سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Live Traffic Feed

اگر اخلاق را به درختى پربار تشبیه کنیم که آفتها و خطراتى نیز در کمین آن است، پشتوانه هاى اخلاقى را مى توان به باغبان یا به آبى که در پاى درخت جارى مى شود تشبیه کرد، که اگر آب یا باغبان نباشد درخت اخلاق مى خشکد، و یا گرفتار انواع آفتهایى که سرانجامش مرگ یا کم شدن باغ و بر است، مى گردد.
پشتوانه هایى که علماى اخلاق یا فلاسفه براى اخلاق ذکر کرده اند بسیار متفاوت است و در واقع با جهان بینى هر گروهى ارتباط دارد، و ما در اینجا به چند نمونه مهم آن اشاره مى کنیم:

1- پشتوانه سودجویى

گروهى مسائل اخلاقى را صرفا از این نظر توصیه مى کنند که با منافع مادى در ارتباط مستقیم است; مثلا، یک مؤسسه اقتصادى اگر اصل امانت و صداقت را دقیقا رعایت کند و تمام اطلاعاتى را که به مشتریان یا مراجعه کنندگان مى دهد بى کم و کاست با واقعیت تطبیق کند، مى تواند سرمایه هاى مردم را به سوى خود جذب کند و سود کلانى از این طریق عایدش شود. به همین دلیل، افرادى را مى بینیم که موضعى عمل مى کنند; یعنى مثلا در ساعتى که کارمند بانک است و با ثروت و سرمایه مردم از نزدیک سرو کار دارد نهایت امانت را به خرج مى دهد تا منافع زیادى براى مؤسسه خود جلب نماید، و هنگامى که پاى خود را از آن محل بیرون گذاشت ممکن است به انسانى خائن مبدل گردد، چرا که سود خود را ممکن است در خیانت بپندارد.

یا این که مثلا یک کاسب یا تاجر با مراجعه کنندگان بسیار خوش برخورد، پر محبت، مؤدب و صمیمى به نظر مى رسد، تا از این راه مشتریان و دوستان بیشترى جلب کند اما همین شخص ممکن است در خانه با زن و فرزند یا همسایگان، بسیار بد برخورد باشد. این گونه اخلاق که پشتوانه اى جز سودجویى ندارد، بزرگترین عیبش این است که براى اخلاق، هیچ اصالتى قائل نیست; چرا که در همه جا خط سودجویى را ادامه مى دهد که گاه در اخلاق است و گاه به پندار او در ضد اخلاق. جمعى از این فراتر رفته، اخلاق را نه به خاطر منافع شخصى بلکه به خاطر مصالح جامعه بشرى طلب مى کنند زیرا معتقدند اگر اصول اخلاقى در جامعه انسانى، متزلزل گردد، دنیا مبدل به جهنم سوزانى مى شود که همه اهل آن در عذاب خواهند بود، و تمام مواهب مادى که مى تواند آسایش و رفاه براى مردم جهان بیافریند، مبدل به هیزمى براى روشن نگه داشتن این جهنم سوزان مى گردد. این گونه افراد گرچه در سطح بالاترى فکر مى کنند، ولى بالاخره اخلاقى را که آنها مى طلبند براساس سودجویى و جلب منفعت و آسایش و رفاه، استوار است، نه بر پایه اصالت دادن به فضائل اخلاقى. این طرز تفکر براى افراد مادیگرا که اعتقادى به مکتب وحى و نبوت پیامبران ندارند، اجتناب ناپذیر است; اخلاق را از اوج آسمان به زمین مى آورد، و آن را به ابزارى براى سودجویى بیشتر یا رفاه و آسایش بیشتر مبدل مى کند. تردیدى نیست که اخلاق، این گونه آثار مثبت اجتماعى و مادى را در بردارد، و ما هم قبلا اشاراتى به آن داشتیم، ولى بحث در این است که آیا پشتوانه اخلاق همین است و بس، یا این گونه آثار باید به عنوان مسائل جنبى در علم اخلاق مورد توجه قرار گیرد.

به هر حال، اعتقاد به اخلاقى که بر اساس سودجویى و جلب منافع استوار است، از یک سو اصالت اخلاق را خدشه دار مى کند و از سوى دیگر از ارزش و عمق آن مى کاهد، و از سوى سوم در مواردى که احیانا تضادى در میان سودجویى و اخلاق دیده مى شود یا به تعبیر دیگر چنین پنداشته مى شود، با اخلاق وداع مى کند و به سراغ سودجویى مى رود که پشتوانه اصلى آن بوده است.

2- پشتوانه عقلى

فلاسفه اى که معتقد به حاکمیت عقل بر همه چیز و لزوم پیروى از آن در همه چیز هستند، پشتوانه مسائل اخلاقى را درک عقل از خوب و بد اشیاء مى دانند; مثلا، مى گویند عقل بخوبى درک مى کند که شجاعت فضیلت است، و بزدلى و جبن رذیلت، و همچنین امانت و صداقت، کمال است، و خیانت و دروغگویى نقصان، و همین ادراک عقلى است که ما را به دنبال فضائل اخلاقى مى فرستد و از رذائل باز مى دارد.
بعضى دیگر پشتوانه را ادراک وجدان مى دانند، مى گویند وجدان که همان عقل عملى است مهمترین سرمایه انسان مى باشد; عقل نظرى را ممکن است فریب داد ولى وجدان چنین نیست و مى تواند رهبر حقیقى بشر باشد.
بنابراین، همین که وجدان ما مى گوید امانت، صداقت، ایثار، فداکارى، سخاوت و جاعت خوب است، همین کافى است که ما را براى رسیدن به این نیکیها بسیج کند، و همین که مى گوید: بخل، خودخواهى، و خودپرستى بد است، کافى است ما را از آن بازدارد.
به این ترتیب، پشتوانه عقلى و وجدانى به هم مى رسند، و دو تعبیر مختلف از یک واقعیت است. بى شک وجود این پشتوانه، یک واقعیت است و مى تواند در حد خود انگیزه مطلوبى براى نیل به تربیت نفوس و فضائل اخلاقى بوده باشد. 
  از یک سو وجدان را گاه مى توان فریب داد، و از سوى دیگر، وجدان با تکرار بدیها و زشتیها تدریجا به آن خو مى گیرد، و تغییر رنگ مى دهد، و گاه بکلى حساسیت خود را از دست داده یا تبدیل به ضد مى شود،  و از سوى سوم، وجدان یا عقل عملى با تمام قداست و اهمیتى که دارد مانند عقل نظرى خطا پذیر است; هرگز نمى توان تنها بر آن تکیه کرد و از همه چیز بى نیاز شد، بلکه پشتوانه هاى قویترى لازم است که نه قابل فریب باشد، نه خطا کند، و نه با تکرار اعمال ضد اخلاقى تاثیر خود را از دست داده و تغییر شکل دهد.
کوتاه سخن این که، وجدان اخلاقى، یا عقل فطرى و عقل عملى و هر تعبیر دیگرى که به این معنى اشاره کند، پشتوانه خوبى براى نیل به فضائل اخلاقى محسوب مى شود، ولى با کاستیهایى که دارد و در بالا به آن اشاره شد، قناعت به آن کافى نیست.

منبع : کتاب اخلاق در قرآن کریم فصل چهارم : پشتوانه هاى اخلاق ( ناصر مکارم شیرازی)


[ سه شنبه 89/7/6 ] [ 10:33 صبح ] [ علی فغانی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره استاد فغانی

مدیر وبلاگ : علی فغانی[467]
نویسندگان وبلاگ :
محمد مهدی فغانی[208]
محمدرضا محمدی[167]
رضا اشرفی[66]
مهدی احمدی[71]

علی فغانی هستم بچه خاک پاک ایران اسلامی عشق آباد طبس از توابع استان یزد . به ورزشهای رزمی علاقه دارم مربی ممتاز ملی ( کیو کوشین وآشی هارا کاراته) ودان 6 آشی هارا ، دان 5 کیوکو شین کاراته هستم. دنیا را دار مبارزه می دانم مبارزه با .... به عرض زندگی فکر می کنم نه به طول آن. عشق به همسر وفرزندانم دارم دین قرآن کریم ،ولایت ووطنم را با تمام وجودم دوست دارم .
آمار بازدید

 

بازدید امروز: 42
بازدید دیروز: 93
کل بازدیدها: 1467669
ابزار جستجو



در این وبلاگ
در کل اینترنت
تقدیم به روح پاک استاد