول به محسوس ، آنها را از فاصله دوردست نزدیک مى آورد و در آستانه حسّ قرار مى دهد.
گاه مى شود یک مثال به جا و مناسب و هماهنگ با مقصود، مطلب را براى همه قابل فهم مى سازد بسیارى از مسائل علمى که در شکل اصلى خودش تنهابراى خواصّ قابل فهم است ، و توده مردم استفاده چندانى از آن نمى برند، ولى هنگامى که با مثال آمیخته شد، براى همگان قابل درک مى گردد و هرکس در هر حد و پایه اى از معلومات باشد، مى تواند از آن بهره گیرد. علاوه بر این ، مثال هماهنگ و منطبق با مقصود، نقش به سزایى در مجاب کردن و خاموش ساختن افراد لجوج دارد. بنا بر این مثل در توضیح و تفهیم و اثبات حقایق و مغلوب کردن لجوجان نقش انکار ناپذیرى دارد.
سفره گسترده و غذاى آماده الهى  
رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم طى گفتارى ، قرآن کریم را به طعام گسترده الهى تشبیه نموده و فرمودند:
((اِنَّ هذَا الْقُرانَ مَاءْدُبَةُ اللّهِ فَتَعَلَّموا مِنْ مَاءْدُبَتِهِ مَا اسْتَطَعْتُمْ؛
(1) این قرآن غذاى آماده الهى است ، لذا آنچه توان دارید، از خوان نعمت خداوند بهره جویید)).
آرى ، قرآن مجید طعام گسترده و سفره پر نعمت الهى است که هر کس به اندازه ظرفیت وجودى خودش ، از این خوان پر برکت برخوردار مى گردد؛ دانشمندان ، فیلسوفان ، عارفان و افراد عامّى هر کدام به اندازه توان و پیمانه تفکّر و معرفت خویش از آن بهره مند مى گردند.
نکته ظریفى که از این حدیث شریف نبوى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم استفاده مى شود، این است که مى فرماید: قرآن غذاى آماده الهى است ، نه سفره گسترده بدون غذا که هرکس غذاى خود را در آن نهد و بخورد. بنا بر این کسى که خواسته ها، برداشتها و تفسیرهاى شخصى خود رابر قرآن تحمیل نماید و به عنوان تفسیر و نظر قرآن عرضه کند، هیچ گاه از این خوان گسترده الهى بهره مند نخواهد شد.
شرط برخوردارى از این غذاى آماده معنوى این است که انسان ذهنش را از پیش داوریها و القائات جوّى محیط خالى کند و بسان گرسنه اى که خود را محتاج به غذا مى داند، بر خوان الهى مؤ دّب زانو زند و معارف قرآن را از اهلش ‍ و کسانى که این کتاب آسمانى بر آنها نازل شده است ، فرا گیرد.
ارکان مثل و تشبیه  
در این قسمت بى تناسب نیست که جهت آگاهى و یادآورى خوانندگان گرامى ، اختصاراً به ارکان مَثَل و تشبیه اشاره شود.
تمثیل و تشبیه داراى چهار رکن است :
1 ((مُشَبَّه ))
: چیزى که آن را تشبیه مى کنند.
2 ((مُشَبَّهٌ بِهِ))
: چیزى که به آن تشبیه مى گردد.
3 ((وجه شَبَه )): صفت و حالت مشترکى که میان ((مشبّه )) و ((مشبّه به ))
وجود دارد و سبب تشبیه مى شود.
4 ((ادات تشبیه ))
: کلماتى که در تشبیه به کار برده مى شود.
ادات تشبیه در عربى عبارتند از: کاف (ک )، کَاءَنَّ، مثل ، شبه و غیره و در فارسى عبارتند از: مثل ، مانند، چون ، همچون ، همچو، بسان ، بگونه ، همانند، همسان و... .
مثال عربى
((مَثَلُ نوُرِالْمُؤ مِنِ کَمِشْکوةٍ؛ مثل نور مؤ من ، همانند مشکات (چراغدان و نورافکن ) است ))
.
دراین تشبیه ((مشبّه )) نور مؤ من ، ((مشبّه به )) مشکات کاف (ک )، ((ادات تشبیه )) و ((وجه شباهت )) نور و روشنایى است . در این عبارت ((نور ایمان ))
که غیر محسوس ‍ و غیر قابل دیدن است ، به نور و روشنایى چراغ که محسوس و قابل رؤ یت مى باشد، تشبیه گردیده است . این گونه تمثیل ها را، تشبیه معقول به محسوس ‍ مى نامند.
مثال فارسى
سر از البرز بر زد قرص خورشید چو خون آلوده دزدى سر ز مَکْمَن در این بیت ، خورشید، ((مشبّه ))، دزد خون آلود، ((مشبّه به ))، کلمه چو، ((ادات تشبیه )) و ((وجه شباهت ))
قرمزى است که صفت مشترکى است میان خورشید به هنگام طلوع و رنگ دزد آنگاه که از کمینگاه بیرون آید.
تمثیل و تشبیه داراى اقسام زیادى است که در کتابهاى معانى و بیان به طور مبسوط پیرامون آن بحث شده است . علاقه مندان مى توانند جهت اطّلاع بیشتر به کتب مربوطه مراجعه نمایند.
در پایان امید وارم خداوند متعال تمثیلهاى این کتاب را مایه تدبّر، تفکّر و بیدارى خوانندگان قرار دهد (... وَتِلْکَ الاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُونَ)
(2)؛ ((این مثلهایى است که براى مردم مى آوریم ، تا در آن تفکّر و اندیشه کنند)).
قم
29/11/ 1376
حسین حقیقت جو
1- مَثَل آتش 
(اءُوْلََّبِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الضَّلَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَرَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّآ اءَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِى ظُلُمَتٍ لا یُبْصِرُونَ صُمُّ(3) بُکْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لاَیَرْجِعُونَ).(4)
(( (منافقان ) کسانى هستند که هدایت را به گمراهى فروخته اند؛ و این (داد و ستد و) تجارت (براى ) آنها سودى نداده و خود هدایت نیافته اند. مثل آنان ، مثل کسى است که آتشى افروخته (تا در بیابان تاریک راه خود را پیدا کند) ولى هنگامى که آتش اطرافش را روشن ساخت ، خداوند (طوفانى مى فرستد و) آن را خاموش مى کند و آنها را در تاریکى وحشتناکى که چشم کار نمى کند، رها مى سازد. آنها کر و گنگ و کور، بنا بر این (از راه خطا) باز نمى گردند!)).

همچو آن کز بهر نور افروخت نار

روشنایى برد زان پروردگار

ترک ایشان کرد و در تاریکى اند

زان نمى بینند و دور از نیکى اند

صُمّ و بکم و عمى گشتند این حرون (5)

گفت از این معنى فهم لا یرجعون (6)

وجه تشبیه  
خداوند متعال طى هشت آیه قبل ، ویژگیهاى منافقان را بر شمرده ، آنان را به عنوان آدمهاى دوچهره ، بى ایمان ، خدعه گر، بى شعور، داراى مرض قلبى و روحى ، دروغگو، مفسد، مغرور، خود برتر بین ، سفیه ، نادان ، همکار شیاطین ، استهزا گر، طغیانگر، و بالا خره مشترى و خریدار ضلالت و گمراهى معرفى مى کند، ولى در این آیه آنان را به مسافرى تشبیه کرده که در شب ظلمانى ، در بیابانى گرفتار شده است و آتشى مى افروزد تا در پرتو آن راه را از بیراهه تشخیص دهد و در گودالهاى بیابان سرنگون نگردد. ولى همین که آتش را بر افروخت و اطرافش را روشن ساخت ، ناگهان طوفانى سخت بر مى خیزد و آن آتش را خاموش مى سازد، و او دوباره در تاریکى وحشت انگیز، سرگشته و حیران مى ماند و نمى داند چه کند. بنا بر این ، وجه شباهت در این تشبیه ((حیرت زدگى و سرگردانى )) است .
آرى ، کسى که با خدا و مؤ منان ، حیله گرى و نیرنگ بازى کند، ثمره کارش و نتیجه معامله و تجارتش جز تحیّر و سرگردانى نخواهد بود.
منافقان همواره خود را زرنگ و باهوش و فهیم مى دانند و مؤ منان راستین و یکدل را سفیه و نادان مى شمرند و روى همین پندار غلط، راه نفاق و دورویى را پیشه خود مى سازند تا از منافعى که به دو طرف مى رسد، برخوردار شوند! و هر دسته که غالب گردند، آنها را از خود بدانند؛ اگر مؤ منان پیروز شوند، در صف مؤ منان و اگر غلبه با کافران باشد، با آنها باشند و به اصطلاح هم از ((توبره )) بخورند، و هم از ((آخور))!
آنان نمى دانند که نفاق و دورویى براى مدّت طولانى نمى تواند مؤ ثّر واقع شود. ممکن است چند صباحى از مصونیّتها و مزایاى اسلام برخوردار شوند و از رفاقت با کفار و شیاطین نیز بهره جویند، ولى این کار کوتاه مدّت است ، همانند آتشى است که در بیابان تاریک در معرض وزش طوفان و گردباد قرار گرفته باشد، لذا دیرى نمى پاید که چهره واقعى نفاق آشکار و منافقان رسوا مى شوند و آنها به جاى کسب موفّقیت و محبوبیّت ، منفور و مطرود جامعه خواهند شد و همچون کسى که در بیابان ظلمانى ، راه گم کرده و چراغ را از دست داده ، سرگردان مى مانند.
منافقان نه تنها با مؤ منان خدعه مى کنند، که با کافران و همکیشان خود نیز نیرنگ روا مى دارند!
اینان افراد سر درگم و بى هدف و فاقد برنامه و مسیر مشخّصند و در حقیقت برده منافع خویش هستند؛ نه به راه مؤ منان اعتقاد دارند و نه به کیش کافران اعتماد!
قرآن مجید در آیه اى دیگر حالت تحیّر و دغدغه و آشفتگى فکرى و تزلزل درونى منافقان را چنین ترسیم مى کند:
(مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَا لِکَ لاََّ إِلَى هََّؤُلاََّءِ وَلاََّ إِلَى هََّؤُلاََّءِ ...)
(7)؛ ((آنها افراد (بى هدف و) سرگردانى هستند که نه سوى اینها و نه سوى آنهایند! (نه در صف مؤ منانند و نه در صف کافران !) )).
بعضى از مفسران از جمله (اِسْتَوْقَدَ ناراً) این نکته را استفاده کرده اند که :
منافقان براى رسیدن به ((نور)) از ((نار)) استفاده مى کنند؛ آتشى که هم دود و سوزش دارد و هم خاکستر، در حالى که مؤ منان از نور خالص و چراغ روشن و پرفروغ ایمان بهره مى گیرند.
منافقان گرچه تظاهر به نور ایمان دارند، امّا باطنشان ، نار است و اگر نورى هم باشد ضعیف و کوتاه مدّت است .
این نور مختصر یا اشاره به فروغ وجدان و فطرت توحیدى است و یا اشاره به ایمان نخستین آنهاست که به تدریج بر اثر تقلیدهاى کور کورانه و تعصّبهاى غلط و لجاجتها و عداوتها، پرده هاى ظلمانى و تاریک بر آن مى افتد نه تنها یک ظلمت بلکه به تعبیر قرآن ((ظلمات )).
(8)
بعضى دیگر گفته اند: اگر جمله (اِسْتَوْقَدَ ناراً) (روشن کردن آتش ) را به معناى ظریف ادبى آن که ((فتنه انگیزى )) است ، در نظر بگیریم ، در این صورت باز مى توان گفت که منافق تشبیه شده است به ((فتنه انگیز)) و ((مفسد)). بنابراین وجه شباهتشان ایجاد فتنه و فساد است .(9)
جمله (صُمُّ بُکْمٌ عُمْىٌ)، در حقیقت تشبیه دیگرى از طرز تفکر و بینش منافقان است ؛ یعنى دنیاپرستى و زرق و برق مادیّات و دلبستگى آنان به عالم محسوسات ، منافقان را چنان مجذوب کرده که نیروى تفکّر و تعقّل را از آنها ربوده و آنان را نسبت به درک معارف و بیان حقایق الهى کور و کر و لالشان کرده است ، به گونه اى که همه چیز را از دیدگاه مادّیات و به قول ((مولوى )) با چشم ((آخور بین )) ارزیابى و تجزیه و تحلیل مى کنند:

چشم آخِر بین تواند دید راست

چشم آخُر بین غرور است و خطاست (10)

 

 

 

 

 

 

 

 


[ شنبه 89/5/23 ] [ 8:42 صبح ] [ علی فغانی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 111
کل بازدیدها: 1468034
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد